eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
يا علي؛ أَرْبَعٌ أَسْرَعُ شَيْءٍ عُقُوبَةً : رَجُلٌ أَحْسَنْتَ إِلَيْهِ فَكَافَأَكَ بِالْإِحْسَانِ إِسَاءَةً وَ رَجُلٌ لَا تَبْغِي عَلَيْهِ وَ هُوَ يَبْغِي عَلَيْكَ وَ رَجُلٌ عَاقَدْتَهُ عَلَى أَمْرٍ فَمِنْ أَمْرِكَ الْوَفَاءُ لَهُ وَ مِنْ أَمْرِهِ الْغَدْرُ بِكَ وَ رَجُلٌ تَصِلُهُ رَحِمُهُ وَ يَقْطَعُهَا. یا على؛ سریع ترین کیفر، برای عمل چهار نفر است : 🔹 کسی كه به او خوبى كنى و او به جاى آن به تو كند🔹کسی كه تو، به او ستم نكرده اى ولى وى به تو می كند🔹کسی كه با او در انجام امرى پيمان بسته اى و وفادار به آن هستى در حالیكه او در صدد به توست🔹و کسی كه تو با او صله رحم كنى ولى او با تو كند. 📚 تحف العقول ؛ صفحه 9 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌷🌷🌷 💠 و امّا اينكه گفتند حسّ و با كشتن حيوانات و خوردن گوشت آنها نمى سازد، جوابش اين است كه آرى هيچ شكى نيست كه رحمت، خود موهبتى است لطيف و تكوينى كه خداى تعالى آن را در انسان و بسيارى از حيوانات كه تاكنون به وضع آنها آشنا شده ايم به وديعه نهاده إلّا اينكه چنان هم نيست كه تكوين، حسّ رحمت را «حاكم على الإطلاق» بر امور قرار داده باشد، و در هيچ صورتى مخالفت آن را جائز نداند و اطاعتش را بطور مطلق و در همه جا لازم بشمارد. خُب وقتى خودش رحمت را بطور مطلق و همه جا استعمال نمی كند ما چرا مجبور باشيم او را در همه امور حاكم قرار دهيم؟! دليل اينكه تكوين، رحمت را بطور مطلق استعمال نمی كند وجود دردها و بيماريها و مصائب و انواع عذابها است. 💠 از سوى ديگر اين صفت يعنى صفت رحمت اگر در حيوانات بطور مطلق خوب و نعمت باشد در خصوص چنين نيست. يعنى مانند «عدالت» نیست که بدون قيد و شرط و بطور على الإطلاق فضيلت باشد؛ چون اگر اينطور بود مؤاخذه ظالم به جُرم اينكه ظلم كرده، و مجازات مُجرم به خاطر اينكه مرتكب جرم شده درست نبود - و حتّى زدن يك سيلى به قاتل جنايتكار صحيح نبود، زيرا با ترحّم منافات دارد - و همچنين انتقام گرفتن از متجاوز و به مقدار تعدّى او تعدّى كردن درست نبود. و حال اگر ظالم و مُجرم و جانى و متجاوز را به حال خود واگذاريم دنيا و مردم دنيا مى شوند. 💠 و با اين حال، امر رحمت را بدان جهت كه يكى از مواهب خلقت است مُهمل نگذاشته، بلكه دستور داده كه رحمت عمومى گسترش داده شود، و از اينكه حيوانى را بزنند نهى كرده و حتّى از زدن حيوانى كه مى خواهند ذبح كنند منع نموده و داده : مادام كه حيوانِ ذبح شده جانش بيرون نيامده اعضائش را قطع و پوستش را نكَنند، و نيز نهى كرده از اينكه حيوانى را پيش روى حيوان ديگرى مثل آن ذبح كنند، و براى ذبح كردن حيوان راحت ترين و ملايم ترين وضع را مقرّر فرموده، و آن بريدن چهار رگ گردن او است (دو تا لوله خون و يك لوله تنفس و يك لوله غذا)، و نيز دستور فرموده حيوانى را كه قرار است ذبح شود آب در اختيارش بگذاريد، و از اين قبيل احكام ديگرى كه تفصيل آنها در كتب فقه آمده است. 💠 و با همه اينها اسلام دين است نه دين عاطفه، و در هيچ يك از شرايعش عاطفه را بر احكام عقلى كه اصلاح گر نظام مجتمع بشرى است مقدّم نداشته، و از احكام عاطفه آن احكامى را معتبر شمرده كه عقل آن را معتبر شمرده است كه برگشت آن نيز به پيروى حكم «عقل» است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 ❇️ تمدّن يا توحّش غربى! 💠 آرى در حكم به اينكه فلان جامعه صالح است يا طالح، ظالم است يا عادل، سعادتمند است يا شقى و ... بايد اين روش را پيش گرفت كه متأسفانه فضلاى ما همانطور كه گفتيم از اين معنا غفلت ورزيده اند، و در نتيجه دچار خَلط و اشتباه شده اند (و چون ديده اند كه فلان شخص انگليسى در لندن پولى كه در زمين افتاده بود بر نداشت و يا فلان عمل صحيح را انجام داد و مردم فلان كشور شرقى اينطور نيستند، آن چنان شيفته غرب و مُنزجر از شرق شدند كه به طور يك كاسه حكم كردند به اينكه تمدّن غرب چنين و چنان است و در مقابل شرقى ها اينطور نيستند، و پا را از اين هم فراتر نهاده و گفتند : در اين عصر نمى تواند انسانها را به صلاح لايقشان هدايت كند). 💠 در حالى كه اگر جامعه غرب را يك می گرفتند، آن وقت رفتار آن شخصيّت را با ساير شخصيّت هاى ديگر جهان مى سنجيدند، معلوم مى شد كه از تمدّن غربى ها به شگفت درمى آيند و يا از توحّش آنان! 💠 و به جان خودم سوگند كه اگر تاريخ غربيها را از روزى كه نهضت اخير آنان آغاز شد، مورد مطالعه دقيق قرار مى دادند و رفتارى را كه با ساير امّتهاى ضعيف و بینوا كردند مورد بررسى قرار مى دادند، بدون كمترين درنگى، حكم به آنان می كردند و مى فهميدند كه تمام ادّعاهايى كه می كنند و خود را مردمى بشر دوست و خير خواه و فداكار بشر معرفى نموده و وانمود می كنند كه در راه خدمت به بشريّت از جان و مال خود مايه می گذارند تا به بشر حُرّيت داده و ستمديدگان را از ظلم و بَردگان را از بردگى و اسيرى نجات بخشند، همه اش و است و جز به بند كشيدن ملل ضعيف هدفى ندارند. و تمام تلاششان اين است كه از هر راه كه بتوانند بر آنها كنند، يك روز از راه قشون كِشى و مداخله نظامى، روز ديگر از راه استعمار، روزى با ادّعاى مالكيّت نسبت به سرزمين آنان، روزى با دعوى قيمومت، روزى به عنوان ، روزى به عنوان كمك در حفظ استقلال آنان، روزى تحت عنوان حفظ و جلوگيرى از تجاوزات ديگران، روزى به عنوان دفاع از حقوق طبقات محروم و بيچاره، روزى ... و روزى ... 💠 انسانى كه «سلامتِ فطرتش» را از دست نداده، هرگز به خود اجازه نمى دهد كه چنين جوامعى را صالح بخواند و يا آن را سعادتمند بپندارد، هر چند كه نداشته باشد و به حكم وحى و نبوّت و بدانچه از نظر دين سعادت شمرده شده، آشنا نباشد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
💗💗💗💗 ❤️ لوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الیُمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا. 💜 اگر شیعیان ما - که خداوند آنها را در راه پیروی از خود موفّق شان دارد - دل‌ هایشان در وفا به پیمانى که با ما دارند بود، از فیض ملاقات ما محروم نشده و سعادت دیدار ما زودتر فراهم می ‌شد. 📚 الإحتجاج طبرسی؛ ج2 ص 499 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 💗💗💗💗
🌹🌹🌹 💠 و امّا اينكه گفتند رحمت الهى چگونه با تشريع حكم تذكيه و ذبح حيوانات سازگار است با اينكه خداى تعالى أرحم الرّاحمين است؟ جوابش اينست كه اين شبهه از خَلط ميان رحمت و ناشى شده است. آنچه در خداى تعالى است رحمت است نه رقّت قلب كه تأثّر شعورى خاصی است در انسان كه باعث مى شود انسانِ رحم دل، نسبت به فرد مرحوم تلطّف و مهربانى كند؛ و اين خود صفتى است و مادّى كه خداى تعالى از داشتن آن مُتعالى است (تعالى اللَّه عن ذلك عُلواً كبيراً ). 💠 و امّا در خداى تعالى معنايش إفاضه «خير» بر مستحقّ خير است، آن هم به مقدارى كه استحقاق آن را دارد؛ و به همين جهت بسا مى شود كه عذاب را رحمت خدا و بالعكس رحمت او را عذاب تشخيص مى دهيم (هم چنان كه تشريعِ حكم تذكيه حيوانات را براى حيوانات عذاب مى پنداريم). پس اين فكر را بايد از مغز بيرون كرد كه احكام الهى بايد بر طبق كه ناشى از «عواطف كاذبه» بشرى است بوده باشد، و خدا باید «مصالح تدبير» در عالَم تشريع را بخاطر اينگونه امور باطل ساخته و يا در اينكه شرايعش را مطابق با «واقعيّات» تشريع كرده است مُسامحه كند. 💠 لذا از همه مطالب گذشته اين معنا روشن گرديد كه در تجويز خوردن گوشت حيوانات و همچنين در جزئيات و قيد و شرطهايى كه در اين تجويز رعايت نموده ، را حكايت كرده است. فطرتى كه خداى تعالى بشر را بر آن فطرت خلق كرده : ❣ فطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ — پيوسته از طريقه دين خدا كه فطرت خَلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه هيچ تغييرى در خلقت خدا نبايد داد، اين است آيين استوار حقّ (سوره روم آیه 30). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 ❇️ چرا اسلام حِليّت گوشت را مبنى بر تذكيه كرد؟ 💠 توضيح سؤال اينكه ما پذيرفتيم كه خلقتِ بشر طورى است كه هم مجهّز به جهاز «گياه خوارى» است و هم جهاز «گوشتخوارى»؛ و فطرت و خلقت، گوشتخوارى را براى انسان جائز مى داند. و به دنبال اين حكم ، اسلام هم كه شرايعش مطابق با فطرت است خوردن گوشت را جائز دانسته، ليكن اين سؤال پيش مى آيد كه چرا به خوردن گوشت حيواناتى كه خودشان مى ميرند اكتفاء نكرد، با اينكه اگر اكتفاء كرده بود مسلمين هم گوشت مى خوردند و هم كارد بدست نمی گرفتند و با كمال بى رحمى حيوانى را سر نمى بريدند، در نتيجه عواطف و رحمتشان جريحه دار نمى شد؟ 💠 جواب اين سؤال از بياناتى كه قبلاً گذشت روشن گرديد. چون در آنجا گفتيم رحمت به معناى رقّت قلب، واجب الإتباع نيست و پيروى آن را لازم نمى داند، بلكه پيروى از آن را باعث ابطال بسيارى از احكام حقوقى و جزائى مى داند. و خواننده عزيز توجّه فرمود كه اسلام در عين اينكه احكامش را تابعِ مصالح و مفاسد واقعى قرار داده نه تابع عواطف، مع ذلك در بكار بردن رحمت به آن مقدار كه ممكن و معقول بوده از هيچ كوششى فروگذار نكرده؛ هم مصالح واقعى را إحراز نموده، و هم مَلكه را در بين نوع بشر حفظ كرده. 💠 علاوه بر اينكه (همه مى دانيم بيشترِ گاو و گوسفند و شُترانى كه مى ميرند مرگشان بيماريهايى است كه اگر گوشت آنها خورده شود انسانها هم به همان بيماريها مبتلا می گردند) و مزاج آنان تباه و بدنها متضرّر مى شود، و اين خود خلاف رحمت است. و اگر بشر را محكوم می كرد به اينكه تنها از گوشت حيوانى بخورد كه مثلاً از كوه پَرت شده، آن وقت می بايستى همه افراد بشر، دورِ دنيا بچرخند ببينند كجا حيوانى از كوه پرت شده است و اين براى بشر حكمى حَرَجى و است. 🔹 پایان 🔹 📚 جلد5 ص295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 چگونه ممكن است طبيعتِ (كه همه افرادش، اعمّ از اروپايى و آفريقائيش يا آسيايى و امريكائيش و ... به طور مساوى مجهّز به قُوا و اعضايى يكسان مى باشند) رضايت دهد كه يك «طايفه» به نام متمدّن و تافته جدا بافته، بر سر ديگران بتازند و ما يملك آنان را تاراج نموده، خونشان را مُباح و عِرض و مالشان را به يغما ببرند و راه به بازى گرفتن همه شؤون وجود و حيات آنان را براى اين طايفه هموار سازند، تا جايى كه حتّى درك و شعور و فرهنگ آنان را دست بيندازند و بلائى بر سر آنان بياورند كه حتّى انسانهاى نيز آن را نچشيده بودند؟ سَند ما در همه اين مطالب، تاريخ زندگى اين امّت ها و مقايسه آن با جناياتى است كه ملّتهاى ضعيفِ امروز از دست اين به اصطلاح متمدّنها مى بينند. و از همه جناياتشان ، اين جنايات است كه با منطق زورگويى و افسار گسيختگى، جنايات خود را «اصلاح» ناميده و به عنوان «سعادت»! به خورد ملل ضعيف مى دهند. ❇️ اجتماع اسلامى به چه چيز تكوّن يافته و زندگى می كند؟ 💠 شكى نيست در اينكه تشكيل اجتماع (هر نوع كه باشد) مولود و غَرضى واحد است كه مشترك بين همه افراد آن اجتماع مى باشد و اين هدف مشترك در حقيقت به منزله روحِ واحدى است كه در تمام جوانب و اطراف اجتماع دميده شده و نوعى اتّحاد به آنها داده است. البته اين در غالب و بلكه در نوع اجتماعاتى كه تشكيل مى شود، يك هدف مادّى و مربوط به زندگى دنيايى انسانها است؛ البته زندگى مشترك آنان، نه زندگى فرديشان. و جامع همه آن هدفها اين است كه اجتماع از مزاياى بيشترى برخوردار گشته و به زندگى بهترى برسد. 💠 و فرق بين بهره مندى با بهره مندى از نظر خاصيّت، اين است كه انسان اگر مى توانست (مانند بيشتر جانداران) بطور انفرادى زندگى كند، قهراً در همه لذائذ و در برخوردارى از همه بهره هاى زندگيش «مُطلق العنان و آزاد» بود، و هيچ مخالف و معارضى راه را بر او نمى بست و هيچ رقیبی مزاحمش نمى شد. بله چيزى كه آزادى او را محدود می كرد، نارسايى قُوا و جِهازات بدن خود او بود. چون آدمى نمى تواند هر نوع هوايى را استنشاق كند، ساختمان ريه او هوايى مخصوص مى خواهد؛ و همچنين او نمى تواند بيرون از اندازه و گنجايش دستگاه گوارشش غذا بخورد زيرا اين دستگاه براى هضم كردن غذا، قدرتى محدود دارد. و همچنين ساير قوا و جهازات او، يكديگر را محدود می كنند. اين وضع انسان است نسبت به . 💠 و امّا نسبت به ، آنجا كه ما زندگى او را فردى فرض كنيم : نه او كارى به كار انسانهاى ديگر دارد و نه انسانهاى ديگر در بهره وريهاى او مزاحم اويند، و ميدان عمل را عليه او محدود و تنگ مى كنند. چون بنابر اين فرض، علّتى تصور نمى شود كه باعث تضييق ميدانِ عمل او و محدود كردن فعلى از افعال او و عملى از اعمال او گردد. و اين بخلاف انسانى است كه در محدوده زندگى مى كند كه ديگر عرصه زندگى او، آن گستردگى كه در فرض بالا بود را ندارد. و او در ظرف اجتماع نمى تواند در اراده كردن و در أعمال خود مطلق العنان باشد، زيرا او مزاحم آزادى ديگران است. و معلوم است كه وقتى پاى مزاحمت و معارضه به ميان آيد، زندگى خود او و زندگى همه افراد اجتماع تباه مى شود و ما اين معنا را در مباحث نبوّت كه قبلاً گذشت با كامل ترين وجه، شرح داديم. 💠 تنها علّتى كه باعث شد بشر از روز نخست، تَن به حكومت داده و خود را محكوم به حُكم قانون جارى در مجتمع بداند، همانا مسأله... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
👆ببخشید کمی طولانی شد ولی لازم بود. تشکر🌹
با سلام و عرض ادب به دوستان همراه کانال 🌹I shia 🌹 🔹چند روزی نمیتونم خدمتتون باشم و از این بابت معذرت میخوام. 🔸راستش اگه خدا بخواد راهی مناطق سیل زده هستیم (پلدختر) تا اگه بر فرض که کاری از دستمون بربیاد براشون یه کمکی کرده باشیم. 🔹هر کی بتونه به سیل زده ها حتی 1000تومن هم کمک کنه دریغ نکنه ، روی هم رفته بالأخره مبلغ قابل توجهی میشه و دستشون رو میگیره تا دوباره به یاری خدا بلند بشن ان شاءالله. 🔸کمک هاتون رو هم از طریق نهادهای معتبر براشون ارسال کنید مثل کمیته امداد و هلال احمر و... 🔹صبح ساعت 6 راهی هستیم ان شاءالله. ❤️التماس دعا❤️ 💗یا علی مدد
سلام دوستان خوبم❤️ خوبین؟؟ شبتون بخیر ما برگشتیم😔 جاتون خالی 😘 پُر بود از کلی سپاهی بیل به دست و گِل آلود و کلی آخوند و طلبه و پوتین به پا و گِلی و بیل به دست و بسیج و ارتش و هلال احمر و .... اصلا هم کار نمی کردن😜😜😂😂 همش دولتی ها و و سلبریتی های شیک پوش و پیپ به دهان بودن که کار میکردن😂😂😆😆😐😐 👈یه وقت نفله نشیم صلوااااااااااات🌹🌹 @ishiaa
🌹🌹🌹 اینجا کنار رفقای تروریست و مهربون و اهل دل سپاهی مشغول گِل بازی بودیم کوچه پشتی مسجد امام حسین (ع) آقا پسر توی تصویر اسمش پارسا بود و دختر خانمه هم غزل خانم جاتون خالی یه مسابقه برنده باش شرعی (از جیب خودمون) هم زدیم که خیلی باحال بود روز ولادت آقا ❤️سیدالشهداء❤️ هم بود و خلاصه : شهید شده بودیم از خنده😂😂😂 🌸الحمدلله🌸 @ishiaa
با سلام با توجه به قولی که قبلاً بهتون داده بودم بحث مهم و اساسی و مفید رو تقدیمتون میکنم با حوصله بخونید و دقیقتر دنبالش کنید یا علی مدد ❤️❤️❤️
🌹🌹🌹 ( نکته= علامه طباطبایی در دهه ۳۰ هجری شمسی این مطلب را نوشته اند، خواننده در حساب تاریخ دقت داشته باشد.) ❇️ برده گيرى و اسباب آن ❇️ 💠 تا آنجا كه تاريخ بشريّت نشان مى دهد : از زمانهاى قديم تا حدود هفتاد سال قبل مسأله بَرده گيرى و خريد و فروش افرادى از جنس بشر به نام «غلام» و «كنيز»، مسأله اى دائر و معروف در بين بوده و شايد امروزه هم در بين بعضى از قبائل دور افتاده و عقب مانده آفريقا و آسيا معمول باشد. و اين مسأله همانطور كه گفتيم آن قدر سابقه دار و قديمى است كه نمى توان ابتدايى تاريخى براى آن پيدا كرد، ولى تاريخ اين معنا را نشان مى دهد كه مسأله بَردگى داراى نظام مخصوصى در ميان ملّتها بوده و مقرّرات مخصوصى داشته است. 💠 و معناى اصلى آن اين بوده كه در تحت شرائط مخصوصى آزاديش سلب شده و بصورت کالایی كه قابل مِلكيّت است (مانند ساير اجناس و کالاهایی كه به مالكيّت درمى آيد از قبيل حيوانات و نباتات و جمادات) در آيد. و معلوم است كه اگر انسانى مملوك شد ديگر اختيارى از خود ندارد، چون أعمال و آثار او نيز به غیر درآمده و آن غير، هر طورى كه بخواهد مى تواند در اعمال و آثار او تصرّف كند. 💠 اين آن سنّتى بوده كه گفتيم ملّتها در بَردگان اجرا می كرده اند. چيزى كه هست بايد گفت مسأله بَرده گيرى متّكى به اراده «على الاطلاق و جزاف و بدون هيچ قيد و شرطى» هم نبوده، و خلاصه اينطور هم نبوده كه هر كس هر كه را كه دوست مى داشته بَرده خود می كرده و يا هر كه را كه دلش مى خواسته مى فروخته و يا مى بخشيده (گر چه در بين قوانينى كه در نظام بردگى اجرا مى شده امور جزاف زيادى به حسب اختلاف آراء و عقايد اقوام و سنن آنها ديده مى شود) بلكه و بَرده گیری مبتنى بر نوعى غلبه و تسلّط بوده است، مانند غلبه در كه مجوّز اين مى شده كه فرد غالب و فاتح نسبت به فرد مغلوب هر كارى كه مى خواهد بكند؛ بكُشد، اسير كند، از او پولى گرفته و رهايش سازد. 💠 و مانند غلبه به ،كه رئيس در حوزه رياستش هر چه مى خواسته می كرده، و همچنين مانند غلبه و قهرى كه نسبت به فرزند داشته، و پدر را از نظر اينكه فرزند را توليد كرده ولىّ امر او دانسته و به وى حقّ مى داده كه نسبت به طفلِ ضعيف خود هر كارى كه دلش بخواهد بكند حتى او را بفروشد و يا به ديگران ببخشد و يا با فرزندان ديگران مبادله كند و يا به طور موقّت عاريه اش دهد و يا بلاى ديگرى بر سرش آورد. ادامه دارد... 📚 جلد 6 ص 491 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
من شیعه هستم
🔷🔷🔷🔷 چیزی نمیگم فقط نگاه کن #سیل_زده #سلبریتی #مردم 🆔 @ishiaa
👇👇👇 درخواست از سلبریتی هایی که (ماهانه چند ده میلیون تومان هزینه بادیگارد و سفر خارجی و اتومبیل لاکچری و وسایل آرایشی و خورد و خوراک سگ و گربه شون می کنن) اینه که همگی بیان و با هم جمع بشن و فقط و فقط هزینه یه عدد دستگاه «باب کَت» رو تقبّل کنن تا هم یه کمکی به مردم شریف کشورمون کرده باشن و هم حرفهای مفتی که میزنن کمی قابل باور باشه. اصلاً هم ازشون توقّع نداریم بیل به دست بگیرن و گِلی بشن. بسم الله؛ بفرمایید.. نمیخواد حتماً بابکت بخرید، هزینه اجاره شو هم بدید قبوله. گرچه هزینه خریدشم برای شما چیزی نیست، قیمت یکی دو تا از سگ و گربه هاتون هم نمیشه...
🌹🌹🌹 💠 تنها علّتى كه باعث شد بشر از روز نخست، تَن به حكومت قانون داده و خود را محكوم به حكم قانون جارى در مجتمع بداند، همانا مسأله و خطر نوع بشر بوده است. چيزى كه هست در جامعه هاى اينطور نبوده كه عُقلا نشسته باشند و با فكر و انديشه، به نيازمندى خود به قانون پى برده باشند و سپس براى خود قوانينى جعل كرده باشند. بلكه آداب و رسومى كه داشتند باعث مى شده درگيريها و مشاجراتى در آنان پيدا شود و قهراً همه ناگزير مى شدند كه امورى را رعايت كنند تا بدين وسيله خويش را از خطر انقراض حفظ كنند و چون پيدايش آن امور همانطور كه گفتيم بر اساس فكر و انديشه نبوده، اساسى مستحكم نداشته و در نتيجه همواره دستخوش نقض و ابطال بوده است؛ چند روزى مردم آن امور را رعايت می كردند، بعد مى ديدند رعايت آن دردى از آنان دوا نكرد، ناگزير آن را رها نموده امور ديگرى را جايگزين آن مى ساختند. 💠 امّا در جامعه هاى ، اگر قوانينى تدوين مى شده، بر اساسى استوار جعل مى شده. البته هر قدر آن مجتمع از تمدّن بيشترى برخوردار بودند قوانين آن نيز محكمتر بوده و با آن قوانين بهتر مى توانستند تضادهايى كه در اراده و اعمال افراد پديد مى آيد، تعديل و بر طرف سازند و براى خواست تك تك افراد چارچوبى و قيودى مقرّر بسازند. اين مجتمعات بعد از تقنين قانون، قدرت و نيروى اجتماع را در يك نقطه (به نام مثلاً ) تمركز داده، آن مقام را ضامن اجراى قانون قرار مى دادند، تا بر طبق آنچه كه قانون می گويد، حكومت كند. از آنچه گذشت معلوم شد كه... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 از آنچه گذشت معلوم شد كه : 💠 اوّلاً : در تمدّن عصر حاضر عبارت است از نظامى كه بتواند خواست و عمل افراد جامعه را تعديل كند، و مزاحمت ها را از ميان آنان بر طرف سازد، و طورى مرزبندى كند كه اراده و عمل كسى مانع از اراده و عمل ديگرى نگردد. 💠 و ثانياً : افراد جامعه كه اين قانون در بينشان حكومت می كند در ما وراى قانون باشند؛ چون مقتضاى اينكه بشر مجهّز به شعور و اراده است اين است كه بعد از تعديل، آزاد باشد. و به همين جهت است كه قوانين عصر حاضر متعرّض الهيّه و اخلاقى نمى شود (و بشر را در انتخاب هر عقيده و داشتن هر خُلقى آزاد می گذارد) و اين دو امر بسيار مهم به شكلى تصوّر مى شود كه قانون به آن شكل تصوّرش كند. ولى بتدريج و به حكم اينكه جامعه تابع قانون است عقايد و اخلاقش نيز با قانون سازش نموده، خود را با آن وفق مى دهد و دير يا زود صفاى معنوى خود را از دست داده و به صورت مراسمى ظاهرى و تشريفاتى خشك در مى آيد. و باز به همين سبب است كه مى بينيم چگونه سياست ها و با دين مردم بازى می كنند، يك روز تيشه به ريشه آن مى زنند و روز ديگر روى خوش نشان می دهند و در ترويج آن مى كوشند، و روز ديگر كارى به كار آن نداشته به حال خود واگذارش مى كنند. 💠 ثالثاً : معلوم شد كه اين طريقه خالى از نقص نيست. براى اينكه هر چند ضمانت اجراى قانون به قدرت مركزى (كه يا فردى و يا افرادى است) واگذار شده ليكن در حقيقت و سرانجام، ضمانت اجرا ندارد. به اين معنا كه آن اگر خودش از حقّ منحرف شد و مرز قانون را شكست و سلطنت جامعه را مبدّل به سلطنتِ شخص خود كرد و در نتيجه اراده و دلخواه او جاى قانون را گرفت، قدرتى نيست كه او را به مرز خود برگرداند و دوباره قانون را حاكم سازد. و بر اين معنا شواهد بسيارى در زمان خود ما (كه به اصطلاح عصر تمدّن و دانش است) وجود دارد، تا چه رسد به شواهدى كه تاريخ از قرون گذشته ضبط كرده كه مردم نه به اين پايه از «دانش» رسيده بودند و نه به اين درجه از «تمدّن». علاوه بر اين نقص، نقص ديگرى نيز وجود دارد و آن بودن موارد نقض قانون است. چون قوّه مُجريه تنها مى تواند حفظ قانون را در ظاهر حال جامعه تعهّد و ضمانت كند و در مواردى كه احياناً قانون شكنى ها پنهانى صورت می گيرد از حيطه قدرت و مسئوليت مُجرى خارج است. اينك به اول گفتار بر می گرديم... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 و ما در ابحاث گذشته مكرّر گفتيم كه بطور كلى مسأله مالكيّت در مجتمع انسانى مبنى است بر غريزه اى (= بکار بردن تمام قدرت برای سود بردن از هر چيزى كه ممكن است به وجهى از آن سود برد) که در هر انسانی وجود دارد. و انسان كه مسأله ، فطری و طبيعى اوست، در راه بقاى حيات خود هر چيزى را كه بتواند استخدام نموده و از منافع وجودى آن استفاده مى كند؛ چه از مواد اوليّه عالَم و چه عناصر و چه مركّبات گوناگون جمادى، و چه حيوانات و چه انسانى كه هم نوع خود او و در انسانيّت مثل اوست. 💠 و اگر احساس احتياج به مسأله در زندگى نبود، آرزوى طبیعی اش اين بود كه همه افراد هم نوع خود را استثمار نمايد. ليكن همين احتياج مُبرمش به اجتماع و تعاون در زندگى، او را مجبور به قبول اشتراك با ساير هم نوعهاى خود در عمل و تحصيل منافع هر چيزى و انتفاع از آن نموده است. از اين رو، او و ساير همنوعانش مجتمعى تشكيل دادند كه هر جزئى از اجزاى آن و هر طرفى از اطرافش اختصاص به عمل يا اعمالى داشته و تمامى افرادشان از مجموع منافع حاصله برخوردار مى شوند؛ يعنى نتائج اعمالشان تقسيم شده و هر كسى به قدر اش از آن سهم مى گيرد. 💠 و تن در دادن به چنين تشكيلات - همانطورى كه گفتيم - بر خلاف آرزوى طبيعى و جِبلّى او و صرفاً از روى است. به شهادت اينكه مى بينيم يك فرد از انسان با اينكه موجودى است اجتماعى هر وقت در خود قوّت و شدّتى مى بيند پشتِ پا به همه قوانين اجتماعى و مَدنى كه آن نيز طبيعى آدمى است زده و شروع مى كند به و قُلدرى، افراد هم نوع خود را زير يوغ استعمار خود كشيدن و دعوى مالك الرِّقابى كردن و به جان آنان و نواميس و اموالشان به دلخواه خود دست درازى كردن. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 و لذا اگر خواننده محترم آزادانه و در روش اينگونه افراد و استثمارشان تأمّل كند خواهد ديد كه اينان روش خود را در تملّك و تصاحب انسانها، تنها در انسانهايى كه داخل در مجتمع آنان و جزئى از اجزاى آنند معتبر نمى دانسته بلكه روش مزبور را در آشنا و بيگانه و دوست و دشمن اجرا می کردند. چيزى كه هست را از اين جهت تملّك مى كردند كه بيگانه بود و يا به جرم دشمنى، محكوم به بيگانگى و خروج از مجتمع او شده بود. زیرا دشمن همه آرزو و همّش اين بوده است كه تار و پود هستى او را به باد داده، اسم و رسمش را محو و نابود سازد و به همين جهت از مجتمع طرف خود خارج شده، و طرف هم به خود حقّ مى داد كه او را نابود كرده و او و ما يَملك او را تملّك كند، چون براى او احترامى قائل نبود. 💠 و همچنين كه اولاد خود را مِلک خود مى دانستند آنان نيز اولاد را در عين حالى كه جزو مجتمع خود مى شمردند ولیکن هم طراز و هم سنگ خودشان نمى پنداشتند، و چنين معتقد بودند كه فرزندان در مجتمع بشرى از متعلّقات و توابع پدرانند و به همين جهت به پدران حقّ مى دادند كه در فرزندان خود همه رقَم تصرّف حتى كُشتن و فروختن و تصرّفات ديگر را بكنند. يا از اين جهت تملّک مى كردند كه خصوصياتى كه در آنان بوده آنان را بر اين مى داشت كه كنند كه ما فوق افراد مجتمعند و افراد، هم پايه و هم وزن و در منافع شريك آنان نيستند و حقّ دارند كه در جامعه حُكمرانى نموده و از هر لذّتى لُبّ لباب آن را (= بهترینش را) به خود اختصاص دهند و در نُفوس افراد مجتمع همه رقم دخل و تصرف نموده حتى آنان را زير يوغ بَردگى خود درآورند. 💠 پس معلوم شد در مسأله بَرده گيرى همان «حقّ اختصاص و تملّك على الاطلاقى» بوده كه انسان هاى براى خود قائل بوده اند. و نيز معلوم شد كه اين روش ناپسند را نسبت به طائفه مخصوصى اجرا نمی كردند، بلكه هر ضعيفى را بدون استثنا محكوم به رِقّيت و بندگی خود مى دانستند و تنها كسانى مستثنا بودند كه مثل خودشان زورمند و در وزن اجتماعى هم سنگ شان باشند. از اينان گذشته هيچ مانعى از بَرده گرفتن بقيه افراد مجتمع برايشان نبود و عُمده ی اين بقيه سه طائفه بودند : : دشمنانى كه با آنان سر جنگ داشتند، : فرزندان خُرد و ضعيف آنان و هم چنين زنان نسبت به اولياى خودشان، : هر مغلوب ذليلى نسبت به غالب عزّت يافته خود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌸🌸🌸 ❤️ إنَّ هَذِهِ القُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الأَبدَانُ فَابتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الحِکَمِ؛ 💙 این خسته و افسرده می ‌شوند، همچون بدن ‌ها؛ پس برای رفع ملالت آنها، لطایف حکمت آمیز زیبا و جالب انتخاب کنید. 📚 نهج البلاغه حکمت91 🔸در این حدیث، امام (علیه السلام) برای رفع خستگی راهی را نشان می‌ دهد و آن استفاده از نکته‌ هایی است که حکمت آمیز، جالب توجّه و شیرین باشد. 🔸علمای بزرگ ما کتاب ‌هایی نوشته ‌اند که فکاهی و شعر و داستان است و این بدان خاطر بود که این کتاب‌ ها بغل دست آنها باشد و در موقع خستگی با خواندن آنها کنند. 🔸تفریح باید باشد؛ زیرا شیطان خیلی اوقات از طریق تفریحات ناسالم در انسان نفوذ می‌ کند؛ چنان که در جوامع امروزی، تفریحات ناسالم به عامل فساد اخلاق تبدیل شده است. 🔹یکی از تفریحات، مزاح و شوخی کردن است که در این زمینه دو دسته روایت داریم : 🔸یک دسته از روایات می‌ گوید که شوخی نکنید؛ زیرا هیچ انسانی مزاح نمی ‌کند مگر این که مقداری از عقل خود را از دست می‌دهد. در جای دیگر آمده است مزاح نکن که نور تو را از بین می ‌برد. 🔸بر اساس دسته دیگر از روایات؛ مزاح، پسندیده و مطلوب است. چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) هم مزاح می ‌کردند. 🔹جمع این دو دسته از روایات این است که بر دو نوع است : مزاح صحیح و مزاح ناصحیح. مزاحی که از حدود ادب و شرع خارج شود، ممنوع است و الّا صحیح بوده و اشکالی ندارد. 👈 انسان باید در زندگی نه خشک باشد و نه شور شور، بلکه باید در حدّ تعادل باشد. 🆔 @ishiaa 🌺🌺🌺