eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
281 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ریخت بر هم با زمین افتادنت دنیای من دیدی آخر چشم خوردی، خوش قد و بالای من! پیشمرگ من شدی و پیشمرگ خواهرم تیرخوردی، نیزه خوردی، جای زینب، جای من قید مشکت را بزن با من سوی خیمه بیا بعد ازین هرکس که حرف از تشنگی زد پای من مسجد کوفه‌ست اینجا یا کنار علقمه؟! فرق عباس است یا فرق سر بابای من! انقدر بازو زمین کوبیدی آبم کرده‌ای داغ تو پشت مرا خم می‌کند دریای من این خجالت چه بلایی بر سرت آورده است قدّ یک طفل است اینجا قامت سقای من دارد از امروز خولی فکر معجر می‌کند وای بر امروز من، ای وای بر فردای من... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رفت از خیمه به دنبالش دل ارباب رفت رفت از خیمه به دنبالش حرم از تاب رفت آب باید محضِ پابوسی می‌آمد خدمتش کار دنیا را ببین، دریا به سوی آب رفت ریخت از مشک عمو سوغات اصغر بر زمین گریه کرد عباس اما حرمله شاداب رفت حیف که ادرک اخایش به کمانداران رسید قبل از ارباب این صدا تا دشمن ناباب رفت محضر چشمش سه شعبه تشنه آمد با شتاب از میان کاسه‌ی چشمش ولی سیراب رفت با کُلاخودش به روی آسمان خط می‌کشید علقمه! او را چه شد قد رشیدش آب رفت؟ قطعه قطعه شد که کوچکتر شود پیش حسین آری از نزد بزرگ قوم با آداب رفت از مزار کوچکش پیداست با جسمش چه شد شد پریشان‌خاطر از غم، هر که در سرداب رفت ✍ سروده گروه ادبی 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اي آب بقا اشک روانت عباس اي نور خدا در دل و جانت عباس يک چشم تو بر آب و يکي سوي حرم قربان دو چشم نگرانت عباس @dobeity_robaey
با سلام ضمن عرض تسلیت خدمت زائرین گرامی حسینیه تک‌بیتی‌ها، دوبیتی‌ها، رباعیات و دودمه‌های مرتبط با دهه محرم را در کانال زیر مشاهده نمایید: https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
عشق این است که در هر شَرَیان عباس است ضربان، در ضربان، در ضربان عباس است در رگ و ریشه و در شاهرگ و مویرگم جریان، در جریان، در جریان عباس است رحمت واسعه‌ای زیر دو بالش دارد نَفْسِ فضل و کرَمِ در فَوَران عباس است ارمنی پشتِ کلیمی همه صاحب نذرند عشقِ هر لهجه و هر رنگ و زبان عباس است بین هر کوره‌دهاتی که رَوی می‌بینی بر روی بامِ حسینیه‌‌ی‌شان عباس است حرز سنجاق به پیراهنِ نوزادیِ ما نغمه‌ی پیرزنانِ سبلان عباس است بچه‌ها منتظر طبل و دُهُل‌های عزا تا بکوبند و بگویند که «جان» عباس است لات‌ها چاکرِ اویند و علَم‌کِش‌ها خاک بیرقِ دسته‌ی زنجیرزنان عباس است سال‌ها با دَمِ این بحر، تلاطم کردیم شیرِسرخِ عربستان نه، جهان عباس است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اطراف ظهر بود که دنیا سیاه شد ذکر لب تمام حرم آه، آه شد پشت و پناهِ عالمیان، بی پناه شد با زورِ نیزه وارد آن قتلگاه شد... بالای گود..، چکمه‌ی یک بددهن رسید "وَ الشِّمرُ جالسٌ..، نفس مادرش بُرید" ای لعنتی نزن به پری که شکسته است پنجه نکش به دسته‌ی زلفی که بسته است بس کن..، تمام پیکرش از هم گسسته است آهسته پشت و روش کن ای شمر..، خسته است در پیش چشم فاطمه سر را عقب کشید او داشت حرف می زد و..،شمر از قفا برید ده اسب سمت گودی گودال می‌دوید آن بی حیا که نقشه برای تنش کشید ای کاش نعل تازه به ذهنش نمی‌رسید فریاد استخوان تنش را خدا شنید تا عرش سوزِ ضجّه‌ی این آه پخش شد هرجای دشت تکّه‌ای از شاه پخش شد عمامه را یکی به روی خاک دید و بُرد تسبیح را یکی که به سمتش دوید و برد دستار را یکی سر فرصت بُرید و برد کهنه لباس مادر او را کشید و برد زشت است..، فکر حُرمت این مرد را کنید عریان نمی شود تن او را رها کنید ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رفت زیر سم مرکب پیکرش، الفاتحه ریختند از هر طرف دور و برش، الفاتحه حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزانِ حسین زیر و رو شد آیه‌های کوثرش، الفاتحه یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است یک طرف انگشت با انگشترش... الفاتحه هرکه هرچه خواست از گودال با خود بُرد و بعد شمر آمد تازه بالای سرش، الفاتحه خنجرش را با سرِ شمشیر، خولی تیز کرد بعد رفت آرام سوی حنجرش، الفاتحه کاش می‌شد لااقل از رو به رو ذبحش کند پشت و رو شد پیش چشم مادرش، الفاتحه زینب آنجایی که رفتی روی نیزه، جان سپرد یکصدا شادی روح خواهرش، الفاتحه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی اشکت ریخت روی جوهرِ تقدیرها روضه‌ات شد اولین عشقِ جوان‌ و پیرها مُهرِ داغت شد مدالِ سرخ، وقتی زخم شد سینه از سینه‌زنی‌ها شانه از زنجیرها رزقِ ما پایان ندارد مثل احسانِ کریم دیگِ نذری ته ندارد، شاهدم کفگیرها کاش می‌مردیم با «یا لَیتَنا کُنّا مَعَک» چهره‌ی تقویم‌مان سرخ است از تأخیرها ما کبوترها نبودیم آسمانت فتح شد جای ما پرواز می‌کردند سویت تیرها میهمان از دست‌های میزبان شمشیر خورد ریخت خونِ تشنه‌ات در سفره‌های سیرها قاریان، قرآنِ جسمت را تلاوت می‌کنند عالمان، بیرون کشیدند از تنت تفسیرها از مؤذن‌ها اذان می‌ریخت وقتِ کشتنت در نمازِ قتلِ تو تسبیح‌ شد تکبیرها گودی گودال پُر شد، خون مزارت را گرفت دفن شد کوهِ تنت در تلّی از شمشیرها دشتِ سرخ افتاد دستِ گلّه‌ی کفتارها آه، از حالِ فرارِ آهوانِ شیرها ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این بار آخر است منم روبه روی تو تو سوی من نشستی من هم به سوی تو کفراست کفر اگر که بهشت آرزو کند وقتی نشسته زینب تو پیشِ روی تو گریه امان نداد که ما درد دل کنیم جان می‌رود زچشم من از گفتگوی تو ای جان من مفارقت از جسم من مکن من روبه قبله‌ام به خدا روبه‌روی تو ** برروی تل نشستم و دیدم که ریختند با تیغ و سنگ و دشنه و نیزه به روی تو یک نیزه آه آمد و نگذاشت ضربه‌اش تا جوشد از گلوی تو راز مگوی تو در زیر دست و پایی و گم کرده‌ام تورا در زیر دست پایم و در جستجوی تو چیزی نمانده ازتن تو تا بغل کنم دربین سینه ماند فقط آرزوی تو آخر بگو که شیشه‌ی عطرم! سرت کجاست؟ پیچیده در تمامی این دشت، بوی تو* ✍ *وامی از سعید بیابانکی 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرمایه‌ای‌ست ثروت آه فقیر تو شد سربلند، آنکه شده سر به زیر تو رضوان‌تر از بهشت خدا شد نصیب حُر آغوش پُر عطوفت و توبه پذیر تو این دیده‌های خشک تو را می‌کند طلب باران رحمت است قنوت کویر تو تو هم قتیل اشکی و هم خون بهای اشک جان‌ها فدای موهبت چشم‌گیر تو گیسوی توست سلسله‌جنبان کائنات تا به قیامت است جهانی اسیر تو ** سر می‌زند به صخره غم موج علقمه از داغ تشنه بودن طفل صغیر تو چون ذوالجناح، جان مرا هم قبول کن تا جان دهم کنار تن غرق تیر تو باید کفن برای تو از جنس اشک دوخت شد بوریای کهنه‌ای آخر حریر تو ✍ حجت‌الاسلام 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پسر مرتضی خداحافظ نوه‌ی مصطفی خداحافظ  برو ای نازنین برادر من در پناه خدا، خداحافظ ای به قربان صورت ماهت ای به قربان عُمرکوتاهت برو دست خدا به همراهت تشنه‌ی کربلا خداحافظ بعد تو زینب است و داغ سفر داغ انگشت و داغ انگشتر داغ گهواره‌ی علی اصغر ای به غم مبتلا خداحافظ بعد تو زینب است و روی کبود بعد تو زینب است و آتش و دود بعد تو زینب است و چشم یهود وارث انبیا خداحافظ زینت شانه‌های پیغمبر آخرین یادگاری مادر بعد تو زینب است و این لشکر سرور سرجدا خداحافظ برو ای آسمان خریدارت برو ای اولیا عزادارت برو دست علی نگهدارت ای شفیع جزا خداحافظ ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما در این درگاه دنبال مقامی نیستیم ما پی چیزی به غیر از این غلامی نیستیم با تو ما را می‌شناسند ای کریم مهربان بی تو ما نزد کسی اصلاً گرامی نیستیم ما کبوترهای جلد کنج باب القبله‌ایم خاک درگاهیم ما، دنبال بامی نیستیم دست ما پیش کسی جز تو نمی‌گردد دراز در گدایی پخته‌ایم و غرق خامی نیستیم از ازل مُهر غلامی علی بر ما زدند ما به جز نام علی، دنبال نامی نیستیم این دهه یاد لبت ما آب کمتر خورده‌ایم این دهه ناآشنا با تشنه‌کامی نیستیم عاقبت از روضه‌ی روز دهم دق می‌کنیم در رفاقت با تو اهل بی مرامی نیستیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌نویسم در اول سخنم... تا ابد کشته مرده‌ی تو منم آنقدر یا حسین می‌گویم بوی سیب تو می‌دهد دهنم من‌ اویسم که کربلا هستم به هوای تو رفتم از قرنم جگرم سوخته برای غمت یک نگین حدید در یمنم تو حسینی عزیز پنج تنی من غلام عزیز پنج تنم گِل من را ز مقتل آوردند تربت کربلاست این بدنم شیر مادر حرام من باشد بی تو گر یک نفس، نفس بزنم بیشتر با من غریب بجوش ای حسین! من سفارش حسنم کاش مارا برهنه خاک کنند شرمسارم حسین از کفنم... زیر سم‌ها به فکر من بودی کشت من را غم کمرشکنم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرجا سراغی، از غم گرفتیم در سینه بزم، ماتم گرفتیم در هرمقامی، خدمت گزیدیم سینه زدیم و، پرچم گرفتیم اکسیر اعظم، ذکر حسین است عالم به‌هم ریخت، تا دم گرفتیم سنگ دل ما، با گریه شد آب از چشمه‌ی چشم، زمزم گرفتیم گریه برای، داغ تو بوده ارثی که ما از، آدم گرفتیم ما سنگ بودیم، با گریه بر تو حکم نگین از، خاتم گرفتیم لطف تو بیش از، این حرف‌ها بود لطف تو خیلی‌ست، ما کم گرفتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بارانِ پُر مهرِ حرم را دوسـت دارم الماسِ چشمان ترم را دوست دارم وقتی که دفتر نوحه‌خوانِ ماتم توست خون گریه‌ی چشمِ قلم را دوست دارم کنج رواق عاشقی... در زیر باران طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم غرقم میانِ موج موجِ روضه‌هایت طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم عمری نمک‌گیرم کنار سفره‌ی تو احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم چون از ازل مثلِ تمام خاندانم این خاندانِ محترم را دوست دارم هم‌پایِ جابر....اربعین... پایِ برهنه تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم جانا اگر مقصد تویی تا پای جانم این جاده‌یِ پر پیچ و خم را دوست دارم نامت دلیلِ آشکار معجزات است بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم آقا به گیسویت قسم، از عمقِ جانم جان دادنِ زیرِ علم را دوست دارم در بیت آخر یک صِله می خواهم ارباب گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تکیه زد تا که شاه بر نیزه بدنش ماند و چند سر نیزه هر چه ارباب بی رمق‌تر شد از سنان خورد بیشتر نیزه بود در دست یک نفر سنگ و بود در دست صد نفر نیزه این چنین با شتاب در بدنش پی چه می‌رود مگر نیزه؟ هر زمان رفته بینِ جسمِ حسین غرق خون گشته تا کمر نیزه لب او را سکینه می‌بوسید در دهانش نبود اگر نیزه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روز در مشت شب گرفتار است رحم خوابیده، ظلم بیدار است کوفه دین را فروخته، عوضش سکه‌ی جهل را خریدار است غیرت، این روز‌ها ندارد رگ معرفت مدتی‌ست بیمار است آسمانِ بخیلِ بی باران لشکر شمر را هوادار است مثل سربازهای دور و برت زخم بر پیکر تو بسیار است خنجر از چه چنین غضب دارد؟ مگر از حنجرت طلبکار است؟ هر کسی آمده پی چیزی قتلگاه است یا که بازار است؟ چشم‌های تو تار می‌بینند اشک‌های رباب اگر تار است مادرت آمده‌ست دیدارت بین مقتل چه جای دیدار است؟ آه از ضربه‌ی دوازدهم نکند تازه اول کار است؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیدر رسیده بود، پیمبر رسیده بود همراه این دو، سوره‌ی کوثر رسیده بود خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ آن لحظه‌ای رسید که لشکر رسیده بود از خاتم حسین، تعاریف بی شمار به گوش ساربان ستمگر رسیده بود کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود خنجر نمی‌برید گلوی حسین را به بوسه‌گاه حضرت مادر رسیده بود حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است با قتل صبر، صبرش اگر سر رسیده بود هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد اما غروب، کار به آخر رسیده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر به جز تو تمنای دیگری هم هست؟ مگر به سینه تقاضای دیگری هم هست؟ برای در زدنِ این گدا به خانه‌ی تو به غیر سینه مگر جای دیگری هم هست؟ ز مدحت ای همه جان! خسته کی شوم؟ آیا به دلنوازی‌ات آوای دیگری هم هست؟ به غیر صحن و سرا و ورودیِ حرمت مگر که جنت الاعلای دیگری هم هست؟ برای من که دمادم دمت مرا جان داد مگر به جز تو مسیحای دیگری هم هست؟ به بارگاه تو نوکر زیاد هست ولی برای من مگر آقای دیگری هم هست؟ برای روضه اگر تنگمان شود دنیا هزار شکر که دنیای دیگری هم هست به خون سرخ نوشتند نامه یارانت به غیر خون مگر امضای دیگری هم هست؟ ** در آن شلوغی گودال، مادرت می‌گفت نزن مگر به تنش جای دیگری هم هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پایین قتلگاه اگر شمر آب خورد بالای قتلگاه سنان هم شراب خورد بودند دیو و دد همه سیراب و یک غریب از فرط تشنگی چقدر پیچ و تاب خورد آبی نخورد بر لب خشکش چهار روز اما سه روز بر بدنش آفتاب خورد گرچه به جان حنجرش افتاد خنجری قتلش ولی ز قتل علی اکبر آب خورد تکیه به نیزه‌ای زد و هل من معین که گفت یک سنگ بی هوا به سرش در جواب خورد بیرون کشید از کمر خود سه شعبه را از بس به روی سینه‌ی او با شتاب خورد اسلام را شیوخ مسلمان نما زدند از پیرها عصا سرِ کسب ثواب خورد غیر از هزار و نه صد و پنجاه زخم تیغ زخم زبان ز کوفی خانه‌خراب خورد خون گریه کرد بر سر نیزه سر حسین هر جا که سنگ بر سر و روی رباب خورد سروده گروه ادبی 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم زد از حق و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند هرکس آمد پی نصیحت‌شان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت خوردنش درد است طبق تاریخ از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت‌ها شاه را زیر دست و پا کشتند با وضو، بلکه قربة لله تا که راضی شود خدا کشتند هرکسی هرچه کرد گفت آن روز مزد می‌خواست، با ریا کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجا هجا کشتند داغ عباس کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ از سر ظهر تا غروب آن روز ذره ذره حسین را کشتند علقمه…پشت خیمه…در گودال پس نه یک‌ بار، بارها کشتند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکسی که خویشتن را مستمندش می‌کند گر زمین خورده‌ست آقایم بلندش می‌کند تلخ کامی‌های دنیا را چو قندش می‌کند از جهان آزاد و بر این خانه بندش می‌کند خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است خوشبحال آنکه از این سفره برکت می‌برد بُخل هم از این کرمخانه سخاوت می‌برد هرکسی که آمده از سفره راحت می‌برد شاه اینجا هدیه‌ها را سوی رعیت می‌برد این سخاوتمندی از ارثیه‌های مادر است بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست صبح محشر کار دست بچه‌های حیدر است هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین خوب و بد درهم خریده، آبرو داده حسین جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین گر نباشد او خدا، قطعا خدا را مظهر است یک شد و قلب همه دنیا گرفت هر ملک یک گوشه از شش گوشه‌اش مأوا گرفت روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت اهل عالم! این حسین من غریب مادر است خواهرش از روی تل، شاه شهیدان را که دید ناله‌های آب آب شاه عطشان را که دید رد نعل اسب‌ها بر جسم عریان را که دید چکمه‌های شمر بر آن جسم بی جان را که دید گفت: شرمت باد که او زینت پیغمبر است آسمان نیلی شد و مهتاب می‌ریزد زمین مثل تسبیحی که در محراب می‌ریزد زمین آیه آیه پیکر ارباب می‌ریزد زمین نانجیبی پیش چشمش آب می‌ریزد زمین طعنه و زخم زبان، از زخم پیکر بدتر است یکنفر عمامه، یک تن پیرُهن را می‌کشید آن طرف‌تر یک نفر خلخال زن را می‌کشید یک نفر با زورِ نیزه، هی بدن را می‌کشید نانجیبی گیسوی ارباب من را می‌کشید این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت آیه آیه سوره‌ی قرآن به روی خاک ریخت کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت هی سنان زد با سنان، دندان به روی خاک ریخت شاه زیر نیزه‌ها چشمش به سمت خواهر است وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد با چهل تا نعل، جسم پور حیدر چال شد وای زینب، وقت غارت کردن اموال شد زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد روضه‌خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای روضه نشستیم و روضه‌خوان آمد صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان سلام حضرت لب تشنه روضه‌خوان آمد سلام حضرت شیب الخضیب، مقتل‌ها نوشته‌اند چه بر روزگارتان آمد نوشته‌اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه‌ها که از این داغ بر زبان آمد سه سیب را، سه هدف را، سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته‌اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته‌اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه‌ای خسته، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی به قصد حنجره‌ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی میان هروله زینب دوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد، یکی به نیزه؛ ولی یکی به قصد تبرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد برای بردن انگشتر غنیمتی‌ات همین که غائله خوابید، ساربان آمد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌خوانم از مقتل این روضه‌ها گر بازتر گردد خطر دارد سخت است و می‌خوانم اینک تمام خیمه، قلبی شعله‌ور دارد یک مرد می‌باید این روضه‌های داغ را از خاک بردارد از اوّلِ این راه انگشترت را ساربان زیر نظر دارد گرمای این صحرا خیلی برای طفل شش ماهه ضرر دارد ذکر مصیبت شد دارد لهوفت ناله‌ها سر می‌دهد، من هم آنجا که می‌گویند افتاد روی خاک، عباس تو با پرچم آنجا که می‌گویند در علقمه شد قدت از بار مصیبت خم آنجا که می‌گویند مرگا به من، باید بمیرم پای این ماتم مرگا به من وقتی هی زینب تو معجرش را می‌کند محکم حتما خبرهایی‌ست اینجای مقتل‌ها زبان شعر هم لال است ای ذوالجناح آرام! باید بگویی خونِ که بر روی این یال است حتماً خبرهایی‌ست زینب میان خیمه خیلی ناخوش احوال است بیرون زد از خیمه اینجای روضه شمر دیگر بین گودال است دردش مرا هم کشت آنکس که انگشتر ربوده فکر خلخال است دارد خبر را اسب با نعل خونی می‌برد کوفه…چه خوشحال است! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَمِ آه آه می‌آیم مادرش آمده‌ست می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس مي‌زد بيشتر مي‌زدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر مي‌زدند زينب را) شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می‌خواند یک نفر روضه این‌چنین می‌خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو ✍ حجت‌الاسلام 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e