eitaa logo
شذرات/ایمان نوروزی
314 دنبال‌کننده
323 عکس
312 ویدیو
11 فایل
در اینجا یادداشت‌ها و تجربیات و خاطراتم را در حوزه‌های مختلفی چون #نظام_خانواده، #اقتصاد و #تجارت_مردمی، #وطن_توحیدی (جهان اسلام)، #طب_اسلامی و... را خواهم نوشت. طلبه‌ای که در زمان انقلاب اسلامی و در عصر خمینی (عصر جدید) تنفس کرد و بالید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حکم مکروه فردی در ، حرام اجتماعی در است! 🔻چگونه فقه خرد و در دل جریان توسعه بازی می‌خورد! 2⃣ از 3⃣ 🔻برای تطبیق موارد فوق در جمهوری اسلامی به صورت اجمالی به بررسی وضعیت تقنین در می‌پردازیم. چگونه فقه را در زمین خودش بازی داده است و عملا آنچه در عمل اتفاق افتاده است استحاله نظامات در دل مدرنیته بوده است. 🔻ما یکبار نگاه و داریم و یکبار نگاه جزیی و گسسته در قوانین داریم. - قوانینی که مثلا در حوزه خانواده گذاشته شده است به لحاظ آیا غیرفقهی ست؟ قطعا خیر. - آیا به لحاظ یا این فرایند تقنین غیرشرعی ست؟ بله؛ و نمی‌تواند ضامن اسلامی شدن جامعه باشد! 🔻مثلا: - فرزند بعد از طلاق: طبق مشهور فقها حق حضانت پسر تا دوسال با مادر است، اما نظر آقای تا هفت سال را اولی می‌داند. (همین فتوای شاذ را گنجاندند در قانون) (۱) - بردن زن از زمین: طبق مشهور فقها زن از زمین ارث نمی‌برد. یک فتوای فقط از آقای صافی ست که قائل به ارث بردن زن از زمین هست. (این تک‌گزاره نیز از فیلتر رد و تبدیل به قانون می‌شود) - شرط عدم مرد در ضمن عقد: مشهور فقها شرط به اینکه مرد همسر دیگری نگیرد را هم از جمله شروط باطل می‌دانند و در واقع آن را مثال اصلی چنین شرطی ذکر کرده‌اند. برای مثال در می‌نویسد: «اگر شرط خلاف مشروعی کند؛ مثلاً بر سر او نیارد یا با آمیزش جنسی نکند، شرط باطل است ولی عقد و مهریه صحیح است.»(۲) هم در شرح لمعه می‌نویسد: «اگر شرط شود، شرط باطل و عقد و مهریه صحیح است، مانند اینکه شرط کند سرش زن نگیرد.»(۳) - برای خنثی کردن شرط فوق را از با بند و بیل‌های دیگری در دفترچه‌های ازدواج گنجاندند تا عملا ازدواج مجدد مرد غیرممکن یا پرهزینه شود (یعنی می‌شود از فقهی به‌گونه‌ای منظومه سازی شود، که یک حکم حلالی تبدیل به ضد حکم دیگر و ضد مقصود شارع شود) - مباحث دیگری چون و تحصیل زنان در رشته های غیر مرتبط و موارد دیگری طبق نظریه و... 🔻چند مثال بالا به عنوان نمونه اشاره‌ای بود که چگونه فقهی که با نگاه جزیی مخالفت با شرع اسلام ندارد، اما همین فقهی در کلان یا (یا به تعبیر دقیق شهید صدر ) ماهیتی و حکم دیگر و چه بسا حرمت پیدا کند. 🔻مثلا وقتی همین را در مکتب غرب یا نظامات اجتماعی طاغوت می‌بریم یک معنایی پیدا می‌کند، و در معنا و کارکرد دیگری پیدا می‌کند. به عنوان مثال برای سنجش مجموع قوانین در حوزه خانواده (یا هر نظام اجتماعی دیگری) باید با شاخصه‌های همان مکتب ارزیابی شود. پی‌نوشت: ۱- «مسئلة 1388: الام احق بحضانة الولد ان شائت اذا کانت، حرة مسلمة عاقلة مأمونة علی الولد الی سنتین و ان کان انثی، و الاولی جعله فی حضانة الام الی سبع سنین و ان کان ذکرا، و تسقط الحضانة لو تزوجت و لا تسقط لو زنت». منهاج الصالحین، سیدابوالقاسم خویی، ج2، ص285. ۲- المحقق الحلی، ابوالقاسم نجم‌الدین جعفر بن الحسن الهذلی. شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ص ۵۵۱ ۳- شهید ثانی، تحریر الروضة فی شرح اللمعة، تهران: سمت، هفتم، ۱۳۸۳، صص ۳۴۱–۳۴۰. شذرات؛ ایمان نوروزی @iman_norozi
🔹 ماشین امضای 🔻برآیند در و سبک زندگی در جمهوری اسلامی به شاخصه غرب نزدیک شده است! 3⃣ از 3⃣ 🔻مثلا اگر (مدنظر فیمینیست‌ها) و (مدنظر اسلام) را شاخص سنجش قرار دهیم، می‌بینیم در مجموع برآیند تقنین در حوزه ما به فضای مدنظر نزدیک شده‌ است. در واقع ما ماشین امضای شده است بدون آنکه متوجه آن باشد. 🔻همین مسئله در فضای نیز به روشنی عیان ست. مثلا مسئله وام‌های ربوی را با عقودی مثل مضاربه و... شرعی‌ و امضا کرده‌ایم، اما چون توجه به فلسفه بانک و سیستم آن نداریم، و آن را زیرمجموعه یک نظام اختاپوسی مثل سیستم سرمایه‌داری نمی‌بینیم، عملا به بسط مدرنیته ( و دور شدن حکومت اسلامی از جامعه سازی اسلامی) کمک کرده است. یعنی فقه به ضد اهداف و غایات خودش تبدیل شده است. 🔻اما اگر همین را در ذیل مکتب و نظامات اجتماعی توحیدی و شاخصه که از مختصات این است مورد سنجش قرار دهیم، می‌بینیم قوانین را طوری باید استنباط کرد که به به عنوان جامعه خللی وارد نسازد. 🔻در یک نگاه کلان وقتی بخواهیم قضاوت کنیم، می‌بینیم در فرایند قانونگذاری در جمهوری اسلامی در حوزه ما به فضای غربی و شاخصه‌های مدنظر فیمینیست‌ها که همان بوده است نزدیک شده‌ایم و از که مطلوب اسلام و خانواده اسلامی تراز انقلاب است دور شده‌ایم. 🔻لذا اگرچه قوانین به لحاظ تک گزاره ها مخالف فقه فردی ما نبوده اما عملا به بسط مدرنیته و ظلم علیه انجامیده است. و نه تنها قوانین ما به و کمکی نکرده است، بلکه بالعکس شاهد بالارفتن سن ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق و... بوده‌ایم. 🔻جریان توسعه و غرب‌گرا و سکولار در جمهوری اسلامی (که یک سر آن در حوزه علمیه هم هست) به دنبال منظومه‌سازی از فقهی و فقه در (به جهت ساکت کردن حوزه‌ها و دور زدن شورای نگهبان) و بسط مدرنیته هستند. 🔻از آن طرف نیروهای انقلاب و جریان فقاهتی آن باید به دنبال ارتقای فقه و از فقهی و بعد از آن به دنبال و تحقق آن در جامعه باشند. از آن سو وقتی در شما خللی ایجاد شود و نتوانید نظام خانواده مطلوب شارع و توحیدی را محقق کنید، تحقق و سایر نظامات اجتماعی مثل نظام تعلیم و تربیت، ، اقتصادی مقاومتی، نظام امنیتی و... با مشکل مواجه شده است. چون نظامات اجتماعی چه در مکتب_اسلام و چه کاملا سیستمی یا نظام‌مند هستند. از این روست ایده در جمهوری اسلامی جز به بسط مدرنیته و دور شدن از آرمان‌های انقلاب اسلامی نینجامید. رهبر انقلاب در سیاست‌های کلی خانواده در ۱۳ شهریور سال ۹۵ به خوبی یک از خانواده محوری در نظامات اجتماعی را ارائه دادند: (این هم نظام‌مند بودن اندیشه ایشان را نشان می‌دهد و هم یک نمونه عینی از نظریه‌پردازی روش‌مند مبتنی بر تراث دینی ست) بند دوم این سیاست‌های کلی خانواده اینچنین است: ۲. خانواده در و مقررات، ، سیاست‌های اجرایی و آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به‌ویژه و . قسمت اول: https://eitaa.com/iman_norozi/235 قسمت دو: https://eitaa.com/iman_norozi/236 شذرات @iman_norozi
🔻آنچه زندکی را اداره می‌کند، عملا فقه ما است! 📌این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. فکر اسلامی در جنبه‌ی عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه‌ خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید میکنم، فلسفه هم لازم است؛ حالا چه‌ جوری داخل برنامه‌های شما بشود، آنها به برنامه‌ریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛ در این تردیدی نیست؛ 📌 لکن آنچه را اداره میکند، عملاً ما است؛ هم این است که فلسفه‌ی اسلامی در طول زمان نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفه‌های غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیف‌تر از فلسفه‌ی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ بیانات در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی ۱۳۹۷/۱۲/۱۳ شذرات؛ (یادداشت‌های یک طلبه ) https://eitaa.com/iman_norozi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌گزارشی از جلسه با آیت‌الله سند از 🔹اطمینان آیت الله بهجت از مریضی و موت آیت الله دهسرخی و زنده ماندن ایشان با به . قسمت دوم 🔻وقتی کافی و مفترض الطاعة بودن امام در کتاب امتداد پیدا می‌کند، آنگاه انسان با تنی سالم به ادامه می‌دهد! پی‌نوشت: خدا رحمت کند را می‌فرمودند: مکرر در درس خارج آقای پیش می‌آمد ایشان کل درس را اختصاص به و بحث می‌‌دادند. از طرفی درس بود و آقای بهجت مباحث می‌گفتند. ما هم روی مان نمی‌شد برویم علت این امر را سوال کنیم. اینجا درس فقه است، چه ربطی به مباحث کلامی دارد. آن هم مطالب بعضا تکراری در بحث و اثبات ایشان. از آنجا که آقای بهجت را می‌دانستم، لذا کار ایشان را بی حکمت نمی‌دانستم. تا اینکه دوران شد. هجمه به مبانی اعتقادی شیعه صورت گرفت. خیلی از دوستان ما متزلزل شدند و پایشان لغزید. دوستانی که فضل شان اگر از ما بیشتر نبود، کمتر هم نبود. من به قلب خودم رجوع کردم، دیدم ذره‌ای تاثیر نپذیرفتم. آنجا بود کار آقای را فهمیدم. ایشان با تکرار بحث می‌خواستند مطلبی را که ذهنی و عقلی پذیرفتیم، از عقل ما برود و پشت قلب ما بنشیند! شذرات؛ (پراکنده نویسی‌های منظومه‌وار یک طلبه) @iman_norozi
🔻شب یلدا در نجف با چای آفریقایی! قسمت دوم ۳۰ آذر ۱۴۰۰ 📌 زنگ زد. گفت شیخ احمد رسیده است. گفتمش همین امشب، ولو نیم ساعت شیخ احمد را ببینیم. فردا باید برگردم ایران. گفت شیخ خسته است بعید است. گفتمش زنگ بزن. ساعت از ده گذشته بود. بچه‌ها تازه از نمایشگاه‌_بین‌المللی_نجف برگشته بودند. رفتیم منزل شیخ عباس. را آماده کرده بودند. شیخ عباس را گفتم را بیخیال، باید با فردی آشنا شوید. حاج آقای الهی بجنوردی هم از دندان درد گوشه‌ای خوابیده بود. بیدارش کردم. گفتم شیخنا امشب به و هنری لازم است. ساعت حدودا یازده شب رسیدیم منزل شیخ احمد. شیخ احمد تازه از بصره رسیده بود و خسته. جلسه نیم ساعت ما شد شش ساعت. صحبت ما از یازده شب شروع شد تا حدودای پنج صبح. همه بچه‌ها را معرفی کردم. شیخ الهی را ویژه‌تر. گفتم از اساتید سطوح عالی حوزه قم است، از و اصول تا و تدریس داشته است. اما سالها ست و کار می‌کند. ماجرای کتف درد خودم را گفتم و اینکه با دو تا سوزنی که شیخ برایم زد، خوب خوب شدم. 📌عکس در گوشه کتابخانه‌اش توجهم را جلب کرد. از ارتباطات نظامات اجتماعی در منظومه فکری شهید صدر گفتم. مثال عینی طب را زدم. ماجرای درمان شهر را از طریق ویزیت واتساپی شیخ الهی گفتم. 📌هنوز حرفم تمام نشده بود. شیخ ابواسحاق رفیق شیخ احمد آنجا بود، گفت کمرم درد می‌کند. شیخ الهی دستش را گرفت. کمی نقاطی از کف دستش را فشار داد. گفت حالا دردت چطور است، گفت کمتر شده است. یکی دوتا برایش انداخت و کمی با کمرش و ور رفت. گفت حالا بلندشو راه برو. گفت الان چطور است. گفت هیچ دردی ندارم. شیخ احمد گفت: من پدر و مادرم مریض هستند، امکانش هست فردا برویم کربلا و چند روزی مهمان ما باشید. شیخ احمد بعد پیشنهاد داده بود سفر بعدی آفریقا حتما شیخ الهی همراه شود. مفصل از آفریقا و و تجارب سفرش گفت. معتقد بود با امام حسین می‌شود آفریقا را فتح کرد.