eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
71.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
183 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برادرا کجا میخاین برین ...؟؟؟ . از های ، این ، از خط شکن ۲۵ ...
✅انتشار دفترچه آزمون استخدام شرکت کار و تامین در 7 استان 📋 به اطلاع می رساند دفترچه شرایط آزمون استخدام شرکت کار و تامین در 7 استان کشور منتشر شد. 🔻بخشی از شرایط 🔹استان مورد نیاز: ، ، ، ، ، و 🔹شغل: آشپز، کمک آشپز، متصدی توزیع غذا، رختشویخانه، باغبان و خدمتگزار 🔹جنسیت: آقا و خانم 📆 مهلت ثبت نام: تا 1 مهر 1402 📌 جهت مشاهده جزئیات بیشتر و ثبت نام به لینک زیر مراجعه نمایید: 🔗https://ahwniaz.ir/?p=122899
روایت تصویری یک معجزه عکس هایی از آلبوم زندگی شهید به مناسبت ۹ بهمن ماه، سالروز شهادت شهید باقری 📷 اطلاعات ثبت عکس۱: اولین تصویر ثبت شده از تپه دیدگاه و محل شهادت عکس ۲: مدرسه ی ابتدایی مترجم الدوله عکس ۳: مسجد صدریه، میدان خراسان، تهران عکس ۴: دوران نوجوانی عکس ۵: دوران دانشجویی، تبریز(دانشجوی دام پروری دانشگاه ارومیه) عکس ۶: دوران سربازی ۱۳۵۶(پادگان جلدیان نقده) عکس ۷: حضور در جبهه به عنوان خبرنگار روزنامه عکس ۸: حضور شهید باقری و صیاد در قرارگاه عملیاتی در کنار صیاد شیرازی عکس ۹: در کنار رحیم صفوی، احتمالا پس از عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر عکس۱۰: پیکر شهید پس از برخورد گلوله خمپاره در کنار تپه دیدگاه حین شناسایی برای عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شمال فکه 📅 نهم بهمن ۱۳۶۱ 📍 ،
🔹دعوت به همکاری بانک پاسارگاد سال 1402 (شرایط و ضوابط بروز شد) 🔸 بانک پاسارگاد به منظور تامین و تکمیل سرمایه انسانی مورد نیاز شعبه های خود در استان های ذکر شده، از واجدین شرایط پس از ثبت نام الکترونیکی و بر اساس اولویت های مورد نیاز، دعوت به مصاحبه می نماید. 🔻شرایط شغل بانکدار 🔹 جنسیت مورد نیاز: خانم / آقا 🔹استان های مورد نیاز : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، 🔹رشته های مورد نیاز : حسابداری، اقتصاد، مهندسی صنایع، مدیریت، آمار، ریاضی، حقوق، مهندسی کامپیوتر، مهندسی IT 🔻شرایط کارشناس انفورماتیک 🔹 جنسیت مورد نیاز: خانم / آقا 🔹استان: 🔹رشته های مورد نیاز :مهندسی کامپیوتر، مهندسی IT ،علوم کامپیوتر 🔻شرایط کارشناس امور حقوقی 🔹 جنسیت مورد نیاز: خانم / آقا 🔹استان: ، ، 🔹رشته های مورد نیاز :حقوق 🔻شرایط مسئول دفتر 🔹 جنسیت مورد نیاز: خانم / آقا 🔹استان: 🔹رشته های مورد نیاز :زبان انگلیسی، زبان و ادبیات فارسی،روابط عمومی، روان‌شناسی، علوم ارتباطات اجتماعی، علوم تربیتی ،زبان فرانسه،زبان عربی،جامعه‌شناسی 🔻شرایط نگهبان 🔹 جنسیت مورد نیاز: آقا 🔹استان: ، 🔹مدرک تحصیلی : دیپلم یا فوق دیپلم
✳️حافظان امنیت ✳️
شهید جاوید‌الاثر است. او متولد ۱۳۳۶ در آبادان بود و زمانی که در کودکی برای اولین بار برنامه کودک رادیو نفت آبادان را اجرا کرد، پدرش به عنوان سیار در استان فعالیت می‌کرد و چندین سال گویندگی برنامه‌های رادیو و تلویزیون آبادان را نیز برعهده داشت. اما «غلام‌رضا» جدا از این موقعیت، خود استعداد خاصی در زمینه گویندگی و خبر داشت به طوری که در مسابقات گویندگی آموزشگاه‌های خوزستان در سال پنجم دبیرستان مقام اول را برای دومین سال به دست آورد و به عنوان گوینده برتر استان شناخته شد. در سال ۱۳۵۸ فعالیت رسمی خود را در صداوسیما از رادیو نفت آبادان آغاز کرد. پس از پایان تحصیلات متوسطه به خدمت سربازی اعزام شد و در همان دوران خفقان شاهنشاهی به نشر افکار اسلامی در پادگان می‌پرداخت و به همین خاطر چندین بار در دوره سربازی به دلیل نشر افکار اسلامی، توبیخ شد و در نهایت با فرمان امام مبنی بر ترک کردن مراکز نظامی شاه، غلام‌رضا به صف مبارزات مردم پیوست. ؛ صدای ماندگار «خون نگار جنگ» با آغاز دفاع مقدس، خود را به مناطق جنگی رساند و به تهیه گزارش و خبر پرداخت. وی در طول ۶ سال حضورش در مناطق عملیاتی بارها مورد اصابت ترکش‌ها قرار گرفت و مجروح شد اما این امر باعث نشد وی از جمع همرزمانش جدا شود. هنا آبادان؛ اینجا آبادان؛ اینجا رادیو آبادان؛ صدای جمهوری اسلامی ایران ... آبادانی‌ها این جملات را در دوران مقاومت و خون با صدای غلام‌رضا بسیار شنیدند و به حق او را «خون نگار جنگ» نامیده‌اند. مدیر خبر رادیو آبادان و نماینده در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور از دیگر سوابق این شهید رسانه‌ای است که روز شهادتش با عنوان روز « رسانه» نامگذاری شده است. روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر برادرش فرهاد که دوشادوش او به عنوان عکاس در دفاع مقدس فعالیت داشت، از خاطراتش با غلام‌رضا در جبهه می‌گوید: یک روز با غلام‌رضا به خط مقدم جبهه رفته بودیم؛ شاید باورتان نشود بیش از چهار یا پنج بار دیدم که پای غلام‌رضا روی مین‌های مختلف رفت، ولی عمل نکرد. من ترسیدم، گفتم: غلامرضا مواظب باش! خندید و گفت : فرهاد، ترکش به نام می‌آید، مثلاً روی یک ترکش نوشته غلام‌رضا رهبر، یا فرهاد رهبر. اگر بخواهیم شهید بشویم خدا خودش می‌داند. فرهاد رهبر در ادامه می‌گوید: درست 21 دی ماه سال 65، ساعت هشت صبح، وقتی که به اهواز رسیدم  از صداوسیمای مرکز اهواز با من تماس گرفتند که غلام‌رضا، در شلمچه در عملیات کربلای پنج کنار دریاچه ماهی ترکش خورده است. به شلمچه رفتم و در آنجا به دنبال برادرم گشتم ولی اثری از جنازه او نبود. یکی می‌گفت چون خبرنگار معروفی بوده به انگلستان برده شده؛ دیگری می‌گفت او را به مرز عراق بردند و خلاصه هر کس چیزی می‌گفت؛ یک سال و نیم به دنبال جنازه برادرم گشتم، کل بیمارستان‌های ایران، جای جای ایران را گشتم ولی نتوانستم او را پیدا کنم. بعد از شهادت برادرم، خدمت حضرت امام خمینی(ره ) رسیدیم و امام ما را دلداری دادند و از برادرم تقدیر کردند. حتی در مراسمی که با حضرت آیت الله خامنه‌ای دیدار داشتیم، ایشان به خانواده ما نشان افتخار اهدا کردند. *شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود سردار سیدیحیی رحیم‌صفوی از فرماندهان ارشد دفاع مقدس درباره  او می‌گوید: شهید رهبر یک رهبر واقعی در روایت دفاع مقدس بود؛ از همان ابتدای جنگ در جبهه حضور یافت و به تهیه گزارش از وضعیت رزمندگان پرداخت. وی افزود: این شهید عزیز با صدای گرم خود در صدا و سیمای آبادان به رزمندگان امید می‌داد و آن‌ها را تشویق می‌کرد تا استقامت و مقاومت خود در جنگ را حفظ کنند. وی در تبلیغات جنگ و به تصویر کشیدن حماسه‌های مختلف بسیار کوشید. سردار صفوی ادامه داد: شهید رهبر شخصیت کم‌نظیری بود؛ این برادر عزیز از هیچ تلاشی برای تبلیغات جنگ دریغ نکرد و تاثیر بسیاری بر روی روحیه ملت ایران و رزمندگان گذاشت و تصویر واقعی از جنگ به همه نشان داد که در تاریخ ثبت شد. قلبتان را با خدا یکی کنید شهید غلامرضا رهبر در قسمتی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «دنیای آبادان با دنیای خارج از آن تفاوت دارد. آبادان برای ما دنیا معنویات و الهیات و این جنگ برای ما کلاس واقعی درس است. این راه الهی است که خود انتخاب کرده‌ام و از خدا می‌خواهم که اگر کشته شدم و یا زخمی گشتم فقط به خاطر او در راه او بوده باشد. مطمئن باشید که اگر به این صورت باشد، من در آن دنیا نه تنها هیچ ناراحتی نخواهم داشت، بلکه بهترین زندگی را خواهم گذراند و سیاهی از آن کسانی است که این حرف‌ها را باور ندارند و پوزخند به این حرف‌ها می‌زنند. مرگ، مرگ است بالاخره باید با این دنیا وداع کرد. بنابراین خوشا به حال آنان که توشه‌ای برای خود اندوخته‌اند و رفتند و در برابر خدایشان در آن دنیا شرمنده نیستند.
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" برادرا کجا میخاین برین ...؟؟؟ از های ، این ، از خط شکن ۲۵ ...
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" برادرا کجا میخاین برین ...؟؟؟ از های ، این ، از خط شکن ۲۵ ...
زلزله ۵.۲ ریشتری بار دیگر در مسجد سلیمان 🔹زلزله‌‌ای دیگر با قدرت ۵.۲ ریشتر را لرزاند. 🔹این زمین‌لرزه در عمق ۹ کیلومتری زمین رخ داده است. 🔹تا این ساعت تعداد پس‌لرزه‌های زمین‌لرزه صبح امروز ، به عدد ۱۱ رسیده است.
🎥شهید شهیدی که در قبر خندید. راز این را در این کلیپ مشاهده کنید شهید بچه است. متولد ۱۴ آذر ۱۳۴۴ در شب ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتے به شهادت رسید. برادر او یعنے «محمود رضا حقیقی» (متولد ۱۳۴۶) هم در عملیات کربلاے۴ به رسید ولے فرقش با برادر خود این بود که ۱۴ سال بر سر سفره حضرت فاطمه زهرا نشست و بقایاے پیکرش پس از ، در کنار مزار برادرش در گلزار شهدای اهواز به خاڪ امانت داده شده. وقتے مردمے که براے تشییع پیکر محمد رضا حقیقے آمده بودند تمام شد، پیکر به آرامے از داخل تابوت درون قبر قرار داده شد. لحظاتے بعد محمد رضا آرام تر از همیشه درون قبر خوابیده بود. تا این لحظه همه چیز روال عادے خود را طے مےکرد. اما هنوز فرازهاے اول تمام نشده بود که عموے شهید فریاد زد: «الله اکبر! شهید مے خندد!» اوکه خم شده بود تا براے آخرین بار چهره پاک، آرام و نورانے محمد رضا را ببیند، متوجه شده بودکه لب هاے محمد رضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود، درحال باز شدن و جدا شدن است و دندان هاے محمدرضا یکے پس از دیگرے در حال نمایان و ظاهرشدن است. عموے او مےگفت: ابتدا خیال کردم لغزش حلقه هاے اشڪ در چشمان من است که باعث مےشود لب هاے شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، اشڪ هایم را پاڪ کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب هاے او در حال باز شدن بود و گونه هاے او گل مےانداخت. پدرومادر شهید را خبر کردند. آنها هم آمدند و به چهره ے پاڪ فرزند دلبندشان نگریستند. اشڪ شوق از دیدن چنین منظره اے به یڪ باره بار غم و رنج فراق محمدرضا را از دل آنها بیرون آورد. مادرش فریاد زد: «بگذارید همه بیایند و این کرامت الهے را ببینند» تمام کسانے که براے تشییع پیکر شهید به بهشت آباد اهواز آمده بودند، یکے پس از دیگرے بالاے محمدرضا آمده و لبخند زیباے او را به چشم دیدند. روے قبر را پوشاندند، درحالے که دیگر آن لب ها بسته نشد و تبسم شیرین و لب هاے باز شده شهید باقے بود. دست نوشته شهید در دفترچه یادداشت: ‌ روی بنما و وجود خودم از یاد ببر خرمن سوختگان را گو همه باد ببر روز مرگم نفسے وعده ے دیدار بده وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر این سخن شهید در خصوص لحظه است که پس از شهادت در خواب به مے گوید: مادرم! آن چه را که شما فکر مےکنید در دنیا و آخرت بهتر از آن نیست، مشاهده کردم.