eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
476 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حسنک وزیر ۳ ✍️ ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی ویرایش و پی‌نگاری:
سعید احمدی

چون حسنک را از بُست (از شهرهای به‌تاریخ‌پیوسته در افغانستان و پس‌ از غزنین دومین‌ شهر مهم‌ غزنویان‌)‌ به هرات آوردند، بوسهل زوزنی او را به علی رایض، چاکرِ خویش سپرد و رسید بدو از انواع استخفاف (خواری و تحقیر) آنچه رسید، که چون بازجُستی نبود کار و حال او را (هیچ وکیل و حمایت‌گری نداشت) انتقام‌ها و تشفی‌ها رفت (بلایی سرش آورد تا دل‌شان خنک شود). و بدان سبب مردمان زبان بر بوسهل دراز کردند (سرزنش کردند) که زده و افتاده را توان زد؟ مرد آن مرد است که گفته‌اند «العفو عند القدره» (بخشیدن هنگام قدرت‌داشتن بر تلافی‌جویی) به‌کار تواند آورد. قال الله، عز ذکره و قوله الحق: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ». (آل‌عمران، 134) و چون امیر مسعود، رضی‌الله عنه از هرات قصد بلخ کرد، علی رایض، حسنک را به بند (به سوی هرات) می‌برد و استخفاف می‌کرد و (هرچه بر وزیر معزول غزنوی می‌رفت) تشفی و تعصب و انتقام می‌بود؛ هر چند (بعدها) می‌شنودم از علی، پوشیده‌وقتی (پنهانی و در خلوت) مرا (به من) گفت که: «هرچه بوسهل مثال (فرمان) داد از کردار زشت در باب این مرد، از ده، یکی کرده آمدی (از ده‌تا یکی را انجام می‌دادم) و بسیار محابا (ملاحظه) رفتی». و (بوسهل) به (در) بلخ در امیر می‌دمید (در گوش مسعود می‌خواند) که ناچار حسنک را بر دار باید کرد. و امیر، (از) بس حلیم و کریم بود، جواب نگفتی (اعتنا نمی‌کرد). و معتمدِ عبدوس (کسی که عبدوس به او اعتماد داشت) گفت: «روزی پس از مرگ حسنک از استادم (بونصر) شنودم که امیر (مسعود) بوسهل را گفت: حجتی و عذری باید کشتن این مرد را. بوسهل گفت: حجت بزرگ‌تر که مرد قرمطی (پیروان حمدان قرمط؛ جنبشی مذهبی و سیاسی علیه فرمانروایی عباسیان با زیرساخت باورهای اسماعیلیه) است و خلعت (هدیه) مصریان (امرای فاطمی مصر) استد (پذیرفت) تا امیرالمؤمنین القادر بالله (بیست‌وپنجمین خلیفه عباسی) بیازرد (آزرده‌خاطر شد) و نامه از امیر (سلطان) محمود (غزنوی) بازگرفت (ارتباطش را قطع کرد) و اکنون (خلیفه عباسی) پیوسته ازین (ماجرا) می‌گوید؟ و خداوند (سلطان مسعود) یاد (در خاطر) دارد که به نشابور (نیشابور) رسول (پیک و فرستاده) خلیفه آمد و لوا (پرچم) و خلعت (هدیه) آورد و منشور (دستور) و پیغام درین باب (درباره حسنک) بر چه جمله (چگونه) بود. فرمان خلیفه درین باب نگاه باید داشت». امیر گفت: «تا درین معنا بیندیشیم». @HOWZAVIAN
🔴 روان‌شناسي فرومايگان در کلام اميرمؤمنان علیه السلام ✍️ حسین انجدانی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء 🔹فرومايگي و پستي يکي از رذايل اخلاقي است که در برخي از انسان‌ها وجود دارد. اين رذيله ممکن است ريشه‌هاي تربيتي و ژنتيکي هم داشته باشد، اما بيشتر محصول رفتارهاي اختياري خود فرد است. 🔹اين صفت حتي ممکن است در ميان افرادي که به دليل ثروت، قدرت،‌ شهرت يا علم، از موقعيت‌هاي بالاي اجتماعي هم برخوردارند، نمود داشته باشد. 🔹جا دارد که اين صفت از ابعاد مختلف مورد تحليل روان‌شناسان و عالمان اخلاق قرار گيرد. 🔹در متون ديني ما، ده‌ها روايت دربارة شاخصه‌هاي فرومايگي و خصلت‌هاي فرومايگان وارد شده است. 🔹از مهم‌ترين شاخصه‌هاي فرومايگي و خصلت‌هاي فرومايگان مي‌توان به موارد زير، که همگي در سخنان اميرمؤمنان وارد شده است، اشاره کرد: ۱. فريب‌کاري و مکاري (در عالم سياست، اقتصاد، اجتماع يا روابط فردي)؛ (فَإِنَّهَا (=الْخَدِيعَةَ) مِنْ خُلُقِ اللَّئِيم)؛ ۲. توجه بيشتر مردم به او موجب قساوت بيشترش مي‌شود؛ (اللَّئِيمُ يَقْسُو إِذَا أُلْطِفَ) ۳. افتخار او به ملک و موقعيت‌هاي مادي‌اش است؛ (اللَّئِيمُ يَفْتَخِرُ بِمِلْكِهِ‏) ۴. اهل جوانمردي نيست؛ (اللَّئِيمُ لَا مُرُوَّةَ لَهُ) ۵. روحيه طلبکارانه از ديگران دارد؛ (اللَّئِيمُ يَرَى سَوَالِفَ إِحْسَانِهِ دَيْناً لَهُ يَقْتَضِيهِ) ۶. بر ديگران منت‌ مي‌گذارد (اللَّئِيمُ مَنْ كَثُرَ امْتِنَانُهُ) ۷. حيا و عفت ندارد؛ (اللَّئِيمُ‏ لَا يَسْتَحْيِي) ۸. بدزبان است و بي‌وفا (اللَّئِيمُ‏ إِذَا قَدَرَ أَفْحَشَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ) ۹. خدمت‌هاي ديگران به خود را انکار مي‌کند (اللَّئِيمُ‏ إِذَا أُعْطِيَ جَحَدَ) ۱۰. به جايگاه بالاتري که مي‌رسد، حالاتش دگرگون مي‌شود (اللَّئِيمُ‏ إِذَا بَلَغَ فَوْقَ مِقْدَارِهِ تَنَكَّرَتْ أَحْوَالُهُ) ۱۱. اميد خير از او نمي‌رود و از شرش درامان نيستند (اللَّئِيمُ‏ لَا يُرْجَى خَيْرُهُ وَ لَا يُسْلَمُ مِنْ شَرِّهِ) ۱۲. با آزادگان دشمني مي‌ورزد (اللَّئِيمُ‏ يُعَادِي الْأَحْرَارَ) ۱۳. آبروي خود را فداي موقعيت‌هاي مادي و دنيوي‌اش مي‌کند (اللَّئِيمُ‏ مَنْ صَانَ مَالَهُ بِعِرْضِهِ) ۱۴. قابل اعتماد نيست؛ (إِيَّاكَ أَنْ تَعْتَمِدَ عَلَى اللَّئِيمِ‏ فَإِنَّهُ يَخْذُلُ مَنِ اعْتَمَدَ عَلَيْهِ) ۱۵. به هنگام قدرت، معايب او نمايان مي‌شود (دَوْلَةُ اللَّئِيمِ‏ تُظْهِرُ مَعَايِبَهُ) ۱۶. به ميزاني که جايگاه او بالاتر مي‌رود، مردم را کوچک مي‌بيند (كُلَّمَا ارْتَفَعَتْ رُتْبَةُ اللَّئِيمِ‏ نَقَصَ النَّاسُ عِنْدَهُ)؛ ۱۷. وعده‌هاي او امروز و فردا کردن و بهانه‌جويي است (وَعْدُ اللَّئِيمِ‏ تَسْوِيفٌ وَ تَعْطِيلٌ)؛ ۱۸. بدرفتار، بداخلاق و بخيل است (يُسْتَدَلُّ عَلَى اللَّئِيمِ‏ بِسُوءِ الْفِعْلِ وَ قُبْحِ الْخُلُقِ وَ ذَمِيمِ الْبُخْلِ) ۱۹. پيروزي او، موجب سربزرگي و طغيان مي‌شود (ظَفَرُ اللِّئَامِ تَجَبُّرٌ وَ طُغْيَانٌ)؛ ۲۰. سنگدل و بي‌رحم است (مِنَ اللِّئَامِ تَكُونُ الْقَسْوَةُ) @HOWZAVIAN
🌹 یا امیرالمؤمنین یا ذا الکرم یا امام المتقین یا ذا النعم انّنا جئناک فی حاجاتنا لا تخیّبنا و قل فیها نعم محبت کسی را در دل داریم که فقط او مولود کعبه است. تنها کسی است که سزاوار لقب امیرالمؤمنین است؛ جان پیامبر اکرم، وصی بلافصل او، زوج بتول عذراء و مدار حق است. علی علیه‌السلام کسی است که اگر مردم بر محبت او اجماع داشتند، خداوند آتش را خلق نمی‌کرد. پس بر این محبت، باید بی‌نهایت شکرگزار خداوند منان باشیم. علیه السلام @HOWZAVIAN
📷 آخرین تصویر قبل از شهادت 🌹 مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع(اعلی الله مقامه الشریف ) زعیم نهضت مشروعه‌خواهی(اسلام‌خواهی) در مشروطه ✍ آرا، نظرات، آثار تألیفی، گفتمان و اندیشه های سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف در موضوعات ◽️حکومت ◽️سلطنت قاجار ◽️ولایت فقیه ◽️آزادی ◽️مساوات ◽️مجلس شورا ◽️قانون اساسی ◽️قانونگذاری ◽️حقوق زنان 👈 در «۱۲ بخش» برای مشاهده @HOWZAVIAN
🔍 ساعت لوکس ✍️ مرتضی بذرافشان از جلسه انتخاباتی ام با اصحاب رسانه، هنوز چندروزی نگذشته که تیک تاک عقربه های ساعت لوکس سوئیسی و لونژینی ام در فضای سیاسی کشور، طنین انداز و خوشبختانه، خیلی به سرعت، همچون کلیدم، جهانی شد. کیف، کفش، لباس و خودروی سیاستمداران، برای جلب آراء خاکستری، همواره مد نظر و حتی طراح لباس و ریش، در کنار آنان حاضر بوده؛ بطوری که کت و شلوارهای مشکی، سرمه ای، طوسی و قهوه ای و پیراهن سنجاق یقه آخوندی و دکمه سردست مثل ظریف، جایگزین لباسهای چروک و اتو نکشیده، همچون کاپش احمدی نژاد شده است. من هم از تجربه کلید در انتخابات ۹۲ خاطره خوش و پیروزمندانه ای داشته؛ این بارهم در آستانه انتخابات، با رونمایی از ساعت ارزان قیمت، به صحنه آمده ام. گرچه این برند با بند استیل و سنگ قیمتی اش را تا ۳۰۰ میلیون تومن قیمت گذاشته اند، لکن من بی تقصیرم؛ چون خریداری ام، بعد از ۹۲ با ارز ترجیحی جهانگیری بوده نه ۵۰ هزار تومنی مخبر. در هر صورت از اقلیت حاکم و هم اکثریت لبخندی و خاکستری تقاضا دارم، به این بحث تا ۱۱ اسفند، ادامه دهند. تا ۶۰ تن طلا و ۱۸ میلیارد دلار و سرقت ۴۸ فرش نفیس، با تدبیر و امید به فراموشی سپرده شود. البته اگر دادگاهم ختم به خیر شود... @HOWZAVIAN
. «از گاندی هندی تا گاندی ایرانی» ✍زهرا سبحانی گاندی هندی بعد از تحولش، یک دست هوتی بیشتر نداشت. آن را هم همه جا می‌پوشید. هوتی که نخش را دستگاه ریسندگی هندی ریسیده بود و تواصی می‌کردکه دیگران همین کار را بکنند. معتقد بود اگر همه‌ی هند، دست‌ساز خودش را بپوشد و راضی به کار خویشتن باشند و قناعت کنند از پس همه‌ی مشکلات بر خواهند آمد. لباس‌هایش را هم خودش می‌شست. مال و مکنتش کم نبود، اما ساده زیستی و ساده پوشی، خط قرمزش بود. می‌گویند لباسش از فقیرترین هندی‌ها هم ساده‌تر بود. همین خصلتش بود که از او چهره‌ی جهانی ساخت؛ تا آنجایی که همین دیشب، بیخ گوشمان، یک جرقه‌ی آتش باز هم شهرت او را به روی‌مان آورد و پرده از آوازه‌ی این مرد برداشت. خبر آتش سوزی بیمارستانی در تهران، شد تیتر اول خیلی از خبرگزاری‌ها. بیمارستان گاندی، که 17 طبقه‌ش، مختص بیمارستان است و 21 طبقه‌ی دیگرش برای هتل و نهایت با 85 بیمار. سال 92، مدیرعامل ریش پروفسوری‌اش، با مرتب کردن کروات، جلوی دوربین‌ها و مسئولین کشور آمد که مراسم افتتاحش را شروع کند. گفت: هزینه‌ی ساختش 200 میلیاردتومان، آب خورده. بخواهیم با تورم امروز حسابش کنیم ماشین حساب ساده ی دم دستی‌مان از پس صفرهایش بر نمی‌آید. مفتخر بودند به اینکه بعضی از سرمایه‌دارهایش پزشکان ساکن فرنگند و البته چند بانک داخلی و صد نفر از اعضای هیات علمی چند دانشگاه پزشکی داخلی و فلان شرکت نوبنیاد داخلی. اسمی از هیچ کدام نیاورد. چه لزومی دارد حالا بفهمیم کدام بانک، کدام دانشگاه و کدام شرکت نوبنیاد. همینکه احساس تکلیف کرده بودند که سرمایه شان جای دوری نرود و تحریم اجانب که بدبختی‌اش برای ملت است، دستشان را در گِل نگذارد، خودش فتح الفتوح ست. و البته که مردم باید بی‌خیال نرخ بهره و سود وام و توزیع بودجه باشند، بهشان مربوط نیست. مدیر عامل محترم، از مزیت این بیمارستان هم گفتند: مکان توریستی‌ست و منجر به جذب توریست می‌شود و اینکه دیگر «همراه بیمار» نگرانی برای مکان آسایش نخواهد داشت. در نتیجه از بیمارستان‌های اروپایی به صرفه‌تر است و به نفع جیبشان ست که بیایند این بیمارستان و در یک کلام، هتل بیمارستان خاورمیانه بود. و به اصطلاح از آن اولی‌ها! منظورش از همراهان بیمار، بیماران خارجی بود. ناگفته نماند که از حرفه‌ای بودن کادر پزشکی هم گفتند. برای تعصب پوچ ایرانی‌های ملی‌گرا که نه، ولی برای بستن دهان باز آرمان‌گرایانی که دنبال عدالتند، گفتند که 30 تا 35 درصدش هم برای بیماران داخلی ست. البته ایشان نگفتند کدام بیماران! ولی ما می‌دانیم همان بیمارانی که از سر بی‌دردی بیمار شده‌اند یا حالا این وسط فنگشان گرفته باشد و برای رو کم کنی کتی و متی و... حاضرند کلی میلیون برای فیلمبرداری و بادکنک اتاق زایمان نوزادشان، خرج کنند و صد البته برای به دنیا آمدنش در فلان روز، پول که چه عرض کنم، دست و پای همدیگر را هم بشکنند... خودمانیم گاهی آتش سوزی هم سبب خیر می‌شود. اگر خبر سوختگی‌ش تیتر اول خبرگزاری‌ها نشده بود و زمین و زمان مأمور نمی‌شدند که علت را بیابند، حتی نمی‌فهمیدیم، که ما هم گاندی داریم. آن هم از نوع توریستی‌اش. ما که سهل است به گمانم حتی وزیر همیشه نگران حاضر در پیج مجازی‌اش هم نمی‌دانست. کاش جناب وزیر الوزاری میراث را برای چند دقیقه می‌بردن سرکی بکشد که حداقل فارغ از دغدغه‌ی توالت‌ها یک شب را راحت سر روی زمین که نه، همان تختی که کلاسش به حقوق 50 میلیونی وزیری بخورد، بگذارد و بخوابد. فقط بالا غیرتا هیأت مدیره‌ی آن هتل بیمارستان لطف کنند و نام گاندی را از بیمارستان بردارند که از این همه خلاقیت ما، فسیل گاندی در گور نلرزد. به آن ژورنالیست فلان خبرگزاری که تز داده بودند بجای اسم گاندی اسم شهدا را بگذارند؛ سَردر بیمارستان، برسانید که این بار را بیاید و بخاطر خدا، دست از مسخره کردن شهدا بردارند؛ و الا شهدا کجا و این همه ابتکار و نبوغ در فیس و افاده کجا؟! به جریان ماستمالیزاسیون مدعی انقلابی هم بگویید: «بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است. مسئله‌ی اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزش‌هایی که به وجود می‌آید، دیگر انتهائی ندارد.» مقام معظم رهبری 97/3/30 حرف ما نیست منبعش را گذاشتم تا دیگر نخواهند برایش توجیه راه بیندازند و انگ‌‌های بوقشان را نثار ما کنند. پس زحمت بیهوده نکشند و اقلا این بار، شرافتمندانه، در گناه بی‌عدالتی و تبعیض و شکاف طبقاتی، شریک نشوند. بی‌عدالتی که نه به تیپ و قیافه‌ی گاندی می‌خورد و نه به اصول و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران. @AFKAREHOWZAVI
«قهرمان كربلاء زينب در كلام بنت شاطئ» ▪️کتاب «قهرمان کربلا؛زینب دختر زهرا» تالیف یکی از مهمترین زنان اندیشمند مصر، عائشه عبدالرحمن(بنت الشاطئ) دختر استاد الازهر شیخ محمد علی عبدالرحمن است. ▪️او اولین زن استاد در الازهر، اولین زن عرب برنده جایزه ملک فیصل، همسر امین الخولی و مفسر قران بود. ترجمه آزاد بخشی از مقدمه کتاب: ▪️یک شب در ماه رجب من و خواهر بزرگم کبری در خانه، نگران وضعیت مادرمان بودیم که نشانه های به دنیا آمدن فرزندش آشکار شده بود....پدرم هم عازم سفری بود، ما به او التماس کردیم سفرش را لغو کند، او که در محراب مشغول عبادت بود، ما را کنارش نشاند و گفت: چون فردا سفرم به قاهره برای حضور در مراسمی درباره «» است نمی توانم آن را لغو کنم و سپس برایمان از زینب سخن گفت...فردا هم گفت: نگران نباشید خدا با مادرتان است.اگر فرزند دختر بود نامش را زینب بگذارید...از آن شب در من حسی شکل گرفت که آن را فراموش نمی کنم... و امروز مشتاق نوشتن درباره زینب هستم... 🔻منظاری ایرانی؛ منظری عربی @HOWZAVIAN
⚫️ لشکر استوار در برابر وقایع 🔻 شهیده بنت‌الهدی صدر: سخن از زینب کبری دختر امیر‌مؤمنان و خواهر حسین است. آن سلاله خاندان پیامبر و عقیله بنی‌هاشم، شکوفه اهل‌بیت، گل خوشبوی خاندان نبوتِ آسمانی و شرارۀ درخت مبارکی که اصل و ریشه آن ثابت است و شاخسارش سر در آسمان دارد: زینب. همو که در گهوارۀ بهشتی فاطمه و دامان پرعطوفت محمد رشد کرد و تربیت یافت و گویی از آغاز مهیا شده بود تا پرشورترین صفحات حماسه و جهاد زن مسلمان را رقم زند. چراکه از لحظه ولادت، «عاشورا» بر سرش سایه‌گستر شده بود. در صفحات کتاب‌های تاریخ و حتی در نوشته‌های شرق‌شناسانی چون رونالدسون و مانس آمده است که خاندان پیامبر آن نوزاد کوچک را به‌تنهایی «لشکری» استوار در برابر وقایع آینده به‌شمار می‌آوردند و از همان ابتدا او را برای رویارویی با حوادث بزرگ آماده و مهیا کردند. هنگامی که امیرمؤمنان درباره نقش زینب در وقایع بزرگ آینده با او سخن گفت، زینب با صلابتی بی‌مانند به پدر عرضه داشت: «پدر جان از همه آنها باخبرم. مادرم مرا از آن آگاه ساخته است تا برای آن روزها آماده شوم». 📚 جایگاه زن در اسلام، بنت‌الهدی صدر، ص۷۱ 🔗 قلم @HOWZAVIAN
در عظمت سلام الله علیها همین قدر بس که علیه‌السلام به او فرمود: «در نماز شب مرا فراموش نکن!» و علیه‌السلام هم فرمود که ایشان «عالمه‌ی غیر معلّمه» است. این که دو امام معصوم و حجت الهی چنین بیانی را درباره شخصی ابراز کنند نشان از بزرگی و مقام والای او دارد. @HOWZAVIAN
📜 عدالت علی مؤمن را مؤمن‌تر و دشمنش را دشمن‌تر می کند 🔗 عقل متین @HOWZAVIAN
🔻عذاب تدریجی ✍️ بابک شکورزاده ♦️برخی را می‌بینیم که دین و ایمان درست و حسابی ندارند و در عمل به احکام دینی هم به شدت بی‌اعتنا هستند، ولی در عین حال از موقعیت دنیایی خوبی برخوردارند و تقریباً همه چیز بر وفق مرادشان است؛ به عبارتی هر چه گناه و غفلتشان بیشتر می‌شود، نعمت‌های بیشتری هم عائدشان می‌شود. این مسئله استدراج نام دارد که به نوعی عذاب تدریجی است. 🔹در اصطلاح دینى، مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بى‏شرم را سریع گرفتار عقوبت نمى‏کند و این بر غرور آن‌ها مى‏افزاید و عقوبت را سخت‏تر مى‏سازد. معمولاً کسانی که به آن دچار شده‌اند، متوجه نیستند و بعضاً هم خیال می‌کنند که خداوند خیلی آن‌ها را تحویل گرفته که چنین نعماتی را به‌ آن‌ها ارزانی داشته! غافل از اینکه، خود این مسأله در واقع عذاب الهی است. 🔹در دو آیه از قرآن کریم به صراحت به استدراج اشاره شده است: ۱- «فَذَرْنِی وَ مَنْ یکذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیثُ لَا یعْلَمُونَ؛ پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می کنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آنجا که نمی دانند [به سوی عذاب] می کشانیم.»(سوره قلم، ۴۴) ۲- «وَالَّذِینَ کذَّبُواْ بِآیاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیثُ لاَیعْلَمُونَ؛ و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد». (سوره اعراف، ۱۸۲) 🔹در حدیثى از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ ذَنْباً جُدِّدَ لَهُ‏ نِعْمَةٌ فَیَدَعُ الِاسْتِغْفَارَ فَهُوَ الِاسْتِدْرَاجُ؛ هنگامى که بنده گناه مى‏کند، خداوند به آنها نعمتى مى‏دهد [آنها از گناه خود غافل مى‏شوند] و توبه را فراموش مى‏کنند، این همان استدراج و بلا و عذاب تدریجى است.» 📚بحار/ج5/ص215 ♦️این زنگ هشداری برای ما است که اگر زمانی دیدیم گرفتار گناه و غفلت شده‌ایم و از طرفی نعمت بر ما سرازیر می‌شود، بترسیم از این که دچار استدراج شده‌ باشیم که عذابی خطرناک است و باید از این قضیه به خداوند متعال پناه ببریم! @HOWZAVIAN
پرده نشینِ حماسه ساز ✍️ حجت الاسلام امین بهرامی یادداشتی به مناسبت سالروز وفات شهادت گونه عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) متن کامل در پایگاه خبری اجتماعی آمال @HOWZAVIAN
✔️ مقبول منورالفکرها و معیار انقلابی‌های رسانه واکاوی زندگی رضا مقدسی، ۶سال پس از سفر ابدی‌اش ✍️ مهدی توکلیان، کارشناس رسانه در جام جم نوشت: ۱- زندگی کمتر رسانه‌ای و فعال فرهنگی ای در تاریخ انقلاب اسلامی ‌ایران تا این اندازه با عنوان خبرنگار تراز انقلاب اسلامی‌ عجین شده است. این دانش‌آموخته خراسانی فضای رسانه‌ای، هرچند تکنیک، دریافت‌ها و فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش را با آموزه‌های رسانه و مدیریت رسانه‌ای غرب قوام داد اما نمونه‌ای بی‌بدیل از درهم‌آمیختگی مدیریتی رسانه‌ای انقلابی و اسلامی‌است؛ این‌که آن‌قدر جرأت‌مند و پیشرو در فضای رسانه‌ای کشور بود که در نخستین دهه پس از زندگی‌اش از لقب «قلم‌مقدس» برای وصفش استفاده ‌شد. ۲- دیدگاه و سبک خاص رفتاری زنده‌یاد رضا مقدسی در زمانه‌ای شکل می‌گیرد که موج منورالفکری در فضای رسانه‌ای ایران اسلامی‌ به‌طرز بی‌سابقه‌ای بر رسانه‌های ایران سیطره پیدا کرده بود. مقدسی دریافته بود ارزش‌های مفهومی و محتوای انقلابی در پیش‌ چشم فعالان رسانه‌ای ایرانی شاید کمتر مورد توجه قرارداشته باشد، گذشته را شجاعانه با تکرار و اصرار، بر نوشتار و خروجی مطالب و محتوای رسانه‌ای تحت مدیریتش ارائه کرد و به ذائقه و سلیقه مخاطبان زمان خودش پیوند زد. او دست به هر مضمون یا قصه‌ای که می‌زد، روایت شخصی خود را که ریشه در انقلاب اسلامی‌ ایران داشت، بازگو می‌کرد و همواره مشی روایتگری، اول ویژه فعالان رسانه تراز انقلاب اسلامی‌ ایران را در آثارش مراعات می‌کرد. ۳- استاد رضا مقدسی درواقع شکلی متکامل‌تر و ترکیبی از اینفوگراف‌ها و نیوزگراف‌ها بود که به یکی از چهره‌های مورد علاقه اصحاب رسانه و مخاطبان رسانه تبدیل شده بود. مینی‌مال‌خوان‌ها مرید رفتارش بودند و او مصداق دیتایی بود. کاربران این زمانه در جست‌وجوی راه‌های کوتاه‌تر برای دسترسی به بیشترین اطلاعات ودرجذاب‌ترین فرمت‌ها هستند. صداقت، صراحت و شفافیت در رفتار و گفتارش از او شخصیتی ساخته بود تا برخی مخالفانش را هم به پذیرش دگرگونی‌های بنیادین وادار سازد. او از چهره‌های پرمخاطب و علاقه‌مند پروپاقرص روزنامه‌نگاران داده محوراست که داده‌های رفتاری و اخلاقی‌اش دامنه وسیعی در دل‌های علاقه‌مندان به رسانه تراز انقلاب ایجاد کرده است. متن کامل در یادداشت خوانی @HOWZAVIAN
⚪️ فریب بزرگ! ✍️مرتضی بذرافشان الو الو الو؛ من هستم. FATF, کار گروه اقدام مالی؛ یا همان ابزار سیاسی, علیه کشورهای اندکی مستقل ودارای اراده سیاسی؛ دلار فروشان صنایع فولاد، مس و پتروشیمی و.... دقیقا کجایند؟ الووو، گوشی شان، از دسترس خارج است. سال ۹۸، اما همه جا، همچون جن و پری حضور داشتند. در بوق و کرنا کرده بودند؛ وامصیبتا، وا اسفا، که ایران در لیست سیاه مالی قرار گرفته؛ اعتدالیون هم در غم نداشته شان، لباس عزا به تن پوشیده بودند و دیدید، قیمت دلار آن شد که خواستند، توانستند، بستند، به جیب زدند، بردند و برخر مراد نشستند. بیچاره ملت که اعتماد کردند و ایستاده، از پای در آمدند. حالا، چهار سال بعد؛ با اینکه ناکارآمدم و تیغم بسیار کند و ایران هم از لیست سیاه خارج شده؛ اما از ارز بگیران نورچشمی، اصلا، خبری نیست. از سکوت معنادار اصلاحاتیون، اعتدالیون، کاسبان تحریم، روزنامه های زنجیره ای و بعضی اصول مآبیون، بی اندازه، مات و مبهوت، مانده ام. دلار، پایین که نیامده، هیچ؛ در غم رد صلاحیت برخی امتحان بد داده ها، به عبارتی، در مرگ سیاسی مرد دیر باخبر صبح جمعه ها، لباس مشکی، بر تن کرده؛ ناباورانه، با افزایش ساختگی قیمت دلار، طبل خوشی شان، دوباره به صدا در آمده؛ گوش فلک را کر کرده است. وا عجبا، از اینهمه اعتماد به نفس دلاری و مزمن، برای ناکارآمدنشان دادن دولت توانا و صددرصد راستگویان؛ از وزیر اقتصاد بپرسید. حال امید است، روزهای آینده، جهانگیری، مرد همیشه در سایه، در دنیای اقتصادش، یادی کند و در مرگ خاک برسر از همه جا رانده و بی کلاه مانده همچون من، مجلس ترحیمی بگیرد؛ فاتحه ای و پخش ناقابل خرمایی؛ آنگاه بر اقتصاد، آرامش و قیمت ها، رو به کاهش؛ من که از دنیای سیاست و اقتصاد، چیزی سر در نیاوردم. شما چی؟ امیر عبداللهیان با تسلط برزبان خارجه؛ انگلیسی یا عربی، در سازمان ملل، برایم، تعریف و ترجمه کند. راستی از پروژه بعدی سعید حجاریان چه خبر؟ از دلار ۱۰۰ هزارتومنی اش؟. @HOWZAVIAN
☀️انقلاب به جاهای خوبش رسیده(۲) 🌻 آخرین رأی‌دادن مادر ✍️ عباس بابائی به تشخيص پزشک، مادر سه چهار ماه بیشتر زنده نبود! سرطان کار خودش را کرده بود؛ اما نتوانسته بود او را از پای در بیاورد. با آن شرایط جسمی، اما نگران شرکت در آخرین انتخابات عمرش بود! هرطور که بود توانستیم یک صندوق سیار برای رای‌دادن این بانوی متدین و انقلابی هماهنگ کنیم. مادر گفت: «خوشحالم پیش از آنکه از دنیا می‌روم، وظیفه‌ام را انجام می‌دهم!» @HOWZAVIAN
✅به بهانه ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) ✍️ هادی حمیدی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی ⏳ پیش‌بینی شهادت شیخ شهید از زبان خودش 📰روزنامه سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/18450 📰 خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN @ShahidRabe
زینب است دیگر؛ زیبنده‌ی شخصیتِ پدر! زینب است و جز زیبایی نمی‌بیند که در اوج سختی و بلا فرمود:ما رَاَیتُ اِلّا جمیلا. ‌و حقیقت این است که کار خدا و خواست خدا زیباست حتی زمانی که بلا پی در پی نازل می‌شود. دختری که جلوه‌ی جمال پدر می‌شود قطعا عاشق و شیدای پدر است. زینب،در فقدان پدر و برادران،سمبل ابهت،شجاعت و متانت امیرالمومنین است. زینب آمده است تا زیبائی‌های اخلاقی را به انسان‌های غرق شده در دنیای مادیات نشان دهد. زینب،قهرمانِ تجلّی زیبایی‌ها در طوفانِ پلشتی‌هاست. ✍️ سعید کرمی
🔘 خودِ صبر! ✍️مجید ابطحی زینب کبری، ام المصائب، سلام! بانوی صبر، نه ببخشید، ای خود صبر، سلام! عرض ادب! خانوم! غزه را می‌بینید؟ دختران‌شان صبورند، نه؟ مادران‌شان صبورتر! ما هم صبوریم؟ یا بی‌خیال؟ یا بی‌درد؟ چه کنیم؟ تو خودت کاری کن! دستت باز است، آخر تو خواهر حسینی! قرص‌های نانش را میبینی؟ لابد دستش بوده، را با خود حمل می‌کرده، لابد چند روز پشت سر هم خبر شهادت‌ها را شنیده؛ چند از دست داده بوده، نمی‌دانم؟ اما اگر ۱۰ برادر هم داشته هیچ‌کدام نبودند، پس درد شما سخت‌تر بود! خانوم؟ چرا متن‌ام روضه شد؟ اصلا چطور ممکن است با زندگی کرده باشی و بتوانی از او جدا شوی؟ نه، ببخشید جدا که نشدی جدایت کردند! خانوم؟ خودت برای ظهور آقا دعا کن!🤲 @HOWZAVIAN
🔸انتخابات، مشارکت و اقتدار ملی ✍️ قدرت‌الله غلمانی، پژوهشگر علوم سیاسی در فکرت نوشت: انتخابات در هر جایی که مردم‌سالاری حاکم است با شرکت و حضور فعال مردم معنا پیدا می‌کند. از نگرانی‌های عمده و برجسته نخبگان و فعالان سیاسی، بی‌توجهی اقشار جامعه درباره سرنوشت سیاسی خود است. برای همین جامعه را به سمت و سوی صندوق‌های رأی ترغیب و تشویق می‌کنند. آنان از اصطلاح «مشارکت حداقلی» درباره بی‌رغبتی عمومی به این موضوع یاد می‌کنند. این اتفاق زمانی به وجود می‌آید که عده‌ای در انتخابات شرکت نکنند و به‌پای صندوق‌های رأی نروند. طبیعی است انتخاب کم‌شور پیامدهایی دارد؛ از جمله اینکه بعدها افراد بی‌اعتنا در مقابل ناملایمات و مشکلات جامعه داد سخن می‌دهند که چرا این مشکلات وجود دارد؟ چرا این کارها انجام نشده است؟ 🔗متن کامل @HOWZAVIAN
🔸پانزدهمین گفت‌‌وگو محور فکرت با موضوع؛ ☑️ مردم سالاری دینی؛ متناقض نمایی بی‌پاسخ 🔻بازخوانی اندیشه آیت‌الله مصباح یزدی(ره) به مقوله مردم سالاری دینی با حضور: 👤 حجت‌الاسلام دکتر الهی‌راد، عضو هیات علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره). 📍همراه با پرسش و پاسخ جمعی از طلاب و دانشجویان نخبه. ⏰ دوشنبه نهم بهمن، ساعت ۱۸. 🏢 قم، خیابان هنرستان، ساختمان فکرت. 📍لوکیشن 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی 📲وبگاه| فکرت |مدرسه فکرت
✍️ امیر المومنین علی علیه السلام در نامه ۵۳ نهج البلاغه فرمودند؛ «وَإِنَّمَا عِمَادُ الدِّينِ وَجِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَالْعُدَّةُ لِلاَْعْدَاءِ، الْعَامَّةُ مِنَ الاُْمَّةِ؛ فَلْيَکُنْ صِغْوُکَ لَهُمْ، وَمَيْلُکَ مَعَهُمْ» 🔹 در هم اندیشی «مردم علیه پوپولیسم» قرارست نکات و ایده ها و تحلیل هایی در باب «مردم» بیان شود؛ حرف هایی که دغدغه مردم را دارد، مردمی که عمدتا نخبگانی رفتار کرده اند اما «پوپولیسم» آن ها را «عوام» خوانده است. 🗓سه‌شنبه، ۱۰ بهمن ماه 🕙ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ 🌐لینک حضور http://dte.bz/scscenter @ahmad_olyaei
🔰 «حکمت تاریخ و مشروعیت حکومت» ✍️ سیدعبدالله هاشمی در کتابخانه قدم می‌زدم، به دنبال کتابی که همنشینم باشد. چشمم به کتابی خورد به نام «حکمت تاریخ» با موضوع «فلسفه تاریخ اجتماعی» اثر اندیشمند معاصر و عالم دینی «سید مهدی میرباقری» ❇️ کتاب را برداشتم و خواندن را شروع کردم . شبیه کودکان پراشتهایی که با ولع غذا می‌خورند و از لب و لوچه‌شان غذا می‌ریزد؛ من هم با ذوق فراوان؛ واژه‌ها را نوش‌جان می‌کردم. دلم می‌خواست محتوای کتاب یک لیوان نوشیدنی بود یکجا سر می‌کشیدم، اما به ناچار پا به پای واژه‌ها به راه افتادم . با نگاه تندچشمانم ابتدا و انتهای تاریخ را دویدم؛ تا فلسفه تاریخ اجتماعی بشر را تماشا کنم. ❇️یکی از موضوعات بسیار زیبا و بدیع مسئله نقش «فلسفه تاریخ اجتماعی» در توجیه «مشروعیت» حکومت‌هاست. 🔸درباره مشروعیت حکومت‌ها دو حیثیت وجود دارد یک جهت مسئله مقبولیت از سوی مردم است. مسئله دیگر توانمندی و قدرت مدیریت جامعه از سوی قدرت حاکم است. اگر یک حکومت بعنوان نهاد قدرت دارای نظریه صحیح پیرامون فلسفه تاریخ اجتماعی نباشد، نمی‌تواند رهبری استعدادهای جامعه را برعهده گیرد و مشروعیت خود در این زمینه را از دست می‌دهد و اگر چنین کند اراده های انبوه جامعه را به زباله تبدیل می‌کند. درنتیجه تاریخ یک ملت زباله دان سرمایه های سوخته خواهد شد. 🔸حکومت چه دینی و چه غیر دینی با این پرسش مواجه است که نقطه کمال جامعه و مسیر و الزامات رسیدن به آن چیست؟ در صورتی که قدرت حاکم، پیرامون فلسفه تاریخ نظریه روشن و منطبق با سعادت حقیقی نداشته باشد ؛هرچند مقبولیت هم داشته باشد اما مشروعیت نخواهد داشت. @HOWZAVIAN ╰┅───────┅╯
♦️ آموزش «لذت‌بردن از زندگی» ✍️ حمید احتشام‌کیا 🔹 حتما شنیده‌اید که می‌گویند: «فلسفه زندگی، لذّت‌بردن است»؛ این یعنی آنچه به زندگی ما معنا می‌دهد، رنگ و طعم می‌دهد و خلاصه به زندگی ما رونق می‌دهد، «لذّت» است؛ اما شاید کمتر درباره فرهنگ لذّت‌بردن شنیده باشید. پس بیایید در این یادداشت درباره «فرهنگ لذّت» بیشتر بدانیم. 🔹 در فرهنگ اسلامی لذّت منتاظر با قوای ادراکی انسان و متناسب با شئونات نفس، به انواع و اقسامی تقسیم شده است. یکی از آنها لذّت‌های معطوف به حس است. مثلا حس چشایی در انسان زمینه‌ساز لذّت‌‌ خوردن و نوشیدن است یا مثلا قوه جنسی زمینه‌ساز لذّت و تمتع جنسی است. لذّت شنیدن موسیقی دل‌نشین، لذّت دیدن سیمای خوش، لذّت خوابی راحت و ... . 🔹 بعضی از لذّت‌ها معطوف به قوه‌ی وهم و خیال است، مانند: لذّت حاصل از تحسین و تمجید دیگران، لذّت شُهرت، لذّت قدرت، لذّت غیبت، لذّت فخرفروشی، لذّت جاه و مقام و خلاصه لذّت‌های بی‌شمار نفسانی. 🔹بخش دیگری از لذّت‌ها معطوف به قوه عقل و عقلانیت انسان است. مثل لذّت دانستن، لذّت کشف حقیقت، لذّت کمک به هم‌نوع، لذّت قبول مسئولیت، لذّت مناجات و عبادت و خلاصه لذّت بندگی. 🔹لذّت، موتور پیشران زندگی انسان است و بالاترین و بارزش‌ترین لذّت متصور در فرهنگ اسلامی، لذّت ملاقات با خداست. اما در جامعه امروز، فقط طیف خاصی از لذّت‌ها به عنوان معنای زندگی در حال روایت‌ است؛ یعنی لذّت شهرت و لذّت شهوت. 🔹در جامعه‌های سنتی پرسشی مطرح بود که علم بهتر است یا ثروت؟ می‌دانید مقصود اصلی این سؤال چیست؟ منظور این بود آیا لذّت دانایی بهتر است یا لذّت دارایی. طرح چنین پرسشی در بین گذشتگان و پاسخ‌هایی که داده شده، نشانه وجود انواع جریان‌های لذّت‌طلب بوده، اما طرح چنین پرسشی در جامعه امروز ازآن‌رو مضحک و مسخره است که فقط یک جریان از لذّت‌طلبی (یعنی لذّت‌های نفسانی) در حال روایت است. 🔹در فرهنگ اسلامی، ترک لذّت‌های شهوانی و نفسانی خود یک جریان لذّت‌طلبانه تلقی شده است، تا آنجا که استاد سخن، سعدی شیرازی این‌چنین سروده است: «اگر لذّت ترک لذّت بدانی، دگر شهوت نفس، لذّت نخوانی» در فرهنگ اسلامی از شیرینی ذکر خدا و أولیای خدا (و ما أحلی أسمائکم)، حلاوت مناجات (إلهي أذِقني حَلاوَةَ مُناجاتِك)، لذّت دانایی (أيْنَ المُلُوك و أيْنَ ابْناءُ المُلُوك)، لذّت ایمان (حلاوةُ الإیمانِ)، لذّت صبر، لذّت عفو و بخشش، لذّت کار و تلاش، لذّت کسب روزی حلال، لذّت تشکیل خانواده، لذّت احترام و ادب‌ورزی و سایر لذّت‌های معقول سخن‌ها گفته‌اند. 🔹بی‌شک و تردید انسان باید با لذّت زندگی کند. زندگی سراسر لذّت است. حتی رنج‌هایش و تحمل دردهایش می‌تواند لذیذ باشد، مشروط بر آنکه لذّت‌بردن را منحصر در لذّت‌های نفسانی و شهوانی ندانیم. در جامعه امروز به‌ویژه در فضای مجازی فقط یک نوع از لذّت‌جویی در حال روایت است و فقط همین نوع از لذّت‌طلبی به‌مثابه معنای زندگی نقش‌آفرینی می‌کند. باید نوع دیگر لذّت‌طلبی نیز فرصت روایت‌شدن پیدا کند. نباید اصل لذّت را انکار کرد. باید لذّت‌های عقلانی و انسانی را روایت کرد. باید قصه‌های آنها را شنید و به گوش و هوش دیگران نیز رساند. @HOWZAVIAN
🌀 کارنامه شورای عالی و مرکز مدیریت از نگاه طلاب، فضلا و اساتید به نظر شما شورای عالی و مرکز مدیریت حوزه قم به کدام یک از مطالبات رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید، بیشتر توجه داشته و اقدامات مؤثری انجام داده‌اند؟ ✅ نظرات یکایک اساتید، فضلا و طلاب، ارزشمند است. 📌 با شرکت در این نظرسنجی، نظر خود را ثبت کنید👇🏻 https://EitaaBot.ir/poll/1nrsue 🗂 @HOWZAVIAN @Manahejj
Vijenameh.Va.Jeld.01.pdf
12.76M
✔️ ویژه نامه انتخابات مجلس خبرگان رهبری 🔻از اهداف مجلس خبرگان تا پاسخ به شبهات ✔️ برای تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات رسانه باشیم. @HOWZAVIAN