eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پیش نیازهای حکمرانی مردمی ✍️ سید مهدی موسوی 🔹 هیچ پدیده اجتماعی در خلأ و دفعی ایجاد نمی‌شود بلکه هر پدیده اجتماعی نیازمند یک سلسله پیش‌نیازها و اقداماتی است که زمینه‌ی تحقق آن پدیده را فراهم می‌کنند. 🔸 حکمرانی مردمی از جمله ضرورت‌های جامعه ایرانی و از آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی بوده و هست. حقیقتا شرط اصلی و پیشران اعتلا و پیشرفت جامعه مشارکت فعال و پویای مردمی در همه کارها و فعالیت‌های اجتماعی(سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) است. بدون تردید مشارکت مردم در حکمرانی جامعه، نیازمند زمینه‌سازی و فراهم کردن شرایط تحقق در جامعه است تا به اعتماد و همبستگی اجتماعی و تعاون و همگرایی و مشارکت و مسئوليت مدنی بیانجامد. 🔹 نکته مهم این است که حکمرانی مردمی متوقف بر آماده شدن بینشی و گرایشی مردم برای پذیرش مسؤلیت حکمرانی و مدیریت اجتماعی است. هر ملت و هر فردی به طور طبیعی توان پذیرش مسئولیت حکمرانی را ندارد بلکه این ویژگی یک امر اکتسابی و نیازمند دانشها، خلقیات و مهارت‌های متنوعی است که در اسلام از آن با مفهوم یاد می‌شود. 🔸در واقع می‌تواند مسؤلیت تدبیر امور خود را بر عهده بگیرد چون قدر سرمایه‌های خود را می داند و قدرت حفاظت و بهره‌برداری از آنها را دارد. بر این اساس، ، برآيند حضور فعال و بانشاط انسان‌های رشید است. افراد رشد یافته در جامعه رشد یافته می‌تواند در سرنوشت خود دخیل باشند و به ساخت، نظام و تغییر جامعه‌ی خود براساس مصالح و منافع عمومی و سعادت حقیقی اقدام کنند. 🔹 میزان و کیفیت رشد یک جامعه بر نوع مستقر در فرهنگ عمومی آن جامعه استوار است. چرا که هر عقلانیتی نوع خاصی از رشد را به همراه دارد، به طور مثال، عقلانیت ابزاری، رشد اقتصادی را نتیجه می‌دهد، عقلانیت عرفانی، رشد معنوی را اقتضا دارد. 🔸 بنابراین حکمرانی مردمی بر رشد همه جانبه‌ی اجتماعی متوقف است و متناسب با حکمرانی، عقلانیت متناسب و گسترش آن در لایه های عمیق فرهنگ عمومی از طریق نظام تربیتی و رسانه‌ای هماهنگ را می‌طلبد، بدون داشتن عقلانیت متناسب با حکمرانی و بدون ایجاد نظام تربیتی کارآمد و همچنین بدون ترویج و گفتمان‌سازی آن در فرهنگ عمومی امکان رشد همه جانبه‌ی اجتماعی و به تبع آن، حکمرانی مردمی صحیح در جهت اعتلا و پیشرفت جامعه وجود ندارد. 🔹 اصرار بر مشارکت مردم و واگذاری امور اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه ۱. بدون تبیین عقلانیت اجتماعی متناسب و ۲. بدون ساخت نظام تربیتی و ۳. بدون فعالیت هوشمندانه و هنرمندانه رسانه‌ای زمینه‌ساز بیشتر برای جنجال سیاسی و دعوت جامعه به هرج و مرج و گسترش تضادهای اجتماعی است. 🔸 پیروزی انقلاب اسلامی محصول وجود این سه عنصر مهم در حکمرانی بود که به مردم و و ملت ایران انجامید. حضرت امام خمینی (ره) و سایر حکیمان و متفکران انقلاب اسلامی همچون آیت‌الله شهید مطهری، آیت‌الله شهید بهشتی، آيت‌الله شهید مفتح، آیت‌الله خامنه‌ای و سایرین: ✔️ اولا به تولید عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی پرداختند، عقلانیتی که مبانی، آرمان‌ها و اهداف انقلاب را تعیّن بخشید و یک نظم معنایی توحیدی را به جامعه پیشنهاد دادند ‌و در کارزار نظریه‌پردازی‌های اجتماعی مکاتب مختلف(لیبرالیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم، ناسيوناليسم، سنت‌گرایی) نظریه‌ی انقلاب را بر محور توحید به گونه ای صورتبندی کردند که اراده_ی انسان و مشارکت مردم به عنوان پیشران تحولات اجتماعی تبیین فلسفی و الهیاتی شد. ✔️ ثانیا تلاش شد که نظام تربیتی اسلام از منابع حجیت آور(کتاب، سنت‌ و عقل) به شیوه اجتهادی استخراج شود و جایگاه هرکدام از قوا، عناصر حیاتی و ویژگی‌های انسان در این نظام تربیتی روشن شود به نحوی که به رشد جامع انسان و وصول به کمالات مادی و معنوی ختم شود، در این نظام تربیتی، مبانی، الگوها و سازوکارهای بیدارسازی عقل مردم و فعال سازی اراده‌ی جمعی تبیین و به کار گرفته شد. ✔️ثالثا با استفاده از امکانات و ابزارهای لازم و بهره‌گیری از تکنیک‌های تبلیغی و رسانه‌ای متناسب به اگاهی‌بخشی و بیدارسازی ملت ایران پرداختند و با اقناع افراد جامعه (بخصوص نسل جوان و قشر تحصیل کرده) نسبت به کارآمدی اسلام در مدیریت تحولات اجتماعی به رقابت فکری ورسانه‌ای باسایر مکاتب فکری وجریانهای فعال فرهنگی، سیاسی وهنری روی آوردند وتوانستند درمیدان رقابت جدی و سنگین مکاتب و جریانها و در کشاکش جذب نیروها وسرمایه‌ها، ذهن ودل انسان ایرانی را ازهرقشر وگروه راجذب کنند و حتی غیر مذهبیها را در معادلات انقلاب مشارکت دهند. 🔹 امروز هم جامعه ما نیازمند همان الگوی از عقلانیت و مدیریت هستیم که زمینه‌ی مشارکت و حکمرانی مردمی را فراهم سازد. @HOWZAVI
. ❇️ تأثیر شبهات پست مدرن قرآنی بر هویت اسلامی ◻️هاتف الحسینی، پژوهشگر حوزه میسیولوژی بررسی در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه: بعد از شکست شبهات سنتی قرآنی، مسیحیت تبشیری به فکر استفاده از روش‌های جدید افتاده، روش‌های پست مدرن، شکل ایجابی دارند و به صورت مسامحه، قرآن پذیرفته می‌شود ولی ارکان هویت جامعه اسلامی در قرآن مورد هجمه قرار می‌گیرد. نیاز است جامعه نخبه قرآنی با دقت بیشتر به تفاسیر جدید دقت کنند و اجازه تفسیر به رأی قرآن به مسیحیت تبشیری ندهند، امروز نیاز است در مقابل شبهات ایجابی پست مدرن جوابیه های دقیق و علمی داده شود. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
✔️ حجاب؛ از الزام تا التزام ✍️ احمد اولیایی متأسفانه موضوع حجاب را چنان دستکاری کرده و به اضمحلال کشاندند که هیچوقت مایل نبودم ورودی داشته باشم اما این روزها وقتی تحلیل ها و دعواها را می‌بینم، شاهد چند غفلت در تحلیل هستم. من به طور کل چند نکته به ذهنم می‌رسد (ترتبی بین نکات نیست)؛ ۱_ برخی حجاب را با نماز مقایسه می کنند ازین حیث که چطور قانون نماز نداریم اما قانون حجاب داریم.در حالی که این مقایسه اشتباه است.نماز فردی و حجاب اجتماعی ست.تصور نکنید حجاب فردی ست. ۲_ حجاب آغاز هجوم دشمن است و اگر حجاب آزاد شود، تازه مطالبات بعدی شروع می شود. کارناوال های همجنس‌گرایی و مطالبه قانونی کردن آن و .... . این را بروید از مسئولان لبنان و ترکیه بپرسید. ۳_ حجاب انتخاب لحظه ای افراد نیست. حجاب یک تعین و تبلور فرهنگی ست که ذیل سیاست های متعدد شکل تدریجی میگیرد. آموزش و پرورش ما، نظام بانکی، نظام اداری، نظام دانشگاهی ما همه تقریبا نسخه کپی از حکومت های دنیاست. طبیعی ست که تبلوراتش هم امتداد همان هاست.لذا رهبری انقلاب ساختاری را پیشنهاد می دهند. ۴_ چطور وقتی پزشکی خطای پزشکی دارد، کل نظام پزشکی را جمع نمی کنیم؟خب، وقتی سربازی در گشت ارشاد اشتباه رفتار می کند، چرا به دنبال جمع کردن کل آن هستیم؟! ۵_ اینکه برخی نواندیشان دینی به آیات و روایات و فرهنگ صدر اسلام برای اثبات عدم وجوب یا عدم لزوم حجاب استناد می کنند خیلی عجیب است! حجاب دیگر یک موضوع فردی نیست بلکه در کنار آیات و روایات، مکان و زمان و مصلحت در تعیین حکم آن بسیار دخیل است. ۶_ به طور کل، صحبت (اصرار بر این واژه) از الزام حجاب غلط است. الزام یک فعلی ست که از بیرون بر فرد تحمیل می شود و هیچگاه جواب نمی دهد. ما در حجاب به جای الزام باید به دنبال التزام باشیم. التزام دربرگیرنده میل است. این، یک کار فرهنگی ست. قانون اگر الزام دارد ما باید به دنبال جامعه پذیری قانون یعنی التزام باشیم. @HOWZAVIAN
تیتر برتر هفته نامه پرتو سخن 📌پروژه «کشف حجاب اجباری» به قلم علی صالحی @HOWZAVIAN
💬 گشت ارشاد و مسأله حکمرانی حجاب ✍️ سیدمحمد طباطبائی گشت ارشاد مشتمل بر طرحی با عنوان ارتقای امنیت اجتماعی است که یک بخش آن-حجاب- در ذیل طرح جامع عفاف مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود دو دهه قبل به تصویب رسید. 1️⃣ منظر جامعه‌شناختی فارغ از مبارزات امنیتی دشمن و تهدیدات نسبت به حوزه حجاب، اما اگر بخواهیم حجاب را در نسبت میان مردم و حاکمیتشان ببینیم باید در یک تبیین اجتماعی، مسأله را بررسی کنیم. دلایل و علل اجتماعی متعددی برای پدیده بدحجابی یا به بیان دقیقتر، حجاب‌گریزی وجود دارد که به نظرم در هفت عامل قابل اختصار باشد: ۱. عادات اجتماعی ۲. رسانه های اجتماعی (پلتفرم‌ها، بلاگری، اینفلوئنسرها، سلبریتیسم و...) ۳. فضای سیاسی (و خشم سیاسی ناشی از آن) ۴. گروه‌های همسالان ۵. تغییر نگرش‌های فرهنگی در خصوصیت مشروعیت حجاب ۶. تربیت‌های خانوادگی (و عدم آگاهی کافی از حجاب) ۷. اجبار اجتماعی (خانواده، فضاهای شغلی و آموزشی و ...) با رویکرد اجتماعی به حجاب، حکمرانی مطلوب در این حوزه از طریق حکمرانی فرهنگی تربیتی در این عوامل رخ می‌دهد و نمی توان صرفا از طریق الزام های قانونی، روند فرهنگی موجود را تغییر داد. لذا تاکید بر قانونی بودن حجاب، صرفا در نمای ظاهری شهر تأثیر دارد و نسبت به حجاب‌گریزی به عنوان یک پدیده فرهنگی تأثیر خنثی و حتی منفی (نفرت‌زایی) ایجاد می‌کند. 2️⃣ منظر فقه فرهنگی با لحاظ موضوع‌شناسی حجاب‌گریزی در بند اول، از این جهت منظر فقهی حکمرانی حجاب را می‌توان بررسی کرد: نسبت به مفاسد اجتماعی، با دو نوع مفسده مواجه هستیم: اول مفاسدی که شیوع ندارد و صرفا برخی گروه های اجتماعی به آن دچار اندـ در این صورت، گفتمان فرهنگی مستقر تغییر نکرده و طبعا حاکمیت می‌تواند از طریق مداخله اعمال مولویت کند. در این اعمال مولویت، سه نوع مسئولیت برای دولت وجود دارد: مسئولیت اول، جرم‌انگاری افراد آگاه به انحراف بر مبنای وجوب نهی از منکر است. مسئولیت دوم، آگاه‌سازی افراد جاهل بر مبنای وجوب دعوت به خیر و رعایت تحمل اجتماعی آنان است. صحیحه عمر بن حنظله از امام صادق علیه السلام این نوع مسئولیت کلان را به خوبی روشن می‌کند:«لا تحملوا علی شیعتنا و ارفقوا بهم فان الناس لا یحتملون ما تحملون» (وسائل، ج۱۶،ص۱۵۹) البته قاعده دعوت و ارشاد جاهل احکام و شرایطی دارد که از آن می‌گذرم. مسئولیت سوم، ایجاد تحدید اجتماعی نسبت به گروه‌های اجتماعی و خرده‌فرهنگ‌های انحرافی در فضای فرهنگ عمومی است. این مسئولیت با تنقیح سیره امیرالمؤمنین علیه السلام در تحدیدهای اجتماعی نسبت به گروه قاعدین از جنگ جمل (بحار، ج۳۲، ص۳۵۲) و تارکین مسجد جامع کوفه در صحیحه رزیق بن زبیر (وسائل، ج۵، ص۱۹۶) استفاده می‌شود. دوم، مفاسد شایع در جامعه است، به صورتی که تغییر در نگرش‌ فرهنگی را نتیجه می‌دهدـ این صورت، فرض تزاحم است و در تزاحم مستقر مربوط به فقه نظام، قاعده وفاق مطرح است، یعنی ایجاد همبستگی میان اجزای نظام. زیرا تقدیم اهم بر مهم جایی مطرح است که اجزا به یکدیگر ارتباط ندارند اما در نظام اجتماعی و به تبع، حکمرانی چنین نیست. بنابر این به مانند سیره امیر المؤمنین علیه السلام در مواجهه با انحرافاتی چون صلاة تراویح و طلاق‌های باطل، تمهید اجتماعی و بسترسازی برای تغییر فرهنگی نیاز است.(کافی، ج۸، ص۵۹ و نهج البلاغه، حکمت ۲۷۲) لذا در همین جا به قاعده فقهی تقریب و تنفیر از قواعد فقه فرهنگی استناد می‌کنم که مدلول آن، حرمت تنفرزایی در مداخلات فرهنگی است که از لوازم آن، کارکردیابی و رعایت ضرورتهای فرهنگی است. روایات بسیاری بر این قاعده دلالت دارد که از جمله معتبره محمد بن سنان از امام باقر علیه‌السلام است:«قال رسول الله: إن هذا الدین متین فأوغلوا فیه برفق و لا تکرّهوا عبادة الله إلی عباد الله فتکونوا کالراکب المُنبت الذی لا سفراً قطع و لا ظهراً أبقی»(کافی، ج۲، ص۸۶) در این روایت-که به تنقیح مناط بر قاعده دلالت دارد- ایجاد کراهت در ترویج عبادات به سواره‌ای تشبیه شده است که با خسته‌کردن مرکب خود، سفر را بی‌پایان گذاشته است. بنابراین‌ اگر ترویج دین بدون رفق و مدارا و عدم رعایت کارکردهای فرهنگی باشد، امکان اثر بخشی نداشته و مطلوب شارع هم نخواهد بود. 🔰نتیجه حال با این دو منظر اجتماعی و فقهی، به نظر می‌رسد پدیده‌حجاب‌گریزی ناشی از مداخلات نادرست حاکمیت و نگرش اشتباه طبقات دیندار باشدـ آن چه در این میان‌ مغفول است، توجه به افزایش سواد دینی و سواد دینداری است. وقتی زندگی مدرن و حتی پست‌مدرن ما را احاطه کرده، چگونه می‌توان بی‌توجه به مناسبات حکم و موضوع دغدغه رعایت حجاب زنان را داشت؟ @HOWZAVIAN
📰 در منتشر شد 🔸حجاب علیه حجاب ✍️ علی کردانی 🔗حجاب چه سرنوشتی پیدا کرده و نگاه به حجاب و عملِ به آن چگونه است؟ 🔗خواسته یا ناخواسته حجاب را به بازی گرفته‌اند و از چادری بودن علیه حجاب بهره‌ می‌برند. 🔗خانم‌ها حجاب و عشق را معنا می‌کنند و به قاعده «یکی برای یکی» نه «یکی برای همه» پایبند می‌شوند! 🔗آیا چادرنما‌ها و حجاب‌استایل‌های امروزی غرض چادر و این دستور دینی را تأمین کرده‌اند؟ 🔗این‌که چرا در برخی موارد از چادر به شکل شایسته و هدفمند استفاده نشده، می‌توان این‌گونه تحلیل کرد.... 🔗باید در آموزش‌های ابتدایی و رسانه‌ای خود تجدید نظر کنیم. 📌برای مطالعه یادداشت 👈اینجا را کلیک کنید. @HOWZAVIAN
💠 سلام فرمانده؛ الگوی جبهه انقلاب ✍️ علی صالحی اثباتا و ثبوتا فضای مجازی، بستری برای ترویج مکتب لیبرالیسم است. فضایی که تمام ابعاد زندگی بشر را در همه ساحت های فردی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی دچار چالش کرده است. گزینش های فردگرایانه در شبکه های اجتماعی آنقدر گسترده شده که از آن سر دنیا، قوانین یک حاکمیت مورد نقض قرار می گیرد. جریان های نفاق به صورت ساماندهی شده همچون آمپول، تفکرات خود را در رگ خون جامعه اسلامی تزریق می کنند، اما این تمام داستان نیست... فضای مجازی با تمام تهدیدها یک موهبت الهی است. زمانی بود که حوزه علمیه از داشتن تریبون جهانی محروم بود و صدای خود را نمی توانست به جهانیان برساند. اما اکنون فضای مجازی تنها صنعتی است که جبهه انقلاب در فهرست تحریم آن قرار نگرفته است. تفسیر معادلات نشان می دهد که این فناوری همه گروه های ارزشی و ضد ارزشی را به صورت یکسان توانمند کرده است. همین ابزار حقیقی گسترش گفتمان «سلام فرمانده» در فضای مجازی و رسانه ای شکل گرفته است. امروزه جریان «سلام فرمانده» یک الگوی کاملا موفقی است که جریان نفاق و کفر را به ستوه آورده و اجرای پروژه دین گریزی و معنویت زدایی غرب را با چالش جدی روبرو کرده است. سوال اساسی این است که جبهه انقلاب چگونه می تواند از این فرصت بهره برداری کند؟ اگر جریان انقلابی با تولید محتوای فاخر، مدیریت فضای مجازی را به سمت ارزش ها فرماندهی کند، قطعا جریان تزویر به رهبری غرب نمی تواند در رویش های انقلابی به ویژه نسل جوان این کشور شکاف ایجاد کند و آن را از ارزش های اصیل انقلاب و اسلام دور نگه دارد. گفتمان «سلام فرمانده» بهترین الگو و مشوق جبهه انقلاب برای مقابله با جریان ضد دین و معنویت است، زیرا این گفتمان ثابت کرده که می توان در عرصه جهانی برای منجی عالم بشریت، حضرت بقیه الله الاعظم (عج) زمینه سازی کرده و مکتب مترقی اسلام ناب محمدی را به همگان نشان داد. @HOWZAVIAN
♦️ الزام یا اجبار، مسأله این است ✍️ حسین کاوه 🔹 تفاوت “الزام” و “اجبار” در این است که الزام، دارای یک خاستگاه فلسفی، پشتوانۀ منطقی و فرآیند قانونی است، اما اجبار لزوماً اینگونه نیست لذا حجاب الزامیست نه اجباری. 🔸 سخن گفتن با ادبیات مهندسی شدۀ دشمن یعنی پذیرش مفروضاتِ غلط و منفی او، لذا بهتر است به جای عبارتِ “حجاب اجباری” از عبارت “حجاب الزامی” استفاده کنیم. @HOWZAVIAN
📌 حق مردم در ارزيابى مدیران نظام ✍️ محمد ملک زاده يكى از زمينه‏هاى ايجاد و گسترش مشاركت سياسى مردم در جامعه را مى‏توان از طریق نقد و ارزیابی عملکرد کارگزاران اسلامی مورد بررسى قرار داد. اين اصل را مى‏توان يكى از مهم‏ترين عوامل بقأ و سلامت نظام اسلامى دانست؛ زیرا با باز نمودن فضاى لازم جهت طرح اظهار نظرها و نصيحت‏هاى خير خواهانه از سوى مردم، مى‏توان مسئولان را در راه رسيدن به اهداف عاليه و مقدس اسلامى يارى رساند. در انديشه و تفكر اسلامى، مردم داراى حق اظهار نظر، سؤال و استيضاح نسبت به عملكرد كارگزاران و مسئولان حكومتى مى‏باشند. در جامعه اسلامى مردم وظيفه دارند نسبت به سرنوشت سياسى و اجتماعى خود و ساير افراد جامعه بى تفاوت نمانند و در مقابل كارگزاران و حاكمان سياسى نيز مى‏بايست زمينه توسعه مشاركت فعال مردم را در امور سياسى و اجتماعى فراهم آورند. اميرمؤمنان على (ع) با بر شمردن حقوق دوجانبه حاكم و مردم، مسئله نصيحت را در كنار اطاعت و وفا نمودن به بيعت خويش با امام قرار مى‏دهد: «اى مردم! من بر شما حقى دارم و شما نيز بر من حقى... اما حق من بر شما اين است كه به بيعت خود وفا كنيد و در نهان و آشكار، نصيحت و حق خير خواهى را ادا نماييد». بديهى است كه تحقق و اجراى صحيح این اصل نيازمند فراهم شدن مقدماتى است كه بهترين نمونه آن را مى‏توان در سيره حاكمان معصوم (ع) مشاهده كرد: نخست؛ نصيحت پذيرى حاكم و ترغيب و تشويق مردم به اين امر می‌باشد. حضرت على (ع) همواره به فرمانداران خود توصيه مى‏كرد كه سخن منتقدان و آمران به معروف را بشنوند و خود نيز داوطلبانه در اين كار پيشقدم بود و از اين رو به مالك اشتر توصيه مى‏كند: «هرگز مگو كه من اميرم پس فرمان مى‏دهم و بايد اطاعت شوم زيرا كه اين كار مايه سياهى دل و تباهى دين و زوال نعمت‌هاست». دوم؛ برداشتن موانع دست و پاگیر ميان حاكم و مردم است. زمانى مى‏توان عملکرد یک مسئول را مورد نقد و ارزیابی قرار داد که دسترسى عموم به او با سهولت امكان‏پذير و يا ابزار رساندن نصايح مردمى به وى فراهم باشد. همانگونه كه در عصر حاكميت معصوم رواج داشت. مردمى‏ترين حكومتها را مى‏توان در نمونه حكومت علوی سراغ گرفت. نمونه‏اى كه در آن دسترسى مردم به حاكمان و مسئولان به سهولت امكان‏پذير بود و هر كس به راحتى مى‏توانست نظر يا خواسته‏اش را بدون واهمه يا مانعى بر زبان آورد. امير مؤمنان على(ع) در عهدنامه معروفش به مالك اشتر اكيداً سفارش مى‏نمود كه هرگز به مدت طولانى خود را از مردم پنهان مساز چرا كه اين امر سبب ايجاد نوعى محدوديت و بى‌اطلاعى کارگزار از امور مملكتى خواهد بود. خود ايشان از مردم مى‏خواست تا با وى صريح و بى‌پرده و به دور از رعايت تشريفات و ملاحظه كارى‏هاى مرسوم با زمامداران ستمگر و مستبد سخن گويند و از پناه بردن به تكلف و تصنع در رفتار خويش بپرهيزند. از این همه می توان دریافت که دولت علوی، کامل ترین الگوی حکمرانی اسلامی است. @HOWZAVIAN
💠ما انتخاب می‌خواهیم اما انتخاب نمی‌کنیم! ✍️ ابراهیم شریفی 🔔 به نظر می رسد همگان معتقد باشند در عصر اطلاعات با وجود این همه داده، انتخاب کردن کار دشواری نباشد چرا که عدم انتخاب به جهت جهالت است و حال آنکه امروزه خیلی زیاد هم می دانیم و دیگر جهلی در کار نیست. 🔻 ولی جالب است که ما مردمان عصر اطلاعات، در لحظه تصمیم‌گیری از میان انبوهی از گزینه‌ها تجربه‌ای را از سر می‌گذرانیم چنانکه این امر باعث خاموش شدن دستگاه تصمیم‌گیری ما می‌شود و بجای اطمینان، حاصل شده است. ⁉️ مثلا وقتی وارد دیجی کالا یا سایت فیلیمو و غیره شده اید و قصد انتخاب موردی برای خرید و یا تماشای فیلم هستید که مثلا در فیلیمو بیش از ۲۰هزار محتوا روی آن قرار دارد و یا سایت معروف نت فلیکس با منویی با حدود ۶۰۰۰ عنوان رو به رو هستید. ‼️و یا با یک اکانت در شبکه های اجتماعی، شانس مواجهه و ارتباط با بیش از حدود ۵ میلیون کاربر فعال در پیدا میکند و یا موتورهای جستجو که برای یک سرچ ساده بیش از هزاران را صفحه را برای شما به صف میکند و... ✴️ با این همه اطلاعات و دیتا، آنچه رخ می دهد تردید بیشتر است نه انتخاب یعنی قدرت انتخابمان را از دست می دهیم 🔵 به ظاهر آزادی در انتخاب و قدرت بر اختیار داریم اما مشکلی وجود دارد با عنوان “انتخاب‌های خیلی زیاد”. و به عنوان محققان پیشرو این حوزه مطالعاتی، یافته‌اند که غرق شدن در گزینه‌ها می‌تواند باعث ایجاد تجربه‌ای ناخوشایند با عنوان «» شود. 💯 مردم معمولا به این امر گرایش دارند تا به بیشترین گزینه‌ها دسترسی داشته باشند. چه خرید خودرو مد نظر باشد چه غذا، به سمت شرکت‌هایی جذب می‌شوند که گزینه‌های بیشتری را ارائه می‌دهند؛ چرا که باور دارند که انتخاب‌های زیاد شانس یافتن بهترین مورد را افزایش می‌دهد اما وقتی واقعا به تصمیم‌گیری از میان تمام آن گزینه‌ها می‌رسیم مردم ممکن است واقعا فلج شوند و از تصمیم‌گیری اجتناب کنند. حتی بدتر، ممکن است نهایتا وقتی تصمیم گرفتند دچار استرس و افسوس بیشتری درباره انتخابشان شوند. 📣 برداشتی آزاد از مقاله دکتر توماس سالتزمن(متخصص روان-فیزیولوژی اجتماعی و مدیر آزمایشگاه در دانشگاه بوفالو نیویورک) در سایت https://theconversation.com @HOWZAVIAN
💠 بالاترین فضیلت ✍️ بابک شکورزاده در تاریخ اسلام و در برخی از روزها رویدادهایی اتفاق افتاده که به قدری مهم است که بخشی از اعتقادات یک مسلمان را تشکیل می‌دهد؛ به خصوص اگر آیه‌ای هم در آن مورد نازل شده باشد که اهمیت مسئله را بیش از پیش نمایان می‌سازد. یکی از این وقایع داستان مباهله است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه عزیزترین اعضاء خانواده‌اش که همان اهل بیت علیهم‌السلام باشند با مسیحیان نجران مباهله کرد. آیه مباهله بار معنایی بسیار بلندی دارد و یکی از مهم‌ترین نکات در این باره این است که از امیرالمومنین علی علیه‌السلام به عنوان نفس پیامبر یاد شده است. خداوند در آیه61 سوره آل‌عمران می‌فرماید «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ؛ و هر کس با تو درباره عیسی مجادله کرد، بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به‌منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم و لعنت خدا را بر دروعگویان قرار دهیم.» شاهد در اینجا واژه "انفسنا" است که منظور از آن حضرت علی علیه‌السلام است. امام رضا علیه‌السلام در پرسشی که مامون از ایشان کرد، بالاترین آیه‌ای که در فضیلت امیرالمومنین علیه‌السلام نازل شده است را همین آیه مباهله دانست. جالب این است که امام رضا علیه‌السلام آیات دیگری مثل آیه ولایت(انما ولیکم الله و رسوله...) و یا آیه اکمال دین(الیوم اکملت لکم دینکم ...) را به عنوان مهمترین فضیلت برای علی علیه‌السلام ذکر نکرده؛ بلکه آیه مباهله و استدلال به اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام طبق این آیه نفس پیامبر است را به عنوان بالاترین فضیلت قرآنی برای حضرت ذکر کرده است. بنابراین همین یک نکته به تنهایی اهمیت خاصی دارد و این معنا را می‌فهماند که علی علیه‌السلام جان پیامبر است و عینا هر آنچه که نبی اکرم صلی الله علیه و آله از فضایل دارا بوده، به استثناء ویژگی‌های خاص مثل نبوت، امیر‌مومنان نیز دارا بوده است و مسلمانان باید به این مسئله مهم اعتقاد قلبی داشته باشند؛ چرا که آیه قرآن است و جای تردیدی برای یک مسلمان معتقد باقی نمی‌گذارد. @HOWZAVIAN
. ☀️ جان پیغمبر ✍️ محمدتقی عارفیان، شاعر حوزوی احمد از ساکنان نجران خواست تا که اسلام آورند همه تا ز تثلیث رو بگردانند رو به توحید و حق کنند همه ساکنان مسیحی نجران مدتی فکر و مشورت کردند عاقبت عالمانی از ایشان رو به‌سوی مدینه آوردند "عاقب" و "سید" و "ابوحارث" خبره بودند و از همه سرتر احتجاج و مناظره رخ داد بین نجرانیان و پیغمبر ساحت مسجد مدینه پر از حجت و استناد و برهان شد ره به جایی نبرد گفت و شنود نوبت وحی و قول قرآن شد وحی آمد که ای رسول عزیز ترک این مجلس و مجادله کن با هرآن‌که نمی‌پذیرد حق چون رسید این خبر مباهله کن "قُلْ تَعَالَوْا" رسید از رحمان تا که نور حق آشکار شود تا که هرکس دروغ می‌گوید به عذاب خدا دچار شود وعده کردند در بیابانی بنشینند روبه‌رو به مصاف پس بخواهند لعنت حق را بر کسی که دروغ گفت و خلاف روز موعود بود و ترسایان پنج نور عظیم می‌دیدند روبه‌رو سروران باغ بهشت در پس سر جحیم می‌دیدند مصطفی با شکوه می‌آمد دست در دست او حسین و حسن علی و فاطمه به همراهش پنج خورشید تا ابد روشن چون خدا گفته بود "أَنفُسَنا" مصطفی جلوه‌ای خدایی کرد روز رزم و مباهله که رسید احمد از خویش رونمایی کرد نفْس خود را نشان مردم داد تا ببینند جان احمد کیست همه با چشم خویشتن دیدند جلوۀ دیگر محمد کیست مرتضی نفْس و جان پیغمبر مصطفی شمس و آفتابْ علی است مصطفی حیدر و علی احمد کیست محمود بی‌نقاب؟ علی است @HOWZAVIAN
🔴 «نفوذ» مرگبارتر از اسلحه ✍️ راضیه شعبان [1]. نهال باریک انقلاب اسلامی از همان ابتدای نشاء در معرض حوادث، گزندها، طوفان‌ها و تندی‌هایی قرار گرفت. آنچه را که از پس حوادث طبیعی و طوفان‌ها بر او رفت، می‌شد به انباشت کمبودها و کمی امکانات مرتبط دانست و چاره کرد؛ اما گاه این تندی‌ها و گزندها از سوی دوستان ما و از روی نادانی، یا از سوی منافقان و منحرفان و از روی عقده، یا از سوی مخالفان اسلام و دشمنان و از روی عمد و کینه وارد می‌شود که در این صورت چون هجمه غیرطبیعی، عامدانه و کین‌مدارانه است باید چاره‌ای بی‌نقص، عاقلانه و کارگشا اندیشید. در اینجا ضروری می‌نماید برای احقاق و اثبات حقّ جمهوری اسلامی ایران، نقاب از چهره دشمنان او برداشت و آنها را شناخت و شناساند. [2]. انقلاب اسلامی همواره در کنار همه دوستی‌های ناب و همراهان یک‌رو، دوستانی را در کنار خود دیده است که گاه به دلیل نادانی، گاه به دلیل «ضعف در مبانی فکری و معرفتی» و گاه به دلیل «گرایش و علاقه یافتن به تجملات و تشریفات»، هر از گاهی با زبان یا عمل خود نیش‌ها و ضربه‌هایی بر پیکر انقلاب می‌زنند که شاید بتوان تصریح کرد که از نیش و کین دشمن دردآورتر است. این «دوستان نادان» را باید مانند سایه دنباله‌گیری کرد، چراکه هر لحظه ممکن است سنگی در چاه آب ملّت بیندازند که حتی دشمن در خواب چنین نتواند کرد. [3]. پیش از انقلاب مبارزینی بودند که در کنار دیگر انقلابیون، سرنگونی رژیم شاه را خواهان و در پیروزی انقلاب نیز مؤثر بودند اما بعدها در صف نخستین دشمنان انقلاب قرار گرفتند، چراکه می‌پنداشتند حکومت متعلّق به آنها خواهد شد. آنان از همان ابتدا در مقابل امام و حکومت اسلامی قد عَلَم کردند، به صدام پناهنده شدند و در کنار او با هم‌وطنان خود جنگیدند و بعد زیر پرچم آمریکا درآمدند. اینان همان «منافقین» هستند. منافقین به دلیل «ضعف در مبانی معرفتی و اعتقادی»، «غرور ناشی از نادانی به یافته‌های ذهنی خود» و «تمسّک به ظواهر دین» در مسیر انحراف افتادند. آنان اینک چشم به کارهای دشمن دارند و مترصد فرصتی تا به نظام ضربه بزنند، میان مسئولان و مردم و میان مسئولان با هم اختلاف ایجاد کنند و جوانان را از دین دور و رابطه‌شان را با نظام قطع کنند. [4]. از طرف دیگر، در داخل کشور «منافقانی» هستند که با «اظهارات/موضع‌گیری/تبلیغات»ِ خود دشمن خارجی را امیدوار می‌کنند. آنان «ترسو»، «کناره‌گزین» و «عافیت‌طلب» هستند؛ وقتی ملت در شدائد و سختی‌ها قرار می‌گیرند، از آنان هیچ خبری نیست اما آن‌گاه که میدان خطری ندارد، زبانشان بر مومنان دراز است»(در دیدار مردم آمل؛ 21 خرداد 1377). از آن سو، افرادی را داریم که مخالف نظام هستند اما در عمل، تحرّکی علیه نظام و انقلاب ندارند. بنابراین، «از آنجایی که تحمل شنیدن حرف مخالف در جمهوری اسلامی بالاست»(در دیدار مدیران مطبوعات کشور؛ 3 فروردین 1375)، میان افراد معتقد و مخالف نظام، در حقوق شهروندی تفاوتی نیست(در دیدار اعضای مجلس خبرگان؛ 15شهریور1380). [5]. سرسخت‌تر از همه، آمریکا به سرکردگی استکبار همواره دشمنی آشکاری با ایران داشته است که این دشمنی حتی به پیش از انقلاب نیز برمی‌گردد. آمریکا در سال 1332، با کودتای 28 مرداد، دولت ملّی ایران را ساقط و دولت فاسد و وابسته خود را جایگزین کرد. به این ترتیب، تا انقلاب 1357، بر نیروهای مسلح، نفت، سیاست و فرهنگ کشور تسلّط کامل داشت. پس از انقلاب نیز این دشمنی را با «تهدید/تحریم/بدگویی/مشکل‌تراشی/نفوذ» ادامه داد. در حال حاضر، مهمترین سلاح آمریکا در این دشمنی «نفوذ» است. او تلاش می‌کند تا با نفوذ به مراکز حسّاس و تصمیم‌گیر و نیز تغییر فرهنگ، در عزم ملّی تزلزل و در میان ملّت و دولت تفرقه ایجاد کند. محاسبات تصمیم‌گیران را دستکاری و حضور و ارتباط با آمریکا را حلّال مشکلات قلمداد کند. این از سلاح‌های نظامی، خطرناک‌تر است. 🔗 ادامه متن @HOWZAVIAN
📌اتحاد هفت‌گانه (Sevenfold Alliance) ✍️ محمد ملک زاده اتحاد یا ائتلاف هفت‌گانه در اصطلاح روابط بین‌الملل اصطلاحی است که به لحاظ تاریخی در مورد تشکیلاتی متشکل از هفت حزب یا گروه از مجاهدان افغانی به کار می‌رود که در سال 1986م برای مبارزه با ارتش اشغالگر شوروی سابق و دولت دست نشانده وقت افغانستان اعلام موجودیت کرد. این هفت گروه عبارتند از: 1. جمعیت اسلامی افغانستان (از اقوام عمدتاً تاجیک به رهبری برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود) 2. حزب اسلامی شاخه‌ حکمتیار (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری گلبدین حکمتیار) 3. حزب اسلامی شاخه‌ خالص (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری یونس خالص) 4. اتحاد اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون با گرایش وهابی به رهبری عبدالرسول سیاف) 5. محاذ (جبهه) ملی اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون با گرایش صوفی ‌گری به رهبری پیر سیداحمد گیلانی) 6. جبهه‌ ملی نجات افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری صبغت‌الله مجددی) 7. حرکت انقلاب اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری مولوی محمدنبی محمدی). افغانستان از جمله کشورهای اسلامی است که در طول سالیان مدید محل تاخت و تاز و تجاوزات قدرتهای استعماری بوده است. این قدرتها با سوء استفاده از وجود اقوام و گروههای مختلف در این کشور و دامن زدن به اختلافات، همواره موجب گسترش بحران و ناامنی در این کشور بوده‌اند. در جنگ شوروی، افغانستان به مدت ۹ سال (از دی ۱۳۵۸ش تا دی ۱۳۶۷ش) درگیر اشغال نظامیان اتحاد جماهیر شوروی بود که برای پشتیبانی از دولت کمونیست جمهوری دموکراتیک افغانستان وارد این کشور شده بودند. نبردهای این گروه‌های هفتگانه منجر به خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ و سرنگونی حکومت دست نشانده افغانستان در سال ۱۹۹۲ (1371ش) شد. پس از آن به دلیل به توافق نرسیدن گروه‌های مجاهدین بر سر تقسیم قدرت، و دخالت نیروهای بیگانه در این کشور، جنگ داخلی افغانستان آغاز شد که تا زمان حال کمابیش ادامه یافته است. جمهوری اسلامی همواره ضمن مخالف با دخالت نیروهای بیگانه در افغانستان، خواستار مشارکت همه اقوام و گروه ها در اداره این کشور بوده است. آیت الله خامنه ای در ۱۸ خرداد ۱۳۶۸در دیدار جمعى از رهبران اتّحاد هفت‌گانه مجاهدین افغانستان، ضمن تاکید بر این سیاست بر حمایت جمهوری اسلامی از مجاهدین و ملت افغانستان برای در دست گرفتن سرنوشت خویش تاکید نمودند. @HOWZAVIAN
💠 شهادت قلم ✍️سید عبدالله هاشمی ❇️ ازشهید نوشتن، کاری است بزرگ اما بزرگتر ازآن شهادت قلم است. قلم گاهی ازشهید مینویسد اما خود را میبیند و خود را می نویسد. تمام مقدرات نیکوی یک جامعه، زمانی رقم میخورد، که صاحبان فکر و قلم اهل شهادت باشند. همچون شهید خود نگاری نکنند بلکه فدا شدن خود را برصفحه روزگارنقش زنند.اندیشه ای که بردل صفحه ای نقش میزند،فریاد انانیت سرندهد واهل معنی را به خود مشغول نسازد؛ بلکه فنای خود وتجلی حق بودن را سردهد.اگر قلمی اهل شهود نباشد چه بنویسد جزتاریکی های درون خویش واگر اهل شهود باشد،جز نور چه بنویسد! ❇️ اینجا جنس مرکب با خون شهید یکی خواهد شد و اینجا گاهی مرکب برخون برتری دارد. اگر گفته اند مداد علماء ازخون شهید بالاتراست، قلمی است که حق نگاری میکند نه خود نگاری ❇️ آن مرکبی درسنجه انصاف، برخون شهید برتری دارد که خود نویس نباشد. سیروسلوک قلم درهمین است که قبله قلم را به سوی معبود متوجه کنیم «فول وجهک شطرالمسجدالحرام» ❇️ اگر قلمی حق را بنویسد وجزحق در درون خود مطلوبی نداشته باشد ،این قلم شهید است وبدون شک مرکب او همچون خون شهید است ،هرچند قرمز نباشد. ❇️ آوینی نیزنگاشته های خود را اگر سوزاند، چون خود نگاری بوده است.او خود را سوزاند تا قلمش به مقام شهادت برسد. همین او را سید شهیدان اهل قلم ساخت و همین راز ماندگاری او و صدا و قلمش شده است. @HOWZAVIAN
🔅 روز بهت مسیحیان نجران ✍️ علیرضا مکتبدار در طول تاریخِ ادیان، حق مدعیان فراوانی داشته و هیچ گروه و یا فردی خود را در جبهه باطل نمی انگاشته است. پیروان هر دین که همواره داعیه حق مداری داشته اند،‌ برای اثبات حقانیت خود از دست یازیدن به هیچ وسیله ای دریغ ننموده اند. گاه از برهان قاطع بهره برده و گاه از شمشیر آخته، گاه با گفتگو بر مدار منطق، خصم را مُجاب و گاه با سوزش شمشیر مشکل را علاج ساخته اند. و البته گاه که نه زبان منطق کارگر است و نه حوالت کردن به تیزی شمشیر به مصلحت، نه اژدر شدن عصای موسی چاره ساز است و نه غرقه شدن فرعون در اعماق آبها، طرفین از رهگذر «مباهله» به اثبات حقانیت خود پرداخته اند. مباهله نفرین طرفینی است؛ دو طرفی که هر یک خود را بر حق و دیگری را بر مدار باطل می شمارد. هر یک از دو طرف دیگری را به عذاب خداوند حوالت می دهد تا حقانیت خود را اثبات کند. رویداد مهم مباهله پیش از واقعه سِتُرگ غدیر، در سال نهم هجری رقم خورد. پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از تثبیت پایه های حکومت نوپای خود،‌ با سران حکومتهای معاصر خویش نامه نگاری کرد و آنان را به پذیرش دعوتش فراخواند. نامه ای نیز خطاب به اسقف نجران املا فرمود و از مسیحیان نجران خواست که به اسلام بگروند. آنان چون خود را بر حق می دانستند،‌ حاضر به پذیرش دعوت پیامبر نشدند اما تصمیم گرفتند گروهی از بزرگان خود را نزد پیامبر فرستاده تا با ایشان سخن نموده، درباره حقانیت ادعای او کنکاش نمایند. هیات ده نفره نجرانیان در مسجد مدینه با پیامبر گفتگو کردند اما چون دو طرف بر حقانیت خویش اصرار داشتند،‌ بنا را بر مباهله گذاردند و بنا شد فردای آن روز در محلی معین برای مباهله با یکدیگر ملاقات نمایند. روز موعود فرا رسید. پیامبر اکرم (ص) چون خورشیدی درخشان که ماهِ روی علی علیه السلام از پرتوش نور می گرفت و فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیهما السلام همچون ستاره هایی درخشان آن دو را همراهی می کردند،‌ در میعادگاه حضور یافتند. زمین زیر گامهای استوار این پنج تن بی تابی می کرد و بر خود می بالید. فرشتگان بالهای خود را بر سر آنان افکنده بودند. در آسمان غوغایی بر پا بود. گویی نفس فرشتگان در سینه بند آمده بود! پیامبر به حالت زانو بر زمین نشست و خود را برای مباهله آماده ساخت. چون چشم مسیحیان نجران از دور به سیمای درخشان و معصوم آنان افتاد یکی از آن میان پرسید: اینان کیانند که با محمد همراهند؟ و پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست. آن مسیحی تا این پاسخ را شنید گفت: خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. یکی از او پرسید: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود با عزیز‌ترین افرادش نمی‌آمد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. و در نقلی دیگر آمده است که وی گفت: من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. و بدین سان مسیحیان نجران سپرهای دفاعی خود را فرونهادند و در مقابل عظمت شخصیت الهی و ملکوتی اهل بیت علیهم السلام سر تعظیم فرود آوردند. و اینگونه بود که مباهله بر ستیغ تاریخ جاودانه شد. مباهله سندی است محکم بر حقانیت ولایت علی علیه السلام که در سال دهم هجرت در واقعه غدیر خم،‌ پیامبر گرامی اسلام بر آن تأکیدی چندباره داشت. @HOWZAVIAN
. 💠 تصاویر 👆و عناوین برتر 👇گعده دهم نویسندگان حوزوی 🔹استاد مرتضی رجایی در دهمین گعده یادداشت‌خوانی: ⁉️ آیا نویسندگی روش دارد یا خیر؟ 🌱 روش ندارد. نویسندگی فرمول و قاعده ندارد که بخواهیم بر اساس آن بگوییم از اینجا شروع کن و تا آنجا برو. 🍃نویسندگی یک موهبت الهی است، یک ذوق است، یک علاقه شخصی است. از غالب نویسنده‌ها وقتی می‌پرسید کی نویسنده شدی؟ می‌گویند نمی‌دانیم، یادم نیست. ⚡️از بیشتر نویسنده‌ها وقتی می‌پرسید، چه مسیری را طی کردی؟ می‌گویند نمی‌دانیم فقط نوشتیم و نوشتیم. من اصلا قصد نداشتم نویسنده بشوم. 🌾یا این که بسیاری از جاها استاد خودش به استادی و مهارت تدریس رسیده است؛ اما نمی‌تواند شاگرد را ببرد، چون روش در میان نیست؛ روش‌ها گاهی شخصی و جوششی است. ☝️اجازه بدهید یک بار دیگر این سؤال را بپرسیم که نویسندگی روش دارد که با استفاده از آن بتوانیم نویسنده شویم؟ ✍️ بله روش دارد، می‌شود روش‌هایی را طراحی کرد به عنوان نقشه راه، برای کسانی که علاقه دارند و بتوانند گام به گام جلو بروند و نویسنده شوند. 🔎حال اینکه پاسخ اول با دوم در تناقض است یا خیر؟! بحث مفصلی را می‌طلبد که می‌گذریم. فقط باید بدانیم روش‌شناسی در همه حیطه‌ها مطرح است. ادامه دارد... @HOWZAVIAN
. 🌴 "پاسخ کامل استاد هاشمی همدانی به شبهه افکنی عابدینی علیه حجاب" در نشریه پرتو https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔆 به همت معاونت هنر و رسانه دفتر تبلیغات و کانون مدادالفضلاء 💠 یازدهمین محفل یادداشت‌خوانی نویسندگان حوزوی برگزار می‌شود 💠 . 🔹برنامه‌ها: ✔️ بررسی یک یادداشت شاخص در هفته ای که گذشت ✔️ یادداشت‌خوانی نویسندگان و نقد و نظر استاد و حاضران ✔️ ارائه تکنیک‌های مهم یادداشت‌نویسی مطبوعاتی 🔸چهارشنبه ۵ مرداد، ساعت: 17:30 تا 19:30 مکان: خیابان شهدا(صفائیه)، نبش کوچه 17 ساختمان هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، طبقه همکف، سالن جلسات. @HOWZAVIAN
جایگزین گشت ارشاد چیست؟ ✍عبدا... گنجی حجاب که به‌خودی‌خود یک مسئله فرهنگی- اعتقادی است، نباید به امر سیاسی تبدیل شود و کم‌کم اصل هنجارشکنی به حاشیه برود و منازعه بین اسلام‌گرایان و براندازان سکولار جایگزین آن شود. حقیقت این است که گشت ارشاد با بدحجابی به‌معنی عرفی آن کاری ندارد و اصلا مثال کلیشه‌شده «2تارمو» محل منازعه نیست که اگر بود باید پلیس به 15 تا 20میلیون خانم تذکر می‌داد و برخورد می‌کرد. آنچه پنهان می‌ماند اینکه جامعه‌ هدف گشت ارشاد بدحجابی عرفی-تربیتی نیست، بلکه چند دسته هستند که شاخک‌های گشت ارشاد را حساس کرده‌اند که عمل آنان فراتر از ناهنجاری‌های عرفی است. «سیالیّت جنسیتی» یکی از این موارد است. دختری که پسرانه بیرون می‌آید تا جلب‌توجه کند، پسرگونه باشد، کلاه و شلوارک و... دوم گروهی هستند که لباس راحتی درون منزل و بیرون آنها خیلی متفاوت نیست و حداقل‌ها را هم رعایت نمی‌کنند. سوم کسانی هستند که بدحجابی آنان امری عرفی-تربیتی و فرهنگی نیست که عناد می‌ورزند و همزمان برای تقابل با پلیس سناریو می‌چینند که دوربین و جیغ 2 عنصر این سناریو است. پلیس هم از عواقب جنگ روانی هر برخورد آگاه است اما حقیقت این است که زمانی پلیس وارد میدان دستگیری یا برخورد می‌شود که 3دسته ذکر‌شده درصدد شکستن اقتدار آن برمی‌آیند و طبیعی است که پلیس درصدد اثبات اقتدار خود برمی‌آید که البته بعضا اجتهاد در صحنه از جهت روش مواجهه مشکل‌ساز می‌شود. هیچ نظرسنجی در کشور نداریم که بالای 70درصد مردم طرفدار حجاب نباشند اما درعین‌حال برخورد قهری با اقلیت ساختارشکن را نمی‌پسندند. شاید صدها جلسه برای اینکه چه کنیم در سال‌های متمادی تشکیل شده است. برخی بر این باورند که فرهنگ لذت‌گرای غرب پیش‌رونده است و انقلاب اسلامی فقط در آن اختلال ایجاد کرد، اما هستند دیگرانی که حجاب را فقط امری شرعی نمی‌دانند بلکه آن‌را مانند زبان، مذهب و جغرافیا جزو هویت ایرانیان می‌‌دانند که عده‌ای چوب حراج به آن زده‌اند. با این حال مواجهه با حجاب سطح کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد و برخورد قهری نباید روش اول باشد. کار فرهنگی همراه با خون‌دل است و البته میوه‌های آن هم دیررس است. اما باید چه کرد؟ 1-هنر از اساسی‌ترین روش‌های حل مسئله حجاب است. آنچه با هنر آمیخته شود، ماندگار می‌شود. هنر فاخر الگوبخش و جذاب است. این حجاب تقریبا در سیما و سینمای ما غریب است. هنر الگو‌بخش، اصل اساسی است. 2-آموزش و پرورش رکن تربیتی کشور ماست. اگر معلمانی همتراز با فرهنگ ایرانی-اسلامی سکاندار تربیت باشند، اثر شخص معلم بی‌نظیر است. محیط مدرسه و دانشگاه، محتوا، ضوابط و تشکل همه 10‌درصد و معلم و استاد 90درصد تأثیرگذاری تربیتی دارند. جمهوری اسلامی هنوز منزلتی که بهترین و مؤمن‌ترین جوانان این کشور به آموزش و پرورش سرازیر شوند، ایجاد نکرده است. معلم می‌تواند جامعه را سالم یا فاسد کند. 3- NGOهای مسلمان می‌توانند جایگزین روش‌های قهری شوند. این‌همه NGO در کشور باید به‌کار گرفته شود. مردم خود مسئله حجاب را به‌روش عاطفی در محله، محیط کار و... حل کنند. 4-تولیدات البسه بسیار مهم است. واقعیت این است که بازار لباس زنانه ما برای متدینین نیست. ممکن است گفته شود که تقاضا این است، پس تولیدکننده به‌سمت این نوع پوشش می‌رود. واقعیت اما این نیست که جوان مدلی را در ذهن دارد و در بازار به‌دنبال آن می‌گردد و می‌خرد بلکه «تقاضاسازی» در ویترین مغازه اتفاق می‌افتد. خیلی‌ها به‌دنبال مد می‌گردند نه اینکه مد ذهنی خود را به بازار خرید ببرند. آیا اصناف ما صرفا درآمد برایشان مسئله است و هویت و سالم‌سازی جامعه فرع آن است؟ 5-گفت‌وگو بخش فراموش‌شده مسئله حجاب در جامعه ماست. تقریبا نه در کرسی آزاداندیشی و نه در سیمای ما مشهود نیست. مبتذل‌پوشان هیچ دلیل منطقی و قابل ارائه ندارند. حرف اول و آخر آنان درباره چرایی پوشش و رفتار خود این است که «به شما ربطی ندارد. دوست دارم!» فراتر از این خلع سلاح هستند و گفت‌وگو دست طرف مقابل می‌افتد و می‌توان ده‌ها دلیل عقلی و نقلی و آسیب‌شناسانه را به میدان گفت‌وگو آورد و سخن گفت. بدون تردید اکثریت بدحجابان جامعه ما عفیف هستند. همین‌ها روز غدیر در خیابان ولیعصر بودند، فردا همین‌ها در جرگه عاشوراییان هستند، اما نقص دارند. این نقص فرهنگی را نباید سیاسی کرد. آن 3دسته که در بدو این نوشتار آورده شد، اقلیت بسیار کوچکی هستند که علاوه بر برخورد باید گفتمان غالب علیه آنان باشد و فضای عمومی را برای خود تنگ احساس کنند. مردم باید به میدان بیایند. حکومت باید جایش را به مردم بدهد. فرض کنیم اصلا نظام دینی مستقر نباشد. مگر مسلمانان نباید حجاب و امر به معروف را واجب بدانند و تکلیف «مثنی و فرادای» خود را انجام دهن د. این هدایت به امر خداست. اسم آن‌را تقابل و قطب‌بندی نگذارید. بسم‌الله.
سرمقاله روزنامه همشهری، امروز در گعده یادداشت‌خوانی به نقد و نظر گذاشته می شود. .....................................
par1085.pdf
8.92M
📌 عناوین برتر این هفته‌ی پرتو ✔️شکست ققنوس قلابی ✔️ پاسخ به شبهه افکنی علیه حجاب (پاسخ تفصیلی استاد غلامعباس هاشمی همدانی به شبهه‌افکنی عابدینی) ✔️ قدرت جهانی ایران در اوج تحریم‌ها ✔️ایران و تفاوت‌های آمریکا و روسیه ✔️ پهپاد ایرانی افتخار مسلمان‌ها @HOWZAVIAN
📌تحلیل مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا؛ 🔻 دوره‌های طولانی تحقیق ✍️ حبیب الله بابایی در آمریکا، دوره­های تحقیق طولانی است و نوعا ده سال طول می­کشد تا اثری مهم در موضوعی خاص از یک اندیشمند منتشر گردد. با اینکه چرخه علم در غرب بسیار سریع بوده و دارای تنوع فراوانی است و نقدهای علمی نیز بسیار آسان صورت می­گیرد، لیکن پروسه فکری اندیشمندان و محققان از کتابی به کتابی دیگر و از مرحله­ای به مرحله دیگر بسیار طولانی است. این حوصله علمی که نتیجه آن کیفیت بالا در تحقیق می‌باشد، در تدریس نیز وجود دارد،‌ به طوری که اساتید، در هفته بیش از یک کلاس برای دوره لیسانس و دوره دکترا نداشته و با دقت و حوصله به تدریس و پرورش دانشجو می­پردازند. @HOWZAVIAN