سلام
هنوز نه.
پیدیاف کردن خط قرمز یکم طول میکشه، فعلا صبر کنید.
#پاسخگویی_فرات
سلام
۱.آقای پناهیان.
۲.ماهی ۲۰هزار تومن شهریهش هست. از کلاسهای دیگه اطلاعی ندارم اما کلاس بنده بیشتر آموزش مطالبی هست که برای امنیتی نوشتن بهش نیازه مثلا آشنایی با سرویسهای جاسوسی بیگانه. که البته مطالب آموزشیش تموم شده و اعضا بیشتر تمرین انجام میدن.
۳.پنج یا شش ساعت. این که روزانه چقدر باید درس خوند به خود فرد ربط داره.
۴.اتفاقا جا داره و هنوز روی نظریات این بزرگواران بحث میشه، اما در مجامع علمی و تخصصی و کتابها و مقالات تخصصی. خیلی در سخنرانیهایی که برای عامه مردم صورت میگیره روش صحبت نمیشه چون یکم پیچیده ست و ممکنه برای افرادی که مطالعه نداشتن شبهه پیش بیاد.
درباره رمان جدید، فعلا باید صبر کنید....
#پاسخگویی_فرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«جوانهای عزیز!
بچههای عزیز من!
خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البتّه ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است.» ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
#سوم_خرداد #خرمشهر #سلام_فرمانده
http://eitaa.com/istadegi
5_6285116482242217530.mp3
1.26M
چند خطی برای یک سرود...🥀🇮🇷
از بچگی این سرود را که میشنیدم، احساس عجیبی پیدا میکردم. ترکیبی از دلهره و افتخار؛ شاید کمی دلسوزی و غم. نمیدانم؛ یک احساس غیرقابل توصیف.
شاید بخاطر این که با شنیدنش، یاد یکی از اقوام شهیدمان میافتادم. چون وقتی اولین بار شناختمش(پنج، شش ساله بودم)، این سرود را شنیدم.
شهیدی که میگویم، در عملیات بیتالمقدس شهید شده بود. وقتی این سرود را میشنوم، یاد پدر میافتم که میگفت خمپاره، سر آن شهید را پرانده و بقیه بدنش هم... من آن روزها اصلا نمیدانستم خمپاره دقیقاً چیست و چکار میکند؛ فقط این را فهمیدم که: "سر را میپرانَد." و این برای یک کودک، مفهوم سنگینی بود که مدتها با آن کلنجار رفتم تا هضمش کنم.
وقتی این سرود را میشنوم، یاد عکس سر آن شهید میافتم که تنها بازمانده همه بدنش بود و آن را لای پنبه پیچیده بودند و داخل یک پلاستیک بزرگ، فرستاده بودند برای مادرش. یک عکس که در آن، پدر شهید کنار پلاستیک را آورده بود پایین تا سر از میان پنبهها معلوم باشد و تنها چیزی که پیدا بود، چشمان بسته و محزون شهید بود. این شهید در همه عکسها یک چهره محزون عجیبی دارد... شاید حالت صورتش اینجور بود؛ اما یک حزن مظلومانه در تمام عکسهایش هست؛ حتی در عکسهایی که در آنها میخندد.
من این سرود را که که میشنوم، پر میشوم از یک حس عجیب؛ از چشمان محزون شهید و سرش میان پنبهها. پر از تصور خمپارهای که سر را میپراند... ولی باز هم این سرود را دوست دارم؛ بخاطر همین حس عجیبش. بخاطر شهید مهدی عباسی؛ شهیدِ خونینشهر.
#فرات
#سوم_خرداد #خرمشهر
https://eitaa.com/istadegi
✨#بسم_الله_الذي_يكشف_الحق✨
📙رمان امنیتی سیاسی#عالیجنابان_خاکستری
✍🏻به قلم #محدثه_صدرزاده
قسمت۸۴
برای اینکه زمان بگذرد روبه ابوالفضل میگویم:
_با این سٍنت اینجا چیکار میکنی؟
میگوید:
_میخوام از الان همه چیزو یاد بگیرم.
متعجب نگاهش میکنم. صادق که تعجبم را میبیند میگوید:
_بعد از این که مادر و پدرشو از دست داد، خودش خواست کمکمون کنه و چیز یاد بگیره.
چقدر سرنوشتش شبیه مهدی است. حاج حسین کنارم مینشیند و برگه فاکس شده توسط سعید را نشانم میدهد. برگه را میگیرم و میخوانم:
_دست خط و امضا با تلاش بیش از اندازه شباهت زیادی به خط اصلی دارد اما مهر استفاده شده درست نیست. این مهر در ردههای جمهوری اسلامی استفاده نمیشود.
پوزخندی میزنم. رسوایی بدی میتواند برایشان باشد. حرفهای سید توجهم را جلب میکند:
_فردا نماز جمعه است، به نظرتون چیکار کنیم؟
ابرویی بالا میاندازم. برای نماز جمعه مگر باید کاری کرد؟ صادق ادامه میدهد:
_از الان بهش فکر نکن. فردا میریم با بچهها ببینیم چی میشه.
_اتفاقی افتاده؟
به سمتم بر میگردند. حاج حسین دستش را روی شانهام میگذارد و میگوید:
_امام جمعه یک سری حرف اشتباهی بر اساس عقایدش زده این بچهها به فکر چارهاند.
در دلم تحسینشان میکنم. با اینکه سنی ندارند، اما دغدغه همه مشکلات را دارند. نمیگذارند کسی پایش را کج بگذارد.
***
به ستون مسجد امام تکیه میدهم. آخرش صحبتهای این بچهها باعث شد شب را بمانم. مسجد آرام آرام پر از جمعیت میشود و هر کس سمتی مینشیند. ابوالفضل و دیگر بچهها صفهای جلو را پر کردهاند اما من ترجیح میدهم از دور نظارهگر خطبههایی باشم که تعریفش را زیاد شنیدهام. دستم را روی زانویم میگذارم. طلبه پیری شروع به خواندن خطبهها میکند. با دقت به تمام حرفهایش گوش میسپارم.
🖇لینک قسمت اول رمان👇🏻
https://eitaa.com/istadegi/4522
💭ارتباط با نویسنده👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16467617947882
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #محدثه_صدرزاده
#مه_شکن✨
https://eitaa.com/istadegi
الان، همین لحظه،
کسانی زیر آوار مدفون هستند و شاید دارن امیدشون رو برای نفس کشیدن از دست میدن؛
کسانی که هریک عزیز یک خانواده هستند...
یادمون نره برای هموطنان آبادانیای که زیر آوار #متروپل هستند دعا کنیم.
و همچنین برای نیروهای امدادی که درحال تلاش برای پیدا کردن مفقودان هستند...
امیدوارم در آینده به لطف خدا و تدبیر مسئولان، چنین حوادثی باعث داغدار شدن خانوادهای نشه...
#فرات
#مه_شکن
http://eitaa.com/istadegi
سلام
بله حکم را جعل کرده بودن. یه عده برای اینکه قتلهارا گردن نگیرن و چهره رهبر و انقلاب را خراب کنن این نامه را نوشته بودن و خوب خداراشکر دیدید که رسوا شدن.
اون نامه هم که مهر نداشت شاید پرینت خط آقا بوده باشه و یا مهر داشته اما مهر نامههای دولتی و محرمانه با مهرهای عادی فرق میکنه.
#پاسخگویی_صدرزاده
✨#بسم_الله_الذي_يكشف_الحق✨
📙رمان امنیتی سیاسی#عالیجنابان_خاکستری
✍🏻به قلم #محدثه_صدرزاده
قسمت۸۵
به اواسط خطبه که میرسد حرفهایش باعث میشود ابوالفضل و بچهها از جلوی صف داد بزنند و بگویند:
_بصیرت، بصیرت.
امام جمعه بیاهمیت به شعارها، باز خطبهها را ادامه میدهد. من هم با گفتههایش عصبی میشوم. به جای اینکه مشکلات جامعه و شهر را بازگو کند، هر بار یکی از مراکز تحت نظر رهبر را زیر سوال میبرد. باز بچهها میان کلامش میپرند:
_بصیرت، بصیرت.
این بار مردم هم جوش میآورند و همه چیز بهم میریزد. من هم تنها نظارهگر هستم. به دلیل شغلم اجازه جلو رفتن را ندارم. دیشب فهمیدم که ابوالفضل و دیگر بچهها هیچ خط و ربطی به وزارت اطلاعات ندارند، بچههای انقلابی هستند که دور هم جمع شدهاند و انصار حزب الله را تشکیل دادهاند. نماز جمعه بهم میریزد و مردم پراکنده میشوند.
صادق به سمتم میآید. مسجد خالی از جمعیت شده است. میگوید:
_حالا فهمیدی منظورمون چی بود؟ هر دفعه میره بالا منبر، همین برنامه رو داریم. یا راجب آقا یه چیز میگه یا مسئولین انقلابی مثل شورای نگهبانو زیر سوال میبره، حرفای رئیس جمهورم که مورد تاییدشه.
نفس کلافهای میکشم. مشکلات کشور به کنار، برخی مسولین هم کاسه داغتر از آش شدهاند.
***
وارد خانه میشوم. امروز حسابی خسته شدم، به خصوص با دیدن نماز جمعه که حسابی ذهنم را درگیر کرد. یا الله میگویم. سرم را که بالا میآورم آیه را میبینم که روی صندلی نشسته است. متوجه پای گچ گرفتهاش میشوم. با صدای مادر نگاهم را از آیه بر میدارم:
_سلام پسرم. بشین، چایی تازه دمه، الان میارم برات.
لبخندی میزنم و بر روی دورترین صندلی به آیه مینشینم.
زهرا با ذوق به سمتم میآید و کنارم مینشیند. چشم غرهای به او میروم و از گوشه چشم آیه را نگاه میکنم. وقتی متوجه نگاهم میشود سرش را پایین میاندازد. روبه زهرا آرام میگویم:
_مگه بهت نگفتم جلوی آیه پیش من نیا که یاد مهدی نیوفته؟
🖇لینک قسمت اول رمان👇🏻
https://eitaa.com/istadegi/4522
💭ارتباط با نویسنده👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16467617947882
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #محدثه_صدرزاده
#مه_شکن✨
https://eitaa.com/istadegi
سلام
بله، ولی بنده کلا خیلی وقته کتاب این هم با این حجم نخریدم؛ یعنی از وقتی قیمت کتاب بالا رفته. بیشتر سعی میکنم امانت بگیرم یا نسخه الکترونیکی رو مطالعه کنم.
آخرین باری که در یک روز ۶ یا ۷ تا کتاب گرفتم، مربوط میشه به ۵ سال پیش.
برای همین اضافه شدن ۴تا کتاب خیلی اتفاق جدیدی بود.
ممنونم، همچنین🌿
#پاسخگویی_فرات
سلام
انشاءالله خدا از این بهتر بهتون بده.
راستش کتابهام خیلی نیستند و بیشترشون مال دورانی هستند که کتاب ارزان بود 🙄
قفسه هم، یه قفسه کاملا معمولی و ساده ست که خودم چفیه روش پهن کردم.
انشاءالله خدا از این بهتر بهتون بده.
#پاسخگویی_فرات
سلام
بله، قبلا بعضی قسمتهاش رو مطالعه کرده بودم و دنبالش میگشتم تا کامل مطالعهش کنم.
#پاسخگویی_فرات
سلام
۱.ممنونم ولی تولدم نیست؛ حدود چهار ماه تا تولدم مونده. هدیه روز دختر بود.🙂
۲.خودم هم فکر میکنم بخاطر اسمش بوده🌿
پ.ن: این کتاب خاطرات شهید مدافع حرم، عباسعلی علیزاده ست.
#پاسخگویی_فرات
🇮🇷✌️
این همه لشکر آمده...
ورزشگاه صدهزار نفر آزادی در تسخیر دههی نودیها
درود بر فرزندان #حاج_قاسم ✨
#سلام_فرمانده
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهم عجّل لولیک الفرج بظهور الحجّه🤲
بیا مهدی جان...همه منتظر تو هستیم آقا🍃
ای صاحب این قلب های عاشق
امروز تو را عاشقانه میخوانیم..
#سلام_فرمانده
#امام_زمان
http://eitaa.com/istadegi
سلام
واقعا دوست داشتم اونجا باشم... و از تماشای لحظه لحظهش از تلویزیون لذت بردم...
انشاءالله به حق قلبهای پاک این بچهها، آقامون به زودی بیان...
#سلام_فرمانده #امام_زمان
http://eitaa.com/istadegi
عزیزانی که امروز در ورزشگاه آزادی حاضر شدن، میتونن خاطرهشون رو بنویسند و به لینک ناشناس کانال بفرستند:
https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
اگر هم عکس یا فیلمی گرفتید، حتماً به این آیدی بفرستید:
@Ya_emam_hasanjanam
#سلام_فرمانده #امام_زمان