eitaa logo
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه پسرانه
88 دنبال‌کننده
17 عکس
289 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم و گر برگیری سپر پیشت بیندازم که بی کشتی به ساعدهای سیمینم برآی ای مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم ز اول هستی آوردم قفای نیستی کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم دلی چون می‌باید که بر جانم ببخشاید که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم تو همچون ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید روا داری که من چو بوتیمار بنشینم رقیب انگشت می‌خاید که چشم بر هم نه مترس ای باغبان از که می‌بینم نمی‌چینم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/284 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم بپرس حال من آخر چو بگذری روزی که چون همی‌گذرد روزگار مسکینم؟ من اهل دوزخم ار بی تو زنده شد که در بهشت نیارد خدایْ غمگینم ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی که بی وجود جهان نمی‌بینم چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به شب فراق منه پیش بالینم ضرورت است که عهد وفا به سر برمت و گر جفا به سر آید هزار چندینم نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان به هر جفا که توانی که سنگ چو آمدمت تا چو ثنا گویم چو بکردی زبان تحسینم مرا پلنگ به سرپنجه اِی نگار نکشت تو می‌کشی به سر پنجهٔ نگارینم چو آهو بسوخت در تنگ برفت در همه آفاق بوی مُشکینم هنر بیار و زبان آوری مکن چه حاجت است بگوید شکر که ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/283 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکُش فریاد که کرد افسون و نیرنگش ملول از جانِ ز تابِ آتش دوری شدم غرقِ عرق چون گُل بیار ای بادِ شبگیری نسیمی زان عرقچینم جهانِ فانی و باقی فدایِ شاهد و ساقی که سلطانیِّ عالَم را طُفیلِ می‌بینم ،_حاکم_اوست حرامم باد اگر من جان به جایِ دوست بُگزینم صَباحَ الخیر زد بلبل، کجایی ساقیا؟ برخیز که غوغا می‌کند در سر خیالِ خوابِ دوشینم شبِ رحلت هم از بستر رَوَم در قصرِ حورُالعین اگر در وقتِ جان دادن تو باشی شمعِ بالینم حدیثِ آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد همانا بی‌غلط باشد، که داد تلقینم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/868 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گَرَم از دست برخیزد که با بنشینم ز جامِ وصل مِی‌ نوشم، ز باغِ عیش چینم ،_بنیادم_بخواهد_برد لبم بر لب نِه ای ساقی و بِستان جانِ مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز سخن با ماه می‌گویم، پَری در خواب می‌بینم لبت شِکَّر به مستان داد و چَشمت مِی به مِیخواران منم کز غایتِ حِرمان نه با آنم نه با اینم چو هر خاکی که باد آورد، فیضی بُرد از اِنعامت ز بنده یاد آور که خدمتگارِ دیرینم تَذَروِ طُرفه من گیرم که چالاک است شاهینم اگر باور نمی‌داری، رو از صورتگرِ چین پُرس که مانی نسخه می‌خواهد ز نوکِ کِلکِ مُشکینم وفاداری و حق گویی نه کارِ هر کسی باشد غلامِ آصفِ ثانی جلالُ الحقِ و الدینم رموزِ مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ که با جام و قَدَح هر دَم ندیمِ ماه و پروینم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/866 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم بپرس حال من آخر چو بگذری روزی که چون همی‌گذرد روزگار مسکینم؟ من اهل دوزخم ار بی تو زنده شد که در بهشت نیارد خدایْ غمگینم ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی که بی وجود جهان نمی‌بینم چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به شب فراق منه پیش بالینم ضرورت است که عهد وفا به سر برمت و گر جفا به سر آید هزار چندینم نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان به هر جفا که توانی که سنگ چو آمدمت تا چو ثنا گویم چو بکردی زبان تحسینم مرا پلنگ به سرپنجه اِی نگار نکشت تو می‌کشی به سر پنجهٔ نگارینم چو آهو بسوخت در تنگ برفت در همه آفاق بوی مُشکینم هنر بیار و زبان آوری مکن چه حاجت است بگوید شکر که ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/283 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گَرَم از دست برخیزد که با بنشینم ز جامِ وصل مِی‌ نوشم، ز باغِ عیش چینم ،_بنیادم_بخواهد_برد لبم بر لب نِه ای ساقی و بِستان جانِ مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز سخن با ماه می‌گویم، پَری در خواب می‌بینم لبت شِکَّر به مستان داد و چَشمت مِی به مِیخواران منم کز غایتِ حِرمان نه با آنم نه با اینم چو هر خاکی که باد آورد، فیضی بُرد از اِنعامت ز بنده یاد آور که خدمتگارِ دیرینم تَذَروِ طُرفه من گیرم که چالاک است شاهینم اگر باور نمی‌داری، رو از صورتگرِ چین پُرس که مانی نسخه می‌خواهد ز نوکِ کِلکِ مُشکینم وفاداری و حق گویی نه کارِ هر کسی باشد غلامِ آصفِ ثانی جلالُ الحقِ و الدینم رموزِ مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ که با جام و قَدَح هر دَم ندیمِ ماه و پروینم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/866 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم و گر برگیری سپر پیشت بیندازم که بی کشتی به ساعدهای سیمینم برآی ای مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم ز اول هستی آوردم قفای نیستی کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم دلی چون می‌باید که بر جانم ببخشاید که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم تو همچون ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید روا داری که من چو بوتیمار بنشینم رقیب انگشت می‌خاید که چشم بر هم نه مترس ای باغبان از که می‌بینم نمی‌چینم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/284 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈