eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
176 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
... خوشبختے یعنے ؛ دوستانے داشتہ باشے ڪہ تا بهشت همراه تو باشند ... به ترتیب ایستاده از سمت راست صحرایی،حاجی زاده،شیخ الاسلامی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹 شهرستان 🌹 ڪہ در چنین روزی 🌹 شدند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌷 بسیجی سعید قادری 🌼 (کریم) ـ 18 ساله - نجف آباد 🌹 بسیجی مهدی ملکی 🌼 (محمدعلی) ـ 19 ساله - نجف آباد 🌷 سرباز بهروز چهارلنگ 🌼 ( جواد) ـ 19 ساله - نجف آباد ـ یزدانشهر 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌴
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 روزهای عملیات کربلای یک حال بچه‌ها تو این سرزمین با سایرجبهه‌ها فرق داشت اون روزها از روی قله‌های قلاویزان با شهدا ، به امام حسین (ع) سلام می دادیم و زمزمه می کردیم در جبهه‌ها غوغا به پا شد دوباره شد و بچه‌ها اشک میریختن مردان مردی رو دیده که برای اسلام از همه چیزشون گذشتن بدن‌های بی سر پاهای بی بدن پهلوهای شکافته و اینها تو حافظه ثبت شده و این هم سرگذشت پاهایی که بی بدن شد عکس فوق مربوط به عملیات آزادسازی مهرانه و خاطره اش اینه که : سنگرسازان بی‌سنگر جهاد تهران به فرماندهی ملاآقایی و مهدی عاصی تهرانی اومدن کمک رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها خاکریز می‌زدن . هوا روشن شده بود و پاتک دشمن شروع . فاصله تانک‌ها با رزمندگان اسلام کم بود و تانک‌ها مستقیم به بچه‌ها شلیک می‌کردن خسرو صبوری روی لودر سینه به سینه تانک‌ها خاکریز می‌زد که گلوله تانک بعثی‌ها به لودر اصابت و ترکشش ، لوله هیدرولیک بازوهای لودر رو پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت خسرو صبوری هم پشت فرمون لودر روضه رو باز نکنم تا بچه‌ها برسن خسرو دیگه پشت فرمون نبود. فقط پاهای خسرو روی پدال‌ها بود دو همسنگر ، بهت‌زده به باقی مونده رفیقشون نگاه می‌کردن از صبوری دو تا پای سوخته موند که تو گلزار امام‌زاده عقیل اسلامشهر ، کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد یادمون باشه زیارت با عزت امروز عتبات عالیات رو مدیون خون چه هستیم 🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 طلوعی دوباره است ... که تو را میخواند و در رگهای جاریست می گوید برو و میخواند بیا ... آنگاه در آغوش و "الله" جای میگیری سلام برشما که خدا شد و شما را کرد با ما را هم کنید 🌹
⭕️به این میگن حق الناس،شهدایی که رفتند،خون و جان و پوست و گوشت‌شان را دادند، تا پوست، بدن، پا، دست برهنه و لخت دختری را نا محرما نبینند. حق الناس اینه، امر به معروف و نهی از منکر کنید که خون شهدا پای مال نشه...
🍃🌸 از شخصـے پرسیدند : تا بهشت چقدر راه است ؟ گفت : یڪ قدم گفتند : چطور ؟! گفت : مثل یڪ پایتان را ڪہ روے نفس شیطانـے بگذارید پاے دیگرتان در بهشت است .
🌹 🚩 ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ سالروز شهادت رزمنده مخلص و باصفای مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام 💖 ♥●•٠·˙کلامی از : ◥[خـدا، بـہ صاحب‌الزمـان صبـر دهـد. زیـــرا او منتـظـر مـاسـت نہ این ڪہ مـا منتـظـر او بـاشیم. هـنگـامی می‌شـود گفت منتظـریـم ڪہ خـود را اصـلاح ڪـنیم.]◣
بوسه ملائک بر آن بازوانی که در میدان نبرد مردانه ایستادند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخن فرمانده: اگر درست معرفی شوند، جوانان آنها را به عنوان الگو انتخاب میکنند. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 نشردهید
🌷چه غریبی بین این شهداست. آری! را ٪شهیدان می‌شناسند. پایان نیست، بلکه آغاز است. الهے هیچ قلبے از ڪار نیوفته ❤️
آیه های سرخ داشتند شبیه غنچه خورشید گشتند درون بستر سرخ سپیده طلوع روشنایی را نوشتند سنگ نوشته مزار نورانی شهید والامقام محسن سجودی از شهدای عملیات مطلع الفجر ، گلزار شهدای گله محله بابل تاریخ ولادت اول دی ۱۳۴۰ گل زیرپای مزار شهید محسن سجودی روئیده اونم از دل سنگ شهید محسن سجودی نام پدر : ابوالقاسم نام مادر: سرور لحیم چی تاریخ تولد :1340/10/01 تاریخ شهادت : 1360/09/20 محل شهادت : گیلانغرب گلزار: شهدای گله محله 🌺از شما میخواهم که خود را باسلاح تقوی به اخلاق اسلامی مجهزسازیدو بدانید که گسترش اسلام تنها با رشد اخلاق اسلامی امکان پذیر است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
را شهیدان می‌شناسند "گردان زهیر" " به یاد سردار شهید داود حیدری فرمانده دلاور گردان زهیر لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) که در عملیات کربلای ۵ آسمانی شد و به یاد سردار شهید حاج علی اصغر صادقی که مسئولیت گردان را بر عهده گرفت و در عملیات بیت المقدس ۲ به شهادت رسید. " تصاویری از شهید علی‌اصغر صادقی، و دلاوران گردان زهیر - لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) # عملیات کربلای ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# سالروز عملیات بیت المقدس ۲ در جبهه شمالغرب توسط حاج علی فضلی، فرمانده لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) (س) ۲۵ دیماه ۱۳۶۶ " عملیات در منطقه برفگیر و در سرمای 20 درجه زیر صفر آغاز شد .... درود و سلام بر دلاور مردان عرصه پیکار که با نثار جان خویش، دین خدا را یاری کردند. مظلوم عملیات بیت المقدس دو دوران جنگ تحمیلی
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹 ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌷 بسیجی مصطفی ناصحی 💐 (محمد حسن) ـ ۲۱ ساله ـ نجف آباد 🌷 بسیجی احمد اسعد سامانی 💐 (اکبرعلی) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌷 سرباز مجتبی هادیان 💐 (قدیرعلی) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا بیا ! ثابت کردند اینجا کوفه نیست ... وصیت ارزشمند و حکیمانه شهید عالیقدر مهدی رهبر را بشنوید و این پست را به دوستان و عزیزان خودتان ارسال بفرمائید •
شرطِ ورود در جمعِ شهدا است و اگر این شرط را داری چه میکند نامت چیست و شغلت؟! شهیده فائزه رحیمی🥀 . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
را شهیدان میشناسند. شهید حججی را گریان ندیدید؟! چرا در او آرامش را دیدید⁉️ "پاسخ رو از زبان شهید حاج قاسم سلیمانی بشنوید .
💢 مادر ملکی نقل میکرد : . ▪️هر وقت مهدی از جبهه می اومد بهم می‌گفت: «مامان وقتی دوستانم شهید می‌شوند گوشم را کنار دهانشان می‌برم ببینم در آخرین لحظات چه می‌گویند»، می‌گفت «آخرین حرفی که دوستان شهیدم زمزمه می‌کردند «حجاب» بود. نمی‌دانم واقعا این زن‌های بی‌حجاب مسلمانند، خدا کند من شهید شوم دیگر این صحنه‌ها را نبینم. طاقت ندارم. .
✳️حافظان امنیت ✳️
مادر دستش را روی زانو کوبید و رو به دختر بزرگش گفت: 😒 شما می خواهید برید کردستان اجازه شما دست شوهرت برید در امان خدا، این صدیقه چرا؟ این دختر رو اونجا میگیرن بی سیرتش می کنند، مایه میشه، این تازه 17 سالشه اونا دین و ایمون ندارن اصلاً بیاد کردستان چکار کنه؟🤨 از صبح تا غروب شنبه تا چهارشنبه که مدرسه و انجمن اسلامی و و هزار تا جای دیگه است، چهارشنبه عصر و پنجشنبه که هر هفته این طرف و اون طرف، این شهر اون شهر جهاد سازندگیه صبح جمعه که خانم باید بره بهشت زهرا عصر جمعه که باید بره خانه سالمندان من که این بچه را اصلاً نمی بینم، من که هر وقت دیدمش یا سرش توی کتاب و نوشتنه یا سرنماز و سجاده بخدا دلم براش تنگ میشه من چه گناهی کردم؟ منم مادرم اصلاً چه خبره که شما هم می خواهید برید اونجا؟😒 صغری لیوان آب را دست مادر داد تا قدری آرام بگیرد بعد برای دلجویی از او گفت: مادرجان، با انجمن اسلامی مخابرات میریم کارهای فرهنگی انجام بدیم آقای قندی (شهید بزرگوار قندی) هم هستن مواظب هستن بسپار به خدا ببین چطور صدیقه اشک میریزه دل سنگ آب میشه گناه داره مثه مرغ پرپر میزنه یکبار که بیاد هوسش میشکنه آنقدر اونجا بهش سخت می گذره که توبه کنه شما اجازه بده. مادر آهی کشید و با تعجب رو به صدیقه گفت: صدیقه و ترس از سختی؟ صدیقه و از سختی؟ صدیقه و پشیمان شدن، صدیقه و بداخلاقی... کجا پشیمان می شود؟ الله اکبر چی بگم مادر اما دفعه اول و آخرت باشه هرکای میخواد بکنه همین جا دیگه جنوب و غرب و چه می دونم این طرف، اون طرف خبری نیست. گریه صدیقه بند آمده بود که گفت: الهی قربونت برم مامان خوشگلم. 😍🥰 🌷شهیده صدیقه رودباری . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت
✳️حافظان امنیت ✳️
راوی خواهر شهیده:✍️ آرزوی شهادت داشت مادرم در تب و تاب خرید برای او بود، اما خواهرم در فکر و اندیشه دیگری بود. آخرین باری که تلفنی با خانواده صحبت کرد برای ما از شهادت گفت. مرور دفترچه و دست نوشته‌هایش او را مشتاق شهادت نشان می‌داد. در بانه او را به عنوان مربی آموزش برای خواهران انتخاب کردند. چون استعداد و علاقه ویژه‌ای به مسائل نظامی داشت. صدیقه آنقدر فعالیت مذهبی و فرهنگی داشت که خار چشم منافقین شده بود تا جایی که منافقین او را تهدید به مرگ کردند و گفتند: «اگر چه رفتار تو با ما خوب است، اما اگر تو به دست ما بیفتی، پوست بدنت را کنده و آن را با کاه پرخواهیم کرد.» در نهایت در شامگاه ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۹ با گلوله یکی از منافقین کوردل به آرزوی دیرینه‌اش یعنی شهادت در راه خدا رسید. پیکر صدیقه بعد از تشییع با شکوه در بانه و تهران در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. 🌹شهیده صدیقه رودباری . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت
💕 🌴 جمع باصفای شهدا و غیورمردان لشگر پرافتخار محمّد رسول الله(ص) در کنار سردار خیبر، فرمانده لشکر27 ، شهید محمد ابراهیم همت ⏳سال ۶۲ قبل از 💠 در این عکس تاریخی، به جز دو تن، همگی به رسیدند... 🌷 : ▫️ : معاون گردان مقداد ▪️ : فرمانده تیپ ۱ عمّار ▫️ : فرمانده گردان عمّار ▪️ : فرمانده سرافراز لشگر ۲۷ ▫️ : فرمانده گردان مقداد ▪️ : معاون گردان کمیل ▫️ : فرمانده گردان ابوذر ▪️ : معاون گردان انصار 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🌷شهید فرمانده از لشکر محمد رسول الله(ص) بود که در تاریخ دوازدهم اسفند ماه 1362 در به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمی‌گشت اول به مسجد المهدی می‌رفت، نماز می‌خواند و بعد به خانه می‌آمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید. منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. زینب چهارده ساله و اولین دبیرستانی همراه با شهدای عملیات فتح‌المبین (160 شهید) در اصفهان تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. . .   #مجاهدان_بی_نام
🗓امروز ۲۱ آبان ‌۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز: شهادت شهید حسن طهرانی مقدم (۶ آبان ۱۳۳۸ – ۲۱ آبان ۱۳۹۰) نظامی ایرانی بود. او در طول جنگ ایران و عراق، از اعضای سپاه پاسداران بود. آخرین سِمَت وی، ریاست سازمان جهاد خودکفایی سپاه بود.[۲] او به عنوان یکی از پایه‌گذاران برنامه موشکی در سپاه پاسداران شناخته می‌شود[۳] و به «پدر موشکی ایران» معروف است .[۴][۵][۶] طهرانی‌مقدم در سال ۱۳۹۰ در پی حادثه انفجار زاغه مهمات واقع در پادگان مدرس شهید شد سردار شهید حسن تهرانی ‌مقدم پدر صنعت موشکی ایران در سال ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد . وی در دوران نوجوانی در مسجد حضرت زینب کبری(س) فعالیت می‌کرد. گفته می‌شود او در شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ با پرتاب یک نارنجک دستی خودروی متعلق به ارتش را مصادره کرد و سرهنگ ارتش شاهنشاهی را به اسارت درآورد. 🕊صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹. 🇮🇷✌️🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمتی از وصیت نامه عرفانی شهید علی عباس حسین پور خدایا احساس می کنم که اعضای تنم میله های زندانی هستند که مرا به اسارت خویش درآورده اند و تلاش مقرون من برای فرار از این زندان بی فایده است مگر به لطف و رحمتت.خدایا مرا در صف شهیدان قرار ده و توفیقی عطا کن تا هرچه زودتر جانم را نثار درگاهت گردانم. برادر بدون تأمل بپاخیز تند و تیز حرکت کن دیگر غسل احتیاج نیست منتظر شستشو نباش با یک جنبش خودت را به خدا پیوند بده و در او فنا شو.آنجاست که خداگونه شده ای.دیگر این دنیای پست فانی تحمل ماندن تو را ندارد تو باید پرواز کنی. 🌷