eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16304899145643475796265.mp3
5.54M
اگه دلت گرفته از بدی دنیا تو شهری که شلوغه دیگه موندی تنها یادت نره امام حسینی هست کربلا و بین الحرمینی هست مثل مجنون گریه کن زیر بارون گریه کن برای غریبی خون خدا خون گریه کن حسین حسین حسین ... اگه یه وقتی رفتی راه اشتباهی تو زرق و برق دنیا خسته از گناهی بگو حسین وقت گرفتاری یادت نره رقیه رو داری شور مشتاقی حسین ایها الساقی حسین همه رفتنی ان اما و هو الباقی حسین اگه گره به کارت خورده و بریدی به فکر چاره ای تو اوج ناامیدی یادت نره که داری عباس و بخون برا یاری عباس منم و وصل حسین ندیدم مثل حسین زن و بچه مو سپردم به ابالفضل حسین اگه که موندی پشت این درهای بسته نرفتی کربلا و باز دلت شکسته یادت نره امام رضایی هست پنجره فولاد با صفایی هست آره من هوایی ام آره کربلایی ام تا ابد امام حسینی و امام رضایی ام
. |⇦•نقشِ روی کُتَل حسن... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حاج اسلام میرزایی ❁༻↷◈↶༺❁ نقشِ روی کُتَل حسن بیتِ نابِ غزل حسن السلامُ عَلَی الکریم السلامُ عَلَی الحسن... از غم‌ نوشتم، ماتم نوشتم من جایِ ذکرِ یا حسن، مرهم نوشتم امامی و بی حرم‌ عزیزی و محترم تویی تو یا ذی الکرم‌ حسن جانم.... از جان نوشتم، احسان نوشتم من‌جای ذکرِ یاحسن، باران نوشتم حریمِ تو آسمان محبتت بی کران کریمی و مهربان حسن جانم... نورِ صبحِ ازل حسن ای تو طعمِ عسل حسن السلامُ عَلَی الکریم السلامُ عَلَی الحسن... آقا نوشتم، مولا نوشتم من جای ذکرِ یا حسن، تنها نوشتم تویی امامِ حسین دَمِ مُدامِ حسین به تو سلام‌ِ حسین حسن‌جانم... یکه تازِ جمل حسن تو امیری و یَل حسن السلامُ عَلَی الکریم السلامُ عَلَی الحسن... .👇
. |⇦•دلی که عاشقه ... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی ❁༻↷◈↶༺❁ دلی که عاشقه محن داره تو کشور غصه وطن داره عاشق اونه که تو دلش هر شب روضه برا امام حسن داره میگن خدایِ کَرَمِ آقام صاحب سفرۀ غمِ آقام با اون همه مهربونی حالا بگید چرا بی حرمِ آقام حسن جانم، حسن جانم... برای چی نباشه بارونی چشمای من با این پریشونی که قبر خاکیشم شده پُشتِ پنجره های بقیع زندونی با بی وفا ها هم وفا میکرد دردای مردم و دوا میکرد باید بپرسیم ما از اون شامی با دشمناش چه جوری تا میکرد حسن جانم، حسن جانم... چل سالی از یه عده دلگیره چل ساله که دلش یه جا گیره هر موقع یاد کوچه می افته صد دفه زنده میشه میمیره چل ساله که زخم زبون خورده خیلی شده خاطرش آزرده هر باری که مغیره رو دیده چند روزی خنده رو لباش مرده مدینه غرق گریه زاری شد خزونِ زندگیش بهاری شد راحت شد از اون همه غم وقتی زهر جفا رو جگرش کاری شد تابوتشُ رو شونه ها بردن به سمت بی کرونه ها بردن از کوچه ای که مادرش رو دید به زیر تازیونه ها بردن چشمای قاسم خیس بارونه حال اباالفضلم دگرگونه تیرا یه کاری با حسن کردن پهلوی تابوتش پر از خونه ای کاش بی نشونه میرفتش آروم مخفیونه میرفتش بعد حسن این حرف زینب بود کاش داداشم شبونه میرفتش حسن جانم، حسن جانم... ــــــــــــــــــ 👇
. سلام‌الله‌علیها نگفتی من دل دارم رفتی نگفتی دختر داری رفتی بدون اینکه بار غم رو از رو دلم برداری رفتی حالا من بدون تو کجا برم حالا من بدون تو چیکار کنم اونقدر گریه می‌کنم که نیمه شب از خواب ناز سرت و بیدار کنم وای وای وای دلم بابا وای وای وای سرم بابا از بس زدنم کمرم بابا ندیدی ما رو روی ناقه دیدم رها شد موهات در باد سرم رو پای عمه بود که از روی نیزه سرت افتاد کاش می‌شد سر تو رو بغل کنم کاش می‌شد سر تو رو رها کنه بابا کی دلش اومد که اینجوی رگ‌های گردنت رو جدا کنه وای وای وای سرت خونی وای وای وای سرم خونی گفتی کی می‌ریم به یه مهمونی یادم نمیره دشمن می‌گفت بالای نی دیدی باباتو رو نیزه دیدم چشمات وا بود هیچکی نبود ببنده چشماتو می‌دیدی که بچه هات تو دست و پان می‌دید که بچه‌هات تو آتیشن می‌دیدی رو خارای بیابونا دارن دخترات و بابا می‌کشن وای وای وای کجا رفتی وای وای وای چرا رفتی دیدم که تو طشت طلا رفتی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» https://eitaa.com/emame3vom/50030 .👇
. . شعر شهادت حضرت رقیه - (نگاش به سمت آسمون،ستاره ها رو می شمرد) نگاش به سمت آسمون،ستاره ها رو می شمرد خسته می شد بلند می شد،زخمای پارو می شمرد یكی دو تا و هفتا زخم،دستی رو پاهاش می كشید زخمای پا تموم می شد،زخمای دستاشو می دید به ماه آسمون می گفت،شمع شبستون منی یاده عمو بخیر كه تو،مثل عمو جون منی راستی تو از تو آسمون،ببین بابای من كجاست هش بگو كه دخترت ساكن تو خرابه هاست بهش بگو دختری كه شونه به موهاش می زدی جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی من را ببخش اگر كه لكنت زبان گرفتم آخر شكسته دستی دندان شیری ام را مداح:حاج محمود کریمی 🔊 سبک 👇👇👇
. خرابه و ماه دوش گلگون سحری آمد و رفت غرق در خون قمری آمد و رفت تا کند سرکشی از دختر خود کنج ویرانه سری آمد و رفت کنج ویرانه سری غرق به خون نزد خونین جگری آمد و رفت از غم روی پدر ناله کُنان دختر نوحه گری آمد و رفت با سر آمده بر روی طبق به جگرها شرری آمد و رفت ما سفر کرده ی داغیم خدا پیش ما همسفری آمد و رفت ما که دل سوخته بودیم و خموش آتش شعله وری آمد و رفت سوی این لانه ی گردیده خراب مرغ بی بال و پری آمد و رفت تا غریبانه نمیرد ز فراق نزد دختر پدری آمد و رفت به تماشای جگر سوختگان باز هم چشم تری آمد و رفت لیلة القدر من امشب اینجاست در همین جا که سری آمد و رفت ماند در قلب حرم داغ دگر تا که خونین گهری آمد و رفت «یاسر» از داغ دلم با خبر است غصه ها را خبری آمد و رفت ** محمود تاری «یاسر» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واحد؛ مرهم.mp3
1.58M
علیه‌السلام 🔹مرهم🔹 من موندم و غصه و عزا و ماتم جز گریه نداره زخم این دل مرهم جز گریۀ هر شبم ندارم یاری حتی توی خونه هم ندارم محرم غمگین‌تره از گریه‌ها لبخندم من زیر عبا هم زره می‌بندم غم دیده دل بی پناه و تنها هم از یاران و هم از دشمن‌ها آه از این مردم که منو آزردن سجاده رو از زیر پای من بردن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از کوچه نمی‌گم کوچه‌مون محشر بود از در نمی‌گم که شعله‌ها از در بود ای گریه‌کنا روضۀ من اون لحظه‌س که دستای من تو دستای مادر بود من بودم و غم بود و آه مادر آتیش می‌گیرم از نگاه مادر اون چادر خاکی دلیل آهم من کشتۀ اون روضۀ جانکاهم یک عمره که قلبمو شکسته این درد دستم نرسید به دستای اون نامرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا منم و یه دنیا اشک ناگاه چشمم که می‌افته به حسین می‌گم: آه حالا منم‌ و یه دنیا داغ حسرت لا یوم کیومک اباعبدالله از کرب و بلا من ندارم سهمی حال دلمو یا حسین میفهمی داری می‌بینی آه حسرت‌هامو باید ببری این امانت‌هامو تو کرب‌و‌بلا کنار تو بودم کاش از روی همون نیزه به یاد من باش شاعر: نغمه‌پرداز:
m.mp3(1).mp3
2.75M
🏴نگفتی من دل دارم رفتی 🏴نگفتی دختر داری رفتی 🎤بنی فاطمی 💠
سلام علیکم دوستان عزیز از فردا در سایت samah.haj.ir ثبت نام کنید احتمال افزایش سهمیه ایران و همچنین زمینی شدن سفر نیز وجود داره دعا کنید و ثبت نام کنید امام حسین راهو باز میکنه
. گریز دوم: تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند... سریع خودش رو به بردار رسوند... نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه... سر حسنش رو در آغوش گرفت... روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد... عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله... چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند... آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا... وقتی صدای ابالفضل بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین برادرت رو دریاب... فقط همین رو بگم... ابی عبدالله یه نگاه کرد... دید فرق عباسش شکافته... دستهاش رو قطع کردند... تیر به چشمش زدند... صداش به ناله بلند شد... الان انکسر ظهری کمرم رو شکستند... بی برادرم کردند... 🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد 🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد 🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم 🔸منو تنها نگذار ای علمدارم .
. حسن و حسین دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی دو آسمان که زمین مملو از ارادتشان دوشنبه‌های جهان تشنۀ زیارتشان چگونه باید از این وصف جاودانه نوشت دو سرو باغ بهشت‌اند خوش به حال بهشت دو سرگذاشته بر شانه‌های پیغمبر و در مباهله اَبنائنای پیغمبر به عزت و عظمت داده‌اند نام و نشان دو باوقار که خون علی‌ست در رگشان نگاه روشنشان آیه آیه اَلرَّحمان و در تلاقی بحرین لؤلؤ و مرجان چگونه سر نگذارد جهان به محضرشان که مهربانِ خدا، فاطمه‌ست مادرشان به یک نگاه هزاران کمیت می‌سازند دو مصرع‌اند که یک شاه‌بیت می‌سازند سلوک هر دو برادر میان یک راه است مسیر روشنشان قُربةً اِلی الله است اگر شتاب کنند و اگر درنگ کنند اگر که صلح کنند و اگر که جنگ کنند به یک نماز شبیه است عمر این دو امام که گاه وقت قعود است و گاه وقت قیام در اوج غربت و غیرت یکی‌ست یاورشان دو مقتدا دو برادر، که صبر خواهرشان برای خواهر حیرت‌زده چه سخت گذشت غمی که خورده گره با دو تشت، آه دو تشت یکی که خون جگر داده است زینب را میان غربت خانه شکست زینب را یکی که... آه چه می‌گویم، آه... بزم شراب و خیزران و دل زینب و نگاه رباب علیه_السلام علیه_السلام .
. با غصه های کوچه کم کم قد کشیدم از من مپرسید ای عزیزان من چه دیدم عیبی ندارد دشمنی در خانه دارم تنها غریبم وای بر این حال زارم عیبی ندارد زهر کین دل پاره کرده زهر عدو درد مرا هم چاره کرده رازی درون سینه ، من ، از کوچه دارم حتی به بابایم نگفتم غصه دارم من بودم و یک کوچه و یک عده نامرد سیلی دشمن، مادرم پیچید از درد نامرد آنجا مادرم را بی هوا زد با اضطراب مادری من را صدا زد چشمان مادر از جفا آزار میدید میبردمش خانه ولیکن تار میدید باشد مدینه مادرم تا خانه ، ای داد در راه چندین مرتبه بر خاک افتاد عیبی ندارد جسم بی جان تیر اگر خورد کودک اگر بر غیرتم آنروز برخورد .
. 🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین... تو ديگه برای من گریه نکن حسین... ((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه)) آخ آقا جان امام حسن... چشمان مبارک رو باز کردی... دیدی برادرت حسین... بالا سرت نشسته... داره گریه میکنه... اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد... دید شمر با خنجر برهنه... آقا جانم امام حسن... لحظات آخر فرمودید بگید خواهرم زینب بیاد... اما کربلا... ابی عبدالله صدا زد... زینبم... خواهرم برگرد... خواهرم برگرد نبینی... 🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم 🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم 🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی 🔸وقت جان سپردن آه آتشینم. .
‍ . علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به جون مادرم - ازت نمى گذرم بردار پاتو از - چادر مادرم حيف كه قدت ازم - نامرد! بلندتره برو يه كم عقب - ناموس حيدره غيرت مگه ندارى / حرمتشو نگهدار مگه نمى بينى كه / با سر خورد به ديوار چه ضربه اى زدى كه / شكسته زير ابروش كُشتى مادرم رو / لگد نزن به پهلوش اى مادر جوونم * جوون قد كمونم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونه از اينوره - كجا دارى ميرى مى كُشى تا كه دست - به پهلو مى گيرى مادر تو رو خدا - بلندشو از زمين بگو مدد على - امير مومنين چند قطره خون كنارِ / معجر تو نشسته بشكنه دستايى كه / گوشوارتو شكسته باور من نميشه / چطورى زنده موندم خودم خاكاى روى / چادرتو تكوندم اى مادر جوونم * جوون قد كمونم ۲ مشابه سبک زیر خوانده میشود 👇
. (ع) (س) حسن جان الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت واویلا حسن جان هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو واویلا توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم جسارت به مادر رو دیدی مظلومم همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم __ حسن جان شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد واویلا حسن جان شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید واویلا شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه اومد دائما پیش چشمِت مظلومم _ حسن جان غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست واویلا حسن جان توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت واویلا شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا شکست باغلاف هردو بازوش واویلا نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا __ https://eitaa.com/emame3vom/50119 👇
. مُسمّط ترکیب‌بند – شهادت امام حسن علیه السّلام آمـدیم از تو بگـوییم و بباریم حسن ما تعصّب به تو و نامِ تو داریم حسن کاش در صحنِ شما پا بِگـُذاریم حسن کـَرمی کن که بیاییم و بیـاریم حسن .... سنگ و سیمان که بقیعِ غمَت آباد کنیم صحـنِ خاکی تو را مثلِ گوهرشاد کنیم کم ندیدی غم و غصّه!!! پس ازامروز بس است دشمنت زخمِ زبان می‌زند و بوُالـهَوس است در دلِ خانه‌ای و قلبِ تو در تیررَس است لخته‌خون می‌چکد از کنجِ دهان ... یا نفَس است؟ می‌چکد خونِ دل از گوشه‌یِ لبهایِ حسن کـاش می‌سـوخت تمامِ بدنـم جـایِ حسن تا زمین خورد حسن زود حـرم آه کشید شاه می‌گفت شکسته کـمرم ... آه کشید جعده خندید ولی صبر و کرم ... آه کشید مـادری گـفت خـدایا پسرم .... آه کشید لخته خونِ جگرش ریخت درون ظرفی مانده در سینه‌یِ آشفته‌یِ آقا حـرفی ... حرفی از کوچه نشد غصّه وغمها را خورد کـوچه‌ای که دل زخـمیِ حسن را آزرد ضربه‌یِ سیلی کین ... سویِ نگاهی را بُرد ای هـَلائل به خـدا یوسف ما آنجا مـُرد مادر افتاد ... پَر افتاد ... سر افتاد به زیر زیرِ لب گفت حـسن زیر دو بازومْ بگیر داغـدارانِ حسن داغ دلم بسـیار است شال مشکی به رویِ شانهٔ پرچمدار است تیرها آمد و تابوتِ کـرم پُرْخـار است آخرین روضه‌یِ ما هلهله در بازار است ندبه بر رویِ لب فاتحِ جنگ جمل است مـَرهم داغ دل شـیعه دَم العـجل است . ................ غمی به سینه به اندازه جهان داری دلی ملال زده قد کهکشان داری میان خانه غریبی میان یاران هم چه غم که زینب و عباس در میان داری بریز لخته خون را ز حنجرت بیرون حسین آمده اینجا بگو توان داری؟ تمام لشگریانت تو را رها کردند هزار زخم زبان از سپاهیان داری رسید زینب و گفتی که طشت را ببرند هنوز هم تو کریمی و میهمان داری نفس بکش ولی آرام و گریه کمتر کن مگر چقدر در این لحظه ها تو جان داری خودت برای حسین روضه حرم خواندی کنار بستر خود چند سایبان داری ... . : من از دهان جگرم ریخت ای برادر جان ولی تو نیزه ای آن روز در دهان داری به سینه تو زدم بوسه ها و می بینم که چند نیزه شکسته در استخوان داری خدا به خیر کند از هجوم بعد از تو میان شعله چقد دختر جوان داری من از جگر شده پرخون لبم ، ولی یک روز به ساحت لب خود چوب خیزران داری ز زیر حنجر تو بوی خاک می آید فدای موی تو بوی تنور نان داری قضیب و طشت برای تو اشک می ریزند سه ساله دختری در قصر روضه خوان داری ✅مجید احدزاده ۱۴۰۰/۰۶/۲۲ .
. مهدی رحیمی (زمستان)✍ قصیده و غزل «جعده» و «رباب» حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند رد دو دست اباالفضل روی آب بماند   حسن شدی که سؤال غریب کیست در عالم میان کوچه و گودال بی‌جواب بماند   حسین نیز غریب است اگر شبیه برادر ولی بناست بقیع حسن خراب بماند   کمی ز غصه‌ی تو رخنه کرده است به بیرون تفاوت زن چون «جعده» و «رباب» بماند   به احترام حسین سه روز مانده به گودال بناست زائر تو زیر آفتاب بماند .
. |⇦• تیغِ در نیام... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی ❁•༻↷◈↶༺❁ تیغِ در نیام، قصه ی امامتِ تو بازِ تا ابد، سفره ی کرامتِ تو خدا را قسم دادم، به دستِ کریمِ تو که از کربلا راهی، بشم تا حریم تو بمیرم برات آقاجان، یه زائر نداری حتی یه بغضِ گلو گیرِ این، غم غربتِ تو آقا بمیرم که هر چی داشتی، تو راه خدا بخشیدی همه زائراتُ انگار، به کرب و بلا بخشیدی وَ صَلَّ اللهُ عَلَی الحَسَن ... هیچ کسی ندید، درد و داغی که تو دیدی آتیشم زده، غربتی که تو کشیدی یه بغضِ چهل ساله، تو را از دنیا سیر کرد ولی داغِ اون کوچه، چقد زود تو را پیر کرد بمیرم برات آقاجان، چقدر غصه و غم دیدی تو اون کوچه ی تنگ ای وای، قَدِّ مادرُ خَم دیدی بمیرم ‌برات با چشمات، دیدی که چطور سیلی خورد چقدضربه سنگین بود که، سویِ چشمِ مادر را بُرد وَ صَلَّ اللهُ عَلَی الحَسَن ... اشکِ چشم تو، جاریِ برای ارباب روزی نیست مثه، روزِ عاشورای ارباب به یاد حسین از دل، کشیدی تو آه و بعد خودت روضه خوندی از، غمِ قتلگاه و بعد برای حسین آقاجان، تو بستر تو گریه کردی یتیماتُ دیدی گریه، برای رقیه کردی رقیه عموش رو نیزه، چشاش از خجالت پُر شد زدن طفلکی را بَدجور،چقد از عموش دلخور شد وَ صَلَّ اللهُ عَلَی الحَسَن ... ــــــــــــــــــ 👇