هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_حماسی
🏴#ترکی
🎤مداح :حاج مهدی رسولی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اموی مسجدی بیر مسجد زیبا و کبیر
روز جمعیدی جماعت دولوپ حضار کثیر
دور منبرده شیوخ اموی تیره ضمیر
وزرا بیعت مخصوصیله سلطان پلید
مسجدین شاه نشینینده اوتورموشدو یزید
ناگهان داخل اولوب مسجده فرزند نبی
جنب منبرده جلوس ائدی شریف علوی
حیرته دوشدو هامی گورجک او والا نسبی
آچیلیپ رمز و اشاره دولوب هر مرد و زنه
دیدیلر خارجی گلدی نیه بو انجمنه
وقت او وقت اولدو چیخیپ منبره ناپاک خطیب
جیره خوار اُموی خود سر و بی باک خطیب
پرده شرمی خطابیله ائدوپ چاک خطیب
قیلدی تعریف غزل نسل ابوسفیانی
سورا هذیان دانیشوپ سبع اله دی مولانی
مسجده بیر ملکوتی سس اوجالدی اوزمان
توتولوب هرزه خطیبین دیلی سیندی خفه گان
او صدا صاحبی گفتاره گلیپ دیر اوجادان
ای خطیب اموی ساخلا خطابه ادبین
خلق راضی ایلیوب خالقین آلدین غضبین
سورا یوز دوتدو یزیده دیدی اول میره گرا
اذنی ورسن منه بو تخته نین اوستونه چیخارام
رخصت آلدی اوتوروپ عرشه ی منبر ده امام
ذات اعلایه فصاحت له ائدوب حمد و سنا
او دانیشدیخجا خانوم عمه سی ایلیردی دعا
ایها الناس اولون مطلبه اگاه بیلین
بیزه بذل ایلیوب آلتی صفت آلله بیلین
ایندی نعمتله وریپ مرتبه و جاه بیلین
ارثی دور جود و فصاحت له شهادت بیزه ده
واردی اخلاص و عبادت و شجاعت بیزه ده
قلبی مومن ده اولان مهر سزاوار بیزیم
انبیا زمره سینه سید و سالار بیزیم
خلقتین مفخری پیغمبره مختار بیزیم
حضرت حمزه بیزیم جعفر طیار بیزیم
حافظ قلعه ی دین حیدر کرار بیزیم
لیله اسرا ملکوته گدنین اوغلو منم
ساحته اقدسه معراجی ده دین اوغلو منم
قاب قوسین فَتَتَلا گورنین اوغلو منم
او که گوی لر ده ائدوب راز و نیاز اوغلو منم
قبلتینه او که ایلیوب نماز اوغلو منم
زمزمین اوغلو منم، مکه منا اوغلو منم
مشعرین اوغلو منم،مره صفا اوغلو منم
عرفات اوغلو منم،غار حرا اوغلو منم
مسند عدلیده داد ایلینین اوغلو منم
ایکی نیزیله جهاد ایلینین اوغلو منم
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال ترکی
زیر نظر گروه مجمع الذاکرین
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#مصائب _شام
🏴#دوبیتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بیگهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می، آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از غم ویرانهرفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
لحظهی معجر گرفتن اشک ریخت
مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت
هم زیارتنامهاش آتش گرفت
هم سر و عمامهاش آتش گرفت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باورش میشد که غم پیرش کند؟
خواهرش را زجر زنجیرش کند
زادهی مرجانه تکفیرش کند
حرمله اینقدر تحقیرش کند
نانجیب پست با یک مشک آب
پرسه میزد پیش چشمان رباب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کوچههای شام خیلی سخت بود
سنگهای بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود
حرفهای تند و تیزی میشنید
واژهای مثل کنیزی میشنید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خندههای شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمههای شمر یادش مانده است
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش میدهد
ضربهی آخر عذابش میدهد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آمد و بال و پرش را جمع کرد
دست بیانگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
صورت خود را به روی خاک زد
یاد عریانی گریبان چاک زد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست
چون پنجره ای که رو به دریا باز است
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در سوگ امام ساجدین دل خون است.
وز سوز غمش دیده ی دل جیحون است.
رنجی که ز کربلا و کوفه تا شام
او دید بیانش ز توان بيرون است.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب شادی شب غم گریه می کرد
به اندوهی دمادم گریه می کرد
کتاب عمر او تقویم روضه است
محرم تا محرم گریه می کرد
(آقای مومنی نژاد)
#سینه_زنی #اسارت #شام
#زمزمه #شور
سبک راس تو می رود بالای نیزه ها
( بی دست کربلا دست مرا بگیر)
ای ماه نیزه و خورشید کاروان
بر محملم شدی با سر تو سایبان
ای جان من شدم بعد از تو نیمه جان
تا همسفر شدم با شمر و با سنان
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
ای گیسویت رها در پنجه ی نسیم
قرآن بخوان بگو از "کهف" و از "رقیم"
آه ای هلال من قربان روی تو
خاکستری چرا گردیده موی تو
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
زد این فراق تو آتش به خرمنم
نیزه نشین تو و محمل نشین منم
بعد از تو گشته است روزم زغصه شام
پرده نشین کجا رفتن به بزم عام
🔳 ای حسینم ۲ ای ضیای هر دو عینم
(#میثم_مومنی_نژاد)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️ #سینه_زنی #اسارت #شام
▪️ #زمزمه
چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
ببین تن زینب ، زخمی شلاقه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
سنگا شده روونه سوی نیزه
خون گلوت میریزه روی نیزه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
لبات ترک داره ، سرت پر از خونه
چقد روی نیزه، موهات پریشونه
چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه
چقد روی نیزه ، موهات پریشونه
یادش بخیر روزای خوبه باتو
مادرمون شونه می کرد موهاتو
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
خیلی دل خواهرتو آزردن
برای زینب صدقه آوردن
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
فکری به طفل بی ، پناه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
ببین که هق هق میکنه رقیه
حرف نزنی دق میکنه رقیه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
(#علی_سلطانی)
➖➖➖➖➖➖
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
#شور
#سبک به سمت گودال از
کجایی ای عباس/ ببین غریبانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
بیا ببین حال /حرم پریشانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
خاکی و خون آلود/صورت مهمانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بنِ مَرجانه
حالا جای عباس /شمر نگهبانه
و دخلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
فاطمه بی تابه/سکینه گریانه
وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مرجانه
رقیه می ریزه /اشگ یتیمانه
وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
حریم آل الله /بی سر وسامانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه
تو پای دخترها / خار مغیلانه
وَ دَخَلت زینب / عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
رباب غش کرده /چقد هراسانه
وَدَخَلت زینب /عَلیَ بنِ مَرجانه
چوب ستم اجر /قاری قرآنه
وَ دَخَلت زینب /عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
بزم شراب جای/پرده نشینانه
وَ دَخَلت زینب/عَلیَ بنِ مَرجانه
یکی نگفت این نا/موس مسلمانه
و دَخَلت زینب/عَلیَ بن مَرجانه
الحسین … واویلا۳»
(#م_ع_خادم)
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
• ﷽ •
سبک:شور
حضرت #زینب_سلام_الله_علیها
متن:بسم الله به نام عشق ناب زینب...
➖➖➖➖➖➖
بسم الله به نام عشق ناب زینب
مدیونه شیعه به انقلاب زینب
هر نخ از چادر او یه انقلابه
میترسه دشمن از حجاب زینب
عصمتت والله مُسَلَّمه زینب
شما اکرام المکرمه زینب
هستی تو صاحب رساله و فتوا
آیت الله المعظمه زینب
زن بی پروا الله الله الله الله
رجز سقا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
شور عاشورا الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
➖➖➖➖➖➖
بسم الله به وسعت کلام زینب
قرآن آیه آیه مقام زینب
همچو حیدر خطبه خوانده و دشمن
گشته مورد انهدام زینب
سیرتاً حیدر و صورتاً مادر
اسوهٔ یک زن عفیفهٔ برتر
هر کلام او لرزه به شهر شام
با دو سه جمله به هم زند لشکر
پرچمت بالا الله الله الله الله
دختر مولا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
آیت العظمی الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
➖➖➖➖➖➖
بسم الله به صوت داودی زینب
یا زینب بگو به خشنودی زینب
منکر عزا و هیئت حسین است
مورد لعن و نابودی زینب
بنت کرار و مفسر قرآن
سورهٔ صبر است و سورهٔ ایمان
هر دو فرزندش شهید راه دین
العجب یا حق به مادر شیران
دُرّ بی همتا الله الله الله الله
حاکم یکتا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
محشر عقبی الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#ورود_کاروان_اسرا_به_شام
مصائب راه شام -( چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه)
چه مصیبت های عظمایی کشیدم بین راه
هربلایی را به جان خود خریدم بین راه
می رود منزل به منزل کاروان با اضطراب
هیچ می دانی گل زهرا چه دیدم بین راه
داخل هر شهر از بهر تماشا آمدند
مثل یک شمعی خدایی که چکیدم بین راه
از من بی خانمان چیزی نمانده غیر پوست
بس که الفاظ رکیکی را شنیدم بین راه
این اسارت هم بلای خانمان سوزی شده
گاه گاهی جامه ی صبری دریدم بین راه
دخترت افتاد از ناقه به صحرای مخوف
در نبود او زجان خود بریدم بین راه
زجر خیلی زد گلت را با قساوت یا حسین
گرچه که من ناز او خیلی کشیدم بین راه
دل شکسته بود این زهرای کوچک از همه
از غم این دخترت آخر خمیدم بین راه
راه شامات است دارد ماجراهایی عجیب
غیر زیبایی در این وادی ندیدم بین راه
شاعر: #محسن_راحت_حق
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#مدایح_و_مراثی_امام_حسین
مناجات محرمی امام حسین(ع)
داغ حسینی بین دل ها سر گرفته
عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته
هر کس که در کشتی امنش می نشیند
اذن ورود از ساحت مادر گرفته
حتی خدا نزد تمام انبیایش
روضه برای سبط پیغمبر گرفته
شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده
بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته
آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم
ما را حسین بن علی در بر گرفته
از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است
فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته
نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟!
نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته
تا روز محشر هر کسی شد کربلایی
برگ برات از جانب خواهر گرفته
آن قدر شأن زینب کبری عظیم است
عمری رکابش را علی اکبر گرفته
گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل
زینب دو دستش را به روی سر گرفته
خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد
زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#کاروان_اسرا
یک منبر روضه بازار کوفه و شام
◾️یک منبر روضه
◾️در بازارکوفه و شام
سر بازار به ما خندیدند
دست بسته همه ما را دیدند
کوفه در هلهله و شادی بود
کوفیان طبل ظفر کوبیدند
صورتی که شبه پیغمبر بود
بر سر نیزه سر اکبر بود
ماه در روز به نیزه عجب است
سر عباس که آب آور بود
قمر هاشمیان بدر تمام
داده بر عمه ی سادات سلام
خون تازه ز جبینش جاری
سربلند است از این سر اسلام
سر ششماهه به نی دیده کسی؟
نیست در شهر مرا همنفسی!
تازیانه به سکینه زده اند
رنج بردم در این راه بسی
غصه ی درد یتیمان خوردم
مجلس ابن زیاد....آزردم
تاجسارت به سرت گشت عیان
همچنان لاله و گل پژمردم
قد علم کردم و خطبه خواندم
پای عشق تو حسین جان ماندم
همه گفتند علی زنده شده...
عطر حیدر همه جا افشاندم
دادی از عشق چنان بر بادم
غصههای پدر آمد یادم
به سر نیزه سرت را دیدم
پیش چشمان تو جان میدادم
آخر روضه چقدر سنگین است
کنج ویرانه رخت رنگین است
خیزران خوردی و قرآن خواندی
خاک ویرانه مرا بالین است
شاعر: #مرتضی_محمودپور
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#مناجات_مهدوی_جدید
گریز به شهادت حضرت سجاد علیه السلام
داری میان ناله ی ما ناله می زنی
با روضه های کربوبلا ناله می زنی
حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما
داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی
هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست
حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی
وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست
آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی
حتما کنار قبر امامی که مانده است
عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی
از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن
تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی
مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز
از طعنه های قوم ریا ناله می زنی
هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت
با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی
وقت نگاه بر علم و مشک آب هم
با یاد دست های جدا ناله می زنی
یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز
از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی
تا کی همین که لب به دعا باز می کنی
با یاد خیزران و عصا ناله می زنی
در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر
(کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی
#مناجات
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
#دودمه
#بیست_وپنجم_محرم
#شهادت_حضرت_سجاد_علیه_السلام
حضرت سجاد شد مسموم با زهر جفا/
یا اباصالح بیا
دیگر او راحت شده از داغ های کربلا/
یا اباصالح بیا
➖➖➖➖➖
راوی کربوبلا با زهر کینه داده جان/
العجل صاحب زمان
در حقیقت کشته شد از داغ چوب خیزران/
العجل صاحب زمان
#دودمه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_مهدوی_جدید
گریز به شهادت حضرت سجاد علیه السلام
داری میان ناله ی ما ناله می زنی
با روضه های کربوبلا ناله می زنی
حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما
داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی
هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست
حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی
وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست
آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی
حتما کنار قبر امامی که مانده است
عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی
از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن
تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی
مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز
از طعنه های قوم ریا ناله می زنی
هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت
با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی
وقت نگاه بر علم و مشک آب هم
با یاد دست های جدا ناله می زنی
یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز
از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی
تا کی همین که لب به دعا باز می کنی
با یاد خیزران و عصا ناله می زنی
در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر
(کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#هلهله_چرا
#کاروان_اسرا_در_شام
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا
دف می زنید در جلوی قافله چرا
پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند
پایان نمی دهید به این غائله چرا
در کربلاست جسم حسین و سرش به شام
افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا
بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید
با خنده های دم به دم حرمله چرا
بوسه زده به پای رقیه لب حسین
حالا نشسته است به آن آبله چرا
بستید در میانه ی رقاصه های شام
بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا
بردید دختران علی را به بغض او
در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا
هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم
سر برده اید از دل ما حوصله چرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖
#ورود_به_شام
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم
از چه اسیر ظالمان شهر شامیم
در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد
در بند ظلم و کینه های شمر نامرد
بوی طعام شامیان پیچیده امّا
خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا
خاک بیابان بالش زیر سر ماست
اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست
بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را
دیگر چرا بستید دست عمّه ها را
ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید
بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید
ما را میان ازدحام شام بردید
بین عزای ما شراب تازه خوردید
از چه لباس نو به تن دارید مردم
از آه ما دارید روی لب تبسّم
ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید
بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید
سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما
زخم زبان و طعنه شد جای تسلی'
افتاد سرهای بریده بین کوچه
هم لاله های قد خمیده بین کوچه
خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای
رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای
ما را میان کینه و آزار بردید
از چه شبیه برده تا بازار بردید
بزم می دشمن دل ما را شکسته
حق می دهم زینب دگر از پا نشسته
در مجلس نامحرمان شام رفتیم
پیش سر ببریده با ایتام رفتیم
طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه
شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه
هم خیزران هم دست ما می رفت بالا
می خورد آن روی لب و این بر سر ما
روضه همین بس که میان بزم باده
زینب گریبان خودش را چاک داده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖➖
#ورود_به_شام3
#دروازه_ی_شام
#کوچه_یهودی
#بزم_شراب
آه ، آجرک الله بقیة الله....
عمّه ی سادات و
محنت دروازه
داغ دل مهدی
دوباره شد تازه
نائبة الزّهراست
در وسط انظار
جواب آهش شد
تمسخر اغیار
اونو بین جمعی بی حیا بردند
امون از شام.....
گلای حیدر خیلی کتک خوردند
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
اشک عزادار و
طعنه ی رقّاصه
نگاه زینب باز
به رأس عبّاسه
میگه أخا رفتم
میون نامحرم
هی منو زد دشمن
با کعب نی، محکم
جلو چشم تو زد دشمن نامرد
امون از شام...
همیشه آه من رو بهونه کرد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
◾️◾️◾️◾️◾️
جسارت وآزار
نداره پایانی
میدن سر بازار
شراب مجّانی
رفته به روی بام
منتقم ِ خیبر
عُقدشو خالی کرد
با سنگ وخاکستر
سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد
امون از شام...
سر ارباب از رو نیزه ها افتاد
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
رقیه سادات و
یه معجر پاره
برای راه رفتن
محتاج دیواره
تو گوش یک کودک
گوشواره هاشو دید
یاد جسارات ِ
عصر دهم نالید
کشیده از بس غُصّه سپیده موش
امون از شام....
مث زهرا داره دستی بر پهلوش
امون از شام...
آه.آجرک الله بقیة الله....
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
از وقتی که بردند
سکینه رو بازار
غمای عالم شد
روی سرش آوار
این همه ی درد ِ
حضرت سجّاده
بردن ِ ناموسش
تو مجلس باده
عدو زد با چوبش به لب قاری
امون از شام....
شده خون از دندون حسین جاری
امون از شام....
آه.آجرک الله بقیة الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
روضه و توسل جانسوز _ ویژه حضرت زینب کبری سلام الله علیها __کربلایی حنیف طاهری
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
شام یعنی از جهنم شوم تر
اهل بیت از کربلا مظلوم تر
شام یعنی مرکز آزارها
آل عصمت را سَرِ بازارها
خنده های فتح بر لب می زدند
زخم ها بر قلب زینب می زدند
*میرزای شیرازی نشسته بود براش روضه بخونن،روضه ی بی بی حضرت زینب سلام الله علیها،گفت:شروع کن،"السلام علیک یا اباعبدالله"جمله اول صدا زد" " دَخَلَت زِینَبُ علی اِبنِ زیاد" یه وقت دیدن میرزای شیرازی داره تو صورتش میزنه، از هوش رفت،به هوش اومد،گفتن:آقا! هنوز روضه شروع نشده؟ گفت:دیگه چی میخوای بگی؟ زینب کجا؟مجلس ابن زیاد کجا؟....
گفت: هر جا سرهای بریده رو وارد می کردن روی نیزه،عمه ی سادات اول سر رو نگاه می کرد، ریاض القدس نوشته: نگاه می کرد ببینه سر چطوره..گفت: هر جا مارو وارد کردن دیدم چشاش باز بود،حواسش به دختراش بود، به زن ها بود، فقط یه جا دیدم چشاش رو بست، اونم وقتی مارو از دروازه ساعات وارد کردن،گفت:نگاه به سر بریده کردم،دیدم چشاش رو روی هم گذاشته،یعنی دیگه نمی تونم ببینم...*
گیسو به دست باد رها کردنت بس است
اینگونه، ای ستاره ی من دیدنت بس است
رأست به روی نیزه، ولی بی تعادل است
یک سنگ هم برای زمین خوردنت بس است
حسین....
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین