eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
472 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 علم هیأت عشق؛ در سوگ روشنفکر تراز انقلاب آقای دکتر عماد افروغدکتر محسن الویری خبر کوچ همیشگی دکتر عماد افروغ در فجر سومین شب قدر (بامداد جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲) گرچه برای آنان که از بیماری جانکاه ایشان آگاه بودند، غیرمنتظره نبود، برای همه آن‌ها که از دانش و دردمندی و بیداری او آگاه بودند، به سختی قابل پذیرش بود. شناخت مستقیم بنده از این روشنفکر ِتراز انقلاب و دانشمند فکور و اندیشمند خدوم به سال‌های عضویت مشترک در جلسات هفتگی کمیسیون تلفیق و سیاست‌بلند مدت دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام (بازه زمانی تقریبی سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵) با ریاست مرحوم دکتر کاظم نجفی علمی برمی‌گردد. همکاری به عنوان مشاور در یک رساله دکتری به راهنمایی ایشان، شرکت در یک هم‌اندیشی با عنوان "بازخوانی و نقد و بررسی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران؛ اسلام و ایران: تعامل یا تقابل؟" در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی و ارائه سخنرانی در مراسم رونمایی از دو کتاب ایشان در ۵ خرداد همان سال در فرهنگسرای شفق به همراه موارد متعدد دیگری از دیدارها و گفت‌وگوهای تلفنی و حضوری در گردهمایی‌ها و جلسات رسمی و غیررسمی عرصه‌های دیگری بود که زمینه‌ساز شناخت و علاقه‌مندی بیشتر بنده به این شخصیت شاخص عرصه علم و فرهنگ و سیاست شده بود.  ویژگی‌های شخصیتی احترام‌برانگیز آقای دکتر افروغ را می‌توان بیش از هر چیز در سلامت نفس، صداقت، صراحت لهجه، آزادگی و عدم وابستگی روحی او به نهادهای قدرت جستجو کرد. این ویژگی‌ها همراه با سلوک اجتماعی ویژه او از وی چهره‌ای ساخته بود که به درستی می‌توان آن را روشنفکر تراز انقلاب نامید. آقای دکتر افروغ در عرصه اجتماع بیش از هر ویژگی دیگر دارای یک ذهن نظریه‌مند (تئوریک) بود که توان درک و تحلیل خلاقانه مسائل جامعه را در او به شدت بالا برده بود، تا آن جا که هر اظهار نظر او در باره مسائل روز، درهم‌تنیده با یک یا چند نظریه جامعه‌شناختی یا معرفت‌شناختی یا سیاسی بود. باور او به ضرورت تدوین نظریه انقلاب اسلامی و ابعاد و ارکان مختلف آن در همین چارچوب قابل فهم است. او دو سه دهه پیش به شدت بر این باور بود که ما هنوز هیچ تبیین نظری مدون از انقلاب و نیز کارکردها و نهادهای انقلاب اسلامی نداریم و برای شناساندن انقلاب و اصولا برای گفت‌وگو در باره انقلاب، هیچ گریزی از تدوین نظریه انقلاب نیست. پاسخ به این پرسش که آیا اکنون این نیاز برآورده شده است یا نه، بر عهده صاحب‌نظران است.  ویژگی دیگر او در این عرصه، باور به نقد و پرچمداری نقد درون‌گفتمانی جبهه انقلاب در سطوح مختلف بود. در حد اطلاع بنده، قدرت نقادی همراه با سوز و دردمندی و شور او همزمان با شدت علاقه به انقلاب اسلامی و امام خمینی مانند نداشت.  عدالت‌پژوهی و عدالت‌خواهی ویژگی دیگر او در عرصه اجتماعی بود. آثار علمی ایشان در باره عدالت بخشی قابل توجه از مجموعه آثارشان را تشکیل می‌دهد. برنتافتن ساختارها و رویه‌های ناعادلانه و خروش علیه آن‌ها و خروج از آن‌ها ویژگی دیگری برخاسته از روحیه عدالت‌خواهی ایشان بود که از او یک انقلابی واقعی درون انقلاب با حفظ چارچوب‌ها و ارزش‌های انقلاب ساخته بود. حُسن توجه و امیدواری او به نسلی از طلاب جوان در قم بیش از هر چیز ریشه در انصاف او در تحلیل وضعیت کشور داشت.  وجه مشترک ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی آقای دکتر افروغ را می‌توان در شدت علاقه و باورمندی و احساس مسؤولیت نسبت به آموزه‌های و شخصیت‌های دینی دانست. قطعه فیلمی که از نوحه‌خوانی ایشان در روستای لفور در دست است بسیار گویاست و نگاه ایشان به مرگ و استقبال آگاهانه همراه با آرامش درون او در تجربه ماه‌ها و روزهای نزدیک به مرگ که نشان گشودگی روح و قلب او به سوی حقیقت مطلق بود، شاهدی دیگر بر این مدعاست.  آقای دکتر افروغ از آغاز  ابتلا به این بیماری، رفته رفته دفتر همه عِلم‌ها را بست و به علم هیأت عشق پرداخت. یک فایل صوتی کوتاه به تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۰ پس از اولین جراحی و یک یادداشت کوتاه به تاریخ ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۱ پس از هشت مرحله شیمی‌درمانی به روشنی این کوچ از دفاتر علم به دفتر عشق را روایت می‌کند. کسی که اسیر چشم شوخ معشوق شده باشد و تیر رها شده از کمان در کمین او به جانش نشسته باشد، پیش از آن که جان بسپارد، کُشته چشم سیاه معشوق می‌شود و نزد چنین عشق‌پیشه‌ای آن چه دیگران در فلک هشتم یا همان فلک ثوابت که بالاترین فلک است جست‌وجو می‌کنند، در طبقه هفتم زمین هم دست‌یافتنی است. گوارای مرحوم دکتر افروغ باد این گونه زیستن و این گونه با معرفت پر کشیدن. به تعبیر همشهری آقای دکتر افروغ، جناب حافظ شیرازی:  ... از چشمِ شوخِ تو جان کی توان برد؟ که دایم با کمان اندر کمین است بر آن چشمِ سیه صد آفرین باد که در عاشق کُشی سِحرآفرین است عجب عِلمی است عِلم هیأت عشق که چرخِ هشتمش، هفتم زمین است ... @HOWZAVIAN
تشکر از بابت برخورد با 👇👇👇👇 https://farsnews.ir/my/c/191113 لطفاً این حرکت هم نیاز به مطالبه داشت، هم نیاز به دارد.
💠 باور کنیم حجاب در قرآن آمده استبابک شکورزاده برخی افراد هستند که وقتی به آن‌ها گفته می‌شود که فلان کار گناه است موضع‌گیری می‌کنند و می‌گویند کجای قرآن نوشته که گناه است. معمولا این دسته افراد اطلاعات چندانی از آموزه‌های دینی ندارند و تصور می‌کنند که چون قرآن کتاب آسمانی است، تمام ریز و درشت احکام در آن آمده است و همه چیز را باید در قرآن جستجو کرد. گویا به این نکته توجه ندارند که آموزه‌های دینی فقط قرآن نیست و بخش عظیمی از این آموزه‌ها شامل احادیث معصومین علیهم‌السلام است.  اگر قرآن فقط همین آیه بود که «اطیعوا الله و اطیعوا الرّسول...» کافی بود تا دیگر دنبال این نباشیم که احکام و معارف دین را فقط در قرآن جستجو کنیم؛ چرا که در این آیه شریفه خداوند صراحتا می‌فرماید که رسول را اطاعت کنید. از طرفی  مگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث متواتر و معروف ثقلین نفرمود که من شما را ترک می‌کنم و قرآن و عترت را در میان شما می‌گذارم و تا زمانی که به این‌ها متمسک شوید گمراه نمی‌شوید؟!  بنابراین باید به این افراد این نکته را گوشزد کرد که برای اثبات حلال و حرام خدا، قرآن به تنهایی کافی نیست و عمل کردن به احادیث پیامبر و ائمه علیهم‌السلام که نبی اکرم صلی الله علیه وآله به پیروی از آن‌ها سفارش کرده، همگی در راستای اطاعت از خدا و عمل کردن به قرآن است.  از این‌ها گذشته جالب این است که برخی از همین افراد که می‌گویند کجای قرآن نوشته، بعضا مسائلی را مطرح می‌کنند که از قضا در قرآن آمده و چه بسا با تفصیل هم آمده است. یکی از آن مسائل مهم که خیلی چالشی هم هست موضوع حجاب است و به گونه‌ای مطرح شده که جای هیچ‌گونه شبهه‌ای را باقی نمی‌گذارد. خداوند متعال در سوره نور می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ... .؛ و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از نامحرمان]ببندند و فروج خود را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه که آشکار است نمایان نکنند و روسرى‏‌هاى خود را بر سینه خود بیندازند... .»  کلمه" خُمُر" جمع «خِمار» است و خمار جامه‌‏اى است که زن سر خود را با آن مى‏‌پیچد و باقی آن را به سینه‌‏اش آویزان مى‏‌کند. کلمه «جُیوب» جمع «جَیْب» است که معنایش معروف است و مراد از جیوب، سینه‏‌ها است و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف مقنعه‏‌ها را به سینه‏‌هاى خود انداخته، آن را بپوشانند. (تفسیر المیزان/ ذیل آیه مذکور) از این جمله استفاده مى‌‏شود که زنان قبل از نزول آیه، پایین روسرى خود را به شانه‏‌ها یا پشت سر مى‌‏انداختند که گردن و حداقل بخشی از سینه آن‌ها نمایان مى‏‌شد؛ از طرفی می‌توان این نکته را هم استفاده کرد که خِمار روسری معمولی نبوده و بزرگی آن به قدری بوده که زنان می‌توانستند سینه‌ها را هم بپوشانند؛ بنابراین بحث حجاب در قرآن آمده است و بهانه‌ای برای بی حجابی به دلیل ذکر نشدن حجاب در قرآن نیست. @howzavian
پیرو مولا اگر ماندیم عزت یافتیم آبرویی چون سلیمانی و بهجت یافتیم در رکابِ مرتضی چون میثمِ تمار اگر با وفا ماندیم پایِ دار، رفعت یافتیم با علی تختِ سلیمان می زند زانو به ما چون ولایت را پذیرفتیم هیبت یافتیم حق اگر دانیم خار چشم دشمن می‌شویم مثل مالک، با علی چشم بصیرت یافتیم ذره‌ای در دل اگر حب علی و آل اوست همچو قنبر با غلامی ما سیادت یافتیم شیعیان با مرتضی خیبر‌شکن خواهند بود پیرو حیدر اگر گشتیم نصرت یافتیم 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎬 مستند «رسیدِ گم‌شده» 💠 ماجرایی جالب از کمک‌های ملت ایران به مردم فلسطین در سال 1346 🔰 تهیه کننده: سید محمد مهدی رکنی هر روز یک بشنوید @radiomaaref_mostanad @howzavian
. 📰دکه‌ی تیترخوانی یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
🔎هندسه حکمرانی فضای مجازی ✍️علیرضامحمدلو، پژوهشگر و مدرس رسانه ▫️فضای مجازی، ابزار اورجینال حکمرانی نوین و خط مقدم تنازعات تمدنی امروزی است. نه می شود، چون دایره و بدون لبه گام برداشت و در جریان جهانی هضم شد و نه می توان با گارد بسته و بی‌توجه عبور کرد. صریح و سریع و دقیق باید را وضع یا کشف کنیم تا هویت و جمهوریت و اسلامیت جامعه را در سلامت و امنیت، راهبری نماییم. ▫️خیلی سریع اگر بخواهیم ابعاد و اضلاع فضای مجازی و مبتنی بر این هندسه و زیست بوم ویژه را مطرح کنیم به مثلث ها، مربع ها، چندضلغی ها و تقاطع های متعددی می‌رسیم که بایستی پیرامون آنها گفتگو کنیم و تصمیم جدی بگیریم. 1️⃣ را بایستی بازبینی و تقویت و بروزرسانی کنیم: ۱.اتاق فکر فضای مجازی ۲.ارگان تصمیم گیر و مدیریت ۳.لایه های کنشگری و راهبری میدانی 2️⃣ در فرایند تولید و توزیع پیام، ای داریم که باید اتخاذ مبنای مشخصی داشته باشیم: ۱.چه کسی پیام را تولید می کند؟(سیستم مولد مرجع) ۲.محتوای پیام چیست؟(سیستم اعتبارسنجی و منطق ارزشگذاری) ۳.ابزار و بستر پیام چیست یا کجاست؟(پلتفرم و شبکه) ۴.مخاطب پیام کیست؟(سطح بندی فاز مصرف) ۵.اهداف و نتایج پیام چیست؟(چشم انداز تولید و توزیع و مصرف) 3️⃣ سه لایه محتوایی از حیث راهبردی و ناظر بر وجود دارد که بایستی تعیین مبنا صورت بگیرد: ۱.مبانی حکمرانی فضای مجازی(فلسفه و الهیات و فقه سایبری) ۲.مسائل حکمرانی مجازی(نسبت با فرهنگ و اقتصاد و سیاست و امنیت و...) ۳.نتایج حکمرانی مجازی(هویت و خانواده و علم و اخلاق و ارتباطات و حریم خصوصی و...) 4️⃣ در فرایند سیاست‌گذاری، تولید محتوا و کنشگری به یک فرایند جامع نیاز داریم که مطلوب حکمرانی و را تامین کند: ۱.مشروعیت(تامین نظر نهاد دین) ۲.معقولیت(توانایی تاب آوری و توجیه نظری) ۳.مقبولیت(قدرت اقناع فراگیر و اتصال با مخاطب و تامین جمهوریت) 5️⃣ در بخش نیز از میان سه گانه و مثلثی بایستی عبور کرده و نظر نهایی و بیتعارفش را اعلام نماید: ۱.تکنوفیلی(تکنولوژی زدگی و سیاست درهای باز و توسعه حداکثری با همه لوازمش) ۲.تکنوفوبیایی(تکنولوژی هراسی و بدبینی حداکثری) ۳.مهندسی و مدیریت تکنولوژی(ارتقا سهم از ظرفیت تکنولوژی؛ نه اشتیاق حداکثری نه هراس حداکثری) 6️⃣ در ساحت تغییرات بنیادین و عملیاتی نیز بایستی محورهایی را مورد بازکاوی قرار داده و تامین ایده نماید که بالاخره قرار بر چه تغییراتی در چه سطوحی است؛ ۱.تغییر و تاسیس (ناظر بر شبکه ملی اطلاعات) ۲.تغییر و تدوین (آیین نامه ها و پروتکل های فعالیت شبکه ها و در شبکه ها) ۳.تغییر و تعیین (ارتقا توان سوژه ها و کاربران فضای مجازی و تعمیق و توسعه سوادرسانه برای حال عادی و بحرانی) 7️⃣ سیستم گردش اطلاعات را بایستی بومی سازی کنیم و قواعد و پروتکل های امن و برای هر سه سطح اتخاذ کنیم؛ ۱. فرایند تولید پیام ۲.فرایند توزیع پیام ۳.فرایندمصرف پیام 8️⃣ سطوح کاربران و پیام نیز بایستی دسته بندی دقیق تری داشته باشد که امتداد اجتماعی حکمرانی و امنیت محتوایی از حیث محرمانگی یا عمومیت پیام، دچار اختلال نشده و عمق میدان بهتر و بیشتری داشته باشد؛ ۱.عمومی و سرگرمی ۲.نیمه تخصصی و مهارتی ۳.تخصصی و آموزش‌های ویژه ▫️آنچه که حائز اهمیت است، ضرب و ترکیب و تجمیع داده‌ها در سطوح مختلف این هندسه چندوجهی است که می‌تواند نقشه راه متحد با متکثر را تحت عنوان پروژه های متعدد، ذیل خود تعریف کند. ▫️نکته اینجاست که و و و این حوزه، دور میزهای واحدی به گفتگو نشسته و از حیث ۱.معنایی، ۲.راهبردی، ۳.امکان سنجی و ۴.عمق میدان، نظام مسائل فضای مجازی را بازطراحی و بازتنظیم‌گری نمایند. @HOWZAVIAN
🔰 دین در نگاه "عین‌صاد" 🌿 از خود آگاهی تا عبودیت تا جامعه و حکومت اسلامی؛ ✍️ اين نوشته، نموداری است از معرفت دينی تا جامعه دينی، تا حکومت دينی که به مباحثی از قبيل شبهات در حوزه دين و حکومت دينی، حکومت در اديان وحيانی، طرح کلی دين و نظام سازی و حکومت دينی در حوزه مسلمين و... می‌پردازد. ❇️ کتاب «از معرفت دینی تا حکومت دینی» سعی دارد به یافتن تعریف جامعی از مفهوم حکومت و دین بپردازد و با ذکر خصوصیات حاکم، پاسخ این پرسش اساسی را به دست آورد که: آیا حکومت دینی معنایی دارد و این دو با هم جمع و ترکیب می‌شوند؟ و اصولاً چگونه یک حکومتی دینی می‌شود؟ 🖌اگر آدمی در همين محدوده هفتاد سال مطرح باشد به بيش از سه اصل علم و اطلاعات، قراردادها و منافع مشترک هيچ احتياج ندارد. در اين سطح بر فرض، خدا اثبات شود و يا در اعتقاد انسان ريشه بگيرد و بر فرض هم که رسول و ولیّ و مذهب، موثر و مفيد باشند، اما هيچ ضرورتی ندارند و لازم نيست که مبنای زندگی فردی و جمعی انسان باشند. اين زندگی بيشتر از علم و قرارداد و منافع مشترک، چيز ديگری را نمیخواهد. ✳️ اما اگر آدمی برای وسعتی بيش از هفتاد سال و با توجه به عوالمی ديگر، چه محتمل و چه متيقن بخواهد برنامه ريزی کند و بخواهد برای اين استمرار و ارتباط حساب باز کند، ديگر علم و تجربه و قراردادها و منافع مشترک کارگشا نخواهند بود و نه تنها علم که حتی عقل و فلسفه او و عرفان و قلب او هم کفاف اين همه رابطه را نخواهند داد. در اين وسعت، آدمی محتاج وحی است. 📚 از معرفت دینی تا حکومت دینی(استاد علی صفایی حائری) 🔗 صفحه‌ی «دوستان کتاب» @HOWZAVI
🕸لانه عنکبوت 🔱 راهبرد میلیتاریستی (نظامی گری) رژیم صهیونیستی ✍️محمدصادق خرسند ⭕️سیاست صهیونیسم از بدو ورود یهود به فلسطین در سال 1907 تاکنون، بر پایه نظامی گری و خشونت استوار بوده است. برای مثال شعار گروه صهیونیستی «پارژیورا» در سال ۱۹۰۷ این بود: «یهود با آتش وخون نابود شد و با آتش وخون بار دیگر قیام خواهد کرد». ☑️در واقع همین شعار، اساس عمل ارتش رژیم صهیونیستی در مراحل گوناگون محسوب می شود. جنایت این رژیم در کشتار صبرا و شتیلا و همچنین روستای قانا در جنگ ۳۳ روزه در همین راستا قابل ارزیابی است. 💢از جمعیت حدود ده میلیون نفری رژیم صهیونیستی تعداد زیادی نظامی (سرباز عادی، نیروی ذخیره و شبه نظامی) هستند که دارای کد نظامی، یگان و آموزش های دوره ای می‌باشند. 🪖جامعه صهیونیستی یک جامعه کاملا نظامی است که کلیه یهودیان در آن ملزم به گذراندن دوره خدمت اجباری نظام می باشند. 💢جهت گیری این رژیم با توجه به موقعیت خاص جغرافیای نظامی و سیاسی، سیاست های خاص و خشک نظامی است‌ و سیاست دفاعی در اولویت قرار دارد. این امر به معنی ارجحیت اهداف امنیت ملی بر اهداف سیاست خارجی برای بقا و حفظ موجودیت آن است. ⛔️در مجموع پتانسیل های میلیتاریستی این رژیم، از مهمترین عناصر حفظ بقای این رژیم به شمار می روند و وظیفه سازمان های نظامی و شبه نظامی گوناگون در فلسطین، حفظ شهرک های یهودی نشین می باشد. ادامه دارد...📣 @HOWZAVIAN
🔻 احتکار مُجاز! ✍️ علی بهاری 🔻چند شب پیش (23 فروردین) اتفاقی تلویزیون می‌دیدم. یکی از بخش‌های خبری گزارشی درباره حفظ ارزش پول ملی پخش می‌کرد. می‌گفت مردم هزاران میلیارد تومان طلا و ارز در خانه دارند و سپس آیه‌ 34 سوره توبه را نمایش داد که می‌فرماید: «... آنها را که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می‌سازند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند به مجازات دردناک بشارت بده» بعد دو روحانی در صفحه تلویزیون ظاهر شدند که داشتند آیه را تفسیر و آن را به نگه‌داری ارز و طلا در خانه تطبیق می‌کردند. در این باره گفتنی است: 🔸در زمان نزول این آیه، سکه‌های رایج معاملاتی از جنس طلا و نقره بودند و اصطلاحا ارزش ذاتی داشتند. به خلاف زمانه ما که ارزش اسکناس‌های ِدر بالش یا صفرهای حساب بانکی متاثر از شرایط مختلف، کم و زیاد می‌شود. بنابراین اگر کسی در آن زمان، طلا و نقره می‌اندوخت ثروت حقیقی را احتکار و جامعه را از گردش آن محروم کرده بود. همچنین با توجه به نبود تورم در آن دوره، ذخیره‌سازی و راکد نگه داشتن پول هیچ توجیه عقلانی‌ای - مگر نگرانی بی‌جا از مشکلات احتمالی آینده که بی‌اعتمادی به رازقیت خداوند است - نداشت، ولی زمانه ما کاملا متفاوت است. تورم وحشتناکی که گلوی جامعه را محکم گرفته است و گویا فعلا هم قصد رهایی‌اش را ندارد مردم را مجبور کرده به هر طریقی که شده از دارایی خود محافظت کنند. کسی که در سال 95، صد میلیون تومان پول در بانک داشته، امروز دارایی‌اش حدود هشت میلیون تومانِ سال 95 ارزش دارد، زیرا آن موقع دلار سه هزار و پانصد تومان بود و امروز حدود پنجاه هزار تومان. اگر چه در همین شرایط هم نگه داشتن دلار و طلا در خانه، تضعیف پول ملی را به دنبال دارد ولی تلاش مردم برای حراست از دارایی‌شان با عدم پرداخت زکات و یا شانه خالی کردن از مسئولیت‌‌های اجتماعی فرق می‌کند. بنابراین آیه شامل مردمی که در وانفسای تحریم و تورم، ارزش سرمایه‌شان را حفظ می‌کنند نمی‌شود. 🔸فرض می‌کنیم آیه شریف شامل ذخیره‌کنندگانِ دلار و طلا در منزل هم می‌شود و می‌خواهد بگوید آنان شرعا مکلفند پول خود را به چرخه اقتصادی بازگردانند و گر نه به عذابی دردناک گرفتار خواهند شد. حال سوال اینجاست که مسئولان چه راهی پیش پای مردم برای انجام دادن این تکلیف گذاشته‌اند؟ کدام بازار مفید، سودده و مطمئن را برایشان فراهم کرده‌اند تا این وظیفه شرعی را انجام دهند و پول خود را در آن سرمایه‌گذاری کنند؟ نمی‌شود برای ورود پول‌های خانگی به عرصه تولید هیچ زمینه‌ای فراهم نکرد و هم‌زمان یقه مردمِ نگرانِ پس‌انداز را گرفت. سه سال پیش همین مردم با وعده مسئولان به بورس آمدند تا هم کمکی به اقتصاد کشور کنند و هم سودی نصیب خانواده خود. سرمایه‌هایشان مثل آبی که به صد درجه برسد، بخار شد و به آسمان رفت. (نگارنده هم یکی از آنهاست که البته به دلیل سرمایه اندک، زیان کمتری دید!) وضعیت کارهای تولیدی هم که مشخص است. از آیین‌نامه‌های خلق‌الساعة و مانع‌تراشی‌های کاغذبازانه تا فشار مالیاتی و قیمت‌گذاری دستوری که چون زنجیر دست و پای اهالی تولید را بسته و انگیزه‌شان را از میان برده است. 🔸فرض کنیم مردم بر همه موانع ضد تولیدی غلبه کنند و به این سمت بیایند. با توجه به تورم کم‌سابقه کنونی، هر چقدر هم سود کنند باز موج گرانی‌های تازه، قایق زندگی‌شان را به عقب خواهد راند. بسیاری از تولیدی‌های فعال هم کم‌کم دارند کرکره را پایین می‌کشند، چون افزایش قیمت مواد اولیه، آنها را بر سر دو راهی باطلی نشانده است. اگر نرخ نهایی کالا را متناسب با تورم مواد اولیه بالا بکشند، مشتری توان خرید ندارد و اگر روی قیمت فعلی بایستند، زیان می‌کنند. 🔸رسانه ملی تنها زمانی حق دارد عملکرد مردم را به قرآن عرضه کند و با شاخص‌های آن بسنجد که پیش از آن، رفتار مسئولان را به تیغ نقد نهج‌البلاغه سپرده باشد؛ میراث همان امام عزیزی که این روزها سوگوار شهادتش هستیم. @HOWZAVI
. 💠 درباره انقلابی‌بودن و پیام رهبر انقلاب ✍️طیبه فرید برای کسانی که مصداق انقلابی بودن را حاج قاسم می دانند، پیام تسلیت رهبر انقلاب درباره دکتر افروغ کمی تعجب آور بود، یکی از دوستان خیلی شفاف گفت: آقا تعارف می کنند، دکتر افروغ دستش از دنیا کوتاه است می خواهند بد او را نگویند! بگذریم که تحلیل‌های مبتنی بر بد فهمی از کلام امام جامعه گاهی بین خود ما بیداد می کند اما هدف من از این نوشتار روشن کردن عبارت انقلابی بودن است! و مرحوم دکتر افروغ، موضوعیتی ندارد.(تاکید می‌کنم اصلا موضوعیتی ندارد). انقلابی بودن یک پدیده مقول به تشکیک است، درست مثل نور شمع، نورچراغ مطالعه، نور لامپ، نور پروژکتور، نور خورشید و امام که مصداق "نورالله فی ارضه" است. همه این‌ها نورند اما مراتب با هم متفاوت است. برخی در پایین‌ترین مراتب و برخی بسیار به سر منشاء نور نزدیک هستند. انقلابی خواندن عماد افروغ در متن رهبر انقلاب بیان کننده این مطلب است که طیف انقلابیون بسیار وسیع تر از تنالیته‌های سیاه و سفیدی است که برخی تصور می‌کنند. به هر حال برای کسانی که برای فکر کردن و تحلیل کردن وتشخیص و موضع گیری به دنبال معیار و مناطند کلام امام جامعه کفایت می کند. ولله عاقبة الامور @HOWZAVI @AFKAREHOWZAVI
📝 عدالت یا مصلحت؟ (و اللازم لکم لاحق) ✍️ میلاد کیانی 🔸عدالت اجتماعی از مفاهیمی است که از دیرباز در شرق و غرب، در ممالک اسلامی و غیر اسلامی بسیار مورد بحث و رد و اثبات قرار گرفته و مناقشه پیرامون آن بین موافقان و مخالفان به حدی شدید بود که درمورد علی علیه السلام گفته شده «قتل لشدة عدله». 🔸سوال اساسی اینجاست که هرچند عدالت اجتماعی، مفهومی مقدس و از سلسله مفاهیم مهم در نظامات اجتماعی اسلامی است، اما آیا منافی مفهومی چون مصلحت و مصلحت سنجی است؟! و به عبارت دیگر آیا بزرگ مرد تاریخ و اول شهید عدالت، مصلحت سنجی نمی‌کرد؟! یقینا چنین است که علی هم مصلحت سنجی می‌کرد. مولای متقیان، قبل از خلافت، تحقق عدالت را فدای مصالح اهم کرده و ۲۵ سال به ظاهر خانه نشین شد و پس از نشستن بر کسی امارت هم به فرموده خود، دهها حکم مسلم الهی را به جهت مصالح اجتماعی و به دست تدبیر خود تعطیل نمود. چه عدالتی بالاتر از اجرای دین؟! پس چرا علی علیه السلام آن مرد دین، حکم خدا را تعطیل نمود؟ به جهت مصلحتی که او تشخیص داد. مصلحتی که زمینه ساز زیست موحدانه جامعه بود. اساسا عدالت اجتماعی لازم است، اما نه به عنوان غایت اصلی که اگر چنین بود بسیار شبیه شرک می‌نمود! آن عدالت اجتماعی‌ای عدل و حسن است که بستر ساز توحید باشد و غایت اصلی، چیزی جز توحید و جامعه توحیدی نیست. تأکید می‌شود که هرچند غالبا تحقق عدالت اجتماعی، مصداق «العدل حسن» است ولی گاهی مصالح دیگری مصداق عدل حسن، و مصداق «وضع الشیء فی موضعه» هستند. در این یک کلام، هزار نکته باریک تر از مو نهفته است. 🔸جان کلام: آنکه چوب عدالت بر سر مصلحت می‌کوبد ، و آنکه هر روز به مصلحتی نو تکه ای از تن نیمه جان عدالت را در جامعه برمی‌کند؛ هر دو بعض اسلام را مومن و بعض دیگر را کافر شده اند! آری، اسلام معجونی است عقلانی که هرچند از ولی تحقق عدالت را در بستر اجتماع خواسته، اما نگاه نافذی هم برای تشخیص مصلحت به او داده و تبعیت از او را بر جامعه ایمانی همچون تبعیت از خدای متعال واجب نموده تا با این تبعیت و این آمیختن عدالت و مصلحت و عقل و تدبیر، امام و امت، شتابان به سوی تمدن اسلامی و توحید حرکت کنند. 🔸مراقب باشیم؛ عدالت خواه هرگز مقابل ولی نخواهد ایستاد. نه در جایی که به تشخیص ولی، عدالت اجتماعی برای تحقق یک مصلحت اهم کنار گذاشته شود و نه در جایی که تیغ عدالت علوی، انگشتان خودش را ببرد. مصلحت‌بین هم هرگز راضی به مماشات و تساهل و تسامح نخواهد شد. بلکه مصلحت سنجی را ابزاری برای تحقق دین در بستر جامعه می‌بیند؛ آنچنانی که عدالت ابزار همین آرمان است. ✅ تنها کسانی به مقصد می‌رسند که تابع محض باشند نه آنانکه تندتر یا کندتر بروند. @HOWZAVIAN