eitaa logo
کانال قرانے لیلة القدرنور تهران با مدیریت مٶسسه لیلة القرنور تهران
208 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
229 فایل
﷽ تابع قوانیڹ جمهورےاسلامےایراڹ ⚠نام کانال انحصاری است و استفاده آن عرفاً و شرعاً مجازنمی باشد. مطالب این کانال شامل: محوریّت قرآن ونماز #زیارات و اعیاد.. ولایت ومهدویت پژوهشے تبلیغے شناخت شخصیتهای علمے ومطالب متنوع...
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 9⃣ 4- به سندی همچون صحیح از حضرت امام باقر علیه السَّلام یا امام صادق علیه السّلام روایت هست که فرمود: خداوند مٶمن نخواهد بود مگراینکهِ را بشناسد؛ و نیز امام زمانش را بشناسد و در تمام اُمورِ خود به او مراجعه کند و تسلیم امر وی باشد #5 -به سند صحیح از زُراره روایت است که گفت: به حضرت امام باقر علیه السلام گفتم: مرا از شناخت امام از شما آگاه ساز؛ شناخت او بر همه مردم واجب است؟ فرمود: حضرت محمَّد صلواة الله علیه را بر همه به عنوان رسول و حگجّت الهی بر همه خلایق در زمین . و اطاعتش بر همه خلایق واجب است. پس هرآنکه به خداوند و حضرت محمّد صلواة الله علیه رسول خدا ایمان آورَد و از او پیروی نمود و رسالتش را تصدیق کرد؛ است بر او که امام از ما را بشناسد $و هر آنکه ایمان به خدا و رسول او نیاورد؛ از وی تبیّت نکرده است ؛ او را تصدیق ننموده است و حقّ خدا و رسول او را نشناخته است ؛! بر او واجب باشد! امام در حالی که هنوز ایمان به خدا و رسول او نیاورده و حقّ آنها را نشناخته است؟ . # میگویم: منظور این است که معرفت و شناخت خدا و رسول از نظر رتبه مقدّم است بر شناخت امام. .. اینکه وجوب امام شده باشد از کسی که خدا و رسول را نمی شناسد. عبارت دیگر بر هر کس در مرحلهِ لازم و واجب است خدا و رسول او را بشناسد و در مرحلهِ نسبت به امام و پیشوایی که خداوند برای او تعیین فرموده پیدا کند. . #و در خبر صحیح از محمّدبن مسلِم روایت است که گفت: شنیدم حضرت باقر علیه السلام می فرمودند: دینداری خدا کند در حالی که خود را در رنج اندازد از طرف خدا برای او نباشد:؛ تلاش او پذیرفته نیست و گمراه و سر گردان است؛ و خداوند کردار او را بد شمارد. گوسفندی است که از چوپان و گلهِ خود گم شده و شب و روز می جهد و می دود؛ و می رود و می آید و شب گله ببیند و بدان دل نهد و فریب آن بخورد و با آن در آغل شب را بگذراند:؛ و هنگامی که چوپان خود را براند؛ آن چوپان و گله را و سرگردان بجهد و چوپان و گلهِ خود را بطلبد.؛ و ای * دیگر ) با چوپانش ببیند و بدان دل نهد و فریفته گردد ؛، و چوپان بر آن بانک زند که : به چوپان و گلهِ خودت بپیوند؛ *گروهی دیگر )* زیرا تو گم گشته و سرگردانی و از چوپان و گله ات برکناری ؛ و آن گوسفند گم شده ؛ هراسان و سرگردان و تنها و چوپان ندارد که َ گله را به چراگاه خودش رهبری کند و یا برگرداند . در همین اثنا که حیران است ؛ بناگاه گرگ از گم شدنش شده ؛ فرصت کند و اون گله را بدرد و بخورد! .. .. .. . المکارم/ج1 ا 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 🔟 مَن اَصبَحَمِن هذِِهِ الأَُمّةٍ لا اِمَامَ لَهُ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ طَاهِرٍ*ظَاهِرٍ* عَادِلٍ أَصبَحَ ّضَالَّاً تَائهَاً...؛ خدا قسم اي محمد! حال كسي كه در اين امّت به دامان امامي كه طاهر [يا ظاهر] منصوب از طرف خداوند بوده باشد دست نزند، گم شده و سرگردان است و اگر بر اين حال بميرد در كفر يا نفاق مرده است. محمّد! بدان كه رهبران ستم و پيروانشان از دين خدا بركنارند، راستي كه گمراهند و گمراه كننده و همه كارهايشان مانند است در برابر روز طوفاني، به هيچ وجه بر آنچه كسب كرده اند ندارند. اين است همان . مي گويم: اينكه مي فرمايد: #«مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هذِهِ الأُمَّةِ لا إِمامَ لَهُ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ طاهِرٍ [ظاهِرٍ] عادِلٍ....»؛ اگر در متن حديث طاهر باشد، منظور عصمت امام است، يعني هركه دست به دامن امام معصومي نزند... و اگر ظاهر باشد، يعني وجود امامي كه آشكار است براي مردم با دلايل واضح و نشانه هاي روشن، هرچند كه امام از نظرهاي كوتاه بين غايب باشد. 7 به سندي كه مانند صحيح يا بنا به بعضي وجوه، صحيح است از حضرت باقر (ع) روايت است كه فرمود: البته كسي خداي را مي شناسد و عبادت مي كند كه خداوند را و امام خود را كه از خاندان ما است ، و هرآنكه خداي - عزّوجلّ - را شناخته و امام از خاندان ما را نشناخته باشد، خدا را شناخته و عبادت كرده است. سوگند، گمراهي همين است. و در خبر صحيح از حضرت باقر (ع) آمده است كه فرمود: قلّه و بلندي امر و كليد آن و راه اَشيا و رضايت پروردگار اطاعت از امام است، بعد از معرفت و شناخت او كه خداوند - عزّوجلّ - مي فرمايد: مَنْ يُطِعِ الرَّسولَ فَقَدْ أَطاعَ اللهَ وَ مَنْ تَوَلّي فَما أرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً...؛ از فرستاده حقّ پيروي مي كند به راستي كه خداي را اطاعت كرده است و هركه سر باز زند پس تو مسؤول او نيستي و اگر شخصي و تمام مالش را دهد و همه سالهاي عمرش خانه كعبه را انجام دهد، اما خدا را نشناسد تا از او پيروي كند و تمام اعمالش با راهنمايي او انجام پذيرد، ثواب نزد خداوند براي او نيست و او از اهل ايمان نمي باشد🍃🌸 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 1⃣1⃣ 🌷9-و د ر خبر صحیح از عیسی ابن السری ابوالیسع رواست شده است که گفت: به حضرت ایو عبد الله الصادق علیه السلام گفتم: پایه های اسلام را که هیچ کس نمی تواند در شناختن آنها تقصیر کند و اگر در آنه اخلال نماید فاسد خواهد بود و اعمالش بر درگاه الهی پذیرفته نیست و هر که آنها را بشناسد و به آنها عمل کند دینش مورد پسند پروردگار بوده و به خاطر ندانستن اُمور دیگر در فشارواقع نخواهد شد؛ برای من بیان فرمایید. ؛ : شهادت لا الهَ اِلله و ایمان به اینکه حضرت فرستاده و رسول خداست و اقرار به آنچه به آن حضرت از جانب خدا آورده؛ و حقّ زکات که در اموال هست و ولایتی که خداوند امر فرمود ؛ وبایتِ ءتل محمّد صلواة الله ءاله_می باشد. 💠راوی پرسید : هَل فِی الوِ لایَةِ شَیءُُ فَضلُُ یُعرَفُ لِمِن أَخَذَ بِهِ؟ آیا در ولایت چیزی کم تر از چیز دیگر هست؟ /مرتبه های مختلف هست ؟ ) که أَقَلِّ مراتب ان فهمیده شود؟ فرمود: آری خداوند متعال می فرماید: یا أَیُهَا الَّذآینَءامنُو أَطِیعُوا اللهَ و َ أٍطِیعُوا الرَّسُولٍ وَ أُولِی الأَمرِ مِنکُم= ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا و رسول و اولیای امر خودتان را اطاعت کنید و پیامبر امرم صلواةالله علیه فرنودند: مَن مَاتَ وَلَم یَعرِفُ اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مَیِّةً جَاهِلِیَّةُ= هرمس در حالی بمیرد که امام زمانش را نشناخته باشد ؛ به مرگ جاهلیّت مرده. واین امام؛ پیامبر صلی الله و ءاله یود ؛و علی فلیه السلام بود ؛ ولی دیگران گفتند معاویه است. امام حسن علیه السلام و بعد از او امام حسین علیه السلام و دیگران گفتند : یزید بن معاویه! !نه !نه! اینها برابر نبودند!. گاه ساکت شد و بعد فرمود: آیا ال ایت نیفزایم:؟حَکَمَ الأَوعُور یکی از حضَّار عرضه داشت: ، چرا فدایا گردم. فرمود ' علی بن الحسین علیه السلام بود ؛ ابو جعفر محمّد بن علی علیه السلام و شیعیان پیش از زمان امامت ابو جعفر باقر علیه السلام مناسک حجِ خود را نمی دانستند . تا اینکه از آن خضرت درب علم را بر آنان گشود و مناسک خجّ و حلال و حرام را بیان فرمود. تا اینکه مردم نیازشان به اهل بیت علیه السلام شذ.؛ بعد ازآنکه به دیگران نیازمند بودند و بدین ترتیب خواهد گذشت و زمین جز با امتم نخواهد بود. و هر کس بمیرد در حالی که امام خود را نشناخته باشد !مانند آن است که در دوران جاهلیّت مردهج باشد؛ و نیازمندترین وقت برای تو نسبت به آنجه بر آن هستی ؛، هنگامی است که روحت به اینجا برسد - به اشاره کرد_ و دنیا از تو جدا شود؛ خواهی گفت : من بر وضع خوبی بودم و مذهب نیکی داشتم. 🍃🌸🍃 لِوَلِیِّکَ الفَرَج.. المکارم/ج1 📝ادامه دارد.. 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 2⃣1⃣ ده_است عطف➡️ : اينكه راوي پرسيد ( آيا در ولايت چيزي كمتر از چيزي هست؟) # دو احتمال دارد: الف) حدِّ معيني براي ولايت وجود دارد كه كمتر از آن حدّّ جايز نباشد كه سائل آن را اَخذ كند؟ كه امام عليه السلام با ذكر دو امر او را پاسخ گفت: معرفت امام و اطاعت از او، و استدلال نمود به آيه كريمه اطاغت و به روايت پيامبر اكرم صلي الله عليه واله درباره معرفت امام عليه السلام، و اين وجه را حديث صحيحي كه گذشت تأييد مي كند. ب) اينكه منظور بيان دليل از قرآن يا سنّت پيامبر صلي اله عليه واله است كه بر وجوب ولايّت ءال محمّد عليه السلام دلالت كند تا بر مخالفين حجّت باشد، چون كه وقتي حضرت فرمود: (( ولايتي كه خداوند به آن امر فرموده، ولايت ءال محمد عليه السلام است.)) راوي سئوال كرد: آيا در اين باره چيزي هست يعني دليلي كه معتبر باشد نزد مخالفين كه نتوانند آن را ردّ يا انكار كنند؟ پس آن حضرت دو دليل ذكر كرد، يكي از آن مجيد و ديگري از كه آنها را مخالفين نمي توانند ردّ كنند. توضيح: دلالت آيه و حديثي كه امام عليه السلام استدلال فرمود اينكه: هركس كم ترين بينشي داشته باشد، اگر عقلش را قاضي قرار دهد خواهد كرد كه خداوند متعال به بندگان مؤمن خود امر نميكند از يك نفر پيروي نمايند، بلكه آنها را امر مي كند كه از يك پيروي نمايند. 💓 همچنين پيامبر صلي الله عليه و اله كند كه هركس بميرد در حالي كه يك انسان متجاهر به انواع گناه و معصيت مثل معاويه و يزيد و امثال اينها را نشناخته باشد به مردن جاهليت است، بلكه واجب است به كسي رجوع شود كه جز به وسيله او احكام را نتوان شناخت. و مؤيّد اين احتمال آخر حديث است كه فرمود: (( وَ قالَ الآخَرُونَ يَزِيدُ بْنُ مُعاوِيَةَ وَ حُسَيْنُ بْنُ عَلِيّ وَلا سَواءَ وَلا سَواء)). روايت صحيح محمد مسلم كه قبلا گذشت نيز اين معناست. 💠10_در حديث صحيح از حارث بن المغيرة آمده كه گفت: به حضرت ابو عبدالله صادق عليه السلام گفتم: پيامبر صلي الله عليه و اله فرموده است: (( مَنْ ماتَ وَلا يَعْرِفُ إِمامَهُ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً))؟ فرمود: . عرضه داشتم: اين كدام جاهليت است آيا جاهليت مطلق يا جاهليت كسي كه امامش را ؟ فرمود: جاهليت كفر و نفاق و ضلال. مي گويم: احديث وارده در اين باب بسيار زياد است. 💠11_و در كمال الدّين آمده كه: امام ابوالحسن موسي بن جعفر عليه السلام فرمود: هركس در چيز شك كند به همه اموري كه خداوند تبارك و تعالي نازل فرموده است، يكي از آنها امام در هر زمان به شخص و صفتش مي باشد. 💠12- همچنين در آن كتاب از امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش عليه السلام آمده كه رسول اكرم صلي الله عليه و اله فرمود: هركس از فرزندان مرا در زمان غيبتش شود به مرگ جاهليت مرده است.! 💠13- و در همان كتاب از حضرت صادق عليه السلام از پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله روايت است كه فرمود: هركس منكر قائم از فرزندانم شود شده است. 💠14- و در غيبت نعماني به سند خود از حضرت صادق عليه السلام آورده كه آن حضرت فرموده: هركس شبي را به آورد در حالي كه امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت مي ميرد.! و اخبار بسيار ديگر كه از ائمه اطهار عليه السلام روايت شده است. و اما منظور از معرفت و شناخت چيست؟ در اول باب هشتم خواهد آمد؛ كه آنچه واجب است در معرفت دو امر است: شناختن شخص امام با اسم و نسب او. : شناخت صفات و خصوصيت او كه بازآنها از ديگران امتياز مي يابد. ان شاءالله به تفصيل خواهد آمد. توجه: متأخرين از مجتهدين بر آنند كه: خبر صحيح آن است كه راوي آن در هر طبقه عادل امامي باشد. ولي متقدّمين گفته اند: خبر صحيح خبري است كه اطمينان حاصل شود كه از معصوم صادر شده است. در اين باب منظور همان معني اوّل است و هرگاه تعبير كرده ام كه اين خبر همچون صحيح است يا بنا بر بعضي وجوه صحيح، كه معني دوّم است.🍃🌸🍃 / رابشناس⭐️🌙 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 3⃣ 1⃣ / حضرت حجت ابن الحسن العسکری ! خداوند من و شما را بر اندیشه مخکم و استوار وایملن به حقّ در دنیا و آخرت پایدارنماید. و بین ماو خلف منتظر از خاندان عصمت وطهارت جمع فرمایید. بدان که هیچ راهی برای اثبات امامت نیست مگر نصّ و معجزه: زیرا همانطور که در حای خود ثابت شده از جله شرایط امام؛ عصمت است که اگر امام معصون نباشد؛ هدف از نصب او تحقّق نمی یابد.؛ وبه اصطلاح نقض غرض لازم می آید. عصمت حالتی است نفسانی و مرتبه ای است که از نظر مردم پوشیده است و کسی آن را نمی داند مگر خداوند و کسانی که خداوند علم آن را به آنها الهام قرموده است و کسی َان را نمی داند! مگر خداوند و کسانی که خداوند علم آن را به آنها الهام فرموده باشد؛ در این رابطه بر همه است که امام معصوم رابا یکی از دو راه به مردم معرفی کند.: 💠1به وسیله پیامبر صلواة الله علیه و یا امام قبلی 💠2به وسیله مفجزه ای که به دست او انجام شود؛ و چون امام برای مردم معیّن شده: بر آنها واجب است به او مراجعه و اعتماد نمایند؛ که ((وَمَا کَانَ لمٶمِنٍ وَلا مٶمِنَةٍ اِذَا قَضَی اللهُ و َ رَسُپلُهُاَمرَاً أَن یَکُون لَهُمُ الخِیَرَةُ مِن أَمرِهِم وَمَن یَعصِ اللهَ وَ رَسُولُهُُ فَقَد ضَلَّ ضَلَا لاً مُبِینا) )=وبرای هیچ این حقّ نیست که هرگاه خدا و رسول او کاری را لازم کنند؛ ایشان در کارشان اختیار] [و گزینشی] داشته باشند. و هر آنکه خدا و رسول او را نافرمانی نماید: که در گمراهی آشکاری افتاده است. و شاهد بر آنچه گذشت احادیثی است که از نظر معنی متواتر است. 1 است که شیخ ثقه جایل احمد بن ابی طالب طبرسی در کتاب الاِ حتجاج آورده است. این حدیث هر چند که طولانی است ولی فوایدبسیار و اُمور مهمّ دارد. در این حدیث امامت مولای ما _عجّل الله فزحه_با نصّ و معجزه اثبات شده و اینکه اَمّت را نشاید برای خود امامی اختیار کند؛ پس تعجّیلی ندارد که تمان این حدیث را بیاوریم و از خداوند می تواهیم که ما را اهل پذیرش این حدیث قرار دهد. شیخ طبرسی_که خدایش رحمت کند _چنین گفته است_\ احتجاج حضرن حجّت قائم منتظر صاحب الزمان _که درود خداوند بر پدرانش باد))_سعیدبن عبد الله قمی اشعری گفته است؛ به یک نفر ناصبی که از همه ناصبی ها در مجادله قویی تر بود دچار شدم؛ ، روزی هنگام مناظره به من گفت: مرگ بر تو و همسلکانت باد! . شما رافضی ها؛ مهاجرین و لنصار را مورد طعن قرار می دهید.؛ و محبّت پیامبر صل الله و علیه و سلّم را نسبت به آن انکار می کنید.؛ و حال آنکه صدّیق؛ بالاترین افراذ اصحاب است که به اسلام سبقت جسته ؛ مگر نمی دانی که رشول خدا صلواة الله علیه او را شبِ هجرت از ترس بر جان او : با خود به غار برد چنانکه برحان خود ترسان بود برای ایتکه می دانست که او خلیفه و حانشین آن خضرت خواهد شد؛ لذا خواست که جان او را ملنند جان خود حفظ کنذ تا مبادا وضع دین بعد از خودش مختل شود ؛ در هملن حال علی علیه السلام را در زختخواب خود قرار داد ؛ چونکه می دانست اگر او کشته شود وضع اسلام مختل نمی گردد؛ زیرا که از اصحاب بودند؛ کسانی که جای او را بگیرند ؛ لذا خیلی به کشته شدنش اهمیّت نمیداد. می گوید من جوابش را دادم ولی جواب ها دندانشکن نبود.. 🍃🌸🍃 اللّهمّ عَجِّل لِوَلِیّآکَ الفَرَج/ المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 4⃣1⃣ حجة بن الحسن العسکری علیه السلام. . سعدگفت شما رافضیان می گویید : و منافق بوده اند و به ماجرای استدلال می کنید . آنگاه گفت : بگو ببینم آیا مسلمان شدن آنها از روی خواست و رغبت بود یا اکراه و اجباری در کار بود؟ در اینجا از جواب خود داری کردم ؛ چون که با خود اندیشیدم اگر بگویم از روی اجبار و اکراه مسلمان شدند که در آن هنگام اسلام نیرومند نشده بود تا احتمال این معنی داده شود و اگر بگویم از روی خواست و رغبت اسلام آوردند که ایمان آنها از روی نفاق نخواهد بود. این مناظره با دلی پر درد باز گشتم ؛ کاغذی برداشتم و چهل و چند مسأله ای که حلِّ آنها برایم دشوار بود نوشتم و با خود چنین گفتم : این نامه را به نماینده مولی ابو محمّد حسن بن علی عسکری علیه السلام _یعنی احمد بن اسحاق که ساکن قم بود_تسلیم کنم ؛ امّا وقتی سراغ او رفتم دیدم سفر کرده است ؛ به دنبال او مسافرت کردم تا اینکه او را یافتم و جریان را با او در میان گذاشتم. احمدبن اسحاق به من گفت : بیا با هم به سرّ من رأی (سامراء) برویم تا از مولایمان حسن بن علی علیه السلام در این باره سٶال کنیم ؛ پس با او به سرِّ من رأی رفتیم تا درب خانه مولایمان رسیدیم و اجازه ورود خواستیم ؛ اجازه داده شد داخل خانه شدیم . احمدبن اسحاق کوله باری داشت که با عبای طبری آن را پوشانده بود که در آن صد و شصت کیسه از پول های طلا و نقره بود و بر هر یک از آنها مُهرِ صاحبش بود و چون چشممان به جمال حضرت ایو محمد الحسن بن علی علیه السلام اُفتاد ؛ دیدیم که صورتش مانند شب چهارده می درخشد و بر روی رانش کودکی نشسته که در حسن و جمال مانند ستاره مشتری است دو گیسو بر سر دارد و در پیشگاه آن خضرت انار زرّینی قرار داشت که با جواهرات و نگین های قیمتی زینت شده بود ؛ اٍنار را یکی ازرٶسای بصرع اهدا کرده بود؛ املم علیه السلام قلمی در دست داشا وبا آن روی کاغذ جیزی می نوشا ؛ و هر گاه کودک دستش را می گرفت آن انار را می افکند تا آن کودک برود و آن را بیاورد و در این فرصت هر چه می خواست می نوشت.🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 5⃣1⃣ فرمود به اسحاق در ادامه احمدبن اسحاق عبا و کوله با را به نزد حضرت هادی فلیه السلام که یکی از القاب؛ امام حسن عسکری است) گشود؛ پس از آن حضزت نظری به کودک افکند گفت؛ مُهر از هدایای شیعیانن و دوستانت برگیر؛ عرضه داشت ای مولای من ! آیا جایز است دست پاک به سوی هدایای نجس و اموال پلید دراز شود؟ آن حضرت به احمد بن اسحاق فرمود: در کوله بار هست بیرون آور تا حرام از حلال جدا شود. پس او کیسه ای را بیرون آورد؛ کوک گفت: این مربوط به فلان از فلات محله قم اسا که شصت و دو دینار دارد؛ از پول منزلی که فروخته و ارث از پدرش چهل و پنج دینار است و از پول هفت پیراهن چهار ده دینار و اجرت سه دکان سه دینار: مولای ما فرمود: راست گفتی فرزندم؛ حرام از آن را بیان کن؛ کودک گفت: در این کیسه دیناری است که در فلان سال در ری سکه خورده؛ نیمی از نقشش رفته و سه قطعه مقراض شده که وزن آنها یک دنق و نیم است؛ در این اموال همین مقدار است که صاحب ای کیسه در فلان سال؛ فلان ماه نزد نسّاجی که همسایه اش بود یک من و ربع پشم ریسیده شده داشته که مدّ ت زیادی بران گذشته بود؛ پس ان را سارقی دزدید؛ نیسّاج به او ابلاغ کرد؛ ولی او سخن نسّاج را نپذیرفت و به جای آن به مقدار یک من و نیم پشم نرم تر از مالخودش که به سرقت رفته بود تاوان گرفت و سپس سفا رش داد تا برایش پیراهنی از آن بافتند.؛ این دینار و آن مقراض شده ها از پول آن پیراهن است.. احمدبن اسحاق گره از کیسه گشود؛ ودینار و مقراض شده ها را همان طور که خبر داده بود در آن دید. سپس کیسه دیگری بیرون آورد؛ آن کود ک فرمود این مال فلان بن فلان از فلان محله قم که پنجاه دینار در آن هست؛ شایسته نیست برای ما که به آنها دست بزنیم. احمد بن اسحاق گفت: چرا؟ فرمود: به خاطر اینکه این دینارها از پول گندمی است که صاحب ان پول با کشاورزانش قرار داده است ولی قسمت خودش را با پیمانه کامل برداشت و قسمت آنهارا با پیمانه نافص داد. امام حسن علیه السلام فرمود: راست گفتی فرزندم. پس گفت:: ای پسر اسحاق! این کیسه را بردا و به صاحبانش گوشزد کن ـ آنها را سفارش نمای که به صاحبان اصلی)کشاورزان ) برساند که ما به آن نیاز نداریم. ⭐️🌙 /امامت را بشناس المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 6⃣1⃣ 💠ودر ادامه فرمایشات امام حسن عسکری فرمودند پیراهن آن زن رابیاور؛ احمدبن اسحاق گفت: آن را -که در ساکی بوده فراموش کرده ام؛ آنگاه رفته تا آن را بیاورد که در این هنگام مولایمان حضرت ابو محمد هادی علیه السلام به من نظر افکند و فرمود: چه عجب اینجا آمدی؟ عرضه داشتم: احمدبن اسحاق مرا تشویق کرد که به دیدار شما بیایم؛ فرمود : پس سٶاللتی که داشتی چه شد؟ عرضه داشتم به همان حال است ای مولای من! فرمود: پس سٶالاتی که داشتی چه شد؟ داشتم به هملن حال است ای مولای من؛! فرمود: از نور چشمم هر جه می خواهی بپرس_وبه کودک اشاره کرد _عرضه داشتم: ای : یرای ما روایا شده که پیامبر اکرم صلواة الله علیه طباق همسران خود را به امیر مٶمنان علیه السلام واگذار کرده بود به طوری که روز جمل به عایشه پیغام داد که تو بر اسلا م و اهل اسلام هلاک وارد ساختی و از مقاومت سوء استفاده کردی و فرزندانت را از روی جهل به نابودی کشاندی؛ لگر از کارهایت دست یرنداری تو را طلاق خواهم داد. مولای من بفرمایید که معنی طلاق در اینجا چیست؟ که رسول خدا صلواة الله علیه آن را به المٶ منین واگذار کرده بود؟ : خداوند پاک مقام همسران پیامبر را بزرگ قرار داد و آنان را به شرافت مادران مٶمنین بودن افتخار بخشید؛ آنگاه رسول خدا به امیرالمٶمنان علیه السلام فرمود : یا ابالحسن !این شرافت تا وقتی برای آنها باقی است که بر اطاعت خداوند استوار بمانند؛ پس هر کدامشان بعد از من خدای را معصیت کرد به اینکه علیه تو خروج نمود؛ او را از همسری من بیرون ساز و افتخار مادر مٶمنین بودن را از او بگیر!.. ازآن گفتم : فاحشه مبیّنه چیست؟ که اگر زن آن را مرتکب شود برای شوهر جایز است که در ایام عدّه هم او را از خانه بیرون راند.؟ : مُساحقه است نه زنا؛ زیرا که اگر زنا کرد حدّ را بر او جاری شده مانع از آن نیست. اگر خواست با او ازدواج کند ندارد و حدِی که بر او جاری شد ه آن نیست. اگر مساحقه کرد؛ واحب است که سنگسار شود و خواری ے است که هر کس را خداوند امر فرمود سنگسار کنند؛ خوا رش کرده؛ لذا برای کسی روا نیست که به او نزدیک شود. ⭐️🌙 /امامت را بشناس المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 7⃣1⃣ . .. 💠ادامه فرمان امام حسن عسکری به احمدبن اسحاق گفتم: اي زاده پيامبر! از قول خدا- عزّوجلّ- به پيامبرش موسي عليه السلام خبرم ده كه مي فرمايد: { فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِلوادِ المُقَدَّسِ طُويّ} كفش هايت را بيرون ساز كه در جايگاه مقدّس طوي هستي. فريقين چنين پندارند كه نعلين هاي حضرت موسي عليه السلام از پوست مردار بوده؟ : هركس اين حرف را بزند بر حضرت موسي عليه السلام افترا بسته، و او را در نبوّتش جاهل پنداشته است؛ زيرا كه از دو حال خارج نبود كه هردو خطاست، يا اينكه نمازش با آن جايز بوده يا نه. اگر نماز جايز بوده پس در آن جايگاه نيز جايز بود كه آن را پوشيده باشد هرچند كه پاكيزه است و اگر نمازش جايز نبوده پس حضرت موسي بايد حرام و حلال را نشناخته باشد و ندانسته باشد كه با چه چيز مي توان نماز خواند و با چه چيز نمي شود و اين كفر است. گفتم: پس اي مولاي من! تأويل اين آيه را برايم بيان فرماي؟ فرمود: حضرت موسي در وادي مقدّس بود كه عرضه داشت: پروردگارا! من محبّتك را نسبت به تو خالص ساختم و دلم را از غير تو شستشو دادم، ولي موسي نسبت به خانواده اش سخت علاقه مند بود. پس خداوند متعال فرمود: { فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ}؛ يعني اگر محبّت تو نسبت به من خالص و دلت از ميل به غير من خالي است پس محبّت خانواده ات را از قلبت بيرون كن. عرضه داشتم: بفرماييد تأويل {كهيعص} چيست؟ فرمود: اين حروف از خبرهاي غيبي است كه خداوند بنده اش زكريّا را بر آن مطلع ساخت، سپس بر محمّد صلي الله عليه و آله آن را حكايت فرمود، و آن چنين است كه وقتي زكريّا از پروردگار خواست كه نام هاي پنج تن راب به او تعليم كند خداوند جبرئيل را بر او نازل فرمود و به او نام آنان را آموخت، پس هرگاه زكريّا، نام محمّد و علي و فاطمه و حسن عليه السلام را ياد مي كرد همّ و غمّ و اندو از او دور مي شد، ولي هروقت حسين عليه السلام را ياد مي كرد بغض گلويش را مي فشرد و نفس زدن مي افتاد. به پیشگاه خدا عرضه داشت: : چگونه است که وقتی نام چهار تن از اینان را یاد می کنیم می یابم و چون حسین را یاد می کنم دیده ام و ناله ام بلند می شود؟ خداوند متعال جذیان [ شهادت ] آن حضرت را به اطّلاع زکریّا رساندید و فرمود * کهیعص* ] کاف نام کربلاست و ها هلاکت عترت پیامبر صلواة الله و یا یزید است که ستم کنند بر حسین علیه السلام می باشد؛ و عَین عطش حسین علیه السلام و صاد صبر اوست !! المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 8⃣1⃣ . .. آنگاه که امام حسن عسکری جریان شهادت امام حسین علیه السلام را برای زکریّا عرض نمود !؛ پس هنگامی که زکریّا این مطلب را شنید! ]تا را ترک نکرد و مردم را از ملاقات با خود ساخت و به گریه و زاری پرداخت.!! 🕋بر حسین علیه السلام می گریست و میگفت خدایا :آیا بهترین خلایقت را به سوگش فرزندش می نشانید !؟پروردگا را !! را به او وارد خواهی نمود؟ الهی! جامه عزا بر تن ع و فاطمه س خواهی پوشانید ؟ این مصیبت را به ساحت آنها خواهی رساند ؟ 💠آنگاه می گفت : به من فرزندی روزی کن که چشمم در سنّ پیری به او روشن و محبتش در دلم فتنه انگیزد.؛ سپس مرا در غم از دست دادنش بنشان محمّد صلواة الله علیه حبیب خود را در سوگ فرزندش خواهی نشاند. ✨خداوند حضرت یحی ع را به وی داد و پس از آن به شهادت او سگوارش ساخت و مدّت حمل یحی شش ماه بود همچنانکه علیه السلام شش ماه ؛ سپس گفتم ای مولای من ! بفرمایید علّت چیست که مردم نمی توانند برای خودشان برگزینند؟ امام گر است یا فسادگر؟ داشتم: اصلاح گر؛ آیا امکان دارد که فاسدی را کنند؟ در حالی که ندانند که در اندیشه او چه می گذرد ؛ فکر اصلاح دارد یا افساد ؟ آری؛ فرمود همین است که با دلیل روشنی برای تو بیان می کنم که عقل تو آن رابپذیرد. 💠عرضه داشتم؛ بفرمایید : : بگو ببینم پیامبرانی که خداوند آنان را برگزیده؛ و کتاب آسمانی بر ایشان نازل کرده ؛ و آنان را با وحی و عصمت تأیید فرموده است و بودند؛ از جمله حضرت موسی و عیسی علیه السلام با علم و اندیشه برجسته ای که داشتند؛ امکان دارد منافقی را انتخاب کنند ؛ در حالی که گمان داشته باشند که مٶمن است؟ 💠گفتم خیر . : پس حضرت موسی کلیم الله ع چگونه شد که با آن همه عقل و علم نزول وحی بر او؛ هفتاد نفر از بزرگان قوم و وجود لشکریانش؛ کسانی که در ایمانش و اخلاصشان تردید نداشتن ؛ ولی در واقع منافق را انتخاب کرده بودن! . خداوند متعال می فرماید: -قَومِهے_سَبعِینَ_رَجُلاً_لِمِیقَاتِنَا)، و موسی هفتاد نفر از قوم خود را برای میقات ما برگزید. ما که می بینیم شخصی که خدا او را به نبوّت برگزیده(موسی علیه اسلام) به جای اصلح؛ اِفسَد را انتخاب می کند ؛ فهمیم که انتخاب کردن جایز نیست جز برای آنکه نهان و اندیشه های پنهان همه را می داند. و نیز می فهمیم که انتخاب محاجرین و انصار ارزشی ندارد .بعد از آنکه پیامبران که می خواستند اهل صلاح را برگزیدند ؛ انتخاب آنان بر اهل فساد وافع شد. ،سپس فرمود: ای سعد! خصم تو ادّعا می کند؛ پیامبر اکرم صلواة الله برگزیده این اُمّت را با خودبه برد؛ ، چون که بر جان او می ترسید همان طوری که بر جان خودش می ترسید . می دنست خلیفه بعد از خودش اوست. 🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 8⃣1⃣ 💠ودر ادامه ؟ _ميدانست خليفه امّت بعد از خودش اوست [علی علیه السلام] لازمه مخفي شدن جز اين نبود كه او را با خود ببرد، امّا ع را در جاي خود خوابانيد، چون كه مي دانست خللي كه با كشته شدن ابوبكر وارد مي شود با كشته شدن علي نيست، چون افرادي هستند كه بتوانند جاي او را پر كنند! چنين پاسخ بده مگر نه شما معتقديد كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: بعد از من خلافت سي سال اسال و خلافت را بر مدّت اين چهار تن ابوبكر و عمر و عثمان و علي عليه السلام مخصوص گردانيد؟ خصم به ناچار جواب دهد: آري، به او بگو اگر اين مطلب درست است، پس چرا با يك خليفه- فقط ابوبكر- به غار رفت و آن سه نفر ديگر را نبرد؟ با اين حساب معلوم مي شود كه پيامبر آنان را سبك شمرده؛ چون لازم بود با ايشان هماهنطور طور رفتار مي كرد كه با ابوبكر. پس چون اين كار را نكرد در حقوق آنان سهل انگاري نموده، و مهرباني از آنان دريغ داشته با اينكه واجب بود به ترتيب خلافتشان با ايشان هم مثل ابوبكر رفتار مي كرد. و امّا اينكه خصم به تو گفت: كه آن دو نفر آيا از روي خواست و رغبت مسلمان شدند يا از روي اكراه؟ چرا نگفتي: بلكه از روي طمع اسلام آوردند؛ زيرا كه آنان با يهود معاشرت داشتند و از بر آمدن و پيروزي محمد صلي الله عليه و آله بر عرب با خبر بودند، يهود از روي كتاب هاي گذشته و تورات و ملاحم، آنان را از نشانه هاي جريان حضرت محمد صلي الله عليه و آله آگاه مي كردند و به ايشان مي گفتند كه تسلّط او بر عرب نظير تسلّط بخت النصر است بر بني اسرائيل، با اين فرق كه او ادعاي پيامبري نيز مي كند ولي پيامبر نيست. هنگامی که امر رسول خدا صلواة الله علیه ظاهر گشت با او کمک کردند بر شهادت و ؛ به طمع اینکه وقتی اوضاع خوب شد و اُمور منظّم گردید؛ فرماندار و ولایت جایی هم به آنها برسد و چون از رسیدن به ریاست به دست آن حضرت مأیوس شدند با بعضی از همفکران خود همراه شوند تا در شب شتر پیامبر را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناک ؛ حضرت را بیافکنند و تا کشته شود و صورتشان را پوشاندند مثل دیگران ؛ . خداوند پیامبرش را از نیرنگ آنان ایمن قرار داد و حفظ کرد و نتوانستند آسیبی بر پیامبر برسانند. دو نفر حالشان نظیر طلحه و زبیر است که آمدند و با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند به طمع اینکه هر کوامشان فرماندار یک استان بشوند؛ امّا وقتی مأیوس شدند! و علیه آن حضرت قیام کردند.؛ تا اینکه عاقبت کارشان بدانجا کشیدکه عاقبت کار افرادی است که ازبیعت را بشکستند 🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 0⃣2⃣ . . ودر ادامه : وسخن که به اینجا رسید: مولایمان امام حسن بن علی* امام حسن عسکری علیه السلام] برای نماز برخاست؛ و من از خدمتشان بازگشتم و به جستجوی احمدبن اسحاق بر آمدم؛ که دیدم گریان به نزدم آمده؛ گفتم : چرا معطّل شدی؟ و چرا گریه می کنی؟ : پیراهنی که مولایم مطالبه فرمود ؛ .گفتم ناراحت نباش ؛ برو به حضرت خبر بده ؛ بر حضرت داخل شد و برگشت در حالی که با تبسّم بر محمّد و آل محمِد درود می فرستاد . گفتم : چه خبر است؟ گفت دیدم : پیراهن زیر پای مولایم گسترده است. را بجای آوردیم و پس از آن روز؛ چند روزی هم به خانه مولایمان می رفتیم چون روز وداع و خداحافظی رسید. ؛ من و احمدبن اسحاق و کهلان ؛ همشهری من بر آن حضرت وارد شدیم. .احمدبن اسحاق بپا خاست و عرضه داشت ؛ فرزند پیامبر خدا ! رفتن نزدیک و غصّه مان زیاد است ؛ از درگاه خداوند می خواهیم که خود را بر محمد مصطفی و پدر حضرت مرتضی و مادرت حضرت سیده ے النّساء و دو سرور جوانان بهشت عمو و پدرت و امامان پاکیزه بعد از ایشان از ونیز درود و صلوات خود را بر تو و فرزندت قرار دهد. 💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوَ عَجّل فَرَجَهُمْ 💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓 واز خدا می خواهیم که آستانه ات بلند و دشمنانت را پست و زبون گرداند؛ و خدا نکند که این دیدارمان با شما باشد . چون سخن احمدبن اسحاق به اینجا رسید؛ به طوری که اشک از دیدگانش جاری گشت ؛ سپس فرمود : ای ابن اسحاق : دعای خود را از که تو در این سفر خدای را خواهی کرد. احمدبن اسحاق تا این سخن را شنید بیهوش اُفتاد و چون به هوش آمد عرضه داشت ' تو را به خدا و به حُرمتِ میدهم که به پارچه ای مفتخرم نمایی تا آن را خود قرار دهم؟ مولای ما دست زیر مسند خود برد و سیزده درهم بیرون آورد و فرمود : این را بگیر و غیر از این را برای خودت مصرف مکن و آنچه خواستی مَحروم نخواهی شد ؛ خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد. سعد ادامه میدهد: چون برگشتیم در بین راه سه فرسنگ به حلوان مانده ؛ احمدبن اسحاق کرد و بیماری سختی گرفت که از زندگی دست شست و هنگامی که وارد حلوان شدیم ؛ در یکی از کاروان های آن فرود آمدیم؛ احمدبن اسحاق یکی از همشهریانش را که مقیم حلوان بود نزد خود خواند و سپس به ما گفت: ، امشب از نزد من بیرون روید و مرا تنها بگذارید. هرکدام از ما به خوابگاه خودرفت ؛ نزدیک صبح فکری به سرم زد ؛ چون چشم گشودم؛ خادم مولایم را دیدم که می گفت: خداوند اجر شما را در این مصیبت زیاد کند؛ ، و برایتان این فاجعه را جبران نماید؛ از غسل و کفن رفیق شما فراغت یافتیم؛▪️شما برای دفن او برخیزید▪️زیرا که او مقامش نزد سرور شما از همه تان گرامی تراست▪️ سپس از و ما با گریه بر جنازه احمدبن اسحاق حاضر شدیم▪️وحقّ او را ادا کردیم و مراسم او را به پایان رساندیم؛ خدا کند▪️! 2 است که در کافی آورده که فرمود: آیا گمان می کنید که هر یک از ما به هر کس دلمان بخواهد می تواند کند؟ ؛ بلکه امامت است از طرف خدا و رسولش برای مردی پس از مردی دیگر تا . چون این مطلب را دانستی؛ باید گفت که امامت مولی و سیِد ما صاحب الزمان_عجّل الله تعالی فرجه الشریف_به هر دو راه )به وسیله روایات ثابت است که در دو فصل قسمتی از آنها را می آوریم تا این کتاب از دلیل خالی نباشد. 🍃🌸🍃 /ج1 📝ادامه دارد. .. 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . حضرت حجت ابن الحسن عسکری 1⃣2⃣ 💠فصل اول: از احدیث متواتره که به طور خاص بر آن حضرت دلالت دارد: ✨1_روایت مسیحی است که در کتاب از حضرت امام جواد علیه السلام آورده است؛ که فرمود : مٶمنین علیه السلام حسن ابن علیط علیه السلام در حالی که به دست سلمان تکیه کرده بود؛ وارد مسجدالحرام شدند و نشستند که ناگاه مردی خوش قیافه و خوش لباس آمد و بر امیر مٶمنان علی علیه السلام کرد و خدمت آن حضرت نشست. آن بزرگوار جواب سلام او را دادند؛ سپس گفت :یا امیر مٶمنان علیه السلام سه مسئله از تو می پرسم؛ اگر پاسخ آنها را دادی خواهم دانسا که این مردم در کار تو خلافی بزرگ مرتکب شده اند که در دنیا و آخرت مسٶول آنند و گر نه می فهمیم که تو با آنان مساوی هستی و هیچ امتیازی بر ایشان نداری. فرمودند : هر چه می خواهی سٶال کن: عرضه داشت بگو ببینم: الف) وقتی انسان می خوابد روحش به کجا می رود؟ ب) فراموشی و یاد آوری چگونه به انسان دست نی دهد ؟ ج) چطور می شود که فرزندان انسان به عمو ها و دایی ها ی خود شباهت می یابد؟ / امیر مٶمنان ع)رو به امام حسن ع) کرده فرمود: جوابش را بده ؛ امام مجتبی ع) جوابش را داد. آن مرد گفت :من شهادت می دهم که جز الله خدایی نیست! .و همیشه بر آن گواه بوده ام و گواهی می دهم که محمد صلواة لله خداست. و همیشه بر آن شاهد بوده ام و شهادت میدهم که او وصیّ رسول خدا وقائم به حجّت اوهستی _وبه امام حسن علیه السلام اشاره کرد_و گواهم که حسین ابن علی علیه السلام وصیّ برادر خود و قائم به حجّت اوست بعد از او؛ بهم علیّ ابن الحسین علیه السلام قائم به امامت حسین است بعد از او؛ محّمدبن علی علیهاسلام قائل به امامت علیّ ابن الحسین است وجعفربن محمد علیها سلام قائم به امامت محمد است؛ و موسی بن جعفر علیه سلام قائم به امامت علی بن موسی است علی بن محمد علیه السلام که قائم به امامت محمد بن علی علیه السلام است و حسنب علی علیه السلام که قائم به امامت علی ابن محمد است و گواهی می دهم به مردی که فرزند حسن است و به کنیه و نامش تعبیر نشود تا اینکه او ظاهر گردد و زمین را از عدالت پر کند چنانکه پر شده باشد از ظلم و ستم. درود و رحمت و برکت خدا بر تو باد ای امیر مٶمنان! برخاست و رفت؛ امیر مٶمنان علیهالسلام فرمود: ای ابو محمّد! در پی این مرد برو ببین کجا می رود. حسن ابن علی علیه السلام رفت و برگشت و گفت : جز این نبود که پای خود را از مسجد بیرون گذاشت و من ندانستم به کجای زمین خدا رفت . امیر مٶمنان علیهالسلام فرمود: ابو محمد او را می شناسی؟ امام حسن علیه السلا گفت خدا و رسولش و امیر المٶمنین داناترند. فرمود او خضرت علیه السلام بود. 2_روایتی است که شیخ صدوق فقیه سدید ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن با بو ی ے قمی در کتاب اکمال الدین و اتمام النعمة به سندی همچون صحیح بنا بر بعضی وجوه به نقل از یونس بن عبد الرّحمن آورده است که گفت؛ به محضر امام هفتم موسی بن جففر علیه السلام مشرّف شدم و عرضه داشتم: یابن رسول الله! آیا او قائم به حقّ هستی؟ فرمود : من نیز قائم به حقّ هستم . ولی آن قائم که زمین را از دشمنان خدای عزّ و جلّ پاک کند و آن را پر از عدالت نماید همچنان که از جور و ستم پر شده باشد. پنجمین فرزند من است که غیبتی طولانی دارد؛ زیرا که بر جان خود می ترسد؛ در این مدت * که او از غایب ]عدّهای از حقّ بر گشته و عدّهای دیگر ثابت قدم می مانند.. . المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 2⃣2⃣ 💠 ... سپس فرمود: خوشا به حال شيعيان ما كه در ما به رشته ولايت ما چسبيده و به دوستي ما مانده و از دشمنان ما بيزار بوده باشند ، از مايند و از آنان هستيم كه البته ما را به اند و ما هم ايشان را به =پسنديده ايم. خوشا به حالشان باز هم خوشا به حالشان، به خدا كه ايشان روز قيامت در درجات ما خواهند بود. ٣- #و در كتاب الخرايج آمده: محمد بن مسلم گويد: خدمت امام ابوعبدالله صادق (ع) شرفياب بودم، معلّي بن خُنيس گريه كنان وارد شد، حضرت فرمود: چرا گريه مي كني؟ گفت: بيرون خانه شما كساني هستند كه مي پندارند كه شما را بر ما فضيلتي نيست و شما و آنها يكسان هستيد. حضرت صادق (ع) كمي ساكت ماند، سپس دستور داد كه طبقي خرما بياورند، آن گاه يك دانه خرما برگرفت و آن را دو نيم كرد، سپس آن خرما را تناول فرمود و هسته اش را در زمين كاشت، پس آهسته رشد كرد و خرماي نارس داد، حضرت از آن برگرفت و تناول كرد، آن گاه پوست نوشتني از آن برآورد و به معلّي داد و فرمود: بخوان! در آن نوشته شده بود: #«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ عَلِيٌّ المُرْتَضي وَالحَسَنُ وَالحُسَيْنُ وَ عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ وَ ...» نام يك به يك امامان تا امام حسن عسكري و فرزندش (مهدي) (ع) در آن بود. ٤- صدوق به روايت صحيح از ريان بن الصّلت آورده است كه گفت: به حضرت امام رضا (ع) عرضه داشتم: شما صاحب امر هستيد؟ من نيز صاحب امر (امامت) هستم، ولي نه آن صاحب امري كه زمين را از عدل پر كند همان طور كه پر شده باشد از جور و ستم، و چگونه او باشم و حال آنكه مي بيني كه بدنم ضعيف است! اما قائم (ع) آن است كه وقتي ظهور نمايد سنّ پيران و سيماي جوانان دارد، به قدري بدنش نيرومند است كه اگر به بزرگترين درخت دست اندازد آن را از جاي بركند و اگر در ميان كوه ها فرياد برآورد سنگهاي آنها فرو ريزد، عصاي موسي و انگشتري سليمان (ع) با او است، او فرزند من است كه خداوند او را هرقدر كه مشيتَّش تعلق گيرد در پشت پرده غيب مستور مي سازد، سپس او را آشكار مي گرداند تا زمين را پر كند از عدل و داد چنانكه از ستم و بيداد پر شده باشد. ٥- صدوق نيز در حديث صحيحي از ابوهاشم داوود بن القاسم جعفري آورده است كه گفت: از حضرت ابوالحسن صاحب العسكر (امام هادي (ع)) شنيدم كه مي فرمود: جانشين من بعد از من، فرزندم حسن است ولي شما چه حالي خواهيد داشت در جانشين پس از او؟ عرض كردم: چطور مگر قربانت گردم؟ فرمود: زيرا كه نه او را مي بينيد و نه روا است كه اسمش را ببريد. گفتم: پس چطور او را ياد كنيم؟ فرمود: بگوييد: #«اَلحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيِهُم السَّلام»؛ يعني (حجّت آل محمد (ص)). ٦- شيخ صدوق در خبر صحيحي از جناب عثمان بن سعيد عمري - كه روانش گرامي باد- روايت آورده كه گفت: در محضر ابومحمد حسن بن علي (امام عسكري (ع)) بودم از آن بزرگوار سؤال شد از خبري كه از پدرانش روايت شده كه: #«زمين از حجّت الهي بر مخلوق خالي نخواهد ماند تا روز قيامت و هر كه بميرد در حالي كه امام زمانش را نشناخته باشد به مرده است.» فرمود: البته درست است و حقّ، همانطور كه روز حقّ است. عرض شد: يابن رسول الله! امام و حجّت بعد از شما كيست؟ فرمود: فرزند من محمّد كه امام و حجّت بعد از من است، هركه بميرد و او را نشناسد به مردن جاهليت مرده است و بدانيد كه او را طولاني است كه افراد نادان در آن سرگردان شوند و به هلاكت افتند، و وقت گزاران نسبت به آن دروغ مي گويند. سپس خروج خواهد كرد. گويا مي بينم پرچم هاي سپيدي كه در نجف كوفه بالاي سرش به است. مي گويم: جليل شيخ علي بن محمد بن علي الخزاز قمي (رحمة الله) در كتاب كفاية الاثر في النصّ علي الأئمّة الاثني عشر، از طريق شيعه و سنّي روايت كرده كه همه آنها به امامت حضرت قائم منتظر (ع) تصريح دارد. ما نيز بعضي از آنها را در ساير ابواب كتاب خواهيم آورد. المکارم/ج1 📝ادامه دارد... 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 3⃣2⃣ 💠در بیان مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر مولا صاحب الزمان💠 است که شیخ صدوق از محمد بن عثمان عمری نقل کرده که گفت: هنگامی که حضرت مهدی علیه السلام متولّد شد؛ نوری از بالای سرش تا بر فراز آسمان درخشید؛ سپس روی بر زمین نهاد و برای پروردگارش _تعالی ذکره _به سجده افتاد و بعد سر برداشت در حالی که می گفت : شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ {آل عمران-١٨} به یکتایی خود شهادت دهد؛ وفرشتگان و دانشمندان نیز یه یکتایی او گواهند. شده است که : وقتی آن حضرت متولّدشد؛ پرندگان سفیدی از آسمان فرود آمدند و با ل های خود را بر سر و صورت و سایر اعضای بدنش کشیدند؛ سپس به آسمان پرواز کردند؛ آن گاه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: آنها فرشتگان بودند که برای تبرّک به این فرود آمدند و هر گاه این فرزند ظهور کند آنها یاران اویند. این حدیث را شیخ صدوق در کتاب کمال الدین آورده است. خبر صحیحی از محمدبن شاذان بن نعیم آمده که در نیشابور نقل کرده است که : مقدار پانصد درهم بیست درهم کم از مال حضرت عجّل الله فرجه الشریف _ نزد من جمع شد که خودش نداشتم آن را ناقص بفرستم؛ لذا بیست درهم کسری را از مال خود تکمیل کردم و پانصد درهم را نزد محمد بن جعفر فرستادم؛ ولی ننوشتم که بیست درهم از من است _ برایم فرستاد که در آن نوشته بود: پانصد در هم که بیست در هممش از خودت بود رسید. گوییم: همین روایت را در کافی از علی ابن محمد از محمد بن علی بن شاذان نیشابوری با مختصر تفاوت نقل کرده است.🍃🌸🍃 4 در خبر صحیحی از محمد بن هارون روایت کرده است که گفت: پانصد دینار از مال حضرت قائم عجّل الله بر عهده من بود؛ شبی از شبها که طوفان و تاریکی شدید بغداد را فرا گرفته بود. در بغداد بودم وبه خاطر وامی که بر عهده داشتم سخت هراسان شدم و با خود گفتم: چند وکّان دارم که آنها را پانصد و سی دینار خریده ام ولی آنها را به پانصد دیناربه حضرت قائم علیه السلام واگدار می کنم. وی گفت: ار آن شخصی به یراغم آمد و آن دکّان ها را به حساب آن حضذت از من تحویل گرفت؛ در صورتی که به حضرتش ننوشته و به هیچ کی آن راز را نگفته بودم و حتی بر زبانم هم جار نشده بود. 5_ است از علی ابن محمد سیمری🌙یا سمری)نقل شده اینکه : به محضرمقدّس عجّل الله تعالی فرجه _نامه نوشت و درخواست کفن کرد؛ جوتب آمو که : در سال هشتاو یا هشتاد و یکم به آن نیازمند خوتهی شد. در همان وقتی که حضرت برایش تعیین کرده بود وفات یافت و یک ماه پیش از فوتش کفن برایش فرستاده شد. روایت در کمال الدین آمده است. 💠می گوییم از جمله معجزات آشکار آن حضرت؛ حصول خواسته های مردم است که با افکندن عریضه حاجت در چاه آب یا آب جاری انجام می پذیرد و این امر کاملاً دیده می شود و مجرّب است و ما آن را در خاتمه کتاب خواهیم آورد عزیز! اگر بخواهی بر معجزات آن حضرت مطّلع شوی ؛ از جمله کتاب ها و کتاب و فاضل کامل مولانا و عالم کامل که خداوند زحمت همگی آنان را بپذیرد وپاداش های بسیار به ایشان عطا فرماید _را می توان نام برد. من اگر بیش از این مقدار در این زمینه را رها سازم؛ از کار اصلیم باز می مانم. لذا به همین مقدار مختصر بسنده می کنمکه: 💓در خانه اگرکس است؛ یک کس بس است 💓 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 4⃣2⃣ (قسمتي از حقوق و مراحم آن حضرت (ع) نسبت به ما) حقوق آن بزرگوار بر ما بسيار و الطاف و مراحمش بيرون از شمار است، بلكه همچون درياي خروشان و موّاجي است كه غوّاصي در آن نتوانم كرد ولي به مقدار كف دستي از آن برمي گيرم و در پي تقرّب درگاهش ره مي پويم و توفيق از خدا است و بس؛ بر او توكل دارم و به سوي او روي مي آورم. - «حق وجود و هستي» خداوند به بركت وجود آن حضرت (ع) تو و هر موجودي را آفريد و اگر او نبود هيچكس نبود، بلكه اگر او نبود نه زمين وجود مي يافت و نه فلك؛ بر اين معني رواياتي دلالت دارد از جمله: ١- از توقيعات شريفه آن حضرت در كتاب الاحتجاج آمده است كه فرمود: «وَ نَحْنُ صَنائِعِ رَبِّنا وَالخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا..» البته معني اين سخن بر دو وجه وارد است: يكي همان است كه در توقيع ديگري در همان كتاب آمده: جماعتي از شيعيان اختلاف كردند در اينكه آيا خداوند، آفرينش و روزي دادن مخلوق را به ائمه (ع) واگذار كرده؟ پس عدّه اي گفتند: اين محال است زيرا كه اجسام را كسي جز خداي نمي تواند خلق كند. ولي عدّه اي ديگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمه (ع) واگذار نموده است و آنان آفريده و روزي بخشيده اند و در اين مسأله اختلاف شديدي بين آنها درگرفت تا اينكه شخصي پيشنهاد كرد كه چرا به سراغ ابوجعفر محمد بن عثمان نمي رويد كه از او سؤال كنيد تا حقّ را براي شما آشكار سازد؟ چون كه راه به سوي امام زمان (ع) اوست، همه به اين معني راضي شدند و نامه اي به ابوجعفر نوشتند. در آن نامه مسأله را توضيح دادند، پس از طرف امام عصر - عجّل الله فرجه الشريف - توقيع آمد كه: خداوند تعالي خود اجسام را آفريده و روزي ها را تقسيم كرد، زيرا كه نه جسم است و نه در جسمي حلول كرده؛ هيچ چيز مثل او نيست و او است شنواي بينا، و اما امامان؛ از خداوند تعالي درخواست مي كنند و او مي آفريند و او روزي مي دهد به خاطر اجابت درخواست آنها و تعظيم حقّ ايشان. حاصل اين وجه اينكه: امام زمان و پدران بزرگوارش (ع) واسطه هستند در رساندن فيض هاي الهي به ساير مخلوقات و به همين معني در دعاي ندبه اشاره شده كه: «أَيْنَ السَّبَبُ المُتَّصِلُ بَيْنَ الأرْضِ وَالسَّماءِ»؛ كجاست آن وسيله اي كه فيوضات آسمان را به اهل زمين مي رساند. البته نسبت دادن فعل به سبب و واسطه در لغت و عرف بسيار است. وجه دوم اينكه: مقصود از آفرينش تمام آنچه خداوند متعال آفريده، آن حضرت و پدران طاهرينش مي باشند، يعني اينها علت غايي آفرينش هستند و آنچه هست به خاطر اينها آفريده شده است. مؤيد اين وجه روايتي است كه از اميرالمؤمنين علي (ع) آمده است: «نَحْنُ صَنائِعِ رَبِّنا وَالخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا..» و احاديث فراواني بر اين معني دلالت دارد. از جمله: روايت مستندي است كه شيخ صدوق در كتاب كمال الدين از حضرت علي بن موسي الرضا (ع)، از پدرش موسي بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن الحسين، از پدرش حسين بن علي، از پدرش علي بن ابي طالب (ع) آورده است كه پيامبر اكرم (ص) فرمود: خداوند مخلوقي از من بهتر نيافريده و آفريده اي نيست كه نزد او گرامي تر از من باشد. المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸 💓السّلام عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وُ بَرَکَاتُه💓
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 5⃣2⃣قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت عجلّ الله نسبت به ما🍃🌸🍃 💠حقوق آن بزرگوار بر مابسیار و الطاف و مَراحمش بیرون از شمار است. بلکه همچون دریای خروشان و موّاجی است که غوّاصی در آن نتوانم کرد ؛ ولی به مقدار کف دستی از آن بر می گیرم و در پی تقرّب در گاهش ره می پویم ؛و توفیق از خدا است و بس ؛ بر او توکّل دارم و به سوی او روی آورم. 1 خداوند بر برکت وجود آن حضرت عجّل الله.. تو و هر موجودی را آفرید و اگر او نبود هیچ کس نبود؛ بلکه اگر او نبود نه زمین وجود می یافت و نه فلک ؛ بر این معنی روایاتی دلالت دارد از جمله: 1💠 از توفیقات شریفه آن حضرت در کتاب الاحتجاج آمده است که فرمود: وَنَحنُ صَنایِعُ والخَلقُ بَعدُصَنایِعُنَا... . البته معنی این سخن بر دو وجه وارد است؛ یکی همان است که در توقیع دیگری در همان کتاب آمده: : جماعتی از شیعیان اختلاف کردند در اینکه آیا خداوند؛ آفرینش و روزی دادن مخلوق را به ائمه علیه السلام واگذارده ؟ پس عده ای گفتند: این محال است؛ زیرا که ا جسام را کسی جز خدای نمی توان خلق کرد. ولی عدّه ای دیگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمّه واگذار و آنان آفریده و روزی بخشیده اند و در این مسأله اختلافات شدیدی بین آنها در گرفت؛ تا اینکه شخصی پیشنهاد کرد به سراغ ابو جعفر محمد بن عثمان نمی روید ؟ که از او سٶال کنید؟ تا حقّ را برای شما آشکار سازد؟ چون که راه به سوی امام زمان علیه السّلام اوست؛ همه به این معنی راضی شدند و نامه ای به ابو جعفر نوشتند. در آن نامه مسأله را توضیح دادند؛ پس از طرف امام عصر_عجّل الله فرجه الشّریف_توقیع آمد که : خداوند تعالی خود اجسام را آفریده و روزی ها را تقسیم کرد؛ زیرا که نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده؛ هیچ چیز مثل او نیست. و او است شنوای بینا؛ و امِّا امامان از خداوند تعالی در خواست می کنند و او می آفریند و او روزی می دهد به خاطر ا جابت در خواست انها و تعظیم حقّ ایشان. .. / المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 6⃣2⃣ از حقمق و مراحم حضرت نهدی عج اللّه نسبت به ما: حاصل این وجه اینکه امام زمان و پدران بزرگوارش علیه السلام واسطه هستند در رساندن فیض های الهی به سایر مخلوقات و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: اَینَ السّبَبُ المُتّصِلُ بَینَ الاَرضِ وَالسَّماءِ؛ کجاست آن وسیله ای که در فیوضات آسمان را به اهل زمین می رساند. البته نسبت دادن فعل به سبب و واسطه در لغت و عرف بسیار است. دوم اینکه: مقصود از آفرینش تمام آنچه خداوند متعال آفریده؛ آن حضرت و پدران طاهرینش می با شند؛ یعنی اینها علّت غایی آفرینش هستند و آنچه هست به خاطر اینها آفری ده شده است . مٶیّد این وجه روایتی است که از میر المٶ منین علی علیه السلام آمده : نَحنُ صَنَائِعُ رَبِِّنَا والخَلقُ بَعدُ صَنائِعُ لَنَا : و احادیث فراوانی بر این معنی دلالت دارد. از جمله : روایت مستندی است که در کتاب کمال الدین از حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام از پدرش موسی بن جعفر؛ از پدرش جعفر بن محمد؛ از پدرش محمد بن علی؛ از پدرش علی ابن الحسین؛ از پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام آورده اسا که پیامبر علی بن الحسین ؛ خداون مخلوقی از من بهتر نیا فریده و آفریده ای نیست که نزد او گرامی تر از کن باشد. علی علیه السّلام فرماید؛ عرض کردم: یا رسول الله! تو بهتری یا جبرئیل؟ فرمود: یا علی ؛ خداوند تبارک و تعالی پیامبران مرسل را بر فرشتگان مقرّب خویش برتری داده و مرا بر همه پیامبران و مرسلین برتری بخشیده . و ای علی ! بعد از من برتری از آن تو و امامان بعد از توست؛ زیرا که فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند. ای علی ! آنان که عرش خدا را حمل نموده و یا اطراف آنند. تسبیح به حمد پروردگارشان گویند و برای آنان که به ولایت ما گرو یدند؛ طلب آمرزش کنند . ای علی ! اگر مانبودیم خداوند آدم و حوّا و بهشت و دوزخ و آسمان و زمین را نمی آفرید؛ چگونه ما از فرشتگان برتر نباشیم و حال آنکه در توحید و خداشناسی پیشی گرفتیم .و در معرفت و تسبیح و تقدیس و تهلیل پروردگارشان عزّ و وجلّ بر آنها سبقت جستیم ؛ زیرا که نخستین چیزی که خداوند آفرید ارواح ما بود. خداوند ما را به توحید و تمجید خود گویا ساخت ؛ سپس فرشتگان را آفرید و چون ارواح ما را یک نور مشاهده کردند اُمور ما را عظیم شمردند. ما تسبیح گفتیم تا فرشتگان بدانند که ما هم مخلوق هستیم و آفریدگار از صفات ما منزّه است؛ از تسبیح ما ملائکه نیز تسبیح گفتند و خدا را از صفات مامنزّه دانستند . و چون عظمت مقام ما را مشاهده کردند ما تهلیل گفتیم تا ملائکه بدانند که بجز الله نیست. پس هنگامی که بزرگی محلِ /ومقام ] ما را دیدند؛ خداوند را تکبیر گفتیم تا بدانند خدا یزرگتر از آن است که درک شود و موقعیّت او عظیم است ؛ و ما خدایانی نیستیم که واجب باشد در عرض خدا ؛ در مرتبه پایین تری عبادت شویم . پس هنگامی که قدرت و قوّ ما رادیدند گفتیم:لَا حَولِ وَلَا قُوّةَ اِلّا بالله العَلّیِّ العَظِیمِ) =یعنی هیچ توان و نیرویی جز به خداوند بلند مرتبه بزرگ نیست _تا بدانند که هیج نیرو و قدرتی نیست جز از ناحیّه خداوند و چون نعمتی را که خداوند به ما داده و طاعت ما را واجب فرموده ؛ مشاهده کردند؛ < الحمد لِلّه > گفتیم تا بدانند که حقوق خداوند متعال بر ما ازجهت نعمت هایی که به ما ارزانی داشته است چه می باشد _پس فرشتگان نیز < اَلحَمد لِلّه> گفتند . بنا بر این فرشتگان به وسیله ما به معرفت و تسبیح و تهلیل و تمجید خداوند متعال راهنمایی شدند . المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 7⃣2⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما : سپس وقتی خداوند متعال آدم را آفرید. ما را ادامه و پشت او سپرد و یه فرشتگان دستور فرمود تا به خاطر تعظیم و احترام ما که در پشت آدم بودیم برای او کنند؛ در واقع سجده آنها بندگی خداوند و احترام و اطاعت آدم بود که ما در پشتش بودیم؛ و چگونه از ملائکه افضل نباشیم و حال آنکه همه آنها برای آدم سجده کردند ؛ و هنگامی که مرا به آسمان ها بردند ؛ جبرئیل فصول اذان را به دو ادا کرد و دو به دو اقامه گفت : پس گفت ای محمد! جلو بایست[برای نماز] گفتم: ای جبرئیل بر تو پیشی بگیرم؟ گفت : آری زیرا که خدای تبارک و تعالی را بر همه فرشتگان برتری داده و تو را به خصوص برتری بخشیده است. من جلو ایستادم و برای آنان اقامه کردم و به این کار فخر فروشی ندارم؛ و چون به حجاب های نور رسیدیم ؛ جبرئیل به من گفت : پیش برو. امِا خودش همانجا ماند؟ : ای جبرئیل! در چنین جایی از من جدا می شوی؟ گفت : خداوند به من دستور داده که ار که اگر از آن بگذرم پرهایم بسوزد؛ زیرا که کرده ام.. پس خداوتد من را بطور ناگفتنی در نور فرو برد وتا آنجا که خدا خواسته بود؛ در ملکوتش منتهی شدم. آن گاه ندا رسید : یا محمّد! گفتم لبیک رَبِی وَ سَعدَیک تَبَارَکَ وَ تَعَالَیت. باز ندا شدم؛ یَا مُحَمّد! تو بنده من هستی و من پروردگار تو ام؛ مرا عبادت کن و بر من توکّل نَمای ؛ زیرا که تو نور من در بندگانم و رسول من در مخلوقاتم و من در آفریدگانم می باشی؛ بهشتم را برای کسی که از تو کند آفریدم و دوزخم را برای آن کس که نماید ؛ قرار دادم؛ و کرامت خود را برای او صیای تو واجب نمودم و ثوابم را برای پیروان تو لازم ساختم. گفتم: پروردگارا اوصیای من کیانند؟ پس ندا شدم که؛ ای مُحَمّد اوصیای تو همان ها هستند که بر ساق عرش نامشان نوشته شده است؟ آنها و آخرین ایشان من است. گفتم پروردگارا آنان اوصیای پس از منند؟ ندا رسید ای ! آنان یعد از تو اولیّا و اَحِبّا و اَصفیا و حجج من هستند و اوصیا و خلفای تو و بهترین خلق بعد از تو می باشند. به عزّ و جلالم که دینم را به وسیله ایشان ظاهر می کنم و کلمه ام را به وجود آنان بلند می نمایم و زمین را به آخرین ایشان از دشمنانم پاک می کنم و مشارق و مغارب زمین را مُلک او و بادها را در تصرّف و تسخیر او قرار می دهم ؛ و گردنه های سخت را برای او رام می گردانم و او را بر وسائل پیروزی مسلّط می گردانم و با لشکریانم کمکش می کنم و با فرشتگانم مددش می رسانم تا دعوت مرا بلند و خلق مرا بر من جمع سازد. سپس مُلک او را استمرار دهم و حکومتش را به دست توانای خود دست به دست تا روز قیامت ادانه دهم /اَلحَمدُلِلّه رَبِّ العالَمِین وَالصَّلَاةَ عَلی نَبِیِنَا وَ ءالِهِ الطَّیِّبِینَ الطّاهِرِینَ وٍ سَلَّمٍ تَسلِیمَا ) 🌙⭐️ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
💓💓💓 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 82⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما #-: باید توجه داشته باشی که اگر امام زمان - عجّل الله فرجه الشریف- نبود؛ یک ساعت هم زنده نمی ماندی و بلکه هیچ چیز در این دنیا بر قرار بود؛ ، دلیل بر این معنی روایتی است که ثقة الاسلام کلینی در کافی به سند صحیحی از حسن ابن آورده است. که گفت: از حضرت ابو الحسن امام رضا علیه السلام پرسیدم ک : آیا زمین به غیر امام باقی می ماند؟ : نه گفتم : این طور روایت کرده اند که در حالی زمین] بدون امام ] باقی بماند که خداوند بر بندگان خشم گرفته باشد؟ : خیر؛ باقی نماند؛ در این صورت درهم فرو ریزد. 2-در روایت دیگری از حضرت ابو عبد الله صادق علیه السلام آمده است: اگر زمین بدون امام بماند؛ ازهم می پاشد. /اصول کافی: ۱۷۹/۱ ۳-شیخ صدوق در کتاب کمالدین به سند قوی مثل صحیح یا صحیح- بنا بر قول صحیح -از _حمزه_ثُمالی از حضرت جعفر بن محمد صادق از پدرش از پدرانش علیه السّلام روایت کرده که: پیامبر اکرم علیه السلام فرمود : جبرئیل از پروردگار عالم جلّ جلاله برایم نقل کرد که فرمود : هر آنکه بداند که جز من هیچ خدایی و محمد بنده و رسول من و علی ابن ابی طالب خلیفه من و امامان از فرزندان او حجّت های من می باشند. به رحمت خود او را به بهشت داخل نمایم و به عفو و بخشش از آتش نجاتش می دهم و او را درپناه خود جای خواهم داد و کرامت خود را برای او واجب و نعمتم را بر وی تمام نمایم . #و اگر درخواستی داشته باشد بر آورده سازم و اگر سکوت کند ] با رحمت و نعمت] آغاز کنم و اگر بدی کند او را رحم نمایم واگر از من فرار کند او را فرا خوانم واگر[ پس از اعراض] به سوی من باز گردد او را بپذیرم و اگر درِ خانه ام را بکوبد به رویش بگشایم . وهر کس شهادت الله بدهد :؛ یا آن را شهادت بدهد ولی محمد را به عنوان بنده و فرستاده من گواهی ندهد یا آن را شهدت بدهد اما نپذیرد که من است . آن اعتراف کند نپذیرد که امامان از فرزندان او حجّت های منند؛ کرده و عظمت مرا کوچک شمرده و به آیات و کتب کفر ورزیده است . مرا قصد کند سازم و اگر درخواستی داشته باشد نمایم.؛ و اگر مرا فرا خواند ندهم ؛ واگر دعا کند اجابت ؛ و اگر به من اُمیدبنده کنم ؛ این جزایی است که از من به او می رسد و من به بندگانم .. 👇 ( بار الها در این دل شب سوگند یاد می کنیم که تما حجت هایت را پذیرفته ایم و به ولایت آنها تا آخرین لحظه نفس کشیدنمان باقی خواهیم ماند بار الها /و این سوگند ما را بپذیر ربّ ما) المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 9⃣2⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما 👇 در اين هنگام برخاست و عرضه داشت: يا رسول الله! امامان از فرزندان علي بن ابي طالب كيانند؟ فرمود: و حسين دو سيّد جوانان اهل بهشت، سپس سيد العابدين زمانش علي بن الحسين، سپس باقر محمد بن علي- تو البته او را ، پس هرگاه او را ديدي سلام مرا به او برسان- سپس صادق جعفر بن محمد، سپس كاظم موسي بن جعفر، سپس رضا علي بن موسي، سپس تقي محمد بن علي، سپس نقي علي بن محمد، سپس حسن بن علي، سپس فرزندش به حقّ، مهدي امّت من كه زمين را از عدل و داد پر كند همان طور كه از ظلم و ستم پر شده باشد. اي ! آنان خلفا و اوصيا و اولاد و عترت منند، هر آنكه آنان را اطاعت كند مرا اطاعت كرده و هر كه ايشان را معصيت كند مرا معصيت نموده و هر آنكه منكر يكي يا همه ايشان گردد مرا منكر شده؛ خداوند آسمان را به آنها نگهداشته تا بر زمين خراب نشود و زمين را حفظ كرده تا اهلش را . و در از امام صادق (ع) از امير مؤمنان علي (ع) آمده است كه فرمود: و بدانيد كه زمين از حجّت الهي خالي نمي ماند وليكن خداوند چشم باطن بندگانش را از شناختن امام كور مي كند به خاطر ظلم و ستم و اسراف آنان بر خودشان و اگر زمين يك ساعت از حجّت الهي خالي بماند اهلش را فرو مي برد. و اخبار در اين باره بسيار زياد است. ٣- قرابت و خويشاوندي پيامبر در سوره حمعسق [شوري] آمده: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِي القُرْبي؛ ,$بگو كه من از شما بر تبليغ رسالت توقع مزدي ندارم جز اينكه در مورد خويشاوندانم مودّت ورزيد. حضرت ابو جعفر امام محمد باقر (ع) روايت شده كه منظور از (القربي) در اين آيه امامان هستند. و در حديث نداي حضرت - عجّل الله فرجه الشريف - هنگام ظهورش آمده است: و از شما مي خواهم شما را به خدا و حقّ رسول خدا و حقّ خودم بر شما- كه مرا بر شما حقّ قرابت و خويشاوندي پيامبر هست.🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 0⃣3⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما... 4و5 💠در روايتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله آمده كه: هر آنكه نسبت به شما كار نيكي انجام داد، به او پاداش دهيد ؛ اگر نمي توانستيد براي او دعا كنيد تا اطمينان يابيد كه كار نيك آن شخص را جبران كرده ايد. و اين دو حقّ براي، حضرت صاحت الزمان- عجّل الله فرجه الشريف- جمع شده است، زيرا كه تمام بهره ها و استفاده هايي كه به مردم مي رسد به بركت وجود امام آن زمان است. در زيارت درباره امامان عليه السلام مي خوانيم: (( وَ أَوْلِي آءَ النِّعَمِ)). و نيز در كتاب كافي روايت شده كه فرمود: خداوند ما را آفريد و خلقت ما را نيكو قرار داد و ما را صورتگري نمود و نيكو صورتگري كرد و ما را ديده خود در ميان بندگانش قرار داد [ تا شاهد و ناظر اعمال و رفتار آنان باشيم] و زبان گوياي او و دست رحمت و رأفت خود كه بر سر بندگانش گسترده است و وجه خود كه به وسيله ما به سوي خداوند توجه مي شود و دري كه [ بندگان را به علم و ايمان و اطاعت او ] دلالت كند، و گنج هاي [ و معرفت و رحمت او ] در آسمان و زمينش. به بركت ما درخت ها بارور گرديده و ميوه ها رسيده و نهرها جاري شده و باران از آسمان باريده و گياه از زمين روييده است و به عبادت ما خداوند عبادت شده است و اگر ما نبوديم خداوند پرستش نمي شد. و در از حضرت صادق عليه السلام آمده كه: اي داوود! اگر ما نمي بوديم نه نهرها جاري مي شد و نه ميوه ها مي رسيد و نه درخت ها سبز مي گشت. و در در حديث مرفوعي از حضرت ابو جعفر امام باقر عليه السلام آمده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند آدم را آفريد و زمين را به او واگذار كرد، پس هرچه از آن آدم بود براي رسول خدا است و هرچه براي رسول خدا است از آن ائمه آل محمد عليه السلام است. و در حديث ديگري آمده است: دنيا و هر چه در آن هست از خداي تبارك و تعالي و رسول او و ما است، پس هر كه بر چيزي از آن دست يافت، تقوي پيشه كند و حقّ خداوند ( و زكات و ...) را ادا نمايد و به برادران ايماني خود احسان كند، و اگر چنين نكند خدا و رسول او و ما (خاندان پيامبر) از او بيزاريم. و در به نقل از بصائر الدرجات از ابو حمزه ثمالي روايت كرده است كه: امام چهارم علي بن الحسين عليه السلام به او فرمود: اي ابو حمزه! پيش از طلوع آفتاب هرگز مخواب كه برايت خوش ندارم، به تحقيق كه خداوند در آن وقت روزي هاي بندگان را تقسيم مي كند و بر دست ما آنها را جاري مي سازد. المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 1⃣3⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما ادامه.. 6⃣. پدر بر فرزند شيعيان از باقيمانده گل خاندان وحي آفريده شده اند، همان طوري كه فرزند از پدر به وجود مي آيد. در كتاب كافي از حضرت رضا عليه السلام روايت شده كه فرمود: (( اَلإِمامُ: الأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَالوالِدُ الشَّفِيقُ))؛ امام: همدم همراه و پدر مهربان است.💐 و از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: من و علي دو پدر اين امّت هستيم. از حضرت ابو عبدالله صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: خداوند ما را از علّيين آفريد و ارواح ما را از بلنداي آن خلق كرد، و ارواح شيعيان ما را از علّيين و بدن هايشان را از پايين آن آفريد، از همين روي بين ما و آنان نزديكي برقرار است و دل هاي ايشان به سوي ما مشتاق. و از حضرت ابو جعفر باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود: به تحقيق كه خداوند ما را از اعلي علّيين خلق فرموده و دل هاي شيعيان ما را از خمير مايه خلقت ما و تنشان را از پايين تر از آن آفريد، پس دل هايشان در هواي ما است؛ زيرا كه از آنچه ما آفريده شديم آنها نيز آفريده شده اند. و در كمال الدين از عمر بن صالح السابري روايت شده كه گفت: از حضرت ابو عبدالله صادق عليه السلام درباره اين آيه { أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّمآءِ} ريشه آن پاي برجا و شاخه اش در آسمان است. پرسيدم. فرمود: اصل و ريشه آن درخت پاكيزه رسول خدا صلي الله عليه و آله و شاخه آن امير المؤمنين عليه السلام است و حسن و حسين عليه السلام ميوه آن هستند، و نُه تن از فرزندان حسين شاخه هاي كوچك تر آنند و شيعه برگ هاي آن درخت مي باشند، به خدا كه وقتي يكي از آنها ( شيعيان) مي ميرد، يكي از برگ هاي آن درخت مي افتد. و در بحار به نقل از امالي شيخ طوسي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله روايت است كه فرمود: من درختي هستم كه فاطمه شاخه و علي پيوند و حسن و حسين ميوه و دوستانشان از امّت من برگ هاي آن درخت مي باشند. البته روايات در اين باره زياد است كه در كافي و برهان و غير اينها آمده، ولي ما از ترس اطاله سخن و ملالت خوانندگان از ذكر همه آنها خودداري كرديم كه دانا را اشاره بس است. و چه خوش گفت آنكه گفت: - وه چه بالنده درختي كه در خلد برين روييده، كه مانندش هيچ درختي در بهشت نروييده است! - محمد مصطفي صلي الله و عليه و آله ريشه آن و ساقه اش فاطمه، آن گاه پيوندش سرور مردم علي است - و آن دو هاشمي دو نواده پيامبر ميوه آن درختتد، و شيعيان برگ هايي كه به دور ميوه ها پيچيده اند - اين گفتار رسول خدا است كه آن را اهل روايت، با سندهاي عالي در حديث آورده اند - من با محبّت آنان اميد نجات فرداي (قيامت)، و رستگاري همراه با گروهي از بهترين گروه ها دارم. 💠 7. آقا و ارباب بر بنده در زيارت جامعه آمده است: (( وَالسَّادَةُ الوُلاةُ))؛ و سرورات سرپرست. و در حديثي از رسول اكرم صلي الله عليه و آله از طريق مخالفين وارد شده: ما فرزندان عبدالمطلب سروران اهل بهشت هستيم؛ من و علي و جعفر و حسن و حسين و مهدي عليه السلام. مي گويم: بيان سيادت و آقايي امامان عليه السلام نسبت به ما، از آنچه گذشت ظاهر و ثابت مي شود. و معني سيادت آن بزرگواران اينكه: ايشان از خود ما در تمام امور اولي و شايسته تر هستند، چنان كه خداوند متعال فرموده: (( اَلنَّبِيُّ أَوْلي بِالمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...)) پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است. و در كفاية الاثر روايت مسندي از حسن بن علي عليه السلام آورده كه فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام فرمود: به خودشان سزاوارتري، آن گاه بعد از تو حسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و پس از او حسين سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، سپس علي سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او محمد سزاوارتراست به مؤمنين از خودشان، و بعد از او جعفر سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او موسي سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او علي سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او محمد سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او علي سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از او حسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، و بعد از از او بن الحسن سزاوارتر است به مؤمنين از خودشان، امامان نيكوكار، آنها با حقّ و حقّ با آنها است. نزديك به همين مضمون در كافي و كمال الدين نيز روايت شده است و از حضرت ابوالحسن موسي عليه السلام روايت شده كه فرمود: مردم در اطاعت كردن، بردگان ما هستند.🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 2⃣3⃣ قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت علیه السّلام نسبت به ما.. 💠1 امام زمان و پدران طاهرينش راسخين در علم هستند، چنان كه در چند روايت از امام صادق (ع) آمده، و نيز خداوند متعال دستور فرموده تا مردم هر چه مي خواهند از خاندان وحي بپرسند كه ايشان (اهل الذكر) اند كه: فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذَّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ پس از اهل ذكر سوال كنيد اگر نمي دانيد. 💠 در كافي به سند خود از ابوحمزه روايت كرده كه گفت: از حضرت ابوجعفر امام باقر (ع) پرسيدم كه حقّ امام بر مردم چيست؟ فرمود: حقّ او بر آنها اين است كه آنچه مي گويد بشنوند و او را اطاعت كنند. و دو خطبه اي كه در روضه كافي از اميرالمؤمنين (ع) روايت شده، آمد است كه: اما بعد، به تحقيق خداوند متعال براي من بر شما حقّي قرار داده به اينكه مرا وليّ امر و سرپرست شما ساخته، و منزلتي كه خداوند -عزّ ذكره- مرا در آن منزلت برتر از شما جاي داده...؛ پس مهم ترين چيزي كه خداوند از آن حقوق فرض كرده حقّ والي و زمامدار بر رعيت است. اينها گوشه اي از حقوق امام زمان (ع) بر مردم است و قسمتي از اينها در بخش آينده براي شما روشن خواهد شد. ان شاءالله تعالي. المکارم/ج1 📝ادامه دارد 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹 🌸 🌹 💐بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💐 شمه اے از ژرفای مکیال.. . 3⃣3⃣ و جَهاتی که در امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هست. .. 💠اُموری در اینجا بیان می شود که اگر یکی از آنها در شخصی یافت شود بر ما واجب و لازم است که برای او دعا کنیم؛ عقل یا شرع یا فطرت انسانی؛ بلکه از روی سرشت حیوانی. درصورتی که تمام این امور در وجود مقدس امام زمان_عجّل الله فرجه الشریف _ جمع است. من قسمتی از این امور را به ترتیب حروف الفبایی می آورم #و از درگاه خداوند آسمان و زمین خواستارم که مرا یاری فرماید و از پیروان و غلامان حصرت خاتم الاوصیاء و پدران بزرگوارش قرار دهد که البته او دعا را مستجاب می کند. 💠 شایسته است که مٶمن برای مٶمنین دعا کند که هم کیش و هم عقیده او هستند ؛ و این مطلب به حکم عقل و شرع ثابت است. ]پس دعا کردن برای آن بزگوار که سالار مٶمنین است بر ما لازم می باشد ]چنانکه در کافی حدیث مستندی از حضرت ابو عبد الله صادق علیه السّلام آمده است که فرمود: رسول خدا صلواة الله علیه و سلّم فرمودند: هیچ مٶمنی برای مرد یا زن مٶمنی دعا نکند مگر آنکه خداوند متعال آنچه که او برای آنها خواسته است است؛ مانند آن را به سوی او برگرداند؛ از طرف هر مرد یا زن مٶ منی که از اوّل روزگار تا روز قیامت آمده یا خواهد آمد. وبسا باشد که روز قیامت بنده مٶمنی را دستور دهند تا به آتش افکنده شود و او را می کشند تا به دوزخ ببرند؛ ولی مٶمنین و مٶمنات عرضه می دارند : پروردگارا ! این همان شخصی است که برای ما دعا می کرد شفاعت ما را در باره او بپذیر. 🍃🌸🍃 پس خداوند شفاعت آنها را در باره او قیول می فرماید و او نجات می یابد. همان کتاب از عیسی بن ابی منصور روایت است که گفت: من و ابن ابی یعفور و عبدالله بن طلحه خدمت امام ابو عبد الله صادق علیه السلام بودیم که آن حضرت خود آغاز سخن کرد و چنین فرمود: ای پسر ابو یعفور! رسول خدا صلواة الله فرموده : شش خصلت است که در هر که باشد در پیشگاه خداوند و طرف راست*عرش* او خواهد بود ؛ ابن ابی یعفور عرضه داشت : فدایت شوم: آنها چیست؟ فرمود : فرد مسلمان برای برادر دینی خود بخواهد آنچه برای عزیزترین خاندانش می خواهد؛ و بد بدارد آنچه برای عزیزترین خاندانش بد می دارد؛ و با پاکی و خلوص با او دوستی کند ؛ ابن الی یعفور گریه کرد و گفت : به چه صورتی با او به پاکی و خلوص دوستی کند ! فرمود : ای پسر ابی یعفور! اگر در دل او این قدر منزلت داشته باشد که خوبی و بدی را برای او بسان عزیز ترین کسان خود بخواهد؛ ای خواهد شد تا در غم و شادی او شریک باشد که در خوشحالی او شاد و در اندوهش اندوهگین می شود و اگر چیزی که مایه فرج و گشایش کار او است در اختیار داشته باشد؛ حاجت او را بر می آورد و گرنه برابش دعا می کند. سپس امام صادق علیه السّلام فرمود : تا مربوط به شماست] همان ها که گذشت ] و تا مربوط به ماست فضیلت ما را بشناسید و دنبال ما گام بر دارید و منتظر عاقبت امر و برنامه ]حکوکت ] ما باشید؛ که هر کس چنین بود ؛ در پیشگاه خداوند_عرِّوجلّ_خواهد بود؛ و کسانی که در مراتب پایین تر هستند از نور ایشان استفاده می کنند. امّا کسانی که در طرف راست]عرش ] الهی هستند اگر کسانی که در درجه پایین تر هستند؛ آنها را بنگرند زندگی برایشان تلخ و ناگوار می شود؛ زیرا درجه آنها غبطه می خورند. ابی یعفور پرسید : چگونه است که نمی شود آنها را دید؟ یا اینکه در طرف راست]عرش ] خداوند هستند؟ فرمود : ، ای ابن ابی یعفو ر! چون که آنها در حجابی از نور الهی هستند] چشم ها از دیدنشان عاجز است ] مگر این حدیث به تو نرسیده است که رسول خدا صلواة الله بار ها می فرمود : به راستی که خداوند را در سمت راست عرش در پیشگاه الهی در جناح راست او محلوقاتی است که چهره هاشان از برف سفید تر و از آفتاب هنگام ظهر تابان تر است. می پرسند که اینان چه کسانی هستند؟ جواب می رسد: اینها افرادی هستند که در حلال خدا با یکدیگر دوستی ورزیده اند. 🍃🌸🍃 المکارم/ج1 📝ادامه دارد... 🌹 @Laylatolghadrnoor 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃🌸