eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
42هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
284 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ امانت‌است هر آیه که از تو جا مانده که آشنا سخنش نزد آشنا مانده تبر به دوش شکستی تمام بت‌ها را تو وارثی به هرآنچه از انبیا مانده به دوش می‌کشد اکنون رسالتت را عشق بهار رفته و باغ اقاقیا مانده قدم به راه تو صبحی نهاده‌است که او از ازدحام شب و تیرگی جدا مانده پس از غروب تو، خورشید شب شکن! افسوس چه غربتی به دلِ تنگِ سایه‌ها مانده اگرچه رفته‌ای اما نبسته‌ای در را و نور می‌خزد از لای در که وامانده شکست نیست در این کشتیِ پُر از طوفان هزار شکر که قاموس ناخدا مانده هنوز نقش تو بر لوح جان و دل باقی‌است به ذهنِ آینه‌ها جلوه‌ی خدا مانده و از کرامتِ چشمت تنفسِ صُبحیم تو ای به خال لب دوست مبتلا مانده! پرنده‌ایم که پَر باز کرده‌ایم ای ماه به شوق عطرِ حضورت که در هوا مانده خدا کند همه سلمانِ راهِ تو باشیم هزار راهِ نرفته به دوشِ ما مانده همیشه خوب‌ترین‌ها کنارِ خوبان‌اند کنار عکسِ شما عکسِ جان‌فدا مانده به هرکه گفت چه‌ شد قصه‌ی تو؟ می‌گوییم هنوز قسمتِ اصلیِ ماجرا مانده... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین جان... سال‌ها گریه به تو جُرم تَلقّی می‌شد گریه‌ی هر شب ما، برکت روح الله‌ است... 🏴حضرت ، بعد از پیروزی انقلاب، در جلسه‌ای خطاب به وعاظ و خطبای ایران، ضمن بیانات مفصلی به نقشِ نهضت سیدالشهدا (ع) در پیروزی و بقایِ انقلاب تأکید کردند که در ادامه، بخش‌هایی از بیاناتشان را به صورت گزینشی مشاهده می‌نمایید: من چند جمله راجع به تکالیف کلی روحانیون و اهل محراب و منبر باید عرض بکنم... سیدالشهدا به داد اسلام رسید؛ سیدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. کسانی که می‌گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده، و نمی‌دانند یعنی چه. نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها این مکتب را حفظ کرده. ‏ ‏‏الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه‌زنی‌ها، ما را حفظ کرده‌اند و تا حالا اسلام را آورده‌اند...، همه منبرها محضر سیدالشهداست. همه محراب‌ها از سیدالشهداست... ‏امام حسین اسلام را نجات داد. ما برای آدمی که اسلام را نجات داده و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید برای حفظ این مکتب منبر برویم...این روضه‌خوانی‌ها این ملت را حفظ کرده، این روضه‌خوانی‌ها و مصیبت ‏‎خوانی و گریه است که کشور شما را حفظ کرده‏‎...شما هم که دارید نوحه‌خوانی می‌کنید، حرف می‌زنید، خطبه می‌خوانید، نوحه می‌خوانید، مردم هم گریه می‌کنند، همه روی این مقصد باشد که می‌خواهیم اسلام را با همین هیاهو حفظ کنیم. با این هیاهو، ‌با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی می‌خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ‏ شده است. 📚منبع: پرتال امام خمینی ~~~~~~~~~~~ به قول اهلِ دلی: ‏از هر قطره اشک که از چشم ایرانیان برای اهل بیت(ع) سرازیر می‌شود از هر آیه قرآنی که در حرم امامزادگان ایران اسلامی قرائت می‌گردد از هر "علی ولی الله" که بر مأذنه‌های این کشور به گوش می‌رسد تا قیامت ثوابی برای خمینی(ره) ذخیره خواهد شد؛ چون او بود که احیاگر دین جدش در این سرزمین بود. رضوان الله تعالی علیه... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آن که دل از مهر تو آکنده بُوَد خورشیدی و پرتو تو تابنده بُوَد صدسال اگر که از فراقت گذرد نام تو و یاد روی تو زنده بُوَد @dobeity_robaey
  زلال آبی و پر مهر چشمه‌ساران بود نگاه عاطفه در چشم سبزه‌زاران بود صفای آینه در سینه‌اش تبلور داشت طلوع مهر بهار و سرود باران بود حریم حرمت احرامیانِ کعبه‌ی عشق شمیم عطر نفس‌های بی‌قراران بود به سوگِ لاله‌وَشانِ فتاده در یَمِ خون کشیده سر به گریبان چو داغ‌داران بود ز التهاب کلامش شکست قامت وَهم ستیغِ اوجِ عروجِ خلیل‌واران بود سپیده را به تماشای خویش وا می‌داشت فروغ جلوه‌ی خورشیدیِ جماران بود نمی‌رود ز فرا سویِ خاطرم یادش چکامه‌ای به بلندایِ روزگاران بود   ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" ✍ شاعر: 🖊 خطاط: خانم @dobeity_robaey
با یاد و نام بر تو آن‌هایی که ابراز ارادت می‌کنند خویش را با این ارادت با سعادت می‌کنند کارشان در این دو ماهه* گریه بین روضه‌هاست با لباس مشکی‌ات کسب شرافت می‌کنند بر عبادت‌هایشان مُهر قبولی می‌زنند در نماز خود فقط سجده به تربت می‌کنند گرچه در دنیا غم بسیار بر خود می‌خَرند روز محشر که بیاید عزم جنت می‌کنند آبرویی را که دارم از تو دارم "یا حسین" خلق از عشق شما بر من محبت می‌کنند با وضو در خانه‌ای که روضه باشد می‌رویم روضه‌هایت خانه‌ها را با قداست می‌کنند یادمان باشد که از لطف حسین آقا شدیم ما که چیزی نیستیم آنها عنایت می‌کنند گر نریزیم اشک در غم‌های تو، پیش خدا روز محشر چشم‌ها از ما شکایت می‌کنند پیر ما می‌گفت اسلام از محرم زنده ماند اشک‌ها از دین پیغمبر حراست می‌کنند مانده‌ام در این روایت که پیمبر گفته است دوست‌داران تو در محشر شفاعت می‌کنند ما اگر جامه ز تن کندیم، مجنونیم و بس این کبودی‌ها محبت را روایت می‌کنند عده‌ای بی فکر، در فکر و خیالی باطل‌اند دائماً از ما به کذب و طعنه صحبت می‌کنند زندگیِ ساده و بی زرق و برقی بایدش آن کسی را که اطاعت از ولایت می‌کند حرف وقتی بی عمل باشد ندارد فایده سربلندی می‌کند هر کس اطاعت می‌کند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حاج ، فرمایشات امروز به مناسبت سالگرد رحلت را در قالب شعر درآورد... ؛ باید که میان ملت ما ایمان و امید زنده باشد در پویش راه خدمت ما ایمان و امید زنده باشد فرمود عزیزْ رهبر ما باید که شنید این سخن را با جهد و جهاد و همت ما ایمان و امید زنده باشد برخیز و ز جان و دل بکوشیم از چشمه‌‌ی عاشقی بجوشیم یعنی همه جا ز دعوت ما ایمان و امید زنده باشد باید سخن از امید گفتن یعنی همه‌جا چو گل شکفتن در هر سخن و عبارت ما ایمان و امید زنده باشد در عرصه‌‌ی سبز استقامت در راه دفاعِ از کرامت در بِیْن تمام امّت ما ایمان و امید زنده باشد باید که برای حفظ ایران در سایه‌‌ی روشنای قرآن هم بهرِ بقای عزّت ما ایمان و امید زنده باشد در حفظ کرامت جهانی ماییم و تلاش جاودانی باید که ز کار دولت ما ایمان و امید زنده باشد جایی که خطر کمین بگیرد از خاتم ما نگین بگیرد در همت و در صلابت ما ایمان و امید زنده باشد آینده‌‌ی کشور دلیران یعنی که تمام خاک ایران در آینه‌ی صداقت ما ایمان و امید زنده باشد هنگام نشست و عافیت نیست اینجا بجز از حضور ما کیست؟ برخیز که با اجابت ما ایمان و امید زنده باشد هر صبح‌دم امیدواری چون فصل مطهّر بهاری «یاسر» ز طلوع غیرت ما ایمان و امید زنده باشد ✍ (یاسر) © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ است بارش را با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم •┈┈••✾••┈┈• تک‌بیتی‌ها، دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
🔹جروزالم پست اعلام کرد: در ۴۰۰ ثانیه به اسرائیل می‌رسد. 👌اشعاری که در مراسم رونمایی از موشک قرائت شد👇 ما پیروان راه سالار شهیدانیم شاگردهای مکتب پیر جمارانیم او که تمام عزتش از نور قرآن بود سرمایه‌های همتش امید و ایمان بود او که به لطفش خاک‌مان امروز آباد است درس شکوه و غیرت و خودباوری داده‌ ست چشم عدالت روز و شب در انتظار ماست هیهات من الذله تا آخر شعار ماست ما‌ نان ز دست خصم‌ پیغمبر نمی‌گیریم ما مرد میدانیم، در بستر نمی‌میریم با دوستانِ خویش کارونیم و اروندیم با دشمنان خویش البرز و دماوندیم ما یک به یک از نسلِ خون، از نسل شمشیریم وقتش بیاید انتقامی سخت میگیریم حالا ببین تأثیر خونِ مردِ مخلص را هم حاج قاسم، هم ابومهدی مهندس را در راه میهن لشکر آماده بسیار است سرباز جان‌بر‌کف چو حاجی‌زاده بسیار است امروز اگر این سرو مثلِ کوه پابرجاست از لطف خون پاک طهرانی مقدم‌هاست ای آسمان! خون‌خواهیِ هابیل نزدیک است شب‌های نابودی اسرائیل نزدیک است غیرت، شرف، عزت، بزرگی، ارمغانِ ماست پایش بیفتد باز موشک گفتمان ماست * دست علی و فاطمه پشت و پناه ماست این خانه خالی نیست، صاحب‌خانه‌اش زهراست زهرا همانی که سرودِ جان نثاری خواند تا آخرین لحظه فقط پای ولایت ماند من شک ندارم قلب دنیا شاد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد ✍ © اشعار آیینی حسینیه
نَفْسِ ما هرچه جوانی می‌کند یار با ما مهربانی می‌کند قدردانش نیستم امّا کریم از گدایش قدردانی می‌کند میهمانم در حریمی که از آن... شخص سلطان میزبانی می‌کند چلچراغِ صحن ‌شاهنشاه طوس عرش را رنگین‌کمانی می کند هِی به قربان جوادش می‌رود... زائری شیرین‌زبانی می‌کند فصل، فصل گردگیری از دل است ذکر او خانه‌تکانی می‌کند هم مسیحا کفش‌دارش می‌شود هم سلیمان پاسبانی می‌کند هر کبوتر گندمش با زائری‌ست... سائلان را نیز بانی می‌کند میدوم با سر به دنبال رضا پیرم و قلبم جوانی می‌کند هرزمان گُم می‌شوم در روزگار گنبدش را دل نشانی می‌کند هرکه اشکش بر زمینِ صحن ریخت گریه او را آسمانی می‌کند مشهد ما هر زمانی دیر شد مرتضی پادرمیانی می‌کند رزق نوکر، گردن نخلِ علی است آن علی که باغبانی می‌کند دستبوس دست سلطانیم..، شکر اوست بر ما حکمرانی می‌کند من شبیب‌اَش نیستم امّا رضا تا می‌آیم روضه‌خوانی می‌کند ** کُشتن جدِّ من آسان نیست، آه! ذبح را این‌ شمرِ جانی می‌کند بر تن این آبرودار غریب لشکری مرکب‌دوانی می‌کند با صدای گریه‌ی زینب، کسی خنده‌های آنچنانی می‌کند ✍ و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه مبدأم مشهد ولی مقصد نجف بوده سری که بی علی سرکرده باری بی هدف بوده علی آنجا که می‌بخشید جان بر عالم امکان مسیحا آخر و آدم در اول‌های صف بوده شب معراج از صوت علی دانسته‌ام این را پیمبر این طرف بوده‌ست و مولا آن طرف بوده علی صبح بلی گویی، علی شام بلاجویی اگر چه نفس احمد بوده اما جان به کف بوده سلامت رفت با نادعلی از فتنه بیرون نوح چنان دُری که از اول در آغوش صدف بوده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غبار کوی تو هرجا که در هوا برخاست نشست بر دل و آه از نهادها برخاست کجا زیارتِ ناحیه خوانده‌ای که چنین ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست گذشت یاد تو بر هر کویر باران زد هزار تیرِ اجابت به یک دعا برخاست به احترام تو بوده‌ست ای رسولِ قیام اگر امام پس از نام تو ز جا برخاست فدای آن‌که ز نام تو سَرسَری نگذشت گذاشت بر "سر" خود "دست" و روی "پا" برخاست خوشا کسی که پس از مرگ، شاهراً سَیفی به عهد بسته‌ی خود چون کند وفا برخاست ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کریمی که بانیِ کرب و بلاست علی‌بن‌موسی‌الرضا المرتضاست @dobeity_robaey
🌷فقط ۲۷ روز مانده تا قَالَ امیرالمؤمنین علیه السلام: لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَی أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَی الْمُنَافِقِ عَلَی أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی ترجمه: اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن ضربه بزنم تا با من دشمن شود، دشمن من نخواهد شد و اگر دنیا را با هرچه در آن است نثار منافق کنم تا مرا دوست داشته باشد، مرا دوست نخواهد داشت. 📚 نهج البلاغه، حکمت ۴۵ موحِّد حبِّ دنیا در وجود خود نخواهد دید به جز عشقِ به مولا در وجود خود نخواهد دید علی حتی اگر پای منافق کوهِ زَر ریزد منافق حُبِّ او را در وجود خود نخواهد دید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مسیر نور در اوج رهایی رسیده تا افق‌های جدایی شنیده شد صدای آشنایی ز اطراف حریم کبریایی... ندا آمد: الا یا اهل العالم چهل شب مانده تا ماه محرم شراب سرخ با پیمانه‌ای گفت کبوتر وقت ترک لانه‌ای گفت جنونِ عشق در دیوانه‌ای گفت شنیدم شمع با پروانه‌ای گفت بسوزی پا‌به‌پای من در این غم چهل شب مانده تا ماه محرم سرِ بازار با قدی خمیده عصای پیری بابا رسیده خودش با شانه‌ای بیرق‌کشیده برایم پیرهن مشکی خریده عجب رختی شود این رخت ماتم چهل شب مانده تا ماه محرم از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار ز دست روزگارِ مردم‌آزار گرفتارم گرفتارم گرفتار اجل دست از سرم بردار..، بردار به من مهلت بده ای مرگ..، این دم چهل شب مانده تا ماه محرم شبیه بادها باشیم ای کاش رهاتر از رها باشیم ای کاش شکوهِ ربنا باشیم ای کاش مُحرم کربلا باشیم ای کاش همین امشب بده اذن مرا هم چهل شب مانده تا ماه محرم ** هبوط ماه، چشمِ روشن تو چه بد بوده‌ست طرز کشتن تو به دست کیست آن پیراهن تو دگر وقتی نمانده تا تن او_ شود در زیر سم اسب درهم چهل شب مانده تا ماه محرم نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه‌ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..، بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چهل شب مانده تا ماه محرم چه می‌شد دورِ تو بلوا نمی‌شد برای غارتت دعوا نمی‌شد رقیّه‌خانمت تنها نمی‌شد سنان پایش به خیمه وا نمی‌شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم چهل شب مانده تا ماه محرم © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷فقط ۲۷ روز مانده تا عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَفَتَّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ مَنْ تَلَاهَا بِمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ تَهَلَّلَ وَجْهُ الْحَقِّ سُبْحَانَهُ وَ اسْتَبْشَرَ بِذَلِکَ وَ مَنْ تَلَاهَا بِعَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ بِعَدَدِ قَطْرِ الْمَطَرِ ترجمه: هرکس بگوید: «لا إله إلّا الله» درهای آسمان به رویش گشوده می‌شود و هرکس به دنبال آن بگوید: «محمّدٌ رسول الله» رخسار حق سبحانه و تعالی درخشان می‌شود و به آن بشارت می‌یابد، و هرکس آن را با «علی ولیّ الله» ادامه دهد، خداوند گناهان او را حتی اگر به اندازه قطره‌های باران باشند، خواهد آمرزید. 📚ألروضَة فی فضائل أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه‌السلام، ابن شاذان، ص۲ نخواهم بی علی یک لحظه دنیا و حیاتش را خدا بر بنده‌اش کرده عیان، راه نجاتش را شهادت داده هرکس بر ولای حیدر کرار یقیناً حق بیامرزد تمام سیئاتش را © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صید این صحرا همه آهوست یاهویی بزن وَحدهُ را وقت إلّاهوست آهویی بزن از خراسان می دمد خورشید، والشمسی بخوان صبح نزدیک است آری پرده را سویی بزن جان همه صحن و سرای اوست، اسفندی بسوز دل همه فرش رواق اوست، جارویی بزن چلچراغی نیستی گر در شبستان، لااقل قطره‌ی اشک زلالی باش و سوسویی بزن راه اگر دور است نزدیکان او کم نیستند نامه‌ای بنویس و بر بال پرستویی بزن ای دل از رفتن مشو غافل، رسیدن با تو نیست هر طرف رو می کنی دریاست، پارویی بزن © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می‌دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را می‌دانم آخر این جوان در صحن کوثر می‌گیرد از دستت شفایِ مادرش را! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می‌کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می‌کشم ای که بوده سایه‌ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورد‌ ام آقا به تو در این بلاد خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانی‌ات با سر به زیری یا رضا دست‌هایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه‌نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر ** صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می‌رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا رزق مرا می‌دهد دست کریم رضا نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی بال زدم روز و شب دور حریم رضا شد پَر زخمی من مثل پَر جبرئیل بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا هشت در از جنتش وا شده بر آسمان می‌وزد از این بهشت باز نسیم رضا می‌پَرم از مرقدش این‌طرف و آن‌طرف در همه‌جا می‌برم عطر و شمیم رضا خاک کف پای او سرمه‌ی چشم همه مرهم بالم شده خاک گلیم رضا این‌همه راه آمدم تا بشوم جَلد او با همه راه آمده قلب سلیم رضا سقف گدایی من زیر همان گنبد است هر دل آواره‌ای هست مقیم رضا هر که شبی رد شد از گوشه‌ی باب الجواد با همه‌ی کاهلی گشته سهیم رضا باز دو تا جلوه کرد آینه‌های حرم اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا سائل این سفره‌ام زود بلندم نکن سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا حرف ندارد رضا، حرف مرا می‌خرد یک شب جمعه مرا کرببلا می‌برد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس (لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس) سلطان نظر به اشک من و ناله‌ام نمود دعوت به میهمانی هرساله‌ام نمود اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می‌شوم اصلاً شفا که هست گم می‌شوم میان حرم، آشنا که هست اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده‌ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان! سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می‌زند دست خودم که نیست دلم شور می‌زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد روزی اشک مرا بده من التماس می‌کنمت کربلا بده کم کم ز راه می‌رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه‌ایم و پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..، نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..، گنبدت را می‌کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی‌ست من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..، آمدم دربه‌در افتاده‌ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده‌ی این سفره‌اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم، یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می‌خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان! دوستت دارم..، مرا باور بکن دوستت دارم..، قسم هم می‌خورم..، جان شما! روز محشر، خنده‌اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..، خودم را در نجف حس می‌کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می‌رسد... آه! می‌آید همان ماهِ پریشان شما ** حرمله، خولی، سنان، اَخنَس..، عقب‌تر می‌روند... شمر تنها می‌شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پرچم تو باد را این سو و آن سو می‌بَرد گنبدت خورشید را هر روز از رو می‌بَرد عده‌ای را گنبدت، یک دسته را گلدسته‌ات... گاه دل را چشم جادو، گاه ابرو می‌بَرد بسته به ایمانِ خویش از آب سقاخانه‌ات_ یک نفر آب و کسی می‌گفت دارو می‌بَرد پلک، گردی را نمی‌گیرد، نمی‌داند که چیست_ لذتی را که از این درگاه جارو می‌بَرد مهربانیِ تو جای خود، که حتی در عتاب سمت زائر خادمت تنها پَرِ قو می‌بَرد می‌تکاند از غبارِ بی‌کسی اول مرا بعد دربانت مرا با دست خود توو می‌بَرد از فراوانی مهمانان تو فهمیده‌ام هر گدا از ماجرای سفره‌ات بو می‌برد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ ؛ ؛ وقتی مى‌خوره به كار من گره وا مى‌شه بازم به روم يه پنجره نديدم يک نفرو جواب كنى نديدم كسی رو نا اميد بره چه‌قَدَر مريض اومد دوا گرفت سرطاني‌ام ازت شفا گرفت يه نفر چند سالى بود بچه نداشت اومد از تو يك غلامرضا گرفت حَرَمت يعنى تموم زندگى يعنى خاطرات خوب بچگی تو امام رضاى مهربونمى تو نمى‌تونى به هيچكی نه بگى نمی تونى به كسى بگی برو به جوادت كه قسم بِدَن تورو واست هيچ كارى نداره بخدا خوب كنى مريضِ روی ویلچرو ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که سائل این آستانیم‌ بر خاک افتاده، ولی در آسمانیم شکر خدا در سایه‌ی کهف امانیم ما دوستداران امام مهربانیم آن روز که دل‌های ما را می‌سرشتند ما را گدای حضرت سلطان نوشتند عمریست از خدمتگزاران رضاییم نه امشبی، که بین رضوانِ رضاییم در خانه هم باشیم، مهمان رضاییم ما اهل آب و خاک ایران رضاییم ما شاهدیم او بارها اعجاز کرده از زندگی‌هامان گره‌ها باز کرده از کودکی خود را به صحن او رساندیم ما با رضا در هیچ راهی وا نماندیم هر دفعه‌ای که "یا امین الله" خواندیم گرد و غبار از روی دل‌هامان تکاندیم مشهد برای توبه کردن بهترین جاست دارالشفای ِ عالَم همین‌جاست مشهد همیشه ابتدای زندگی‌هاست فصل جدیدی در شروع بندگی‌هاست مرز رهایی از همه آلودگی‌هاست شاید که پایان همه دلبستگی‌هاست با اینکه ما عُمریست زندانی خویشیم دلبسته‌ی یار خراسانی خویشیم پهن است در هر صحن بزم میهمانی در پیش زوّار حرم با مهربانی یک جا نشسته زائر مازندرانی جانم به زائرهای آذربایجانی آنجاست که بوسه زدن دارد صفایی بر دست پینه بسته‌ی یک روستایی در صحن سلطان که پناه زائران است هر گوشه‌ای این ناله‌ی یک روضه‌خوان است: "آقا چرا قبر حَسَن بی سایبان است؟ حیف است شهر مادری بی آستان است در خواب بوسه می‌زنم با قلب خسته جای ضریحش روی یک سنگ شکسته" یک روضه‌خوانِ دیگری که غم نصیب است چشمش به دیوار حرم محو کتیبه است آرام ذکرش "یا حسین" و "یا غریب" است آغاز ابیاتش چرا یابن الشبیب ... است؟ یابن الشبیب! آه از غم کرببلایش از ماجراهای سرِ بر نیزه‌هایش یابن الشبیب! آه از غم پیراهن او می‌سوزم از داغ به غارت رفتن او زینب فقط دیده که دست دشمن او... با تیر زهرآگین چه کرده با تن او آن تیر که بشکافت قلب دلبرش را در خون نشانده دیده‌ی آب آورش را خم بود قد و قامتش؛ از غربتش بود خون علیْ‌اصغر به روی صورتش بود شمر آمد و در فکر هتک حرمتش بود صورت به روی خاک ... این وضعیتش بود نامردها کم‌کم به مقتل می‌رسیدند با حوصله سر از تن او می‌بُریدند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e