eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
666 دنبال‌کننده
569 عکس
327 ویدیو
104 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
*سࢪباز ۅلایٺ*: مربّی کافر!!! بسم الله الرحمن الرحیم چهل ساله شده بودم. خیلی زودتر از چهل سالگی برای هدایت دیگران، مبعوث شدم. دغدغه‌مندی و حرص اصلاح، مرا مبعوث کرده بود و من با کوله‌باری از وحی‌ها منبعث احساسهای مقدس خودم بودم. مخاطب خطاب "قم فأنذر" شدم. از غار حرا بیرون آمدم و به مکّه‌های مدارس و مساجد و نهادها و ... وارد شدم و با مخاطبینی بیشتر از مخاطبین برخی انبیا کار هدایت را آغاز نمودم. دلگرمی‌ها و دلسردی‌ها، فراز و فرودها، اطاعتها و عصیانها تجربه روزانه من بود. گاهی دوران فترت را تجربه می‌کردم و گاهی "لعلّک باخع نفسک" را زمزمه می‌نمودم. از شنیدن روایات فضیلت هدایت به خود می‌بالیدم و با درک ضرورت تربیت، به اصلاح و تربیت دیگران راغب‌تر می‌شدم. مسئولیتم را در سازندگی می‌یافتم و انسان را در دو فصل از زندگی تجربه کردم. حال و هوای دوستان دیگر نیز مانند خودم بود: حرص هدایت، مسئولیت و سازندگی، ضرورت امر تربیت و ... . اما غافل از اینکه ما در غار حرای خود از کفرهایمان بیرون نیامدیم و نه تنها "هادی إلى الحق المبين" نبودیم بلکه همه را به کفر خود دعوت کردیم و در مکتب خیالات باطلمان چنین پنداشتیم که ما هدایت می‌کنیم، و حال آنکه " والله يهدي من يشاء الى صراط مستقيم" مربی کافر، هرچه بیشتر تربیت کند کفر درونش ریشه‌دارتر می‌شود قدم به قدم، تا مرز " أنا ربكم الأعلى" پیش می‌رود.
⬅️ آیت الله حاج شیخ عباس صفایی حائری قمی(پدرم مرحوم علی صفایی معروف به عین صاد): 🔸سال ها است که این کتاب را در دست گرفتم و به تدریج آن را نوشتم و در مواقعی از سال به آن می پرداختم و اضافاتی می نمودم و تصمیم به طبع و نشرش نداشتم. من قانع بودم به اینکه این کتاب پس از مرگ من منتشر شود و شاید به آمال و آرزوهای خود پس از سال هایی برسم؛ ولی اکنون پس از مرور سال ها و نزدیک شدن مرگ به من، برای خود محذوری در طبع این کتاب نمی بینم. 🔸من در این کتاب کوشش کردم که خوبی خوبان را جلوه دهم تا از ضد آن جلوگیری شود و زشتی زشتکاران را بیان نکردم. من از بیان قصص علما منظور اصلاحی دارم؛ «ان فی ذلک لعبره» امیدوارم به گفته های من نگاه کنند و از غرض و مقصد من جستجو نکنند. اگر سخنان مرا درست دیدند در مقام چاره برآیند، منکر دردها نشوند و راه درمان را بسته نبینند، عجز را کنار گذارند و خداوند را در نظر داشته باشند تا تاییدات الهی را مشاهده فرمایند. 📌 در این کانال قسمت هایی از کتاب آمال و افکار را منتشر خواهیم کرد. 🌷🇮🇷🌷
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ قرآن درمان تمام درد ها @shagerd_Quran قرآن كتابى است كه براى هر ، دارد. و كتابى است كه براى هركس دارد و مى‌آورد. براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش شود و در آن كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت. آنچه در قرآن از آن ياد شده، . و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چيز است: وَ كَيْفَ‌ تَكْفُرُونَ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَيْكُم آياتُ‌ اللّه وَ فيكُم رَسُولُه (101/آل عمران) چگونه كفر مى‌ورزيد در هنگامى كه آيه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در ميان شما هست. از كفر ورزيدن و گمراهى همين و است و همين است كه پس از رسول،بايد رسول، بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيه‌ها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد. 📚 روش برداشت از قرآن، صفحه 24 @shagerd_Quran
در حركتها و جهت گیری های عملی می گفت: «حق را باید از راهش بخواهی، حتی حق خواستن تو نباید از راهی باشد كه طعمه باطل شوی و یا حقی را ضایع كنی.» در اینجا هم به روایت امام موسی كاظم(ع) استناد می كردند: «كفی بك خیانة ان تكون امیناً للخونه؛ برای خیانت تو همین بس كه مورد اعتماد و ستایش دشمن شوی.» اینجا نشان می دهد كه تو به جبهه باطل پیوسته ای باید مواظبت كنی و خودت را نجات دهی. علی صفایی حائری
آخرین وبینار لوح آسمانی با محوریت منشور روحانیت سخنران : حجت الاسلام والمسلمین هادی زاده عنوان جلسه: معیار؛ عمل به تکلیف چهارشنبه بیستم اسفندماه ۹۹ ساعت ۱۶:۴۵ در سامانه اموزشی مبشران به آدرس https://mobasheran.org/loheasemani
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔰 درس قرآن @shagerd_Quran 🔷🔹 آن روز كه از كنار كعبه بانگ برداشت، هيچ كس باور نمى‏ كرد كه اين فرياد از حلقومش فراتر رود و در گوش‏ها بنشيند و در دل‏ها راه يابد و از مرز قرن‏ها بگذرد و در نسل‏ها جاى بگيرد و از قامت فرياد تا اقتدار سكوت را پشت سر بگذارد. 🔹 و آن روز كه در بيابان‏هاى تخت جمشيد، همراه آن شكوه و فرياد نوشانوش، آن غرور سايه انداخت، كسى باور نمى‏ كرد كه قرن‏ها را رها كند و نسل‏ها را آزاد بگذارد، 🔹 ولى اين است كه عظمت‏ ها تو را فريب ندهد و حقارت‏ ها تو را نرماند، @shagerd_Quran 🔹 كه يك گندم هنگامى كه هماهنگ با نظام در جاى خود مى‏ نشيند، سنبله مى‏ شود و هفتصد برابر دانه مى‏ آورد و يك انبار گندم هنگامى كه در كنارى ماند و بر سطح لغزيد، فقط خوراك سوسك‏هاست و چيزى نمى‏ گذرد كه فضله‏ هايش را هم نمى‏ بينى. 🔹 داستان آنها كه از او چشم پوشيدند و وحى او را نديده گرفتند و در سطح لغزيدند و با نظام و سنت و مرصاد هماهنگ نشدند، كارهاشان اگر به بزرگى تاريخ است، همچون خاكسترى خواهد بود در باد، در روز طوفان. چه باقى مى‏ ماند؟ لا يَقدِرونَ مِمّا كَسَبوا على‏ شَي‏ءٍ ذلِك هُوَالضَّلالُ البَعيد. ضَرَبَ اللَّه مَثلًا كلمةً طيبةً؛ 🔹 آنها كه خود را نكاشته‏ اند و ريشه‏ ها را از خاك بيرون برده‏ اند، قرارى نخواهند داشت. 🔹 اما آنها كه هماهنگند، چون درخت به فلاح، به رويش مى‏ رسند و بال مى‏ گسترند و آسمان‏ ها را در قلمرو خود مى‏ كشند و فرشته‏ ها را ميوه مى‏ دهند و بهره مى‏ رسانند: أَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فى السَّماءِ تُؤتى أُكُلَها كلَّ حينٍ. اينها ثبات دارند و قرار گرفته‏ اند كه ريشه دارند 🔹 و اين خداست كه به آنها ثبات مى‏ دهد، همچون ابراهيمى كه فرزندش را در آن بيابان پروريد و آرام بود. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط،صفحه ۳۲ @shagerd_Quran
AUD-20210311-WA0036.mp3
6.81M
☝️سخنرانی مرحوم استاد صفایی به مناسبت شب مبعث روحشان شاد
✨✨✨✨✨✨✨✨ بسم الله الرحمن الرحیم 👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مى‏كرد؟ @shagerd_Quran آيا همين‏گونه به آن مى‏پرداخت؟ و ‏اى و كار مى‏كرد؟ اين ‏ى_رسول و اوست. 👈 او نمى‏گذاشت، اين طور كه ما و و و مى‏گذاريم!👉 آنچه بود ‏ها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ». اگر در جايگاه خودش مطرح شود و ادا شود، احتياج به و ندارد. و اگر در جاى خودش ننشيند و خودش را نيابد، آن وقت شده و گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه همين جايگاه‏ها را به هم زدن و موضع‏ها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مى‏كند. @shagerd_Quran اگر در ، ‏هاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در ، ‏هاى_محبت را بخوانى، كرده‏اى. و اين‏جاست كه آيه‏ها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خنده‏آور مى‏شوند. كسى كه بايد كند، يك آيه براى او كافى است. براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟» از قومش همين را مى‏پرسيد: آيا شما متروك و رها شده‏ايد در همين‏ها ... در همين‏ها ... آيا شما متروك شده‏ايد با امن و امان ... در اين‏ باغ‏ها ... و چشمه‏ها ... و كشتزارها ... و نخل‏هايى كه شكوفه‏هايش رسيده‏اند...؟ شما متروك مانده‏ايد كه از كوه‏ها خانه بسازيد و خوش باشيد؟ براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مى‏افتد و حركت مى‏كند و همان را مى‏گويد كه گفت: «انى ذاهب»؛ من رونده‏ام. من نمى‏توانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمى‏خورم. اين است كه گذشته را دارد. مى‏گويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مى‏داشتم. و كاش مثل ‏ها ‏اى را از دلم بيرون مى‏ريختم. @shagerd_Quran (): كسى كه خودش را مى‏شناسد و ‏ى_خودش را مى‏بيند، ديگر ماندگار نيست، است، «انّى‏ ذاهِبٌ ...» اين‏جاست كه ‏ى_دوم مى‏رسد؛ رفتن و تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايين‏تر از توست؟ تو از پوست بيرون آمده‏اى ديگر نمى‏توانى در پوست بگنجى. نمى‏توانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى». رو به سوى مى‏آورى و او را مى‏خواهى كه تو و تو و تو و تو باشد. و ‏_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى‏ ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مى‏كند و مى‏رساندش. @shagerd_Quran من در ‏ى_شروعم همين آيه‏ها برايم هستند. اگر را بخوانم و موضوعى و واژه‏اى كار كنم، به ‏بست مى‏رسم. به آيه‏هاى‏ جبر و اختيار و آيه‏هاى توحيد برخورد مى‏كنم، به بن‏بست مى‏رسم و دچار تناقض مى‏شوم. و اين است كه آيه‏ها شده‏اند و در جاى خود ننشسته‏اند. به اين‏گونه كه ما با آن همراه شده‏ايم، نتيجه‏ى از بر خورد صحيح با قرآن است. تطهير با جارى قرآن، ج‏1، ص: 23 @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ ❓ بهترین حال در تحولات دنیا، چطور بدست می آید؟ 🌱 استاد
https://www.instagram.com/tv/CMu18KmB4Z8/?igshid=5l5g3mncuj8i ✨آشنایی با ویژگیهای و مقدمات ورود به مطالعه آثار ایشان جلسه اول 🌷🇮🇷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر همایش دکترین مهدویت 🔰 با سخنرانی آیت الله العظمی جوادی آملی و آیت الله اعرافی و سخنرانی آیت الله اراکی و ارائه مقالات اندیشمندان ایرانی و غیر ایرانی 📕 با موضوع: طرح کلی دین و حرکت انبیاء و امامان از آغاز تا انجام 🌿 مسجد مقدس جمکران جمعه، ۶ فروردین از ساعت ۹ صبح پخش با ترافیک رایگان از : aparat.tv و https://Jamkaran.ir/live کمیته اجرایی همایش بین‌المللی دکترین مهدویت
28.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨نکات شنیدنی از ویژگی‌های شخصیتی مرحوم استاد از زبان
مسعود حیدری: «یار باش بار نباش» نسیمی کز گل آن کاکل آیو مرا خوشتر زبوی سنبل آیو چو شو گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو آنچنان سرخوش و عاشقانه این اشعار را زمزمه می‌کرد و مجنون‌وار هر شب چهارشنبه راهی جمکران می‌شد که گویی فقط به یاد یار نفس می‌کشد. اول زیارتی از اهل قبور در قبرستان بقیع و دمی به یاد پدر و فاتحه‌ای بر سر مزارش و بعد به سمت مسجد جمکران روانه می‌شد. اهل تظاهر و ... نبود، معتقد بود باید بارهای زمین مانده را به دوش کشید و به ولی(ع) کمک نمود هرچند توفیق دیدن رویش را پیدا نکنی! سالهای اول طلبگی خیلی پرخاطره و با ابتلاءات زیادی همراه بود خود را عاشق امام زمان(عج) می‌دانستیم و به دنبال دیدن روی چون ماهش هرهفته پیاده به اتّفاق چند تن از دوستان به بیابانهای جمکران رفته و تا صبح با ناله و زاری به دنبال آقا و مولایمان بودیم. شبی درجمکران شیخ را با جمعی یافتم شنیده بود چه می‌کنیم، پرسید: اگر الان آقا را ملاقات کنی چه می‌کنی؟ گفتم به دست و پایش می‌افتم چون پروانه به دورش می گردم و ... گفت: اگر پرسید در راه ما چه کرده‌ای چه؟ چه بارهایی برداشتی؟ با شیعیان و دوستان گرفتار ما چه کردی؟ چه جوابی داری؟ به چشمانم نگاهی سرشار از محبت نمود و ادامه داد خودت باری بر دوش مولا نباشی؟! این را گفت و رفت، به دنبالش دویدم، پس چه کنیم؟ فرمود مالک اشترها به دنبال علی نبودند که فقط رویش را ببینند بلکه عهده‌دار اموری می‌شدند که رضایت علی‌(ع) در آن بود و‌لو فرسنگ‌ها از او دور بودند و زبیرها در کنار علی(ع) بودند ولی طاقت امر او را نداشتند و در مقابل او لشگر‌کشی کردند! ولایی بودن فقط اشک و آه و... نیست بلکه کسب نمودن رضایت ولی شرط است و راه یافتن به صراط و از سبیل‌ها گذشتن و به صراط رسیدن. گفتم عاجزم!! گفت اگر سالکی و به عجز و اضطرار رسیدی با اعتصام و استعانت از ولی به صراط میرسی و نجات می‌یابی. مواظب باش در سبیل‌ها نمانی! یکی از دوستان از دیدار با 🌷🇮🇷🌷
فلسفیان: دهکده هستی غرق شعف و شادی امروزه از جهان به یک دهکده نام می برند و خود را رهبر آن می خوانند به این معنا که با پیشرفت علوم تجربی و گسترش جهانی ارتباطات، جهان چنان کوچک شده که به یک دهکده می ماند، در حالی که هنوز طفیل راهند و تنها به پوسته ظاهر دنیا آگاه شده اند؛ يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا، و تا ملکوت این مُلک فاصله ها دارند. ولی در برابر، هستیِ داریم که هزاران جهان را در خود دارد که یک میلیاردم آن هم بر ما روشن نیست ولی پروردگار این هستی انسانهایی را برای رهبری آن برگزیده که هستی در دست آنها از یک دهکده هم کوچکتر و در حد یک جام است. این رهبران هستی نگر یکی پس از دیگری آمدند و رفتند ولی در کمال حسرت، انسانها با آنها همراه نشدند و خود را محروم کردند تا نوبت رسید به آخرین آنها که بهترین معشوق برای هر عاشقیست؛ بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ ْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين‏ . این بهترین در زیباترین شب سال از ترس فرعونیان همچون موسای کلیم مخفیانه به دنیا آمد تا رهبری این هستی را به عهده بگیرد و در شبهای قدر همه امور هستی را دریافت نماید و جاری سازد. این است که شب تولد او هم طراز شب قدر می شود تا به قدر انسانها معنا ببخشد ومقدرات آنها را تقدیر نماید. باشد که ما قدر بدانیم و ضرورت وجود او را بیابیم و به او مضطر شویم شاید که ابر ظلمت ها کنار رود و شعاع نورش دلها را روشن نماید و هستی را به جنبش درآورد و مُلک و ملکوت و مَلک در برابر مالک سجده شکر به جای آورند و همه موجودات به هم تبریک و شادباش بگویند. بر همه منتظران مبارک باد. بهترین هدیه این حقیر در این تولد نور دعوت دوستان به خواندن کتاب کم حجم 120 صفحه ای ولی با محتوای عظیم و سرشار از یک منتظر واقعی که چون نامش را می شنید و یادش می کرد، گونه ها و محاسنش مهمان اشکهای دیده هایش می شد. شانه هایش می لرزید و صدای استخوانهای سینه اش را می شنیدی و ناله اش تا اون دورها شنیده می شد. این کتاب با نام «تو مى آيى» با سر فصل ها و ریز عنوانهای ذیل به چاپ رسیده: انتظار حقيقت انتظار : انتظار نه احتراز، نه اعتراض، كه آمادگى و سازندگى و تقدير و تدبير و تربيت و تشكّل جديد را در دامان خويش دارد ريشه‏هاى انتظار: ريشه ديگر انتظار در ساخت و بافت انسانِ بيشتر طلب و ساخت و بافت جهانِ چهار فصل و متحوّل نهفته است. آدمى دلى دارد كه با شهادت اين عالم تأمين نمى‏شود، كه دل‏ آدمى بزرگتر از محدوده اين زندگى است. و همين دل بزرگ، گرايش به غيب را دارد. و همين گرايش به غيب، انتظار را مى‏آورد، ادب انتظار : كسى كه انتظار تولد فرزندى عزيز و يا مهمانى محبوب را دارد، بى‏تفاوت، بى‏خيال، بى‏توجه و بى‏مسئوليت نيست. انتظار، در حالت و در رفتار و عمل تأثير مى‏گذارد و منتظر، آدابى را ناخواسته و حتى بى‏توجه دنبال مى‏كند توجه عهد انس توسل و آماده باش‏ از منتظر جدا نخواهد شد. اثر انتظار : انتظار و آماده‏باش، صبر در برابر مشكلات‏ و برخوردها و ذكر در برابر فتنه‏ها ى غفلت‏زا و بصيرت‏ در برابر شبهات‏ مهاجم را فراهم مى‏آورد. صبر ذكر بصيرت اى نزديك‏تر از من به من: ... آرى‏ تو هستى‏، چون از من به من نزديك‏تر هستى. تو هستى‏ و بى‏كار نيستى، كه مدام جلوه‏اى و ظهورى دارى، كه مدام دعوتى و هدايتى دارى، كه مدام تربيت و پرورشى دارى. با اين همه ضرورت و ظهور، مگر مى‏توان از تو چشم پوشيد. بر فرض كه پلك‏هايم را بيندازم و از تو چشم فروبندم، با آنچه كه در تمامى وسعت دلم و درپشت پلك‏هاى بسته‏ام مى‏بينم و احساس مى‏كنم، چه مى‏توانم كرد؟ به راستى سوگند! بيگانگى از تو، فقط در حوزه غفلت و سرگرمى و يا حوزه كفر و چشم‏پوشى مى‏تواند مطرح شود. و این فصل «اى قامت بلند امامت» خود کتاب کوچکی بوده که سالها قبل از گفتگوی تو می آیی استاد آن را نوشته بود که ناشر آن را در دل این جا داده است: اى قامت بلند امامت اى قامت بلند امامت: ما در روز تولد تو، به اميد تولد دوباره خويش، جشن مى‏گيريم، تا شايد در اين تولدِ مسرور بتوانيم زنجيرها را بگسليم و آغل‏ها را كه برايمان آذين هم بسته‏اند، فراموش كنيم و تو را حاكم بگيريم. توضيح جايگاه امامت ضرورت امام عشق شكل گرفته سرفصل‏هايى براى تحقيق: و براى اينكه موضوع‏ امامت‏ و ولايت‏، تشكيلات‏، غيبت‏، فعاليت‏، علايم ظهور، زمينه ظهور و دولت قائم‏، مسؤوليت‏ها و انتظار، از ابهام بيرون بيايد، به سؤال‏هايى در اين موضوعات مى‏توان پرداخت كه اين سؤال‏ها جريان مصاحبه را هدايت مى‏نمايد و مسير بحث‏ها را مشخص مى‏سازد. اما
تولد تو، 🌸 تولد اميد بود. 🌸 و انتظار تو 🌸 بلوغ رنج، 🌸 ما در بلوغ، به يأس رسيديم‏ 🌸 ما در بلوغ رنج، به مرگ رسيديم‏ 🌸 اما تو در بلوغ رنج و يأس و مرگ، بر دل ما نشستى. 🌸 بلوغ رنج با تو به فرياد رسيد. 🌸 و اكنون انتظار تو، تولد اقدام است. 🌸 ظلم سرشار، تو را صدا زد. 🌸 و تو ما را صدا زدى. 🌸 اى زبان گوياى خدا، 🌸 اشاره‌‏هاى ما را بپذير. 🌸 كه حجم فاجعه بر زبانمان نشسته است. عیــن.صــاد | صفحه ۱۲۰ •═══••@Einsad••═══•
AUD-20210329-WA0023.
1.94M
🎵 🌱بخدا قسم جواب یک روزش رو نمیشه داد، باری به دوش ماست! 🎙 استاد ⬛️ @EinSadTehran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✳ اسیر روزمرگی‌ها نشو! 🔻 وقتی بخواهی در ، در یک حوزه‌ی نظر بدهی، نمی‌توانی برای نظر بدهی و چند روز بعد را کنی! ولی وقتی در کردی و را کردی می‌توانی تا شش ماه بعد را هم کنی. 🔸 این که ما نمی‌توانیم کنیم به‌ خاطر این است که ما با است که و کمی دارند. به چیزهای و کم‌اهمیتی و کسی که به شود، طبیعی است که نمی‌تواند کند و کسی که ندارد معلوم است که نمی‌تواند را کند و نمی‌تواند برای ، داشته باشد. و نمی‌تواند برای را داشته باشد؛ «و لا نتخوف قارعة حتی تحل بنا»(خطبه32نهج البلاغه) 👤 📚 برگرفته از کتاب «روزگار ستمگر و زمانه‌ی ناسپاس» 📖 ص ۴۰ @shagerd_Quran