eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
283 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸امام رضا (ع) به یکی از یاران خود فرمودند که در روزهای پایانی ماه شعبان، این دعا را بخوان: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ هزار زخم ز مارِ در آستین خوردم مرا خلاص از این نفس هولناکم کن نجات چیست؟ هلاکِ نگاهِ یار شدن مرا بگیر و به راهِ خودت هلاکم کن شبیه شانه شده تا به زلف یار رسد نگاه بر دلِ از غصه چاک چاکم کن به غیر اشک ثمر نیست کِشته‌ی ما را در این ریاض مرا همنشین تاکم کن در آنچه رفته ز شعبان اگر نگشتم پاک در آنچه مانده ز شعبان بیا و پاکم کن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلب مرا نرم کرد، دیدۀ بارانی‌ام تر شده سجاده از اشک پشیمانی‌ام از همه دل‌رحم‌تر، از همه نزدیک‌تر هرچه برنجانمت باز نمی‌رانی‌ام از تو چه پنهان پر از حسرت دنیا شدم از تو چه پنهان پر از بی ‌سر و سامانی‌ام عمر تباه مرا، بار گناه مرا باز بدان ای رئوف از سر نادانی‌ام بندۀ شرمنده‌ات عاشق تو بود و هست خواه ببخشایی‌ام، خواه بسوزانی‌ام ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تنها نه که نظاره بر آهم نمی کنی آنقدر دلخوری که نگاهم نمی کنی آتش زدم به توشه ی عمرم، مرا ببخش فکری برای عمر تباهم نمی کنی؟ در چاه نفس خویش اسیرم، ولی مرا هرگز رها به ظلمت چاهم نمی کنی با این بزرگواری تو آب می شوم وقتی مؤاخذه به گناهم نمی کنی بی منت است لطف کثیرت، نظاره بر اعمال کمتر از پَر کاهم نمی کنی تا بر دلم نوای علی نور می دهد دیگر نظر به روی سیاهم نمی کنی خیری ندیدم از سفری غیر کربلا خیر مرا دوباره فراهم نمی کنی؟ ** رو کرد سوی نیزه و زینب به گریه گفت: بالانشین! نگاه به ما هم نمی کنی؟ دیدی که همسفر شده ام با سنان و شمر! فکری برای سختی راهم نمی کنی؟ ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم..، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده! دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده‌ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفْس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من این‌گونه پشیمان دیده؟! چشم‌پوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم..، که زهرا آمد شیعه از چادر او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم..، رضا ضامن ما خواهد شد لطف‌ها نوکر از آقای خراسان دیده زیر و رو کن دل آلوده‌ی ما را..، به علی ذکر او را لب ما آیه‌ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی‌اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم..، به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده ▪️ آب می‌خواست..، که شمر آمد و او را چرخاند خنجری را لبِ پاخورده‌ی عطشان دیده کهنه پیراهن او دست حرامی افتاد... خواهری جسم پُر از نیزه‌یِ عریان دیده ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نامحرم آوردم دل و مَحرم گذشتم بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ "عشق" است از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم گمراه بودم، گریه کردم در عزایت از نسلِ آدم بودم و "آدم" گذشتم از کودکی‌ام بین هیئت‌ها نشستم من پای عشقت از همه عالم گذشتم فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم از خیرِ طب و بهره‌ی مَرهم گذشتم یک روز زیر پرچمت من را رساندند عمری‌ست از زیرِ همین پرچم گذشتم امشب شبیه تو که درهم می‌خریمان از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم شب‌های جمعه در فراقِ کربلایت از "شهر ری" با سینه‌ای پُر غم گذشتم ** کم کم مرا سوزانْد داغِ روضه‌هایت از شعرها... از روضه‌ها... کم کم گذشتم مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم هی بُغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم بوسه به زیر حنجرت دردسری شد از روضه‌ی جان کندنت مُبهم گذشتم جانم به لب آمد زمانی که به مقتل از غارت پیراهن و خاتم گذشتم شکر خدا این بار هم از روضه‌هایت با قلب خون، با چشم پُر شَبنم گذشتم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 با حسرت و غم می‌گذرد هر روزم دلتنگم و چشم بر حرم می‌دوزم هر هفته شب جمعه شبیهِ آتش از داغِ فراقِ کربلا می‌سوزم! © اشعار آیینی حسینیه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔴 هشت توصیه حضرت ثامن الحجج (علیه‌السّلام) برای روزهای پایانی ماه شعبان 🔻اباصلت می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا (علیه‌السّلام) رسیدم. فرمود: ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است؛ پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: 🌱 ۱. زیاد دعا کن. 🌱 ۲. زیاد استغفار کن. 🌱 ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. 🌱 ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. 🌱 ۵. هر امانتی که گردنت هست، ادا کن. 🌱 ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. 🌱 ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی، از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن. 🌱 ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ... خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳. 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پشتِ زمین شکست و دلِ آسمان گرفت بی تو بهار، حال و هوایِ خزان گرفت گفتیم می‌رسی و شبِ عید می‌رسد امسال هم نیامدی و حالمان گرفت خوشبخت آن کسی که سرِ سفره‌ات نشست از خیمه‌گاهِ عرشیِ تو آب و نان گرفت گریان، ورق زدی و دریغ از دعایِ عهد پرونده‌ی معاصیِ ما از تو جان گرفت عالم، عجوزه‌ای که زمین‌گیر و ناتوان- -از دست‌هایِ گرم تو؛ تاب و توان گرفت در آرزویِ اینکه به تو اقتدا کُند کعبه دلش گرفت و نوایِ اذان گرفت ** برگرد و بیقرار بگو: جدّیَ الحسین(ع) جدّی که تیر؛ پیکرِ او را نشان گرفت سالارِ زینب(س) از نفس افتاد روی خاک گودال، گریه کرد و غمی بیکران گرفت «سر» را گرفت خنجر و تحویلِ نیزه داد ضرْباتِ نعل، از بدنش استخوان گرفت غارت تمام شد! ولی ای وای...جلوه کرد انگشترِ عقیق؛ دل از ساربان گرفت از حال رفت حضرتِ زهرا(س) به قتلگاه اینجایِ مرثیه، نفس ِ روضه خوان گرفت اربابمان بدونِ کفن ماند عاقبت این داغ؛ صبر از دلِ صاحب‌زمان(عج) گرفت! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ستم به روی ستم، بار می‌شود هر روز و احتمال تو بسیار می‌شود هر روز به انتظار، فقط جمعه‌ها نمی‌ماند کسی که از تو خبردار می‌شود هر روز قرار آمدنت پخش می‌شود در شهر و تیتر اول اخبار می‌شود هر روز بهار، عادت تقویم می‌شود هر فصل و این بهاریه تکرار می‌شود هر روز زمان به پنجره لبخند می‌زند هر صبح زمین از آینه سرشار می‌شود هر روز به شوق اینکه تو را یک نظر نگاه کنند قیامتی سر بازار می‌شود هر روز نماز، جعفر طیّار می‌شود هر شب جهاد، میثم تمّار می‌شود هر روز سلام و نور به هر خانه می‌شود ابلاغ امید و عاطفه احضار می‌شود هر روز صفا و پاکی و ایثار می‌شود آسان فریب و فاصله دشوار می‌شود هر روز عدالت است که جای شکوفه در هر باغ؛ محبّت است که انبار می‌شود هر روز هرآن فقیر که در هرکجای عالم هست رفیق سفره‌ی افطار می‌شود هر روز کسی که تابش فجر تو را نمی‌بیند قسم به عصر، زیانکار می‌شود هر روز تو آفتاب‌تر از آفتاب در پس ابر اگرچه بودنت انکار می‌شود هر روز علم به دست علمدار می‌رسد آخر امیر، قافله‌سالار می‌شود هر روز ✍ و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه از تو با خبریم و نه از تو بی‌خبریم اسیر زندگی و بندگی بی‌ثمریم هزار بغض فرو خورده در گلو داریم میان برزخ بیم و امید در‌به‌دریم رسیده‌ایم به شب‌های سرد کوچه‌ی یأس به پنجه بر تن دیوار در پیِ سحریم پر از غمیم و به درماندگی دچار اما گلایه‌های دل آزار را کجا ببریم در آستانه‌ی بُهت هزار سال دروغ هنوز منتظر بازگشت منتَظَریم اگرچه کوچه‌ی معشوقه سر شکن هر بار به شوق خوردن سنگی دوباره می‌گذریم گدای بی سر و پاییم و دستمان خالی‌ست مگر که می‌شود از پادشاه دل ببریم ** به روضه ختم شده روزهای ما آری هزار شکر که در بزم گریه شعله‌وریم شقایقیم و به دل داغ عاشقی داریم که سال‌هاست پریشان زخم میخ دریم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
انگار که این فاصله‌ها کم شدنی نیست می‌خواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست بر زخم دل سوخته‌ام هیچ دوایی جز لذت دیدار تو مرهم شدنی نیست من سروم و آزادگی‌ام ورد زبان‌هاست جز از غم تو قامت من خم شدنی نیست بگذار که باران بشوم زار ببارم حالا که وصال تو فراهم شدنی نیست می‌خواست غزل فاصله را کم کند اما انگار که این فاصله‌ها کم شدنی نیست ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ایام گذشت و به وصالش نرسیدم چیزی دگر از فرصتِ امسال، نمانده @dobeity_robaey
فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می‌کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من دربه‌در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلاً که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید ** بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله‌ها را رها کنید تا که نفهمد او سرِ گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می‌دهد قدری کمک کنید، مرا جا به جا کنید ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قال المهدى (عليه‌السّلام): أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ١٧٧ عاشق که شدے خطا نباید بکنے حتے به خودت جفا نباید بکنے حالا که شدے چشم‌ به‌راهِ مهدے(عج) جز بر فرجش دعا نباید بکنے!@hosseinieh_net@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشاق روزگار به غم داشتن خوشند آری رکابها به عقیق یمن خوشند لیلای من ! چه باک اگر ظرف من شکست جان خودت قسم ارنی ها به لن خوشند مردم ز چین صورتشان غصه میخورند پیران وادی تو به چین و شکن خوشند ما را اگر برند به سویی کشان کشان در حشر سر بر آر و بگو پیش من خوشند دور از تعلقند مریدانت ای شهید حتی زمان مرگ‌ بدون کفن خوشند در قتلگاه جلوه نکن با قرائتت سرنیزه ها به بوسه ای از آن دهن خوشند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است مِهمانی‌ام برای تو اسباب زحمت است ما در مُضیف خانه‌ی تو قد کشیده‌ایم این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است ما نان خور توأیم و توأم نان‌رِسان ما نان خوردنِ به نرخ شما هم سعادت است «ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است؟ *» درمانده ایم، آخر سالی مدد بده چشم گدا به دست امیرِ سخاوت است فکری برای این شب عید گدا کنید دخلم کم است و خرج ولی بی نهایت است مردم همه پیِ سفر و ما نشسته‌ایم ما را سفر خوش است که قصدش زیارت است بالای پشت‌بامم و رو سمت کربلا آقا مگر نه اینکه عمل ها به نیت است؟ ‌ فطرس پرش شکسته و من هم دلم شکست دستی بکش که درد سرم این جراحت است ** این منزلت کجا و جدال تو با سنان گودال قتلگاهِ تو عصرِ قیامت است ای قتل‌صبرچشیده میان دشت هنگام احتضار تو هم چند ساعت است مَعْطل شدی چقدر، تو را راحتت کنند این زجر، روزی تو زمان شهادت است روز ولادتت شرف عرش بوده‌ای بر خاک ماندنِ بدن تو مصیبت است روز تنور خانه‌ی خولی چه سخت بود بر ساحتی که اشرف اولاد خلقت است بوسد پدربزرگ لبش را و غم همین ... چوبِ یزید بر لب و دندان حضرت است ✍ *جناب حافظ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم تا رشته‌ام را بر درت محکم کنی زندگی‌ام را به ذکر دائمت، توأم کنی با تضرع، زیر لب دارم صدایت می‌زنم تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی شرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه‌ام_ باز هم گریه برای معصیت‌هایم کنی خسته‌ام از خُدعه‌های نفس، از طول امل آمدم یابن الحسن، دیگر مرا آدم کنی صاحب من، خیرخواهم، سایه‌ی بالاسرم می‌شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟ از تو بر می‌آید آقا معجزاتی این‌چنین التماست می‌کنم، چشم مرا زمزم کنی دوری از کرب و بلا دارد مرا دق می‌دهد کربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنی ** دوست دارم یاورت باشم به اشک بر "حسین" ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب گوشه ی مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازهای إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي... محکومم و در گناه خود محبوسم فاسد شدم و درون خود می پوسم یک‌ عمر به‌ من‌ نیکی‌ و‌ احسان کردی یارب ! پسِ مرگ هم نکن مأیوسم اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی؟... ای رازق من ! مرا تو محروم نکن من یَنصُرُنی ؟! مرا تو مغموم نکن غیر از تو خدای دیگری دارم؟! نه من گرچه بدم، مرا تو محکوم نکن الهی إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخذْتُکَ بِعَفْوِک... من از کرمت به دیگران خواهم گفت از لطف تو با اهل جهان خواهم گفت باشد، تو مرا به جرم و تقصیرم بین من عفو تو را به این و آن خواهم گفت اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ... یارب دل من که دل نشد، چیست دلم ؟! مانده‌م که پس از غم تو با کیست دلم؟! باید بِبُرم از همه تا برگردم اما چه کنم که منقطع نیست دلم إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ... بیرون شدم از مسیر و رفتم بیراه افتاده‌ام از شدت عصیان در چاه این بنده اگرچه عَبْدُکَ المذنب بود از شدت غفران تو می‌کرد گناه إِلٰهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْأُخْرىٰ... دریاست و چشم من که مواج‌ترست هنگام مناجات از امواج، تَرست امروز ز عیب، بنده را پوشاندی محشر به عنایات تو محتاج‌ترست ✍ •┈┈••✾••┈┈• دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
تنها تو می‌دانی در این ایام حالم را از دور می‌خوانم برایت باز فالم را حالا شده بغض فراق تو گلو گیرم دلدادگانت خوب می‌فهمند حالم را دور سرت این روزها مشتاق پروازم افسوس، زنجیر گناهم بسته بالم را تصویر زیبای حرم را قاب می‌گیرم پُر می‌کنم با عطر دیدارت، خیالم را هرگز برای هیچ‌کس سَر خَم نخواهم کرد چون در تو دیدم آرزوهای محالم را خورشید من می‌سوزم از هجر تو و تنها پروانه می‌فهمد دلیل اشتعالم را تحویل می‌گیرد مرا دنیا به لطف تو وقتی به نامت می‌کنم تحویل، سالم را مبهوت ماندم کیستی؟ که از ازل جانا با عشق خود دیوانه کردی کل عالم را آیا میان زائرانِ اربعین  هستم؟ تنها تو می‌دانی جواب این سؤالم را © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر لب ها یا مقلّب می شود استجابت نیز واجب می شود حال و روز دل مناسب می شود همدم آن یار غائب می شود کعبه ی آمال من ، یابن الحسن اَحسنُ الاَحوال من ، یابن الحسن آرزویی بر لب ما مندَرَج روی تار و پود جان ها رَج به رَج حکّ شده با خطّ زرّین حُجَج کاش باشد سال ما ، سال فرج شام ما با جلوه ی تو روز شد این خزان با عشق تو نوروز شد نور تو خورشید راهم می شود پرچم تو سرپناهم می شود هر چه را با تو بخواهم می شود به یقین دفع بلا هم می شود با دعایت می شود سال جدید سال رشد و رونق و سال امید تازه دل با عشق تو دل می شود تو بیایی غصه باطل می شود آیه های نور نازل می شود هفت سین سفره کامل می شود با تو ممکن می شود امر محال ای دعای اوّل تحویل سال تو دعا کن ، ای امید آخرم ‌محترم باشد همیشه این حرم با تلاش و رنج ها ، شد باورم جان بگیرد اقتصاد کشورم ای اصول عشق ، اصل ِ اصل ما ای پدر ، برکت بده بر نسل ما جان عالَم جان جان فاطمه آرزوی هر اذان فاطمه اِرجعی ، سرو جوان فاطمه سفره دار مهربان فاطمه در حقیقت روزی از تو می رسد وعده ی پیروزی از تو می رسد معدن اسرار حقّ ، سرّ مگو ای زلال چشمه ی پاک وضو کی تحقّق می شود با من بگو وصل تو شد آرزوی آرزو در کویر تشنگی باران ِ من نقطه ی آغاز من ، پایان من ذکر ادرکنی ، تمام مکتبم ذکر السّاعه همیشه بر لبم ناله الغوث شد تاب و تبم العجل ای حسرت روز و شبم آرزویم گشته با قلب صبور باشد امسال ای خدا ، سال ظهور ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غبار از سر و روی خانه تکاندم شنیدم قرار است مهمان بیاید نشد آب و جارو کنم کوچه‌ها را دعا می‌کنم باد و باران بیاید به گلدان برای شب سال تحویل سپردم پر از نرگس و یاس باشد سپردم اگر باد از این کوچه رد شد به عطر لباس تو حسّاس باشد به گنجشک گفتم اگر راه دارد یک امشب برایم قناری بخواند به بید سر کوچه گفتم می‌آیی به من قول داده مرتب بماند به سرو و سپیدار پیغام دادم برای تو در حال تعظیم باشند به تقویم و ساعت هم اعلام کردم به وقت ظهور تو تنظیم باشند به فوارۀ حوض تأکید کردم همین که تو را دید برخیزد از جا به شب‌بو سپردم سر حال باشد فقط کاش امشب نیفتد به فردا به تحویل امسال چیزی نمانده دلم شور زد، پس کجایی عزیزم؟ من بی‌نوا چند قرن است اینجا سر سفره‌ام تا بیایی عزیزم.. ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که از سر نفسش حذر نداشته باشد دمی به کوی امامش گذر نداشته باشد چه زجر آور و تلخ‌ است اینکه بهر ظهورت دعا کنیم ولیکن اثر نداشته باشد چگونه شرح دهم حال و روز منتظرت را شبیه حال کسی که پدر نداشته باشد دوباره است و ذوق نیست در آن کس که از امام زمانش خبر نداشته باشد قبول می‌کنم آقا که مستحق شرار است دلی که از غم هجرت شرر نداشته باشد اگر که نوکرت آقا به دردتان نخورد هم خدا کند که برایت ضرر نداشته باشد چه حسرتی‌ست اگر نوکری بمیرد و یک دم به روی پاک امامش نظر نداشته باشد به روز حشر پر از حسرت است و غرق خجالت کسی که از غمتان چشم تر نداشته باشد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e