eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
👨‍👩‍👧‍👦می‌دونستید نظر شما می‌تونه به دیگران کمک کنه برای انتخاب بهتر کتاب؟ ✌️ما اینجا نظرهای مخاطبامون رو با شما به اشتراک می‌ذاریم تا بهتر بتونید کتاب دلخواهتون رو انتخاب کنید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/123126 📚 📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید: معرفی جذاب کتاب از زبان چند دانش‌آموز شیرین 😍 📚زندگی داستانی رئیس ساده زیست و پرتلاش آموزش و پرورش قم، 📙 🖋 📡 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/123126 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖آقای رضاییان گفت: «داری کجا می‌روی؟» بابا گفت: «یادت هست گفتم یک نسیم دارد می‌وزد؟ حالا نسیم دارد تمام می‌شود.» من نفهمیدم چی می‌گوید. آقای رضاییان بابا را بَقل کرد و بابا بهش گفت که به خانواده‌های شهدا سر بزند و نگزارد بچه‌های آن‌ها احساس تنهایی بکنند و مراقبشان باشد و هوایشان را داشته باشد. آخر بابا خودش همیشه برای بچه‌هایی که بابایشان شهید شده، کادو می‌خرد و می‌بَرد. بعدش بابا با همه خداحافظی کرد و موقه‌ای که داشتیم از اداره بیرون می‌آمدیم هم حاج داوودی را بَقل کرد و گفت: «سید! برایم دعا کن.» معلم شهید 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/123126 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💚السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ فِى أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّٰهِ فِى خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ 📸عکاس: رضا رمضانی ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا 💠 لَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ، الْجَوَارِ الْكُنَّسِ. (تکویر / 15-16)💠 امام باقر(علیه السلام) درباره تأویل این آیه به امّ هانی فرمود: امامی است که در زمان خود پس از منقضی شدن کسانی که او را می‌شناسند در سال دویست و شصت غایب می‌شود،‌ سپس مانند شهاب نورانی در شبی ظلمانی پدیدار می‌گردد، و اگر او را دیدی چشمانت روشن باد. 📙 🖋 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📕📗📘📙 📙📘📗📕 پاسخ صحیح: گزینه 4 🏵برنده مسابقه کتاب 🏅0910***8251 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧بشنوید: صوتی 🎤 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/123126 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓15 رجب | (س) 📚 📖سخنان (س) پس‌از و خطبه‌های آن حضرت در و در بارگاه و دربار در ، چنان قوی و تکان‌دهنده بود که همگان را به‌حیرت واداشت و مسلمانان را از بیدار کرد. وی خویش را که زنده کردن دین جدش بود، به‌نیکی انجام داد. سخنان وی را مورخان و اصحاب مقاتل و دیگران نقل کرده‌اند. بنت‌الشاطی می‌نویسد: والی مدینه به یزید نوشت: وجود زینب(س) در میان اهل باعث تهییج احساسات مردم است. یزید به او فرمان داد بازماندگان را در شهرها پراکنده سازد. زینب(س) از مدینه جدش خارج شد و بعداز آن دیگر مدینه را ندید و عازم گردید. هنگامی‌که به قدم نهاد، هلال ماه شعبان (سال 61) نمایان شده بود. زینب(س) در شب یکشنبه که پانزده روز از ماه رجب سال 62 می‌گذشت، دار فانی را وداع گفت. ابن‌اثیر درباره زینب(س) می‌نویسد: «زینب(س) زنی ، و با بود». 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/143404 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 سلام بر بانویی که دلش از جا کنده شد برای (ع) 😭 (س) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🟢 (ره) و حکومت نظامی 📖حکومت نظامی اعلام شده بود و مردم بعد از ساعتى معیّن از شب، حق بیرون آمدن از خانه‌هایشان را نداشتند. در آن دوران یکی از جلسه‌های آقا شیخ مرتضی زاهد بى اندازه به طول می‌کشد و تا بعد از ساعت حکومت نظامی ادامه می‌یابد. آن شب آقا شیخ مرتضی با چند نفر از دوستان و رفقایش در حال بازگشت از جلسه بودند که در راه با تعدادی پاسبان روبه رو می شوند. دوستانش با ترس و دلهره به آقا شیخ مرتضی می‌گویند: «آقاچند پاسبان دارند به این سو می‌آیند؛ چه باید بکنیم؟» و آقا شیخ مرتضی زاهد جواب می‌دهد: «نگران نباشید و همگی بیایید در کنار من بایستید.» او به کنار دیوار می‌رود و همه همراهانش نیز در کنارش می‌ایستند. آقا شیخ مرتضی شروع به گفتن کلماتی می‌کند. پس از لحظاتی پاسبان‌ها به آن ها نزدیک می‌شوند و بدون اینکه آن ها را ببینند، درست از جلوى آن‌ها رد می‌شوند و می‌روند... 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/4365 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran