eitaa logo
مداحی عالمانه
949 دنبال‌کننده
77 عکس
65 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلسله مباحث کوتاه 🖋دکتر حسین محمدی فام 🔻 مطلب شماره ۱۲ 🔰 ابعاد داشتن کربلا / ۱۱ ☑️ بعد سیاسی / ۵ 📌در ادامه بعد سیاسی کربلا با دو نفر از خواص که با بی‌بصیرتیِ سیاسی خود باعث ایجاد واقعه کربلا شدند آشنا می‌شویم: ۱ـ سلیمان بن صُرد خزاعی. از صحابی‌های پیامبر (ص) و بسیار مومن و اهل عبادت بود؛ در برخی جنگ‌ها مانند جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین (ع) جنگیده و حتی فرمانده سپاه بود. طبق برخی نقل‌ها در جنگ جمل تمرّد کرد و حضور نداشت. وی جزء آن دسته از افرادی بود که با صلح امام حسن (ع) مخالفت کرد و با تندی با حضرت صحبت نمود و به هنگام سلام کردن به ایشان السلام علیک یا مذل المؤمنین می‌گفت. به نقلی حتی «حجر ابن عدی که از بزرگان صحابه بود به امام (ع) می‌گفت: آیا تو روی مومنان را سیاه کرده‌ای؟؟» بصیرت سیاسی که نباشد امثال حجر ابن عدی هم دچار شک می‌شوند. پس از مرگ معاویه، سلیمان بن صرد بزرگان شیعه را در خانه‌اش جمع کرد و از آنها خواست برای حسین (ع) نامه بنویسند و او را به کوفه دعوت کنند. اما خودش امام را یاری نکرد و در کربلا حضور نداشت. بعدها در رهبری قیام توابین، اعتراف کرد که ما در حق اماممان . در قیام توابین هم خون‌های زیادی ریخت، که البته خیلی‌ها معتقدند خون‌ها را به هدر داد چون مشخص بود که شکست خواهند خورد. 💢 از عملکرد سلیمان بن صُرد می‌توان به این نتیجه رسید که بی‌بصیرتی یک شخص چقدر به اسلام و مسلمین ضرر زده است. از این رو حضرت آقا می‌فرمایند که در قیامت بیشتر از اینکه فرد پاسخگوی مسائل عبادی‌اش باشد، . ۲- شُریح قاضی. که فقط با یک حرکت غلط جریان کوفه که به نفع مسلم و هانی بود را به نفع عبیدالله تغییر داد. آن زمان که جناب هانی را دستگیر کردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند یاران هانی به تصور اینکه او کشته شده شمشیر در دست گرفتند و قصد فتح دارالاماره را کردند. عبیدالله که توان مقابله با آنها را نداشت دستور داد شریح را بیاورند تا ببیند جناب هانی زنده است و به طرفدارانش خبر دهد. جناب هانی در این ملاقات، خطاب به شریح گفت: ای مسلمانان شما را چه شده است؟ چرا حال من را به یارانم نمی‌گویید تا بیایند مرا از اینجا ببرند. اما شریح وقتی خواست پیام هانی را به مردم برساند متوجه شد جاسوس عبیدالله در کنارش ایستاده، لذا و فقط گفت که هانی زنده است. 💢 مقام معظم رهبری می‌فرمایند اگر شریح قاضی دنیا را بر دین ترجیح نمی‌داد و از جاسوس حکومت نمی‌ترسید، تاریخ عوض می‌شد. مردم دارالاماره را فتح می‌کردند، مسلم پیروز می‌شد و شاید واقعه کربلا اتفاق نمی‌افتاد. اینگونه است که بعضی ها به خاطر یک جمله مسبب ریختن خون‌های بسیاری می‌شوند و «خالدین فیها ابدا» در شأن ایشان است. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، سال ۱۳۷۵) در انقلاب ما نیز امثال این خواص وجود داشتند که بارها جریانات سیاسی و اجتماعی را منحرف کردند، مانند . 🟠ما هیئتی‌ها باید حواسمان باشد بُعد سیاسیِ واقعه کربلا در هیئت امام حسین (ع) کم‌رنگ نشود؛ ما باید بتوانیم در این جلسات موضع‌گیری صحیح سیاسی را که از عبادات فردی خیلی مهم‌تر است، یاد بگیریم. اگر امروزه هیئاتی فقط به شعائر (مداحی، سینه‌زنی، دکور، پذیرایی و...) بپردازند و به بعد سیاسی کربلا اهمیت ندهند و آموزش بصیرت سیاسی را وظیفه خود ندانند، یا خائن هستند یا خود را به خواب زده‌اند. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://b2n.ir/e16717
سلسله مباحث کوتاه دکتر حسین محمدی فام مطلب شماره ۱۳ ابعاد داشتن کربلا / ۱۲ بعد سیاسی / ۶ همانطور که شهادت امام حسین علیه‌السلام سیاسی است مجالس عزای امام هم باید سیاسی باشد. به همین جهت حضرت آقا می‌فرمایند هیئت‌ سکولار نداریم. یعنی هر که به امام (ع) معتقد است به اسلام سیاسی هم باید اعتقاد داشته باشد. امام (ره) نیز در سخنرانی ۱۴ آبان ۱۳۵۹ می‌فرماید: «زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئلۀ بسیار مهم سیاسی - عبادی است، عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد، یک مسئله سیاسی است، یک مسئله ‎ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می‎دهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است، خرد می‎کنیم.» (۱) و این یعنی لشکر هیأت‌ها باید لشکر دفاع از اسلام باشد. بیشترین مبارزان دوران انقلاب، جنگ و مدافعان حرم از هیأتی‌ها بوده‌اند. حتی شعارهایی که در جبهه‌ها داده می شد از سبک‌های نوحه‌ها برداشته شده بود. هیأت باید شهیدپرور باشد؛ نه صرفاً جایی برای لذت بردن و وقت گذراندن. هیأتی باید به درد مردم جامعه، به درد اسلام و به درد امام زمان (عج) بخورد. مداحی که به دنبال کسب درآمد و شهرت باشد نمی‌تواند سرباز دین و مدافع جبهه اسلام باشد! نمی‌تواند شهید تربیت کند! فقط خواننده‌ای است با تِم مذهبی. سینه‌زنی که به جای تاثیرپذیری از محتوا و معرفت فقط از سبک و ریتم اثر می‌گیرد، اهل شهادت نخواهد شد! حضرت امام (ره) در این زمینه می‌فرمایند: «اگر این مجالس عزا و دستجات سینه‌‏زنی و نوحه‌‏سرایی نبود، ۱۵ خرداد پیش می‌‏آمد؟» (۲) و باز هم در سخنرانی ۱۴ آبان ۱۳۵۹ اینگونه تأکید می‌کنند که: «وقتی یک ملت در ماه محرم، سرتاسر یک مملکت، یک مطلب را می‌گویند، شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش- فی نفسه- کاری از آن می‌آید، لکن این مجلس‌ها مردم را همچو مجتمع می‌کنند و یک وجهه می‌دهند، سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیت در دو ماه محرّم و خصوصاً دهه عاشورا، یک وجهه، طرف یک راه می‌روند. اینها را در این ماه محرّم، خطبا و علما در سرتاسر کشور می‌توانند بسیج کنند برای یک مسأله. این جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبه‌های دیگری که هست. بیخود بعضی از ائمه ما نمی‌فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند. بیخود نمی‌گویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش [بگیرد] اجرش فلان فلان است. مسأله، مسئله گریه نیست. مسأله، مسئله تباکی نیست. مسأله، مسئله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، می‌خواستند که این ملت‌ها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راه‌های مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشند. مسائل اسلام، مسائل سیاسی است و سیاستش غلبه دارد بر چیزهای دیگرش.» (۳) 📚منبع ۱ـ صحیفۀ امام، ج ۱۳، ص ۳۲۷ ۲ـ صحیفۀ امام، ج ‏۱۶، ص‏ ۳۴۶ ۳ـ صحیفۀ امام، ج ۱۳، ص ۳۲۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://b2n.ir/p81296
🏴 گریز روضه قتلگاه امام حسین(ع)؛ رسول خدا(ص) و بدن حضرت حمزه(ع) بعد از پایان جنگ احد رسول خدا(ص) فرمودند: «کیست از احوال حمزه به ما خبر بدهد؟» حارث بن صَمّه عرض کرد: من جای او را می‌دانم وقتی به نزدیک او رسید و حال او را مشاهده نمود نتوانست آن خبر را به پیغمبر(ص) برساند. پس حضرت فرمود: «یا علی(ع)! عمویت را طلب کن.» حضرت امیر(ع) آمد نزدیک حمزه ایستاد و ایشان هم تامل نمود. پس رسول خدا(ص) خود به جستجوی حمزه(ع) برآمد وقتی حمزه را با آن حال مشاهده نمود حضرت گریستند و فرمودند: «هرگز در مکانی نایستاده‌ام که بیشتر از اینجا مرا به خشم آورد.» حضرت ردایی که از برد یمانی بر دوش مبارکش بود بر روی حمزه(ع) انداخت اما آن ردا به اندازه قامت حضرت حمزه(ع) نبود پس آن را بر سر حمزه(ع) کشید و پاهایش را از علف و گیاه پوشانید و فرمودند: «اگر زنان عبدالمطلب اندوهناک نمی‌شدند او را چنین می‌گذاشتم که درندگان صحرا و مرغان هوا گوشت او را بخورد تا روز قیامت از شکم آنها محشور شود؛ زیرا مصیبت هرچه عظیم‌تر است ثوابش بیشتر است.» اشاره گریز: به روضه قتلگاه حضرت سیدالشهدا(ع) و آمدن حضرت زینب(س) و بانوان حرم، بالای بدن مطهر حضرت. 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ص ۷۹ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۳۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/j18144
🏴 گریز روضه عطش امام حسین(ع)؛ جنگ صفین و سیراب کردن لشکریان دشمن در جنگ صفین هنگامی‌که سپاه معاویه علیه اللعنه شریعه فرات را محاصره کردند و راه آب را بر آن حضرت بستند سران شام به معاویه گفتند بگذار همه از تشنگی بمیرند چنان که عثمان را تشنه کشتند. علی(ع) و یارانش از آنان آب خواستند که راه آب را باز کند سپاه معاویه قبول نکردند حضرت با یاران خود بر سپاه معاویه حمله برد تا خودشان بر آب دست یافتند و یاران معاویه در زمین خشک و بی‌آبی قرار گرفتند. یاران حضرت خواستند تلافی کند حضرت فرمودند: «نه، به خدا سوگند من با آنان مقابله به مثل نمی‌کنم قسمتی از آب را برای آنان آزاد کنید زیرا که لبه تیز تیغ ما برای آنان کافی است.» اشاره گریز: به روضه بی‌رحمی اهل کوفه و منع آب فرات از خیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام 📚منبع شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۲۳ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۴۶ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/w57345
🏴 گریز مصیبت حضرت رقیه(س)؛ حضرت زهرا(س) و پرستاری پدر در جنگ احد هفتاد نفر از مسلمین به شهادت رسیدند و بسیاری مجروح شدند. یکی از مجروحین شخص پیامبر اسلام(ص) بود. دندان‌های جلوی پیامبر(ص) شکست و آن‌چنان به او ضربه زدند که کلاه خود آهنی که در سرش بود خورد شد. بعد از جنگ، وقتی پیامبر(ص) به مدینه بازگشت فاطمه زهرا(س) به استقبال پدر رفت، آب حاضر کرد و خونِ سر و صورت پیامبر(ص) را می‌شست. امام علی(ع) با سپر خود آب می‌آورد و فاطمه(س) را در شستن خون بدن پیامبر(ص) کمک می‌کرد. فاطمه(س) هنگام شستن، دریافت که خون از بدن پیامبر(ص) قطع نمی‌شود و هرچه آب می‌ریزد جلوی ریزش خون را نمی‌گیرد بلکه بر آن می‌افزاید. قطعه حصیری آورد و آن را سوزاند و خاکسترش را روی بریدگی‌های پیامبر(ص) ریخت، آنگاه خون بند آمد. اشاره گریز: دل‌ها بسوزد برای آن دختری که برای زخم پیشانی سر بریده بابا در گوشه خرابه مرهمی نداشت و آنقدر گریست تا جان داد. 📚منبع مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج ۲، ص ۵۲۰ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۵۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/y83601
🏴 گریز روضه حضرت عباس(ع) ابوذر و مشک آب در یکی از سفرها ابوذر از قافله رسول خدا(ص) جا ماند. هوا هم بسیار گرم و سوزان بود ابوذر هم به شدت تشنه بود، همان‌طور که می‌رفت به سنگی برخورد کرد که مقدار کمی آب باران در آن جمع شده بود با خود گفت بهتر است این آب را به پیغمبر(ص) برسانم تا او اول سیراب گردد. آب‌ها را در مشکی که داشت ریخت و با همان حالت تشنگی و عطش به راه افتاد تا از دور چشمش به سیاهی سپاه مسلمین افتاد. ابوذر خود را به سپاه پیغمبر(ص) رساند، رسول اکرم(ص) به استقبال ابوذر آمد ابوذر از شدت خستگی و تشنگی بی‌حال به زمین افتاد . رسول اکرم(ص) فرمودند: «آب حاضر کنید و به ابوذر بدهید که خیلی تشنه است.» ابوذر گفت آب همراه من است. پیامبر(ص) با تعجب پرسیدند: «آب همراه داشتی و نیاشامیدی؟» ابوذر گفت: «آری پدر و مادرم به قربانت. به سنگی برخورد کردم دیدم آب سرد و گوارایی در کنار آن جمع شده‌است.‌ با خود گفتم از آن آب نمی‌آشامم تا حبیبم رسول خدا(ص) از آن بیاشامد.» اشاره گریز: اباالفضل العباس علیه‌السلام هم آب را روی آب ریخت و خواست که تا مولایش تشنه است، آب ننوشد. 📚منبع داستان راستان، شهید مطهری، ص ۲۵۰ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۹۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/y03972
🏴 گریز روضه روز یازدهم محرم؛ جدا شدن دختر ابوذر از بدن پدر دختر ابوذر غفاری می‌گوید: در کنار بستر پدرم در بیابان ربذه بودم که ناگاه دیدم چشم‌های پدرم باز شد و آثار قبض روح به او دست داد و شنیدم که می‌گفت: «مَرحباً بِکَ یا قابِضَ الاَرواح» و در همان حال روح از بدنش مفارقت کرد. دختر ابوذر در کنار بدن پدر مشغول ندبه‌سرایی بود که قافله دوستان خاندان رسول خدا(ص) به رهبری مالک اشتر از راه رسید و آن دختر را با احترام و مهربانی از بدن پدر جدا کردند و ابوذر را به خاک سپردند و آن دختر را به مدینه خدمت امیرالمومنین علی علیه‌السلام آوردند. اشاره گریز: اما سکینه(س) دختر ابی عبدالله(ع) خود را به روی بدن پدر انداخت و بدن بی‌سر را در بر می‌کشید و ناله سر می‌داد که ناگهان: اعتنقت سکینه جسدا ابیها فاغمی علیها، فاجتمعت علیها عدّه من العراب و جرّوها من جسد ابیها . . . 📚منبع انوار الشهاده، یزدی حائری، صفحه ۱۶۷ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/r61410
🏴 گریز روضه اسارت اهل بیت امام حسین(ع)؛ برخورد کریمانه امیرالمؤمنین(ع) پس از جنگ جمل با عایشه امیرالمؤمنین(ع) پس از پایان جنگ جمل به چهل نفر از زنان عبدالقیس مأموریت داد که با بستن عمامه به سر و شمشیر به دست عایشه را به مدینه برگردانند و به محمد بن ابی بکر فرمان داد که خواهرش را همراهی کند. عایشه در طول راه از امیرالمؤمنین(ع) تا جایی که توانست بدگویی کرد و گفت: علی(ع) مرا در اختیار لشکریانش قرار داده ولی هنگامی‌که آنان به مدینه رسیدند و به خانه عایشه رفتند عمامه‌های خود را باز کرده نشان دادند که همگی زن هستند و ثابت نمودند که علی(ع) چگونه نسبت به عایشه کرامت و بزرگی را رعایت نموده است. 👈اشاره گریز: دلها بسوزد بر آن مخدراتی که در حلقه محاصره مردان ناپاک دشمن به اسارت برده شدند. 📚منبع شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۷، ص ۲۵۴ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۳۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/t70695
🏴 گریز روضه اسارت اهل خیام امام حسین(ع)؛ ایوب(ع) دیگر نتوانست صبر کند جناب اقدس الهی در کلام شریف خود هر پیغمبری را به صفتی توصیف فرمود . فرموده است ایوب نبی(ع) را به علت شدت بلاهایی که به آن مبتلا شده بود به صبوری وصف نموده است. صبر ایوب نبی(ع) به حدی رسید که ملائکه آسمان‌ها دوست و فریفته او شدند. ثواب اعمال او را وقتی به آسمان‌ها می‌بردند ملائکه تعظیم می‌نمودند. ایوب نبی(ع) در بلاهای زیادی چون از بین رفتن اموال و تلف شدن اولاد و جوانان خود صبر کرد اما در یک جا دیگر نتوانست صبر کند. آن هم وقتی که دید کار به جایی رسیده است که زنش برای یک قرص نان با بیگانه‌ای تکلم کرده است و گیسو فروخته است وقتی به اینجا رسید طاقت نیاورد و عرض کرد: خدایا به فریاد من برس. اشاره گریز: ای شیعه! ایوب نبی(ع) با آن همه صبوری همین که شنید همسرش با بیگانه‌ای تکلم کرده است زبان به درگاه الهی گشود و گفت: «خدایا به فریاد من برس.‌» پس چگونه بود حال مظلوم کربلا وقتی که سر او را با نیزه وارد شهر شام کردند و زینب(س) به قاتل برادرش شمر لعنت الله علیه می‌گفت: «دو حاجت دارم یکی آنکه نیزه‌داران سرها را از میان ما زنان بیرون برند دیگر آنکه ما را از راهی ببر که اجتماع خلق کمتر باشد.» 📚منبع مجالس المتقین، برغانی قزوینی، مجلس ۱۲ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۴۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/t70695
🏴 گریز دفن امام حسین(ع)؛ جدا شدن دندان امام باقر(ع) کلینی به سند معتبر روایت کرده‌است که روزی یکی از دندان‌های امام محمد باقر علیه‌السلام جدا شد، آن دندان را در دست گرفت و گفت: «الحمدلله.» پس حضرت صادق(ع) را گفت: «چون مرا دفن کنی این دندان را با من دفن کن.» بعد از چند سال دندان دیگر حضرت جدا شد باز در کف دست گذاشت و گفت: «ای جعفر! چون از دنیا بروم این دندان را با من دفن کن.» اشاره گریز: آری سنت این‌گونه است‌که همه اعضای بدن امام معصوم با بدن مطهرش دفع شود، امان از لحظه‌ای که امام سجاد(ع) مشغول جمع کردن اعضا قطعه قطعه شده پیکر پدرش سیدالشهدا (ع) بود. 📚منبع کافی، شیخ کلینی، ج ۳، ص ۲۶۲ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۸۵ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/r61410
⚫️ گریز روضه شام غریبان؛ امام صادق(ع) در آتش به یاد کربلا می‌افتد منصور دوانیقی به فرماندار مدینه دستور داد که خانه امام صادق(ع) را آتش بزن. فرماندار مدینه دستور داد هیزم آوردند خانه را آتش زدند . وقتی که شعله‌های آتش از دالان خانه آن حضرت زبانه کشید بانوان علویه در خانه امام صادق(ع) شیون می‌زدند به‌طوری که صدای آن‌ها به بیرون خانه می‌رسید. امام صادق(ع) با تلاش خود آتش را خاموش کرد. فردای آن روز چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند آن حضرت محزون و گریان است. عرض کردند: چرا گریه می‌کنید؟ آیا از این‌که دشمن چنین گستاخی به شما کرده‌است گریه می‌کنید؟ با این‌که نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین می‌کند. فرمود: «گریه‌ام برای این‌است که وقتی زبانه‌های آتش در دالان خانه زبانه کشید زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجره‌ای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر می‌دوند تا آتش به آن‌ها آسیب نرساند با این‌که من در خانه بودم. به یاد وحشت افراد خانواده جدم حسین(ع) در روز عاشورا افتادم آن هنگام که دشمن به آن‌ها هجوم آورد و منادی دشمن فریاد می‌زد: خیمه‌های ظالمان را بسوزانید.» 📚منبع ماساةالحسین، عبدالوهاب الکاشی، ص ۱۳۵ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۹۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/e02269
⚫️ اشعار کمیت و یادآوری حضرت علی اصغر(ع) کمیت شاعر می‌گوید: در حضور امام صادق(ع) درباره مصائب امام حسین(ع) شعر می‌خواندم. امام بسیار گریستند. اهل حرم هم صدا به گریه بلند کردند، آنگاه از پشت پرده کنیزی طفل کوچک شیرخواره‌ای را آورد و بر دامان امام نهاد‌، گریه امام صادق(ع) شدت یافت موج صدا و گریه بالا گرفت. بانوان حرم آن کودک را به علی اصغر اباعبدالله(ع) شبیه نمودند و از این رهگذر عزاداری را به حد اعلا رساندند. 📚منبع گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۹۴ الوقایع و الحوادث، محمد باقر ملبوبی، ص ۲۹۶ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/j58870