eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
439 ویدیو
169 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ به بهانه جام‌جهانی ✍️ احمد اولیایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🔸ورزش شویی (Sportswashing) یک اصطلاح سیاسی_ورزشی ست. این اصطلاح که معنای نفی دارد به معنای سوء استفاده از ورزش برای کسب شهرت، سرپوش گذاشتن بر رسوایی های سیاسی یا فساد و ... از طریق میزبانی یک رویداد ورزشی، کمک مالی به تیمها یا مشارکت ورزشی می باشد. اما شاید بتوان فارغ از جعل این واژه برای این معنای منفی، آن را برای یک هدف مثبت مجددا جعل کرد. ◀️با این فرض، ورزش شویی می تواند استفاده از ورزش برای حل مسأله اجتماعی تلقی شود. 🔹این روزها ایران شاهد دو اتفاق است؛ یکی اغتشاشاتی است که بنظر می رسد وحدت مردم، آرامش ملی و لذت را دچار خدشه کرده و دیگری جام جهانی قطر. 🔶بسیاری از اندیشمندان مانند بریتبرس و هریس (Breitbarth & Harris) معتقدند فوتبال می تواند عاملی در ارتقای ارزشهای اجتماعی و کاهش تنش های اجتماعی باشد. فوتبال همان زبان مشترک است که فهم مشترک نیز به همراه دارد و جام جهانی اکنون به عنوان بزرگترین و مهم ترین رویداد فوتبالی جهان که شاهد صدها فوتبالیست و دست اندرکار و میلیون ها هوادار است این اشتراک زبانی و فهمی را را به اوج رسانده. هوادار که هم فوتبال بدان نیاز دارد و هم جامعه. 🔹از طرف دیگر بازی های ایران با دو دشمن سیاسی خود یعنی آمریکا و انگلیس بسیار حیثیتی و دارای چاشنی هیجان است. هیجانی که اگر مدیریت شود حتی در صورت باخت هم وحدت آفرین است چرا که جنس فوتبال و مقوله هوادار این قابلیت را دارد که ایرانی ها را در یک مسابقه در کنار یکدیگر قرار دهد. ورزش شویی عامدانه اما برعکس یعنی با رویکرد مثبت، درینجا می تواند بهره برداری حداکثری برای حفظ انسجام اجتماعی باشد. 🔸البته من فوتبال را به عنوان ورزش قهرمانی محصول دولت مدرن می دانم اما پیش از خروج از دولت مدرن ، نمیتوان آن را حذف کرد مانند رسانه و فضای مجازی. پس باید حداکثر بهره را برد. @HOWZAVIAN
✍🏻 محمدعلی بهادری سخنی با آنان که با هدف بهبود وضعیت اقتصادی از آشوبگران حمایت می‌کنند فقط در قالب یک مثال نکته ای را یادآور می‌شوم چون مثال ابتدا موضوع را برای ذهن مخاطب ملموس می‌کند. آنهایی که می‌گویید ماشین شاسی داشته باشیم بهتر است یا وانت؟ داروهایمان تامین باشد یا نباشد؟ کالاهایمان ارزان باشد یا نباشد؟ بهبود وضعیت اقتصادی یا تحریم و تورم؟ شخصی را مثال می‌زنیم که هیچکدام از اینها را ندارد ولی خانه بزرگ ویلایی دارد با زن و دختران و اهل خانه اش زندگی می‌کند اگر به او گفته شود همه اینها را برایت تامین میکنیم ولی در مقابل خانه ویلایی ات را چند قسمت میکنیم و زن و دخترانت نیز در اختیارمان آیا او می‌پذیرد؟ دشمن با هزاران مکر و توطئه قصد تجزیه ایران عزیز را دارد و پس از آن به ناموس و جانمان نیز رحم نخواهد کرد... ✍🏻 بیتا سلیمیان به نظرم یه شبهه ای دراذهان هست باید روشنگری بشه .متاسفانه جوانهایی که فکر میکنند حجاب از سال ۱۳۵۷ هجری شمسی واجب شده براشون جا بندازید که از زمان پیغمبر اکرم ص که اسلام اورده شد حجاب برای بانوان واجب شد وربطی به مکان نداره که اینها فکر میکنند وسط نیویورک یا هر بلاد کفر دیگه ای هم بانوی مسلمان اعم از شیعه وسنی باید حجاب رعایت کند قانون خداست .دانا میفهمد ونادان درجهنم افکارش غوطه ور است. ✍🏻 طاهره سادات حسینی سردار دلم! این دخترکان نمی دانند پای در چه معرکه ای گذاشتند، بیا و به آنها بگو‌که این معرکه ، مهلکه ای خوفناک میشود ، تو که با چشم خویش ،اوضاع سوریه را دیده ای ، بیا و بگو‌که اگر این امنیت را دستخوش هوی و هوسشان قرار دهند ، زنان و دختران ایرانی هم مانند دختران سوری چوب حراج به عفتشان می خورد و کنیزی میشوند در بازار برده فروشان و به بهای اندکی زیرِ دستان مردان هوس باز جان میدهند، در این بازار زن ها را برهنه میکنند و یکی به طمع موهای افشان و دیگری به طمع چشمهای خمار و رنگی و وسمه کشیده و آن یکی به طمع قد بلند و اندام کشیده دختران ، انها را با چند دلار می خرند تا دنیا به کامشان شود وهوی و هوسشان فرو نشیند. ✍🏻 مریم جعفری برای تارموی زنی، چادرها کشیدن از سر زنان ... برای بوسیدن و خنده‌ی شهوانی آزادشان، مادری شد آخرین بوسه‌‌ روی پیشانی جوانش حسرت سالهای آینده‌‌اش... برای آغوش رایگانشان، آغوش پدرانی سرد شد، به سردی سنگ قبری برای فرزند... برای مختلط شدن سلف‌هاشان، خون‌ها درهم آمیخت، خون مادر و فرزندی زیر گلوله‌ی دشمن ... آزاد باشید که نوزادی جای شیر، گلویش پر خون شد ... آزاد باشید که زنان چهل روزست آزادی ندارند، بیش از چهل روزست از ترس اراذل وحشی چون شما هیچ کس آزادی ندارد، امنیت ندارد، حال خوش ندارد، اصلا زندگی ندارد...! نیروهای خدوم نظامی بدانید اگر بازهم مماشات کنید، باز هم گلوی بی‌گناهی گلوله باران می‌شود ، باز هم مادری بی فرزند و فرزندی بی‌پدر می‌شود ... @HOWZAVIAN
💢 گفتمانِ «خدا رو شکر به مردم نخورد» ✍️سلمان ایرانمنش در انجمن سواد رسانه طلاب نوشت: ⭕️این خبر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌پیچد: «نارنجک دست‌سازی که همراه یک اغتشاشگر بود در دست روحانی بسیجی منفجر می‌شود و به احتمال زیاد دستش به دلیل جراحت شدید قطع شود.» اما همه ماجرا این نیست؛ روحانی قصه‌‌ی ما پس از این که دستش را آسیب دیده و خونین می‌بیند همچنین نگرانی اطرافیان را، در دل حادثه این جمله را می‌گوید: «بچه‌ها! خدا رو شکر به مردم نخورد.» از یک روحانی جهادی همچون شیخ محمدتقی وکیل‌پور غیر از این هم نمی‌توان انتظار داشت.... خدا رو شکر به مردم نخورد. ⭕️ این کنشگری، محصول پیمانی است که طلاب عصر انقلاب اسلامی در حجره‌ها، در خلوت‌های شبانه، در مسیرهای راهیان نور با خدای خود و امامین انقلاب بسته‌اند، این سرشاری محبت و مردم‌خواهی، محصول گفتمانی است که هزار دشمن غربی و غربگرا و خواب‌آلود و خام‌آلود و ضدوطنی و ضددینی دارد؛ گفتمانی که از سر پویایی و سرزندگی، دشمنِ نافهم و خیره سر دارد، گفتمانِ «خدا رو شکر به مردم نخورد» است. ♨️ نقش طلبه جهادی، نقش پدر و مادری است که از فرط عشق به فرزند حاضر است به قیمت آرام و قرار فرزند، بلا به جان بخرد، عمامه‌اش در سیل گِل شود، یا عمامه‌پرانی چند جوان خام یا خائن را سکوت کند، یا علی‌وردی وار زیر شکنجه داعش وطنی جان دهد؛ اما پرچم را زمین نگذارد و به رهبر مردم اهانت نکند. این پیشگامی‌ها برای «خیر عمومی»، ادامه همان خط روشنی است که رهبر انقلاب نشان داده‌اند: «قم مادر انقلاب است.» 🛑 «خدارو شکر به مردم نخورد» را «شیخ محمدتقی» گفت و دیگران نوشتند. او می‌داند چرا شکر گفته، از سیره حضرت سیدالشهداء(ع) در آخرین لحظات عمرشان باخبر است؛ امام با بدنی خونین و اندوه عمیق از دست‌دادن عزیزان‌شان در گودال قتلگاه با خداوند متعال مناجات می‌کردند، مناجاتی مملو از معارف والای الهی و سراسر تسلیم و رضا. نه شكوه‌اى، نه بى تابى، نه اظهار عجز و ناتوانى، و نه ابراز يأس و ناخشنودى ابداً در آن ديده نمى‌شود. همه جا سخن از صبر و شكيبايى و رضا و تسليم در برابر قادر متعال است. ⭕️ حالِ امروز روحانیت چنین است که می‌بیند گروهی روش و راهِ باطلی را می‌پیمایند؛ اما آن خیرخواهی اجازه نمی‌دهد که دست از مردم شسته بشویند، اینان خود را مؤمن به کلام خداوند می دانند که به ختم رسل فرمود: «(ای رسول ما) تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی‌آورند هلاک سازی!» (شعرا / 3) ⭕️و امروز، روز امتحان روح ایمان و عشق روحانیت به مردم است، در سایه این ایمان، محبت و عشق نفوس به هم متمایل می‌شوند و فطرت حق‌جوی انسانی غبار فتنه و آشوب را کنار می‌زند و حق و حقیقت بیش از پیش نور می‌افشاند و تیرهای فتنه و تحریم و تحریف «به مردم نخواهد خورد.» @HOWZAVIAN 20:30 🔗 مصاحبه علی رضوانی با حجت الاسلام وکیل پور
🔴 دختر عمامه‌‌پران ✍️ وحید نجفی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی بعد از نماز صبح در خیابان‌های شهرک غرب مشغول راه رفتن بودم که احساس کردم سرنشینان یک خودرو، قصد آزار و اذیت دارند، به سمت کوچه رفتم و حواسم به پشت سر و متوجه صدای پا بودم، وقتی خوب نزدیک شد، یک‌دفعه برگشتم. مردی قوی‌هیکل و قمه به دست نبود، دختری کشف حجاب کرده بود. سلام کردم، گفت می‌خواهم عمامه‌ات را بندازم! عمامه را درآوردم و به او دادم و گفتم اگر خوشحال می‌شوی، برای تو! با تعجب گفت واقعاً می‌برم! گفتم ببر! بعد سرم را پایین انداختم و به مسیرم ادامه دادم. کمی جلوتر با ماشین سراغم آمدند و با احترام عمامه را پس دادند! این‌یک نمونه از ماجراهای عمامه‌پرانی بود که برای یکی از دوستان در همین چند روز گذشته رخ‌داده است. ماجراهایی که نظایرش قابل‌کشف است که ماجرا با نوعی از شوخی یا نصیحت ختم به خیر شده است! نه هتک حرمت صدق کرده، نه نیازی به دستگیری داشته؛ بلکه یک شیطنت بچه‌گانه به‌نوعی تنبه و تخلیه هیجان تبدیل‌شده است. البته برخی روحانیون درگیر شیطنتی قوی‌تر بوده‌اند که مجالی برای تنبه نیافته‌اند و ترجیح داده‌اند سرشان را به زیر بیندازند و مسیر را ادامه دهند که در این موارد هتاکی محقق شده و شاید بعد از دستگیری تنبه حاصل شود! یا حتی ترس از دستگیری، مجالی برای اندیشیدن بسازد و بعداً تنبه حاصل شود. اما برخی روحانیون ازنظر بنیه و موقعیت مجال داشته‌اند که درصحنه مچ فرد مترصد هتاکی را بگیرند! که در این موقعیت باید توجه کرد که: 1. بله در کنار بچه‌های بازیگوش یا جو زده، برخی آموزش‌دیده‌ها هستند، اما آن‌ها با قمه و اسلحه می‌آیند و قصدشان انداختن سر است نه عمامه! حتی اگر آموزش‌دیده‌ای نهایت قصدش انداختن عمامه باشد، بهتر است رهایش کنید و به مردم درصحنه یا پیگیری‌های بعدی بسپارید تا غرض آموزش‌دهنده‌ها محقق نشود. 2. عمامه مقدس است! اما نباید فلسفه تقدس اش را از یاد برد و به خود پارچه اصالت داد. عمامه مقدس است چون نماد دینی، رحمه للعالمین است! نماد سلوکی پیامبری است که متعرضان را با برخورد کریمانه ادب می‌کرد. پس حتی باید مراقبت کرد که مردم درصحنه، قاصد هتاکی را به شکل سخت متنبه نسازند! البته عده بسیاری از روحانیون در هیچ‌کدام از موقعیت‌های فوق نبوده‌اند چون ماجراهای این روزها، بیش از آنکه در واقعیت باشد در رسانه‌ها ساخته می‌شود؛ این طیف شاید در تمنای چنین موقعیتی باشند که یا ثواب بیشتری از مرارت‌های ترویج دین در کارنامه اعمالشان ثبت شود؛ یا آنکه بتوانند غفلت زده‌ای را بیدار کنند و هر آنچه هست، خوش به حال گروهی که راه رفتن او در خیابان‌های شهر نیز خیر دنیا و آخرت را دارد. @HOWZAVIAN
⁉️ کنشگری سیاسی نخبگان ایرانی در کدام جهان معرفتی شکل می‌گیرد؟ 🔍 پرونده «نخبه و اعتراض» در قم باز شد ✍️ دانیال بصیر، سردبیر پایگاه تحلیلی فکرت اهالی لغت، معنا و معادل «نخبه» را «برگزیده» دانستند. در ساحت اندیشه نیز به فردی برگزیده و نخبه گفته می‌شود که عقلانیت نظری و عملی‌اش مورد اقبال عمومی قرار گیرد. در واقع عناصر تبدیل‌شدن یک شخص به نخبه و تمایزش از سایر افراد، استعداد طبیعی و هوش سرشار، همت و تلاش و پشتکار، و هدایت و توفیق الهی است. آنچه جامعه از یک فرد نخبه انتظار دارد این است که در کنار اهمیت به «ارزش‌های معنوی»، ظرفیت شخصی خود را تبدیل به ظرفیت ملی کند و توانایی‌های خود را در جهت حل مسائل کشور قرار دهد. بنابراین فرد نخبه، علاوه بر خودسازی فردی و رعایت ادب و پرهیز از فحاشی و بدزبانی، بایستی دارای قدرت تفکر و بهره‌گیری از منطق استدلالی باشد. نخبه نباید ذهن و فکر خود را به آسانی در اختیار افراد، گروه‌ها و حتی رسانه‌ها قرار دهد که او را کانالیزه کنند. به همین دلیل، اگر محتوایی به دستش رسید را باید با نگاهی تحقیقانه و پرسشگرانه در چارچوب علمی قرار دهد. فضای نخبگانی، فضای نق‌زدن‌های عوامانه و هیجانی نیست؛ لودگی، خشونت و آدم‌کشی در قاموس فکری نخبه، جایی ندارد. اگر نخبه با پدیده و یا آسیب اجتماعی روبه‌رو شد، مسیر اعتراض و کنشگری اجتماعی وی، سمت و سوی علمی و مستدل دارد و نخبگان برای اعلام اعتراض به دیدگاه رقیب یا مخالف، میدان «گفت‌وگو» را برمی‌گزینند. نخبه جریان‌ساز است و سعی می‌کند با درنظرداشت اهداف و ارزش‌های جمعی، گفتمان‌سازی کند. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
. 📣 فرق دارد ✍️ فاطمه میری، عضو تحریریه بانو مجتهده امین فرق دارد، این بار فرق دارد، هزار بار بیشتر از قبل، بیش‌تر از همه‌ی جام‌جهانی‌ها. همان بازی‌هایی که برای‌شان دعا می‌کردیم، یا نه! اصلا نمی‌دانستیم که بازی داریم. وقتی با انگلیس و آمریکا هم‌گروه شدیم، گفتیم چه بازی‌هایی قرار است ببینیم، اما نمی‌دانستیم از دوماه قبلش، خدا دست به می‌زند و سره و ناسره از هم جدا می‌شوند. این‌بار نه فقط به عشق ایران که عشق هم هست، نه فقط سرود ملی، که هویت‌مان است و نه فقط برای پرچم، که از جان‌مان عزیزتراست، برای همه این‌ها و بعلاوه برای مظلومیت همه‌ی مردم ، که با اوج نجابت و صبوری، دنیا را آبرومند کرده‌اند و در مقابل دشمنانش، که با همه رذالت مقابل مردم ایستاده‌اند، دعا می‌کنیم. کاش بالاتر از نجابت کلمه‌ای پیدا می‌کردم و کاش ادب اجازه می‌داد پست‌تر از رذالت به کار ببرم برای دشمنانش. این‌بار با هم، هم‌صدای مادران بچه‌های تیم‌ملی، برای موفقیت بچه‌ها دعا می‌کنیم، دعا برای سربلندی همه بچه‌ها از طوفان فتنه‌ها، هر‌چه در توان داریم بگذاریم برای سیل بر عزیزترین خلق خدا و خاندانش. برای عبور از گذرگاه فتنه‌ها و رسیدن به هم‌دلی هر‌چه بیشتر و بهتر. پس بسم‌الله ... @HOWZAVIAN
📌 بالندگی عقلانیت در گام دوم انقلاب اسلامی 1. هر حرکت اجتماعی بر نوعی از عقلانیت و نظم محاسباتی استوار است که به انتخابها، تصمیمات و کنش‌های کنشگران به عنوان مسئول اجتماعی معنا، جهت و نظم دهد. 2. عقلانیت دارای دو لایه است: ثابت و متغیر. 3. جنبه ثابت عقلانیت همان زیرساختهای بینشی و آرمانی است که عقل و حکمت عهده دار آن است و بر بنیادی نظری و فلسفی استوار است. 4. جنبه متغیر عقلانیت به امکانها و موقعیتهای تاریخی و شرایط اجتماعی زندگی انسان وابسته است و ناظر به موقف حرکت انسان در مسیر صیرورت و تحول است. 5. عقلانیت به جهت لایه متغیر، مقوله ای سیال و در حال تحول و تکامل است و بسته به کسب تجربه ها و دانش های انسان انضمامی و در نسبت با شرایط پیرامونی و موقعیتهای ممکن نیازمند باز خوانی و بازسازی دوباره است که امکان بالندگی و پویایی تصمیمات و کنش های سرنوشت ساز اجتماع را فراهم سازد. 6. انقلاب اسلامی ایران به مثابه یک موجود زنده و در حال حرکت و پویایی، از چنین عقلانیتی برخوردار بوده است و براساس همین عقلانیت به پیشرفت ها و توانمندیهای مختلفی دست پیدا کرده است. 7. اما این پیشرفت‌ها و توانمندی‌ها به معنای بی نیازی از بازخوانی و بازسازی دوباره عقلانیت اسلامی در نسبت با چله دوم و آینده پیش رو نیست. چرا که پس از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی امروزه جهان وارد موقعیت و شرایط جدیدی شده است و عناصر دانشی و فناوری های نوین اجتماعی وارد معادلات جهانی شده است و نظم فعلی جهان در آستانه فروپاشی و شکل گیری نظم جدیدی است. مشارکت در ایجاد نظم نوین جهانی نیازمند بازخوانیو بازسازی عقلانیت انقلاب اسلامی در نسبت به نظم نوین جهانی است. ✍ امتداد حکمت و فلسفه @HOWZAVIAN
⚽️ آقا طاهر! فوتبال برنده بشیم! 📒روایت حال خوب کن! ✍ محدثه قاسم‌پور صبح آخرین روز آبان ۱۴۰۱، اطراف امام‌زاده طاهر کرج، کاری داشتم. دلتنگ گوهرشاد باشی و گنبد فیروزه‌ای امام‌زاده برایت چشمک بزند، چکار می‌کنی؟ من‌ هم زیارت را انتخاب کردم. جلوی ورودی، بند کفشم را باز کردم. کبوتری آرام آرام دور زائرها چرخید و روی جاکفشی نشست. اذن دخول خواندم. صدای خنده‌ی چند تا بچه نظرم را جلب کرد. دوست داشتم اذن دخول زودتر داده شود تا دلیل خنده‌ی بلند بچه‌ها را بفهمم. امان از این کنجکاوی نویسنده جماعت که زیارت و غیر زیارت سرش نمی‌شود. به سلام آخر رسیدم: السلام علیک یا طاهر بن الزین العابدین (علیه‌السلام). صدای خنده بلندتر شد‌. با سرعت نور، اذن دخول را تمام کردم به خیال اینکه نواده‌ی سیدالساجدین اذن داده، از درهای چوبی و شیشه‌های رنگی رنگی گذشتم. دهانم باز مانده بود. پنج، شش تا بچه‌ی مهد کودکی دور ضریح می‌چرخیدند و از کول امام‌زاده بالا می‌رفتند. صدای خنده‌شان کل امام‌زاده را پر کرده بود. لبخندی زدم خداروشکر کردم که حاج خانمی داخل امام‌زاده نیست که جلوی عیش بچه‌ها را بگیرد. گوشه‌‌ای به مرمرهای سبز تکیه‌ دادم و به تماشای بچه‌ها ایستادم. نرگس با روپوش صورتی از مشبک‌های ضریح بالا رفته بود. پاهایش را داخل مشبک کرده بود و دستش را به ضریح گرفته بود. صدای بچه‌گانه‌اش را شنیدم که گفت؛ (آقا طاهر فوتبال برنده بشیم!) بقیه‌ی بچه‌های مهدکودک کنار ضریح ایستادند، مربی مهد برای پیروزی تیم‌ملی فوتبال صلواتی گرفت و بچه‌ها پشت‌سرش صلوات را با عجل فرجهم تکرار کردند . خانم مربی که نشست بچه‌ها کنارش نشستند. کوله‌پشتی‌های آبی و صورتی‌شان را روی زمین گذاشتند. خانم مربی از نرگس برای پیشنهاد خوبش تشکر کرد. امام‌زاده آمدن و دعا پیشنهاد نرگس بود. کاش خانم مربی به نرگس می‌گفت چه پیروز شویم چه نه ما پیروزیم. @HOWZAVIAN
روایت خواندنی «سیدمحمود رضوی» از خانهٔ استیجاری ساده‌ای که به عظمت جماران بود ▪️روح الله فرزند روح الله 🔹اول: ۱۲ آبان، شهرک امیرالمومنین کمالشهر کرج، از حوزه بسیج روی موبایلش تماس گرفتند، بسیجی بود اما شغلش کارگری روزمزد کنار گچکار بود، به او خبر دادند عده‌ای آزادراه را شلوغ کرده و دو طرف اتوبان را بسته اند، از خیر کار گذشت و برای امنیت مردم با دست خالی همراه دوستانش به میدان رفت، ساعتی بعد تصاویرش خبر اول خبرگزاری‌های کشور بود، ظاهرا امنیت کرج خون میخواست و فرزند بیست و چند ساله حضرت روح الله برای آرمان‌های انقلاب روح الله، جانش را تقدیم کرد. 🔹دوم: تصاویری منتشر شد، هر کدام پیامی داشت، پیام‌های از جنس صلابت مادری که بر پیکر پسر اشک نریخت و پدری که برای پسر جامه‌ی سیاه بر تن‌ نکرد، اولین چیزی که میتوانست به ذهن متبادر شود این بود، احتمالا اینها هم از خودشان هستند، از خانواده های حکومت! اما تصاویر بعدی پیام دیگری داشت، آری این‌ها از خودشان بودند! تصویر خانه‌ای محقر، خانه‌ای شبیه خانه‌های حاشیه شهر، ساده،، بی ریا، خانه‌ی پدر روح الله بود. آری اینها از خودشان بودند، از خود لشکریان حضرت روح الله و فدائیان سیدعلی ، از همان جنس دفاع مقدس... 🔗 متن کامل در صفحه‌ی یادداشت‌خوانی @HOWZAVIAN
دعای مادر به طاق آسمان می‌خورد و اجابت می‌شود، مثل زیر طاقی طارمی... ✍️ محمدجوادمحمودی ................................................... بازیکن یکِ یک امروز آقای مهدی طارمی تشکر تشکر⚽️ و دعای مادر اینگونه آدم را پشتیبانی می‌کند. پس بیشتر هوای مادران‌تان را داشته باشید. ما زیر دِین مادرانیم... ✍ مرضیه رمضان‌قاسم @HOWZAVIAN
. مهم انگلیسه 😊 👆گفت‌و‌گوی یکی از کاربران محترم با مدیر نویسندگان حوزوی ❓پرسش خوبی بود😊 @HOWZAVIAN
. 🔻 سیاست؛ پدرسوختگی یا کسب فضیلت کانت ساندیس خور نبود! دست بر قضا جیره‌خور نظام هم نبود و کارت اعضا فعال بسیج هم نداشت؛ اما معتقد بود سیاست و دین جوری در هم تنیده‌اند که امکان جدایی ندارند. ✍ طیبه فرید تا قبل از اینکه ماکیاولی برای توجیه عملکرد دولتمردان معاصرش برای واژه ی سیاست جعل معنا بکند و جوری پای قدرت را به سیاست باز کند که دیگر اثری از سیاست به معنای کسب فضیلت باقی نماند ،سیاست امر محترمی بود !آنروزها کسی نمی گفت سیاست پلید و کثیف است!پدر و مادر ندارد! خواهر و برادر هم .... ماکیاولی توی خوابش هم نمی دید که امروز زن همسایه‌ی ما که باستان‌شناسی خوانده حرف‌های او را اینقدر مو به مو تکرار کند! اینکه سیاست خیلی ترسناک است! زن باستان‌شناس همسایه می گفت: چه معنی می‌دهد مُلّا سیاسی باشد، ملّا باید برود سر درس و بحثش، برود کنج مسجد به عبادتش برسد! حکومت افتاده دست ملّاها که کار به اینجا رسیده! حتم دارم خانم همساده واقعا معتقد بود سیاست خیلی پلید است و همه ی این اتفاق‌های بد این روزها را از چشم بی پدر و مادری سیاست می دید!سیاستی که دست ملّاهاست! اما تحلیل خانم همسایه هوشمندانه نبود!شاهدش هم حرف‌های امانوئل کانت و ژان ژاک روسو!... گفتم کانت چون همیشه مرغ همسایه غاز است!وگرنه ازین حرف ها بهتر و درست‌ترش را مدّرس شهید خودمان زده بود... 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
بعد از شهادت رئیسعلی دلواری به دستور انگلیسی‌ها، دو تا گل توی بغض‌ بوشهری‌ها گیر کرده بود 😔 دیشب اون دو گل رو زدند 😊 @HOWZAVIAN
🏃🏿‍♂️چند نکته آخوندی درباره بازی ایران و انگلیس ✍️ علی مهدیان 🔺در شروع بازی، پخش سرود انگلستان و تکرار با هیجان آن توسط انگلیسی ها و بعد پخش سرود ایران و سکوت چهره های مهم تیم ملی ما دل خیلی ها را سوزاند. کسانی مثل خود بیرانوند، بیرانوند کسی است که جمله «چطوری کریس» او فریاد پر صلابتی بود بر همه خودحقیرپندارها که فوتبال هم برایشان بهانه بی هویتی و تحقیر است. اما او هم حتی سکوت کرده بود. چرا؟ مربی پرتغالی ما از نکته دردآوری پرده برداشت و آن تهدیدهای مکرر اعضای تیم ملی به قتل. فشارهایی که قوم زامبی بر تیم ما وارد کردند. خوب که چی؟ 🔺تیم فوتبال قبل از رفتن به بازی جام جهانی، در یک جنگ رسانه ای جدی وارد شد. همه اعضا رفتند و رسما با رییس جمهور ایران دیدار کردند و با او عکس یادگاری گرفتند. معنای این رفتار کاملا روشن بود. آنهم وسط همه این بازی مسخره سلبریتی ها و ورزشکاران. 🔺باز به عقب تر اگر برویم، قصه فدراسیون فوتبال و ورود ناگهانی علی کریمی برای قرار گرفتن در نقش بسیار مهم سکانداری فوتبال را هم در نظر بگیرید. (مشکل ساختار انتخاب مدیر و قوانین مدیریت فوتبال هم که تحت نظر حکمرانی جهانی است زیر ساخت نفوذ او را فراهم میکرد) او همان علی کریمی بود که چهره واقعی اش را بعد از این هویدا کرد. ظاهرا متوجه شده بود که دستش رو شده یا هر چه اما به هر حال از نفوذش ناامید شد . بماند. 🔺ماجرای مهدی طارمی و جمله طلایی مادرش که کل داستان فوتبال پسرش را به شهدای شاهچراغ متصل کرد هم در نوع خود مهم و ویژه بود. اینها شد که عملا صف بندی مقابل تیم فوتبال ایران جدی شد. کار به تهدید کشید. این بار فقط تهدید جایگاه اجتماعی و امثالهم نبود، بلکه همه انواع تهدید بود آن طور که اشاره کردند. 🔺خوب حالا نکته آخوندی اش چه شد؟ خیلی ها متوجه شدند که مصدومیت بیرانوند که باعث شد شیرازه تیم به لحاظ روحی بپاشد. وضعف جدی در دروازه برای تیمی بسازد که بنا داشت دفاعی باز کند، نه کار صهیونیست بود نه انگلیس نه دشمنان داخلی و خارجی. این را کسی محاسبه نکرده بود. این واقعه چرا اتفاق افتاد؟ حتما اگر چنین نمیشد با گلهای بسیار کمتری شکست میخوردیم. این شکست طعمی تحقیر آمیز داشت. چرا طارمی باید دو گل بزند؟ این چراها هم تفسیرهای فوتبالی دارد هم تفسیرهای باطنی تری. دین به ما آموخته به این تفسیرها و قواعد هم توجه کنید. این واقعه فقط برای تیم ما رخ نداده بلکه برای کل مردم ایران و هویت ملیشان و پیش چشم آنها رخ داده، معنای آن برای مردم ایران چه بوده؟ 🔺 تفسیرهای حدسی احتمالی و فرضیه ای را کار ندارم. نکته ای را از باب قواعد میخواهم بگویم و تمام. بر اساس سنت های الهی وقتی یک شرایط سخت و مشکلات و پیش آمدهایی ناخواسته برای یک هویت مومن و الهی پیش میآید، چه فرد چه جامعه، معنایش آن است که زمان رشد و کیفی تر شدن فرارسیده. خدای متعال میخواهد توی کیفی، توی رشد کرده، توی جد،ی توی اهل حرکت، رشد کیفی تری پیدا کنی. خالص تر و ناب تر شوی تا جواب بگیری. برای به نتیجه رسیدن نیاز به رشد جدی تری داری. تیم ملی ایران و کل ایران باید متوجه باشد، در شرایطی است که نیاز به یک رشد جدی تر دارد. عزت و ذلت دست خدا است و برای پیروزی نیاز به یک قوت روحی جدی تری داریم. 🔺من به «چشم آوردن دعای مادر مهدی طارمی» را در کنار «ضربه برنامه ریزی نشده به دروازبان عزیز ایران و تاثیرش در شکست پر گلمان» را نشان دهنده یک نکته میدانم. نکته ای نه فقط به تیم فوتبال بلکه به کل مردم ایران، برای پیروزی باید کیفی تر شوید. خوبید اما بیشتر از این باید خوب شوید و زمانه امروز برای این رشد کیفی ملی مهیا شده است. همه اتفاقات این روزها دارند همه ما را به سمت یک بلوغ جدی تر فرامیخوانند. 🔺از این منظر نگاه کنید ببینید خون شهدای شاه «چراغ» و همه شهدای امنیت و خوبان ما دارد با قلب و روح همه طیفهای اجتماعی ما چه میکند، بله ریزش و بدتر شدن هم برای عده ای هست اما عمده کشور و نوجوانانش خیلی جدی تر شده اند، این را با همه وجود میتوانیم احساس کنیم. من امیدوارم با این توضیحات این بازی بتواند مقدمه پیروزی ما بر تیم آمریکا باشد. و از آن مهمتر و اساسی تر کمک به حرکت و جدیت بیشتر هویت ملی و انقلابی ما کند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♦️ دستمال‌های کثیف ✍️ محمدجواد نیکزاد، نویسنده حوزوی روزهای ابتدایی اغتشاشات در ایران، یه فایل صوتی از سالومه خانم منتشر شد که می‌خواست پتهٔ مسیح علینژاد رو روی آب بریزه و به قول خودش نشون بده که مسیح چه کثافتی هست و واسه یک مشت دلار، صد تا ملق می‌زنه. حالا هم که گفتگوی رعنا رحیم پور و مادرش، تشت رسوایی دست اندرکاران اینترنشنال رو روی زمین انداخته... 🔗 کامل در فیلم 👆 @HOWZAVIAN
✔️ بازتاب آثار نویسندگان حوزوی در مطبوعات 🖌انتشار دو یادداشت از نویسندگان فرهیخته حوزه👇 🔻دختر عمامه‌‌پران ✍️ وحید نجفی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی 🔗 متن کامل در روزنامه سراسری سراج ............................................................. طنز نوشت؛ 🔻4 درس زندگی با پاورقی اضافه ✍️ سمیه رستمی، طنزنویس حوزوی 🔗 متن کامل در روزنامه سراسری سراج @HOWZAVIAN در حوزه؛ دغدغه‌ای است که ما را کنار هم آورده است. متأسفانه مخاطبان دین و دینداری از قلم نویسندگان حوزوی محرومند.
🔆 ایران یا انقلاب اسلامی؟ مسأله این است؟! ✍️ سید محمدحسین میرحبیب الله اگر نگاهی به تاریخ معاصر ایران بیندازیم، به این مسأله پی می بریم که این کشور همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین مناطق دنیا مورد توجه قدرت‌های بزرگ بوده است. از زمان صفویه به بعد که تقریبا دولت‌های مدرن شکل گرفته بودند، این کشور کانون تحولات و اتفاقاتی در درون خود بوده است که بی‌تأثیر از قدرت‌های خارجی نبوده. اما برای فهم شرایط کنونی کشور، باید این مسأله را دانست که تنها حکومتی که در این سال‌ها به دنبال استقلال و حفظ کیان ایران بوده، جمهوری اسلامی است. به عنوان مثال تنها جنگی که در آن(در طول تاریخ ایران) حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفت، در این زمان بوده است، که مدیون خون هزاران شهید خفته در قبرستان های این کشور حتی در روستاها است. پس ما فارق از هر عقیده ی سیاسی، نباید آن شرایط را فراموش کنیم، و بدانیم که روزهای سخت تر از این را نیز پشت سر گذاشته‌ایم. از نظر نگارنده،امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که دشمنان این آب و خاک تنها به دنبال ساقط کردن رژیم جمهوری اسلامی نیستند، بلکه به دنبال ماهیت ایرانند و ایران را فارغ از استقلال، غیر قدرتمند و ناتوان می‌خواهند. به تعبیر مقام معظم رهبری، امروز نیز جنگ است؛ اما از نوع اقتصادی. آیا کسی در هنگام جنگ، به نیروهای خودی شلیک می‌کند؟! امروز وظیفه‌ی همه‌ی ما، از هر نژاد و قوم و مذهبی، از هر دسته‌بندی سیاسی، حفظ وحدت و یکپارچگی و کمک به یکدیگر است، تا بتوانیم آبروی کشور و انقلاب عزیزمان را حفظ کنیم، و از این پیچ تاریخی به سلامت عبور کنیم، گرچه سختی‌هایی در راه باشد. @HOWZAVIAN
💢 مدرنیته و اغتشاشاتسیدجواد محمدزاده، استاد حوزه و دانشگاه پاییز برگ ریزان در زمینی که انسان ها در آن زندگی می کنند با ظهور مدرنیته؛ چندین سال است که آغاز شده است و خبری از بهار و تابستان نیست! هرچه هست، انسان ها را به درون خمره مدرنیته می کشاند و قناری تحویل جامعه می دهد. انسان مدرن هر چه از عادات، سنت ها، آداب و رسوم که در گذشته خویش می بیند را می درد، خرد می کند،‌له می کند، تکه تکه می کند، نابود می سازد تا شیک و مجلسی باشد. اسب و الاغ و قاطر کجاست؟ بیل و کلنگ و داس و درفش چیست؟ مترو و هواپیما و فضاپیما و موشک و قاره پیما ها؛ چشم انسان امروزی را کور کرده است! گوشی برای شنیدن نمانده است! انسان مدرن را چنان در زرورق طلاکوب روبان پیچ کرده اند که گویی تاکنون هیچ راه صحیح نرفته است! هیچ حرف درستی تا حالا نزده است! نشاط و تخلیه هیجان در مدرنیته همان مشروبات الکی و رقص و پایکوبی مختلط معنا می شود! بی رحمی و بی تفاوتی، چاقو و درفش در سینه انسان های مظلوم فرو کردن، لگد زدن، فحش دادن، ناسزا گفتن، پرده دریدن، قلدری کردن،‌ همه و همه مظاهر تمدن غربی و مدرنیته است که با خوی وحشی گری در حال رسوخ به جوامع در حال پیشرفت است. همنشینی مردم با مدرنیته در این سالهای پررفت و آمد به غرب و مبهوت شدن در برابر تکنولوژی آسمان خراش برلین و ترکیه و لس آنجلس؛ رفتار آنان را نیز قیچی کرد! برش زد! کوتاه کرد! مش و مرام مردم را از مشک و عبیر به پرخاشگری، سر به لاک خود گذاشتن، حرص برای انباشت کردن سکه و دلار و هزاران صفت تمدن غربی مبدل ساخت. اغتشاشات این روزها حاصل همین مدرنیته است. برای مقابله با پدیده این روزها باید بیش از پیش غرب و تمدن منحط غربی را شناخت و لوازم مبارزه با مدرنیته ای که عزم خود را جزم کرده برای شکستن سد انسانیت و سیل بی هویتی راه انداخته است را دریابیم و بشکافیم و برای ساختن تمدن نوین اسلامی گام برداریم. @HOWZAVIAN
🔻شبه بحران و پدیده انسان-رسانه ✍️ احمد اولیایی ◀️ با شنیدن خبر ترور پرزیدنت کندی، از هر شش نفر، پنج نفر کارهای روزانه خود را برای دیدن تلویزیون زمین گذاشتند. مراسم تشییع او 81 درصد از مخاطبان تلویزیون را به خود اختصاص داد. 79 درصد خانواده های امریکایی سخنرانی عصر جرج بوش در ژآنویه 1991 و در زمان حمله هوایی بغداد را تماشا کردند. در هفته اول جنگ دوم اعراب و اسرائیل (1973) 68 درصد در تمام طول روز به رادیو گوش می دادند و حتی 55 درصد همراه با تلویزیون به رادیو گوش می دادند. این ها بخشی از علاقمندی مخاطبان برای شنیدن و دیدن اخبار در بحران است. 🔸گربر (Graber) بحران را رویدادهای بشری یا طبیعی که جان و مال یا آرامش ذهنی تعداد زیادی از مردم را با تهدید جدی روبرو می کند، تعریف کرده است. البته او شبه بحران را جدا می کند. شبه بحران آن چیزی است که رسانه ها و به تبع، مخاطب را به شدت درگیر می کند اما جامعه را بصورت واقعی تهدید نمی کند. 🔹من تصور می کنم اکنون ما با یک شبه بحران در ایران امروز مواجهیم. واقعیت جامعه همانطور که رهبری در دیدار مردم اصفهان فرمودند پیش روی ایران است اما برآمد رسانه (فضای رسانه ای) چیز دیگری ست جامعه ی بازنمایی شده ی متفاوتی را به تصویر می کشد. نشان داده جامعه غیر واقعی فارغ از تمام آسیب هایش ما را با یک جنگ اعصاب (war nerves) مواجه می کند. پدیده ای که در حین بحران ها روی می دهد و در آن افراد به دلیل بارش زیاد اطلاعات، مضطرب و پریشان می شوند. اساسا در این مرحله، حضور رسانه ای چه در قالب کنشگر و چه در قالب مصرف کننده کم کم جایگزین فعالیت واقعی در جامعه می شود. در این صورت به قول لازارسفلد و مرتون، افراد ممکن است مرتکب اشتباه «مساوی دانستن آگاهی صرف از مشکلات روز با انجام کاری برای حل آن» شوند. 🔸از طرف دیگر به واسطه توسعه فضای مجازی با مقوله به نام انسان-رسانه مواجهیم. انسان هایی که با یک گوشی هوشمند در دست ساعت ها نه در فقط در مقام مصرف کنند بلکه با نوشتن، تویئت کردن، پست گذاشتن، صوت گذاشتن و مهم تر از همه با بازنشر دادن در مقام تولید کننده عمل می کنند. این ها انسان- رسانه هایی هستند که به رسانه بودن خودشان التفات ندارند اما عملا رسانه شده اند. بزرگ ترین اثر این عدم التفات، سلب مسئولیت اجتماعی رسانه است. توجه به این نکته در شبه بحران ها می تواند برای ما بسیار راهگشا باشد. @HOWZAVIAN
🔍 به نام «زن» به کامِ ...؟ ✍️ الهه سادات شفیعی، عضو تحریریه‌ی عصر زنان 🔹اساسا قامت زنان، جای مناسبی برای هرگونه تاخت و تاز است. برای رسوایی رجال سیاسی یا برانگیختن غیرت مردان یا احساساتی کردن جوانان و نوجوانان یا خواهرانه‌هایی که از عواطفی پاک سرچشمه می‌گیرد و با نمودهایی چون اشک و آه بروز می‌کنند تا احساس ترحم را قلیان دهد، در تمام این‌ها زنان هستند که قربانی می‌شوند! 🔸ابژگی زنان در قالب‌هایی که گفته شد و فراتر از این در شعار موج می‌زند. زنان را جلو می‌فرستند با این توهم که لیدر هستند، غافل از اینکه در جنگ خیابانی هر چه از زنان و کودکان بیشتری کشته شود آتش احساسات شعله‌ورتر می‌شود! 🔹 زنان را در حال کتک خوردن سوژه‌ی دوربین خود می‌کنند و دعوت به شرف و ناموس، گویی فراموش کرده‌اند که قرار بود این زنان ناموس کسی نباشند و غیرتی در حمایت از ایشان به جوش نیاید! 🔸 زنان را به اسم آزادی تشویق به لخت شدن می‌کنند تا دسترسی خود را به حریم ایشان رایگان کنند! زنان را داغدار فرزندانشان می‌کنند تا از شیون و قلب چاک چاکشان قند در دل آب کنند و اشک تمساح بریزند و انکار کنند که همین‌ها بودند و هستند که مادری را بی‌ارزش نشان می‌دادند و مادرانگی را مانع شکوفایی زن! 🔹 زنان را در مقابل هم قرار می‌دهند تا خواهرانگی‌ها و آرامش زیستن در کنار یکدیگر را به نفرتی تبدیل کنند که می‌تواند در قاموس زنانه انتها نداشته باشد! 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
✔️ وقت گریه‌های دورهمی نیست ✍️ زهرا ابراهیمی حامد عسکری میگه: سفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشین نان ِجو، زخم و نمك، خون ِجگر بسیار است حالا حکایت این روزهای ماست. سخت است اما می‌گذرد. گفته‌اید که این روزها رنجورید. این چند خط را برای کم‌رنگ‌شدن رنج‌تان می‌نویسم. وقتی به روشنی راه ایمان داری! وقتی به پیروزی حق علیه باطل باور داری! وقتی خشت‌خشتِ دیوارِ عقیده‌ات را بر تعقل بنا کرده‌ای! از چه می‌ترسی؟! می‌دانی که می‌گذرد و غمگین نمی‌شوی. عمق نگاهِ آدم معتقد چیزی فراتر از ظواهر است. اتفاقات همچون پوسته‌ای است که اگر عمیق نگاهش نکنیم، حقیقتش را نمی‌فهمیم. ما قرار نیست بحران جامعه را حل کنیم. ما نیازمند حلِ خویشتنیم. حالا بحران‌ها به ما فهماندند که کجای عقیده‌مان ضعف دارد؟ کجای باورهای‌مان لبِ مرز است؟ چقدر به پرتگاهِ تسلیم نزدیکیم؟ بحران‌ها و حتی فتنه‌ها نعمت است برای آن‌ها که از درختش، میوه‌ی صبر بچینند. نمی‌گویم غمگین نباشید. نمی‌گویم رنجور نباشید. آدمی به حکم انسان بودن سرشار از احساس است و نمی‌توان رنج او را انکار کرد. اما رنج و غم دست‌به‌دست هم می‌دهند و ساز یاس و ناامیدی می‌نوازند. غم‌تان را مدیریت کنید؛ تا سر از ناامیدی در نیاورد. به صدسالِ دیگر فکر کنید. به روزی که نیستید. و تنها از شما اثر آنچه اکنون انتخاب کرده‌اید باقی مانده است. درست انتخاب کنید. اجازه دهید تا عقیده‌تان چهارستون تاریخ را بلرزاند. فهم ما از قوانین نظام خلقت به اندازه‌ی یک دانه‌ی خردل هم نیست، پس کار را به خدا بسپارید و فقط بر انجام وظیفه متمرکز شوید. حالا وقت گریه‌های دورهمی نیست. حالا وقت قیام است. به‌پا خیزید. @HOWZAVIAN
"آزادی زن" یا "آزادی دسترسی به زن"؟! مسئله این است! ✍️ مرتضی رجایی، استاد حوزه @HOWZAVIAN
. 📌نمایی از نخبه‌نماها ✍️ علی صالحی دلیل ارتجاع و انفعال برخی نخبگان سیاسی و فرهنگی در حوادث اخیر کشور چیست؟ چرا خود باختگی و خود تحقیری محض در بین این قشر از نخبگان موج می زند؟ چرا القای یاس و شبهه پراکنی به کارویژه این قشر از خواص بی بصیرت تبدیل شده است؟ پاسخ واضح است جریان نفاق در بدنه جامعه نخبگانی کشور نفوذ کرده و تبعیت از هوی و هوس این قشر را دچار تحلیل های بی مغز و مغرضانه کرده است. به نظر می رسد سهم خواهی، عافیت طلبی و حزب بازی باعث شده این قشر، منافع شخصی و حتی منافع دشمنان را بر منافع انقلاب اسلامی ترجیح دهند. مبالغه نیست اگر گفته شود خطر اراذل نخبگان سیاسی از ارذال کوچه و خیابان بیشتر است، زیرا نخبگان غرب گرا با ذهن مخاطبان بازی می کنند و حقایق را وارونه نشان می دهند و مدعی اند که انقلاب دیگر جذابیت های خود را از دست داده است. بنابراین نخبگان خودباخته، تکمیل کننده خطرناک ترین حلقه از پازل دشمن در داخل کشور هستند. 🔗 متن کامل در صفحه‌ی خراسان @HOWZAVIAN
✔️ فصل موسیقیِ انقلاب ✍️ علی تجرد مبارزه ما با جهان کفر خیلی جدی‌تر از آنی است که حتی خودمان فکر می‌کردیم. اگر یک زمانی فکر می‌کردیم دعوا سر فلان شعار اسلامی یا مثلا ساخت مسجد و حسینیه است، حالا می‌بینیم که سر آب خوردن و روغن سرخ کردنی هم باید بجنگیم؛ آن قدر بجنگیم تا آب و روغن قاطی کنند. اما به جز دامنه جنگ، شاید در راهبرد جنگ هم دچار ساده‌اندیشی بودیم. اگر روزی گمان می‌کردیم در بعضی موضوعات باید سپر به دست بگیریم و در بعضی، دست به قبضه شمشیر ببریم، حالا می‌دانیم که در همه موضوعات باید دو دستی پا به کارزار بگذاریم. یکی از انگ‌های قدیمی به جمهوری اسلامی، مخالفت با هنر بوده؛ هم به خاطر حساسیت روی ضوابط شرعی در کارهای تصویری، و هم به خاطر احکام مرتبط با موسیقی. اما اگر محققانه نگاه کنیم، انقلاب از اول اهل موسیقی بوده؛ کافی است شعارهای انقلابی را در ذهن‌تان مرور کنید؛ انگار اساسا برای ترانه سروده شده‌اند. حتی ساده‌ترین شعار که «مرگ بر شاه» باشد را ببینید چه‌قدر هنرمندانه می‌خوانند: گروه همخوان: مرگ بر شاه، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه رهبر گروه: بگو! گروه همخوان: مرگ بر شاه، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه همین "بگو" را اگر از کار حذف کنید، انگار نیمی از زیبایی‌اش را گرفته‌اید. ترانه "ایران ایران" رضا رویگری را به یاد بیاورید که آن‌قدر هنرمندانه اجرا شده که باورتان نمی‌شود بدون هیچ سازی اجرا شده؛ و اجرای تاریخی "خمینی ای امام" در فرودگاه یا "برخیزید" در بهشت زهرا. در دوران دفاع مقدس هم کارهای ماندگار کم نیستند؛ از شاهکار حسام الدین سراج، شمس الضحی، شهید شهرام ناظری و ملوانان تا ترکیب شعر سبزواری و صدای گلریز که هنوز هم شورانگیز است. البته این کارها را در سال‌های پس از جنگ کمتر می‌بینیم؛ شاید به دلیل همان جوی که در اثر سیاست‌های دولت پس از جنگ، غالب شد. اما چند وقتی هست که نیروهای انقلابی آرام آرام دارند از خواب چند ساله بیدار می‌شوند و فصل دیگری را رقم می‌زنند. کاری که تازگی بر و بچه‌های افغانستانی در پاسخ به ترانه معروف "برای..." تولید کردند و دست به دست چرخید، باز هم ما را به یاد "سلام فرمانده" انداخت که چه طور مانند نسیمی جادویی روح انقلابی را چه در ایران، و چه در دیگر کشورها زنده کرد، و نشان داد که چه لشگری از مردم پای کار داریم؛ چه در ایران و چه در دیگر کشورها. وقتی که ولی فقیه از معجزه همخوانی اشعار انقلابی می‌گوید، نیازی نیست برای کار موسیقایی به حرام نبودن اصل موسیقی استناد کنیم. حالا با موسیقی که سال‌ها از هجمه آن به ارزش‌های اسلامی و انقلابی می‌ترسیدیم، سلاحی می‌سازیم که لرزه به تارهای گیتارهای شیطانی می‌اندازد. با همین موسیقی به سمت اتحاد فرامرزی می‌رویم، وقتی که ضدانقلاب تظاهرات هزار پرچم برگزار می‌کند. کتاب انقلاب اسلامی را ورق می‌زنیم و قلم می‌زنیم؛ فصل موسیقی. @HOWZAVIAN
📌 جان فلسطین در جام جهانیرسول باقری آیا رژیمصهیونیستی باز می خواهد از فرصت جام جهانی استفاده کرده و به حمله کند؟ وقوع انفجار در قدس اشغالی؛ عنوان تیتری بود که امروز در خروجی رسانه های جهان قرار گرفت و رپرتاژ خبری بر روی به هلاکت رسیدگان و مجروحین این قضیه. خبری که باعث خوشحالی طرفداران فلسطین گشت اما اگر از زاویه دیگر به این خبر نگاه کنیم و عقبه فعالیت های رژیم صهیونیستی را بنگریم احتمال اینکه این کار یک توطئه باشد بر اذهان جاری می شود. جام جهانی بخاطر آنکه همه رسانه ها و اذهان متوجه آن هستند از ابتدا فرصت خوبی بود تا سیاستمداران کارهای مخفی خود را در سکوت خبری پیش ببرند و رژیم صهیونیستی که خود خالق این سیاست می باشد بارها از این فرصت استفاده کرده و به غزه و لبنان یورش برد. برای نمونه در سال ۱۹۹۸ در حالی که همه دوربین ها به سمت فرانسه چرخیده بود و فوتبال را گزارش میدادند، آریل شارون از تب و تاب جام جهانی استفاده کرده و به جنوب لبنان لشکر کشید و جنایتی بزرگ به بار آورد، رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ که چشم ها در زمین بازی سبز رنگ آلمان بود بار دیگر به لبنان حمله کرد و در سال ۲۰۱۴ که اخبار جهان در جام جهانی برزیل محو شده بود این بار به غزه مظلوم حمله برد. تا در سکوت خبری اعمال شنیع خود را به نهایت برساند. با این عقبه باید مساله بمب گذاری امروز را تحلیل کرد و نیک اندیشید با وجود اینکه هنوز هیچ یک از گروه های مقاومت انفجار امروز را برعهده نگرفته اند، چرا رژیم صهیونیستی انگشتش را بلافاصله سمت حماس می گیرد و آن را مسئول میداند؟ حال سوال قابل تامل این است آیا رژیم صهیونیستی می خواهد از فرصت جام جهانی برای حمله به غزه استفاده کند؟ @HOWZAVIAN