🔸سنت جانشینی
✍️ محسن عبدالله زاده
✍️بعد از مدت ها در ساختمان آموزش دیدمش، پکر و بیحال بود. پرسیدم برای انتخاب درس آمدی؟
گفت : نه برای انصراف از حوزه.
برق از سرم پرید. رضا با این همه ادعا و انگیزه چرا؟
چند جمله گفت که قدر صد ساعت درس اخلاق و عرفان اهمیت و اثر دارد. سعی میکنم عینش را بیاورم:
``ببین من اصلا مال حوزه و شیخی نبودم، خدا به خاطر ادعاهایی که داشتم فقط منو آورد اینجا بفهمم کار سخته. قبل حوزه از صدر تا ذیل آخوندها رو نقد میکردم، از امام جمعه گرفته تا پیشنماز محل رو نقد میکردم. چرا اینجوری حرف میزنن؟ روضه میخونن؟ نماز میخونن؟ چرا زندگیشون اینجوریه؟ چرا کارشون اونجوریه؟ این چه وضعشه و .......
حالا این چند سال فقط دارم چوب اون ادعاها رو میخورم. خدا دستمو گرفت آورد اینجا وسط گود بفهمم کسی نیستم، حالا از اینجا برم دستبوس امام جمعه و شنبه شهرمونم. دیگه غلط بکنم کسی رو قضاوت بکنم و براش نسخه بپیچم.``
🖊جانشینی یکی از سنت های غیر قابل تغییر الهی است. هر جا ادعا بکنی خدا میبردت سر همون نقطه، فرمون رو میده دستت تا برونی.
خیلی ها به پدر مادرهایشان گیر میدادند حالا که خودشان بچه دار شده اند، خراب کردند.
خیلی ها عدالتخواه و سوپر انقلابی بودند اما به آب که رسیدند غرق شدند.
خیلی ها ...
❌مراقب سنت جانشینی باشیم.❌
#جانشینی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🖋 حکایت یک مادر از هویت یک دختر
✍️علی عسگری
مادرم فیلم آرمیتا را دیده بود. وقتی من را نگاه کرد با لحنی از ناراحتی و تاسف گفت: چرا این دخترها بی حجاب هستند؟ آنقدر که برای بیحجابیاش ناراحت شدم برای جراحتش نشدم!
من هم سرم را به تایید سخنان مادر تکان میدادم.
مادرم با شکایت به من گفت: مگه این لایحهی گور به گوری حجاب تصویب نشد؟
من هم گفتم: او یک بازی برای گرم کردن سر بچه حزب اللهی ها بود والا که نه نبودش برای مسئولین مهمه نه بودنش!
حالش خیلی بد بود. نگران بود. شاید بیشتر از مادر آرمیتا...!
اینطور بگویم بهتر است: مادرم نگران جراحت وارده بر پیکر هویت آرمیتا و دوستانش بود.
برايم سوال شد که مادر آرمیتا غیر از جسم دخترش، نگران هویت او نيز هست؟
آرمیتا یک دختری است که پیش از بستری شدن بر روی تخت بیمارستان،
باید در بستر غنای فرهنگیمان و جهاد تبیین بستری میشد.
اما کسی او و امثال او را حمایت اعتقادی کرده است؟
نوع پوشش
نوع زیست
نوع تفکر
نوع کنش
و هزاران نوع از انواع رفتارهای فردی و اجتماعی در برخی از بدنهی نوجوانان ما، حکایت از یتیمی دارد.
بعضی از پدر و مادرهای امروزی، حاضران غایب از نظری هستند که بدون توجه به تربیت فرزندان دلبندشان، با انشاءالله،ماشاءالله کردن، آنان را در بستر دریای نیلی قرار میدهند که بهجای سرکوب فرعونیان در کاخش،به کمکش رهسپار میشوند.
آی روحانیت همیشه در صحنه، هنوز در پی بررسی معنای التفاتی هستی که مکلف را به حکم شرعی واقف نموده است؟؟؟؟
آیا حکم به تو نرسیده؟ یا دست دست میکنی؟
#اعراف
#تلنگر
#آرمیتا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در معرکه سنگیم بگویید به صهیون
آمادۀ جنگیم بگویید به صهـیون
در حملۀ ما یک اثر از دیو نماند
یک خانۀ سالم به تل آویو نماند
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
© شهابگرافی کپیرایت ندارد...🔻
💯📮@SHAHAB_GRAPHY
🔸مدرسه فکرت، دومین نشست تحلیلی «مدار» را برگزار میکند:
💠 زوال اسرائیل؛ رژیم غاصب رفتنی است (بازخوانی سخنان رهبر انقلاب اسلامی در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت)
با حضور:
🔹حجتالاسلام دکتر محمدعلی رنجبر، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
🔹حسین کاوه، مجری و پژوهشگر علوم سیاسی
📥 لینک پخش زنده اسکای روم:
https://www.skyroom.online/ch/shenakht/livefekrat
⏰ زمان: دوشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۶ الی ۱۷:۳۰
📌مکان: قم، بلوار بسیج، مؤسسه شناخت
🔗 فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
♦️ألَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
✍ سبا نمکی در عصر زنان نوشت:
🔸 تا همین امروز صبح هنوز بوی خون میپیچید توی دماغم!
بعد از ۱۵ روز هنوز دست که میکشم روی موهای نرم زهرا قلبم تیر میکشد. دخترک ۹ سالهام درست توی قلب خوشی بود که رد خون تا کمر لباسش رسید. لباس زردی که دوتایی برای همان شب خریده بودیم. پشتم بهش بود. افتادنش را ندیدم ولی تا برسم بهش، وسط شکوفههای ریز روسریاش که صورتی و سفید بودند یک گل سرخ بزرگ بدقواره مشغول بزرگتر شدن بود! از لحظهای که رسیدم کنارش و تمام مدت رسیدنمان به بیمارستان و حتی همه آنوقتی که پاره قلبم داشت درد بخیه را میکشید چشمهام تر نشد. خودم را نگه داشتم. نگه داشتم تا وقتی رسیدیم خانه و بردمش توی حمام. موهای غرق خونش را فقط میشد از گردن به پایین شست. بیحال بود بچهام. خیلی خون از سرش رفته بود. زیاد طولش ندادم.
داشتم همراه فشار آب انگشتهام را میبردم لابلای موهاش که یک دسته پرحجمِ مو آمد توی دستم! دلم ریخت. یادم افتاد دکتر جوان وقتی خواست بخیه را شروع کند موهای همان قسمت شکافته را تراشید. اندازه یک نارنگی وسط سر دخترم را. اولین بار آنجا بود که چشمهام تر شد. بیربط به نظر میآید ولی یک آن دلم رفت کنار دل مادرهایی که بچه سرطانی دارند! آن وقتی که عوارض شیمیدرمانی دارد قلدری میکند. قورت دادم بغضم را. شستشو تمام شد و فرستادمش بیرون که جماعتی منتظر بودند توی بغل بگیرندش، دلداریاش بدهند، قربان صدقه سر بسته و چشمهای سرخش بروند. خودم ماندم تا لباسهای خونی را آب بکشم.
🔹اول پیراهنش را گرفتم زیر شیر. سرخی خون لغزید روی راههای پارچه. مخمل کبریتی بود پیراهن زردش. از مامان شنیده بودم خون روی لباس با آب سرد شسته میشود. آب را سرد کردم. زیر لب قربان صدقه تن بلور دخترم میرفتم و غصه میخوردم. غصه میخوردم که چرا بعد از کلی برنامهریزی باید درست شب جشن تکلیفش این اتفاق بیفتد. خیلی طول کشید تا همه لک لباس محو شد. دستهام از سردی آب قرمز بود. رفتم سراغ روسریاش. همین که گرفتمش زیر آب، زمین زیر پام سرخ شد! خون کف حمام را پر کرد. بغضم همینجا بود که شکست. انگشتهام حالا دیگر سفید شده بود و تیر میکشید زیر سردی آب. ایندفعه دلم رفت به دهه ۶۰. پیش دل زنانی که لباسهای رزمندهها را میشستند. سعی کردم فکر نکنم، تصور نکنم و بگذرم. اما وسط رود خونی که پاهام توش بود و بویی که میرفت تا ته ریههام و اوهامی که هجوم آورده بودند به سرم، دلم دستبردار نبود. عاقبت هم رفت و یکجایی گیر کرد. ماند و درنیامد تا صبح امروز! همینطور که داشتم روسری حریر ژرژت را بین دستهام میسابیدم، همینطور که شکوفههای صورتیاش داشتند بیرون میآمدند از زیر زمینه سرخ، دلم رفت و بست نشست جایی! چسبید کنج خانهای عربی در قلب سرزمینی غصب شده.
🔸چند روز بعد وقتی برای مرضیه صوت فرستادم بهش گفتم: "یه آن یاد مادرای فلسطینی افتادم که با دستای خودشون لباسا و تن خونی بچههاشونو میشورن." جدی جدی وسط آن معرکه و کلی بدبختی خودم که میتوانستم تا صبح برایشان گریه کنم دلم دستم را گرفته بود و میکشاندم این سر و آن سر دنیا و حتی تاریخ! از بیمارستان کودکان میبردم رختشورخانه پشت جبهه، از آنجا میکشیدم به کرانه باختری! همانجا بود که زانوهام لرزید. نشستم وسط حمام و زبان گرفتم با مادری که داشت مثل من لباسها و تن خونی بچهاش را میشست. من ولی بچهام حالا توی آغوش پدر و عمه و مادربزرگ بود و داشت میگفت چه خوراکی دلش میخواهد و بچه او پیچیده توی کفن. کام من همه این ۱۵ روز، تلخ و حتی زهر بود. بوی خون از دماغم بیرون نمیرفت تا صبح امروز که مژده اِنّا فَتَحنا پر شد توی عالم! حالا کامم شیرینست.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📰دکهی تیترخوانی
صفحه نخست روزنامه های امروز دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۲
#سواد_رسانه
#مهارت_رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#بایدن مثلاً خواسته از صهیونیستها حمایت کنه، دراومده گفته: #ایالات_متحده در کنار مردم #اسرائیل میایستد!
نویسنده عرب در #هجو این مردک نوشته: تو اول ایستادن رو یاد بگیر، بعد...🤣
✍️ بنده هم بهعنوان یک نویسنده فارس مینویسم:
هی یارو، اولاً "مردم اسرائیل" نه و #غاصبان_صهیونیست؛ ثانیاً ایالات متحده شکر اضافه میخوره در برابر #جبهه_مقاومت بایسته!
✍️ مرتضی رجائی
#زوال_رژیم_صهیونیستی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
بر اساس نتایج رتبهبندی تایمز ۲۰۲۴:
برترین دانشگاههای ایران در هر کدام از شاخصهای پنجگانه، عبارتند از:
۱. در شاخص آموزش، دانشگاه علوم پزشکی تهران؛
۲. در شاخص محیط پژوهشی، دانشگاه علم و صنعت ایران؛
۳. در شاخص کیفیت پژوهش، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل؛
۴. در شاخص چشمانداز بینالمللی، «دانشگاه بینالمللی قم»؛
۵. و در شاخص ارتباط با صنعت، دانشگاه صنعتی شریف.
#دانش
#دانشگاه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻 ابن سینا و مابعدالطبیعه ارسطو
✍️ محمد صدرا مازنی
جملۀ معروفی از ابنسینا است که مابعدالطبیعه ارسطو را چهل بار خواندم و نفهمیدم، تا اینکه کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی به دستم رسید و آن را فهم کردم. این عبارت این ابهام را ایجاد کرده است که متن ارسطو چنان سنگین و دشوار بوده که شخصیتی مانند ابن سینا با آنهمه مقام علمی و هوش نیز نتوانسته آن را بفهمد! در حالی که ماجرا چیز دیگری بود.
برخی از اهل علم میگویند: «در دوره ابن سینا و پیش از او و حتی در زمان فارابی تصور میشد که ارسطو کتابی در باب علم ربوبی دارد و مقاله «لام» مابعدالطبیعه از ارسطو در باب علم ربوبی و علم به مبدأ است. به همین خاطر بود که«اثولوجیا» را همطراز با این تصور میپنداشتند. فارابی که دستی در ترجمه داشته و یونانی میدانست و با یوحنا بن حیلان، زبان سریانی خوانده بود وقتی به مابعدالطبیعه مراجعه میکند متوجه میشود کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، یک کتاب فلسفی است. فارابی در اغراض میگوید اینکه شهرت پیدا کرده است ارسطو کتابی درباره علم ربوبی دارد، درست نیست چون فقط مقاله «لام» آن در جهان عرب ترجمه شده و آنها تصور میکردند که این کل مابعدالطبیعه است. با این تصور رایج ابن سینا با خواندن مابعدالطبیعه سردرگم میشود چون مطالب آن را در اینباره نمییابد، وقتی ابن سینا اغراض را میبیند متوجه این نکته میشود. چون فارابی آن را بیان کرده است و این اشتباه تاریخی را توضیح داده است».
اگرچه برخی از فضلا معتقدند«عوامل ناشناختهای مانند موجزنویسی و خلاصهنویسی مابعدالطبیعه و مغلق نویسی آن و ... باعث شده که ابن سینا این کتاب را نداند و نفهمد». اما بهگمانم این قول اخیر چندان محل توجه نیست.
مشکل از دشواری رسالۀ ارسطو نبود. بلکه مشکل در نوع روایتی بود که حتی ابن سینا را به خطا انداخت. ابن سینا به قصد فهم علم ربوبی از کلام ارسطو کتاب را میخواند و مشکل همینجا بود که اساسا این کتاب ربطی به معرفت ربوبی نداشت! مانند اینکه در کتاب ریاضی که فرمولهای علم ریاضی در آن درج میشود، بهدنبال فرمولهای علم شیمی بگردیم.
چهل بار خواندن این کتاب هم با توجه به تعداد صفحات(۵ صفحه) چندان کار دشواری نیست. گویی کتابی ۲۰۰ صفحهای یک بار خوانده شود. اما از شخصیتی چون بوعلی بعید مینماید! چرا وقتی کتابی را بارها خوانده است و تمام کلماتش را از بر شده است و لابد فهم روشنی از عباراتش پیدا کرده، همچنان دنبال چیز دیگری که تقریبا هیچ است میگشته است؟!
# اندیشه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
♨️ نقش مردم در حکمرانی خوب و توسعه پایدار
✍️ دکتر محمدصادق خرسند
🌐حکمرانی، واژهای پر تکرار در تحقیقات علوم اجتماعیِ سه دهه اخیر است که به نوعی حضور پر رنگتر جامعه مدنی در اداره جامعه را تداعی مینماید. حکمرانی را می توان فرایند قاعده گذاری، اجرای قواعد، بررسی، نظارت و کاربست بازخوردها با اعمال قدرت مشروع و به منظور دستیابی به هدف مشترکی برای همه کنشگران و ذینفعان در چارچوپ ارزشها و هنجارها در محیط یک سازمان یا یک کشور تعریف نمود. چگونگی میدان دادن به نظام ارزشی ذینفعان در یک رویه حکمرانی باعث میشود که مدلهای مختلفی از شیوههای پیادهسازی حکمرانی در جهان معاصر مطرح شود که از جمله آنها میتوان به حکمرانی خوب، حکمرانی سالم، حکمرانی متعالی و سایر شیوههای حکمرانی اشاره نمود.
▪️ حکمرانی خوب، مفهومی است که توسط سازمانهای بین المللی در اواخر دهه ۱۹۸۰ وارد ادبیات توسعه شده و بر اساس معیارهای خاص، حکمرانی را حاصل تعامل و ارتباط متقابل دولت و کنشگران جامعه مدنی شامل سازمانهای غیردولتی، بخش خصوصی، گروههای ذی نفوذ و رسانهها جهت نیل به توسعه در هر کشوری عنوان میکند. طبق جدیدترین تعریف بانک جهانی، حکمرانی خوب یا good governance در اتخاذ سیاستهای پیشبینی شده، آشکار و صریح دولت، بوروکراسی شفاف، پاسخگویی دستگاههای اجرایی در قبال فعالیتهای خود، مشارکت فعال مردم در امور اجتماعی و سیاسی و نیز برابری همه افراد در برابر قانون، تبلور مییابد. بهطور کلی میتوان گفت که حکمرانی خوب، تمرین مدیریت سیاسی، اقتصادی، اجرایی و… منابع یک کشور، برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. این تمرین دربرگیرنده راهکارها و نهادهایی است که افراد و گروههای اجتماعی از طریق آن، توانایی دنبال کردن علایق و حقوق قانونی خود را با توجه به محدودیتها داشته باشند. در این تعریف از حکمرانی خوب، نقش برجسته مردم به عنوان نهاد اصلی مشارکت کننده در امور اجتماعی و سیاسی دیده می شود. به عبارت دیگر با حضور مؤثر مردم در صحنه سیاسی و اجتماعی است که حکمرانی خوب در عمل اتفاق می افتد و بدون این حضور، به رغم وجود سایر عناصر، حکمرانی خوب در کار نخواهد بود.
➖ سایر ارکان این مدل حکمرانی شامل اجرای عادلانه قوانین، شفافیت، پاسخگویی، وفاق عمومی، کارایی، مسئولیت پذیری و عدالت محوری می باشد. در این مدل، مسئولیت اداره عمومی شهر میان سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیم شده است که هر سه مورد از لوازم توسعه انسانی به شمار می روند. همان گونه که عنوان شد، اساس نظریه حکمرانی خوب بر مشارکت مردم در حکومت استوار است. یعنی حکومتی که مردم در آن اداره امور را برعهده دارند. اصل مشارکت از پذیرش این موضوع حاصل می شود که مردم محورِ توسعه می باشند. مردم علاوه بر ذینفعانِ توسعه در ابعاد گوناگون، ابزار و واسطه توسعه نیز به شمار می روند. با این تفاسیر باید اصل مشارکت را، مهمترین اصل حکمرانی خوب عنوان نمود. اصلی که شرط لازم و کافی برای تحقق این نوع حکمرانی به شمار می رود.
ادامه دارد...
#حکمرانی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها این سوال بیشتر مطرح میشه که چه سندی وجود داره که فلسطین غصب شده؟
توضیح بسیار جامع و خوب از فلسطین و نحوه شکل گیری اسرائیل رو با دقت ببینید و منتشر کنید.
از این توضیح هم بگذریم، اگر فلسطین اشغال نشده چرا اجازه نمیدن کسی درباره هلوکاست تحقیق کنه؟ چرا حرف زدن درباره هلوکاست جرم محسوب میشه و زندان داره؟!!! 🤔🌷🌹
✔️ دقیقه ای درنگ
#فلسطین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
❌من حسن باقری نیستم
✍️محسن عبدالله زاده
🖊از روز اول با یک پمپ باد فشار قوی طلبه را باد میکردند:
_شما حسن باقری های زمان هستید
_شما معجزه های انقلاب هستید
_و ...
اما محمدرضا هر وقت این حرف ها را می شنید انگار فحشش داده باشی بر آشفته می شد و جلسه را ترک می کرد. یکبار وقتی از یکی از مسولین رده بالای حوزه، این حرف ها را شنید از جا بلند شد و بلند گفت: «آقای محترم من حسن باقری نیستم.»
در جمع وقتی از رشته دانشگاهی سوال می شد بعضی ها با افتخار اسم و رسم رشته و دانشگاه می گفتند و با چشم های قلمبه و به به و چه چه مخاطب مواجه می شدند اما محمدرضا که یکی از نخبه های ایران بود، انگار از گذشته تیره و تارش سوال شده، از پاسخ دادن تفره می رفت.
یک روز تنها گیرش آوردم و علت را پرسیدم.
«می گفت ما کجا و حسن باقری کجا؟
این حرف ها عجب می آورد. ما باید به خاطر این چند سال تاخیر در ورود به حوزه استغفار کنیم، سرمان پائین باشد، از امام زمان عذرخواهی کنیم که دیر آمدیم»
_گفتم شما که در دانشگاه هم، بسیار فعال بودی از بسیج گرفته تا هیئت و گروه جهادی و ...
گفت: « اینها همه برای ارضای نفس و خفه کردن وجدانم بود، مثل کسی که میلیاردر است، اما چند میلیونی کمک فقرا می کند مردم ساده هم برایش به به و چه چه می زنند. در حالیکه میلیون در برابر میلیارد هیچ است.
خواب جنب در حجره برای من با ارزش تر از هزار کار فرهنگی دانشجویی است. من که شرایطش را داشتم باید زودتر می آمدم. نمی دانم به خاطر این چند سال تاخیر، آن دنیا چه جوابی بدهم؟»
_محمدرضا هیچ وقت مصداق این افکارش را به دیگر طلاب دانشگاهی نسبت نمی داد و به همه احترام میکرد اما به خودش خیلی سخت می گرفت و اصلا شوخی نداشت. البته اگر کسی مشورت می خواست خیلی جدی و بی رودربایستی نظرش را میگفت.
یکبار چنتا از بچه های فعال هیئتی که بعضی نوجوان، جوان، کنکوری یا دانشگاهی بودند با کلی پیاز داغ، شروع به تعریف فعالیت هایشان کردند و منتظر تایید و تمجید محمدرضا. اما محمدآقا آب یخ را روی سرشان خالی کرد: «اگر واقعا عشق امام زمان دارید، اگر دغدغه دین دارید، عشق شهادت دارید، امروز تکلیف، واجب عینیتان طلبگی و حوزه است. بسم الله»
بعضیشان که دنبال تایید و ارضای نفس بودند صحنه را ترک می کردند اما آنهایی که واقعا دنبال ادای تکلیف و وظیفه بودند برای طلبگی اقدام می کردند.
پ.ن: این ماجرا برای هر کس درس خودش را دارد برای طلبه یکجور، طلبه دانشگاهی یک جور و برای عموم بچه حزب الهی ها، انقلابی ها، هیئتی ها و ... جور دیگر. همه باید ببینیم تکلیفمان را انجام داده ایم یا کارهای به ظاهر خیرمان هم برای ارضای نفس و وجدانمان است؟؟؟!!!
#حسن_باقری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔶 روانشناسی زرد
تکنیکهای روانشناسی زرد که به اسم توسعهی فردی به خوردت میدن،
مثل حس نعشگی بعد تریاکه!
حالت خوبه و سرمستی،
انرژی زیادی میگیری و قدرت توّهمت سر به فلک میکشه...
بخاطر همین معتاد حرفاشون میشی و اگه یه مدت از این مخدرهای روانی بهت نرسه، درد خماری میاد سراغت که همون افسردگیه!
✍️ محمدجواد محمودی
#روانشناسی_زرد
#شیّادی_مدرن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 خانهی ما فلات فلسطین است
✍️ استاد جواد محدثی
در جبهه نبرد فلسطین،
قلبم ز عشق می تپد، اما
قلب من آتشی است فروزان،
کز لولۂ مسلسل یاران
بیرون به روی دشمن خونخوار می جهد.
اینجا درون جبهه و میدان،
ما، درسهای خوانده ز خون و حماسه را
تکرار می کنیم.
ما خلق خشمگین فلسطین،
با یکدگر برای رهایی
میثاق بسته ایم.
ما وارث شهادت هابیل ،
رزمندگان جبهۂ احرار
آوارگان رانده ز میهن،
با هر صفیرِ تیر،
نیروی پرخشونت دشمن را،
در هم شکسته ایم.
ما زادۂ فلات فلسطینیم
دشمن درون خانۂ ما لانه کرده است.
تاریخ زندگی ،
گویای راز غارت آنان ز گنج ماست،
دنیا گواه راحت آنان و رنج ماست.
اما هنوز، عشق وطن شعله می کشد
در قلب های ما ...
ما خانه مان، فلات فلسطین است.
#مسجد_الاقصی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN