eitaa logo
پایگاه خبری مفاز
2.6هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2هزار ویدیو
165 فایل
﷽ پایگاه خبری مفاز؛ منبع اخبار فرق‌‌ضاله و ادیان انحرافی t.me/mafaz_news شامد: 1-2-757841-65-0-1 ارتباط با ما👇 @Pasokhgoo_mafaz سایت👇 www.mafaz.ir اینستاگرام👇 www.instagram.com/mafaz.ir سروش👇 sapp.ir/mafaz_news ایتا 👇 eitaa.com/mafaz_news
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
🌎✍ بهاالله میگوید: ای اهل عالم سرا پرده یگانگی بلند شد، به چشم بیگانگی یکدیگر را مبینید، همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار.(1) عبدالبهاء اینگونه می گوید: ثانی تعلیم، وحدت عالم انسانی، جمیع خلق، اغنام الهی(گوسفندان خدایی) و خدا شبان مهربان، به جمیع اغنام (گوسفندان)، رافت کبری دارد و به هیچ وجه امتیازی نگذاشته.(2) عبدالبهاء در جای دیگر می گوید: دوم تعلیم حضرت بهاالله، وحدت عالم انسانی است. جمیع بشر، نوع انسان اند جمیع، بندگان الهی، جمیع را خدا خلق کرده. جمیع، اطفال الهی هستند. خدا کل را رزق میدهد، کل را می پروراند، به کل مهربان است، چرا ما نامهربان باشیم؟(3) در تکمیل این تعلیم از زبان می گوید: وحدت عالم انسانی یعنی جمیع بشر، کل، مشمول الطاف جلیل اکبرند. بندگان یک خداوندند و پرورده حضرت ربوبیت. رحمت شامل کل است و تاج انسانی زینت هر سری(4) 1_مجموعه الواح ص 256 2_مکاتیب ج 3 ص 67 3_ خطابات ج 2 ص 145 و 146 4_خطابات ج 1 ص31
حکایتی از سیاست و ، برای حفظ پیروان در ! فرقه‌ی بهائیت یکی از آموزه‌های اصلی و ابداعی خود را به عنوان "تحری حقیقت" معرفی می‌کند. تحری حقیقت به معنای حق‌جویی و دوری از تقلید، اولین آموزه‌ایست که بهائیان می‌بایست پس از رسیدن به بلوغ، در پی آن باشند؛ همچنان که عبدالبهاء می‌گوید: «اول اساس تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد، موروث مانده، منزه و مقدس گردند».[1] اما جالب است بدانیم که این آموزه‌ی اساسی در بهائیت، برای بهائیان از هیچ جایگاهی برخوردار نیست. چرا که رهبران این ، با ایجاد یک نظام تشکیلاتی و اعمال سیاست چماق و هویج [2]، عملاً راه تحری حقیقت را بر پیروان خود بسته‌اند. تشکیلات بهائیت از یک‌سو با تأثیر مستمر بر افکار کودکان در قالب طرح روحی [3]، که بهائیان در آن، از دوسالگی تا سنّ بلوغ، تحت آموزش‌های فشرده‌ی عقیدتی بهائیت قرار می‌گیرند، دیگر امکان تحری حقیقتی (به صورت واقعی و نه تشریفاتی) برای آنان باقی نمی‌ماند. : [1]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، 1985 م، ص 11. [2]. سیاست چماق و هویج در واقع به سیاست ارائه‌ی تشویق برای رفتار خوب و ارائه تنبیه برای رفتار بد گفته و به عبارتی به معنی سیاست تهدید و تحبیب به کار می‌رود. [3]. یکی از مهاجرین ایرانی به نام روحی ارباب، طرحی تبلیغی را به تشکیلات بهائیت ارائه می‌دهد که پس از موفقیت در آزمون ده ساله‌ی خود در کلمبیا، به عنوان یک راهنمای عمل، به همه‌ی محافل بهائیت اعلام شد. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
در کلام بهاءالله میگوید: نفوسی که از امر بدیع معرضند از ردا اسمیه و صفتیه محروم، و کل از بهایم بین یدی الله محشور و مذکورو در ادامه میگوید:از عصبانیت بمیر ای کسی که این فضل را انکار می کنی. بدیع ص 213 بهاءالله می گوید: دوستداران من در و جواهر و مابقی ایشان سنگ ریزه های ارض خاکی اند. مایده آسمانی ج 4 ص 355 بهاءاللّه می گوید؛ هر کس این فضل نورانی ظاهر متعالی منیر را انکار کند، شایسته است حالش را از مادرش بپرسد پس به پایین جهنم خواهد رفت. گنج شایگان (اشراق خاوری) ص 78 بهاءاللّه می گوید؛ هر کس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد قطعا شیطان در بستر مادرش رفته. گنج شایگان (اشراق خاوری) ص 78 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
بیت العدل و به عنوان دومین پیشوای ، جستجوی بی‌طرفانه‌ی حقیقت و منع از تقلید را به عنوان اولین آموزه‌ی پدر خود معرفی نموده است: «اول تعليم حضرت ، تحرّی حقيقت است. بايد انسان تحرّی حقيقت كند و از تقاليد دست بكشد».[1] از این‌رو بنابر باور بهائیت: «هر فردی با رسیدن به سنّ بلوغ، به این حق‌جویی است تا آیین دل‌خواه خویش را برگزیند».[2] اما بد نیست بدانیم در حالی ، تحرّی حقیقت را لازم و پیش‌نیاز رشد و هدایت بشر می‌دانند که خود در عمل، تفسیر متفاوتی از آن را به نمایش درآورده‌اند. همچنان که با قرار دادن کودکان خود در فضایی بسته و تحت آموزش‌هایی فشرده، دیگر راهی را جز انتخاب بهائیت در بزرگ‌سالی، پیش پای آنان باقی نمی‌گذارند. جالب‌تر آن‌که رهبران این فرقه، معتقدند که نه تنها می‌بایست را از سنّ پایین به کودکان خورانید، بلکه لازم است تا کودکان بهائی را به عنوان مبلّغ نیز تربیت کرد: «بايد محيطی بوجود آورد که احساس کنند به جامعه تعلق دارند و در اهداف و مقاصد جامعه شريک و سهيم گردند. اما به راستی مگر فلسفه‌ی تحرّی حقیقت، ترک تقلید و انتخابی از پیش تعیین شده نیست؟! آیا با مبلّغ ساختن و به قول عبدالبهاء، خوراندن بهائیت به کودکان همراه با شیر مادر [3]؛ دیگر امکان تحرّی حقیقتی برای بهائیان باقی خواهد ماند؟! آری؛ گویا این نسخه‌ی (به اصطلاح) شفابخش پیشوایان بهائی، شامل پیروان این فرقه نشده و بهائیت، این آموزه را تنها مختص می‌داند! : [1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 144. [2]. شوقی افندی، نداء به اهل عالم، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، 1993 م، ص 3. [4]. ر.ک: عباس افندی، منتخباتی از مکاتيب، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 124. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
و افزایش شوقی افندی در یکی از توقیعات خود مدعی شده است: «امر بهائی قصدش آن نیست که بر تعداد که چندین نسل است به واسطه اختلاف پیروانشان آرامش جهان را بر هم زده‌اند بیفزاید، بلکه این آئین جهانی در قلوب هریک از پیروانش عشق و محبت تازه‌ای را به وجود آورده که نسبت به جمیع ادیان که پیروانشان در جامعه بهائی وارد شده‌اند عشق بورزند».[1] اما لازم است بدانیم که بر خلاف ادعای این پیشوای ، رهبران مسلک بهائی تا حد ممکن، بر نفرت‌پراکنی و ایجاد چنددستگی میان انسان‌ها افزوده‌اند؛ همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه به پیروانش فرمان داده است: «کُن کَشُعلَةِ النَّار لِأعدائِی و کُوثَرِ البَقاء لِأحِبائی [2]؛ بر دشمنانم شعله‌ی آتش باش و برای دوستانم، کوثر بقاء». و یا آن‌جا که ضمن ممنوعیت معاشرت با غیربهائیان [3]، حکم به خشونت در برخورد با آنان داده است: «أنتُم یا أحِباءالله کُونُوا سحاب الفَضل لِمَن آمَنَ بِاللهِ و آیاتِه و عَذابُ المَحتُوم لِمَن کَفَرَ بِالله و أمرِه [4]؛ ای بهائیان! بر مؤمنین به خدا ( ) و آیاتش (کلام او)، اَبر رحمت و بر منکرین و مخالفین، عذاب حتمی باشید» اما به راستی اگر به ادعای ، مسلک برای گسترش اختلاف بشر نیامده، پس این میزان از نفرت پراکنی توسط پیشوایان بهائی چه معنایی دارد؟! : [1]. شوقی افندی، توقیع مورخ: 11 مارس 1936 م (تولّد مدنیت جهانی)، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 71. [2]. افنان مهری، نفحات فضل، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، 144 بدیع، ص 16. [3]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، مطلب 53، ص 38. [4]. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، چ 1، 137 بدیع، ص 216. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
⚠️ : یا ❗️ 💠 گفت‌وگوی یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت با مبلّغی بهائی، در مورد آموزه‌ی تعدیل معیشت و آن با در بهائیت: 🖍مبلّغ : یکی از تعالیم پیشوایان ما که متناسب با روح این عصر است، آموزه‌ی تعدیل معیشت حیات است؛ همچنان که گفته است: «جايز نيست كه بعضی در نهايت باشند و بعضی در نهايت . بايد اصلاح كرد و چنان قانونی گذاشت كه از برای كلّ وسعت و رفاهيت باشد نه یکی به فقر مبتلا و نه یکی نهایت غنا را داشته باشد».[1] 🖌پژوهشگر: 1⃣اول اینکه دین مبین بسیار پیش از بهائیت، این موضوع را متذکر شده و راه‌کارهایی نیز برای تحقق آن ارائه داده است.[2] 2⃣دوم اینکه بر خلاف شعارهای‌شان، گام‌هایی در مسیر خلاف تحقق این هدف برداشته‌اند. 🖍مبلّغ بهائی: منظورتان چیست؟ برای این ادعای خود دلیل بیاورید. 🖌پژوهشگر: مصداق بارز آن، حکم به جواز رباخواری در بهائیت است [3]؛ ربایی که باعث و فقر بیشتر و در نتیجه بر هم خوردن معیشت می‌شود. 🖍مبلّغ بهائی: خُب بسیاری از مردم به دادن و ربا گرفتن محتاج هستند و به گفته‌ی : «اكثری از مردم محتاج به اين فقره (ربا) مشاهده می‌شوند، چه اگر ربحی در ميان نباشد، امور معطل و معوق خواهد ماند ... لذا فضلاً علی العباد (:منّتی بر بندگان)، ربا را مثل ديگر كه ما بين مردم متداول است، قرار فرمودیم، یعنی ربح نقود (:سود پول)، از این حین که این حکم مبین از سماء مشیت نازل شد، و طیب و طاهر است».[4] 🖌پژوهشگر: به نظر شما آیا مردم به نیاز نداشته و محتاج ربا هستند⁉️ اگر پیشوای بهائیت با تجویز رباخواری، نوید جامعه‌ای سرمایه‌داری (در پوشش ) را داده، پس ادعای لزوم تعدیل معیشت از جانب او چه معنایی دارد⁉️ از طرفی، توجیه پیامبرخوانده‌ی بهائی اینست که بسیاری از مردم به ربا محتاجند؛ حال باید پرسید که آیا (نعوذ بالله) خداوند از این امر خبر نداشته که در ادیان گذشته آن را و به منزله‌ی با خود برشمرده است⁉️ همچنان که در می‌خوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ... [بقره/279-278]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر دارید؛ پس اگر نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید». 🆔 https://t.me/mafaz_news 🆔 @n_bahaiat 📚پی‌نوشت: 📕[1]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 135-134. 📖[2]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: از انتساب به اسلام تا راه‌کارهای تعدیل معیشت 📙[3]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 202. 📙[4]. همان، ص 202.
🔴 مراقبت ، از در ❗️ ♨️ پس از ماجرای که با برنامه‌ریزی پیامبرخوانده‌ی صورت گرفت [1]، دولت استعماری ، تلاش وافری برای حفظ و صیانت از او نمود. اما دست آخر عصبانیت بر خواست فائق آمده و راهی زندان شد. ♨️ با این حال، همچنان به حمایت‌های خود از پیامبرخوانده‌ی ادامه داد؛ تا جایی که به زرندی: «قنسول روس که از دور و نزدیک، مراقب احوال بود و از گرفتاری حضرت بهاءالله خبر داشت، پیغامی شدید به صدرأعظم فرستاد و از او خواست که با حضور نماینده قنسول روس و حکومت ایران، تحقیقات کامل درباره‌ی حضرت بهاءالله به عمل آید».[2] ♨️ جالب آن‌که در جایی دیگر، (از ) پرده را کمی بیشتر کنار زده و عامل نجات پیامبرخوانده‌ی بهائی را حمایت "دولت روس" از او معرفی کرده است: «و القائم بأمرالله (: بخوانید حسینعلی‌بهاء) را گرفتند و کردند و در ظاهر، چون دولت بهیه روس، حمایت آن قائم بأمرالله نمود، نتوانستند شهید نمایند، به دارالسلام بغداد نفی (: تبعید) نمودند».[3] ⚠️ اما به راستی پیام تند و شدیدالحن سفیری خارجی به صدرأعظم یک کشور برای تحقیق در خصوص شخصی و دست آخر وساطت دولت اجنبی ، برای نجات جان بهاء، چه معنایی جز و ذی‌نفعی او برای می‌دهد⁉️ 🆔 https://t.me/mafaz_news 🆔 @n_bahaiat 📚پی‌نوشت: 📕[1]. عزیه نوری، تنبیه النائمین، ص 6-5. 📙[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 581. 📘[3]. میرزاحیدر اصفهانی، بهجت الصدور، ص 128.
تاریخچه زندگی بهاء الله و مبنای فکری و اعتقادی آن «اطلاع از تاریخ پیدایش و نضج بهائیت در شناخت و تحلیل عقاید آن نقش بسیار مؤثری دارد، به ویژه زمانی که بدانیم، پیدایش این آیین در طول یک فرآیند زمانی چند ساله اتفاق افتاد. مؤسس این فرقه در خانواده ای مسلمان به دنیا آمد و مطابق با شریعت اسلام زندگی را می گذراند. در جوانی به بابیت گرایش یافت و در میان سالی خود را در راه تبلیغ این آیین سپری کرد و سرانجام نیمه دوم عمر خود را به عنوان مؤسس و رهبر فرقه و آیین پشت سر گذاشت. میرزا حسینعلی نوری، ملقب به ، در سال ۱۲۳۳ هجری قمری (۱۱۹۷ ش) در تهران متولد شد. پدر او، میرزا عباس معروف به میرزا بزرگ نوری، در دربار قاجار دارای منزلتی بود. اگرچه میرزا حسینعلی در خانواده یک شخص با سواد و اهل فرهنگ رشد کرد؛ اما بهائیان اصرار دارند وی را ناآشنا با تحصیلات معرفی نمایند و بدین وسیله ویژگی «امی بودن» پیامبر اسلام را درباره او تکرار نمایند. همین مسئله برای علیمحمد باب نیز اتفاق افتاد. 👈در وب سایت مفاز بخوانید https://mafaz.ir/?p=23430 @mafaz_news
‍ ماجرای بهائی شدن محمد موحد در یکی از رسانه های بهائی، در توصیف شخصیت ابوالفضل انصاری (عالم نما و نویسنده بهائی که اخیراً فوت کرده) به تأثیر محمد موحد در بهائی شدنش اشاره شده است: «خانواده ای از علمای شیراز بود و پیش از ایمان به حضرت در حوزه های علمیه خان و آقا باباخان در شیراز تحصیل کرده بود و در آنجا بود که با یار جاودان و راهنمای خود، محمد شیخ موحد، آشنا شد و جستجوی خستگی ناپذیر خود را برای یافتن حقیقت با یکدیگر آغاز کردند…» اما محمد موحد بهائی کیست؟! در رسانه های بهائی در بیوگرافی او و ماجرای شدنش می خوانیم: «در سال ۱۳۱۶ ش مطابق با ۱۹۳۷ م در شیراز به دنیا آمد. پدرش محمدعلی شیخ مدرس علوم دینی و مادرش مسمی به زکیه بلادی بود. در سن بیست سالگی به قلباً ایمان آورد. به مدت هشت سال ایمانش را مخفی کرد و بلاخره در سال ۱۳۴۴ بهائی شدنش را علنی کرد. بهائی ها ابتدا بهش اعتماد نداشتند و در جلسات‌شان راهش نمی دادند. نود و پنج روز در بیمارستان روانی ها بستری شد، اما در آنجا هم به تبلیغ بهائیت برای بیماران روانی پرداخت. در سال ۱۳۵۴ با نوری انصاری ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.» 👈در بررسی شخصیت محمد موحد و ذکر ماجرای بهائی شدنش نکاتی نهفته است که در ادامه به بررسی آن ها می‌پردازیم لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=34935 @mafaz_news
شریعت آئین بهائی رهبران بهائی با کپی برادری ناقص از الهی و قوانین مدنی برخی کشورها و تلفیق آن ها با یکدیگر، احکام و شریعتی پدید آوردند و آن را ابتکار خود در نسخ اسلام نامیدند. چنانکه می خوانیم: «اکنون پس از مضی (گذشت) یک سنه (سال) از نزول سنن و احکام بدیعه (جدید و بی مانند) و نسخ حدود و قواعد سابقه، پیروان غیورش تحت هدایت و رهنمائی حضرت به ترک احکام و قواعد اسلام و کسر آداب و رسوم مبتدعه ای که در آن شریعت غرّا راه یافته بود مبادرت نمودند و حدود بالیه عتیقه را متروک ساختند.» اما برای روشن شدن سُستی احکام ساخت بشری و تلفیقی که حتی رهبرانش در توجیه تناقضاتش عاجز ماندند، به چند مورد از آن ها اشاره خواهیم کرد؛ 👈در وب‌سایت مفاز بخوانید @mafaz_news
تحری حقیقت یا طرد روحانی 🔸 یکی از تعالیمی که فرقه خود را مبتکر آن می‌داند، تحری حقیقت است. تحری حقیقت به معنای جستجوی امر شایسته، رأی بهتر و ترک تقلید کورکورانه است. 🔸 عبدالبهاء در این‌باره می‌گوید: «تعلیم ، تحری حقیقت است و باید انسان تحری حقیقت کند و از تقالید دست بکشد».[1] یا می‌گوید: «از جمله‌ی تعالیم، تحری حقیقت است که باید به طور کلی تقالید را فراموش کرد و سراج حقیقت را روشن نمود».[2] 🔸 اما در مقابل این ادعا که بهائیت مبتکر این تعلیم است، باید گفت که تحری حقیقت، یکی از امور فطری است و همه‌ی ادیان به آن استناد می‌جویند؛ هر فرد فطرتاً می‌خواهد در کارها، با دقت قضایا را بررسی، مجهولات را موشکافی، تردید و شک را برطرف و حقیقت گفته‌ها و شنیده‌ها را روشن نماید. 🔸 اگر ، پدرش را مبتکر این اصل می‌داند، باید بداند که بیش از 1400 سال پیش، دین مبین اسلام به این اصل اشاره کرده، چنان‌که در قرآن آمده است: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ [زُمَر/18-17] پس بشارت دِه به آن بندگان من كه به سخن، گوش فرامی‌دهند و بهترين آن را پيروى می‌كنند، اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان». 🔸 حال بیائیم و فرض کنیم که بهائیت، مبتکر این اصل است، پس چگونه می‌شود آئینی که را ابداع کرده، با کسانی که راه صحیح را می‌یابند و از بهائیت برمی‌گردند، با شدت و غضب بسیار با آنان برخورد کرده و هرگونه رابطه‌ی پیروان این فرقه، حتی خویشاوندانش را با او قطع می‌کنند و او را از جامعه، فامیل و فرقه‌ی ضالّه‌ی خویش طرد می‌کنند و حتی شعار رهبر خود را، مبنی بر معاشرت با ادیان، [3] را به یک‌باره فراموش می‌کنند. آیا این معنای تحری حقیقت است. 1)عباس‌افندی، خطابات مبارکه، ج 2، ص 144 2) عباس‌افندی، مکاتیب، مصر: چاپ اول، 1921 م، ج 3، ص 332 3) حسینعلی نوری، اقدس ص 39 🆔@mafaz_news