eitaa logo
محسن قنبریان
15.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
765 ویدیو
106 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙مصاحبه خبرگزاری مهر با حجت الاسلام قنبریان با عنوان "آسیب های تبلیغ دینی در ج.ا.ا" حجت الاسلام محسن قنبریان پیرامون تبلیغ صحیح دین در دوران کنونی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: ابتدا یک تعریف و حدگذاری برای بحث تبلیغ انجام می دهم تا منظور خودم را از تبلیغ روشن کنم و بعد نسبت آن با سیاست را خواهم گفت. سپس به آسیب شناسی تبلیغ دین خواهم پرداخت که آسیب های تبلیغ را بنده در 4 زمینه می دانم. رساندن چیزی به ذهن و جان مخاطب و منشأ عمل شدن آن را تبلیغ می گویند. این پژوهشگر و استاد حوزه علمیه افزود: تبلیغ دین اعم از اشکال متداول منبر و کلام و همچنین اعم از اصناف است. یعنی مساوی با روحانیت یا یک طیف خاص نیست. طبق تعبیر صدیقه طاهره در خطبه فدکیه وقتی جامعه مدینه و اصحاب و انصار را مورد خطاب قرار می دهند می فرمایند شما کسانی هستید که این دین را به امت های بعدی می رسانید. پس جامعه مذهبی و جامعه دین داران به طور کلی خودش سهمی از تبلیغ را دارد. آن چه که به آن تبلیغ آخوندی یا تبلیغ روحانیون می گویند مقداری از این است و تمام آن نیست. وی ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» ایمان مقلدانه و ایمان متعصبانه را مطرح می کنند و می فرمایند :"ناگهان وقتی نگاه می کنیم که یک نسل بی ایمان که ایمان هایشان همه غارت زده و از بین رفته و در مقابل شعله مادیت مانند برف در چله تابستان آب شده و به زمین فرو رفته. چه کسی را دارم می گویم؟ خیلی عادی و معمولی است که بگوییم نسل جوان. خیر، بنده نسل قبل از جوان را می خواهم بگویم. این نسل قبل از جوان های ما این هایی که به صورت ایمان های کوری عقیده دارند، البته به مجلس روضه خوانی و نماز جماعت می رود اما چون از روی منطق و آگاهی و شعور و درک نیست، خیلی آسان حاضر است مسجد را هم به آتش بکشد." محسن قنبریان اضافه کرد: این بیانات ایشان نشان می دهد که نسل قبل می تواند در ایمان نسل بعدی اثر بگذارد. مثلاً جامعه باحجاب ها به نسبتی در بی حجابی جامعه تأثیر دارند. اگر حجاب آن ها در بقیه هندسه و اجزای دین داری تناسب لازم را پیدا نکرده باشد و نسبت آن با زیبایی و فعالیت اجتماعی و مسایل خانواده را درک نکرده باشد. این ها را عرض کردم که بگویم تبلیغ فقط مربوط به یک صنف نیست. تنیدگی تبلیغ با سیاست بحث دیگری است که از دو حیث باید به آن بنگریم. یکی از حیث نظری که ما چه بخواهیم چه نخواهیم دین ما یک دین سیاسی است. امام می فرمود آن قدر که قرآن آیات سیاسی و اجتماعی دارد آیات اخلاقی و مربوط به مسایل فردی ندارد. گاهی قرآن را با مجموعه روایات مقایسه می کردند و آن ها را دوباره با رساله ها مقایسه می کردند و می گفتند هر چه پایین تر می آییم از احکام سیاسی اسلام کم می شود. وی سپس گفت: مرحوم شاه آبادی استاد امام در کتاب «شذرات المعارف» در شذره ثانی خیلی زیبا این را بحث می کنند که چطور اسلام یک دین سیاسی است. ازحیث عمل هم با انقلاب اسلامی دین با سیاست و حکومت پیوند خورد. وقتی هم نظراً و هم عملاً دین و سیاست به هم پیوند می خورد، ناگزیر تبلیغ دین و به خصوص تبلیغ رسمی آن هم با سیاست پیوند می خورد. در این جا افراط ها و تفریط هایی ممکن است شکل بگیرد. یکی از نمونه های افراط آن به تعبیر شهید مطهری دلالی شخصیت هاست. این که انسان کل دین را خرج یک کس یا یک جریانی و یا انتخاب یا عزل یک نفر بکند. محسن قنبریان اظهار داشت: غلبه روحیه اشعری گری یا به تعبیری ماله کشی یکی دیگر از مصادیق افراط است. این که هر عیب و ایرادی را یک مثال از اسلام برای رفوکاری آن بیاوریم. این افراط در تبلیغ است. تفریط هم نقطه مقابل است که این ها را از هم جدا کنیم که عده ای هم در حال حاضر منبر می روند و اصلاً دین را از ساحت های اجتماعی و سیاسی آن خالی می کنند برای این که از آن ها از حکومت و اتفاقاتی که در نظام اسلامی می افتد سوال نشود. یک دین صرفاً کلامی و اعتقادی و تبلیغی که صرفاً رویکرد کلامی یا تاریخی دارد یا رویکرد شمارش فضایل اهل بیت و مجالس اهل بیت و ... دارد. این ها اگر هم در مسایل سیاسی و اجتماعی وارد شوند بیشتر یک حالت نق زنی دارند. وی در ادامه خاطرنشان کرد: خلاصه عرض من این است که تحدید تبلیغ این است که اولاً میدان تبلیغ خیلی وسیع است. گروه های مختلف مذهبی، مداحان، معلمان دینی و جامعه مذهبی در آن نقش دارند. نکته دیگر هم تنیدگی آن با سیاست هست که لوازمی را به دنبال خودش می آورد که از همین جا ممکن است خط وسط گم شود و دچار افراط و تفریط شویم. ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان افزود: آسیب شناسی تبلیغ را در 4 حوزه:" ساختارها"، "مضمون"، "فرم "و "مبلغ "می دانم. در این 4 قسم می توان آن ها را جای داد. ساختار تبلیغ منظور همین سازمان هایی است که برای تبلیغ دین ایجاد کردیم. منظورم همان تبلیغ آخوندی است. شهید مطهری در کتاب «ده گفتار» تعبیری تحت عنوان "سازمان صالح "دارند که می فرماید فقط زعمای صالح کافی نیستند. تنها مبلغان دلسوز و روحانیون خوب کافی نیستند. سازمان صالح هم لازم است. سازمان صالح یعنی چه؟ مثالی که ایشان می زند این است که مثلاً نگاه کنید به خیابان های شهر که برای مقصودی کشیده شده اند. برای این که شما را به بازار و نقاط مختلف شهر برسانند. اگر این نقطه هایی که مقصود شما هست را تغییر دهید خیابان ها هم متناسب با این نقطه ها تغییر می کنند. وی سپس عنوان کرد: سازمان صالح همان خیابان کشی ها و ریل گذاری هایی است که ما را به نقاط مطلوب می رساند. اگر کوتاه ترین و سهل ترین راه ها را انتخاب کرد آن سازمان صالح است. اگر پیچ و خم زیاد داشت و دچار بروکراسی های زیاد بود این سازمان ناصالح است. در این قسمت فقط نهادهای موازی مشکل ما نیستند که البته این هم مشکل است. ما الان یک دسته نهاد موازی تبلیغی داریم که در کنار هم هستند. اما مهم تر از این مسئله این است که نسبت این نهادها – که همه سیاسی و حکومتی هستند - با خود تبلیغ معلوم نیست. محسن قنبریان همچنین گفت: اگر بخواهم جزئی تر بگویم باید بگویم که چه اتفاقی افتاده که ما می بینیم در دو یا سه دهه اخیر روحانیون جوانی را می بینیم که به صورت آتش به اختیار گروه های تبلیغی و جهادی راه انداخته اند؟ چه نارسایی هایی در دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات و ... بوده که منجر به آتش به اختیاری شده است؟ نهادهای تبلیغ روحانیت ما در شهرها که ائمه جمعه هستند، در دانشگاه ها که نمایندگان ولی فقیه و اساتید روحانی هستند، در پادگان ها، در رسانه ملی که کارشناسان روحانی هستند را با حضور اقلی روحانیت در بعضی از این نهادها در دوره پهلوی یعنی در "دوره نهضت" مقایسه کنیم. چه اتفاقی می افتد که تجربه مفتح، خامنه ای و مطهری در دانشگاه ها امروز تکرار نمی شود؟ با این که آن روز حکومت دست دیگران بوده و این رفت و آمدها به سختی انجام می شده است. وی سپس اظهار داشت: الان مثلاً جنبش عدالت خواهی متهم می شود به تندروی و یا به افکار کمونیستی در حالی که روحانی دانشگاه هم هست. چرا بین جنبش عدالت خواهی و روحانی دانشگاه پیوند وثیقی نیست؟ اما دیروز بود. روحانی در فعل و خلق دانشجو منشأ اثر بود. در دوره پهلوی در یک شهری یک روحانی داشتیم آدم های بسیاری را می آورد و تبلیغ می کردند و مردم را به مذهب حقه و اسلام انقلابی و نابی که امام مدنظرش بود دعوت می کردند و همین کارها به پیروزی انقلاب انجامید. اما امروز در "دوره نظام اسلامی " نهادهای اجتماعی ما ضعیف شده اند. یعنی پایگاه اجتماعی روحانیت کوچک تر شده است در حالی که باید بزرگ تر می شد تا به اسلام سیاسی کمک کند. محسن قنبریان عنوان کرد: ما نتوانستیم "نظام انقلابی" را ایجاد کنیم. ممکن است کسی رزومه علمی خوبی داشته باشد اما آدم "تحول آفرینی" نیست که بتواند نسل ها را به دنبال خود بکشد. حدیثی از علی بن مهزیار نقل شده که:" امام جواد(ع) به من نوشت که از فلان کس بخواه که نظر خودش را درباره شهر خودش به من بگوید. چون او داناتر است که چه چیز در شهرش رایج است." این مثالی است که نشان می دهد که حتی امام معصوم وقتی می خواهد در یک شهری سیاستی را اعمال کند از همان علمایی استفاده می کند که آن جا ریشه دارند و مردم آن جا را می شناسند. ما ساختارهای مان را اداری کردیم . محافظه کار شدند و از آن حالت نهضتی اول انقلاب درآمدند.محتاط تر ها برگزیده شدند که بی خطرترند. اینها لاجرم باعرضه تر نیستند وموقرتر نیستند. مطهری و خامنه ای در دوره نهضت مبلغ محافظه کار نبودند دنبال تحول ودگرگونی بودند. وی در ادامه گفت: در بحث "مضمون" باید گفت که هر تبلیغی یک محتوایی را می خواهد ارائه دهد. یکی از آسیب های جدی این حوزه این است که دچار یک دوگانه "سستی رفتار" همراه با "سختی گفتار" می شویم. قرآن کریم می گوید: «کبُرَ مَقتاً عِندَاللهِ اَن تَقُولوا مَا لَا تَفْعَلُون». خیلی پروردگار را غضب ناک می کند این که چیزی بگویید که عمل نمی کنید. در این حالت مضمون خاصیت خود را از دست می دهد. امام صادق (ع) می فرمایند: هستند کسانی که وقتی مورد موعظه قرار می گیرند زیر بار نمی روند ولی وقتی خودشان وعظ می کنند درشتی می کنند. سپس می فرماید این ها در درک دوم جهنم هستند. ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان خاطرنشان کرد: در فقه ما هم حتی جای طرح دارد که برای آمر به معروف شرط عدالت قائل هستند. یعنی کسی که خودش اهل رعایت نیست یا نهی از منکر برش واجب نیست یا اقلا بی اثر است(اختلافی فقهی در مساله هست). در قانون اساسی ما آمده که امر به معروف و نهی از منکر هم برای حکومت است و هم برای مردم. یعنی هم دولت، ملت را و هم ملت، دولت را امر به معروف و نهی از منکر کنند. یعنی شخصیت حقوقی دولت را هم مکلف کرده ایم.به تعبیر شهید مطهری مبلغین سخنگوی دین هستند. الان در جامعه ما بخاطر همان تنیدگی سخنگوی حکومت اسلامی هم هستند. اگر این ها فقط درباره مردم صحبت کنند و نسبت به کوتاهی های کارگزاران اعتراض نکنند همین اتفاق می افتد که حرف هایی زده می شود که درست است اما تبلیغ در آن صورت نمی گیرد و به جان مخاطب نمی نشیند. وی افزود: این که درباره حجاب تند و تیز صحبت می شود اما نسبت به قاچاق حجاب چیزی گفته نمی شود یکی از مصادیق است.آن دختری که لباس مناسب ندارد مصرف کننده بدحجابی است. مثل این است که سر معتاد داد بزنیم اما قاچاق چی مواد مخدر را رها کنیم. آمار رسمی جمهوری اسلامی در مرکز پژوهش های مجلس این است که قاچاق پوشاک 500درصد افزایش داشته است. عده ای از قاچاق بدحجابی منتفع هستند. از آن طرف هم به چادر نگاه می کنیم می بینیم مایی که ماهواره و موشک می سازیم هنوز نمی توانیم پارچه چادر تولید کنیم.همه کارخانه های چادر مشکی ما ورشکست می شوند چون انحصار واردات آن در اختیار عده ای معدود است واز حجاب منتفع اند. این ها دو لبه قیچی هستند.نپرداختن به اینها وصرفا دعوت مصرف کننده آن هم با سخن درشت مضمون تبلیغ را از بین می برد. محسن قنبریان سپس گفت:امام بزرگوار هم تشرهایی در این زمینه داشتند.در خرداد67 یکی از فقهای شورای نگهبان با بعضی از جوان ها انقلابی آن روز با درشتی سخن می گوید و اتهاماتی می زند.امام نامه ای به کل شورای نگهبان نوشتند که تعابیر عجیبی دارد.ایشان می فرماید:"در شأن شورای نگهبان و شما نیست که به افراد تندی کنید.این که دیگر روشن است که روی منبر یا هر جایی حرام است که به مسلمانی نسبت کمونیستی بدهیم...مادامی که شمااینگونه عمل می کنید توقع دارید جوانان انقلابی احترام شما را نگه دارند؟باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگر معرفی نشوند".(صحیفه امام ج21ص612) وی همچنین عنوان کرد:منبری پرخاشگر به تعبیر بنده منبری ایست که در رفتار مردم سخت گیر است ما نسبت به کارگزاران وخود روحانیت سستی دارد. این موجب می شود که به مضمون توجه نشود. باید بین سختی گفتار ونحوه رفتار ما تناسب باشد. آسیب سوم مربوط به "فرم" است.تبلیغ به فرم و شکل نیاز دارد.منبر رفتن و خطابه کردن یک فرم است.شهید مطهری نکته خیلی مهمی دارد که می گوید ما در مسئله تبلیغ و هدایت نسل جوان نباید در یک فرم خاصی منحصر شویم. فرم ها را باید نو کرد.ایشان می گوید تبلیغ و هدایت نسل جوان که آگاهی های خاص و مشکلات خاص خود را دارند و دائماً نو می شوند مثل نماز و روزه نیست که شکل خاصی داشته باشدودر انجامش تعبد محض باشد. ایشان می گوید تبلیغ مثل آن نیست و ما "مسئولیت نتیجه" هدایت آن ها را داریم. محسن قنبریان ادامه داد:البته نباید این اشتباه را کرد که هدف وسیله را توجیه می کند. وسیله باید مشروع باشد.اما این جا از آن مواردی است که نباید در یک فرم خاص گیر کنیم. مثلافرهنگ ایران را می توان به قبل و بعد از آمدن گوشی های هوشمند تقسیم کرد.گوشی های هوشمند جامعه و فرهنگ جدیدی را پدید آورده است.این مسئله دارد به ما می گوید که تمرکز جوانان ما الان در جای خاصی است و این شرایط فرم خاص خود را طلب می کند و باید وارد این فرم شد. البته نباید به گونه ای باشد که یک مبلغی وارد فضای مجازی شود و عملاً فالورها به او بگویند چه بگو و چه نگو.اثر دینی نگذارد و بعد از چند سال بودن در این فضا و مخاطب پیدا کردن اثر تربیتی در آن مخاطب نبینیم. وی همچنین گفت:نکته دیگر این است که ما هوش رسانه ای را در طلاب جدی نمی گیریم. حتی آن ها را از ابتدا از این فضاها و برخی رفت و آمدهای اجتماعی منع می کنیم.این سبب می شود که وقتی این ها وارد این فضاها می شوند تبحر لازم را نداشته باشند.چون هوش اجتماعی و هوش رسانه ای لازم را ندارند. یا سقوط می کنند و یا این که مجبور می شوند به همان روش متداول یک تقدسی را برای خودشان درست کنند و یک منبر کلیشه ای بروند که اثری ندارد.چندین سال پیش در حوزه ای که تدریس داشتم می گفتم به جای خواندن این کتاب اعتقادی یکی پس از دیگری،به طلبه ها تمرین بدهیم و از او کار بخواهیم.آن زمان تالارهای گفتگو در اینترنت بود. وارد تالارهای اینترنت بشوند با اسم مستعار و آن جا واقعاً با بحث های کلامی نسل جوان خودشان مواجه شوند.آن وقت تمام این درس هایی که می خوانند به روز می شود.استادهم آنجا نظارت کند و نمره دهد. ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان عنوان کرد: دعوای اشعری و معتزلی دعوای تمام شده ای است و متعلق به امروز نیست. باید دید امروز مسئله جوان های ما چیست. خوب است استاد هم بالای سر این گروه باشد و آدم های حقیقی که این شبهات جدید را در آن جا مطرح می کنند را ببینند، هم علم آموزی آن ها در دوره طلبگی به روزتر و کاربردی تر می شود و هم وقتی وارد جامعه می شوند می دانند چه باید بگویند و با چه ادبیاتی بگویند و کدام حرف را زدن ممکن است حواشی ای را ایجاد کند که اصل حرف را از بین ببرد و تبدیل به ضد خودش بشود. وی اضافه کرد: آسیب چهارم هم مربوط به "شخص مبلغ "است. قرآن می فرماید"اتبعوا من لا یسئلکم اجرا" از کسی تبعیت کنید که از شما اجرت مطالبه نمی کند. این آدرسی است که درباره همه انبیا داده اند. اگر مبلغین وارث انبیا هستند باید برای مسئله ارتزاق آن ها فکری شود. به این موضوع پرداخته شده اما کماکان به یک نظریه متقنی نرسیدیم که بهترین راه ارتزاق مبلغین چیست؟ مبلغین بسیاری داریم که زاهدانه دارند تلاش می کنند و باعث افتخار اند. در مناطق محروم دارند تلاش می کنند و جاهایی که هیچ چیزی هم ندارند که به آن ها بدهند. اما نقطه مقابل هم داریمبرخی جا افتاده ها که اگر مردم بدانند که این ها برای یک منبر چقدر گرفتند از آن ها زده می شوند. البته مردم هم وظیفه تکریم دارند و این مسئله را هم رعایت می کنند. این مسایل را باید توجه کرد. محسن قنبریان سپس افزودند:سستی رفتار مبلغین هم نکته دیگر است که اشاره کردم. ما باید خودمان بتوانیم خود را اصلاح کنیم. چشمه ای که نتواند خودش را زلال کند وقتی این آب به پایین بیاید نمی تواند کسی را سیراب کند. درگیری نسبت به تمام مسایل مردم نکته دیگر است. تبلیغ فقط آن کلماتی که بر منبر بیان می شود نیست. خوب نیست که مبلغ از این شهر به آن شهر در گردش باشد بلکه بهترین تبلیغ وقتی است که مقیم باشد. در آیه تبلیغ هم داریم که به قوم خودتان برگردید. وی افزود: این که بر فرض 10 سال در یک منطقه تبلیغ کنیم موجب خواهد شد که با مردم آن منطقه و مشکلات شان آشنا شویم. در همه این مشکل ها وقتی درگیر شد هم بهتر برای آن ها منبر می رود و هم چون در عینیت زندگی آن ها سهیم است حرف او هم بیشتر به دل خواهد نشست. پیامبر(ص) گاهی در حین یک جنگ در یک استراحتگاهی می گفت بروید هیزم جمع کنید تا در آن جا یک درس اخلاق بدهد که مثلاً گناهان شما هم مثل همین هیزم هاست که ابتدا پیدا نیست و وقتی بگردید پیدا می شود. با این کار ایشان سبک تبلیغ را آموزش می دهند. محسن قنبریان در پایان گفت: رابطه مبلغ و جامعه رابطه بازیگر و تماشاگر نیست که گویی یک صحنه تئاتر است.لحن و اطوار خاصی دارد! تبلیغ به معنای واقعی کلمه در متن زندگی مردم است. موعظه و منبر هم هست اما به این نکات هم باید توجه کرد. این ها چیزهایی است که مبلغ باید لحاظ کند. در کنار این مسایل ارتزاق مبلغ هم مهم است که باید بتوانیم برای این مسئله هم فکر کنیم. این مشکلات باید یکی یکی آسیب شناسی شود تا ان شا الله بتوانیم به آن چیزی که مطلوب اسلام است در تبلیغ نزدیک تر شویم. ☑️ @m_ghanbarian
⚖سفارشات علی(ع) درباره قوه قضائیه: 🔸ده خط از عهدنامه مالک اشتر، سفارشات امیر المومنین(ع) به مالک(منصوب به ولایت مصر) درباره رئیس دستگاه قضاء است. 🔅جمله آخر آن؛ اما خیلی جای درنگ دارد. بعد از اینکه صفات لازم را شمرده و هم فرموده:"ثُمَّ اک٘ثِر٘ تَعاهُدَ قَضائِه" (سپس کارهای قضائی او را با دقت زیر نظر بگیر)؛ در آخر فرموده:"فَان٘ظُر٘ فی ذلک نَظَراً بلیغاً، فإنَّ هذا الدینَ قَد٘ کانَ ٲسیراً فی ٲی٘دی الٲشرارِ، یُع٘مَلُ فیه بالهوی، و تَط٘لَبُ به الدُّنیا":در انتخاب او بسیار دقیق باش. که این دین اسیر دست اشرار بوده، در آن از روی هوا و هوس کار کرده و آن را وسیله دنیا طلبی ساخته اند!(نامه ۵۳) ❓دقت در انتخاب قاضی القضات چه نسبتی با اسارت دین به دست اشرار دارد؛ که می فرماید دراینباره خوب دقت کن؟! ❗️چون در جامعه و بخصوص حکومت مذهبی، تخلفات و دست درازی ها به منابع عمومی با و در صورت میگیرد! ❗️پیش تر از حبس جنگل و مرتع و کوه و دره برای خود، مذهب اسیر میشود و مطابق هوی و هوس و برای دنیا طلبی تفسیر میشود! ❗️به اسم خیریه و مدرسه علمیه و دانشگاه و... بسا اشراری با قیافه مذهب، دنیای خود و آتیه فرزندانشان را تٲمین کنند! ❗️به تجربت هم دیده که حتی قاضی القضاة هم مشروعیت بخش عثمان ها میشود! ⬅️ امیرالمومنین(ع) رئیس قضائی را سفارش دارد که بهتر از همه بتواند، را بین دست درازان به منابع و حقوق بازشناسد و با آنها تسامح نکند. 📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۲ ☑️ @m_ghanbarian
🎲رانت از نابرابری! 1⃣وزیرکشوردر مجلس:اگر از بنده بعنوان کارشناس بپرسید مهمترین مشکل کشور چیست؟ بنظرم عدم تعادل و توازن[بخوانید: بی عدالتی و نابرابری] منطقه ای، و و امثال اینهاست.که در نظامات بودجه ریزی وبرنامه ریزی و... است. 2⃣۲/۱:احمد توکلی در نامه به کمیسیون تحقیق درباره اعتبار نامه تاجگردون: تاجگردون بعنوان کارمند عالی رتبه سازمان برنامه وبعد نماینده و رئیس کمیسیون بودجه ورئیس کمیسیون تلفیق بودجه و رئیس کمیسیون تلفیق برنامه از قدرت زیادی در تٲمین نظرات متقاضیان اعتبارات برخوردار بوده...متٲسفانه وی از این قدرت برای خویش بهره می برد. آقای تاجگردون از یکسو برای جلب پشتیبانی مراکز قدرت، همه ترفندهای بودجه ریزی، تصویب، تخصیص و پرداخت را به کار می گرفت واز سوی دیگر با کاهش اعتبارات طرح هایی که قانونا اولویت داشتند، را افزایش می داد... ۲/۲:تاجگردون در جواب توکلی: شما چه مشکلی با این موضوع دارید که بعد از سالها کسی رسیده و با تکنیک های بودجه نویسی آشناست و می تواند حق و حقوق آن مردم ضعیف را با توجیه دولت محترم ادا کند؟!... 🔅پ.ن: هنر انقلاب اسلامی این بود که کفه ی عدالت در را سنگین کرد...خدمات و ثروت را جابجا کرد(بیانیه گام دوم )/اگر به مرور نابرابری منطقه ای و عدم توازن توزیع امکانات ومنابع و فرصتهای جای آن نشست(اعتراف وزیر کشور)/ در آن صورت مناطق کمتر برخوردار وضعیف چاره ای جز ندارند! تا اوبتواند با تکنیک بودجه نویسی حق شان را بگیرد(سخنان تاجگردون)/حتی اگر به قیمت کاهش اعتبارات طرح های قانونی اولویت دار باشدیا منافع شخصی او(تبارگزینی و...)هم در این راستا تٲمین شود!(سخنان توکلی +ادله منتقدان تاجگردون). 🔺اگر گمان میشود در این سالها با افزایش شکاف البرز-زاگرس و شمال، مرکز-جنوب، شرق،غرب کسانی غیر از این تیپ، شانس درو کردن رٲی مردم مناطق نابرخوردار را دارند؛ سخت در اشتباهیم. هردوره این پازل کاملتر می شود! برخی از نمایندگان همین مجلس نیز هستند که از نابرابری، رانت و رٲی گرفته اند! فقط تکنیک بودجه نویسی و موقعیت او را ندارند و امیدوارند با جلسه و لابی با وزیران و مدیرکل ها در کنار امتیازطرح وبرنامه ای برای شهر خود، طایفه و ستاد انتخاباتی و اسپانسرهای خود را هم راضی کنند! مردم بیچاره هم می بینند و می دانند لکن در دوگانه ی: مرکز ببرد؟یا کاندید بخورد؟؛ گیرکرده اند! 🔺چه خوب است "مسٲله" را به "مصداق" فرونکاهیم و این مجلس اگر واقعا انقلابی است کنار مواجهه با مصداق های رانت خوار، مساله را حل کند که در این فرمایش امیر المومنین(ع) به مالک اشتر جمع است:"باید نزد تو آن باشد که به حق نزدیک تر، و خشنودی مردم را شامل تر باشد. زیرا خشم عامه مردم، خشنودی خواص را ازبین می برد و خشم خواص در صورت خشنود بودن توده های مردم ، جبران شده است"(نامه ۵۳). 📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۴ ☑️ @m_ghanbarian
💠ان شاءالله از این هفته هر شب جمعه تا محرم، یک جلسه از سخنرانی "تحلیل قدسی روضه ها" در کانال قرار داده میشود. ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 تحلیل قدسی روضه ها: جلسه اول 🔸 مومن مصلوب در قرآن به مقام بلند "انّا الی ربنا منقلبون"می رسد حتی اگر مثل سحره فرعون ،جحود طولانی و دشمنی با خدا و تکذیب رسل در کارنامه داشته باشد. 🔸 الی ربنا منقلبون غیر از الیه راجعون است. منقلب شدن در اینجا یعنی وجه الله شدن و جلوه رب شدن. 🔸 مسلم بن عقیل از کودکی تا شهادت مطیع خدا ورسول وائمه بوده واولین هاشمی است که صلیب میشود اوج "الی ربنا منقلبون"را مسلم بن عقیل دارد... 🔹تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🕸منافق؛ چه عورت، چه قرآن❗️ 🔹صبح برای حفظ جانش از ذوالفقار، "عورتش" را نمایان کرد و عصر به همان دلیل(!)، "قرآن" بر نیزه کرد!!! 🔹آیا منافق بهتر از این هم میتواند خود را لو دهد که: مهم من و جاه و بقاء من است قرآن و عورت برایم بالسویه است؟!! 🔹"مَثَل سُوء" رَب نوع مصادیق ناباب است. "عمروعاص" مادر همه خورده منافق هاست. خداوندِ تقدیر، چگونه "قرینه" کند تا "عبرت" بگیریم و به نمونه های زمانه، "عبور" کنیم؟! 🔸یکجا پشت ولایت، چفیه، حاج قاسم؛ یکجا عارِ لابی گری و لاپوشانی و خودنمائی ؛ غیر از همان دستاویز قرآن و عورت است که نمی بینیم؟! 🔅"اتخذوا ٲَی٘مانَهم جُنة فصَدُّوا عن سبیلِ الله ٳنَّهم ساءَ ما کانوا یَعملون"(۲/منافقون):سوگندهای خود را سپر می کنند؛ پس مردم را از راه خدا باز می دارند. راستی که بدچیزی به جای آوردند. ٭مطلب مرتبط: ظهور، پایان ایمان٘ کاسبها 📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۶ ☑️ @m_ghanbarian
‼️ به مناسبت ایام چله کلیمیه، به مرور سلسله سخنرانی "توحید و توحّد قائمین به قسط" در کانال بازپخش میشود. این سخنرانی طی ۹جلسه در رمضان۹۸ ایراد شده است. به انقلابیون و عدالتخواهان و هم اهل اخلاق و سیروسلوک توصیه می شود که این مبحث را تعقیب کنند. ☑️ @m_ghanbarian
⁉️از اینها یک کوچولو سهم شما نیست؟!! ☑️ @m_ghanbarian
🔖شهادت پاک دستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما! ۱ از ۲ ♨️رهبری فرمودند:"در همین دادگاه اخیری که در قوه قضائیه مطرح است به بعضی بزرگان قبلی قوه قضائیه اهانت شد و؛به آنها ظلم شد یعنی واقعا جفا شد به آنها که نبایستی این کار می شد و نباید بشود" ❌متعرضین به مسئولین سابق (وبه طور کلی منصوبین رهبری)دو دسته اند: 1️⃣طیفی که بر پاسخگویی آقای آملی(در نمونه اخیر)تاکید داشتند(که دوستان خبرگزاری فارس هم بودند!) برخی آرمان گرایانه احضار ایشان -البته بعنوان یا "پاره ای توضیحات"- را میخواستند تا نظام مابه سبک علی(ع) نزدیک تر شود که خودش دادگاه رفت!(بنده در یادداشت چرا قانع نمی شویم؟ از این دسته بودم) این دسته مطالبه، اصطکاک و تصادمی با فرمایشات 7تیر حضرت آقا ندارند. چون علیه پاکدستی رئیس قبلی ادعائی نکرده اند و فقط وضوح و شفافیت درباره حمایت از طبری تا بعد از تحویل قوه قضائیه را می خواستند. با قبول شروع مبارزه از دوران ایشان هم مشکلی ندارند و حداکثر سؤال داشتند چرا پرونده های برادران رئیس قوه(فاضل و محمد جواد) در دوره ایشان بدون دادگاه، مختومه یا سخنگو هم از وضع آن اظهار بی خبری میکرد! و مثل بقیه رسانه ای و اطلاع رسانی(حتی مبنی بر تبرئه) نمی شد!(در یادداشت "عدالتی که باید" بدین پرداخته شد). 2️⃣دسته دوم طیفی اند که رسما آقای آملی(یا منصوب دیگری) را فاسد بلکه دانه درشت فساد می خواندند(مدتی قبل از این دادگاه برخی نزد آقای رئیسی در جلسه با اهل رسانه چنین گفتند و متهم به اهانت وحتی نهی هم نشدند!) از این طیف برخی محاکمه ایشان را هم می خواستند. اینها البته حرفشان با شهادت های دیروز آقا تصادم دارد! *️⃣لکن همین جا هم باید قائل به تفصیل شد : 2/1-اگر کسی علم و قطع شخصی به فساد یکی از منصوبین رهبری دارد شرعا و با توجه به فتوای خود آقا(1) با این شهادت آقا نمیتواند دست از علم شخصی بردارد! بلکه وظیفه تعقیب و گزارش فساد و اصطلاحا سوت زنی در چارچوب اخلاق و قانون دارد. توضیح اینکه از سویی رهبری موظف است برای انتصابات خود احراز عدالت فرد راهم بکند. پس نصب او شاهد بر احراز عدالت منصوب نزد اوست چه رسد به اینکه به پاکدستی او هم شهادت دهد. از سوی دیگر محال نیست یک کارگزار جزء یا یک فعال رسانه ای سندی برتخلف از پاکدستی منصوبی بیابد. در این فرض او نمیتواند بخاطر شهادت رهبری بر پاکی آن منصوب، سند خود را بسوزاند یا تعقیب را تعطیل کند! لذا رهبری در دیدارهای با دانشجویان چندبار گفته اند:"اگر کسی اطلاع دارد که از همین منصوبین همکار ما کسی زندگی اشرافی دارد، بد نیست به ما خبر بدهد تا ما هم مطلع بشویم و اگر اقدامی لازم بود بکنیم"(82/2/22) در همین سخنرانی 7تیر99 هم یکی از مصادیق مردمی بودن قوه قضائیه را "گزارشهای مردمی" در مبارزه با فساد خواندند و افزودند:" یکی از کارهای لازم در مبارزه با فساد نظارتهای مردمی است برای نظارت ها و گزارش های مردمی زیر ساخت حقوقی در داخل قوه لازم است یعنی شما باید جایگاه این را در داخل قوه مشخص کنید که این گزارشها کجا برود؟ چه جوری بررسی شود؟ صحت و سقم این گزارشها شناخته بشود؟ چگونه دنبال بشود؟ آن گزاشگر هم امنیتش چگونه محفوظ بماند؟" واضح است این گزارشگری شامل موارد محتمل در مقامات و منصوبین هم میشود. وهیچ بعید نیست یک روستایی از تصرف اراضی و منابع ملی توسط یک منصوب مطلع تر شود تا دستگاههای بازرسی! عدم تدارک زیر ساخت برای گزارشهای مردمی و تامین امنیت گزارشگر هم ولو مجوز شرعی هتک و اهانت های عمومی آن منصوب نیست، اما جفا به سلامت دستگاههای اداری ج.ا.ا است و فوری باید تدارک شود. و الا به مطالبه گران اصیل جفا شده و عملا بازار تخریب و شایعه داغ می ماند! ⬅️از اینرو دو طرف افراط در اینباره ممکن است شکل گیرد: 🔸نصب یا شهادت رهبری را حاکم بر قطع شخصی و استنادات بدانیم و ادله مدعی را به دیوار بکوبیم! زعم دیگر داشتن را ضدیت با ولایت بخوانیم! که مسلما موجب انسداد و بقاء فساد و مغایر با فرامین رهبری است! 🔹صرف داشتن اطلاع و برخی اسناد ادعائی بهانه هتک و اهانت به مسئول یا منصوب در فضای عمومی شود! و فضای بی اعتمادی را بیفزاید و امید را زایل کند. ادامه نوشته در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
🔖شهادت پاک دستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما! ۲ از ۲ 2/2- کسانی که بدون قطع شخصی و اسناد معتبر به صرف فضاسازی رسانه ای یا شایعات، منصوبین و مقامات را هم زیر سؤال برده و از فساد آنها می گویند! اینجا کانون آن جفا و ظلم است که رهبری بدان اشاره کردند. معمولا این گروه در موج خناسان و دشمنان نظام می افتند و با کنار هم نهادن نقاطی تئوری ای بر فاسد بودن کسی سر هم می کنند. برخی هم رسما ذهنیت خود را بیان می کنند که درباره فلانی ها و فرزندان فلانی هم سالها رسانه های بیگانه می گفتند و مقامات تکذیب میکردند تا بالاخره بعد 30 سال نظام هم همان را گفت و برخی دادگاه رفتند! پس الان هم ادعاهای خناسان بیگانه مربوط به مسئولین و منصوبین بعدی را تلقی به قبول می کنند! واضح است موج سرایت دادن فساد به همه ارکان نظام از سوی دشمنان یک راهبرد دو سر برد به زعم خودشان است: 🔸یا قوه قضائیه منفعل و محافظه کار میشود و به بررسی مهره های کلیدی تر اقدام نمی کند و پرونده فساد در قوه را با همان پرونده می بندد! که فساد باقی مانده و روزی بزرگتر و رسواتر سر بیرون می کند. 🔹یا انقلابی عمل کرده و موارد محتمل دیگر را هم می کاود و اگر لازم بود از برخی مقامات سابق و لاحق هم بازپرسی یا کسب اطلاع می کند. که در این صورت بر طبل تسری فساد به همه ارکان بیشتر می زنند تا مردم را پاک ناامید کنند! ⬅️تنها چاره رعایت همین تعادل در فرمایشات رهبری است: مبازره با فساد بدون اغماض/ بدون تعدی! .............................................. 1. رجوع کنید به اجوبه الاستفتائات قسمت نماز جمعه مسائل 616و618و 620 https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=47#616 *مطالب مرتبط: -پرسش و پاسخ درباره تمدید حکم آیت اله آملی در شورای نگهبان -کاش دانشجوی شریف بودم -عدالتی که باید! -چرا قانع نمی شویم؟ 📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۸ ☑️ @m_ghanbarian
✅ جاسوس بر کارگزاران نه مردم! ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط جلسه اول ۹۸ محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/چکیده جلسه اول ❗️توجه: سه جلسه اول، پیش درآمد برای بحث است."ولیّ مرشد" ،"معلم تأویل بودنش"،"تأویل همه حقایق و حوادث توحید است" ،" موقعیت منحصر بفرد امیرالمومنین در تأویل "،"ام واصل بودن او ودورانش برای همه تأویلات" و"چگونگی امکان سلوک با این خضر طریق در دوران های متأخر از او" و... محور سخن بوده است. .............................................. 🔅نکاتی از جلسه اول: ✅مروری بر سلوک شاخص موسی با خضر: -موسی چله نشینی ها را کرده، تکمیل وکسب علم تأویل او را نزد خضر میفرستد. -تأویل؛برگرداندن حوادث به حقایق است. ∓-موسی قطعا افضل از خضر است. هم اولوالعزم بودنش وهم روایات ذیل این پاره آیات گویای این واقعیت است. خضر کشتی مساکین را از دست شاه غاصب سوراخ کرد، موسی شاه غاصب را در نیل غرق کرد.این کجا و آن کجا؟! اما فرستاده شده تأویل بیاموزد با سلوک عینی وعملی.ورود وخروج متفاوت خضر به او درسها بدهد! ✅نمونه معاصر: -شاه آبادیِ بزرگ هم ولیّ مرشد امام عزیز ما بود. بخلاف برخی عرفای معاصر او در عین مقامات توحید وعرفان، کاملا سیاسی و اجتماعی است. ۱۱ماه علیه پهلوی اول تحصن کرد!اما شاگرد سلوکی او ،دودمان پهلوی را به باد داد .افضل از استاد شد چنانچه موسی بر خضر! ✅امیرالمومنین خضرِ همه خضرها! -فتنه های پیچیده وچند بعدی عصر او قابل مقایسه با نمونه های خضر سوره کهف نیست. -کلاس او هم برای چند سالک محدود معاصرش نیست.باید کسانی با او طی طریق کنند برای حوادث آینده. -در خطبه ۱۲میفرماید:"...لقد شهدنا فی عسکرنا هذا اقوام فی اصلاب الرجال و ارحام النساء. سیرعف بهم الزمان ویقوی بهم الایمان"! نباید سطحی ازاین کلام گذشت! شاگردان سلوکی اش را که در زمانهای بعد متولد میشوند وبا درسی که گرفته اند ایمان را بهتر از معاصرین امام تقویت می کنند؛همراه او درجمل بوده اند!!! "فقد شهدنا"نه یعنی بعدا از تاریخ ما درس میگیرند.نه!آنها با سلوک باطنی کلاس ما راشهود می کنند و همراه من اند!... (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) ☑️ @m_ghanbarian
🧭قبله نما ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط جلسه دوم ۹۸ محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🔆توحید و توحّد قائمین بالقسط/ چکیده جلسه دوم: ✅کلاس خضر: سه حادثه اجتماعی نسبتا کوچک می سازد برای رشد موسی. 🔹مثلا برای حقیقت "فخشینا أن یرهقهما طغیانا وکفراً"، حادثه کشتن پسر بچه را می سازد تا از آن حادثه تلخ، موسی را به حقیقت رحمت پروردگار به والدین ببرد. پسربچه یک مصداق است. دهها مورد ومصداق دیگر از این حقیقت جاری است. بسیاری از مرگ ومیر بچه ها وسقطها -که ظاهرا با اسباب طبیعی ویروس وبیماری وحادثه انجام میشود- تأویلش همین حقیقت است که ما بی خبریم![خضر هم اینجا "دست تکوین" است "مأمور تشریع" نیست که متشرعی مثل موسی اشکال کند قصاص قبل از جنایت چرا؟!] 🔹برای این حقائق سه گانه در گذشته وآینده موسی هم مصداق هست: -آن قبطی که در تظلم سبطی توسط موسی ناخواسته کشته شد؛موسی وهم فرعون آنرا ذنب وگناه خواندند اما خدا آنرا گناه نگرفت موسی را برگزید واز "مخلَصین" قرارش داد شاید تأویلش همان حقیقت است.[خدا میخواست او کشته شود ولو سزای تشریعی آن دعوا این نبود. جای تقدیر یک حادثه برای مرگ او، خدا مشت موسی را خطائاً عامل مرگ او قرار داد. سزای قتل خطائی تا قبل ازشریعت محمدی ۷سال تبعید بود که آن هم برای موسی تقدیر شد!] -دستور"فاقتلوا انفسکم" بعد از گوساله پرستی شاید مصداق دیگر آن تأویل است.وسرّ برخی احکام شریعت موسی را روشن می کند. می بینید این کلاس چه ثمرات زیاد برای موسی دارد او را مفسر حوادث و آگاه به اسرار می کند. 🔹این حقائق میتواند مصداق اکمل هم داشته باشد.به حسب روایت امام صادق(ع)، امام مجتبی(ع)صلح خود با معاویه را مصداقی از سوراخ کردن کشتی مسکینان توسط خضر می خواند(...کما عاب العالم السفینه لتبقی لأصحابها...)[تحف العقول]. ✅کلاس امیرالمومنین(ع): کلاس ولیّ مرشد وسعتش اندازه وسعت ولایت اوست. ولیّ مطلق، حقیقت برتر وبیشتر وپیچیده تری را می تواند در تور تأویل آورد وسالکان را در آن سلوک دهد. 🔸علی(ع) فرمود:رسول الله(ص)برای "تنزیل" جنگید و من برای"تأویل"! پس تأویل حقایق نازل شده در قرآن با اوست. -مثلا جمل وصفین اش به حسب روایات ، تأویل "قاتلوا ائمه الکفر انهم لا أی٘مان لهم" است... 🔸امیر(ع) بجای ماجراهای کوچک و محدود خضر، جمل را رقم می زند وتأویل به حقیقتش را می آموزاند. نه فقط مومنین معاصرش بلکه مومنین تاریخ در پیش رو را به شاگردی می پذیرد وبه شهود این حقیقت بار می دهد(فقد شهدنا...).حالا چگونه این کلاس برای آیندگان برپاست ،خواهد آمد! (تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) ☑️ @m_ghanbarian
🔰قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟! ✔️امام رضا(ع)را مأمون عباسی هم در کاخ مجلل قرار داد و برایش تخت و سریر بناگذاشت(الکافی ج6ص517)! برنامه های مناظره با علماء ادیان و فرَق هم مکرر از تالارهای آن به عالم مخابره شد(الاحتجاج)! وزیر اعظم خود(فضل بن سهل) را هم برای دریافت نسخه کامل اسلام(محض الاسلام) نزد حضرت می فرستاد و رساله اسلام ناب نگارش می شد!(تحف العقول) اما "متشیّع" شدن او را "تشیع" نخواندیم و تظاهر دیدیم. به تعبیر قدسی، "عفریت مستکبر" خطابش کردیم(حدیث لوح)؛ که "در عمل" راه خود را می رفت و قدسیت امام را روکش خود می خواست! 🔸امام رضا(ع) نیز در این امپراطوری جور، "زهد ورزید" و "به شرط عدم مداخله در امور"، به اجبار ولایتعهدی را پذیرفت! به همان "گفتن ها" و "چند مجلس روضه" بسنده کرد و در امور مملکت داری دخالتی نکرد!(گاهی تذکری داد) سهم آن امام حکیم در آن "غربتِ امامْ شاه پنداری" و پروتکل های تشریفاتی، سم دربار و تسلی زنان مومن نوغان با گل افشانی بر تابوتش بود که "تلّ گل ها" را موجب شد! ✔️از آن "عفریت مستکبر" تا "حضرت روح الله"(ره) فاصله از زمین تا سهاست. امام رضا(ع)به این حکمت علوی پایبند بوده که:«الزهد فی ولایة الظالم بقدر الرغبة فی ولایة العادل»: زهدورزی در[مناصب]حکومت ظالم باید به اندازه رغبت در حکومت عادل باشد(غررالحکم). او برای تحقق ولایتی که ائمه طاهرین برای فقیهان شیعه جعل کرده اند؛ "راغب" است. اگر نظرش را بخواهیم در ریز و درشت حکومت ولایت فقیه "ورود" می کند و اصلا آن همه دُرهای گرانبها در آن "گفتن ها" برای اجرا و بکارگیری در "این دولتها" بود نه برای مأمون ها! 🔸حق امام رضا(ع) برحکومت عادل، یک حرم مجلل و ضریح مرصع و تلِ گلها در ولادت و شهادت نیست. "تحقق وعده های" ائمه شیعه در ، حق او برحکومت عادل است. فرمود:"ما خاندانی هستیم که همچون پیامبر(ص) وعده خود را وام و دیْن می دانیم"(تحف العقول ص446). انقلاب اسلامی برای ادای این دیْن آمده نه صرفا تکرار زنان نوغان و تشریفات حرم و باز گفتن ها و رساله نویسی ها! 🔺پ.ن: رهبرانقلاب اسلامی درباره وضعیت عدالت: -مطلقا راضی کننده نیست(90/2/27) -دچار عقب ماندگی هستیم(96/11/26) -نمره خوبی نداریم(99/3/7) -جبران عقب ماندگی نیازمند همت زنان و مردان مومن انقلابی است(96/11/29) *مطالب مرتبط: -قرآن مطلا،قرآن اسیر -هبوط نهضتها 📝محسن قنبریان ۹۹/۴/۱۱ ☑️ @m_ghanbarian
🔰شان حرم ها در مطالبه عدالت و برائت در فرهنگ قرآن غیر عبادت دو شأن اجتماعی-سیاسی برای حرم بلند بانگ زده شده است:"قیام"(97مائده)و"استقامت"(3توبه). از رنگ پرده و جنس سنگ فرش وطرز طاقدیس ها چیزی نیست؛ از قراردادنش "قیاما للناس" و"برائت از مشرکان" سخن است. 🔺حرم در متن جامعه و"باید موجب برپائی مردم در شئون زندگی شان شود".جای دیگر فرموده "با قسط و عدالت اجتماعی مردم برپا میشوند"(25حدید) پس حرم باید خاستگاه اصلی عدالتخواهی باشد؛ تا مانع"اضمحلال داخلی" شود. 🔺چنانچه مرکز اصلی "مقابله با دشمن خارجی" وبرائت از ائمه کفر هم باید باشد. مثل حرم امام رضا(ع) باید کانون اصلی تجمعات دانشجوئی و طلبگی علیه مستکبرین واستکبار جهانی باشد از ماجرای کشمیر و میانمار تا غزه و میناپولیس و... ❗️در برائت، اقلا در جمعه وجماعات حرم شعارهائی مثل برائت از مشرکین این سالها در عرفات هست اما در عدالت اگر باشد همان تکرار گفته ها و موعظه هاست. ▫️این سالها اصناف کارگری و عامه مردم اعتراضات عدالت خواهانه زیادی داشته اند که به تقریر رهبری هم"اغلب موارد حق با مردم است واگر این توقعات و انتظارات برآورده نشود،اعتراض می کنند". اما چنانچه در دیماه۹۶ وآبان۹۸ دیدیم اعتراضات با مداخله بیگانه به فتنه و آشوب می کشد وهزینه بسیار (از جمله ریختن خون بی گناهان)تحمیل می کند. "مطالبات مردم مساله ای متفاوت از فتنه سازی به بهانه مطالبات است که این دومی کار دشمن است"(98/10/11). در چنین وضعی دوگانه: مرداب سکوت-گرداب آشوب، شکل می گیرد که هردو سم است. مطالبه مردم در تعالی انقلاب اسلامی نه صرفا گرفتن حق خودشان، "بلکه انقلابی کردن نظام را باعث میشود"(که شاه بیت بیانیه گام دوم هم هست). ▪️محقق نائینی قانون اساسیِ محصول کار مجتهدین رابمثابه رساله عملیه در اجتماعیات می خواند. اصل 27 قانون اساسی اجتماعات را با دو شرط آزاد می داند: عدم حمل سلاح/عدم اخلال به مبانی اسلام. اما این اصل عملا -شاید بخاطریا بهانه همان دخالتهای فتنه گون- معطل مانده است! ▫️هیئت دولت پس از اعتراضات دی۹۶ در خرداد۹۷ مصوبه ای اخذ کرد ومکانهایی را برای تجمعات اعتراضی مردم معلوم کرد: تعدادی از وزرشگاهها/برخی بوستانها/ ضلع شمالی مجلس. برای شهرستانها هم تعیین مکان را به شورای تامین سپرد: شهرهای زیر یک میلیون یک مکان و بیش از یک میلیون دو مکان. ❗️تعجب از اینکه حرمها جزء این مکانها هم نبودند! درحالیکه غیر از آن شأن قرآنی، بطور طبیعی رویکرد اسلامی در کنش معترضان را افزایش و جنبش ها رااز سکولاریزاسیون دور می کند. ❗️حرم ها هم نه درخواستی داشتند و نه اعتراضی! به همان کلیشه های هزار ساله وابتکارات فرش گل و رواق فلان و... بسنده کردند! 🔅حرم غیر از وقف و نذر هم دارد. مثلاحرم امام رضا(ع) درخود "4بست" هم دارد که بشکل تعدیل شده قابل "باز تولید متناسب" با حکومت اسلامی است. توضیح اینکه: بست نشینی در حرمها سه صورت تاریخی داشته است: 1️⃣جنبه ملکوتی وجهت استشفاء (مثل پنجره فولاد) یا توبه(مثل کار ابولبابه در مسجد پیامبر). این جنبه هنوز هم باقی است. 2️⃣جنبه فرار از پیگرد قضائی؛ که مجرمان بدان پناه میآوردند. در اینباره درفقه اسلامی فقط درباره مکه، اتفاق نظر هست(بخاطر آیه۹۷ آل عمران)اما در الحاق حرمهای معصومین وامامزادگان به آن اختلاف نظر است. بعلاوه که در همان موارد جواز هم منع آب و غذا کردن بر بست نشین برای تسلیم شدن، مجاز خوانده شده است. در عرف سیاسی هم امیرکبیر با آن مخالفت وزمینه پرچیده شدنش را فراهم کرد. در سالهای اخیر فقط یک گروه سیاسی روز احضار به دادگاه چنین کردند که فایده ای هم نداشت! 3️⃣جنبه اجتماعی-سیاسی وبرای مطالبه گری عمومی؛ مثل: -بست نشینی ۷ماه سیدجمال اسدآبادی در حرم عبدالعظیم حسنی و افشاگری درباره استبداد قاجار. -بست نشینی علماء و طلاب تهران به رهبری سیدمحمد طباطبائی و سیدعبدالله بهبهانی در زمان مظفرالدین شاه در حرم عبدالعظیم حسنی برای مطالبه تاسیس عدالتخانه -مهاجرت علمای تهران به قم(مهاجرت کبری)وبست نشینی در حرم فاطمه معصومه در جریان مشروطه خواهی. -بست نشینی ۱۱ماه آیت الله شاه آبادی علیه استبداد رضاخان. این قسم بست نشینی نه از سوی مجرمان که از سوی حق طلبان و عداتخواهان ونوعا با جلوداری علماء انجام می شد. وقتی ناصرالدین شاه از ملاعلی کنی-بزرگ علماء تهران- خواست تا حکم به منع بست نشینی کند؛ ایشان به رندی جواب نوشت:"گمانم این است که دولت، باب عدالت را بازنماید تا جمیع ابواب بسته شود"! ⬅️نباید گمان کرد بست نشینی مختص دوره حکومت جور است. در نهضتی که می خواهد نظام تقنینی و اجرائی و قضائی اش را دائم متناسب با آرمان ها وارزشهای انقلابش تازه و پویا کند؛ هم بست نشینی قسم سوم دارد. از تجمع در ورزشگاه و بوستان که کمتر نیست و بهینه سازی بیشتری برای گام "نظام انقلابی" دارد. 📝محسن قنبریان۹۹/۴/۱۲ ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 تحلیل قدسی روضه ها جلسه دوم 🔸 از "رضی الله ،رضانا اهل البیت" و "فینا"، مقام فناء سیدالشهدا معلوم است .نفرمود هرکس حاضر است "فی سبیل الله "خون خود تقدیم کند؛فرمود:" فینا" !او خود سبیل الله شده واین با قرب نوافل عاید میشود. 🔸 من کان باذلا فینا مهجته ، نه یعنی من کان یبذل ...! اولا سخن از بذل و هدیه خون خود در راه اهلبیت است ثانیا این بذل باید انجام شده باشد. اسم فاعل(باذلا) برای بذل در آینده مجاز است. ثالثا:بذل ، عقد است ودوطرف دارد هم باذل میخواهد هم قبول وقبض طرف مقابل. عبدالله و منذر اسدی با همت بسوی حسین آمدند اما بذل نشد و قبول نشدند...آن مرد کوفی حسین سراغش رفت اما او راه کج کرد... 🔸 بذل مهجه به تعبیر شاعر یعنی قلب بر زره پوشیدن نه برعکس. مثال عالی اش سعیدبن عبدالله حنفی است که ۱۲۰۰فرسخ بخاطر حسین راه رفته(دو رفت وبرگشت از کوفه تا مکه)به ازاء هر ۱۰۰فرسخ یک تیر خورد جلوی روی اباعبدالله در نماز؛وتازه پرسید :وفاکردم؟! 🔹 اگر این عهد وبذل است ما اصلا بی خبرانیم! تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠سکولاریزاسیون 🔺توحید در مسائل شخصی و اجتماعی 🔺نمیشود سر مرغی ببری بسم الله بگویی اما جنگ و صلح با توحید نباشد 🔺نمیشود در کشور اسلام بنشینی و درباره طاغوت عالم بیطرفی کنی و واقعا بیطرف باشی! ☑️ @m_ghanbarian