eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
300 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سیاست خارجی امام (ره) [قسمت اول] 🔶 یکی از ویژگی های سیاست خارجی با سایر کشورها مورد مبانی و چگونگی تکیه بر منابع عقلی و نقلی است. با توجه به این که امام خمینی، رهبری ایدئولوگ و دارای اندیشه سیاسی مبتنی بر اسلام است؛ بنابراین با توجه به مبانی خاص اسلام از جمله کتاب و سنّت به بیان اصولی بر اساس مبانی پرداخته است. در حقیقت، ساختار سیاست خارجی بر مبنای التزام به احکام شرع مقدس صورت می گیرد. 🔶 بنابراین ارزشی های اخلاقی و عقل، مبانی امام را در مورد سیاست خارجی شکل می دهند. ایشان با تاکید بر انسانی و اخلاقی بودن محتوای انقلاب می فرماید: «محتوای این انقلاب، اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسان ها بر موازین انسانیت بوده است.» و در جای دیگری می فرمایند: «معنا ندارد که ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد، سر میز اصلاح بنشیند.» برای توضیح بیشتر باید گفت که برای مثال، مبنای اصل دفاع از در سیاست خارجی از نگاه امام، کریم است. و یا در خصوص به سخن (ع) استناد می کند و مبنای خود را بر آن قرار می دهد که: «کونا لظالم خصما و للمظلوم عونا؛ دشمن ستم گر و یار ستم دیده باشید.» 🔶 اصول سیاست خارجی می تواند چهار چوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارائه دهد، و پای بندی به این اصول، وجه تمایز از دیگر دولت هاست. در واقع دولت اسلامی بر اساس مبانی و با اصول مشخص برای رسیدن به اهداف خاص تلاش می کند. 🔶 اصول سیاست خارجی را که امام خمینی طراحی نموده و به صورت قوانین موضوعه، تدوین و سعی در اجرای آن می شد را می توان به منزله یکی از منابع رسمی تصمیم گیری در سیاست جمهوری اسلامی ایران به حساب آورد. به گونه ای که حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بیان داشته اند که خط کلّی در سیاست جمهوری اسلامی ایران، همان خطّی است که امام خمینی(ره) تبیین و ترسیم نموده اند. 🌐 برگفته از سایت EMAM.com خانه طلاب جوان @KhaneTolab
سیاست خارجی امام (ره) [قسمت دوم] 🔻اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی: 🔶 1- اصل : امام در این باره اعتقاد دارد که: «ما با صدور انقلاب مان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی(ص) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهان خواران خاتمه می دهیم.» امام درباره صدور انقلاب می فرمایند: «ما باید با شدت هر چه بیشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم، کنار بگذاریم...؛ ما حامی تمام محرومان می باشیم. همه ابر قدرت ها و همه قدرت ها برای از بین بردن ما برخاسته اند...» «ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنیم، چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه هست، ما هستیم.» البته ایشان برای جلوگیری از برداشت های منفی از آن یاد آور می شوند که: «این که می گوییم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود، این معنی غلط را از آن برداشت نکنند که ما می خواهیم کشور گشایی کنیم...» 🔶 2- اصل نفی سبیل: از دیگر اصول سیاست خارجی امام خمینی، نفی سلطه گری و سلطه پذیری است. ایشان برای حیات زیر سلطه غیر، ارزشی قائل نمی شوند، بلکه ارزش حیات را به آزادی و استقلال می دانند و با توجه به آیه شریفه «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» که می فرماید خداوند، سلطه ای برای کافرین بر مومنین قرار نداده، اذعان می دارند که:«ما منطق مان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم می خواهیم نرویم زیر سلطه.» 🔶 3- دفاع از کیان اسلام و مسلمانان: ایشان برنامه سیاست خارجی ایران را برنامه اسلام ذکر می کنند و می فرمایند: ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما برنامه اسلام است، مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است.» و در جای دیگری دفاع از تمام مسلمین را لازم می دانند:«ما کشور را، کشور ایران نمی دانیم، ما همه ممالک اسلامی را از خودمان می دانیم، مسلم باید این طور باشد. ما دفاع از همه مسلمین را لازم می دانیم.» 🔶 4- اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور یک دیگر: امام در این مورد قائل به این است که اسلام برای همه و دلسوز برای بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز برای بشر هستیم. به این معنا که «ما با هیچ ملتی بد نیستیم، اسلام آمده بود برای تمام ملل، برای ناس، ... ما اعلام می کنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نداریم...» حضرت امام در موارد متعدد به این مسئله (روابط حسنه و متقابل) در سیاست خارجی اشاره کرده اند. وقتی خبرنگار مجله امریکایی تایمز از ایشان سوال می کند که: در جمهوری اسلامی به طور کلی سیاست خارجی شما چگونه خواهد بود؟ امام در جواب می فرمایند:«جمهوری اسلامی ما با تمام ممالک روابط حسنه دارد و احترام متقابل، قائل است، در صورتی که آنها هم احترام متقابل، قائل باشند.» 🔶 5- اصل نفی ظلم و حمایت از : امام خمینی با استناد به سیره انبیا، ملت اسلام را پیرو مکتبی می دانست که برنامه آن در دو کلمه «نه ستم کنید، نه مورد ستم قرار گیرید؛ لا تَظلمون و لا تُظلمون» خلاصه می شود. در واقع، امام می خواهد تا با ابر قدرتها و ظالمان مخالفت شود. ایشان سازش با ظالم را ظلم به مظلومان و ظلم به شرع و خلاف رای انبیاء می دانست:«ما تحت رهبری پیغمبر اسلام این دو کلمه را می خواهیم اجرا کنیم؛ نه ظالم باشیم و نه مظلوم.» 🔶 6- اصل نه شرقی- نه غربی: این اصل که در واقع یکی از شعارهای اساسی مردم در بحبوحه انقلاب بود و برگرفته از سخنان امام خمینی(ره) که در موارد متعددی به این مسئله اشاره کرده اند:«ملت ایران بدون اتکا به غرب و شرق می خواهد روی پای خود بایستد و بر سرمایه های مذهبی و ملّی خود استوار باشد.» در جای دیگری به معنای این شعار توجه می دهند که:«این که جوانان ما می گویند «نه شرقی نه غربی»، معنایش این است که هیچ کدام در ایران دخالت نکنند؛ و این کاملاً بجا و بحق است.» 🌐 برگفته از سایت EMAM.com خانه طلاب جوان @KhaneTolab
سیاست خارجی امام (ره) [قسمت سوم] 🔶 امام خمینی در سخنرانی‌هایش مدام به دشمنی تاریخی دولت آمریکا با ملت ایران اشاره می‌کنند. در جایی به صراحت اعلام می‌کند «آمریکا دشمن ماست» ایشان استبداد پهلوی را نتیجه سیاست‌های آمریکا می‌دانند. در اندیشه ایشان حضور آمریکا در ایران موجب بدبختی ملت ، وابستگی کشور و ضعف تجارت و زراعت است. «آمریکا می‌خواهد ما را از بین ببرد می‌خواهد ما را مستعمره خود بکند و تمام حیثیت ما را، حیثیت اسلامی ما را ، حیثیت ملی ما را و ذخایر ما را می‌خواهد از بین ببرد.» 🔶 رهبر کبیر انقلاب دشمنی با آمریکا را نشانه ملی گرایی و وظیفه اسلامی می‌دانند. ایشان می‌گویند: « آدمی که ملی است، با آمریکا دشمن است.» امام در پیامی به مناسبت نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می‌نویسند: «دست آمریکا تا مرفق به خون جوانان ما فرو رفته است ما تا آخرین قطره خون با آنها می‌جنگیم» 🔶 سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی در خصوص رابطه با آمریکا تنها به دهه 60 محدود نمی‌شود. ایشان دیدگاه خود را در بعدی فراتر از زمان طرح کرده‌اند. امام خمینی در اواخر عمر شریفشان در سال 67 به ملت و مسولین توصیه می‌کند: « چه در جنگ و چه در صلح بزرگ‌ترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهان خواران خصوصا آمریکا از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند. لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.» ایشان اعتقاد دارند آمریکا به این زودی دست از سر ملت ایران برنخواهد داشت. امام حتی فراتر از این می‌رود و می‌گوید: « آمریکا برای درازمدت تا 200 سال بعد هم ممکن است برنامه داشته باشد.» 🔶 در واقع ایشان به دنبال دولت اسلامی آزاد و مستقل است که فارغ از گرایش به سوی غرب و شرق باشد و تعادل قوا در این منطقه از جهان حفظ شود. 🌐 برگفته از سایت EMAM.com خانه طلاب جوان @KhaneTolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت سوم) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 سالار بودن مردم: بحث از سالار بودن مردم اشاره به چند مفهوم کلیدی دارد. اولاً مفهوم «حق»؛ چراکه بحث از یک فعالیت تکوینی انسانی نیست بلکه بحث ما پیرامون حقی است که به مردم داده می‌شود. ثانیاً مفهوم «سالار» که معادل ولایت و حاکمیت است. «حاکمیت مردم» بر چه چیزی و برچه کسی است؟ قطعاً حاکمیت مردم بر خودشان است که تبیین حق حاکمیت مردم بحث اساسی این یادداشت خواهد بود. ثالثاً بحث از «مشروعیّت»؛ یعنی مشروعیّتِ حق و حاکمیت مردم. 🔶 مراد از حق: مراد از حق در اینجا معنای خاص آن نیست. حق به معنای خاص آن در مقابل سلطه و ولایت قرار می‌گیرد و شامل آن‌ها نمی‌شود. «أنّ الحقّ ماهیة اعتباریة عقلائیة فی بعض الموارد و شرعیة فی بعض الموارد، کاعتباریة الملک و السلطنة و الولایة و الحکومة و غیرها، فهو من الأحکام الوضعیة...أنّ الحق لیس ملکاً و لا مرتبة منه و لا سلطنة و لا مرتبة منها؛ أی لا یکون عینهما و لا أخصّ منهما و إلّا لما تخلّف عنهما... نعم، قد یعبّر عن السلطنة ب «الحقّ» بالمعنی الأعمّ». (کتاب البیع، امام خمینی، ص 39-44) اگر در جامعه برای کسی جایگاه و موقعیّتی فراهم کنند که در آن موقعیت بتواند رفتارهای مجاز و مشروعی را انجام دهد در این صورت این شخص دارای حق است. پس حق را باید جایگاه اِعمال سلطه بدانیم. این اعتباریست که هر شخصی می‌تواند برای خود قائل شود و یا جامعه به او بدهد. در واقع نوعی ثبوت جایگاهیِ اعتباریست که محیطی برای اعمال سلطه و اولویّت اجتماعی فراهم می‌کند. این معنا اعم از حق است که شامل سلطه و ولایت هم می‌تواند باشد. 🔶 مراد از حاکمیت و ولایت: «اعتبار الولایة لیس مُلازماً و ملزوماً لاعتبار الاختصاص، الذی هو مُعتبر فی الملکیة، حتّی لا یمکن استقلالهما علی شی‌ءٍ واحدة، بل الولایة هی السلطنة علی تدبیر الامور، أو إضافة بین الولی و المولّی علیه تستتبعها السلطنة علی اموره و لا إشکال فی جواز استقلال الولیین علی تدبیر امور شخص واحدٍ، فهی نظیر الوکالة فی الامور، حیث لا مانع من تعدّد الوکلاء علی أمر واحدٍ». (استصحاب، امام خمینی، ص 287) حاکمیت و ولایت، اعتباری است که در دل او سلطه و سلطنت قرار دارد و به تعبیردیگر اعتبار ویژه¬ای است که سلطنت از آثار آن است، لکن باید توجه کرد ولایت یک رابطه اختصاصی نیست و در این اعتبار، اختصاص نخوابیده است، لذا پدر و پدر بزرگ هر دو در عرض هم می‌توانند نسبت به یک شخص ولایت داشته باشند. با این حساب ولایتهای در عرض هم، نسبت به یک موضوع واحد، ممکن است. 🔶 مراد از مشروعیت: مشروعیت همان است که به آن «روا بودن»، «به جا بودن» و یا «سزاوار بودن» می¬گویند. در بحث ماده امر این نکته را مطرح می‌کنند که آیا هر فعل امری، سزوار است یا باید علوّ یا استعلا در آن ملاحظه شود؟ به این معنا که اگر علو یا استعلا لازم باشد، امر سزاوار و به جاست. سزاوار بودن می‌تواند ساحتهای مختلف داشته باشد؛ مثلاً به لحاظ فطری و تکوینی یا به لحاظ اعتبار اجتماعی و قانونی و یا به لحاظ اعتبار شرعی و الهی. مراد از منشأ مشروعیّت این است که ریشه این جایگاه که باعث به جا بودن و سزاور بودن حق حاکمیت می‌شود چیست؟ حضرت امام درباره منشأ مشروعیّتِ حقِ حاکمیت می¬گویند: «مجرّد النبوّة و الرسالة و الوصایة و العلم- بأی درجة کان- و سائر الفضائل، لا یوجب أن یکون حکم صاحبها نافذاً و قضاؤه فاصلًا. فما یحکم به العقل، هو نفوذ حکم اللَّه- تعالی شأنه- فی خلقه؛ لکونه مالکهم و خالقهم و التصرّف فیهم- بأی نحو من التصرّف- یکون تصرّفاً فی ملکه و سلطانه». (الاجتهاد و التقلید، امام خمینی، ص 18) امام (ره) منشأ مشروعیّت حق ولایت را به مالکیت و سلطه برگردانده است، مالکیت و سلطه تکوینی، چراکه ایشان ملکیّت و خالقیّت را یکی دانسته است. به عقیده امام (ره) خَلق تکوینی، مشروعیت حق را موجب می‌شود. خلق تکوینی خلقی است که مثلاً ما نسبت به مفاهیم ذهنی خود داریم، خلقی که همه حقیقت شئ در دست تو باشد. مالکیت تکوینی را شاید بتوان منشأ مشروعیّت حق دانست. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت چهارم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 انسانی که همه خداخواه و اند؛ همه به طرف خیر می روند؛ غلبه خیر بر شر؛ اینکه عاقبت کار از آن است؛ این نگاه‌ها وجود دارد.[اما] چندین عامل باعث می‌شود بسیاری از عرفا به طرف بالفعل شدنش نروند. بخشی به استعدادهای خودشان بر می‌گردد. یک بحثی است که ریشه قرآنی دارد و حضرت علامه هم بحث کرده اند، بحث صراط و سُبل، که سبل متعدد در بستر است. ریشه‌اش هم مسئله استعدادهای متعدد است. بسیاری از کسانی که در فضای عرفانی قدم برمی‌دارند به لحاظ استعدادی بیش از آنکه مثلاً در سفر دوم بخواهند سیر کنند از آن‌ها بر نمی‌آید. این‌ها فقط نباید مزاحم راه باشند، ولی همین که همراهی عمومی دارد، این مقدار برایش کافی است. از جمله بحث‌های دیگری که در این مسئله داریم، مظهریت اسماء الهی است. بنا بر تحلیلهای عرفانی، ریشه تفاوت عرفا به مظهریت اسماء الهی برمیگردد. تنها عده‌ای از عارفان هستند که به لحاظ مظهریت اسماء نسبت به دیگر اسماء الهی ترند. 📣 به لحاظ تاریخی واقعاً درست نیست بگوییم عرفا دخالت‌های اجتماعی نداشته اند. قیام صفویه ریشه واضح از دل عرفا و متصوفه دارد که منجر به تسلط حکومت شیعی در ایران شد. این خیلی مهم است. باید نشست و تحلیلش کرد. چطور کردند، دست به اسلحه بردند با توجه به اینکه نگاه‌های عرفانی خانقاهی داشتند اما یک دفعه به این فضا کشیده شدند و هیچ هم احساس نکردند از فضای خودشان دور شدند. بنا به گزارش‌های موجود، ریشه های نهضت سربداران یک سری شیوخ عرفانی بودند. پس طبیعت عرفان یک بحث مفصل‌تر می‌خواهد. واقعا طبیعت انزوا و عزلت و گوشه گیری و عدم دخالت اجتماعی نیست. یکی از کسانی که توجه جدی به این فضا کرده و بحث مظهریت اسماء در ایشان قابل تأمل است، حضرت امام است. 📣 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، محوری است یعنی بحث معرفت نفس نیست، نه اینکه اصلاً در کارش نباشد، نقطه ثقل روی آن نیست، بلکه روی مسئله توحید است. آن چیزی که از طبع کار عرفانی امام برمی‌آید، جریان دادن حقیقت توحید در تمام ساحت‌ها است. در بحث اینکه آیا انسان به لحاظ سلوک به درجات طریقت و حقیقت که رسید نیاز به شریعت دارد یا ندارد؛ جواب امام، جواب خاصی است. من حتی در خیلی آثار و کتاب‌ها ندیدم. ایشان می‌گوید وقتی کسی به مراتب بالا رسید، آیا نباید آن حقیقت را به تمام ساحت‌های وجودی خودش تمشی بدهد؟ این یعنی رعایت و عبودیت در تمام سطوح حتی اعضا و جوارح. امام همین اندیشه را می‌خواهد بسط اجتماعی هم بدهد. این‌ها اصول عرفانی است، در این معنا تمرکز کرده است. 📣 اسلام بسط در ابعاد هم هست. نمی‌تواند ظلم را قبول کند و لذا اینجا نزاع بین و درمی‌گیرد و ما دائم باید این فضا را بسط بدهیم و جلو ببریم. فکر می‌کنم این مسئله در امام خیلی جدی شده است، مثلاً ممکن است بسیاری از عرفا اصلاً به اندیشه اجتماعی نرسیده باشند، اندیشه اجتماعی نکته مهمی است. امام به این اندیشه اجتماعی رسیده است حالا که به اندیشه اجتماعی رسیده، میخواهد اصول و عرفانی که بسط توحید در همه ساحت‌ها است را جریان بدهد. و اتفاقاً احساس می‌کنند انبیاء و ائمه معصومین هم همین گونه عمل می‌کردند، مثل تفاوتی که بین امام و دیگر فقها در بحث ولایت فقیه است. ولایت فقیه قبلاً بوده اما خیلی با نگاه امام فرق می‌کند. یک نگاه تعبدی خاص در دیگران است. ولی امام در یک ساختار کاملاً معقول ولایت فقیه را می‌بیند لذا از کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد تعجب میکنند. ایشان قائلند چارچوب اسلام یعنی ولایت فقیه. من احساس می‌کنم تلقی حضرت امام در فضای عرفانی هم به همین شکل است که حرکت انبیا را برای تشکیل حکومت می بینند. بارها حضرت امام روی این تأکید کرده است. تشکیل حکومت یعنی جریان دادن ارزش‌های انسانی و الهی به همه ساحت‌ها. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
🔴معنویت منقطع از امام🔴 🖋 متن پيش رو حاصل نشستي طلبگي در اردوي معنوی راهیان نور است. موضوع اين نشست معنويت انقلابي و تمايز آن با معنويت بي تفاوت است. ✅ معنويتهاي متعددي در فضاي جامعه و حوزه وجود دارند. از معنويتهاي نوظهور گرفته تا معنويتهايي که سبقه ي ديني دارند و شيعي هستند. ما به معنويتي مي گوييم معنويت انقلابي و ناب که از دل ياري و برخيزد، و گرنه معنويتي در خدمت نفسانيت است که فقط شکل معنوي به خود گرفته است؛ معنويتي که فرد را فداي جبهه ي حق نکند؛ معنويت قلابي است. معنويت شهدا از جنس است. سرعت سير چنين معنويتي قابل مقايسه با ساير معنويتها نيست. اينکه امام اشاره ميکنند که شهدا ره صد ساله را يکشبه رفتند، حقيقتي هست که از دل يک واقعيت بيرون آمده است. واقعاً اگر کسي در راه خدا کند معنويت از او ميجوشد. بايد به شدت از معنويتهاي منقطع از امام و انقلاب دوري کرد. چرا که معنويت يعني و طريق هدايت وقتي از امام منقطع شود ديگر هدايت نيست، ضلالت است. ✅ از شاخصه هاي معنويت انقلاب، جامعيت آن است. اين جمله شهيد مدرس که «سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ماست» را ميتوان اينگونه فهميد که ما در مقام انجام عباداتي مثل نماز و روزه و حج، حس معنوي داريم بايد در حال انجام کارهاي سياسي هم اين حس تقرب به خدا را داشته باشيم. در قضيه ي انتخابات اگر دقت کنيد، مقام معظم رهبري تاکيد دارند با وضو برويد، اول وقت برويد، قصد قربت کنيد، انگار دارد عبادتي شکل ميگيرد. همان حسي را که در موقع نماز داريم در موقع انجام يک فعاليت سياسي هم بايد داشته باشيم، در موقع درس خواندن هم داشته باشيم. ✅ وقتي از الگوهاي طلاب سؤال ميکنيم، مي گويند در مسائل معنوي فلاني و درمسائل سياسي فلاني و در مسائل علمي فلاني. اين جور جدول بندي کردن علما غلط است، چون شناخت از معنويت غلط است. مثلاً گفته مي شود: اينکه ما داريم کار تشکيلاتي انجام ميدهيم، کي به خودسازي برسيم؟ منظورش از خودسازي هم نماز شب و دعاست. در صورتي که هم است، اينطور نيست که اينجا خودسازي باشد و آنجا ديگر سازي. همه خودسازي هستند. جامعيت که مي گوييم يعني اين. خلوتش به جلوت ميکشد و جلوتش به خلوت. ما تصويرمان از معنويت غلط است. ميشود همانند ابلیس سر سجاده عبادت بود و هزاران سال هم عمر گرفت و سجده کرد و آخرش هم فقط خودخواهي جمع کرد. «واستکبر و أبي». ميشود. نبايد صحنه را غلط نگاه کرد. معنويت انقلابي، دارد. هم طلائيه دارد و هم پشت آن جاي قبر دارد. هم دارد و هم . در خلوت چيزهايي کسب ميشود تا بعد شمشير کشيده شود نه اين که انسان خودش را راحت کند که ما داريم بندگي خدا ميکنيم، إن شاء الله ديگران به خلق الله رسيدگي ميکنند. اين فضاي غلط از معنويت است و امام خميني دنبال چنين معنويتي نبود. اگر اين را بفهميم بعداً ظهور و بروز معنويت را فقط در امور شخصي و جزئي نميبينيم. لذا اگر کسي مثلاً پشت سرش را ديد و طي الارض داشت با اينکه اينها ويژگيهاي خوبي است ولي اينها فقط شاخص معنويت نيست. اگر يک نفر يک کار معنوي در اندازه يک اجتماع مثل انقلاب اسلامي انجام بدهد، آيا نبايد معجزه معنوي يا کرامت حساب شود. چند نفر از آنهايي که پشت سرشان را ميبينند، ميتوانند اين کار را بکنند. ما معنويت را اينجور نميبينيم، لذا مي گوييم فلان استاد، معنوي است و فلان استاد، سياسي. برايمان معنوي نيست ولی کمیل را معنوی میدانیم. متاسفانه ما اينجور آدم معنوي تک بعدي در حوزه زياد داريم، ولي آن لحظه که انتظار حرکتي داريم، هيچ عملي انجام نميشود. ✅ پيامبر وقتي روضه سيد الشهدا را ميخواند و همه گريه ميکردند ميگفت «أتبکونه و لا تنصرونه» اگر واقعاً گريه ميکنيد چرا بلند نميشويد کمک کنيد. # معنويت انقلابي، معنويتي است که ميفهمد ، در موقعيت زماني و مکاني فعلي چه کاري است. اگر معنوي بود، چون ميفهميد نصرت امام زمان يعني چه و الان بايد چکار کند، اما خيليها اين را نميفهمند. آدمهاي معنوي، بروز معنويتشان در نصرت ولي خداست. ريشه ي معنويت يعني عاشق خدا بودن ولي ما آخر همه ي عبادتهايمان، «مَن» ميخواهيم. اين معنويت همان معنويتي است که رسول خدا ميفرمايد امت من جهاد است که امام خميني فرمودند هفتاد سال عبادت کرديد يکبار هم شهدا را بخوانيد...اين معنويت هماني هست که فرمود کسي که در دلش نداشته باشد، در دل او است. يعني در درونش يک خودخواهي دارد. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
#هیات_امام_حسن_علیه_السلام شیعه میسازد حرم روزی برایت یا حسن(ع) بعد ازآن چشم ملائک سوی باب القاسم است 📆چهارشنبه #6تیر97 ⏱ساعت: 19:45 الی 22 🏠آدرس: بلوار جمهوری،میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی،پلاک 12، ساختمان فتوت @KhaneTolab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنی از : 🔶 پول اول انقلابی ها رو خراب میکرد. 🔶 با صورت کاملا شرعی در یک معامله کاملا اسلامی، و 🔶 آقای به خاطر همین یک کار همیشه آقای را دعا میکرد. @KhaneTolab
طلبه امام زمان یعنی ... 🔶 پیامبران و امامان وظیفه اصلی شان رشد همگانی بشر به سمت حضرت حق است. این جریان کلیدی و اساسی است که از روز اول خلقت دنبال می شده است. فلسفه ختم ولایت نیز ارتباط روشنی با همین نکته دارد. غیبت امام عصر نیز در همین چارچوب فهم می شود. غیبت امام عصر قبل از آنکه یک تنبیه یا یک قهر تلقی شود یک رفتار تربیتی است. رفتاری که باید در امتداد همه رفتارهای انبیا و اولیا دیده شود. این غیبت چند نکته را با هم در بر دارد یکی اینکه جبهه حق رشد کرده است و میتوان این رفتار را با او انجام داد. دوم این که خود این منزلگاه مطلوب نیست و باید از آن عبور کرد. سوم اینکه این عبور منوط به تصمیم مردم و مخصوصا جبهه و جریان حق دارد. 🔶 مفاهیم دینی اگر در یک شبکه منسجم و مرتبط دیده نشوند موجب کج فهمی می شوند. غیبت را در بستر مفاهیم دیگر و در ارتباط مفاهیم مختلف با هم باید ملاحظه کرد. مفهوم انتظار همین طور است. انتظار اساسا یک عمل است لذا افضل اعمال انتظار دیده شده است. این خیلی مهم است که انتظار بروز عملی دارد. هیچ مفهوم دینی نیست که بروز بیرونی و عملی نداشته باشد، حتی مفهوم توحید. مفاهیم دینی چون انسانی اند مراتب دارند یک مرتبه آنها بروز بیرونی و عملیشان است. 🔶 «انتظار» از مفهوم «نظر» گرفته شده یعنی درخواست این نکته که مقدمات یک واقعه را پی گیری کن تا نتیجه و تحقق آن را ببینی. به نوعی اشاره به رسیدگی به مقدمات یک نتیجه دارد. یک مجاهد همه تلاش خود را تا انتهای توان انجام می دهد. این شخصیت است که میتواند مفهوم انتظار را کاملا درک کرده و در خود بیابد. این شخصیت مفهوم اضطرار را نیز متوجه می شود. بلکه خود مصداق این مفاهیم می شود. 🔶 نظام اندیشه توحیدی همه دانایی ها به صحن عمل می کشد. در این نظام اندیشه اوامر و نواهی امام عصر ارتباط روشنی با بدنه و شاکله کلی جبهه حق دارد. در این نظام اندیشه اهداف و مقاصد انبیا دنبال نمی شوند به شرط آنکه آنها این اهداف را محقق کنند. بلکه این اهداف دنبال می شوند چون خود این اهداف مطلوبند. کسی شرط نمی کند که تا وقتی می جنگم که پیامبر در فرماندهی نبرد زنده باشد و الا بی خیال نبرد می شوم. کسی شرط نمی کند عدالت را وقتی پیاده می کنم که امام عصر بیاید و الا در پی عدالت یا توسعه جبهه حق نخواهم بود. و اتفاقا همین نگاه زمینه ظهور او را نیز فراهم می کند. مبارزه ای که پی گرفته می شود و دنبال می شود تا اینکه امام عصر در نقطه ای که این نبرد شدت می گیرد ظهور می کند و کار را ختم می کند‌ 🔶 در نظام اندیشه توحیدی یک لشکر می تواند ولو با وجود کامل ترین انسان در عالم وجود شکست بخورد. فرمانده لشکر اگر معصوم و والا و کامل باشد لزوما نتیجه اش پیروزی جبهه حق نخواهد بود. آیات سوره ال عمران که درباره شکست جنگ احد در همین باره است. یک بار این واقعه اتفاق افتاد لشکری که کامل ترین انسان روی زمین در طول تاریخ آن را فرماندهی میکرد شکست خورد به دلیل «فشلتم» و «تنازعتم» و«عصیتم» اینها دلایلی است که مربوط به بدنه جبهه حق است و ریشه بسیاری از مشکلات و بلکه غیبت حضرت نیز اموری از همین دست است. سستی جبهه حق و اختلاف و عدم وحدت و انسجام و عدم هماهنگی با دستورات امام اموری است که شکست را متوجه جبهه حق می کند. 🔶 با این حساب اگر امام عصر در پشت پرده غیبت است در این طرف باید دنبال یک جریان و یک جبهه بالنده و در حال رشد باشیم که نسبت روشنی با دستورات و مقاصد امام عصر دارد و از سوی دیگر در نهایی ترین سطح رشد جبهه حق تنفس می کند. این که این جبهه چه موجودی است و چه شاخصه هایی دارد و چگونه این شاخصه ها را باید شناخت اموری است که در مباحث بعدی باید پیگیری کنیم. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
✅ جملاتی از آیت الله بهشتی ☑️ در قرآن کریم ،اغلب به معنانی همبستگی سیاسی و اجتماعی بکار رفته است، همبستگی ای که در کنار آن یک نوع پناه بوجود می آید و دو نفر پناه یکدیگر می شوند می خواهد سیاسی باشد یا اجتماعی باشد و یا دینی. ☑️ در مقابل ولایت است و به معنای جدایی و رهایی است و تکیه سوره برائت بر روی این است که مشرکین از پیمان خدا رها هستند. ☑️ من مخالف این هستم که ما تمام پیشرفتهای اسلام را به حساب جنبه الهی پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بگذاریم .در اینکه مسلما طبق صریح آیات قرآن تایید الهی شامل حال پیغمبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان بوده و پیغمبر صلی الله علیه و آله هم پیامبر خداست ، اصلا تردیدی نیست –اما مقدار زیادی از پیشرفتها نتیجه است، تدبیری که هنوز هم مسلمانها می توانند داشته باشند. ☑️ مکرر در بحثهای مربوط به عرض کرده ام، اگر قرار باشد مسئله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و انتظار فرج او ، نتیجه اش در ما این باشد که دست روی دست بگذاریم تا او بیاید همه کارها را درست بکند ، این درست بدترین اثر است که ممکن است یک اعتقاد امیدزا داشته باشد. ☑️ امام امت بهترین یارانش را از میان کسانی بدست می آورد که در طول سالهای قبل در جریان و سازی، ساخته شده بودند. ☑️ اسلام یک نوع سیستم قانونی است که قانون در آن سیستم ، از دید مصا لح همه انسانها وضع می شود، نه از دید مصالح یک فرد یا گروه. ☑️ ما صریحا می گوییم :ما خود را نسبت به ملتهای مسلمان به پا خاسته در سرزمینهای اسلام متعهد می دانیم، هر چه داشته باشیم باید در اختیار آنان هم بگذاریم. ☑️ فهم اسلام بدون داشتن ذوق اجتماعی و اطلاعاتی از واقعیت ها یاجتماعی اصلا ممکن نیست. ☑️ یک معلم باید در کلاسش چنان جاذبه نیرومندی در و در بوجود بیاورد که بچه هایی از این کلاس بیرون بیایند جوانان مسلمان و متعهد و شوند که جز در برابر خدا و راه خدا و آئین خدا در برابر هیچ چیز دیگر سر فرود نیاورند. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
#معرفی_کتاب کتابی در مورد گفتگو ها و مباحث مطرح شده در #حزب_جمهوری_اسلامی @KhaneTolab