eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
67.8هزار عکس
10.4هزار ویدیو
172 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
مرغ دل در این دنیا جزبہ سوے وادے پر نمےزند؛ واگر دیوانہ جز درحریم پرواز نکند چہ کند؟ شفاے جز باعطر مشفاء نمےیابد.
نسیم ، عطر را با خودش آورد و گفت : روزی با است .
امشب شهادت نامه امضاء می‌شود... شب عملیات ... امشب چشم انتظاری خانواده های رزمندگان بصری الحریر شروع میشه ... یکی چهار ماه یکی و یکی هشت ماه و یکی نه ماه و یکی شاید تا ابد ... امشب آخرین نفس های گرم رزمنده های بصری الحریر ... صرف راز و نیاز و دعا میشه ... امشب بناست بعضی ها مثل مادرشون بی مزار بمونن ... ... حکایتی است آشنا🍂 و روایتی است غریب ... ( امیر افتخاری) و ... گرامی باد پنجمین سالروز عروج آسمانی شهدای بصری الحریر
🍃چقدر سخت است، حال عاشقی که نمی داند محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔 . 🍃یک جمله از دل نوشته هایت را خواندم. حالا سال هاست، دلم به حال خودم می سوزد😓 . 🍃روزهایی که از خیل جامانده بودی و درد فراق، دلت را به تنگ آورده بود. به روضه های ارباب پناه آوردی. برایِ غربت امام ، اشک ریختی. از ، شهادت خواستی و چه زیبا دعایت مستجاب شد🥀 . 🍃جانبازِ شهید، برای رسیدن به تو و چون تو زندگی کردن، پاهایم بی رمق و سرزانوهایم، زخمیِ است. مسیر طولانی و نفس اماره، نفس هایم را به شماره انداخته است😞 . 🍃باید در دفتر زندگی ام، قوانین دهگانه ات را بنویسم و سرمشق روزهای بلاتکلیفی بکنم. می خواهم بغض هایم را در کوله پشتی تنهایی ام بریزم. دلم یک سفر میخواهد به مقصد . . 🍃آرزو دارم همانگونه که درکتابت خواندم، راهنمایم شوی و مرا به گلستان ببری. چشم هایم را ببندم و در عاشقان بگشایم. دلِ سوخته، از آتش را با سنگ سرد مزارت تسکین دهم. تسبیح تربتم را در دست بگیرم و آنقدر ذکر (س) بگویم تا نگاهم کنی❤ . 🍃باب الحوائجِ جوانان، دست دلم را بگیر، باش .برای این سر به هوا کمی روضه بخوان. در روز که هم امضا شد، برای حال دلم بخوان. بطلب که شوم🌹 . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد و شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۱ دی ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۱۱ دی ۱۳۷۵ . 📅تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر ساری .
✨نون‌و‌القلم 🍃دفتر را ورق میزنم و قصه هر دلداده را می‌خوانم هرصفحه حکایت آنانی‌ست که ندای عشق را شنیدند و لبیک گویان راهی کوی شدند اما هربار راوی قصه تغییر میکند... 🍃یک بار از زبان دخترکی‌ که به انتظار پدر نشسته ، گاهی از زبان پرستویی‌ که با دلی خون از قتلگاه میگوید و گاه قاصدکی در قصه را روایت میکند ... 🍃اینبار به صفحه ای جدید میرسم که راوی‌اش سخن از اولین ها گفته، از اولین روزی که در شیپور جنگ دمیدند ، اولین کسانی که رزم جامه به تن کردند و به پا خواستند و از اولین دل بریدن ها و برنگشتن ها... 🍃اینبار سخن از اولین کسی میگوید که بهر حفاظت از حریم برخواست از؛ شهری شهید پرور ، عباسی به پا خواست و به ندای زینبش لبیک گفت ، که روزگاری در مکتب علی(ع) مشق عشق میکرد و چه توقع از شاگرد این مکتب که گوش به فرمان و آماده گذشت نباشد... 🍃چون که مطیع امر امامش بود ، گذشت از هرچیزی که او را قدمی از ابدیت دور میکرد و مشتاقانه به سوی قتلگاه شتافت. پس حبیب قصه ما هم عاشقانه در میدان نبرد مشق جنگ کرد و آهسته کوله بار سفرش را بست... 🍃مبدأ‌ شام بود و مقصد آسمان! و درست به وقت یازدهم بهمن هزار و سیصد و نود و چهار به سوی ابدیت پر کشید...🕊 ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ تولد: ۱۵ خرداد ۱٣۵۴ 📅تاریخ شهادت: ۱٢ بهمن ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱٣٩٩ 🥀مزارشهید :گلزار شهدای اندیمشک
✨به نام دلدار 🍃 اینجا کربلاست، سرای عشق و . در میان همهمه های ، عبدی را رویایی نیکو، مسرور می‌کند. حضرت خاتم به او بشارت می‌دهد و شرابی خوش‌گوار بدو می‌نوشانَد. و او یقین می‌یابد که خواهد رفت. آری! "شام" در انتظار اوست. ** 🍃همواره در این دَرگه، خضوع و خشوع، بهایی والا داشته است. وقتی ابوذر که و عابد و عاشقی حقیقی بود و از مدار مُنوَّر رضایت الهی، گامی فراتر نمی‌گذاشت، دست خود را از اطاعت یار خالی می‌داند، پس ما بندگان خطاکار شرمسار، بهر چه فخر می‌فروشیم و ادعای می‌کنیم. چرا گاهی از یاد می‌بریم را؟ چرا تقوایمان پر از نقصان است؟ 🍃بیا یک مرتبه بنشین و درونت را بکاو. آن رذائلی که تو را ضعیف می‌کند بشناس و بکوش برای قوی شدن. بکوش برای رسیدن به آنچه که مقربان حق تعالی، به آن رسیده بودند. 🍃حسرت نخور، هنوز هم فرصت هست. برخیز و پاکی خالصانه‌ی نهفته در وجودت را احیا کن.به جانی تازه بده.برخیز تا بتوانی همپای "ابوذرها" شوی. 🍃تبسم او در خاک های خون آلود ، ابدی شد و چشمانش همچنان در انتظار جوانانی مخلص است تا تداوم بخش ره باشند. ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۱ آذر ۱٣۶۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ فرودین ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۳ فرودین ۱۴۰۰
🍃به نام خالق قلم که جان و احساس بخشید به این موجود بی‌جان و همواره اعجاز آن را پیش چشم بشر نمایان کرد. که همین قلم وصف حال میکرد برای مخلوقات ، از جامانده ها می‌گفت که روزی دل به دل آسمانی ها دادند ، همره آنان شدند ولی افسوس هنوز اندازه نبودند و راه ها باید می‌پیماییدند تا به مقصد برسند. 🍃امروز هم قلم وصف حال مسافری جا مانده میگوید و بر سینه کاغذ حک میکند: *"رفته بود، سفرش مهیا بود" "یادش بود آتش و دود" "یادش بود وقت موعود" ولی اینجا خط پایان نبود که فصل آغاز بود برای پر کشیدن، برای همراه شدن. 🍃آن رو‌ز پرواز لاله ها را به خاطر سپرد یادش ماند که لاله ها بال داشتند تا فراسوی اوج پرواز کردند *و هادی تنها در زمین ماند. شاید همین جا ماندن مصلحتی بود برای آنکه بماند، بهر از حریم ، چرا که از دوردست ها صدای هل‌من‌ناصرٍیَنصُرِنی به گوش میرسید، از شام و عراق ندایی آمیخته با شیون زنان، فریاد کودکان و رجز خوانی دشمنان. 🍃و هادی رزم جامه به تن کرد و شد یکی از همان هزاران مسافری که یا جا مانده بودند یا تازه قصد سفر کرده بودند که هرکدام به طریقی به مقصد رسیدند، هادی هم به طریقی... 🍃با پیکری پاره پاره و بی سر و کفتارانی که بوی به مشامشان رسیده بود همسرش قصه ام وهب را یادآور شد و گفت نخواهم گذاشت حتی ریالی به جیب ها برای پس گرفتن پیکر پاک شهیدم برود، روا نیست آنچه برای خدا داده‌ایم پس گیریم. 🍃و حالا شش سال است که این قصه یادآوری می‌‌شود و هزاران هادی دیگر از این راه حیات می‌یابند🕊 *برگرفته از شعر خود شهید ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ٣۱ فروردین ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٣۰ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شهرستان شوشتر
‍ 🕊 بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم اِنّا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، به ملکوت اعلاء پیوست." ▪️جهان تیره شد. جریانِ شریانِ درخت به احترام ایستاد. چشم ها جوشیدند و زمین، درد را در آغوش کشید.‌دیوارِ بغضِ مردان فرو ریخت و ترنم زنان به آسمان برخاست. پدر رفته بود. نبود. پدر... آه، پدر. ▪️پدری که مرد بود و پیر غلام (ع). پدری که لحن راه گشایَش مرهم خسته دلی های بود. پدری که در میان ظلمت و رِخوت، ره می نمود به طالبان حقیقت. پدری که جان در ره احیای اذهان نهاده بود. پدری پر مهر که خیال لبخندش، برانگیزنده ی جوانان دلداده در ستیزی پررنج و بی عدل بود. ▪️پدر رفته بود. پدر نبود. اما ای پرارج به یادگار نهاده بود که دستاور جهد و جوش و خروش او و مریدان مخلصش بود. "جریان یافتن در مداری بایسته و حاکمیت اسلامی حقیقی" آری! این است ارثیه ی پرارج آن پدر پرمهر؛ و کنون بر ماست، پاس داری و نگاه داری اش. ▪️آری! بر ماست، گوش سپاری به نوای که برخاسته از سخنِ دلِ . 🕊به مناسبت سالروز (ره)🖤 ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۰
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 زندگی زیباست اما با زیباتر در دید قاب کوتاه بین من از جدا شده است ، اما همانطور که ازمکتب حسین (ع) آموخته ایم ، بر نی ، است میان خدا و .... معنی بازی این است که "سردارها" بر دارها و از تن ها شود و این بهانه است (( معشوق )) و چقدر خوب را دیدید که دادید. ای مرد ، ای خاکی ، دادید اما ندادید . دادید اما برای بشما داده شد تا راحتر راه های زمینی را به پرواز برای بپمایید . صورت های اما شما حاکی از آن بود که خسته شده اید از این وانفسا ، اما بهانه خوبی بود برای آسمانی شدنتان... سربندهای و که بر شما به نام نامی اهل بیت (ع ) بود از پاکتان جدا گشت اما شما به آنها رسید . اربابتان ،سالار در راه به سر خود را عاشقانه نمود و شما شاگردان ، به از ایشان و با اختیار در طریق گذاشتید و می دانیم که جز بر کسانی که بریده شده ، و بر اغیار نخواهد شد . دادید اما هزاران بر سر ایرانی و شد . را دادی اما هنگام جدا شدنش ، حضرت صاحب الزمان (عج) آنرا بر گرفت ، خدا هم که شد و چه چیزی از این .... ما نرم سر افرازانه ، این روزهای آتش خشم دشمنانیم و در راه رسیدن به ' الله' ، آن خریدار خوبان ، همانند شما جدا شدن است . ... ... ... فقط و فقط و فقط ..... شادی روح و 🌹 🕊