eitaa logo
کشکول تبلیغ
2 دنبال‌کننده
399 عکس
150 ویدیو
127 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
تربیت نسل منتظر.pdf
468.8K
🌸فیش منبر امام زمان 📜عنوان: تربیت نسل منتظر 📖موضوع۱: تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در حوزه خانواده 💠1-توجه به نقش خانواده 💠2-تحکیم خانواده 💠3- خودسازی زنان در جایگاه مادران اجتماع 💠4-باور و ایمان والدین برای تربیتی هدفمند 💠5-به کار گیری اصول تربیتی 💠6-تشویق جوانان به ازدواج 📖موضوع۲: تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در جامعه ◾️1-شناساندن امام زمان به مردم ◾️2- ترویج خدا گرایی در جامعه ◾️3-ترویج فرهنگ حق باوری (حق پویی) ◾️4-گسترش عدالت محوری در جامعه ◾️5-تقویت دین داری در جامعه ◾️6- منزلت شناسی ◾️7-نهادینه کردن فرهنگ انتظار ◾️8- ایجاد فضای مساعد تربیتی در جامعه ◾️9-آموزش و گسترش مراسم عبادی در جامعه ◾️10-تأکید بر نقش تعقل در جامعه ◾️11-ارج نهادن به پرهیزکاری در جامعه ◾️12- تبلیغات سالم همراه با عمل 🔶 جهت دریافت بیش ۵۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
پاورپوینت کودکانه شناخت امام زمان.pptx
7.91M
💻 پاورپوینت 📜عنوان: شناخت امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) 👥️️مناسب کودکان و مقطع ابتدایی 🔶 جهت دریافت بیش ۵۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
💠بهترین آدمها کیا هستن؟ اباخالد کابلی می‌گويد خدمت امام سجاد علیه السلام رفتم. دیدم آقا امام سجاد علیه‌السلام نشسته‌اند، از ایشان درخواست کردم امامان را برای من بشمارند. حضرت شروع کردند به شمردن ائمه علیهم السلام. تا به امام زمان علیه‌السلام رسید. يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ اَلْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ اَلْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ حضرت فرمود: یا اباخالد، کسانی که دوره این امام را درک کنند یعنی در زمان غیبتش باشند. أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ از مردمان تمام زمان‌ها بالاتر و فضیلت آن‌ها بیشتر است. ... (برای اینکه امام زمانشان را ندیده قبول دارند) 📚بحارالانوار، ج۳۶، ص ۳۸۶ 🔶 جهت دریافت بیش ۵۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab
💬حق الناس هایی که احتمال داره به گردن ما مانده باشد و ما نمی دانیم چه کنیم؟ 💠 حق الناس ها به چهار دسته تقسیم می شوند: 1️⃣ حق الناس مالی 2️⃣ حق الناس جانی 3️⃣ حق الناس آبرویی 4️⃣ حق الناس اضلالی و گمراه کردنی 🔵 نسبت به حق الناس مالی باید آنچه را که به گردن دارد نسبت به آن شخص پرداخت کند و پس بدهد و اگر او را نمی شناخت باید از طرف او رد مظالم و صدقه بدهد. ☢️ نسبت به مورد دوم هم باید به آن شخص مراجعه کند و اگر به جسم او صدمه ای زده از او حلالیت بطلبد و یا دیه آن را بدهد و یا قصاص شود. 🔴 نسبت به مورد سوم هم اگر آبروی شخصی را مثلا با غیبت کردن ریخته است باید اگر به او مراجعه کند مفسده ای ندارد و دعوا نمی شود و او ناراحت نمی شود باید به او بگوید و حلالیت بطلبد و اگر مفسده دارد باید از طرف او و به نیت او استغفار کند و کارهای خوبی انجام دهد و تا جایی که می تواند از اثر این آبرویی که ریخته شده است کم کند. ⚫️ و در مورد اضلالی هم باید تلاش کند کسانی را که گمراه کرده است به راه برگرداند و کار اشتباه خود را جبران کند. ✳️ به ترتیبی که بیان شده آسان ترین نوع حق الناس؛ مالی هست و سخت ترین نوع آن حق الناس اضلالی و گمراه کردن دیگران است که از همه بد تر است و متاسفانه به این مورد در فضای مجازی با شبهاتی که هست خیلی ها را گمراه می کنند. ✅ در هر صورت شخصی که حق الناس به گردن دارد باید تمام تلاش خود را انجام دهد که آنها را رفع و حل کند و آنجایی را که نتوانست با خیرات زیادی که انجام می دهد ان شاء الله خداوند رضایت آنها را خواهد گرفت. 📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
🌹باسلام محضر شما ◾️توهین ممنوع ! 🔵خاطره سید محمد رضا بهشتی فرزند آیه الله بهشتی ره ازپدرش :👇 وقتی در آلمان بودیم به جایی رفتیم که قبر مارکس هم بود.از  قضا دو تا سگ از کنار ما می‌گذشتند. کسی که همراه ما بود به شوخی گفت: این دو سگ دارند می‌روند سرِ قبرِ مارکس ، فاتحه بخوانند! پدرم بلافاصله رو کردند به او و گفتند: اگر ما با فکر مارکس مخالف هستیم نباید به او توهین کنیم. ادب در کلام لازم است، چه فرد کافر باشد، چه مسلمان! ▪️حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه ▪️هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود ◾️سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: سیره شهید بهشتی، ص ۲۵۳، نشر دفتر فرهنگ اسلامی، نقل خاطره از سید محمد رضا بهشتی
ای جانم به این کلام👇 كَتَبْتُ إِلَي أَبِي الْحَسَنِ (ع) أَنَّ الرَّجُلَ يُحِبُّ أَنْ يُفْضِيَ إِلَي إِمَامِهِ مَا يُحِبُّ أَنْ يُفْضِيَ بِهِ إِلَي رَبِّهِ قَالَ فَكَتَبَ إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ فَإِنَّ الْجَوَابَ يَأْتِيكَ. به امام هادی علیه السلام نامه نوشتم: آدم دوست دارد حاجات خود را مستقیما از امامش دریافت کند و با او درباره ی مشکلاتش حرف بزند، آنچه دوست دارد که بوسیله ی خدا از او فیض ببرد (به دلیل دوری از امام) حضرت در جواب ايشان نوشتند: اگر حاجتی داری لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو، جواب ما به تو خواهد رسید. بحارالانوار، جلد 53، صفحه 306 روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c علیه السلام
بزرگی گفت برای سلامتی عقل هویج بخورید جمعیت خنده ای کرده و گفتند هویج برای سلامت چشم است نه عقل!؟ بعدها فهمیدند عقل مردم در چشمشان است. روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
این‌گونه جوانمردی و انصاف می‌چرخید رسم بازاریان قدیم بر این بود که اول صبح وقتی دکان را بازمی‌کردند، کرسی کوچکی را بیرون مغازه می‌گذاشتند. اولین مشتری که می‌آمد، به او جنس می‌فروخت و بلافاصله کرسی را داخل مغازه می‌آورد (یعنی دشت نمودم). مشتری دوم که می‌آمد و جنسی می‌خواست، حتی اگر خودش آن جنس را داشت، نگاه به بیرون می‌کرد که ببیند کدام‌ مغازه هنوز کرسی‌اش بیرون است و دشت نکرده. آن‌وقت اشاره می‌کرد برو آن دکان (که کرسی‌اش بیرون است) جنس دارد و از او بخر که او هم دشت اول را کرده باشد. و بدین‌شکل هوای هم‌دیگر را داشتند. این‌گونه جوانمردی و انصاف می‌چرخید و می‌چرخید وسط زندگی‌ها و سفره‌ها.
👈 هزینه‌ ای که برای شکست می پردازید، همان هزینه ای است که برای یادگیری نپرداخته اید.
آخرین جمله جناب خضر به حضرت موسی(ع): 🛑عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: كَانَ آخِرُ مَا أَوْصَى بِهِ الْخَضِرُ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع أَنْ قَالَ لَهُ لَا تُعَيِّرَنَّ أَحَداً بِذَنْبٍ 🔰امام زین العابدین(ع) فرمود: آخرین سفارش حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع) این بود که به او گفت: کسی را به خاطر گناهی سرزنش نکن. خصال شیخ صدوق، ج1، ص111 نکته⏪ این حدیث شریف هیچ منافاتی با نهی از منکر ندارد.چون هدف شخصی که نهی از منکر میکند این است که گناهی ترک شود. ولی هدف کسی که سرزنش میکند این است که فقط شخص گناه کار توبیخ شود
رشوه لقب آیت الله جوادی آملی حفظه الله : ✍آنکه صاحب جواهر می گوید این است که : آیا القاب و اجلال و تکریمی که قبلا برای شخصی نمی کردند اکنون به خاطر جایگاهش میکنند، مانند اینکه می‌گفتند : " حجت الاسلام " اکنون که با او کار دارند می گویند : " حجت الاسلام والمسلمین "یا به او " آیت الله " می گویند، آیا این رشوه است یا نه؟! صاحب جواهر فتوی می دهد احترام و تجلیل کردن های بی خود حساب و کتاب دارد. اگر کسی که بی خودی به او احترام می کنند با بی اعتنایی او را رد کرده؛ مرتشی( رشوه خوار) نیست اما اگر خوشش آمد که این لقبی که او واجد نیست بر او بار کرده اند او رشوه خوار شده است. اساس کار این است که خودمان را بشناسیم و بدانیم پایان راه ها کجاست....
تعریف تعصب مذموم! از حضرت امام سجاد علیه‌السلام درباره عصبیّت سؤال شد، فرمودند: 🛑 «الْعَصَبِيَّةُ الَّتِي يَأْثَمُ عَلَيْهَا صَاحِبُهَا أَنْ يَرَى الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَيْراً مِنْ خِيَارِ قَوْمٍ آخَرِينَ وَ لَيْسَ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُحِبُّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ وَ لَكِنْ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُعِينَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلْمِ» 🔰تعصبی که دارنده آن گناه‌کار شمرده می‌شود این است که بَدان قوم و گروه خود را از خوبان قوم و گروه دیگر بهتر بداند. اما اینکه شخص قوم خود را دوست بدارد، تعصب نیست. از جمله عصبیت آن است که حزب و گروه خود را در ظلم و ستم یاری کند. كافي ج‌2 ص308 روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
موحد چه در پای ریزی زرش چه شمشیر هندی نهی بر سرش امید و هراسش نباشد ز کس بر این است بنیاد توحید و بس
دعای مکارم الاخلاق مقدمه ۴ جمله طلایی از رهبری معظم درباره دعای مکارم الاخلاق : 1⃣دعا البتّه دعای عجیبی است. من توصیه میکنم که عزیزان، جوانها با این دعای بیستم صحیفه‌ی سجّادیّه آشنا بشوند.» 2⃣«دعاهای صحیفه همه‌اش خوب است امّا من اگر بخواهم توصیه کنم، دعای پنجم و دعای بیستم که معروف به دعای مکارم‌الاخلاق [است را میگویم].» 3⃣«دعای مکارم الاخلاق دعای بسیار خوبی است و من توصیه میکنم بیشتر (بخوانید)؛ دوستان میخوانند، لکن بیشتر بخوانید این دعا را.» 4⃣«دعای مکارم‌الاخلاق که حقیقتاً هر فقره و جمله از آن، یک معرفت بزرگ است، برای انسان مؤمن یک درس زندگی است. جا دارد کسانی که اهل مطالعه و تدبّر یا اهل دعا و تضرّع هستند، با دعای مکارم‌الاخلاق اُنس بگیرند و آشنا شوند.» روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
سیره روش جالب امام سجاد (علیه السلام) در عیادت مریض «كان[علیُّ بنُ الحسینِ علیهما السلام] إذا رَأى المریضَ قد بَرِئَ قالَ لَهُ: لِیَهنِئْكَ الطُّهرُ ـ أی مِنَ الذُّنوبِ ـ فَاستَأْنِفِ العَمَلَ. على بن الحسین علیه السلام هر گاه بیمارى را مى دید كه بهبود یافته است، به او مى فرمود: پاكى از گناهان مباركت باد! عمل [شایسته] را از نو آغاز كن». امالی طوسی علیه السلام
امام صادق علیه السلام: إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَيُهَوَّلُ عَلَيْهِ فِي نَوْمِهِ فَيُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ... همانا مؤمن در خوابش (به سبب ديدن خواب هولناک) ترسانيده شود ، پس گناهانش (به واسطه همان ترس) آمرزيده گردد. کافی ج۲ص۴۴۴
دستور العمل اخلاقی جناب شیخ بهایی فرمود: عارفی گفت به شاگردش گفت: با نفس خویش در خانه ی فکرت خلوت کن و ویرا از آنچه بدان مشغول است سرزنش کن و بیازار. اگر پذیرفت که هیچ وگرنه وی را به اردوگاه مردگان بر [قبرستان برو]و اگر به صلاح نیامد، با تازیانه ی گرسنگیش برزن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سوال: اگر بر فرض فلسطینیان ناصبی باشند به چه دلیل باید به آنها کمک کنیم ؟ ▪️پاسخ از استاد حسینی قزوینی 👈منتشر کنید. https://eitaa.com/isfahanmasajed
✨﷽✨ 🌷حکایت بهلول و دزد بهلول آنچه پول زیادی به دستش می رسید، در گوشه یک خرابه جمع و دفن می کرد تا اینکه مجموع پول های او به سیصد درهم رسید. روزی ده درهم باز اضافه داشته و به طرف همان خرابه می رفت که این پول را نیز ضمیمه سیصد درهم کند. مرد کاسبی در همسایگی آن خرابه از این قضیه آگاه شده و چون بهلول از خرابه دور می شود، به سوی آن محل نزدیک شده و درهم های بهلول را از زیر خاک درآورده و می برد. بهلول مرتبه دیگر که می خواست به پول های خود سرکشی کند، چون خاک را کنار می کند اثری از درهم ها نمی بیند. بهلول می فهمد که کار آن کاسب همسایه است، زیرا داخل شدن بهلول را به آن خرابه دیده بود. بهلول به سوی دکان آن مرد آمده و اظهار داشت برادر من، مرا حاجت و زحمتی است. می خواهم پول هایی که دارم شما جمع زده و نتیجه را به من بگویید و نظر من این است که پول هایی که در جاهای متفرقه دارم همه را در یک جا جمع کنم. می خواهم همه درهم های خود مرا در محلی که سیصد و ده درهم دارم جمع نمایم، زیرا که آن محل محفوظ تر و ایمن تر از جاهای دیگر است. مرد کاسب بسیار خوشحال شده و اظهار موافقت کرد. بهلول شروع کرد و یکایک از پول های مختلف و جاهای متفرقه نام می برد تا اینکه مقدار درهم های او به سه هزار درهم رسید. بهلول برخاسته و از حضور آن مرد خداحافظی کرد. مرد کاسب پیش خود چنان فکر نمود که اگر سیصد و ده درهم را به محل خود برگرداند، ممکن است بتواند سه هزار درهم را که در آنجا جمع خواهد آمد به دست آورد. بهلول پس از چند روز که به سوی خرابه آمد، سیصد و ده درهم را در همان محل دریافت و در همان محل با خاک پوشانیده و از خرابه بیرون رفت. مرد کاسب در کمین بهلول بود و همین که او را از خرابه دور یافت، نزدیک آن محل آمده و می خواست خاک آن محل را کنار بزند، دستش را آلوده به نجاست یافته و از فطانت (زیرکی) و حیله بهلول آگاهی پیدا کرد. بهلول پس از چند روز دیگر پیش مرد کاسب آمده و اظهار داشت ای آقای من، حساب کن برای من این چند رقم را. هشتاد درهم و پنجاه درهم و صد درهم. مرد کاسب حساب کرده و صورت جمع داد. بهلول اظهار کرد به صورت جمع اضافه کن آنچه را که استشمام می کنی از دست هایت. مرد کاسب از جای خود برخاسته و بهلول را تعقیب کرد تا بزند. بهلول فرار کرده و از دست او نجات یافت. آدم خیانت کار و دزد، گذشته از اینکه پیش وجدان خود و در محضر خداوند جهان سرافکنده و مسئول است، پس از چندی در میان مردم هم رسوا و خوار و بی آبرو خواهد شد. دستی که به اموال و حقوق مردم تعدی می کند، در حقیقت آلوده به کثافت و نجاست است. دست، یکی از بزرگ ترین مظاهر قدرت و نعمت است و آدمی باید به وسیله این نعمت از بیچارگان دستگیری کرده و از حقوق ضعفا حمایت نموده و منافع خود را حفظ نماید. اسلام، دست سارق را ارزش نداده و قطع آن را لازم می داند. ↶【به ما بپیوندید 】↷ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃 🔆راستی و ترس 🌱عده‌ای نزد معاویه بودند و سخن می‌گفتند. احنف بن قیس خاموش بود. معاویه گفت: «ای ابوبحر! چرا سخن نمی‌گویی؟» گفت: «اگر دروغ بگویم، از خدا می‌ترسم و اگر راست بگویم، از شما ترسانم.» 📚راه روشن، ج 5، ص 271 ✨✨پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «یُعذِّبُ اللّهُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا یُعذِّبُ بِهِ شَیئا مِنَ الْجَوارِحَ: خداوند، زبان را عذابی کند که هیچ یک از جوارح را همانند آن عذاب نکند.» 📚اصول کافی، ج 2، ص 94 📚@Dastanhaykotah 📚
🌺🔆🌺🔆🌺🔆🌺🔆🌺 🔆نخست اخلاق خود را اصلاح کن 🌳ابو علی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینیِ زمان خود، سرآمد عصر شد. روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور، گردویی را جلو ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن؟ 🌳ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) جلو ابن سینا گرفت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم! تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. 🌳ابو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت. 📚نقل از: مرتضی مطهری رحمه الله داستان راستان، ج 1، ص 71 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از عوامل تکبر در انسان علم است. 2️⃣آفت علم آموزی تکبر است 3️⃣تکبر علمی گاهی منشا بی ادبی است 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🍂🍃🍂🍃🦋🍃🍂🍃🍂 🔆سلطنت می‌خواهی روزی هارون‌الرشید خلیفه عباسی به بهلول گفت: «آیا می‌خواهی سلطان باشی؟» بهلول فرمود: «دوست نمی‌دارم.» خلیفه گفت: «برای چه سلطنت نمی‌خواهی؟» بهلول گفت: «برای این‌که من تابه‌حال به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیده‌ام، ولی خلیفه تابه‌حال مرگ دو بهلول را ندیده است.» 📚(دویست داستان، ص 15) ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋 🔆عبادت خشك ! گروهى از شاگردان امام صادق (ع ) گرد شمع وجود آن حضرت ، حلقه زده بودند، امام ديد يكى از دوستانش بنام عمربن مسلم در ميان آنها نيست ، جوياى حال او شد، عرض كردند: او مدتى است ترك تجارت كرده رو به عبادت آورده (و تنها در محل خلوتى مشغول عبادت شده است ). امام فرمود: واى بر او، اما علم ان تارك الطلب لايستجاب له : آيا نمى داند كسيكه تلاش براى كسب معاش را ترك كند، دعايش به استجاب نمى رسد. سپس فرمود: در عصر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) وقتى آيه 2 و 3 سوره طلاق ) نازل شد كه ومن يتق اللّه يجعل له مخرجاً - و يرزقه من حيث لا يحتسب : و هر كس از خدا بترسد و پرهيزكار باشد، خداوند راه نجاتى براى او مى گشايد و او را از جائيكه گمان ندارد روزى مى دهد. روهى درها را بر وى بستند و رو به عبادت آوردند و گفتند: خداوند عهده دار روزى ما شده است وقتى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) از جريان آنها آگاه شد، شخصى را نزد آنها فرستاد كه چرا مشغول چنين عبادتى شده ايد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: كسى كه چنين كند، دعايش ‍ مستجاب نمى شود، بر شما باد به كوشش براى تحصيل معاش زندگى . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 🙏 مهم این است که در طوفا‌ن‌ها آرامشت را حفظ کنی 🔹پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد. 🔸نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلوها، تصاویری بودند از خورشید به‌هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در چمن می‌دویدند، رنگین‌کمان در آسمان، پرنده و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. 🔹پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد. 🔸اولی، تصویر دریاچه آرامی بود که کوه‌های عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای‌جایش می‌شد ابرهای کوچک و سفید را دید. و اگر دقیق نگاه می‌کردند، در گوشه چپ دریاچه، خانه کوچکی قرار داشت. پنجره‌اش باز بود، دود از دودکش آن بر می‌خاست، که نشان می‌داد شام گرم و نرمی آماده است. 🔹تصویر دوم هم کوه‌ها را نمایش می‌داد، اما کوه‌ها ناهموار بود. قله‌ها تیز و دندانه‌ای بود، آسمان بالای کوه‌ها به‌طور بی‌رحمانه‌ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل‌آسا بودند. 🔸این تابلو با تابلوهای دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت. 🔹اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می‌کرد، در بریدگی صخره‌ای شوم، جوجه‌پرنده‌ای را می‌دید. آنجا، در میان غرش وحشیانه طوفان، جوجه‌گنجشکی آرام نشسته بود. 🔸پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده جایزه بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است. 🔻سپس توضیح داد: آرامش چیزی نیست که در مکانی بی‌سروصدا، بی‌مشکل و بدون کار سخت یافت شود، بلکه معنای حقیقی آرامش این است؛ هنگامی که شرایط سختی بر ما می‌گذرد آرامش در قلب ما حفظ شود. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🍃🌸🍃 در چمنزاری دور از دهکده، سه گاو و یک شیر با هم زندگی میکردند. یکی از گاوها قهوه ای بود، یکی سیاه و دیگری سفید. با این که شب و روز شیر به فکر خوردن گاوها بود؛ ولی چون آنها سه گاو بودند، او جرات نمیکرد به سراغشان برود این بود که راهی پیدا کرد. روزی گاو سفید برای خوردن علف تازه، از جمع دوستان خود دور شد. شیر رو به گاو سیاه و قهوه ای کرد و گفت: این گاو سفید رنگ است. اگر گذر یکی از مردم ده به این جا بیفتد، رنگ سفید او همه را متوجه خود خواهد کرد و خانه امن ما به دست دشمن خواهد افتاد و یکی از ما زنده نخواهیم ماند. بهتر است من این گاو سفید را بکشم و هر سه ما با خیالی آسوده در اینجا زندگی کنیم. بالاخره هر دو گاو راضی شدند و وقتی گاو سفید بازگشت شیر جستی زد و در یک لحظه او را از پای درآورد. چند روزی گذشت. شیر منتظر فرصتی دوباره بود. تا اینکه گاو قهوه ای را تنها دید. به سراغ او رفت و گفت: من و تو همرنگیم، با هم برادریم؛ اما این گاو سیاه در میان ما غریبه است. اگر تو اجازه بدهی، او را میکشم و هر دو با هم تا آخر عمر، به خوبی و آرامش زندگی خواهیم کرد. گاو قهوه ای، فریب شیر را خورد و گاو سیاه هم کشته شد. چند روز بعد. شیر گرسنه شد و با خیال آسوده به سراغ گاو قهوه ای رفت. گاو مشغول علف خوردن بود. شیر دور گاو چرخی زد و گفت: خوب حالا نوبت توست که کشته شوی. گاو قهوه ای با حسرت به آسمان نگاه کرد و گفت: من همان روزی کشته شدم که تو گاو سفید را کشتی... @DastaneRastan