🍶🍰🍶🍰🍶🍰#شعر کودکانه
🍰🍶🍰
🍶🍰
🍰
اتل و متل توتوله
یه گاو داریم کوتوله
یه گاو قهوهای رنگ
اما شیرش سفید رنگ
شیر و ببین به رنگ برف
بریز تو لیوان قشنگ
صبحها بخور تو صبحونه
یا عصرا هم تو عصرونه
با کیکی که پخته مامان
چه خوشمزه و عالیه
همه بگید با هم دیگه
گاو قشنگ و مهربون
شیرت ما رو قوی کرد
مثل یه بچه شیر کرد
🍶
🍰🍶
🍶🍰🍶
Join🆔
@lalayii
#لالا
#کودکانه
#داستان_کودکانه
#داستان
#قصه
#شب بخیر
لالایی
#قصه
داستان مسابقه دوی قورباغه ها
✅هدف از قصه امشب امید داشتن و تلاش کردن هست.
شروع داستان مسابقه دوی قورباغه ها:
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک جنگل تصمیم گرفتن که با هم مسابقه دو بدن ، هدف مسابقه رسیدن به نوک کوه خیلی بلند بود و برای همین جمعیت زیادی از حیوونای جنگل هم برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودن تا این مسابقه رو از نزدیک ببینن و بالاخره مسابقه شروع شد.
حیوونای توی تماشگرا باور نداشتن که قورباغه های به این کوچیکی بتونن به نوک کوه برسن. از بین تماشگرها جمله هایی این چنینی شنیده میشد: اوه ، عجب کار مشکلی یا اونا هیچ وقت به نوک کوه نمیرسن و یا هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست و کوه خیلی بلنده. قورباغه های کوچیک یکی یکی ناامید شدن و شروع به افتادن کردن به جز بعضی که هنوز با حرارت و تلاش داشتن بالا و بالاتر میرفتن تا بتونن برنده این مسابقه بشن. جمعیت هنوز ادامه میداد: خیلی مشکله و هیچ کس موفق نمیشه و این جملات باعث میشد که تعداد بیشتری از قورباغهها خسته و ناامید میشدن و از ادامه دادن مسابقه منصرف میشدن. ولی فقط یکی از قورباغه ها بود که به رفتن ادامه داد و بالا و بالا و باز هم بالاتر میرفت. این یکی نمیخواست منصرف بشه و تلاش میکرد ، بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدن به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک کوه رسید. تماشگرا مشتاقانه میخواستن بدونن که اون قورباغه چطوری این کار رو انجام داده؟ و اونا ازش پرسیدن که چطور قدرت رسیدن به نوک کوه و موفق شدن رو پیدا کرده؟ ولی با تعجب متوجه شدن اصلا حرف اونا رو نمیشنوه و اونجا بود که متوجه شدن بله قورباغه کوچولو ناشنوا بود و علت موفقیتش همین بود چون بقیه قورباغه هایی که منصرف شده بودن و شکست خورده بودن فهمیدن هیچ وقت نباید به حرف کسایی که میگن نمیتونی یا این کار خیلی سخته توجه کنن همون طوری که اون قورباغه کوچولو چون ناشنوا بود حرف های ناامید کننده بقیه رو نشنیده بود و تلاش کرد و ادمه داد تا بالاخره پیروز شد.
@lalayii
لالایی
کودکانه
لالا
#قصه_شب
#قصه
#لالایی
#شب بخیر
#لالا لالا