eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ سر که از عشق علی دیوانه شد ، سر می شود دل که از غیر علی بیگانه شد ، زر می شود هوش از سر می رود با دیدن ایوان او در شب میلاد ایوانش چه محشر می شود @hosenih من مرید قنبرم خاک کف پای علی نوکر درگاه او بر خلق رهبر می شود خالق من اذن داده خلق دست او شوم هر کسی خلق علی شد عبد داور می شود از اضافات گل او خلق گشته شیعه اش پس میان هر دو عالم شیعه سرور می شود تا که چشمم خورد بر طور نجف آدم شدم کیمیا این است با او پست ، برتر می شود در شب معراج سهم او معین بوده است گر چه سیبش روزی و سهم پیمبر می شود @hosenih او طهور است و طهارت بی علی ناممکن است بی ولای او تمام دهر کافر می شود کاش می شد در شب میلاد بودم در نجف سائلش باشم میان صحن بهتر می شود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم خدا داند به جز این نیست اصلاً فکر و انگارم و این سرمایه را وقف همه عالم نباید کرد که والا گوهری را خرج اهریمن نشاید کرد نمودم خرج عشقم را فقط از بهر یک دلبر وآن دلبر، بود حیدر، بود حیدر، بود حیدر کسی که می گذارد پای در دنیا به بیت الله همانکه بوده قبل از این جهان شهره به عین الله @hosenih کسی که مادرش او را همیشه "حیدره" خواند* همانکه نام او بر دشمنانش لرزه اندازد کسی که عالِم سرّ است و بر هفت آسمان اعلم همانکه مقتدائی می کند بر عالم و آدم کسی که گفت بر منبر لب پاکش "سلونی" را همانکه داشت در قلبش همه علم لدنّی را کسی که اول است و آخر است و ظاهر و باطن همانکه عصمت محض است و بوده اولین مومن کسی که بوده! حتی قبل از آنکه عالمی باشد همانکه یار بوده قبل از آنکه همدمی باشد کسی که هست استادِ تمامِ حضرت جبریل همانکه محو زیبائی صوتش گشته اسرافیل کسی که در کَفَش بوده است اصلاً جان عزرائیل همانکه افتخار خدمتش را داشت میکائیل کسی که حرمت حِلّ و حرم از حرمتش باشد همانکه عزت دین خدا از عزتش باشد کسی که خوانده در قرآن خدایش نفس پیغمبر همانکه هست بعد از مصطفی مولا، بود رهبر کسی که وقف کرده بهر دینش خنجر خود را همانکه در رکوعش هدیه کرد انگشتر خود را کسی که هست صدّیق و بود فاروق و وجه الله همانکه هست امیرالمؤمنین و هست سیف الله کسی که سوره ی "نور" است تفسیر جمال او همانکه سوره ی "توبه" است تفسیر جلال او کسی که کل قرآن است یک جلوه ز سیمایش همانکه علت پیدایش دنیاست زهرایش @hosenih کسی که انبیا هستند محتاج نگاه او همانکه شیعیان هستند در ذیل پناه او کسی که هیچ کس نشناخت او را در همه عالم به جز باریتعالی، فاطمه، پیغمبر خاتم نمی فهمیم ما اصلاً مقام و رتبه ی او را کجا یک قطره را باشد توان صحبت از دریا؟! تمام افتخارم هست اینکه عاشق اویم ز لطفش "ذاکر" اویم، برایش شعر می گویم *بحارالانوار، ج۴۱، ص ۷۵ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ عشق و شور و شوق اگر در آستین داریم شُکر حال اگر با های و هویی آتشین داریم شُکر قبله‌ای عین‌ُالیقین حقُ‌الیقین داریم شُکر در نجف هفت آسمان را در زمین داریم شُکر از دو عالم ما همین تنها همین داریم شُکر از دو عالم  یک امیرالمؤمنین داریم شُکر ماهِ نو با یادِ تیغِ آبدارش کج شده آسمان اصلا به عشقِ ذوالفقارش کج شده ذوالفقارش کج شده عالم مدارش کج شده و زمین در زیر پای شهریارش کج شده از کجیِ ابرویش محرابِ دین داریم شُکر هرچه داریم از امیرالمؤمنین داریم شُکر @hosenih قبل از اینها که فقط تنها خدا بود و خدا قبل‌تر - از قبل از اینها - مرتضا بود و خدا گفت در معراج دیدم هرکجا بود و خدا هرکجا رفتم علی در انتها بود و خدا نَفسِ احمد نَفسِ زهرا را یقین داریم شُکر یک نَفَس گوییم امیرالمؤمنین داریم شُکر عقل حیران است مدحش را شجاعت خوانده است عشق در بُهت است و وصفش را قیامت خوانده است پیشِ او جبریل عمری درسِ حیرت خوانده است با علی گویا خدا عقدِ اُخوت خوانده است نقشِ  ایوانِ طلا را بر نگین داریم شُکر ذکر مولانا امیرالمؤمنین داریم شُکر در دل آتش زده شوقش نهان داریم ما در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما* بر سر این سفره تنها ، آب و نان داریم ما ما علی داریم و دیگر هیچ ، آن داریم ما از پدر نان حلالی دلنشین داریم شُکر آی مردم ما امیرالمؤمنین  داریم شُکر رمزِ اَنزَلنا علی و سِرِّ اَرسلنا علی کعبه‌ی احمد علی و قبله‌ی زهرا علی باعلی رفته است تا حق هرکه رفته تا علی لا هوَ الا هوَ یا لاعلی الاعلی از میان خوبرویان دست چین داریم شُکر یازده نور از امیرالمؤمنین داریم شُکر ذوالفقارِ خم ببین ، سر پشت سر انداخته صد سپاه اینجا سر و تیغ و سپر انداخته آنقدر از جنگویان  آنقدر انداخته باز عزرائیل را در دردسر انداخته مدح او را بِینِ میدان بیش از این داریم شُکر مرد مردان و امیرالمؤمنین داریم شُکر هرکه صید چشم او شد تیر می‌خواهد چکار کشته‌ی عشق علی شمشیر می‌خواهد چکار حق بده دیوانه‌اش زنجیر می‌خواهد چکار با مریض او بگو تدبیر می‌خواهد چکار نسخه‌ای از دست جبریل امین داریم شُکر بینِ غمها یاامیرالمؤمنین داریم شُکر حال ما وقتی گرفته یک زیارت کافی است مستِ ایوان نجف را یک اشارت کافی است برگ کاهیم و فقط یک لحظه غارت کافی است از خوشی‌ها گوشه‌ی دنج اسارت کافی است حسرت خاک حرم را بر جبین داریم شُکر چشم بر لطفِ امیرالمؤمنین داریم شُکر با جزامی‌ها نشست و پیششان خرما گذاشت لقمه‌ها را دردهانِ مردِ نابینا گذاشت ظرف شیری را به دست کودکی تنها گذاشت مرکب طفلان شد و بر روی دنیا پا گذاشت  دست اگر خالی  ولی حبل‌ُالمَتین داریم شُکر ما کرم را از  امیرالمؤمنین داریم شُکر @hosenih اینکه شبها می‌برد بر دوش ، خرما را علیست اینکه دارد می‌کشد غمهای زهرا را علیست آنکه با خود می‌برد اندوهِ دنیا را علیست آنکه روشن می‌کند تکلیفِ فردا را علیست مردمی دلداده در این سرزمین داریم شُکر کهنه عهدی با امیرالمؤمنین داریم شُکر شیعه یعنی ذوالفقار و راه حیدر مانده است شیعه یعنی که علی آنسوی معبر مانده است شیعه یعنی فتح ما یعنی که خیبر مانده است شیعه یعنی جای پای مالک اشتر مانده است پیش رو  مردی از آفاق یقین داریم شکر شُکر فرزند امیرالمؤمنین داریم شُکر *صائب‌تبریزی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ چه روی داده که عالم چنین طرب دارد؟ چه گشته، کعبه ی حق، خنده روی لب دارد؟ که آمده که چنین فخر بر عرب دارد؟ نگه به ماه رخش مزّه ی رطب دارد میان خانه ی کعبه که آمده دنیا؟! علیست آنکه شد‌ه خانه زاد بیت خدا خدا به گلشن توحید، گل پسر داده نخیل حضرت بنت الاسد ثمر داده ز لطف، هاشمیون را خدا گهر داده به روی دست محمد(ص) یک قمر داده علی به دست نبی "مومنون" تلاوت کرد شکوه نور رخش مکه را قیامت کرد @hosenih قسم به خالق کعبه قسم به ذات خدا قسم به سعی و صفا و به مروه و به منا قسم به کون و مکان و قسم به ارض و سما قسم به سوره ی توحید و قدر و شمس و ضحی که حرمت حرم از حرمت علی جاریست و عزت حرم از عزت علی ساریست از آن زمان که زمانی نبود، علی بوده از آن زمان که مکانی نبود، علی بوده از آن زمان که بیانی نبود، علی بوده از آن زمان که نشانی نبود، علی بوده نبود "بود" که مولا، امیر و سرور بود نبود "هست" که هستی خلق حیدر بود ز نام عالی اعلی است نام پاک علی خدا گواست که کعبه است سینه چاک علی ابوتراب علی، شیعه است خاک علی ز عمرو و مرحب و هر پهلوان چه باک علی علیست آنکه ز بدو ولادتش یل بود به رزم، مرگ عدوی علی مسجّل بود خدا چو تیغ خودش را به دست دلبر داد هرآنکه رفت مصافش به پیش او سر داد خدا ز عرش دم "لافتی" چرا سر داد؟! گمان که فتح احد را به دست حیدر داد علیست شیر احد، شیر خندق و خیبر الا که فاتح هر معرکه بود حیدر علیست اول و آخر علیست عین الله علیست ظاهر و باطن علیست وجه الله ز روی ماذنه گو رو به.... گمراه محمد(ص) است رسول و علی ولی الله علیست نفس نفیس رسول و حبل متین به نصّ آیه ی قرآن بود امام مبین به شهر علم قسم که درش علی باشد؛ که احمد است صدف، گوهرش علی باشد خدا گواست که دین رهبرش علی باشد قسم که روز جزا کوثرش علی باشد هر آنکه تا دم مردن بماند حیدر دوست کنار چشمه ی کوثر سقایتش با اوست اگر علیست شه ذوالکرم، جهان سائل اگر علیست چو مشکل گشا، منم مشکل اگر علیست به دل ها امیر، ما بیدل اگر علیست بحر علوم نبی، همه جاهل فدای علم لدنّی آیت عظمی فدای حرف "سلونی" آیت عظمی کلید جنت و رضوان ولایت علی اَست الا که بخشش خاتم، فضلیت علی اَست اساس زهد و عدالت، حکومت علی اَست تمام خَلق، اسیر عبادت علی اَست علی امیر همه مومنان و جن و مَلَک "علی" است ذکر نوشته به روی طاق فَلَک @hosenih امیر جود و کرم سائل عطای تو ام ببخش باز تو "انگشتری" گدای تو ام همیشه فخر من این است، خاک پای تو ام به یاد گنبد و ایوان با صفای تو ام به عشق توست که دُرّ نجف به کف دارم نمی، شکایتِ از دوری نجف دارم ز شور عشق علی سینه ام پر از غوغاست یقین که این ز دعاهای حضرت زهراست محبت علی از شیر پاک مادرهاست "حلال زاده رهش از حرام زاده جداست"* خوشم از آن که شدم "ذاکر" و غلام علی "هزار جان گرامی فدای نام علی"* * دو تضمین از سروده های استاد سازگار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلبسته ی مرام کسی جز علی نباش در زندگی غلام کسی جز علی نباش @hosenih گفتم به دل:اگر پیِ مستیِ دائمی ِمنْ بعد مست جام کسی جز علی نباش حتی به وقتِ نامگذاریِ طفل خود اصلا به فکر نام کسی جز علی نباش دنیا پدید آمد و پروردگار گفت: دنیا!مطیع و رام کسی جز علی نباش @hosenih تنها نصیحت پدرم این کلام بود: در زندگی غلام کسی جز علی نباش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام مارا بنویسید به ایوان نجف ‌ نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده‌ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی لطف تو را دیده ست ، سائل می شود بی ولای تو نماز و روزه باطل می شود @hosenih کعبه ی سیاری و هر جای عالم می روی قبله و قبله نما سوی تو مایل می شود شک ندارم بند می آید زبان جبرئیل تا که با ایوان طلای تو مقابل می شود باطن کعبه تویی ....هر کس به پابوست رسید یک نمازش با هزاران حج معادل می شود در مقام تو نه...در شرح مقام قنبرت تا قیامت آیه پشت آیه نازل می شود @hosenih روز محشر پشت جنت فاطمه می ایستد "یاعلی" می گوید و آنگاه داخل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند‌ وقتی که هست بر همه مشکل گشا علی ‌ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمیختن کفر به ایمان شدنی نیست هم پیرو این باشی و هم آن شدنی نیست @hosenih باید ز خدا عاقبت خیر بخواهیم اغلب گذر از فتنه شیطان شدنی نیست احمد به همه گفت که ثقلین ملاک است تنها به همین مصحف قرآن شدنی نیست از خطبه آن روز نبی ساده گذشتید حالا دگر این فاجعه جبران شدنی نیست شرمنده، که از فضل علی دوست و دشمن آنقدر نوشتند که کتمان شدنی نیست @hosenih کعبه زده بر سینه خود سنگ علی را جای ترکش مانده و پنهان شدنی نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از قلب حرم گوهر ناب آمده است از قمصر دل بوی گلاب آمده است ای شیعه به خود ببال کز بیت خدای بابای تو و ابوتراب آمده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مکّه ز گذشته اش چه زیباتر شد تا در دل کعبه فاطمه مادر شد خود دختر شیر بود و شد مادر شیر چون مادر مرتضی علی حیدر شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب به جهان نور خداوند دمید از بیت خدا شیر خداوند رسید امشب به جهان علی قدم بنهاده تا کور شود هر آنکه نتواند دید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی که قریش جاهلیّت می کرد؛ کعبه ز بت درون شکایت می کرد دیدند که اسلام هویدا گردید آن دم که علی آیه تلاوت می کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷قابل توجه زائرین محترم حسینیه 📎 رباعی، دوبیتی و تک بیتی های با موضوع مدح و ولادت امیرالمؤمنین(ع) در کانال دوبیتی های حسینیه به روزرسانی شد. 👇👇👇👇👇👇👇 کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ این لحظه بدونِ سایه ات جانکاه است باز آ و بگو که فاصله کوتاه است هر چند تمامِ تَنِ من هم زخم است کمتر زِ هزار و نُهصد و پنجاه است * بر سینه یِ خود پیرهن ات را دارم بد جور هوای دیدنت را دارم وا کن گره یِ مُشتِ مرا تا بینی با خویش عقیقِ یمنت را دارم * گفتم که زِ ساربان پس اش می گیرم یک روز نفس زنان پس اش می گیرم گفتم که تقاصِ خونِ لبهایت را در شام زِ خیزران پس اش می گیرم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم (تضمينی از شعر مرحوم ) ▶️ آیِنه در آیِنه نورِ مُکَرَم زینب است جلوه در جلوه تجلیاتِ خاتم زینب است خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است زُهره در زُهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است @hosenih با مُسَمَط با قصیده با غزل با مثنوی صائِبی از اصفهان و بیدلی از دهلوی جودی و یَغما و نَیِر شهریار و مولوی می بَرَد اما دلم را مصرعی از مُنزوی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است نامِ او پُر کرده عالم را حجابش بیشتر خُطبه اش بنیان کَن و فصلُ الخِطابش بیشتر غیرتش مبهوت ساز است،انقلابش بیشتر محملش دارد تماشا و رکابش بیشتر گفت با عباس پُشتیبانِ پرچم زینب است شمع اگر این است دل پروانه باشد بهتر است مِی اگر این است پُر پیمانه باشد بهتر است سر اگر خاکِ درِ میخانه باشد بهتر است عقل در توصیفِ او دیوانه باشد بهتر است در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است عشق وقتی می تپد عاشق پرستو می‌شود دستِ عاشق زود از حالِ دلش رو می‌شود هر که با خورشید شد آیینه ی او می‌شود دخترِ شاهِ نجف هم شاه بانو می‌شود یک تن اما حامیِ ناموسِ عالم زینب است از همان اول خدا میخواست او را شُد حسین اصلاً او با اولین پلکِ تماشا شُد حسین فاطمه شُد مرتضی شُد پیش از آنها شُد حسین گرچه نامش بود زینب بعدش اما شُد حسین او حسین است و حسینش هم مُسَلَم زينب است @hosenih گرچه بر بال و پرِ خود سلسله دارد هنوز او که باشد سایبانی قافله دارد هنوز می‌رود پشتِ برادر فاصله دارد هنوز با سرِ هر زلفِ او صدها گله دارد هنوز آنکه ریزد در فراغت اشک ماتم زینب است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تنها نه این که داده رزق نوکران را بخشیده آب و نان بنده پروران را @hosenih معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند عشقش مُسَخَّر کرده قلب دلبران را هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد هرگز نمی خواهد عطای دیگران را گریه برایش خیرِ بی مانند دارد حتی مقرب می کند پیغمبران را نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است تا اوج مستی می برد نوحه گران را دیوانگی ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنون بیکران را یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب آتش زده جان و دل جامه دران را باید چگونه با پر زخمی، عقیله پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را @hosenih باید چگونه زینب کبری ببیند در شام، بر کام امامش، خیزران را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همه با دست پُر از كرب و بلا مى رفتند غير زينب كه همه زندگى اش غارت شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در چشم هایش رنج محنت بار می دیدند جای گلایه گریه ی بسیار می دیدند زینب همان بانو که وقتی خطبه را می خواند او را به شکل حیدر کرّار می دیدند @hosenih زینب همان دختر که بود آئینه ی مادر بنت علی را فاطمی رفتار می دیدند در اوج ماتم بر لبش الّا جمیلا داشت هر لحظه او را فاتح پیکار می دیدند از تلّ دوید و گوشه ی مقتل زمین افتاد اغیار او را روضه خوان یار می دیدند اما پس از گودال ، بعد از عصر عاشورا درمان درد خلق را بیمار می دیدند مردم به حالش گریه می کردند ، وقتی که او را میان کوچه و بازار می دیدند لعنت به شمر و حرمله ، لعنت به خولی از طعنه هاشان اهل بیت آزار می دیدند از کربلا تا به مدینه هر چه می رفتند یک غصّه را گویی هزاران بار می دیدند در حسرت دیدار با خورشید بی تکرار شب تا سحر این ماه را بیدار می دیدند با گریه طوری روضه می خواند از غم گودال اهل مدینه صحنه را انگار می دیدند @hosenih جای تعجّب داشت یک تن زنده برگردد غم های حضرت را اگر حضّار می دیدند صبر از نفس افتاد ، مات صبر زینب بود باران اسیر دیده ی پُر ابر زینب بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لحظه‌ها لحظه‌های آخر بود آخرین ناله‌های خواهر بود خواهری که میان بستر بود خنجری خشک و دیده‌ای تَر بود چقدر سینه‌اش مکدر بود چشم خود را چه سخت وا کرده روی خود را به کربلا کرده مجلس روضه را بِپا کرده باز هم یادِ بوریا کرده یادِ باغِ گلی که پرپر بود @hosenih پلکهایش کمی تکان دارد رعشه‌ای بین بازوان دارد پوستی رویِ استخوان دارد یادگاری زِ خیزران دارد چشم از صبح خیره بر در بود تا علی اکبرش اذان ندهد تا که قاسم رُخی نشان ندهد تا علمدار سایبان ندهد تا حسینش ندیده جان ندهد انتظارش چه گریه آور بود زیرِ این آفتاب میسوزد تنش از التهاب میسوزد یاد عباس و آب میسوزد مثلِ رویِ رباب میسوزد یادِ لبهای خشک اصغر بود میزند شعله مرثیه خوانیش زنده ماندن شده پشیمانیش مانده زخمی به رویِ پیشانیش آه از روزِ کوچه گردانیش چقدر در مدینه بهتر بود سه برادر گرفته هر سو را و علی هم گرفته بازو را دور تا دورِ قدِ بانو را تا نبینند چادر او را آه از آن دَم که پیش اکبر بود ناگهان یک سپاه خندیدند بر زنی بی پناه خندیدند او که شد تکیه گاه خندیدند رو سوی قتلگاه خندیدند بعد از آن نوبتِ برادر بود آن همه ازدحام یادش هست جمعِ کوفی و شام یادش هست چشمهایِ حرام یادش هست حال و روز امام یادش هست چشمها روی چند دختر بود یک طرف دختری که رفت از حال یک طرف تلِ خاکی و گودال زیرِ پایِ جماعتی خوشحال یک تن اُفتاده تا شود پامال باز دعوا میان لشکر بود @hosenih جانِ او تا زِ صدر زین اُفتاد خیمه‌ای شعله ور زمین اُفتاد نقشِ یک ضربه بر جبین اُفتاد گیسویی دست آن و این اُفتاد حرمله از همه جلوتر بود یک نفر گوئیا سر آورده زیر یک شال خنجر آورده ضربه‌ای که به حنجر آورده عرقِ شمر را در آورده وای سر روی دست مادر بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ نگاهم ماند و از درها نیامد نشانی از کبوترها نیامد زمانی گردِ من پُر بود حالا..‌. یکی از آن برادرها نیامد * دلم از تارِ غم شیرازه دارد وجودم دردِ بی اندازه دارد لباسِ کهنه‌ات را می‌فشارم لباست بویِ خونِ تازه دارد * لبم خشک است آب‌آور کجایی رُبابم سوخت علی‌اصغر کجایی سرم برخاک اُفتاده‌است عمه عصایِ پیری‌ام اکبر کجایی * مگر در شامِ غم خواهر ندارید مگر این گوشه یک دختر ندارید بیایید و ببینم رویتان را... ولی افسوس بر تَن سر ندارید * مرا در لحظه‌ی خوشحالی‌اش زد مرا در موقعِ بی‌حالی‌اش زد کسی که تیغِ خود را بر تنت کرد مرا هم با غلافِ خالی‌اش زد * امیدم رفت تا بازوی تو رفت اباالفضلم چه‌شد اَبروی تو رفت سرم را ضربِ یک نیزه شکسته همان نیزه که بر پهلویِ تو رفت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ چه مغرور است، گویا کشته شیری در شکارستان چه می بالد به خود، انگار کاری کرده کارستان گمان دارد که اینک لایق تقدیر و تعظیم است به ظاهر در خیالش فاتح هفتاد اقلیم است برای جشن خود یک شهر را گرد هم آورده اسیرانی عزادار از بنی هاشم به صف کرده @hosenih شگفتا جایگاهی را که تاریک است و تابنده ست کنار دست خود خورشید را در طشتی افکنده ست به لب می خواند اشعاری، نمی دانم چه می گوید کمی مست است انگاری، نمی دانم چه می گوید چه آشوبی ست در خاک و چه غوغایی ست در افلاک ولی اینجا همه لال اند امان از لقمه ناپاک صدایی ناگهان لرزاند کاخ ادعایش را ورق را بازگرداند و به هم زد نقشه هایش را صدا بغضی فروخورده ست و آهی کهنه در سینه مدینه بس نبود...این بار شهر شام و صد کینه جلالش جلوه پاکی و زخمش زخم هتاکی ست صدایی آسمانی دارد اما چادرش خاکی ست ز آه سردش آتش شعله ور شد در همه عالم برایش گریه می کردند حتی نیزه داران هم اسیری پای در زنجیر بود و بند بر گردن چنان پیغمبری در کسوت روشنگری کردن نماند از کاخ شاهانه، نشانی غیر ویرانه تصور کن خلیل الله را در بین بت خانه به یک آن بین جمعیت شکست آوازه نمرود که زینب در جواب یاوه گویی های او، فرمود: نباید شامیان از شادی تو شادمان باشند که همراه تو باید در جهنم جاودان باشند روا باشد که ناموس علی در بند زنجیر است کنیزانت ولی پشت سِتاری در امان باشند؟ سزاوار است لب هایی که می بوسید پیغمبر به پیش چشم دختر بوسه گاه خیزران باشند؟ مزن بر طبل پیروزی که گر مردان ما رفتند حریفانت از این پس این زنان و کودکان باشند عرب امروز اگر از داغ ما خاطر پریشان نیست رسد روزی که در این غم عجم ها روضه خوان باشند @hosenih خبر داری که این خون تا ابد همواره می جوشد؟ زمینش ریختی، اما زمین آن را نمی نوشد بدان این آتش عشق است و خاموشی نمی گیرد تو خواهی مرد و هرگز نام و یاد ما نمی میرد یزید از اعتبار افتاد و پایین آمد از منصب ثمر داد انقلاب کربلا در شام با زینب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ شد غرق در غم روزگارت عمه جانم خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم @hosenih بر روی تل، در غربتِ شام غریبان ایکاش بودم در کنارت عمه جانم تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی مرهم برای حال زارت عمه جانم جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی دیدم گره خورده به کارت عمه جانم مانند قلبت چند جای چادرت سوخت در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم چشم عمو عباسمان را دور دیدند شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم @hosenih لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم بین تمام داغ هایی را که دیدی می سوزم از داغ اسارت عمه جانم! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ چه بگویم من از او، مثل علی بت شکن است کیست زینب،  به خدا  آینه ی پنج تن است در کمالات علی، در جلواتش حسن است مجلس روضه ی او جنت الاعلی من است بر غبار قدمش بوسه زده شمس و قمر دختر حیدر کرار ، همین است دگر @hosenih عصمت فاطمه از وسعت نامش پیداست سندِ روشنِ حقانیت کرب وبلاست سایه ی چادر زهرایی او بر سر ماست  کیست زینب؟ همه ی زندگی خون خداست هر چه از شوکت نامش بنویسیم کم است خطبه ی حیدری اش مظهر تیغ دو دم است @hosenih غیر زینب چه کسی زینت حیدر بوده ست در دل کوفه خود فاتح خیبر بوده ست از همان روز ازل هستی مادر بوده ست بهتر آن است بگوییم،  پیمبر بوده ست دلم از روز ازل خورده به نامش پیوند ما گرفتار حسینیم،  به زینب سوگند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ همه جا غم نصیب زینب شد درد و ماتم نصیب زینب شد تا رود پرچم حسین به عرش قامتی خم نصیب زینب شد گویی از جنگ تن به تن برگشت با همان پاره پیرهن برگشت شیرزن بود رفت کرب و بلا ولی انگار پیرزن برگشت @hosenih ماه از اوج آسمان افتاد وسط راه نیمه جان افتاد سایه اش را کسی ندید ولی بر سرش سایه سنان افتاد برده انگار نی , نوایش را غصه خم کرده شانه هایش را آن که در کوچه ها ابلفضلش پاک میکرد رد پایش را حال با زجر هم قدم شده است سهم زینب دوباره غم شده است وسط راه یک نفر انگار از اسیران دوباره کم شده است گریه میکرد و بی صدا میرفت هی به گودال و خیمه ها میرفت وسط ازدحام یک لشکر چادرش زیر دست و پا میرفت @hosenih دل خود را برید از تن شاه چقَدَر خون چکید از تن شاه با همان دستهای غرق به خون نیزه بیرون کشید از تن شاه دشمن اورا چه بی هوا میزد به تنِ خاک خورده پا میزد خواهرش دید آبروی فلک ته گودال دست و پا میزد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e