🟣پیام تبریک مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت پیروزی دکتر مسعود پزشکیان در رقابتهای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری
" بسم الله الرحمن الرحیم "
إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ (سوره هود:۸۸)
🔸پیروزی جناب دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، نوید مسرتبخشی برای ملت بزرگوار ایران بود و ما این پیروزی را به آحاد مردم تبریک میگوییم. همه آنانکه رای به ایشان دادند، یا کسانیکه به هر دلیلی به رقیب ایشان رای دادند و آنانی که پای صندوق حضور نیافتند، همگی دل در گرو استقلال، رشد و توسعه ایران دارند و دکتر پزشکیان را رییس جمهور قانونی و برگزیده خود میدانند.
🔸شعارها و رویکرد آقای پزشکیان برای مدیریت اجرایی کشور در گفتگوها و مناظرهها شفاف و آشکار بود. همگان امیدوارند تا وعدهها و سیاستهای ایشان در جهت تنشزدایی با دنیای خارج، گشایشهای اقتصادی و برخورد باز و کریمانه با مردم در حوزه فرهنگ محقق شود. بیشک تحقق این وعدهها بدون همکاری و همراهی مجلس و سایر قوا و نهادها میسر نخواهد شد. همچنین مردم حامی وی نیز نباید تصور کنند که وظیفه خویش را با دادن رأی به انجام رسانیدهاند. ریاست جمهوری جناب پزشکیان آغاز راهی پر سنگلاخ است که بجز با حمایت، همفکری و پایمردی مردم به سرانجام نخواهد رسید.
🔸مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن تبریک به آقای دکتر پزشکیان و شادباش به ملت ایران، انتظار دارد در تعامل سازنده میان همه قوای کشور با رئیس جمهور منتخب مردم و همچنین پافشاری جناب پزشکیان بر حقوق مردم و بهویژه زنان و دختران این مرز و بوم، راه برای توسعه و پیشرفت کشور هموار شود.
" مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۱۶ تیر ۱۴۰۳
@majmaqomh
#یادداشت
⚡️جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد
🔰جمهوریت ناکام(۱)
✍#علی_میرموسوی
📍«خوب، دکتر، ما چه داریم - جمهوری یا سلطنت؟» او پاسخ داد: «یک جمهوری، اگر می توانید آن را حفظ کنید.» این سخن بنجامین فرانکلین، از پدران بنیان گذار جمهوری در ایالات متحده آمریکا، بر اهمیت بیشتر حفظ جمهوری نسبت به تاسیس آن تاکید دارد. اما پرسش مهم تر این است که چگونه می توان از جمهوریت پاسداری کرد و رمز ناکامی آن چیست؟
📍در پاسخ به اختصار می توان ادعا کرد بهره مندی از سنت جمهوری خواهی که مشروطیت را مقدمه جمهوریت می داند و برپایه برداشتی از آزادی استوار است که رهایی از قدرت خودسرانه در کانون آن قرار دارد، نقشی با اهمیت در حفظ و تداوم جمهوریت دارد. جمهوری اسلامی بر چنین سنتی و برداشتی استوار نبود، از این رو جمهوریت در آن ناکام ماند.
📍ایرانیان در دو سده اخیر دو انقلاب را تجربه کرده اند که ناکامی هر چند با تفاوت هایی، سرنوشت مشترک آن ها بوده است. تفاوت اصلی این دو در این بود که مشروطیت به معنای حکومت محدود در چارچوب قانون، در زمینه ای کاملاً متفاوت شکل گرفت و بر سنت و پیشینه ای از مشروطه خواهی مدرن استوار بود که پیدایش و شکل گیری آن در ایران ۸۰ سال پیش از پیروزی مشروطیت آغاز شد. مشروطه ایرانی ریشه در این سنت داشت.
📍در این بستر خوانشی مشروطه خواهانه از دین بر اسلامی کردن مشروطه برتری یافت. در نتیجه اهداف مربوط به نوسازی ساختار قدرت به عنوان بخشی از پروژه مشروطه محقق شد. مقدمات حکومت قانون تا حد زیادی فراهم شد و به تعبیر شادروان استاد طباطبایی ایده تبدیل شریعت به قانون و جایگزینی حقوق به جای فقه در عرصه عمومی جا افتاد. بدین سان لایه ای جدید بر سنت افزوده شد که هر چند نص یا متنی نداشت، ولی در پرتو عقل عقلایی توانست در قالب قانون اساسی و لوایح ۱۴ گانه نصی برای آن فراهم کند. بدین سان نظریه مشروطه متاخر از آن و بر اساس این نص تدوین یافت.
📍اما در انقلاب اسلامی، جمهوریت در شرایطی مطرح شد که سنت جمهوری خواهی در ایران شکل نگرفته بود و بیشتر از الگوهای چپ و کمونیستی مایه می گرفت. از این رو با سنت جمهوری خواهی مدرن که بر مشروطیت استوار بود، جز در ظاهر نسبتی نداشت و به عنوان بدیل مشروطیت و در عرض آن طرح شد. در حالی که رابطه این دو طولی است و در نبودِ مشروطیت و ناکامی آن نمی توان به جمهوریت چشم دوخت.
📍جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد. بنابراین می توان گفت جمهوریت در گفتمان اسلام سیاسی به شکل نارس و ابتر طرح و تاسیس شد و یکی از عوامل مهم ناکامی آن همین بود. از این نظر مشروطیت بر جمهوریت تقدم دارد و جمهوری خواهی در غیاب مشروطه خواهی راه به جایی نخواهد برد. استدلال بر این ادعا به درنگ و تاملی در سنت جمهوری خواهی نیاز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
@majmaqomh
🔰سلام بر دولت نامقدس
✍#محسن_حسام_مظاهری
🔸دولتی که «دولت امام زمان» نیست، «زمینهساز ظهور» نیست، «با عنایت امام هشتم» رأی نیاورده.
یک دولت عرفی است که در رقابتی نابرابر و دشوار، با رأی شکنندهی بخشی از مردم و عدم حضور و قهر نیمی از مردم بر سر کار آمده و باید با کارنامه و میزان کارآمدی ارزیابیاش کرد و بدون لکنت نقدش کرد و منافع جامعه را از او مطالبه کرد؛ بدون آنکه متهم به تقدسشکنی شویم.
🔸و درود بر رییسجمهوری که گرچه شخصاً متدین است و اصول و زبان دیندارانه دارد، اما دین را نردبانی برای رسیدن به قدرت نساخت و در تبلیغات انتخاباتی از شعارها و مناسک دینی استفادهی ابزاری نکرد و رقابت بر سر منصبی دنیایی را رنگ تقدس نزد و لشکر مبلغان مذهبی و دینی برای رأیآوردنش بسیج نشدند و چوب حراج به معتقدات دینی مردم نزدند.
🔸از امروز فصل تازهای در حیات جامعهی ایرانی رقم میخورد که امیدوارم برای همهی مردم ایران، هم آنها که به رییسجمهور منتخب رأی دادند، هم آنها که به رقیب او رأی دادند، و هم آن 50 درصد که پای صندوق نیامدند، فصل مبارک و امیدبخشی باشد.
🔸امیدوارم دکتر پزشکیان، با استفاده از مشاوران و همکاران کاردان و مسئولیتپذیر و میهندوست و بهرهمندی از مشورت و نقد همهی صاحبنظران و دلسوزان کشور، فراتر از مناسبات باندی و جناحی، بتواند مسیر توسعهی پایدار کشور را دنبال کند؛ دو آموزهی انصاف و عدالت را فراموش نکند؛
🔸 فضیلتهای صداقت، مردمداری و پاکدستیاش را همچنان حفظ کند؛ مراقب نفوذ سهمخواهان و فرصتطلبان و مفسدان در حلقهی پیرامونی و دولت خود باشد؛ به تکثر جامعهی ایرانی در همهی اشکالش (فرهنگی، سیاسی، قومیتی، مذهبی، سبک زندگی و...) احترام بگذارد و تفاوتها را نه تهدید که فرصت بهشمار آورد؛ در احقاق حقوق زنان و عدالت جنسیتی بکوشد؛ در توزیع فرصتهای شغلی، شایستگی و رقابت علمی و تجربی را جایگزین وفاداری و سرسپردگی به سیستم کند؛
🔸برابر تمامیتخواهیها و فشارها برای محدودکردن آزادیها و تضییع حقوق شهروندان ایستادگی کند؛ از سنگینی فشار معیشتی و اقتصادی بر دوش مردم بکاهد؛ طبقات فرودست و حاشیهنشینهای قدرت را فراموش نکند و چنانکه خود بارها گفته است «صدای بیصدایان» باشد؛ رفتار و گفتاری نداشته باشد که تشدیدکنندهی گسلها و شکافهای جامعه است و به فضای دوقطبی و رادیکال دامن میزند؛ با حذف مداخلات گسترده و نابهجای نهاد دولت، بستر رشد و تقویت جامعهی مدنی را فراهم کند؛ و نهایتاً بتواند کارنامهای موفق و نامی خوش از خود در تاریخ ایران بهجا گذارد.
@majmaqomh
🔰اخلاق پیروزی، اخلاق شکست:
گذر از سیاست پوپولیستی بهسوی سیاست برای زندگی
✍#محمدمهدی_مجاهدی
بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت
به شرط آن که نگوییم از آن چه رفت حکایت
🔸انتخابات تیرگان ۱۴۰۳ بسی بیش از دیگر دورههای انتخاباتی، عرصهی رقابت میان دوگونه پوپولیسم پیچیده بود: پوپولیسم مردمگرا و پوپولیسم مردمفریب.
سیاست پس از انقلاب بهویژه در عرصهی انتخابات همیشه مایهای و پایهای پوپولیستی داشته است. اما از نهمین دورهی ریاستجمهوری بهاینسو، انتخابات در ایران وارد فاز پوپولیسم پیچیده شد، پوپولیسمی بدخیم که چرخ سیاست را به سنگلاخ پسااخلاق و پساحقیقت گرفتار کرد و آثار آن هنوز برجا ست، آثاری زشت که مانند ویرانیهای جنگ یا تحریمهای اقتصادی بهآسانی و بهارزانی زدوده نخواهد شد.
به همت خودحقپنداران، سالها ست فضای زهرآلود پساحقیقت و پسااخلاق پیشفرض رقابتهای انتخاباتی شده است. وضعیت پسااخلاق فضایی است که معیار حسن و قبح اخلاقی در آن پریشان و بلکه پنهان میشود. وضعیت پساحقیقت فضایی است که معیار صدق و کذب در آن آشفته و بلکه مفقود میگردد.
🔸بازنده و برنده، ناگزیر، زود یا دیر، خواهند فهمید در بازی پوپولیسم پیچیده و فراگیر، هیچکس در مقیاس ملی و بینانسلی و میانمدت و بلندمدت برنده نیست. این بازی برای همه خودویرانگر است.
اهالی کوی تنگ و ملالتزده و ملامتبردهی علوم انسانی و علوم اجتماعی، باید بکوشیم گام آیندهی سیاست در ایران از دامچالهی پوپولیسم پیچیده و فراگیر فرابگذرد.
🔸چنان که امروز در پیام رئیسجمهور به تضمن و التزام آمده بود،* برندگان هر انتخاباتی شایسته است باد مستی پیروزی را از سر بنهند، و دل از خیال خلود در این «فیروزه ایوان» ساده کنند و حدّ و قدْرِ قدرت را بشناسند «که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی.»
خُرده توانی و مایهای از علوم انسانی و خِرَد اجتماعی و تجربهی سیاسی اگر نزد نیروهای میانهرو و دوراندیش هست، شایسته است حالا صَرف پراکندن دانش سیاسی میان عموم مردم (و نخبگان؟) شود.
@majmaqomh
🟢عاشورا و چگونگی ما
✍#رضا_بابایی
🔖سالهاست که با آمدن ماه محرم، چندین پرسش هم به سراغ من میآید. از خود میپرسم: چرا عاشورا و هزار سال عزاداری برای امام حسین(ع) و لعن یزید و ابن زیاد، نتوانسته است تأثیری بر سرنوشت جمعی ما بگذارد؟ چرا عاشوراییان نتوانستند جامعۀ شیعی را رشک جهانیان کنند؟ دربارۀ عاشورا هر چندوچونی روا باشد، در این تردیدی نیست که شهدای کربلا، به قول مولانا در داستان عزاداران اهل حلب، انسانهایی «پاکباخته»، «دلیر»، «سبکبار»، «چشمسیر»، «متوکل» و «جانسپار» بودند؛ نه تنپرست و بردۀ دنیا و مضطرب. چرا مردمی که برای امام حسین میگریند، در پاکباختگی و سبکباری و فداکاری، تفاوتی مهم و معنادار با ملتهای دیگر ندارند، اگر نگوییم از ایشان عقبترند؟
🔖برای این گونه پرسشها پاسخی اگر باشد، همان است که شاعر گفته است:
چو تیره شود مرد را روزگار
همه آن کند کِش نیاید به کار
(کِش = که او را)
جامعهای که دچار مناسبات غلط و ساختارهای منحط است و اسیر آرمانهای ویرانگر و فرهنگ نابارور، اگر دست به سوی زر برد، آن را خاکستر میکند.
کاملی گر خاک گیرد زر شود
ناقص ار زر بُرد خاکستر شود
عاشورا و دین و مانند آن، اینچنین را آنچنان نمیکند، «آنچنان را آنچنانتر میکند.»
@majmaqomh
📚#معرفی_کتاب
اعتراض حسین اعتراض خداست
درباره آخرین اثر منتشرشده داود فیرحی
✍#فرزاد_نعمتی
🔖واقعه عاشورا آمیختگی منحصربهفردی با زیست جمعی ایرانیان پیدا کرده و از همین روی همچنان از نظر خیلی از محققان علوم دینی و سیاسی، عرضه روایتی صحیح از آن، واجد آثاری قابل ملاحظه در زندگانی مردمان این روزگار است؛ کمااینکه برخی تحلیلها در چرایی وقوع انقلاب ۱۳۵۷، ارائه روایتی انقلابی از حرکت حسینبنعلی را نزد گروهی از روشنفکران دینی که شاخصترینشان علی شریعتی بود، عمدهترین عامل میدانند و معتقدند آرمان «تشیع علوی» شریعتی که در برابر «تشیع صفوی» ایستاد، تاثیری شگفتانگیز در بسیج مردم داشت.
به هر روی رخداد و ابعاد مختلف واقعه عاشورا همواره مدنظر اندیشمندان مسلمان بهخصوص نوگرایان دینی بوده است. در این زمینه البته گاهی میان آنان نیز اختلافنظرهایی دیده میشود.
🔖شاید بسیاری از ما سخنرانی گلایهآمیز احمد قابل را به یاد داشته باشیم که متاثر از خوانش صالحی نجفآبادی، به طور غیرمستقیم، خوانش شریعتی از عاشورا و تعمد امام در شهادت با هدف رسواسازی بنیامیه را مورد تردید قرار میداد.
اینک، انتشار کتابی از داود فیرحی توسط نشر نی ، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران که او را نیز باید در زمره نواندیشان دینی دانست، نشان میدهد تأمل درباره عاشورا و دلالتهای سیاسی آن همچنان در میان متفکران مسلمان جاری و ساری است و ازقضا میتوان همچنان امیدوار به عرضه روایتهایی بدیع و خلاقانه از آن بود.
🔖 «عاشورا؛ فساد و اصلاح»، مجموعه ۹ سخنرانی فیرحی بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۹ است که عناوین آن عبارتند از: «جامعهشناسی سیاسی حادثه عاشورا»، «عاشورا و اخلاق مقاومت»، «تحلیل مسئله عاشورا از چشمانداز بیعت و رأی»، «عاشورا و مسئله بیعت»، «عاشورا و بحران خلافت»، «عاشورای ۶۱ هجری و آستانه سرنوشت»، «عاشورا و مفهوم اصلاح؛ بازگشت به بنیانگذار» و «عاشورا و سنت خلافت».
🔖همانطور که از این عناوین برمیآید، فیرحی در این سخنرانیها حول مفاهیم و دغدغههای سیاسی میگردد و میخواهد نشان بدهد که در بازهای ۲۴ ساله (از سال ۴۱ هجری یا شروع حکومت معاویه تا ۶۴ هجری که معاویه دوم فرزند یزید از خلافت استعفا میدهد و قدرت از آلمعاویه به بنیمروان منتقل میشود) چه بر سر جامعه مسلمین گذشته است، چه نیروهایی در کدامین جغرافیای سیاسی جهان اسلام اعم از مکه، مدینه، کوفه و شام دست به تثبیت قدرت زدهاند و چه تفسیری از دولت، مشروعیت، سنت نبوی، بیعت، خلافت و حکمرانی داشتهاند. توضیح تمام این مسائل که در کتاب آمده، در گنجایش این معرفی کوتاه نیست، اما برای نمونه و برای جلبتوجه خوانندگان به اهمیت این سخنرانیهای تنقیحشده میتوان به دو متن نخست این کتاب اشارهای کوتاه داشت.
🔖در سخنرانی «جامعهشناسی سیاسی حادثه عاشورا»، فیرحی به ما از روند تبدیل خلافت به پادشاهی در حکومت معاویه سخن میگوید. با این همه در تحلیل نیروهای سیاسی این دوره این نکته مهم را نیز متذکر میشود که در سپاه شام و در میان قبیله بنیامیه نیز اختلافهایی جدی وجود داشته است که میتوان آنها را در صفبندی سه گروه بنیمعاویه، بنیمروان و بنیعاص احصاء کرد.
🔖در چنین شرایطی او به روابط کوفیان و قریش نیز میپردازد و ضمن بیان تحلیلهایی دقیق از تدابیری که معاویه برای حفظ قدرت در بنیمعاویه انجام میدهد، ما را بدین نتیجه سوق میدهد که امام در ماتریس معادلات قدرت آن زمان، انتخابی دیگر نداشته است.
بهتعبیر فیرحی: «نیاز نیست که انسان معصوم باشد تا پیشبینی کند چه اتفاقی در شرف وقوع است». به بیانی دیگر امام میداند که «این کاروان حرکت میکند و مرگ هم سایه به سایه در پی آن میآید»، اما «گاهی جنبشهای اجتماعی در سرنوشتی قرار میگیرند که رهبران چارهای جز طی طریق ندارند و اگر از آن منصرف شوند، کل سرمایه اجتماعی آن جنبش را به هدر میدهند.»
🔖طبق این تفسیر که در متن دوم «عاشورا و اخلاق مقاومت» نگاهی اخلاقی-سیاسی نیز بدان میشود، امام در برابر دولتی نامشروع نهفقط باید از حق مقاومت خود استفاده کند، بلکه چارهای نیز از آن ندارد. فیرحی میگوید که میان «ظلم» (تعرض حاکم به حقوق شهروند) و «ضیم» (ظلمی که علاوه بر تعرض، شهروند را تحقیر نیز بکند)، تفاوتی وجود دارد و آنچه حسینبنعلی در برابر خود میبیند، فقط ظلم نیست، ضیم است.
🔖از نظر فیرحی در چنین شرایطی در جوامع انسانی، «اباهالضیم» یا همان کسانی که تحقیر را نمیپذیرند، چونان چشم خدا و نگاهبان مردم، فریاد اعتراض سر میدهند. در چنین مسیری، آزادگی فرمان خداوند است و این انسانهای غیرتمند اجازه نمیدهند که ظلم به عادت تبدیل شود. با چنین تفسیری است که فیرحی میگوید: «اعتراض امام حسین (ع)، اعتراض خداست.»
@majmaqomh
#یادداشت
⚡️جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد
🔰جمهوریت ناکام(۱)
✍#علی_میرموسوی
📍«خوب، دکتر، ما چه داریم - جمهوری یا سلطنت؟» او پاسخ داد: «یک جمهوری، اگر می توانید آن را حفظ کنید.» این سخن بنجامین فرانکلین، از پدران بنیان گذار جمهوری در ایالات متحده آمریکا، بر اهمیت بیشتر حفظ جمهوری نسبت به تاسیس آن تاکید دارد. اما پرسش مهم تر این است که چگونه می توان از جمهوریت پاسداری کرد و رمز ناکامی آن چیست؟
📍در پاسخ به اختصار می توان ادعا کرد بهره مندی از سنت جمهوری خواهی که مشروطیت را مقدمه جمهوریت می داند و برپایه برداشتی از آزادی استوار است که رهایی از قدرت خودسرانه در کانون آن قرار دارد، نقشی با اهمیت در حفظ و تداوم جمهوریت دارد. جمهوری اسلامی بر چنین سنتی و برداشتی استوار نبود، از این رو جمهوریت در آن ناکام ماند.
📍ایرانیان در دو سده اخیر دو انقلاب را تجربه کرده اند که ناکامی هر چند با تفاوت هایی، سرنوشت مشترک آن ها بوده است. تفاوت اصلی این دو در این بود که مشروطیت به معنای حکومت محدود در چارچوب قانون، در زمینه ای کاملاً متفاوت شکل گرفت و بر سنت و پیشینه ای از مشروطه خواهی مدرن استوار بود که پیدایش و شکل گیری آن در ایران ۸۰ سال پیش از پیروزی مشروطیت آغاز شد. مشروطه ایرانی ریشه در این سنت داشت.
📍در این بستر خوانشی مشروطه خواهانه از دین بر اسلامی کردن مشروطه برتری یافت. در نتیجه اهداف مربوط به نوسازی ساختار قدرت به عنوان بخشی از پروژه مشروطه محقق شد. مقدمات حکومت قانون تا حد زیادی فراهم شد و به تعبیر شادروان استاد طباطبایی ایده تبدیل شریعت به قانون و جایگزینی حقوق به جای فقه در عرصه عمومی جا افتاد. بدین سان لایه ای جدید بر سنت افزوده شد که هر چند نص یا متنی نداشت، ولی در پرتو عقل عقلایی توانست در قالب قانون اساسی و لوایح ۱۴ گانه نصی برای آن فراهم کند. بدین سان نظریه مشروطه متاخر از آن و بر اساس این نص تدوین یافت.
📍اما در انقلاب اسلامی، جمهوریت در شرایطی مطرح شد که سنت جمهوری خواهی در ایران شکل نگرفته بود و بیشتر از الگوهای چپ و کمونیستی مایه می گرفت. از این رو با سنت جمهوری خواهی مدرن که بر مشروطیت استوار بود، جز در ظاهر نسبتی نداشت و به عنوان بدیل مشروطیت و در عرض آن طرح شد. در حالی که رابطه این دو طولی است و در نبودِ مشروطیت و ناکامی آن نمی توان به جمهوریت چشم دوخت.
📍جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد. بنابراین می توان گفت جمهوریت در گفتمان اسلام سیاسی به شکل نارس و ابتر طرح و تاسیس شد و یکی از عوامل مهم ناکامی آن همین بود. از این نظر مشروطیت بر جمهوریت تقدم دارد و جمهوری خواهی در غیاب مشروطه خواهی راه به جایی نخواهد برد. استدلال بر این ادعا به درنگ و تاملی در سنت جمهوری خواهی نیاز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
@majmaqomh
⚡️گفتمان عزاداران نسبت به گفتمان نهاد دین ،گفتمان متساهلتری است.
⚡️ در گفتمان عزادارن رستگاری دستیافتنیتر و کمهزینهتر است.
🟢 گفتمان عزاداران و نهاد دین
✍#مهراب_صادقنیا
📍 از سال ۳۵۲ هجری که حکومت آل بویه عزاداری شیعیان به یاد مصیبتهای کربلا را قانونی اعلام کرد تا کنون، عزاداری بخشِ پررنگی از هویّت شیعیان بوده است. اگر چه سوگواری در این قرنها فراز و فرودهایی داشته است، ولی شیعیان هیچ وقت این بخش از هویّت خود را فراموش نکردهاند. در تمام این مدّت، عزاداری ذیل گفتمان دین گنجانده میشده و عزاداران مشارکت در سوگواری را مشارکت در یک امر مذهبی به شمار میآوردند.
🔸 سوگواران با برپایی عزاداری جهان قدسی را بیشتر تجربه میکنند و خود را به امر مقدس نزدیکتر میکنند. در گفتمانِ عزاداران «دستگاه امام حسین علیهالسلام» خیمهی مقدسی است که هم به دردهایشان التیام میبخشد و هم زمینهی بخشایش، توبه، رضایتمندی الهی، و رستگاری محتوم آنجهانی آنان را فراهم میآورد. در گفتمان عزادارن همه سهیم هستند. از آدم تا خاتم برای امام حسین علیه السلام سوگواری کردهاند و تا امام زمان عج که در سوگ جد خود گریسته و به هنگام ظهور منتقم خون آن جناب خواهد بود. این گفتمان چنان مقدس است که خود را از هر پرسش کلامی، فلسفی، تاریخی، و حتی فقهی کناره میکشد. کمتر فقیهی به دستگاه امام حسین وارد میشود، کمتر متکلّمی به خود اجازه میدهد از اشعار غلوآمیز مدّاحان خُرده بگیرد، و کمتر موّرخِ دینی حاضر است گزارشهای غیرمعتبر راویان و منبریها را به چالش بکشد.
📍 گفتمان عزاداران در روزگار ما بویژه، گفتمان متساهلی است. دست کم از گفتمان نهاد دین (فقه) متساهلتر است. گفتمان دین تکلیفگراست. باید و نباید دارد. برای رسیدن به رستگاری تمرین، ممارست، مراقبت، و یک عمر جان کندن توصیّه میکند. تازه اگر بعد از این همه تلاش و پرهیزگاری، عبادت آدمی «عبادت مقبوله» باشد. در منطق نهاد دین، رسیدن به رستگاری، راه دور و درازی است و مجاهدت لازم دارد؛ در حالیکه در گفتمان عزادارن رستگاری دستیافتنیتر و کمهزینهتر است. اگر کسی «یک بیت شعر برای امام حسین بسراید، گریه کند، کسی را بگریاند، و یا خود را به گریه بزند بهشت بر او واجب است.» در این گفتمان « باب الحسین علیه السلام گشادهتر و کشتی حسین علیه السلام پرشتابتر است.» عزاداران باور دارند که « هر چشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریه کرده است.» و یا به قول آیتالله بهجت «خدا اشک عزاداران را چون مروارید میخرد.»
🔸در این گفتمان همه میتوانند باشند، هر کس با هر کیش و مذهبی میتواند به امید رستگاری سهلالوصول خود در این گفتمان شرکت کند. مفهوم محوری عزاداری «عشق است و جنون» این دو مفهوم بیشتر به رابطهی سوگواران با امام حسین ناظر است و نه پیامی که از عاشورا میتوان گرفت. البته نهاد دین همواره کوشیده است که عزاداری را با فقه، با شریعت و احکام اخلاقی خود گره بزند و به عزاداران یادآور شود که امام حسین برای اقامهی نماز شهید شد، ولی گفتمان عزاداران همچنان همان رستگاری قریبالوصول را دنبال میکند.
📍فاصله میان گفتمان نهاد دین و گفتمان سوگواران روز به روز عمیقتر میشود. از روزگار حکومت مغول که عزاداریها از مساجد به حسینه و خانقاه رفت تا کنون فاصلهی میان نهاد دین و گفتمان عزاداران پر نشده است. فقه در بارهی عزاداری ادبیات لاغری دارد. فقیهان در مواجههی با عزاداری دست به عصا فتوا میدهند. هر از چندی که یک فقیه و یا مرجع تقلید با ادبیاتی همراه با احتیاط و تکریم، هیئتها را نصیحت میکند، مدّاحها کامشان تلخ میشود و میخواهند کسی در «دستگاه امام حسین علیهالسلام» دخالت نکند.
🔸 اگر گفتمان دین دیر بجنبد، گفتمان عزاداران فاصله را تبدیل به ستیزه خواهد کرد. آنچه در گفتمان عزاداری میگذرد مثل هر عمل دیگری، مشمول یک حکم فقهی است و باورداشتهای عزاداران مثل هر باورداشت دیگری موضوع علم کلام نهاد دین نمیتواند این فاصله را بپذیرد و گفتمان موجود عزاداران نمیخواهد این فاصله برداشته شود.
@majmaqomh
🟣انتظارات برای یک زندگی معمولی
✍#محمدرضا_یوسفی
🔹 در کشورهای توسعه یافته دارای نظام حزبی، معمولا تعدادی از اعضای کابینه کاندیدای حزبی از قبل معرفی می شوند. در امریکا به طور مشخص معاون اول به اطلاع عموم رسیده می شود. اما در ایران به دلیل فقدان نظام حزبی قوی، چنین وضعیتی رخ نمی دهد. در ایران، معمولا گروهی مورد اعتماد و آشنا با کاندیداها آنان را در ایام انتخابات از نزدیک همراهی می کنند. آنان حلقه مورد اعتماد وی هستند. البته ممکن است که کاندیدای مورد نظر و یا افراد همراه، همکارانی را از پیش در ذهن خویش داشته باشند. پس از موفقیت در انتخابات، حلقه مورد اعتماد به فکر تشکیل کمیته هایی برای ارائه شاخص های انتخاب وزراء و معاونان ریاست جمهور و دیگر اعضای همکار داشته و تعدادی را نیز معرفی می کنند.
🔹 تجارب گذشته دوره های ریاست جمهوری نشان می دهد که به دلیل فقدان سازوکار حزبی و نفوذ حلقه های نزدیک به رئیس جمهور، همزمان با سازوکار یادشده، افرادی خارج از چارچوب معرفی می شوند که صلاحیت لازم را ندارند. در این میان افراد همراه که هزینه مالی و یا حیثیتی کرده اند، انتظاراتی دارند و سهمیه هایی برای خود و یا نزدیکانشان در نظر می گیرند و سعی در جا انداختن آنها می کنند. گروهی نیز در این بازار مکاره بدون هیچ هزینه ای و با برخی سفارشها، اسب خود را برای گرفتن یک پست زین می کنند. آنان با بهره گیری از فضای رسانه ای خود را همراه نشان می دهند در حالیکه ورود آنان پس از اطمینان نسبی از موفقیت کاندیدای مورد نظر بوده است.
🔹 برای هر کدام از این موارد می توان با اتکاء به تجارب گذشته مثال زد که البته این امر اقتضای ساختاری است که تمایل به داشتن احزاب قوی و مستقل ندارد.
🔹 انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، در شرایط خاصی برگزار شد. دولت دوم روحانی به دلیل فشارهای شبکه های داخلی و خارجی و ضعف های درونی خود با وجود شعارهای پر طمطراق، در ذهنیت عمومی موفق نبوده و ناامیدی شهروندان را نتیجه داد. انتخابات مدیریت شده سال 1400، ناامیدی ها را بیشتر کرد و در نتیجه نرخ مشارکت از 73 درصد سال 1396 به 48 درصد کاهش یافت. خالص سازان به دلیل عدم اعتقاد به جایگاه مردم همین روش را در انتخابات مجلس سال 1402 ادامه دادند و نرخ مشارکت به 40 درصد کاهش یافت. نرخ مشارکت در تهران به حدود 8 درصد رسید و البته وزیر کشور بی اعتناء به این سقوط اعتبار، آن را یک حماسه نامید.
🔹 نتیجه عملکرد دولت سیزدهم با همه تبلیغات گسترده، کارنامه سازی ها و قدسی سازی ها با اتکاء به داده های متقن آماری بدتر از گذشته است. نرخ تورم، نرخ ارز، وضعیت بورس، نرخ اشتغال زایی، گستره فساد، ناشایسته سالاری، گستره نارضایتی ها و پوچ بودن همه وعده های انتخاباتی نشان داد که خالص سازی خسارت آمیز بوده است.
🔹 در این شرایط، هر چند مردم سرخورده، در ابتدا تمایلی به حضور در انتخابات 1403 نداشتند؛ اما باز برای ایران و جلوگیری از تداوم این روند خسارت بار، به میدان آمدند و در دور دوم انتخابات، نرخ مشارکت به 50 درصد رسید و روند کاهشی آن متوقف شد و این امر مسئولیت رئیس جمهور را بیش از گذشته، سنگین می کند.
🔹 حال ما با مردمی مواجهیم که علیرغم همه ناراحتی ها به سر صندوق آمدند تا تغییر روند را شاهد باشند. آنان در برابر نگاه ایدئولوژیکی که عمق راهبردی خود و موفقیت را در خارج از مرزها دنبال می کند، خواهان یک زندگی معمولی هستند. شغلی برای کار و کسب درآمد، فرصتی برای آرامش و شادی در کنار خانواده، امکانی برای انتخاب سبک زندگی و در آخر انتظار عمل به وعده های انتخاباتی رئیس جمهور منتخب که قول داد اگر سرش برود، از وعده هایش نخواهد گذشت. اما از سوی دیگر ترس از سیاست زدگی ها، سهم خواهی ها، سفارشهای این و آن وجود دارد. چیزی که از همان ابتدای معرفی کابینه، موجب یأس و یا امید خواهد شد.
🔹 به جناب دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب در راستای وعده های داده شده و انتظارات شکل گرفته، پیشنهاد می شود که در انتخاب وزیران به چند نکته توجه شود.
✔️اول: چارچوب های فرابخشی را بر اساس خواسته های انتخاباتی مردمی که به شما رأی دادند و وعده های انتخاباتی خود، قرار دهید.
✔️دوم: برای رسیدن به یک زندگی معمولی، بهبود رشد اقتصادی بدون نفت و با کیفیت هدفگذاری شده، لوازم آن تبیین و دنبال شود.
✔️سوم: سلامتی وزیران پیشنهادی محرز باشد. هر کس ذره ای شائبه در زندگی اخلاقی و مالی وی وجود دارد، کنار گذارده شود.
✔️چهارم: افرادی که در دولتهای قبلی وزیر بوده اند، حد المقدور انتخاب نشوند.
✔️پنجم: نگاه جناحی در انتخاب همکاران کنار گذاشته شود. افراد کاردان مجرب و سالم که متعهد به چارچوب های تعیین شده دولت هستند، در سبد انتخاب قرار گیرند.
@majmaqomh
#اطلاع_رسانی
#رویداد
⚫️مراسم عزارداری شبهای "هشتم ، نهم و دهم محرم " مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🟩دینداری مخلصان، دینداری کاسبان
🔸سخنران: استاد#کاظم_قاضی_زاده
📍زمان: یکشنبه ۲۴ تیرماه ساعت ۲۱
🟩پیامدهای شبیه سازی های تاریخی
🔸سخنران: استاد#محمدرضا_یوسفی
📍زمان: دوشنبه، ۲۵ تیرماه ساعت ۲۱
🟩مفاهیم اخلاقی در نهضت عاشورا
🔸سخنران: استاد #سید_محمدعلی_ایازی
📍زمان: سه شنبه ، ۲۶ تیر ماه ساعت ۲۱
◼️مکان : قم_ صفائیه_کوچه ۳۹_پلاک ۳۹
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
@majmaqomh
#اطلاعرسانی
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه پنجاهم: حسین(ع) فقط انسانی مانند ما و در نتیجه الگو و اسوه ماست
⏱زمان : شنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۳
🏛مکان: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین هاشمیان(ره)
"بسمه تعالی"
"وهو الباقی بعد فناء کل شئ"
رحلت تاثربرانگیز برادر دردمند و دانشمند، حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ حسین هاشمیان از بنیانگذاران اولیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم را به خانواده معزز هاشمیان و فرزندان بزرگوارش تسلیت میگوییم.
مرحوم آقای هاشمیان شخصیتی وارسته، روشنضمیر و آزادمنش بود که همیشه دغدغه خدمت به مردم داشت. او در سالهای حضور در مجلس بهعنوان نماینده مردم رفسنجان، با حفظ استقلال فکری، خدمات شایانی برای مردم بهویژه در حوزه آبرسانی داشت و برای خود هیچ نیندوخت.
خدایش او را در این ماه عزا و ماتم سید و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) بیامرزد و با اولیای الهی محشور کند و به بازماندگانش صبر و سلامتی عنایت فرماید.
«وَإِنَّ لَهُ عِندَنا لَزُلفى وَحُسنَ مَآبٍ»
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۴/۲۶
@majmaqomh
#اطلاعرسانی
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه پنجاه و یکم: سخنی در باب مفهوم و مصداق حکومت ولایی
⏱زمان : شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳
🏛مکان: قم، صفائیه کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
@majmaqomh
🟣#اطلاعرسانی
♻️مجازاتهای اسلامی و حقوق بشر [کلیاتی درباره مجازات و حقوق بشر (۱)]
📍از سلسله جلسات دینداری قرآنی-برهانی و مخالفان آن
🎙 با ارائه دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی (جلسه ۶۶)
⏱زمان: یکشنبه، ۳۱ تیر، ساعت ۱۸
🏛مکان: قم، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#دینداری_قرآنی_برهانی
#مجازاتهای_اسلامی_و_حقوق_بشر
@majmaqomh
هدایت شده از نسیم تاریخ
☘️ شاهی که وارث ایران ویران شد
آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇
https://t.me/Nasim_Tarikh
آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc
آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh
✍️ #رضا_احمدی
شاه عباس در سال 949 ش در هرات بدنیا آمد از دو سالگی از سوی پدربزرگش شاه تهماسب والی هرات و به نیابت اوبه سلطنت رسید. در عصر صفویه شاهزادگان از کودکی به حکومت یکی از شهرها می رسیدند و زیر نظر والیان قزلباش حکومت می کردند.
با ائتلاف دو طایفه شاملو و استاجلو برای اولین بار شاهزاده عباس میرزا در ده سالگی در هرات غیر رسمی به سلطنت رسید و سکه به نام او زده شد. پس از مدتی ائتلاف آنها به دشمنی تبدیل شد و استاجلوها شاهزاده را ربودند و به مشهد بردند.
مرشد قلیخان استاجلو، به همراه شاهزاده و دو هزار نیرو، قزوین را تصرف کردند. شاه محمد تسلیم شد و در سال 966 ش از اصفهان به قزوین آمد و رسماً از سلطنت کناره گرفت و حکومت را به پسرش عباس میرزا واگذاشت.
شاه عباس در هفده سالگی رسماً به سلطنت رسید. دوره سلطنت شاه محمد از دوران سیاه حکومت صفویه بود که برای شاه عباس به ارث رسید. در این دوره کشور آماج طغیان، کشتار و نزاع بی پایان بین سرداران قزلباش و ناامنی فراگیر و باز ایستادن چرخ اقتصاد و تولید گردید. شاه عباس وارث این ویرانه ها شده بود.
🟣 واگرایی اجتماعی
ضعف شاه محمد و دربار، موجب زیاده خواهی های سرداران قزلباش، ایلات و طوایف گردید. رویارویی نیروهای اجتماعی از ترک و ترکمن و تاجیک، وحدت ملی را از میان برده بود. هر منطقه در سیطرهء ایلی از ایلات قزلباش قرار داشت که به صورت مستقل عمل و با منازعه و درگیری با دیگر ایالتها، سعی در حذف و از میان برداشتن دیگر رقیبان داشتند. جامعه گرفتار هرج و مرج و ناامنی و کشتار شده بود. نزاع دائمی بین سرداران و تاجیک های دیوان سالار، که حافظ قوام دولت بودند موجب تزلزل حکومت و دولت مرکزی شده بود این منازعات، جامعه ایران را به واگرایی و تجزیه سوق داده بود. در این دوره خراسان در سیطرهء شاملوها و استاجلو ، در سلطنت غیر رسمی عباس میرزا قرار داشت. قزوین و دربار در سیطره تکلوها و ترکمنان بود.اصفهان و فارس در دست ذوالقدرها، گرگان و مازندران در دست قاجارها و کهکیلویه در دست افشارها بود، راملوها در بغداد سیطره داشتند و...اقتدار شاه و درباره بگونه ای نبود که ایلات را تحت مدیریت خود داشته باشند، بلکه شاه و دربار در سیطرهء سرداران ترکمنان و تکلوها قرار داشت که خود آنها یک ضلع نزاع ها بودند.
🔵 تجزیه سرزمینی
ناتوانی شاه محمد در مدیریت کشور موجب شده بود که قدرتهای منطقه¬ای و همسایگان، دولت ضعیف حاکم بر ایران را به رسمیت نشناسند و با تجاوز، شهرهای مرزی را اشغال کردند. زمانی که شاه عباس به سلطنت رسید، خراسان عرصه تاخت و تاز ازبکها قرار داشت، و غرب کشور و تبریز نیز به اشغال عثمانی ها درآمده، سیستان نیز آماج غارت دائمی ازبکان بود. قندهار را شاهزادگان تیموری تصرف کرده بودند.، گرجستان و قره باغ در اشغال شورشیان قرار داشت.. فقط عراق عجم، در اختیار شاه عباس بود.
🟢 دو راهی
پس از به سلطنت رسیدن شاه عباس، مرشد قلی خان استاجلو، به وکالت ونیابت دربار رسید. شاه در شرایط خاص قرار داشت، تیم مرشد قلیخان استاجلو، سعی داشتند، شاه را مدیریت کنند و به نام او قدرت را بدست بگیرند.
شاه در سر دو راهی قرار داشت یا باید تسلیم سیاست نظامیان شود که سرنوشت محتوم پدر و برادرش در انتظار او بود یا اقتدار نشان می داد و در مقابل تمامیت خواهی های قزلباش ایستادگی می کرد و موجب تضعیف ارتش و دولت خود می شد. او به دنبال سیاست و راه میانه بود که دوران گذار را طی نماید و به این می اندیشید که هم استقلالش را حفظ و هم از توان نظامی قزلباش در جهت بیرون راندن متجاوزین بهره گیرد.
🟣 تجربه های تلخ
شاه عباس از کودکی شاهد برخوردهای خشن و زیاده خواهانهء سرداران قزلباش بوده است. شاه هفده ساله، خاطرات و تجربیات تلخی از رفتار آنها داشت. همهء این فجایع یا به دستور سرداران یا عاملیت آنها صورت گرفته بود. پس از فوت شاه تهماسب دوره قدرت یابی و خودسری های قزلباس آغاز شده بود. شاه عباس شاهد زیاده خواهی ها و ستمگری های آنها بود.او شاهد کشتار شاهزادگان بدست قزلباش، و به گروگان گرفته شدن خودش، کشتن مادرش، و قتل برادرش حمزه میرزا ولیعهد، و نیز کشتن وزیر اعظم پدرش، سلمان جابری، و قرار دادن او در مقابل پدر و برادرش، و نیز تبدیل شدن خود او به ابزاری برای زیاده خواهی های سرداران قزلباش بود.
شاه جوان بدنبال اجرای طرحی بود که به خودسری های سرداران قزلباش پایان دهد، ولی در این شرایط سخت کشور، امکان اجرای آن نبود.
#ایران_ویران
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت شهادت اسماعیل هنیه
بسم الله الرحمن الرحیم
"ولَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ" (سوره آل عمران، آیه ۱۶۹).
ترور ناجوانمردانه اسماعیل هنیه چهره نامدار جهاد و مقاومت و محافظ محترمش، که به دست اسراییل در تهران صورت گرفت، موجب تالم و تاسف شدید گردید.
شهید هنیه که در راه مبارزه با رژیم سفاک و آدمکش اسراییل چندین تن از فرزندان و نوههای خود را از دست داده بود، با روحی بلند و راسخ، جریان مقاوت فلسطین را بهخوبی برای نجات مردم مظلوم فلسطین رهبری میکرد.
این اتفاق تلخ و ناگوار که در روز نخست رسمی شدن دولت دکتر پزشکیان و در ایران صورت گرفت، راه را برای این دولت دشوارتر کرده، منطقه را وارد مرحله جدیدی کرد. امید است نیروهای امنیتی و نظامی کشور با تدبیر کافی و لازم در برابر این حادثه شوم، کشور را از هرگونه تنش و درگیری دور بدارند و در راه ایجاد فضایی آرام به دولت کمک کنند.
مجمع مدرسین و محققین ترور تاسفبار شهید هنیه و محافظش را به شدت محکوم میکند، به خانواده محترمشان و مردم مظلوم فلسطین تسلیت میگوید و از خداوند متعال پیروزی مردم فلسطین را در برابر رژیم صهیونیستی خواستار است.
"يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ" (سوره روم، آیه ۵).
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۵/۱۰
@majmaqomh
✔️مقایسه اندیشه سیاسی علامه نایینی و شیخ فضل الله نوری
✍سید صادق حقیقت
◻️تنها رساله ای که مطمئناً او نوشته «حرمت مشروطه» است.این رساله پاسخ این سؤال بود: آیا موجب شرعی و مقتضی مذهبی داشت و مشروطه را با قوانین قرآنی و موازین شریعت آسمانی مخالف یافتید که مخالفت فرمودید یا آن که انفصال و مخالفت موجب دیگری از عوارض عادیه و دواعی اتفاقیه داشت؟
- پاسخ او این است که شرع همه قوانین را بیان کرده، و الزام به قانون مجلس نوعی بدعت محسوب می شود.
شیخ نه طرفدار استبداد بود، نه مشروطه؛ بلکه شریعت را می خواست. پس اگر طرف استبداد را می گیرد، برای نفی مشروطه است.
◻️ به نظر نایینی، شیخ درست می گفت که مباح بالاصل الزام بردار نیست؛ اما در برخی مباحات مردم می توانند حقوق خود را واگذار کنند.
از دیدگاه او، قانون بالعرض هم وجه شرعی پیدا می کند؛ چون مشمول «اوفوا بالعقود» می شود.
◻️ تأیید مشروطه از باب دفع افسد به فاسد است؛ چرا که در استبداد سه ظلم وجود دارد (به خدا، امام معصوم و مردم) و در مشروطه یک ظلم (به امام معصوم). نایینی پدیده های مدرن را توجیه فقهی کرد
نایینی در «تنبیه الامه و تنزیه الامه» نظریه حسبه را مطرح می کند، هرچند برخی همچون امام خمینی معتقدند در کتب دیگر به ولایت عامه قائل شده است.
نواندیشی دینی (همانند نظریه #دکتر_فیرحی و #نظریه_همروی) ذیل اندیشه سیاسی علامه نایینی و آخوند خراسانی قابلیت طرح دارد.
#مشروطه
@majmaqomh
✔️قصه تلخ ما و روسیه
✍محمود شفیعی
◻️روسیه در تاریخ معاصر ایران هیچگاه دوست واقعی ایران نبوده است. اعتماد بیش از حد جمهوری اسلامی به این کشور اشتباه بزرگی است که در سال های اخیر اتفاق افتاده و همچنان ادامه دارد. در این یادداشت کوتاه بعضی از رفتارهای خصمانه آن کشور نسبت به ایران را مرور می کنیم:
۱_جدا شدن بهترین بخش های سرزمین تاریخی ایران طی دو جنگ اول و دوم ایران و روسیه که به دو معاهده ننگین گلستان و ترکمان چای منتهی شد،
۲_اشغال آذربایجان بزرگ آن روز شامل زنجان و کردستان و جدا کردن موقتی آنها در فردای جنگ جهانی دوم که اگر تدبیر قوام السلطنه نبود این بخش هم برای همیشه از دست کشور خارج شده بود،
۳_امتناع از پرداخت 11 تن طلای ایران به دولت ملی مصدق و پرداخت آن به دولت کودتای زاهدی،
۴_ بزرگ ترین حامی عراق در زمان جنگ که اکثر قریب به اتفاق سلاح های جنگی را در اختیار عراق گذاشت. کمک های کل اروپا، آمریکا و اعراب در مقایسه با کمک های این کشور به عراق، بسیار ناچیز بود.
۵_دست اندازی به حقوق دریایی ایران در خزر بعد از فروپاشی شوروی و تبدیل حق مناصفه ایران به چند در صد ناچیز.
۶_عدم عمل به تعهدات در ساختن نیروگاه بوشهر و دریافت حقوق بیش از هفت برابر یک ایرانی از سوی مهندسان روسیه در همان نیروگاه،
۷_تصویب پنج قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران که در همه آنها امضای روسیه نیز پای قطعنامه ها وجود داشت،
۸_ تحمیل هزینه های سرسام آور بر ایران در سوریه و محروم کردن ایران از هرگونه سهم خواهی در هنگام تقسیم غنایم،
۹_ آسیب پذیر ساختن حضور ایران در سوریه بعد از شکست داعش با راپورتهایی که در اختیار اسرائیل قرار می داد. روسبه بعد از آمریکا بهترین دوست اسرائیل است؛ چرا که بیشترین یهودی روسی در آنجا حضور دارند.
۱۰_ممانعت عملی از به نتیجه رسیدن برجام و اشغال جای ایران در بازارهای منطقه و اروپا با فروش نفت و گاز، صدها میلیار دلار ضرر بر ما و منفعت برای آنها
۱۱_ نفوذ همه جانبه سیاسی در ایران تا تبدیل کردن ایران به اتاق خلوت روسیه به گونه ای که پوتین بدون تشریفات و ملاقات رسمی با رئیس جمهور کشور، با رهبری ملاقات کرد،.
۱۲_چینش صندلی های نشست سفیر روسیه با سفیر انگلیس در تهران، با قرینه سازی تصویر تاریخی ننگین کنفرانس تهران، در مرداد ۱۴۰۰ هنگام دیدار سفیر روسیه با سفیر انگلستان در سفارتخانه روسیه در تهران.
۱۳_باز کردن پای ایران به جنگ با اوکراین بعد از تجاوز به آن کشور. روسیه با علنی کردن حمایت ایران از خود بخشی از فشارهای جهانی را به کشور ما منتقل کرد.
۱۴_تحریک ایران به آغاز یک جنگ همه جانبه با آمریکا-اسرائیل در شرایطی که نارضایتی در داخل موج می زند. در حالی که اسرائیل اکنون در اوج خفت و انزوای جهانی به سر می برد، روسیه می خواهد جای ستم دیده و ستمگر در ذهنیت جهانی تغییر کند.
◻️نتیجه: این است پرونده کشوری که اکنون بخشی از نخبگان فکری و سیاسی به دفاع از دوستی و اتحاد با آن کشور می پردازند و به آن می بالند. دولت جمهوری اسلامی برای حفظ استقلال و اقتدار کشور، انقلاب و جمهوری اسلامی، باید روابط خود با کشورهای اسلامی، عربی، آسیای میانه، اروپا و دیگر مناطق جهان را، بیش از پیش گسترش دهد و از این رهگذر و با رسیدن به تعادل در سیاست خارجی، استقلال و اقتدار به دست آمده بعد از انقلاب اسلامی را بازگرداند و به شکلی بالنده و فزاینده تداوم بخشد.
@majmaqomh
✔️شنبههای نامقدس
✍سید زین العابدین صفوی
◻️شورای نگهبان طرح تعطیلی شنبهها را مخالف موازین شرعی دانست. سخنگوی این شورا اگرچه خود را موظف به "بیان دلیل" ندانست ولی ایکاش در یک جمله کوتاه به مبنای این رای نیز اشاره میکرد تا مردم میفهمیدند که مصوبه نمایندگانشان با کجای شریعت سازگاری ندارد.
◻️اگر شورا این طرح را مصداق "تشبه به یهود" میداند باید در این تطبیقها به،عرف و مرجعیت آن عنایت داشته باشد. اکنون حتی عرف دینداران نیز "تعطیلی شنبهها"را مصداق "تشبه به یهودیان" تلقی نمیکند. شاهدش همین بس که این طرح از تصویب نمایندگان مجلس گذشته و در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز شنبهها را تعطیل میکنند ولی تقدیسش نمیکنند. نه شنبه را روز ویژه یهود میدانند و نه آن روز را زمان استراحت خدا می دانند*
◻️شنبههای مقدسِ یهودیان در جوامع مسلمان "نا مقدس" است. مانند برخی از آیینهای زردشنی که اکنون از ریشههای دینی و قدسیِ خود جدا شده و کارکرد عرفی پیدا کردهاند"" اضافه کنم که شباهت یافتن با یهودیان به طور مطلق مردود نیست، بلکه اگر این شباهتها نشانه یا مقدمه دنباله روی و ترویج سبک یهودیان نباشد و نیز اگر منافعی برای مسلمانان داشته باشد، ضدیتی با اسلام نخواهد داشت.
🔸پن:
📍* در نگاه یهودیان شنبه روز استراحت خداوند است.در تورات این مضمون آمده است که خدا جهان را در شش روز آفرید و تمام کرد و در هفتمین روز (شنبه) یه استراحت پرداخت. یهودیان بر این پایه، شنبه را تعطیل و مقدس میدانند.
📍** مانند جشننوروز، چهارشنبه سوری، سیزده بهدر و شب یلدا و...که مردم ما آن جشنها را برگزار میکنند بیآنکه به جنبه قدسی و ززتشتی آنها توجهی کنند و با مساله تشبه به زرتشتیان مواجه شوند.
@majmaqomh
#یادداشت
🔰 رسول الله (ص) و امام علی(ع)، شاخصترین منادیانِ حقوق بشر
✍ هادی سروش
◻️بعد از رسول الله (ص) که پایه حکومت را در مدینه نهاد، در میان امامان معصوم ، تنها امیرالمومنین (ع) زمینه حکمرانی وسیع تر یک شهر پیدا کرد و در متن حاکمیت و قدرت توسعه دارش به حقوق بشر احترام گذارد و شاخص ترین منادیِ ندایِ جهانی "حقوق بشر" است. اوست که توانست آنچه از "حقوق بشر" از محضر پیامبر خدا (ص) آموخته بود را به ذائقه شهروندان سراسر مناطق وسیع حکمرانی اش برساند.
✔️حق حیات
◻️اولین حق از "حقوق بشر" حق حیات و زنده بودن است. اسلام اجازه ستاندن جان را نمیدهد مگر در بسیار محدودی که تحقق آن در شرائط بسیار سختی امکانپذیر است. اهمیت "حق جان داشتن" به اندازهای است که امیرالمومنین (عم میفرماید: « از رسول خدا (ص) دو کتاب [نوشته] به ارث بردهام. کتاب خدا و کتابی که در کنار شمشیرم آمده. سوال کردند: ای امیرالمؤمنین کتاب و نوشته در کنار شمشیرت چیست؟ فرمود: هر کس غیرقاتل را بکشد و یا غیر ضاربش را بزند لعنت خدا بر او باد! ؛ - وَرَثتُ عَن رَسولِ الله کتابین ؛ کتابالله و کتابٍ فی قراب سیفی. قیل یا امیرالمؤمنین ماالکتاب الذی فی قراب سیفک؟ قال: من قتل غیرقاتله او ضرب غیرضاربه فعلیه لعنةالله."(وسائل الشیعه ؛ ج ۱۹ ص ۱۲)
✔️حق انتخاب دین
◻️ حق انتخابِ دین یک مطلب روشنی است و تاسف بار است برای انسان چنین حقی قبول نمیکنند! در قرآن حد اقل سی آیه در مورد حق انتخاب دین آمده و مشهورترین آن، آیه "لا اکراه فی الدین" است که با توجه به آیه "قدتبین الرشد" که بعد از آن آمده قرینه قطعی بر عدم زور و اجبار در مورد دین است. در این زمینه سخنان علامه طباطبایی و شاگردانش مانند شهیدآیت الله مطهری و آیت الله جوادی آملی باید مورد مداقه قرار گیرد.
روشنترین سند تاریخی در مورد آزادی مردم در پذیرش و یا عدم پذیرش دین اسلام، پیماننامۀ رسول الله (ص) با مردم مدینه است که به امضای تمامی اهل مدینه رسیده آمده: "یهودیان بنیعوف با مسلمانان همانند امت واحده هستند و هر کدام از آنان در دین خود آزادند. بندگان نیز همانند دیگران در دین و آیین خود آزادند.." (سیره نبویه ج۱ص۵۳۰)
◻️ در این زمینه امام خمینی کلامی دارد که بسیار تحسین برانگیز است که میگوید: "ما هرگز نمیخواهیم ارزشهای اسلامی را بر غرب تحمیل کنیم، نه بر غرب و نه بر شرق، بر هیچکس و هیچجا، اسلام تحمیل نمیشود. اسلام با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست، اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است، ما فقط اسلام را ارائه میکنیم، هــر کس خواست میپذیرد و هر کس نخواست نمیپذیرد". (صحیفه ج۱۱ص۱۵۷)
✔️حق زندگی آبرومندانه
◻️ شفاف میگوییم ؛ امام علی(ع) حاکمیت را درصورتی اسلامی میداند که حقوق بشر در آن رعایت شود ، یعنی امنیت اقتصادی و روانی حتی برای غیرمسلمان هم تامین شود تا آنان هم بتوانند به زندگی آرام وآسان وشادشان برسند؛ "یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ"(نهج البلاغه/خ۴۰)
✔️حق انتخاب حکمران، حقِ استیضاح و انتقاد از حاکمیت
◻️ در باورهای دینی ما شیعیان ؛ در عصر حضور امامان ، حکمران به نصب خداست که مردمان با او بیعت میکنند. اما در همین جا هم بیعت با امام (ع)، زُوری نیست. عبدالله بن عمر بیعت نکرد و گفت اگر همه بیعت کردند من هم انجام میدهم ! مالک به امام عرض کرد من این را میشناسم به دست من بسپار تا یا بیعت بگیرم و یا سرش را بزنم ! امام علی (ع) اجازه نداد. خاستگاه این عدم اجازه بر اخذ بیعت زوری و تهدیدگونه این است که "بیعت اختیاری" است. در عصر غیبت، فقیهانی مانند امام خمینی که قائل به حکمرانی فقیه هستند حتی بر مبنای "نصب" جمهوریت را جدی میدانند و در صورت همراه نبودنِ جمهور، تصرفاتِ فقیه را مورد مناقشه و اشکال میدانند.
✔️اعلامیه حقوق بشر
◻️ اگر در آثار شهید آیت الله مطهری به اعلامیه حقوق بشر لطفی دیده نمیشود بخاطر بی عملی جهان به این منشور بین المللی است. ایشان چنین میگوید: "دیدیم که اعلامیه حقوق بشر هیچ نتیجهای در دنیا نداد؛ دیدیم همان امضاکنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر متجاوزترین مردم به حقوق بشر بوده و هستند. الان کاخ سازمان ملل که میگویند چهل و چهار طبقه دارد، در واقع یعنی یک دروغ چهل و چهار طبقه. چیزی که در آن واقعآ وجود ندارد رسیدگی به حقوق ضعفاست؛ یعنی ابزاری است در دست قدرتهای بزرگ دنیا تا به بهانه آن با یکدیگر معامله کنند. آیا آمریکا واقعآ پایبند حقوق بشر است؟ این کارهایی که در ویتنام میکند بر اساس حقوق بشر است؟ آیا شوروی پایبند حقوق بشر است؟ چین واقعآ پایبند حقوق بشر است؟ ( گریز از ایمان و گریز از عمل/ ۷۲)
@majmaqomh
✔️مراقب شبث ها باشیم
✍محمدرضا یوسفی
◻️ شبث بن ربعی به هنگامی که اسلام در شبه جزیره عربستان گسترش یافته بود، مسلمان شد. پس از وفات پیامبر و ادعای برخی بر نبوت دروغین، به یکی از آنان پیوست اما به هنگام شکست آنان از مسلمانان، دوباره مسلمان شد. تاریخ خبری از وی نقل نمی کند تا اینکه در اواخر حکومت عثمان و گستره اعتراضات، او نیز در زمره مخالفان عثمان بود. در دوره امیرالمومنین نیز از فرماندهان سپاه وی بود. سپس جزء خوارج شد اما به هنگام درک قطعی بودن شکست خوارج و گفتگو با حضرت علی، مجدد به حضرت پیوست. پس از جنگ نهروان و اوضاع متفرق کوفیان و حمله معاویه به سرحدات، ااسمی از وی نیست. گفته شده که به همراه اشعث با معاویه نامه نگاری داشت.
در زمان حکومت معاویه، سکوت اختیار کرد اما در زمان خاص به نفع معاویه گام برداشت و علیه حجر گواهی داد و به استناد سخن او، حجر و یارانش به شهادت رسیدند.
◻️ پس از درگذشت معاویه، از جمله کسانی بود که امام حسین را دعوت کرد و در نامه نوشت که همه چیز برای حکمرانی شما آماده است. وقتی ورق برگشت و ابن زیاد وارد کوفه شد، در پراکندن مردم از گرد مسلم فعال بود. او از فرماندهان لشکر عمر سعد علیه امام حسین شد اما توجه داشت تا چندان فعال نباشد و تا آنجا که ممکن بود سعی می کرد در دید نباشد. شبث از طرف حاکم کوفه مسندی گرفت و در مقابل مختار ایستاد. با بالا گرفتن کار مختار، در نامه ای خواستار پیوستن به او شد اما مختار نپذیرفت. مدتی بعد به زبیریان پیوست تا در سال 70 از دنیا رفت.
شبث مسلمان شد، کافر شد و دوباره مسلمان شد. با علی بود، با معاویه بود، به امام حسین نامه نوشت، با ابن زیاد بود، تمایل داشت با مختار باشد ولی نشد و در نهایت با زبیریان نیز بود و شاید اگر عمرش کفاف می داد با دیگران نیز همراهی می کرد.
◻️ شبث را چگونه می توان فهمید؟. آیا او در دل انسانی حقیقت گرا بود و خوب و بد را می فهمید اما به لحاظ ضعف شخصیتی، اصل برایش قدرت و ثروت بود و دچار تعارض درونی شده و قدرت پرستی و مال دوستی بر وی غالب بود، چنانچه در جریان واقعه عاشورا نیز برای خاموش کردن ندای درونی خود، سعی کرد مانند دیگر فرماندهان لشکر بی رحم نباشد؟ یا او اساسا انسانی بود که به هیچ چیزی جز قدرت و ثروت خود اعتقاد نداشت و با درک موقعیت زمانه و گرفتن رشوه های کلان و گرفتن پست هر کاری را برای صاحبان قدرت، حاضر به انجام بود؟
شبث هر چه بود، درسی ماندگار در تاریخ از خود به جای گذارد. شبث ها نگاهشان به قدرت است، به اینکه چه کسی صاحب آن است. در شرایط چندگانگی و یا دوگانگی قدرت نیز سعی در جلب رضایت همه اطراف دارند. از سویی پس از جنگ صفین با علی هستند و از سوی دیگر با معاویه نامه نگاری دارند. از سویی با حاکم کوفه است و از سویی به مختار نامه می نویسد. سعی می کند همه را داشته باشد.
◻️ شبث ها همیشه هستند. آنان حاضر به هزینه کردن برای هیچ گروهی نیستند اما آماده اند تا بر سر سفره ها بنشینند. با همه هستند اما به واقع با هیچ کس نیز نیستند. با همه گروهها با افکار کاملا ناهمگون نیز سازگارند.
جناب پزشکیان
مراقب شبث ها باشید.
@majmaqomh
✔️اسلامشناسی برخی از حوزویان
✍عبدالرحیم سلیمانی
◽️حجتالاسلام غلامرضا فیاضی مدرس فلسفه و عرفان و اخلاق است و به معنای سنتی فقیه شمرده میشود. اما چقدر اسلامشناسی میداند و چقدر به معنایی که در روایات فوق مطرح شد، فقیه است؟ او به آسانی تکفیر و لعنت میکند و از تشیع خارج میکند و ملعون میشمارد. کسی که اندکی با آیین رحمت و پیامبر رحمت و کتاب رحمت و خدای رحمان و رحیم مانوس باشد هرگز این تعابیر را بهکار نمیبرد.
◽️از اسلامشناسی میگذریم. ایشان مرحوم هاشمی را به اتهام نافرمانی از رهبر ملعون میشمارد. اما این هاشمی تا هنگام وفات با حکم رهبری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با تایید شورای نگهبان نماینده مجلس خبرگان رهبری است. چنین کسی چگونه به خاطر مخالفت با رهبری ملعون است؟
◽️رهبری قطعا قبل از پیروزی انقلاب مرید سینهچاک مرحوم شریعتی بوده و ایشان اگر فقیه بوده قبل از انقلاب به فقاهت رسیده چراکه از سال ۵۷ تا ۶۸ فرصت تدریس و تدرس و تحقیق نداشته است. چطور آقای خامنهای فقیه، مرید سینهچاک یک کافر ملعون بوده است؟!!!
◽️اینها اسلامشناسی نمیخواهد اندکی اندیشه میخواهد و این پرسش بسیار جدی است که چرا بالاترین محصول حوزه علمیه اینگونه سخن میگوید! همه دانش آموختگان حوزه در کنار فقه و اصول سنتی، فلسفه و عرفان و اخلاق نخواندهاند و شاگرد خاص آیتالله مصباح نبودهاند و .....
@majmaqomh
⚡️درخواست فاضل میبدی از پزشکیان؛ شعارهای محوری خود را عملی کنید
🔻فیلمی که از برخوردخشن گشت ارشاد با دو دختر بی حجاب در شبکه های مجازی منتشر شده، بسیار باعث تاسف است. درسته که این برخورد مربوط به اوایل تیرماه است، ولی مردم دنبال واکنش رییس جمهورند. تعطیل کردن گشت ارشاد از شعارهای محوری دکتر پزشکیان بود. مطالبه ما اینست که باید شعارهای محوری ایشان عملی شود
@majmaqomh
✔️تکفیر: تداوم بداخلاقی خوارج صدر اسلام
✍محمود شفیعی
◻️همه می دانیم در دوره حکومت علی ع مسلمانانی پیدا شدند که در قضیه حکمیت، علی ع را تکفیر کردند و در مقابل آن حضرت قرار گرفتند و با او جنگیدند و در پایان هم امام ع را در هنگام نماز به شهادت رساندند. آنان بدعت تکفیر را بنا گذاشتند؛ اما با کمال تاسف رویه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان همچنان ادامه دارد. آخرین نمونه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان دیگر، نسبت کفری است که حاج آقای فیاضی، از استادان موسسه اما خمینی در قم، به مرحوم شریعتی دادند؛ حاج آقای خاتمی، رئیس جمهور اسبق، را به شیعه نبودن متهم کردند و مرحوم هاشمی رفسنجانی را نیز در کنار آن دو نفر لعن کردند.
◻️گفته های حاج آقای فیاضی، آشکارا، با مسلمات دین در تضاد بوده و یک بدعت در دین و بدترین نوع بد اخلاقی است. هزاران نشانه در گفتار و رفتار مرحوم شریعتی و حاج آقای خاتمی وجود دارد که اینها کافر نبودند و هر دو شیعه بودند.
مگر می شود مرحوم شریعتی آن همه با تمام وجود به حضرت پیامبر ص، امام علی ع، امام حسین ع، حضرت فاطمه س عشق بورزد، و در تمجید و تحسین و معرفی آنان سنگ تمام بگذارد، بعد بگوئیم فلانی کافر است؟!!
حاج آقای خاتمی هشت سال رئیس جمهور کشور مسلمان ایران بوده و همگان اعمال شیعی او را از دور و نزدیک دیده اند. خاتمی عزیز انسان بزرگی است که با تمام وجود به امام خمینی ره عشق می ورزد. او همان کسی است که در شهر مقدس قم دستور ساخت بزرگترین صحن حضرت فاطمه معصومه س را داده است. حق داریم به چنین انسان مسلمان با اخلاق و اندیشمند بگوئیم فلانی شیعه نبود؟!!
◻️ این آیه قرآن است که با صدای بلند و برای همیشه تاریخ، مسلمانان را خطاب کرده و می فرماید:
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنࣰا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةࣱۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرࣰا
اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه خدا [براى نبرد با دشمن] سفر مى كنيد [در مسير سفر نسبت به شناخت مؤمن از كافر] تحقيق و تفحّص كامل كنيد و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى كند، نگوييد: مؤمن نيستى [تا] براى به دست آوردن كالاى بى ارزش و ناپايدار زندگى دنيا [او را بكشيد، اگر خواهان غنيمت هستيد] پس [براى شما] نزد خدا غنايم فراوانى است شما هم پيش از اين ايمانتان ايمانى ظاهرى بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ايمان استوار و محكم رسيديد] پس بايد تحقيق و تفحّص كامل كنيد [تا به دست شما كارى خلاف اوامر خدا انجام نگيرد] يقيناً خدا همواره به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.
◻️چطور می شود در صدر اسلام که هنوز کسانی کافرند و ایمان نیاورده اند، اگر کسی اقرار به مسلمانی کند، مسلمانان حق نسبت دادن کفر به چنین فردی ندارند، اما ما حق داریم نسبت به کسانی که با تمام وجود در کل عمر، مدام نشانه های ایمان را در آنان میلیون ها مسلمان، هزاران بار مشاهده کرده اند، او را کافر یا غیر شیعه بنامیم!!
"کفر چو منی گزاف و آسان نبود
ثابت تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبود"
رباعی منتسب به بوعلی؛ شاه نعمت الله ولی و ابوسعید ابو الخیر
@majmaqomh
✔️دین مردم را رها کنید وبا رفتار زشت خود نفرت ایجاد نکنید!
✍عبدالرحیم سلیمانی
" ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ * فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ؛ هر دو به سوى فرعون برويد؛ زيرا او سركشى كرده است. پس سخنی نرم و ملایم به او بگوييد، اميد كه پند پذیرد و يا بترسد"(طه، ۴۳-۴۴)
پیامبر خدا ص: " آسان بگیرید و سختگیری نکنید و آرامش دهید و نفرت ایجاد نکنید!"(منتخب میزانالحکمه، ص۱۹۲).
امام باقر ع: " هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان، ملایمت است " ( همان، ص۵۳۵).
در کلیپی دیدم که چند خانم چادری با خشونت تمام دو دختر نوجوان را به سوی ون پلیس میکشانند. این صحنه به اندازهای نفرت انگیز بود که یک لحظه با خود اندیشیدم که اگر بنده یک خانم چادری بودم با چه رویی پا از خانه بیرون میگذاشتم!
این دیگر آیه و حدیث نمیخواهد بلکه یک جو عقل میخواهد که بفهمیم با داغ و درفش نمیتوان انسانها را مؤمن کرد اما شاید بتوان منافق کرد که البته هنر این نظام همین بوده است .
صحنههایی اینگونه آثاری دارد که تا قرنها باقی میماند و چنان نفرتی در دلها ایجاد میکند که مردم از اصل دین میگریزند. تمام دینگریزیها و دینستیزیهای عصر جدید غرب نتیجه بددینیهای کلیسا در قرون وسطا است. قرآن مجید در آیات متعددی از انسانها میخواهد که از تاریخ پیشینیان پند بگیرند.
اما عجیب است که بر پیمودن راهی پافشاری میکنید که پیشینیان آزمودهاند و ۴۵ سال ناکارآمدی آن را تجربه کردهاید و البته هرگز نیاز به تجربه نداشت. عقل به وضوح تمام به این حکم میکند که تحمیل دین نتیجه عکس میدهد و بهجای تسلیم کردن قلوب انسانها در آنها تنفر ایجاد میکند.
اگر به قرآن باور دارید دهها آیه از آن تحمیل دین را به هر درجه و میزان به شدت رد میکند و به پیامبر ص بارها میگوید که وظیفه تو تنها رساندن پیام است و نه تحمیل آن! اگر به روایت باور دارید امام صادق ع میفرماید دین را بر مردم تحمیل نکنید چرا که مردم زیر بار تحمیل نمیروند(ر.ک. کافی، ج ۸، ص ۳۳۴). و اگر عقل را باور دارید عقل به وضوح میگوید با داغ و درفش حداکثر بدن انسانها را میتوان تسلیم کرد و دین و ایمان با درون و قلب انسانها سر و کار دارد. و اگر به تجربه بشریت باور دارید تاریخ همه ادیان نشان میدهد که دین تحمیلی نیست و تنها با عمل و سخن نرم و متقن میتوان انسانها را جذب کرد..
شما نشان دادهاید که هیچیک از شرایط تبلیغ دین را ندارید. پس لطفا مردم را از دین مرانید و یک جا به نفرتپراکنی پایان دهید که خود بسیار بیش از جوانانی که ظاهرشان مطابق میل شما نیست نیاز به موعظه دارید تا درونتان را اصلاح کنید!
@majmaqomh