سَمَن بویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند
پری رویان قرار از #دل چو بستیزند، بستانند
#به_فِتراکِ_جفا_دلها_چو_بربندند،_بربندند
ز زلفِ عَنبرین جانها چو بگشایند، بفشانند
به عمری یک نَفَس با ما چو بنشینند، برخیزند
نهالِ شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند
سرشکِ گوشه گیران را چو دریابند، دُر یابند
رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند
ز چشمم لَعْلِ رُمّانی چو میخندند، میبارند
ز رویم رازِ پنهانی چو میبینند، میخوانند
#دوایِ_دَردِ_عاشق_را_کسی_کو_سهل_پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند
بدین درگاه #حافظ را چو میخوانند، میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند
که با این دَرد اگر دربند درمانند، در مانند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1046
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
غلامِ نرگسِ مستِ تو تاجدارانند
خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند
#تو_را_صبا_و_مرا_آبِ_دیده_شد_غَمّاز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیرِ زلفِ دوتا چون گذر کُنی بِنْگر
که از یَمین و یَسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تَطاوُلِ زلفت چه بیقرارانند
نصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو
که مُستَحَقِّ کرامت گناهکارانند
#نه_من_بر_آن_گُلِ_عارض_غزل_سُرایم_و_بس
که عَندَلیبِ تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضرِ پی خجسته که من
پیاده میروم و هَمرَهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کآنجا سیاه کارانند
خلاصِ #حافظ از آن زلفِ تابدار مباد
که بستگانِ کمندِ تو رستگارانند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1045
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند
#دَردَم_نهفته_بِه_ز_طبیبانِ_مدعی
باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمیکشد
هر کس حکایتی به تَصَّور چرا کنند؟
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزیدِ #عشق
اهلِ نظر معامله با آشنا کنند
#حالی_درونِ_پرده_بسی_فتنه_میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایتِ #دل خوش ادا کنند
مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید از او بویِ یوسفم
ترسم برادران غَیورش قَبا کنند
بگذر به کویِ میکده تا زُمرِهٔ حضور
اوقاتِ خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند
پنهان ز #حاسدان به خودم خوان که مُنعِمان
خیرِ نهان برایِ رضایِ خدا کنند
حافظ دوامِ وصل میسر نمیشود
شاهان کم التفات به #حالِ گدا کنند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1044
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاهدان گر #دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
#هر_کجا_آن_شاخِ_نرگس_بِشْکُفَد
گُلرُخانَش دیده نرگس دان کنند
ای جوانِ سَروقَد، گویی بِبَر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
عاشقان را بر سرِ خود حُکم نیست
هر چه فرمانِ تو باشد آن کنند
پیشِ چشمم کمتر است از قطرهای
این حکایتها که از طوفان کنند
#یارِ_ما_چون_گیرد_آغازِ_سَماع
قُدسیان بر عرش دَستْ افشان کنند
مردمِ چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند؟
خوش برآ با غصه ای #دل کَاهلِ راز
عیشِ خوش در بوتهٔ هجران کنند
سر مکش #حافظ ز آهِ نیمْ شب
تا چو صبحت، آینه رخشان کنند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1043
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمیکند؟
همدمِ #گل نمیشود یادِ سَمَن نمیکند
#دی_گِلِهای_ز_طُرِّهاش_کردم_و_از_سرِ_فُسوس
گفت که این سیاهِ کج، گوش به من نمیکند
تا #دلِ هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او
زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمیکند
پیشِ کمانِ ابرویش لابه همیکنم ولی
گوش کشیده است از آن گوش به من نمیکند
با همه عطفِ دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذرِ تو خاک را مُشکِ خُتَن نمیکند
#چون_ز_نسیم_میشود_زلفِ_بنفشه_پُرشِکَن
وه که #دلم چه یاد از آن عَهدْشِکَن نمیکند
دل به امیدِ رویِ او همدمِ جان نمیشود
جان به هوایِ کویِ او خدمتِ تن نمیکند
ساقیِ سیم ساقِ من گر همه دُرد میدهد
کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمیکند؟
دستخوشِ جفا مَکُن آبِ رُخَم که فیضِ ابر
بیمددِ سِرشکِ من دُرِّ عَدَن نمیکند
کُشتهٔ غمزهٔ تو شد #حافظِ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را دَرد سخن نمیکند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1048
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گفتم کِی ام دهان و لبت کامران کنند؟
گفتا به چشم هر چه تو گویی چُنان کنند
#گفتم_خَراجِ_مصر_طلب_میکند_لبت
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم به نقطهٔ دهنت خود که بُرد راه؟
گفت این حکایتیست که با نکتهدان کنند
گفتم صَنمپَرست مشو با صَمَد نشین
گفتا به کویِ #عشق هم این و هم آن کنند
گفتم هوایِ میکده غم میبَرَد ز #دل
گفتا خوش آن کَسان که #دلی شادمان کنند
#گفتم_شراب_و_خِرقه_نه_آیینِ_مذهب_است
گفت این عمل به مذهبِ پیرِ مغان کنند
گفتم ز لَعلِ نوشْلبان پیر را چه سود؟
گفتا به بوسهٔ شِکَرینَش جوان کنند
گفتم که خواجه کِی به سرِ حجله میرود؟
گفت آن زمان که مشتری و مَه قِران کنند
گفتم دعایِ دولت او وِردِ #حافظ است
گفت این دعا ملایکِ هفت آسمان کنند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1042
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند
#مشکلی_دارم_ز_دانشمندِ_مجلس_بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور میکنند
یا رب این نودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان
کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر میکنند
ای گدایِ خانقه بَرْجَه که در دیرِ مغان
میدهند آبی که #دلها را توانگر میکنند
#حُسنِ_بیپایان_او_چندان_که_عاشق_میکُشد
زمرهٔ دیگر به #عشق از غیب سر بَر میکنند
بر درِ میخانهٔ #عشق ای مَلَک تسبیح گوی
کَاندر آنجا طینتِ آدم مُخَمَّر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی، عقل گفت
قدسیان گویی که شعرِ #حافظ از بَر میکنند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1041
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا
#دلم_ز_صومعه_بگرفت_و_خِرقِهٔ_سالوس
کجاست دیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا
چه نسبت است بهرندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وعظ کجا نغمهٔ رباب کجا
ز رویِ دوست، #دلِ دشمنان چه دریابد
چراغِ مرده کجا شمعِ آفتاب کجا
چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا
#مبین_به_سیبِ_زَنَخدان_که_چاه_در_راه_است
کجا همی رَوی ای #دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا
قرار و خواب ز #حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1040
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
روزه یک سو شد و عید آمد و #دلها برخاست
می ز خُمخانه به جوش آمد و میباید خواست
#نوبهٔ_زهدفروشانِ_گران_جان_بگذشت
وقتِ رندی و طرب کردن رندان پیداست
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورَد؟
این چه عیب است بدین بیخردی، وین چه خطاست؟
باده نوشی که در او روی و ریایی نَبُوَد
بهتر از زهدفروشی، که در او روی و ریاست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالِم سِرّ است، بدین #حال گواست
#فرض_ایزد_بگزاریم_و_به_کس_بد_نکنیم
وان چه گویند روا نیست، نگوییم رواست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم؟
باده از خون رَزان است، نه از خون شماست
این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
ور بُوَد نیز چه شد؟ مردم بیعیب کجاست
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1039
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند
#ناموسِ_عشق_و_رونقِ_عُشّاق_میبَرند
عیبِ جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلبِ تیره هیچ نشد #حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر میکنند
گویند رمزِ #عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند
#تشویشِ_وقتِ_پیرِ_مُغان_میدهند_باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند
صد مُلکِ #دل به نیم نظر میتوان خرید
خوبان در این معامله تَقصیر میکنند
قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
فِی الجُمله اعتماد مَکُن بر ثباتِ دَهر
کاین کارخانهایست که تغییر میکنند
مِی خور که #شیخ و #حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1038
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بُوَد آیا که درِ میکدهها بگشایند
گره از کارِ فروبستهٔ ما بگشایند
#اگر_از_بهرِ_دلِ_زاهدِ_خودبین_بستند
دل قوی دار که از بهرِ خدا بگشایند
به صفایِ #دلِ رندانِ صَبوحی زدگان
بس درِ بسته به مِفْتاحِ دعا بگشایند
نامهٔ تَعزیَتِ دختر رَز بِنْویسید
تا همه مُغبَچِگان زلفِ دوتا بگشایند
گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
#درِ_میخانه_ببستند_خدایا_مپسند
که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند
حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا
که چه زُنّار ز زیرش به دَغا بگشایند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1036
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شرابِ بیغَش و ساقیِّ خوش دو دامِ رهند
که زیرکانِ جهان از کمندشان نَرَهَند
#من_ار_چه_عاشقم_و_رند_و_مست_و_نامه_سیاه
هزار شُکر که #یارانِ شهر بیگنهند
جفا نه پیشهٔ درویشیَست و راهرُوی
بیار باده که این سالکان نَه مردِ رهند
مَبین حقیر، گدایانِ #عشق را کاین قوم
شَهانِ بی کمر و خسروانِ بی کُلَهند
به هوش باش که هنگامِ بادِ اِستغنا
هزار خرمنِ طاعت به نیمْ جو ننهند
#مَکُن_که_کوکبهٔ_دلبری_شکسته_شود
چو بندگان بِگُریزند و چاکران بِجَهَند
غلامِ همَّتِ دُردی کشانِ یک رنگم
نه آن گروه که اَزْرَق لباس و #دل سیَهَند
قدم مَنِه به خرابات جز به شرطِ ادب
که سالکانِ درش محرمانِ پادشهند
جنابِ #عشق بلند است همّتی #حافظ
که عاشقان، رهِ بیهمتان به خود ندهند
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1037
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سالها دفترِ ما در گرو صَهبا بود
رونقِ میکده از درس و دعایِ ما بود
#نیکیِ_پیرِ_مغان_بین_که_چو_ما_بدمستان
هر چه کردیم به چشمِ کَرَمَش زیبا بود
دفترِ دانش ما جمله بشویید به مِی
که فلک دیدم و در قصدِ #دلِ دانا بود
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای #دل
کاین کسی گفت که در علمِ نظر بینا بود
دل چو پرگار به هر سو دَوَرانی میکرد
و اندر آن دایره سرگشتهٔ پابرجا بود
#مُطرب_از_دَردِ_محبت_عملی_میپرداخت
که حکیمانِ جهان را مژه خون پالا بود
میشکفتم ز طرب زان که چو گُل بر لبِ جوی
بر سرم سایهٔ آن سروِ سَهی بالا بود
پیرِ #گلرنگِ من اندر حقِ اَزْرَق پوشان
رخصتِ خُبث نداد ار نه حکایتها بود
قلبِ اندودهٔ #حافظ بَرِ او خرج نشد
کاین مُعامِل به همه عیبِ نهان بینا بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1035
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود
سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود
#حلقهٔ_پیرِ_مغان_از_ازلم_در_گوش_است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه
که زیارتگَهِ رِندانِ جهان خواهد بود
برو ای زاهدِ خودبین که ز چشمِ من و تو
رازِ این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تُرکِ عاشق کُشِ من مست برون رفت امروز
تا دگر خونِ که از دیده روان خواهد بود
#چشمم_آن_دَم_که_ز_شوقِ_تو_نَهَد_سر_به_لَحَد
تا دَمِ صبحِ قیامت نگران خواهد بود
بختِ #حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلفِ معشوقه به دستِ دگران خواهد بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1033
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود
مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود
#یاد_باد_آن_صحبتِ_شبها_که_با_نوشین_لبان
بحثِ سِرِّ #عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود
پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند
مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود
از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد
دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
#حُسنِ_مَه_رویانِ_مجلس_گر_چه_دل_میبُرد_و_دین
بحثِ ما در لطفِ طبع و خوبیِ اخلاق بود
بر درِ شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود
رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار
دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود
در شبِ قدر ار صَبوحی کردهام، عیبم مکن
سرخوش آمد #یار و جامی بر کنارِ طاق بود
شعرِ #حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد
دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1032
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت #حاصل بود
#راست_چون_سوسن_و_گل_از_اثرِ_صحبتِ_پاک
بر زبان بود مرا آن چه تو را در #دل بود
دل چو از پیرِ خِرَد نَقلِ مَعانی میکرد
عشق میگفت به شرح آن چه بر او مشکل بود
آه از آن جور و تَطاول که در این دامگَه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
در #دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟ که سعیِ من و #دل باطل بود
#دوش_بر_یادِ_حریفان_به_خرابات_شدم
خُمِ مِی دیدم، خون در #دل و پا در #گل بود
بس بِگَشتَم که بپرسم سببِ دردِ فِراق
مفتیِ عقل در این مسأله لایَعْقِل بود
راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خرامان #حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1031
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یاد باد آن که نَهانَت نظری با ما بود
رَقَمِ مِهرِ تو بر چهرهٔ ما پیدا بود
#یاد_باد_آن_که_چو_چَشمت_به_عِتابم_میکُشت
مُعْجِزِ عیسَویَت در لبِ شِکَّرخا بود
یاد باد آن که صَبوحی زده در مجلسِ انس
جز من و #یار نبودیم و خدا با ما بود
یاد باد آن که رُخَت شمعِ طَرَب میافروخت
وین #دلِ سوخته پروانهٔ ناپروا بود
یاد باد آن که در آن بزمگَهِ خُلق و ادب
آن که او خندهٔ مستانه زدی صَهبا بود
#یاد_باد_آن_که_چو_یاقوتِ_قدح_خنده_زدی
در میانِ من و لعلِ تو حکایتها بود
یاد باد آن که نگارم چو کمر بَربَستی
در رکابش مَهِ نو پیکِ جهان پیما بود
یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست
وآنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود
یاد باد آن که به اصلاحِ شما میشد راست
نظمِ هر گوهرِ ناسُفته که #حافظ را بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1034
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دل و دینم شد و #دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
#که_شنیدی_که_در_این_بزم_دمی_خوش_بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش #عشاق تو شبها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار #گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
#پیش_رفتار_تو_پا_برنگرفت_از_خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1028
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد
گر تو بیداد کنی شرطِ مُروَّت نَبُوَد
#ما_جفا_از_تو_ندیدیم_و_تو_خود_نَپْسَندی
آنچه در مذهبِ اربابِ طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نَبَرَد گریهٔ #عشق
تیره آن #دل که در او شمعِ محبت نبود
دولت از مرغِ همایون طلب و سایهٔ او
زان که با زاغ و زَغَن شَهپَرِ دولت نبود
گر مدد خواستم از پیرِ مُغان عیب مکن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود
#چون_طهارت_نَبُوَد_کعبه_و_بتخانه_یکیست
نَبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1030
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از #دلِ بیرحمِ تو تقصیر نبود
#منِ_دیوانه_چو_زلفِ_تو_رها_میکردم
هیچ لایقترم از حلقهٔ زنجیر نبود
یا رب این آینهٔ حُسن چه جوهر دارد؟
که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود
سر ز حسرت به درِ میکدهها بَرکردم
چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود
نازنینتر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست
خوشتر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود
#تا_مگر_همچو_صبا_باز_به_کویِ_تو_رَسَم
حاصلم دوش به جز نالهٔ شبگیر نبود
آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود
آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ #حافظ بی تو
که بَرِ هیچ کَسَش #حاجتِ تفسیر نبود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1029
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز #دلِ غمزدهای سوخته بود
#رسم_عاشق_کُشی_و_شیوهٔ_شهرآشوبی
جامهای بود که بر قامتِ او دوخته بود
جانِ عُشّاق سپندِ رخِ خود میدانست
و آتشِ چهره بدین کار برافروخته بود
گر چه میگفت که زارَت بِکُشم میدیدم
که نهانش نظری با منِ #دلسوخته بود
کفرِ زلفش رَهِ دین میزد و آن سنگین #دل
در پِیاش مشعلی از چهره برافروخته بود
#دل_بسی_خون_به_کف_آورد_ولی_دیده_بریخت
الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟
یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان #حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود؟
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1026
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لبِ ساقی شرابم در مَذاق افتاده بود
#از_سرِ_مستی_دگر_با_شاهدِ_عهدِ_شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقاماتِ طریقت هر کجا کردیم سِیر
عافیت را با نظربازی فِراق افتاده بود
ساقیا جامِ دَمادَم ده که در سِیرِ طریق
هر که عاشقوَش نیامد در نفاق افتاده بود
ای مُعَبِّر مژدهای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخوابِ صبوحی هم وثاق افتاده بود
#نقش_میبستم_که_گیرم_گوشهای_زان_چشمِ_مست
طاقت و صبر از خَمِ ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرتِ دین، شاه یحیی، از کَرَم
کار مُلک و دین ز نظم و اِتِّساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظمِ پریشان مینوشت
طایرِ فکرش به دامِ اشتیاق افتاده بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1025
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود
تا #دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود
#دل_که_از_ناوَکِ_مژگانِ_تو_در_خون_میگشت
باز مشتاقِ کمانخانهٔ ابرویِ تو بود
هم عَفَاالله صبا کز تو پیامی میداد
ور نه در کس نرسیدیم که از کویِ تو بود
عالَم از شور و شرِ #عشق خبر هیچ نداشت
فتنه #انگیزِ جهان غمزهٔ جادویِ تو بود
منِ سرگشته هم از اهلِ سلامت بودم
دامِ راهم شِکَنِ طُرِّهٔ هندویِ تو بود
#بِگُشا_بندِ_قَبا_تا_بِگُشایَد_دلِ_من
که گُشادی که مرا بود ز پهلویِ تو بود
به وفایِ تو که بر تربتِ #حافظ بِگُذَر
کز جهان میشد و در آرزویِ رویِ تو بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1027
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گوهرِ مخزنِ اسرار همان است که بود
حُقِّهٔ مِهر بدان مُهر و نشان است که بود
#عاشقان_زُمرهٔ_اربابِ_امانت_باشند
لاجرم چشمِ گهربار همان است که بود
از صبا پرس که ما را همه شب تا دمِ صبح
بویِ زلفِ تو همان مونسِ جان است که بود
طالب لعل و گهر نیست وگرنه خورشید
همچنان در عملِ معدن و کان است که بود
کشتهٔ غمزهٔ خود را به زیارت دریاب
زانکه بیچاره همان #دلنگران است که بود
#رنگِ_خونِ_دلِ_ما_را_که_نهان_میداری
همچنان در لبِ لعلِ تو عیان است که بود
زلفِ هندویِ تو گفتم که دگر رَه نزند
سالها رفت و بدان سیرت و سان است که بود
حافظا بازنما قصه خونابهٔ چشم
که بر این چشمه همان آبِ روان است که بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1024
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن #یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود
#دل_گفت_فروکش_کنم_این_شهر_به_بویش
بیچاره ندانست که #یارش سفری بود
تنها نه ز رازِ #دلِ من پرده برافتاد
تا بود فلک، #شیوهٔ او پرده دری بود
منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را
با حُسنِ ادب #شیوهٔ صاحب نظری بود
از چنگِ مَنَش اختر بَدمِهر به در برد
آری چه کنم؟ دولتِ دورِ قمری بود
#عُذری_بِنِه_ای_دل،_که_تو_درویشی_و_او_را
در مملکتِ حُسن سَرِ تاجْوَری بود
اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
خوش بود لبِ آب و #گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنجِ روان رهگذری بود
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گُل را
با بادِ صبا وقتِ سحر جلوه گری بود
هر گنجِ سعادت که خدا داد به #حافظ
از یُمنِ دعایِ شب و وِردِ سَحَری بود
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1021
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈