eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زني چون مرد، خورشید از تبرزینِ تبش پیدا هزاران نغمه‌ی داوود در هر یا ربش پیدا گل غیب و شهود از ذکر تنزیه لبش پیدا چه حیرت‌ها که از سقف زراندودِ شبش پیدا نبی را "جان" او نگذاشت در دل، غم شود غالب گذشت از جان و مالِ خویش در شعب ابی طالب کسی که صد طنین از عشق در هر گام آورده برای او پیمبر کاروان از شام آورده غلام او، بحیرا دیده و پیغام آورده نخستین زن که با آزادگی اسلام آورده کسی که گفت: در هر امر و تصمیمی مقدم تو کسی که گفت: آمَنتُ و صَدَّقتُ و سَلَّمتُ کسی که وامدارش قاف تا قاف قریش آن‌روز سفرها داشت بالاتر ز ایلافِ قریش آن روز گذشت از هر قماش زرد و زربافِ قریش آن روز کسی‌که که دست رد می‌زد به اشراف قریش آن‌روز در آن‌روز آینه از روشنای حق برابر داشت هوای وصلت فرزند عبدالله، در سر داشت که بازرگان جان، قدر طلا را خوب می‌داند که تاجر قیمت این پُربها را خوب می‌داند که عارف ارزشِ وجه خدا را خوب می‌داند زنی این‌گونه قدر مصطفی را خوب می‌داند چنان مهری به دل دارد که هستی را فدا سازد که از اموال خود مهریه‌ی خود را بپردازد به هنگام وفاتش بر نمی‌گشت از وفای خود خدا می‌خواست او را در بهشت خود برای خود پيمبر هم كفن می‌کرد او را با عبای خود چه زیبا قدردانی کرد از او با دعای خود ز خاطر کی بَرَد احمد، ملال هجرت او را که «عام الحزن » نامیده است سال هجرت او را کمی آرام‌تر! زهراست در خانه پریشانت ندارد سن و سالی تا ببیند داغ هجرانت چه خواهد کرد با او، غصه‌ی شام غریبانت خودت گفتی: عزیزم دخترم، جانم به قربانت تو که با شوق، عمري را به پیغمبر وفا کردي چه شد زهرای خود را با غم مادر رها کردي؟! چه زود این داستانِ داغِ تو تکرار شد مادر! بر اهل‌بیت پیغمبر، غمی آوار شد مادر! که زهرا، کشته در بین در و دیوار شد مادر ! و زینب وارث این ماتم دشوار شد مادر چه مظلومانه مادر را به شب بُردند از خانه به گِردِ شمع مولا، عاشقانه سوخت پروانه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه همیشه رازم ، پیش تو برملا بود نَشکَن دل کسی که، کارش خدا خدا بود شرمنده‌ام به قرآن، خیلی خراب کردم ویرانه‌ی دل من، یک روز خوش‌نما بود ظرفِ پُر از تَرَک را، نقداً خودت خریدی قلب شکسته‌ی من، با اینکه بی بها بود دست از تو تا کشیدم، دنیا کِشیده‌ام زد عاشق بدون معشوق، سهمش فقط بلا بود تا گوشه‌ای نشستم، پیشم نشستی انگار پس راه اصلی وصل، در کُنج انزوا بود حتّی نگفته‌ای "کیست"، من را بغل گرفتی بخشایشت همیشه، بی چون و بی چرا بود چادر نماز زهرا، مصداق یا مُجیر است در اوج بی پناهی، مادر پناه ما بود آب و غذای ما را، شخصِ حسن رسانده رزق از کریم‌ خوردن، خوشبختی گدا بود بیچاره‌ام...، به حَقِّ حیدر، اِلهی العفو مُهر قبولی من، در دستِ مرتضی بود نوکر دلش گرفته، دلتنگی‌اش حسین است ای کاش روزیِ ما، امسال کربلا بود افطارِ تشنه‌لب‌ها، اشک است، اشک روضه یاد همان لبی که، پامالِ چکمه‌ها بود کهنه‌حصیرِ دِه هم، جمعش نکرد آخر... آن جسمِ قطعه قطعه، از بس جدا جدا بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با غم هجران تو هرچند که راه آمدیم باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم آمدیم اما چگونه؟! آمدیم اما چطور؟! پُر گناه و رو سیاه و باز گمراه آمدیم چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست ما که حتی گاهاً اینجا هم به اکراه آمدیم خوب می‌دانی و می‌دانیم خیلی بد شدیم خوب می‌دانی پشیمانیم، آگاه آمدیم اوج آمال و امید ما در اینجا نوکری‌ست ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم :: شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون تمام دلخوشی زندگی من این است که وقت مرگ می‌آیی و مرگ شیرین است 🏴 تقدیم به روح نوکر آستان سیدالشهداء علیه‌السلام کربلایی ، از اعماق وجود به اربابمان عرض کنیم: صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله... @hosseinieh_net
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله... نگاه از زائرِ خود بر نداری ز گریه نوحه‌ای بهتر نداری زیارت‌نامه‌ی بالایِ سر را کجا باید بخوانم؟ سر نداری ✿‍ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿‍
آه ای سحر! طلوع کن از شام تار من بگذار پا به دیده‌ی شب‌زنده‌دار من شرمنده از گناهم و شرمنده‌تر که بود، وقت گناه، دیده‌ی تو اشکبار من از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست ای آرزوی گمشده در روزگار من گفتم بیا... تو آمدی و... من نیامدم گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من تو ناظری به حالم و من تا ببینمت، دستی بکش به آینه‌ی پُر غبار من ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم گرفته خدایا در انتظار فرج دو دیده‌ام شده دریا در انتظار فرج هنوز می‌رسد از کوچه‌های شهر حجاز صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست علی‌ست بی کس و تنها در انتظار فرج هنوز می‌رسد از چاه‌های کوفه به گوش صدای نالۀ مولا در انتظار فرج هنوز ناله کشد از جگر امام حسن گشوده دست دعا را در انتظار فرج هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج هنوز می‌رسد آوای دلربای حسین ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج هنوز تشنه لبان، اشکشان بُوَد جاری کنار کشتۀ سقا در انتظار فرج هنوز خون شهیدان کربلا جاری‌ست ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج هنوز ناله‌ی "میثم" رسد به گوش که هست چو چشم فاطمه، دنیا در انتظار فرج 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از تو دور افتاده‌ایم و با فراقت راحتیم باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم فکر بیداری مایی، ما ولی خوابیم خواب... عفو کن‌ آقا اگر این‌قدر اهل غفلتیم تو به‌ «گمنامان» نگاهِ بیشتر داری ولی... ما ز چشم‌افتاده‌ها، از عاشقانِ شهرتیم پشتِ ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم «حاضر کامل» شما هستی و ما در غیبتیم با تمام‌ این بدی‌ها نام‌ مارا خط مزن با تمام این بدی‌ها باز هم در خدمتیم :: جز‌ حسین‌ و روضه‌اش راه نجاتی نیست، نیست ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برون شد از حد و اندازه، عصیانی که من دارم مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سَر و سِرّی، نه با مخلوق احسانی نمی‌ارزد به کُفری، سُست ایمانی که من دارم چنان این سینه مالامال از آمال و غفلت شد که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم به شانه نظم دادم، گیرم این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟! چنان آلوده دامانم، ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده می‌گردد ز دامانی که من دارم ولی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" اش صدایم کرد قبولم کرد آخر ربّ رَحمانی که من دارم دو قطره اشکِ بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه می‌خوانی «کجایید ای شهیدان خدایی» را؟ که من از یاد بردم در قفس، شوق رهایی را به کوی عافیت بیهوده می‌گردم، نمی‌یابم در این وادی، «بلاجویان دشت کربلایی» را ز پا افتادم و کاری ز دستم برنمی‌آید که خوبان می‌خرند از اهل دل، بی‌دست و پایی را چنان شمعی که شد خشت مزارش، اشک تنهایی به آتش می‌کشم تا صبح تو، شام جدایی را تو می‌آیی و مردم با نگاهت انس می‌گیرند خدا آن روز معنا می‌کند مردم‌گرایی را تو می‌آیی و می‌بینم شهیدان باز می‌آیند و آوینی روایت می‌کند فتح نهایی را تو روح روضه‌خوانی را دمیدی در رگ شعرم پر از شور حماسی می‌کنی نوحه‌سُرایی را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب و فضای حرم هرچه خواستم دارد فقط حضورِ تو را ای بهار! کم دارد کجا رسد به تو مکتوب گریه‌آلودم که باد هم نَبَرد کاغذی که نم دارد(١) مرا به بزمِ مناجات خویش مهمان کن که با صدای تو لطفی‌ دگر حرم دارد تویی تو «ماه‌ِ مبارک» که هر سحر رویت هزار فیض بر این ماهِ محترم دارد غریب و خسته به درگاهت آمدم رحمی(٢) نگاه کن به دلی که هزار غم دارد فقط میان قنوتی به یاد ماهم باش خدا به دست تو الطافِ دم به دم دارد مرا هزار امید است و هر هزار تویی(٣) اگرچه راهِ وصالِ تو  پیچ و خم دارد نمی‌رسد به حضورت کسی مگر آنکه به زیر بار غمت شانه‌های خم دارد :: به پیرزن نظری کن به جان مادرتان هوای کرببلا اشک مادرم دارد... ✍ ١_منسوب به جناب صائب ٢_جناب حافظ ٣_بهبهانی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح - آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار! منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید؛ اما من به رغم خستگی روزگار منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه‌هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار؟ منتظرم :: میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی‌مزار منتظرم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم عصرها منتظر صبح بهارش باشیم کاروانِ سحرش بهر همه جا دارد تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم سال‌ها منتظر سیصد و اندی مردست آن‌قَدَر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم سالها در پی کار دل ما راه افتاد یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم ما چرا؟! خوب‌ترین‌ها به فدای قدمش حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم :: اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هرچه جز او روز و شب تشنۀ انوارِ هواللّهی شو در دلِ برکۀ حق، تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هرچه که می‌خواهی شو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای مرا دلبر و دلدار! اَجِرنا مِنْ نار آمده عبد خطاکار! اَجِرنا مِنْ نار تا که گردیم سبک‌بال، الهی العفو تا که باشیم سبک‌بار! اَجِرنا مِنْ نار مُذعناً معترفا آمده‌ام! در وا کن بدم و می‌کنم اقرار! اَجِرنا مِنْ نار با بدی‌ها شده‌ام طرد! اغثنا یارب با گناهان شده‌ام خار! اَجِرنا مِنْ نار با کلافِ دلِ بی طاقت و بی سامانم آمدم بر سر بازار! اَجِرنا مِنْ نار راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد حال برگشته‌ام ای یار! اَجِرنا مِنْ نار شد شب سیزدهم، یاد نجف افتادم به علی حیدر کرار! اَجِرنا مِنْ نار به سحرهایِ حرم اُنس گرفتم یعنی: به دمِ قدسیِ زوار! اَجِرنا مِنْ نار به همان مادر مظلومه و تنهایی که، ماند بین در و دیوار! اَجِرنا مِنْ نار به سِرِشکی که روان گشت ز چشمانم با، روضه‌ی داغی مسمار! اَجِرنا مِنْ نار به غم شام غریبان اباعبدالله که حرم گشت شرربار! اَجِرنا مِنْ نار به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد، وسط شعله گرفتار! اَجِرنا مِنْ نار ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ای آشنای عبد گنهکار، یا مجیر مشکل‌گشای هرچه گرفتار، یا مجیر از من تمام عمر گنه دیدی و گنه شرمنده‌ام از این همه تکرار، یا مجیر از بس که تو ندیده گرفتی گناه من بر معصیت نموده‌ام اصرار، یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای آشنای عبد گنهکار، یا مجیر می‌ترسم از قیامت و از دوری حسین برگ امان به من بده از نار، یا مجیر دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می‌شود، هستم به یاد تشنگی یار، یا مجیر :: تا کربلای حضرت ارباب پَر کشم با یک سلام لحظۀ افطار، یا مجیر آیا شود فدای علی اکبرم کنی؟! پایین پای حضرت دلدار، یا مجیر امشب جواب سوز و نوای مرا بده دیگر برات کرب و بلای مرا بده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید چشم تو از من به جز غفلت ندید قصه‌ی من هم به پایانش رسید ناامیدم ناامیدم ناامید آمده عبد فراری سر به زیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر گرچه من نان علی را خورده‌ام دل به دست او، ولی نسپرده‌ام صاحبم را سال‌ها آزرده‌ام آخر کارم شده، افسرده‌ام شرم بر من! توبه کردم دیر دیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر رفت از یادم که نوبت می‌رسد این شلوغی‌ها به غربت‌ می‌رسد لحظه‌ی مرگم به سرعت می‌رسد نوبت آن قبر خلوت می‌رسد دوملک هستند آن‌هم سختگیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر دیگر این پرونده پیش قاضی است حضرت صاحب ز من ناراضی است من‌ نماز و روزه‌هایم بازی است سال‌ها کارم فقط لفاظی ست تو بزرگی و من آن عبد فقیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آخر از امروز و فردا کردنم بوی معصیت گرفته این تنم دوستی‌ها می‌کنم با دشمنم آنکه عمرش را هدر داده منم حضرت باران! بزن بر این کویر یا مجیر و‌ یا مجیر و یا مجیر غُصه دارم، غُصه‌های بی حساب مستحقم تا بسوزم در عذاب مانده بهر من فقط یک انتخاب ناله از دل می‌کشم یا بوتراب من علی دارم! امامی بی نظیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر مستم و هشیار می‌گویم علی هرکه گفت از یار، می‌گویم علی یکصدو ده بار می‌گویم علی جای استغفار می‌گویم علی او گرسنه، نوکرانش سیرِ سیر یا مجیر یا مجیر یا مجیر گرچه ما خاریم، گلشن کربلاست خاک ما گفته‌ست میهن کربلاست جنت عشاق اصلاً کربلاست راهِ آدم گشتن من کربلاست کربلا! راهم بده، ای دلپذیر! یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر در شلوغی‌های آن گودال تنگ گیسویی از پشت سر می‌خورد چنگ نیزه بود و تیغ بود و چوب و سنگ پیش زینب خورد طبل ختم جنگ ماند بی سر پیکری بین حصیر یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر 📚مفاتیح الجنان : هر كه دعای مجیر را در «ایام البیض» (روزهاى سیزدهم و چهارهم و پانزدهم ماه رمضان) بخواند، گناهش آمرزیده مى‌شود، هرچند به عدد دانه‏‌هاى باران و برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفاى‏ بیمار و اداى دین و بی نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هزاران بار استغفار کردم دوباره جرم خود تکرار کردم من آن کاهم که روی شانه‌ی خویش هزاران کوه عصیان بار کردم زبانم گفت من عبد تو هستم ولی با فعل خود انکار کردم تمام عمر گویی خواب بودم هوای نفس را بیدار کردم درِ جنت به روی خویش بستم ره دوزخ به خود هموار کردم مرا در اوج عزت آفریدی ولی افسوس! خود را خوار کردم به جای دوست با دشمن نشستم برای غیر، ترک یار کردم کجا کردم فرار از چنگ شیطان؟ کجا با نَفْسِ دون پیکار کردم؟ خدایا! عفو کن اکنون که من خود به جرم خویشتن اقرار کردم منم «میثم» که بستم با تو پیمان شکستم، باز استغفار کردم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از ما عجیب نیست دعایی نمی‌رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی‌رسد ما تحبس الدعا شده‌ی نان شُبهه‌ایم آنجا که شبهه است، عطایی نمی‌رسد پَر باز می‌کنم بپرم، می‌خورم زمین بال و پَر شکسته به جایی نمی‌رسد ای میزبان! فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی‌رسد؟ من سال‌هاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا امام رضایی نمی‌رسد از من مخواه بیش از این زندگی کنم وقتی برات کرب و بلایی نمی‌رسد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من آمده‌ا‌م! ‌تو‌شه‌ا‌ی ‌ا‌ز ‌آ‌هم ‌د‌ه سوز ‌نفس و اشک ‌سحرگاهم ده هر چند ‌تما‌م کرده‌ا‌ی ‌نعمت را یک بار دگر به کربلا راهم ده@hosseinieh_net@dobeity_robaey
چه والاست با او مقام فقیر عجب با شکوه است نام فقیر به آب و غذا، "جود" محدود نیست حسن می‌شود هم‌کلام فقیر کریمانه آغوش او باز بود به وقت جوابِ سلامِ فقیر گدایی بهانه‌ست تا لحظه‌ای رسد بوی او بر مشام فقیر همه زندگانی او بوده است به نامِ کریم و به کامِ فقیر عجب نیست گر یار مسکین شود پدر چون علی شد، پسر این شود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه گَرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبح‌دمش "حسن" کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما، چه درک می‌کند از جایگاه محترمش! کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e