eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟! دلداده تنها لذّتش دیدار یار است وابستگی به لذّت دنیا ندارد می‎سوزم و می‎سازم عمری با فراقت پروانه جز آتش که جایی را ندارد هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو دنیای بی ‎تو واقعاَ گرما ندارد ما را به عنوان «غلامت» می‎ شناسند بی‎ تو کسی کاری به کار ما ندارد ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد از دیدنت محروم می‎ماند یقیناَ چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه‎ ی توست دیگر برای روسیاهان جا ندارد تا زنده‎ ام می‎بینمت یا نه ؟ بگو که این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟ گر چه بدم امّا تو را می‎خواهم آقا مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد خوشبخت آنکه انتخابش کرده‎ای تو بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد هر جای هیأت که نشستم فیض بردم پایین و بالا مجلس آقا ندارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شام فراقت از شب یلدا درازتر وین قصۀ تو از همه پر سوز و سازتر صبح ظهورِ این شب یلدای انتظار تک پرچم تو از همه در احتزازتر یلدایِ انتظارت اگر با تو سر کنم صبح ظهورت از همه ام سرفرازتر دورِ همیم و نام تو نُقل دهان ماست نام تو می برم که تویی چاره سازتر لبخند ، بی تو بر لبمان وا نمی شود یلدا بدون یوسف زهرا نمی شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پشت کرده زندگی در اوج سختی ها به ما می دهد روزی خدا بهتر از این دنیا به ما پیرها هم پاگشایت می کنند ای نو بهار! باخبرهای خوشی که می رسد هرجا به ما یا ابانا ! مهربانا ! زیر پایت را ببین هرکسی آمد نگاهش بوده از بالا به ما عمر طولانی نمی خواهیم وقتی یار نیست زور می گوید زمستان در شب یلدا به ما ما برادرها که می دانیم پیغمبرکشیم باز هم چه اعتمادی می کند بابا به ما ! مثل چاقو دسته خود را هم از ته می بریم واگذارد گر خدا یک لحظه ای ما را به ما این زمین خالی ز حجت نیست،فیض آسمان می دهد در خشکسالی ابر باران زا به ما کورها که این چنین از شوق بویت می دوند چیزی از پیراهن تو می رسد آیا به ما؟؟؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لبخند، بی تو بر لبمان وا نمی‌شود یلدا بدون یوسف زهرا نمی‌شود شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم می خواست راه روشن شب های من باشی چنان خورشید پشت ابر غم ، رویای من باشی منم آن قطره ی ناچیز ِ سرگردان ِ بارانی برایم باز کن آغوش خود ، دریای من باشی من از جمعیت تنهای هر آدینه می ترسم چه می شد همدم این جمعه ی تنهای من باشی برای ختم این هجران ، امام کربلایی ها کماکان نیت هر ختم عاشورای من باشی زمان گریه کردن بین روضه بیشتر باشد بیا تا روضه خوان این شب یلدای من باشی ** بزن ای روضه خوان امشب گریز شام ویرانه بخوان تا غربت این ذکر یازهرای من باشی سه ساله گفت باباجان دلم می خواهد امشب را در این دنیای نازیبا ، غم ِ زیبای من باشی اگر هم نوبتی باشد بمان که نوبت من شد یک امشب را محبت کن فقط بابای من باشی به من می گفت ساکت باش ، گفتم دختر شامی نمی فهمی مگر اینکه تو امشب جای من باشی دلم از غصه ی دوری دگر راحت نخواهد شد غم دیروز من ، امروز من ، فردای من باشی بیا تا بوسه هایم مرهم زخم سرت باشد بیا با بوسه ای درمان زخم پای من باشی اگرچه دیر امّا این شب یلدا سحر گشته چراغانی کنید این شهر را ، بابام برگشته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نگاه کن که پریشان و بی‌قرار توایم اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم چهارفصل جهان نیست جز خزان بی‌تو بیا که ما همه در حسرت بهار توایم آهای عطر دل‌انگیز روزهای ظهور به‌هوش باش که ما شب‌به‌شب خمار توایم به این امید که روی خوشی نشان بدهد تمام عمر به دنبال روزگار توایم "در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست که روسیاه‌ترین شعر شهریار توایم هزار سال، هزاران شب بدون سحر... هنوز در شب یلدای انتظار توایم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📚📚📚📚📚📚📚 بُرشی از کتاب ⭕️ جهت کسب اطلاعات بیشتر 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze
✅ کانال اشعار آیینی حسینیه در : 🍃 https://rubika.ir/hosenih ✅کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعی‌های حسینیه در : 🍃 https://rubika.ir/dobeity_robaey
بوي بهشت عطر نفس هاي اطهرت فردوس حجره اي ست ز بيت منورت باغ جنان نشسته به كنج گلِ سرت خوانده پيمبر از همه خلق برترت مدحت خدا نموده به آيات كوثرت اين گونه خوانده از همه عالم فراترت دردانه ی پيمبر و جانانه ی علي رخشان ترين ستاره ی كاشانه ی علي وجه خدا عيان شده بر روي صورتت خوی خداست جلوه ي زيباي سيرتت مستور در لطافت محض است فطرتت بي فايده است جستجو از بهر كثرتت در بازوي عليست تجلاي قدرتت گشته رضاي حضرت حق در مسرتت داخل شوند اهل جنان از قفاي تو زانو به محضر تو زده ماسواي تو بالاتر از فراسوي باور فقط تويي با شان و قدر خويش برابر فقط تويي شان نزول سوره كوثر فقط تويي جان علي و ام پيمبر فقط تويي آري دليل خلقت حيدر فقط تويي تنها سواره در صف محشر فقط تويي روز ظهور مي شود آغازِ عصر تو از آن به بعد جلوه كند فتح و نصر تو خلقت به دست رب جلي آفريده شد با علم و حکمت ازلي آفريده شد بی هیچ نقص یا خللی آفریده شد گر چرخ و زهره و زحلی آفریده شد از برکت نبی و ولی آفریده شد احمد، خودش براي علي آفريده شد تنها نه صبح و شام براي تو خلق شد پيغمبر و امام براي تو خلق شد غیر از تو کیست آن که بهار علی شود؟ غیر از تو نیست آن که قرار علی شود چشم و چراغ و نقش و نگار علی شود آینه ي تمام عیار علی شود چون تو تمام دار و ندار علی شود با جان خویش یاور و یار علی شود قبل از شروع خلقت آدم تو بوده اي از ابتدا دل از دل حيدر ربوده اي حوريه اي ز جنس بشر كيست غير تو؟ آيينه اي ز حسن پدر كيست غير تو؟ بر مصطفي فروغ بصر كيست غير تو؟ رشك تمام اهل نظر كيست غير تو؟ آن ممتحن به عالم زر كيست غير تو؟ يار ِشهيدِ در پسِ در كيست غير تو؟ در، سنگرِ تو گشته و تو سنگرِ علي در، گرچه جا زده است، تو ماندي سپر، ولي نوريه اي و صابره و هم كريمه اي بدرِ تمام و دُرَّةُ بَيضا، رحيمه اي عالِيَةُ المَحَلّ و رئوفه، فهيمه اي رُكنُ الهُدي، شَفيقِه، زُجاجِه، عليمه اي عذرایی و رشیده، جلیله، حکیمه ای محزونه ای و باكيه اي و سليمه اي ريحانه ي رسولي و محبوبه ي خدا "مَكسورُ ضِلعُها"يي و "مظلومُ بَعلُها" اي حضرت بتول كه بي بال و پر شدي! تنها ميان كوچه تو مرد خطر شدي با جان خويش جان علي را سپر شدي گرچه سپر شدي تو ولي بي پسر شدي با هيزم جهنميان شعله ور شدي آه نهاد سينه ي خيرالبشر شدي تنها تو بين خلق علي باوري و بس با پهلوي شكسته بر او ياوري و بس تعريف كن ز علت جانسوز ناله ات از رد خون روي تنت، نقش ژاله ات از گريه هاي دخترك چهار ساله ات تعريف كن ز قصه ي نشكفته لاله ات از اولين شهيد علي از سلاله ات اصلا بگو تو از فدك و از قباله ات از نابرادران پيمبر چه ديده اي؟ كين گونه از حسين و حسن دل بريده اي! از بازگشت عصر جهالت به ما بگو از اتحاد جهل و قساوت به ما بگو از غاصبان حق خلافت به ما بگو از چرخ دنده هاي لجاجت به ما بگو از موسم سكوت جماعت به ما بگو از آيه هاي اجر رسالت به ما بگو حتي اگر سفارش ختم رسل نبود اين گردباد در رمق برگ گل نبود! اصلا بيا و از دل زينب بگو سخن از بغض مانده در وسط سينه حسن از رازهاي مخفي در قلب خویشتن از دست دوز آخَرَت آن كهنه پيرهن اين كه چرا کم است در این بقچه يك كفن از آن شهيد تشنه لب پاره پاره تن در قتلگاه موي سپيدت خضاب شد بي سرپناه عترت ختمي مآب شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑 به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه حسینیه مقتل، کتاب pdf (۱۴۰۱) با محوریت منتشر شد. ♦️موضوعات کتاب👇 🔰غُربت امیرالمؤمنین (ع) 🔰 هجوم به خانه وحی 🔰 کوچه بنی‌هاشم 🔰اذان غم‌انگیز بلال 🔰بستر شهادت مادر 🔰روز شهادت مادر 🔰شام غریبان بی‌مادری 🔰تهدید به نبش قبر ✔️ شایان ذکر است در همه روضه‌ها از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز روضه + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به‌راحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آن‌ها را نمایند. 👈 آیدی جهت تهیه کتاب 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze با ما را تجربه کنید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد نفس به سینه این پابه ماه میگیرد! مریض خانه اگر لب به آب و نان نزند... پس از سه ماه تنش وزن کاه میگیرد! مریض خانه اگر سیلی از کسی بخورد.. بروی صورتش ابری سیاه میگیرد هنوز هم که هنوز است با همین حالش علی به چادر زهرا پناه میگیرد! کسی نگفت که این تازیانه در کوچه به بازویش به کدامین گناه میگیرد؟! چه آمده به سر چشمهای زهرا که.. ز چشمهای علی هم نگاه میگیرد همینکه نام علی را به پیش او ببری به لب ترنم "روحی فداه" میگیرد اگر خمیده علی از نماز آیات است.. نود شب است دراین خانه ماه میگیرد.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو جز عطا، ای آسمان اصلا نمی آید به تو دلشکسته آمدم سویت، پناه آورده ام دل شکستن بی گمان اصلا نمی آید به تو من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام قهر با این ناتوان اصلا نمی آید به تو حق من این است رسوایم کنی با این وجود حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو... ما عزاداران زهراییم، پس با این حساب بستن در رویمان اصلا نمی آید به تو دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: ای بهار من، خزان اصلا نمی آید به تو تو ستون لشکر مرد غریب یثربی فاطمه، قدِ کمان اصلا نمی آید به تو ** "دید زینب چوب را روی لبان یار گفت: ای برادر خیزران اصلا نمی آید به تو" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 تازه‌ترین اثر هنری به مناسبت ایام گره می‌زد به دست مرتضی و خوب می‌دانست که چشم بخت عالم تا قیامت بسته خواهد شد اگر بستند دستان علی را بین آن کوچه دو دست دخترش هم در اسارت بسته خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔴 حرز امام جواد علیه‌السلام چگونه بر معاملات ما اثر می‌گذارد؟ 🔷️از مواردی که همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام تاثیرگذار خواهد بود، به هنگام انجام یک معامله می‌باشد. اما به راستی نحوه اثرگذاری حرز به چه کیفیتی است⁉️ 🔶️ یکی از مواردی که از اثرات جدی این حرز به شمار می‌رود و امام درباره آن از خداوند مسئلت فرموده است، حفظ صاحب حرز از خدعه و مکر است. بنابراین همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام موجب می‌شود تا اصطلاحاً سر صاحب حرز کلاه نرود و مورد خدعه و نیرنگ قرار نگیرد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 💠آیدی جهت سفارش @admiin_herz 💠فروشگاه حرز حسینیه https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب به ترتیب حروف الفبا، تقدیم می شود: ۱) الاحتجاج طبرسی، ۲) الإختصاص شیخ مفید، ۳) إرشاد القلوب دیلمی، ۴) الارشاد شیخ مفید، ۵) الامالی شیخ صدوق، ۶) الامالی شیخ طوسی، ۷) الامامة و السیاسة ابن قتیبة، ۸) انساب النواصب استرآبادی، ۹) بحارالأنوار مجلسی، ۱۰) بستان الواعظین ابن جوزی، ۱۱) تاریخ طبری، ۱۲) تذكرة الخواصّ سبط ابن جوزی، ۱۳) ثمرات الأعواد خطیب الهاشمی، ۱۴) حیاة الامام الحسین (ع) قُرشی، ۱۵) دعائم الإسلام قاضی نعمان، ۱۶) روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ۱۷) سفینة البحار محدث قمی، ۱۸) صحیح بخاری، ۱۹) فرائد السمطين جوینی، ۲۰) الكافی کلینی، ۲۱) الکامل ابن اثیر، ۲۲) کتاب سُلَیم بن قیس هلالی، ۲۳) اللهوف سید بن طاووس، ۲۴) مُثیر الاحزان ابن‌نما حلی، ۲۵) مسند ابن حنبل، ۲۶) المصباح کفعمی، ۲۷) معجم البلدان حموی، ۲۸) المعجم الصغير طبرانی، ۲۹) المعجم الكبير طبرانی، ۳۰) مقتل الحسين خوارزمى، ۳۱) من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ۳۲) مناقب ابن شهرآشوب، ۳۳) الموسوعة الكبرى انصاری، ۳۴) الهدایة الکبری خصیبی 👌شایان ذکر است که در پاورقی‌های کتاب، آدرس دقیق منابع به تفکیک جلد و صفحه، ارائه شده است؛ همچنین در ذکر عبارات این منابع، از اِعراب و ترجمه صحیح استفاده شده است. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze
اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب #روضه_های_آسمانی_چهار به ترتیب حروف الفبا،
🔴 ذکر این نکته لازم است که قبل از خرید pdf کامل کتاب، نمونه ای از روضه روشمند این مجموعه به صورت رایگان تقدیم می شود که بعد از آن، در صورت تمایل می‌توانید کتاب را تهیه بفرمایید. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: @addmin_roze
آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
واپسین موقف معراج حقیقت، زهراست سرّ توحید در آیینه‌ی غیرت، زهراست روح آدم، شرف خاتم، دردانه‌ی غیب ذات عصمت، نفس صبح قیامت، زهراست مصدر واجب و ممکن ز ازل تا به ابد باده‌ی وحدت و خم‌خانه‌ی کثرت، زهراست خشم و خشنودی حق، غایت پاداش و جزا رأیت رحمت و تمهید شفاعت، زهراست به عبادت نرسد، عادت دین‌داری ما گر ندانیم که معیار عبادت زهراست منشأ بود و نبود، آینه‌پرداز وجود وحدت غیب و شهود احدیّت، زهراست در نمازی که وضویش بود از خون جگر قبله‌ی باطن ارباب طریقت، زهراست نه همین امّ‌ابیهاست به تقدیم وجود شخص روح‌القدس و شأن ولایت، زهراست جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بنه سرّ سرمستی هفتاد و دو ملّت، زهراست غایت سیر وجود است، رسیدن به علی غایت سیر علی هم‌ به حقیقت، زهراست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعضی از خاطرات را باید بعد سی سال هم مرور نکرد بعد سی سال باز می بینی! باید از کوچه ای عبور نکرد دست در دستِ مادرم آن روز راه را کودکانه می رفتم به امیدی که دیرتر برسیم نم نمک سمتِ خانه می رفتم لحظه ای تیره شد هوا آن روز خاطر ابرها مکدر شد ناگهان سنگ بی ملاحظه ای سدِ راه عبور مادر شد رعد و برقی گمان کنم می خواست آسمان را سرم خراب کند به زمین خوردنِ عزیزم را در نگاهم همیشه قاب کند در و همسایه ها سراسیمه کوچه دلشوره و هیاهو داشت آشنا بود صحنه بی تردید مادرم دست رویِ پهلو داشت از صدای شکستنِ بغضش چشم‌ دیوارها سیاهی رفت مادرم راه خانه را آن روز تار می دید! اشتباهی رفت! با پَرِ چادری که خاکی بود گونه های مرا نوازش کرد از من و اشک های پُر دردم با صدایِ گرفته خواهش کرد آنچه امروز اتفاق افتاد بین ما مادر و پسر باشد پدرت غیرتی ست دلبندم بهتر این است بی خبر باشد! مادرم پرکشید و سی سال است گریه ی بی صدا نداشته ام من غرورِ شکسته ی خود را سرِ آن کوچه جا گذاشته ام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گريه از چشم تو نمي افتد آسمانت چقدر غم دارد!؟ كودكت در بهشت خوابيده است خانه ات يك ستاره كم دارد فدكت را گرفت، اما تو باغي از گل به پيروهن داري پر و بالت شکسته اما باز قصد پرواز و پر زدن داری زرد و سرخ و بنفش و یا که سياه مثل رنگين كمان شده رويت رو مگير از علي كه مي پيچد درد هربار دور بازويت مي كني كارِ خانه را اما لاله رو مي شود گلِ ياست نان، كسي بعد تو نمي خواهد شده يكرنگ دست و دستاست دست داري مدام بر پهلو از مصافي كه نابرابر بود كينه اش را مرور كرد و بعد ياس با دست داس پرپر بود سرفه هايت نشان از اين دارد با نفس هاي خود گلاويزي گاه سردي و گاه مي سوزي گاه از خيل ناله لبريزي ماه من! ناله هاي جان كاهت كرده تاريك روز روشن را اشك من را اگر كه مي بيني پس بگير اين دعاي رفتن را من كنارت به صوت مي خوانم آيه هايي كه دوست داري را آيه ي صبر، آيه ي ماندن آيه هاي اميدواري را شب رسید و در این سکوت محض بچه ها خفته اند دل خسته كلميني عزيز پيغمبر! با علي درد دل كن آهسته درددل كن بگو ز غمهايت مجتبي از چه زار و غمگين شد؟ بعد آن ماجرا چرا بانو چشم تو تار و گوش سنگين شد؟ مجتبي خواب كوچه مي بيند گوش كن تا كه بشنوي، شايد ناله هاي حزين تر از آهش خواب ديده مغيره مي آيد شانه افتاده امشب از دستت دست تو هم فتاده از شانه فاطمه! كس نميزند هرگز موي آتش گرفته را شانه خواستي تا بگيري از چشمم جوشش چشمه هاي باراني دست خود را به سختي آوردي فاش گرديد راز پنهاني گرچه زينب شده پرستارت راز، پنهان ولي نمي داند خوب اگر مي شوي، تصور كن ماجرا را علي نمي داند از غمت آه مي كشم هر شب دل سنگ آب گشته از آهم بعد تو همدمي نمي بينم من دچار غريبي چاهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این قصه ی پایان رسیده ابتدا هم داشت. این خانه ی تاریک روزی سرصدا هم داشت این زن که حالا پوستی بر استخوان ماندست هر نیمه شب در سجده اش یاربنا هم داشت. این حیدری که دیر شبها میرود خانه.. یک روز بین خانه اش مشکل گشا هم داشت یاللعجب اوباش زهرا را چه بد کشتند! در کوچه ای که خانم آنجا آشنا هم داشت! ثانی لگد میزد بقیه کیف میکردند نامردِ کوچه دوستانی بی حیا هم داشت در روی زهرا ماند در را هم لگد کردند تو فکر کن آن لحظه بار شیشه را هم داشت! مردان نمیفهمند،بهتر که نمیفهمند.. اوضاع زهرا پشت در (فضه بیا) هم داشت یک سیلی معروف و صدها سیلی پنهان.. بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت مولا عبا انداخت بررویش ولی زهرا.. ‌یک چادر افتاده زیر دست و پا هم داشت.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e