6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهادت_امام_صادق علیه السلام تسلیت باد...🖤
➺@markaz_strategic_roshd
🗒️ فرصت یادکردی عظیم برای زندگی ما، به قلم احمد #آکوچکیان
⚫ #امام صادق علیهالسلام الگوی معیار #انسان_معیار در متن یک #تاریخیت_معیار با سلسلۀ #امامت_اوصیایی، فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغترین الگوی معیار راهبری آیندهنگار راهبردی، انسان و تاریخ او و در ذیل ظهور #دین_انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنیداری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. بدینسان #امامت_معیار برآمده است تا امکان #امت و #مدنیت_معیار رخ دهد و #تمدن_معیار فرصت حضور گیرد.
میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنیدارسازی انسان در فلسفۀ هستیداری انسان با هستی دیده میشود که با #امامت_اوصیایی ظریفترین، عینیترین، واقعیترین در عین آرمانیترین و انسانیترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون #امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونههای معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک #تجدد_معیار درونزا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازهشدگی برای بشر است.
⚫ و اینک فصل صادق آلمحمد علیهمالسلام است تا فرصت دومین سرجمع و بهتعبیری دقیقتر اصلیترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای عینیتبخشی الگوی #زندگی_معیار در فرصت رخداد #انسان_معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد؛ تا آموخت که میتوان در عینیت تجدد هر عصری #امامت را داشت. عمق عینی #مدرنیتۀ_دینشناخت #امامت_اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیشرو است که جمهوری اسلامی معاصری رخداده در جهان امروز ایرانی، فرصت تداوم جریان دمبهدم تازهشوندۀ #امامت_اوصیایی در اینگونه برآیند صادقی است.
⚫ نبوت مصطفای رسول صلیاللهعلیهوآله، #دین_قرآنی را بهمیان میآورد و عمق #امامت او با #امامت علی مرتضی علیهالسلام اولین فرصت ترجمۀ آیندهنگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانت برای پذیرش امکان درونزایی انسانشناخت دین میشود و با #امامت حسن مجتبی تا باقر علیهمالسلام وجوه گوناگون خویش را در بحرانیترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرتآموزی آن امکان تازهشدگی ـ بهمیان میآورد تا با #امام صادق علیهالسلام، سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحرانهای راهبردی گیرد.
⚫ اکنون میتوان بهمدد این دو سرجمع امامتی، سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند #امام کاظم تا حسن عسکری علیهمالسلام با #امام مهدی علیهالسلام داشت که آری! برای بشر همواره امکان این تجربۀ درونزا مهیا است.
⚫ با صادق آلمحمد علیهمالسلام، حکمتبنیانی #دین_قرآنی سرجمع معیار خود را دارد، گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با #امامت صادق آلمحمد علیهمالسلام عینیت قابلتجربه میبخشد.
➺@markaz_strategic_roshd
🌺 با فاطمۀ معصومه _ سلام الله بر او _ آموختهایم دختر معیار علم و تدبیر عینیت چه اوج ممکن بالغی دارد. با او دین و زندگی معیار دوباره فهمیده میشود.
➺@markaz_strategic_roshd
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ریلز
◾دعوایی به وسعت جهان!
غرب با ما گفتگوی فلسفی نمیکند چون فلسفهاش سبک زندگی ماست!
#استاد_سبحانی
#مدیریت_دانش
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🔆 در فصل پژوهش پارادایمی ـ نظری:
🔸 احمد #آکوچکیان در این بخش از گفتوگوی انتقادی به بررسی نظر جناب محمدتقی #سبحانی با عنوان «دعوایی به وسعت جهان!
غرب با ما #گفتوگوی فلسفی نمیکند، چون فلسفهاش #سبک_زندگی ماست!» پرداخته است. وی بر آن است:
🔹 لب کلام آموختۀ ما از جناب سبحانی آن است که #مدرنیته #تجدد رخدادۀ غربی است که از گام پارادایمی اینک به #سبک_زندگی رسیده است و این «سبک زیستی» امروز در جهان ایرانی، منهای خودآگاهی به آن مبانی پارادایمی، میدان زندگی انسان ایرانی شده است. تأمل اینجانب در محضر آن جناب:
1⃣ از تعریف «#مدرنیته» آغاز کنیم؛ #مدرنیته یا #تجددmodernity) ) #تازهشدگی الگوی معاصری زیست هر بوماقلیمی بهتناسب اوصاف اندیشگانی تا گفتمانی و فرهنگی و در این راستا زیستی آن بوماقلیم است و میدان آن از پارادایم معنا تا تجربه و تدبیر معنای جهان است؛ یعنی معاصریت هر بوماقلیمی بهتناسب اوصاف آن بوماقلیم؛ غرب برای خویش، شرق برای خویش، جهان اسلام برای خویش و بوماقلیمی چون جهان ایرانی نیز برای خویش!
این تازهشدگی لزوماً با عیار تازگی غربی نیست، پذیرش و اصالت تجدد و مدرنیتۀ غربی #مدرنیته نیست، بلکه «#مدرنیسم» (modernism: #نوشدگی مستند به تجربۀ غرب) است؛ همانگونه که #تجدد یا #تازهشدگی بهمفهوم نوشدگی ـ که از مدرنیزم غربی برآمده است ـ نیست. «#نوشدگی» مقابل «#کهنهشدگی» و «#جدید» مقابل «#قدیم» است، در مدرنیزم غربی این #نوشدگی در تجدد آن بوماقلیم ترجمه شده است، درحالیکه قدیم و سنت میتواند دمبهدم تازه باشند و از جهان پیشین در هر جهان معاصری پیشرو جریان یابد. #تجدد معارض قدیم نیست. #مدرنیته با رویکردی بازیگرانه در تجربۀ غربی به مدرنیسم تحویل برده شده است و منظور از #مدرنیته را جامعهٔ مدرن پنداشتهاند و این تبلیغ را داشتهاند که از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده است و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایدهآلیسم آلمانی بهعنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم میشود. جناب سبحانی نیز منفعل از این خط ایدئولوژیک، #مدرنیتۀ لابشرط به غرب یا شرق و ایدئولوژی بوماقلیمها را با مدرنیسم و ایدئولوژی غربی یکی انگاشتهاند و تحلیل خویش را یکسویه ساختهاند و دعوای با #مدرنیته را دعوای دنیای قدیم و جدید گمان زدهاند. بدینروی جناب ایشان مانند جناب میرباقریها خود را عضو جهان ماقبل #تجدد درونزای ممکن اسلامی ـ ایرانی یعنی جهان قدیم، با افزونی برخی تازهشدگیها، قرار میدهند؛
2⃣ و این نیست که تنها غرب با ما #گفتوگوی فلسفی نمیکند، بلکه قرنهای بسیاری (قرن دهم هجری تا اینک) است که ما مهیای #گفتوگوی «فلسفی پارادایمی تا اخلاق» و «فقه پارادایمی تا تدبیر پارادایمی» با غرب نبودهایم تا از #گفتوگوی «فلسفی پارادایمی» تا #گفتوگوی «نظریهای ترقی» تا #گفتوگوی «مدلهای مفهومی و معارفی» تا #گفتوگوی «گفتمانی» و تا #گفتوگوی «تدبیری» رهسپار شویم. و نکتۀ افزودنی دیگر آنکه برای جهان امروز ایرانی حتی #مدرنیته در سطح تفسیری #سبک_زندگی نیز بهطور کامل رخ نداده است و برای ما (هم سطح حاکمیتی و هم سطح مردمی) تنها سطح تکنولوژیک و ابزارانگار ـ و نه حتی فناورانه ـ این سبک زندگی بهمیان آمده است.
ازاینرو #مدرنیسم مهاجم غربی، حاصل زیست فلسفی خود را به جهان شرق و اسلام و ازجمله جهان ایرانی صادر کرده است و میکند. در قرائت آن جناب از تجدد، #قرائت_فلسفی غرب در میان نیست، بلکه پذیرش قرائت غربی است که «چیزی که برای انسان غیرمدرن یک حقیقت است، برای انسان مدرن پندار است» و دقیقاً در دانش آنسوی جهانی روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفی این قرائت ریشه دارد، درحالیکه در #قرائت این سوی جهانیْ نیز بوماقلیمی با خاستگاه فلسفی، بروز روانشناختی ـ جامعهشناختی و سپس تمدنی میگیرد که سرجمع آن در پارادایم است. هر دو جهان فلسفه دارند. قبل از فلسفه نیز فلسفه است، بلی! دقیقاً فلسفه و کلام پارادایمی. شبیه به همین #فلسفۀ_پارادایمی میتوان از نسبت هموارۀ #دین_قرآنی با شأن نزولهای مستمر جهانی سخن گفت و مستند به منطق استنطاق و پرسشگری دمبهدم تازهشونده از #دین_معیار، پاسخهای درونزای معیاری دینشناخت ـ ایرانشناخت به آن داد؛
➺@markaz_strategic_roshd
3⃣ بلی، پیشاز عرصههای جامعهشناسی و روانشناسی و فلسفۀ مرسوم، ریشههای حکمتبنیانی و دانشبنیانی #سبک_زندگی معین میشود و در فلسفهها و کلام و بلکه علم پارادایمی از فلسفه تا اخلاق تا فقه و تا تدبیر و تا هنر پارادایمی جایگیر است. غرب این #متافیزیک را تا گام فرهنگ و گفتمان فراوری کرده است، اما ما هنوز حتی در تجربۀ پساز انقلاب اسلامی از سوی حوزههای فکر دینی و فکر ایرانی چنین همتی نداشتهایم تا از #فلسفۀ_پارادایمی خویش رهسپار ارتکاز تدبیری معاصری شویم. افزونبر آنْ جهان عصر قدیم خویش را در فکر ارسطویی ـ افلاطونی و نه قرآنی اوصیایی پیشرفتشناخت دیدهایم؛
4⃣ و بلی، غرب بهظاهر در جهانهای پیرامونی خویش، چون جهان ایرانی از #متافیزیک گذشته است، اما در واقع غرب #متافیزیک خود را دارد و شرق و جهان تشیع و شرق و جهان اسلام و جهان ایرانی تشیعی نیز #متافیزیک خود را دارند و میتوانند داشته باشند و البته که منطق گذار از #پارادایم به #نظریه به #مدل_مفهومی به #مدل_عملیاتی و به #گفتمان و #فرهنگ بهنوبۀخود یک #منطق_فرادینی است که غرب درضمن آن #فرهنگ خویش را آفریده و فلسفه و کلام آن نیز تبدیل به ارتکاز شده است. ما نیز میتوانیم در چارچوب پارادایمی خویشْ، #فرهنگ و ارتکاز خویش را بیافرینیم؛ بدین معنی که ارتکاز درونزا برای طریقت و راه خویشْ در تبدیل شدن به یک #سبک_زندگی تازهشده است؛
5⃣ غرب و شرق و جهان اسلام و جهان تشیع، همواره نیاز شدید به گفتوگوی #فلسفۀ_پارادایمی خویش با یکدیگر دارند. غرب چون انفعال و بیاهتمامی ما ـ حتی مدعیان دینپژوهی معاصر ـ را میبیند، خود را ناگزیر از انجام بحث فلسفی و اساساً علمی پارادایمی با ما نمیبیند و صادراتِ ماخواستۀ امروز او، #سبک_زندگی و بلکه تکنولوژی غربی با آن پشتیبان روشمند پارادایمی است؛
6⃣ چرا دور میرویم و از دانشگاه میگوییم؟ دانشگاه را مقصر نگیریم که ارزش و اخلاق و #سبک_زندگی غربی میآفریند، بلکه بر ما، من و شما اندیشمندان حوزوی دینشناخت مدعی حضور در جهان جدید است که تجدد درونزای معاصری خویش را نیافریدهایم تا ما را بر حذر از آن جایگزینی و آن واردات نماید. کوتاهی از آن ما مدعیان است. در دینِ حوزهای امروز ما، چه میزان از جمهوری اسلامی پارادایمی ـ گفتمانیِ زیستمانی و مدیریتی معاصر درونزا سخن رفته است؟ مدنیتی که گمان میزد میانداری #ولایت_فقیه حکم ـ در جایگزینی #ولایت_فقه در نظام دین ـ میتواند پاسخگوی انتظار برای پارادایم تا سبک زندگی باشد؛
عمومیت نهاد دینپژوهی در معادلات معاصری اقلیم خویشْ منفعل و ابزار صندلی قدرت شده است. حوزۀ فکر دینی معاصری با همۀ تکاپوهایش هنوز نتوانسته است پیشنهاد #پارادایم ـ #سبک_زندگی پیشرفت پیشروی نهادهای دانشی، آموزشی، پژوهشی، تربیتی، مدیریتی و مدنیتی جهان معاصری و الگوی درونزای تجدد و معاصریت دینشناخت ـ ایرانشناختی بگذارد؛
7⃣ بلی! دین معیار، روانشناسی و جامعهشناسی و تمدنآفرینی بنیادهای پارادایمی خویش را دارد و در راستای آن احکام نظری ـ اقدامی درباب انسان، جامعه و تاریخ و سبک زندگی جای دارد. خود ما باید کاوشگر درونزای آن باشیم و به برسازی الگوی راهبردی آن برای آیندهنگاری جهان خویش بپردازیم تا #درونزایی_زندگی_قرآنی ـ اوصیایی در جهان امروز ایرانی برای ما نیز رخ دهد. تجربۀ این دانشها در قالبی از مبانی خودساختۀ پارادایمی امکان جریان دارد. قدردان فرصت انقلاب خویش باشیم و کوتاهی خویش را در پشت انفعال و انفعال را در پشت زیست مرسوم تجربۀ غرب پنهان نکنیم؛
8⃣ شایسته است جناب سبحانی عزیز معادلۀ عینی درونزایی #تغییر (در امر اجتماعی) به #تحول (در امر تاریخی) به #پیشرفت (تغییر و تحول ضرب در هدفداری) به #تجدد (ضرب در معاصریت) به #توسعه (ضرب در برنامهریزی) را عنایت کنند. مقصود مباحثۀ واژگانی نیست. بکوشیم الگوی تازهشدگی و معاصریت دینشناخت پارادایمی ـ تدبیری در دنیای جدید ایرانی بر مدار اخلاق شایسته در سبک زندگی در داعیهپردازان را به میان آوریم و با جهانهای دیگر مانند غرب و شرق در برگزینی الگوی معیار به گفتوگو نشینیم. #تجدد ناگزیر هر بوماقلیمی اینک در معادلۀ «انسان، زندگی، دین در قرائت تشیع قرآنی ـ اوصیایی، معاصریت، خرد نوین و ایران معاصری» و تازهبودگیِ این معادله، اندیشمندان و نهادهای پیشاهنگ دانشی را به خویش میخواند، بهویژه آنکه جغرافیای زیستمان هرکدام از ما نیز در این معادله رقم میخورد.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #پژوهش_اجتهادی_و_تفسیری
🔸 #تفسیر_قرآن کریم در آستانۀ #مدرنیته و #تجدد درونزای جهان اسلامی ـ ایرانی است.
🔸 براساس شواهد موجود از مکاتب و متون تفسیری، اطلاعاتی که ما از جریان تاریخی #فهم_قرآن کریم داریم چیزی جز تفسیرهای متعدد و مختلف از کلام الهی نیست که در واقع بر مبنای قواعد رایج در عرف و نظم خطی و طولی حاکم بر متون بشری بروز یافتهاند. تمرکز صرف بر این امر از یکسو مخاطب قرآن را از واقعیت متن و #نظم_فراخطی، #حلقوی، #ساختاری، #سازوکاری و #نظاموارۀ آن دور ساخته است و از سوی دیگر سبب پیدایش توجیهات نامناسب و وجوه بعیدی در ربطدهی و پیوند آیهها و سورهها با یکدیگر شده است.
🔹 بیشک مقصود ما نفی مطلق #نظم_خطی قرآن نیست، بلکه توجه به ساختار متن و نظم قرآن است. این مهم بهجهت شبکهای و فراخطی و سازوکاری بودن، هم مبانی #تفسیر_موضوعی، وحدت موضوعی و بنایی قرآن را تحکیم میبخشد و هم نگرش نوینی در #فهم_و_تفسیر قرآن القا میکند.
🔹 رهیافت این نگرش نوین، ازجمله اثبات توقیفی بودن ترتیب موجود، انسجام درونی متن بهمثابۀ وجه معقول و جامع اعجاز قرآن، همپوشانی نشانهها و دلالتهای آیات با یکدیگر، کشف نظریۀ قرآنی در موضوعی خاص، عینیتبخشی به منطق شهادت و تنطیق آیات و کاربرد مطالعات معناشناختی و زبانشناختی متن در شناسایی ظرفیتهای متن قرآنی و از همه مهمتر، زمینۀ ظهور «#الگوی_تفسیر #دینشناخت_پیشرفت و #پیشرفتشناخت_دین» از قرآن کریم و به تعبیری دیگر، «#الگوی درونزای #سازوکاری تفسیر قرآنی کریم ناظر به تفسیر و تدبیر جهان انسانیْ با سازِوکار درونزای پیشرفت فراگیر پایدار» با توجه به موقعیت و شرایط جهان معاصر خواهد بود.
🔸 کاملترین شکل این ساخت فراخطی، #الگوی_سازوکاری_تفسیر در برآیند سه نظام #ترتیبی، #تنزیلی و #موضوعی قرآن کریم است.
🔸 #نظریۀ «#تفسیر_سازوکاری» راهبرد و رویکردی از تفسیر است که با لحاظ نظر به حیث #سازوکاری (#فرایند_روشمند) تغییر و تحول و بهطور مشخص #پیشرفت (#رشد ـ #توسعه)، #الگوی_تفسیری قرآن کریم را، بر مدار سامان سازوکاری دو اصل پیوستاری «#تبیین» و «#تدبیر» تغییر و تحول مزبور، در دادوستد مستمر پارادایم تا واقعیت و واقعیت تا پارادایم از گام #تبیین_حقیقت_دین به گام #تدبیر_تحقق_دین در سطوح #تفسیر_استنباطی تا #استنتاجی تا #کاربستی و تا #گفتمانی پیوند میزند تا بتوان در برآیند دو #نظام_ترتیبی (#مفهومی) و #تنزیلیِ (#برنامهای ـ #کاربردی) قرآن کریم، با رویکردی #موضوعی، رهسپار انسان رشدیافته، جامعۀ توسعهیافته و مدنیت تمدنآفرین شد.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 انَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون
🔸 پیام تسلیت رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه و بنیاد اندیشۀ دینی و مطالعات توسعه در پی شهادت رئیس جمهور خدوم جمهوری اسلامی ایران و همراهانشان:
▪️ رسم خدومی حقیقت دین به تحقق دین و سربلندی مُلک همچنان برقرار و در تداومی زنده است، با اوجهایی چون شهادت برادر آموزگار معناداری مهربانانۀ دین زندگی، حاج قاسم سلیمانی. جناب رئیسی رئیس جمهور محترم و همراهان نیز در خط این خدومی در بضاعت خویش در میدان بودند. خدایشان رحمت کناد و نور میلاد امام علی ابن موسی الرضا، بر تداوم این خدومی باد!
خادم کوچک دین و مُلک، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) و بنیاد اندیشۀ دینی و مطالعات توسعه
31 اردیبهشت 1403
➺@markaz_strategic_roshd