eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فرازی از دعای پر فیض 💠 وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ أَهْلَ النَّارِ بِحُبِّی لَکَ 💠 إِلَهِی وَ سَیِّدِی إِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلّا لِأَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ طَاعَتِکَ فَإِلَى مَنْ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ؟ 💠 وَ إِنْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ اِلّا أَهْلَ الْوَفَاءِ بِکَ فَبِمَنْ یَسْتَغِیثُ الْمُسِیئُون؟ 💠َ إِلَهِی إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ فَفِی ذَلِکَ سُرُورُ عَدُوِّکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی الْجَنَّةَ فَفِی ذَلِکَ سُرُورُ نَبِیِّکَ وَ أَنَا وَ اللهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِیِّکَ أَحَبُّ إِلَیْکَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّکَ... 🔰و اگر به دوزخم دراندازى اهل را به محبتم به تو آگاه مى‌سازم. 🔰خدای من و سرورم اگر جز اولیا و اهل طاعتت را نیامرزى، پس گنهکاران به چه کسى پناه برند؟ 🔰و اگر جز اهل وفا را اکرام ننمایى، پس بدکاران از چه کسى فریادرسى خواهند؟ 🔰خدایا اگر مرا وارد دوزخ کنى این موجب خرسندى دشمن توست، و اگر مرا به وارد نمایى، این سبب خوشحالى پیامبر توست، و من به خدا سوگند این را مى‌دانم، که دلشادى پیامبرت نزد تو، از خرسندى دشمنت محبوب‌تر است... 🆔 @islam_history
📌 صلی الله علیه و آله و سلم در شان علیه السلام فرمودند: ✍ «يا عليّ انّک سيّدالمسلمين و يعسوبُ المؤمنين و امام المتقين و قائد الغُرّ المحجّلين». ❓حال به چه معناست؟ 🔹 به فرمانده‌ی زنبورهای عسل «یعسوب» می‌گوید. هنگامی که زنبورهای کارگر گل‌ها را برای درست کردن عسل می‌مکند و به کندو باز می‌گردند، ابتدا مورد بازرسی قرار می‌گیرند. 🔹بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو می‌ایستد. آنگاه زنبورها را بو می‌کند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع می‌شود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد.  🔸آری علیه السلام نیز در روز بر در بهشت می‌ایستد، و هر کسی را که بوی آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به محروم می‌نماید. 📚 در ، ج۳۸، ص۱۲۶-۱۶۶، حدود ده روایت از  و در این رابطه نقل شده است. 🆔 @islam_history
📌 دعای روز ششم ماه رمضان 💠 اللهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ 💠 خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانى‌ات وامگذار، و با تازیانه‌هاى انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، اى ‌‌نهایت دلبستگى دلشدگان 🆔 @islam_history
📌 فرازی از دعای پر فیض 💠 اللهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَسَلِ وَ الْفَشَلِ وَ الْهَمِّ وَ الْجُبْنِ وَ الْبُخْلِ وَ الْغَفْلَةِ وَ الْقَسْوَةِ [وَ الذِّلَّةِ] وَ الْمَسْکَنَةِ وَ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَقْنَعُ وَ بَطْنٍ لا یَشْبَعُ وَ قَلْبٍ لا یَخْشَعُ وَ دُعَاءٍ لا یُسْمَعُ وَ عَمَلٍ لا یَنْفَعُ وَ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ عَلَى نَفْسِی وَ دِینِی وَ مَالِی وَ عَلَى جَمِیعِ مَا رَزَقْتَنِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ. 💠 خدایا به تو پناه مى‌آورم از کسالت و سرافکندى و اندوه و و و بى‌خبرى و سنگدلى و نادارى و تهیدستى و بیچارگى و همه بلاها و زشتی‌هاى آشکار و پنهان، و به تو پناه مى‌آورم از نفسى که قانع نمى‌شود، و از شکمى که سیر نمى‌گردد، و از قلبى که فروتنى نمى‌کند، و دعایى که به اجابت نمى‌رسد، و کردارى که سود نمى‌بخشد، پروردگارا براى حفظ جان و و مال و آنچه که نصیب من فرموده‌اى، از رانده شده به تو پناه مى‌آورم، همانا تو شنوا و دانایى. 🆔 @islam_history
📌 برخورد با خواران 🔰همان امامی که می‌فرماید: به خدا قسم اگر تمام هفت اقلیم را به من دهند، تا پوستِ جو‌ ای را به ناحق از دهان مورچه‌ای بگیرم، هرگز چنین نخواهم کرد(۱) همان کسی که به خاطر خلخال و دستبند از غیر مسلمان می فرماید: هر کس از شنیدن این حادثه بمیرد، بر او رواست(۲)، به فرماندار اهواز () نامه می‌نویسد که با کسی که در بازار اهواز رشوه گرفته، چنین کند: 🔸ای ! زمانی که نامه ام را خواندی، درباره ی مسوول بازار اهواز چنین کن: 🔸بلافاصله عزلش کن، مسامحه و مماشات نکن، و او را چنانکه هست، بی کم و بیش به معرفی کن. او را حبس کن، و اگر در مجازات او کوتاهی کنی خودت را عزل می کنم، این حکم خداست و باید اجرایش کنی. 🔸او را در جمعه پیش چشم مردم شلاق بزن تا مردم ببینند. او را در کوچه ها و بازار اهواز بگردان تا همه ببینند و هرکس طلبی و مدرکی دارد، طلبش را از او بستاند. 🔸پایش را در زنجیر کن و به جز وقت نماز، زنجیرش را باز نکن. در زندان ملاقاتی نداشته باشد تا راه پاسخگویی به دادگاه را به او نیاموزند و او را به آزادی امیدوار نکنند. 🔸شبانگاهان وقتی زندانیان را برای هواخوری بیرون می بری او را نبر، مگر بترسی که بمیرد. اگر بدنش کشش داشت یک ماه بعد، یک نوبت دیگر هم ۳۵ ضربه شلاق به او بزن. 🔸گزارش عملکردت را در این باره برایم مکتوب بفرست و بگو که بجای این خائن چه کسی را انتخاب کرده ای.(۳)(۴) 📚 منابع ۱. ،خطبه ۲۲۴. ۲.نهج البلاغه ،خطبه ۲۷. ۳. دعائم الاسلام ،ج۲، ص۵۳۲. ۴. ،ج۱۷، ص۴۰۳. 🆔 @islam_history
📌 دعای روز هفتم ماه رمضان 💠 اللهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ. 💠 خدایا مرا در این ماه بر روزه و شب‌زندارى‌ یارى ده، و از لغزشها و گناهان دورم بدار، و ذکرت را همواره روزى‌ام کن، به توفیقت اى راهنماى گمراهان. 🆔 @islam_history
📌 فرازی از دعای پر فیض 💠 وَ انْقُلْنِی إِلَى دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَیْکَ وَ أَعِنِّی بِالْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِی فَقَدْ أَفْنَیْتُ بِالتَّسْوِیفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِی وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآیِسِینَ مِنْ خَیْرِی [حَیَاتِی‏] فَمَنْ یَکُونُ أَسْوَأَ حَالا مِنِّی إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِی إِلَى قَبْرِی [قَبْرٍ] لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِی وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِی وَ مَا لِی لا أَبْکِی وَ لا أَدْرِی إِلَى مَا یَکُونُ مَصِیرِی وَ أَرَى نَفْسِی تُخَادِعُنِی وَ أَیَّامِی تُخَاتِلُنِی وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ [فَوْقَ‏] رَأْسِی أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمَا لِی لا أَبْکِی أَبْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی أَبْکِی لِظُلْمَةِ قَبْرِی أَبْکِی لِضِیقِ لَحْدِی أَبْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ إِیَّایَ. 💠 و مرا به مقام به پیشگاهت برسان، و به گریه بر خویشتن مرا یارى ده، من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهاى نابود ساختم، و اینک به جایگاه به ناامیدان از و صلاح فرود آمده‏‌ام، پس بدحال‏‌تر از من کیست؟ اگر من بر چنین حالى به قبرم‏ وارد شوم، قبرى که آن را براى خواب آماده نساخته‌‏ام، و براى آرمیدن به کار نیک فرش ننموده‌‏ام، و مرا چه شده که گریه نکنم، و حال‏ آنکه نمی‌دانم بازگشت من به جانب تو چه خواهد بود، من نفسم را مى‏‌نگرم که با من نیرنگ مى‌‏بازد، و روزگار را مشاهده مى‏‌کنم که مرا مى‌‏فریبد، و حال آنکه بال‌هاى‏ بالاى سرم به حرکت درآمده، پس مرا چه شده که گریه نکنم، گریه مى‌‏کنم براى بیرون رفتن جان از بدنم، گریه مى‌‏کنم براى تاریکى قبرم، گریه مى‏‌کنم براى‏ تنگى لَحَدم، گریه مى‌‏کنم براى پرسش دو فرشته قبر و از من. 🆔 @islam_history
📌 علیهم السلام() ❓چرا به خزیمة بن ثابت، (صاحب دو شهادت) می گویند؟ ✍ علیه السلام در این مورد می‌فرماید: 🔸حضرت صلی الله علیه وآله روزی از مرد عربی اسبی خرید. کسانی که با آن حضرت میانه خوبی نداشتند، مرد فروشنده را کرده و به او گفتند: 🔹اگر این اسب را در بازار بفروشی، به چندین برابر قیمت فعلی از تو می‌خرند! 🔹مرد از این سخن تحریک شده و از روی طمع کاری گفت: آیا بروم و معامله را به هم زده و اسب را پس بگیرم؟! 🔹گفتند: نه! چنین مکن؛ ولی هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وآله می‌خواهد قیمت را به تو بپردازد، بگو من آن را به این مبلغ نفروخته‌ام بلکه به فلان قیمت به تو داده ام. او مرد خوبی است و هرچه پیشنهاد کنی، از تو خواهد پذیرفت. 🔰مرد اسب فروش با این قصد نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و منکر قیمت قبلی شد. 🔸حضرت فرمود: به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخته! به همین مبلغ فروخته ای. در این میان خزیمة بن ثابت از راه رسیده و از ماجرا سؤال کرد. 🔹گفتند: این مرد سخن پیامبر را قبول ندارد. 🔹خزیمه خطاب به مرد گفت: ای اعرابی! من می‌دهم که تو به همین مبلغ که پیامبر می‌گوید، این اسب را فروخته ای. 🔹اعرابی گفت: هنگام معامله، کسی پیش ما نبود! 🔸پیامبر به خزیمه فرمود: خزیمه! با آن که تو در هنگام معامله حضور نداشتی، چگونه گواهی می‌دهی؟ 🔹خزیمه گفت: یا ! پدر و مادرم فدای شما باد! ما سخن شما را در امور خیلی مهم و حیاتی مانند خبر دادن از و خداوند و آسمانی، تصدیق کرده و از جان و دل می‌پذیریم، چگونه در قیمت یک اسب تو را تصدیق نکنیم؟! 🔰بعد از این ماجرا، پیامبر صلی الله علیه وآله، شهادت خزیمه را معادل شهادت دو مرد قرار داد و این چنین بود که خزیمه مفتخر به لقب گردید. 📚 ، ج۲۲، ص۱۴۱. گفتنی است که این داستان با اندکی تفاوت در اکثر کتاب‌های فریقین موجود است. 🆔 @islam_history
📌 و ✍ مَسْعَدَة بن زیاد روایت کرده است که نزد علیه السلام بودم. 🔹مردی به امام عرض کرد: فدایتان شوم! همسایه‌هایی دارم که کنیزکان مطرب و آوازه خوان دارند. وقتی من به مستراح می‌روم، چه بسا عَمداً مدت بیشتری می‌نشینم تا صدای آواز آنان را بشنوم. 🔸امام فرمود: چنین نکن. آن مرد عرض کرد: به خدا نزد آنها نمی روم و با آنها برخوردی نداشته ام، تنها با گوش خود صدایی را می‌شنوم. 🔸امام فرمود: از خدا بترس. آیا نشنیده ای می‌فرماید: إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا؟ ( قطعا گوش و چشم و دل (قلب)، همه ی آنها مورد سوال اند). 🔹مرد عرض کرد: آری به خدا، گویی تا به حال از هیچ و این را نشنیده بودم. با وجود این ان شاء الله دیگر عمل خود را تکرار نمی کنم و از خداوند طلب و می‌نمایم. 🔸امام به او فرمود: برخیز و کن و شکر بجای آور که تو در امر خطیری واقع شده بودی، اگر در همان حال می‌مردی، چقدر حال و روزگار تو بد می‌بود. خدا را شکر کن و از او توبه و بازگشت از آن چه او نمی پسندد، مسئلت نما که خداوند، فقط زشتی‌ها را نمی پسندد، زشتی را برای اهلش بگذار، که هر امری اهل خود را دارد. 📚 ، ج ۶، ص ۴۳۲. 🆔 @islam_history
📌 عليه‌السلام فرمود: 🔰 مردم به سه وجه خداي عزّ و جلّ را مي كنند: ❌ يك طبقه به اميد ثوابش وي را عبادت مي كنند، اين عبادت، عبادت حريصان است، اينان طمعكارانند؛ ❌ طبقه دوم خدا را از پرستش مي كنند، اين عبادت، عبادت بردگان است، اينان ترسويانند. ✅ اما من او را به خاطر محبتي كه به وي دارم او را مي كنم و اين ، عبادت بزرگواران است. 📚 امالي، ص ۴۱، ح ۴. 🆔 @islam_history
📌 دعای روز هشتم ماه رمضان 💠 اللهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ 💠 خداى در این ماه مهرورزى به ایتام، و خواندن طعام، و آشکار کردن سلام، و همنشینى با اهل کرامت را نصبم فرما، به عطایت اى پناهگاه آرزومندان 🆔 @islam_history
📌 پاداش هرکس اندازه اوست ✍ گويد: به علیه السلام عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است. 🔸فرمود: عقلش چگونه است؟ 🔹گفتم نمي دانم. 🔸فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردي از در يكي از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود خدا مي كرد؛ يكي از از آنجا گذشت و عرض كرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را به من بنما به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا به او كرد همراه او باش پس آن به صورت انساني نزد او آمد. 🔹عابد گفت: تو كيستي؟ 🔸گفت: مردي عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود. چون صبح شد فرشته به او گفت: جاي پاكيزه اي داري و فقط براي عبادت خوب است. 🔹عابد گفت: اينجا يك عيب دارد. 🔸فرشته گفت: چه عيبي؟ 🔹عابد گفت: خداي ما چهارپايي ندارد، اگر او خري مي داشت در اينجا مي چرانديمش به راستي اين علف از بين مي رود! 🔸فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد. 🔹 گفت: اگر خري مي داشت چنين علفي تباه نمي شد. پس خدا به فرشته وحي كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش مي دهم (يعني حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روي ساده دلي و ضعف خرد است، و نيست، ليكن عبادتش هم پاداش عبادت خداشناس را ندارد). 📚 ،ج۱، ص۱۱. 🆔 @islam_history