eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
421 دنبال‌کننده
246 عکس
15 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
زخم ِ بدِ کینه و حسودی را دید جای لگد و مُشتِ یهودی را دید حیران شد و از غسلِ تنت دست کشید وقتی زن غسّاله کبودی را دید! @marziyehatefi
🍃🏴 نذر شهادت تنهاترین سردار 🏴🍃 غریب بود و کسی را به نام یار نداشت کسی که سخت به عشقش شود دچار نداشت کریم بود و حسن(ع) نام داشت اما حیف مدام طعنه شنید و مدام یار نداشت تمام شهر به او پشت کرده بود و کسی برای صحبتِ از رسم ِ روزگار نداشت شجاع بود و هوای نبرد داشت ولی یلی نداشت و یارِ سوارکار نداشت قیام نه! متوسل به صلح شد، همه عمر به قدر پنج نفر یارِ پایِ کار نداشت شریکِ زندگی اش دشمن نفوذی بود میان خانه دلش بیشتر قرار نداشت چقدر زخم زبان می شنید از جعده(لع) چه کرد زهرِ زبانی که اختیار نداشت نشست و جام بلا را گرفت از دستش پرید رنگش و لبخندِ بیشمار نداشت جگر به زهر نشست و چه تیر بر تابوت حرم خراب شد و سنگ بر مزار نداشت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای اربعین حسینی 🏴🍃 روزها میرفت و غم از روزگارت کم نشد ذره ای بغض از گلویِ بیقرارت کم نشد کربلا در کربلا میسوخت هنگام غروب با حضورت دختری در بین غارت کم نشد لحظه ای پیدا نشد یک تارِ مو از معجرت چادرت از سر نیفتاد و وقارت کم نشد داغ را دیدی چهل منزل به روی نیزه ها صبر کردی! گرچه از رنجِ اسارت کم نشد بستنِ دستت مصیبت را به وجد آورده بود با اسارت ذره ای از اعتبارت کم نشد از سرِ بازار تا ویرانه و بزم شراب ساعتی در شام از بارِ جسارت کم نشد «ما رأیتَ» گفتی اما آه از داغ حسین(ع) این چه داغی بود؛ که از آن حرارت کم نشد بی رقیه(س) آمدی در اربعین تا کربلا آه از دل غصه هایِ بیشمارت کم نشد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
اسطورهٔ امنیت و لطف و کرم است در حال دفاع باش! چون محترم است یادت نرود که حاج قاسم فرمود: جمهوری اسلامی ایران حرم است! @marziyehatefi
🍃🏴 نذر شهادت پیامبر اعظم 🏴🍃 از مردم جاهل چه بلایا که ندیدم خواندند مرا أمّي و دشنام شنیدم حیران شدم از فتنهٔ یک عده منافق در خون دل خویش همه عمر تپیدم شد فاطمه(س) دلواپس من بعدِ خدیجه(س) می دید غریبانه فقط آه کشیدم زهرا(س) همهٔ دلخوشی ام بود و پر از بغض میزد همه شب بوسه بر این موی سفیدم با درد عجین گشتم و عمرم به سر آمد دل از همهٔ خلق به یکباره بریدم در بسترِ غم خواستم ابزارِ نوشتن تا ثبت کنم اینکه علی(ع) هست مریدم مکتوب کنم غیر علی(ع) نیست خليفه در وادیِ معراج علی(ع) بود امیدم گفتند پریشانی و داری تبِ هذیان در باطنشان آتش ِ بی واهمه دیدم از کینهٔ پی در پیِ آن چند صحابه جان دادم و آخر به خداوند رسیدم رفتم ولی ای وای که میزد به کبودی هر قسمتی از نیمرخِ یاس سپیدم شد بسته دو دستِ فلق و سورهٔ انسان توهین شده در کوچه به قرانِ مجیدم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت غریب بی حرم 🏴🍃 پابه پای حضرتِ زهرا(س) و حیدر در بقیع زائرانه میرود امشب پیمبر(ص) در بقیع می نشیند روی خاک و میکشد آه از دلش ای زمین داری امانت چند گوهر در بقیع آسمان با شال مشکی بر مزار افتاده است میشود با اشکِ اهلِ عرش؛ محشر در بقیع یادِ تابوتی که شد دریایی از بارانِ تیر خواهرش را میکُشد گریان و مضطر در بقیع کربلا جای خودش! عمریست از داغ حسن(ع) مادر سادات دارد حالِ دیگر در بقیع زیر لب میگوید این را...داشتی مثل حسین(ع) کاش یک صحن و سرا با سنگ مرمر در بقیع میشود آباد حتی بهتر از آنچه که بود بیشتر از پیش می آید کبوتر در بقیع محض سائل پروری؛ نذر امام ِ مجتبی(ع) سفره اش را پهن خواهد کرد مادر در بقیع اشک میریزیم در باب الحسن(ع) یادِ حسین(ع) نیمهٔ شب روضه میخوانیم آخر در بقیع! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت غریبانهٔ ولی نعمتمان 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- زهر در جانم نشسته چشم های تار دارم مثل مادر بیقرارم؛ دست بر دیوار دارم من علي موسی الرضایم از علی(ع) دارم نشانه در گلویم استخوان؛ در چشمهایم خار دارم سینه ام شد شعله ور از هرم ِ زهری کینه آلود در نفسهای نحیفم آتشی انگار دارم با چه حالی، بی رمق؛ انداختم بر سر عبا را تشنه ام مانند جدّم حنجری تبدار دارم خواهرم! معصومه(س)جانِ من کجایی تا ببینی رویِ خاکِ سردِ حجره پیکری بیمار دارم بوسه باران میکند با گریه دستم را أباصلت خوب شد در احتضارم لااقل یک یار دارم دورم از فرزندم و جان میدهم در اوج غربت سخت دلتنگم برایش! حسرت دیدار دارم از وجودم میرود جان ذره ذره میکشم آه بیقرارم یادِ جدّم روضهٔ بسیار دارم یاد آن ساعت که قاتل با تشر؛ با خنجری کُند آمد و بالا سرش میگفت با تو کار دارم از نفس افتاده بود و قاتلش با صبر میگفت بر گلوی تشنه ات نه...بر قفا اصرار دارم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
هدایت شده از اشعار مرضیه عاطفی
🍃🏴 به امید آمرزش و قبولی عزاداری 🏴🍃 ظلمت آلوده و در حسرتِ قدری نور است دل به غفلت شده مشغول و عجب مغرور است رفت با روضه محرّم-صفر و بعدِ دو ماه باز وضعیتِ پروندۂ من ناجور است این گدا هیچ ندارد! وَ همینکه او را راه دادی به عزاخانۂ خود مسرور است گریه انجام-وظیفه ست و یقیناً هر کس به همان کار که تقریر شده مأمور است غبطه خوردم همهٔ عمر به آنکس که حسین(ع) به برافراشتنِ سیرهٔ تو مشهور است اربعین رفته و داغش به دلم مانده هنوز چه کنم؟! راهِ من از کرب و بلایت دور است حیف شد! قدر ندانستم و مثل هر سال نوکرت باز هم از دست خودش رنجور است آمدم تا که فدایت بشوم! چون بی شک علت خلقتم آقا به همین منظور است به خدا مزد نمیخواهم و ارباب فقط- -عزتم داده؛ شهیدم کن اگر مقدور است! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت سلطان سامرا 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- جگر با زهر شد درگیر و آه از سینه ات برخواست از این غم باز هم در سینه ام بزم عزا برپاست نفس میسوزد و دارد دو چشمت تار می بیند دوباره روی خاکِ سردِ حجره یک حسن(ع) تنهاست خودت را رو به قبله کرده ای با زحمت بسیار اجل نزدیک شد! از سردی دستان تو پیداست شدی دوم-حسن(ع) که باز خرجِ کینه ات کردند به دستِ زهرِ مسمومی که قصدِ کشتنش بالاست رسید آخر به لب جانت؛ امام ِ عسکری(ع)جانم ملائک آمدند آقا به دورِ پیکرت غوغاست سپس مهدی‌(عج) رسید و جعفر کذاب ها دیدند که این صاحب-عزا با سنّ کم هم سرور و آقاست یتیمانه پدر را دفن کرد و تازه شد داغش به یادِ پیکری زخمی، دلش آوارهٔ صحراست لبش آهسته با خود گفت غرقِ آه یا جداه لبانت از عطش خشک و کنارت پهنهٔ دریاست بمیرد کاش آن خنجر که دارد چشم بر حنجر إلهی بشکند دستی که بر قتل تو بی پرواست پریشان آمد و حالِ تو را دید و «بنیّ» گفت پریشان-حالی اش از پیکرِ عریانِ تو پیداست میانِ ازدحامی سخت شد پیراهنت پاره عزادارِ شبانه روزِ این غم مادرم زهراست(س)! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
لبان تشنه اش وقتی تکان خورد عطش برحنجر و براستخوان خورد به لبهای تو ظرف آب ميخورد لبِ ارباب چوب خیزران خورد! @marziyehatefi
🍃🌺به شادباش آغازامامت حضرت مهدی(عج) و روز عید بیعت با نایب العسکری(ع) 🌺🍃 امروز عطرِ یاس و ریحان فرق دارد حال دل چشم انتظاران فرق دارد سجاده ها عطرِ گل نرگس گرفته این شعر رزق از حضرتِ نرجس(س) گرفته چشم و چراغش یک امام ِ دلبخواه است ماهِ ربیعُ الأول از امروز، ماه است برخیز ساعاتِ خوش ِ بیعت رسیده محض قد و بالای او خلعت رسیده تیغ ِ دو دم را بر کمر مردانه بسته بر قامتش رختِ ولایت خوش نشسته نابود شد با چشم هایش عشقِ کاذب از برکتش امروز ما داریم صاحب هر ساله بر این معرفت تأکید کردیم ما عهدمان را خط به خط تمدید کردیم ما خط به خط جز عشقِ او را خط زدیم و امسال هم با خانواده آمدیم و آورده ایم-آنچه که را در چنته داریم تا بی گلایه پای این بیعت گذاریم گر چه گرفته حالمان در عصرِ غیبت جان میدهد بنیادِ ما را مهدویت با اقتدار و با بیانی محترم گفت سردارمان دربارهٔ ایران حرم گفت باشیم باید مکرِ دشمن را مراقب بر فرد فردِ ما دفاعش هست واجب هر کس دلی جامانده از سوریه دارد در خاکِ پاکِ این حرم جان میسپارد پایِ همین چشم انتظاری در مریوان رفتند با سربندِ یامهدی(ع) شهیدان برگشته در تابوت؛ خورشیدِ مسافر از فاو از فکّه، شلمچه، این اواخر باید جنایت بی عواقب جمع گردد برگشته تا شرّ اجانب جمع گردد برگشته تا حیران و سرگردان نباشیم برگشته تا گمگشتهٔ طوفان نباشیم برگشته بی سر...گفته آغازِ وصیّت از مهدویت با ولایت تا شهادت آتش ببارد پایِ قران ایستادیم ما پایِ این پرچم جوان ها که ندادیم آورده همراهِ خودش روشنگری ها برگشته بی سر تا نیفتد روسری ها والله زینب(س) گرچه ببنِ فتنه افتاد یک تار مو از معجرش بیرون نیفتاد آموخت غیرت را به اهل دین أباٱلفضل(ع) پوشاند خود را زینب(س) از نامحرم ِ رذل آموخت از مادر اگر چادر به سر کرد این یادگاری را در عالم جلوه گر کرد درس ِ حجابِ از زینب کبری(س) بگیریم تا انتقام سیلیِ زهرا(س) بگیریم باید جهان، بیدار از اسلام گردد باید دلِ صاحبزمان(عج) آرام گردد باید از عصیان چشم و دل ها دور باشد باید بساط عشق جفت و جور باشد باید ببیند پای کارش با یقینیم باید کنار کعبه مهدی(عج) را ببینیم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شادباش و نذر ازدواج آسمانیِ 🌺🍃 تصمیم به خیرالعملی داشت وقتی به نبی(ص) شوقِ بلي داشت بانوی نجیبی که به احمد(ص) دلبستگی اش نورِ جلي داشت این وصلتِ زیبایِ دو خورشید از آینه إذنِ ازلی داشت یک عمر محمد(ص) به خدیجه(س) شور و شعفِ بی خللی داشت هنگامهٔ سرمایه گذاری اسلام چه بانویِ یلی داشت عشقش به حلاوت شده مشهور در لحن بیانش عسلی داشت در سجده به همراه پیمبر(ص‌) ذکر بعلیٍ(ع) بعلي(ع) داشت زهرا(س) متولد شد و بَه بَه... این عشق عجب ماحصلی داشت! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در حمایت از انقلاب و رهبری به امید نابودی دشمنان و منافقین 🌺🍃 درگیر آشوب است و گرچه بیقراری میکند هر لحظه مثل کوه دارد بردباری میکند عمریست با دست نفاق از پشت خنجر خورده است اما خودش را سرفراز از فتنه عاری میکند ایران همان شیرِ کمین کرده ست که وقتِ نبرد با غرّش جانانه اش قدرت مداری میکند در اوج عزت پرچمش بالاست وقتی در جهان با اقتدار اسلام را آیینه داری میکند آسیب زد آنکس که وحدت را به دستِ تفرقه ابلیس را در قالبِ آشوب، یاری میکند بر این تنومندِ کهن بیفایده ست این ضربه ها این را بگو بر آنکه فکر زخم کاری میکند حیرت نکن از رویش پیوسته! دارد سالها این خاک را خون شهیدان آبیاری میکند ایمان و ایثار و بصیرت دست در دستان هم تاریخ دارد با شعف غیرت-نگاری میکند! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر میلاد سراسر برکتِ 🌺🍃 طاق کسری روز میلاد تو بی طاقت شده جانِ ایوانش پر از بیتابی و حیرت شده آسمان خود را به خاکِ پای تو انداخته محض پابوسَت دو عالم با ادب دعوت شده ماه، رؤیت کرده رویَت را گریبان چاک کرد لحظهٔ شقّ القمر زیباترین ساعت شده یامحمد(ص)گفت، عبدالله(ع) جانش تازه شد شد أباالأحمد از امشب صاحبِ عزّت شده آب و نانش از پَرِ قنداقهٔ تو میرسد زندگیِ آمنه(س) پُر رزق و با برکت شده آمدی تا کینه را ویران کنی بعد از غرور تا جهالت جایِ دخترها شود زنده به گور آمدی تا کعبه و قبله نما معنا شود تا که حجِ واجب و سعی و صفا معنا شود از ازل تنها دلیلِ خلقتَت این بود و بس تا علی(ع) تنها شهنشاه ولا معنا شود آمدی تا قلعهٔ خیبر بدون «در» شود دستِ حیدر رو شود! شیرخدا معنا شود با تو بالا رفت دستانِ ولایت در غدیر آمدی تا مرتضی(ع) مولایِ ما معنا شود شد علی(ع) تفسیرِ بر حقّ وصیّ المصطفی(ص) مثل قرآن است و باید بی خطا معنا شود با خودت خورشید آوردی و والا منسبی قل هوالله أحد بر خاندانت یانبی(ص) هفدهِ ماهِ ربیعُ الأول و عاشق شدم عاشقِ شمسِ جمالِ حضرتِ صادق(ع) شدم خلق کرد از خاک پاکش این دلِ دیوانه را عاشقم کرد و به سائل بودنش لایق شدم در خیالاتم به دورش گشتم و مثل هشام با رئیس ِ مذهبم همسایهٔ سابق شدم خوانْد توحید مفضلّ را و من با اشتیاق محو ذات کردگار و قدرتِ خالق شدم در کلاس درس او همراه جابر بیخبر بارها حاضر شدم تا عاشقی حاذق شدم چشم هایم را به دور از شرّ شیطان ساختم تا که باشم زینتش، سر را به زیر انداختم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به امید عنایت و شفاعت 🌺🍃 خوش به حال آنکه در کنج ضریحت بیقرار شانه خالی میکند از دردهای روزگار رونمایی میکند از رازهایش مو به مو می نشیند روبروی گنبدت شبهای تار حضرتِ سلطانی و در بارگاهت سالهاست هیچ فرقی نیست بینِ فردِ دارا و ندار آمد و شد همنشینِ پنجره فولادِ تو زائری که ناخوش احوال است و دارد حالِ زار رغبتش کم شد به نعمتهایِ بسیارِ بهشت هر که شد با جنّتِ باب الجوادت همجوار شد به این علت گوارا آبِ سقاخانه ات تا که از أذهان بشوید خاطراتِ ناگوار سایه ات بالا سرِ این خاک؛ لطفِ ویژه است صاحب ایرانِ مایی! از یمین تا به یسار نقشه های اهل فتنه سنگِ بر یخ میشود تا حفاظت میکنی با رأفَتت از این دیار! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر عنایت و شفاعت اولین مصلح تاریخ 🌺🍃 می‌ اندازد به دل وحشت! پس از آن لرزه بر زانو نمایان میشود اینگونه ذاتِ پستِ فتنه جو معزالمؤمنین از بی تفاوت ها دلش خون شد به خشم آمد ولیکن داشت با صبر و تحمل، خو حسن(ع) تنهاترین سردار از زخم زبان پُر بود می آمد سمت قلبش تیرِ کینه توزی از هر سو به سربازانِ مکرآلودهٔ خائن نیازی نیست که یارِ غرق در تزویر دارد مکرِ تودرتو اگر چه داد جولان در جمل با خشم؛ شمشیرش پس از آن ماند عمری در غلافِ بغض؛ در پستو برای کشتن باطل همیشه نیزه لازم نیست زبانِ با مدارا میشود گاهی حقیقت گو حسن(ع)با مصلحت اندیشی اَش اثبات کرد این را برای دین، سیاست میشود شیرین ترین دارو سکوتِ با بصیرت هست برّنده تر از خنجر قیام ِ صلح؛ گاهی برتر است از جنگِ رو در رو! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به عشق وطنِ همیشه سرافرازم ایران 🌺🍃 صلابت دارد و از مردِ میدان ها خبر دارد تمام وسعتِ این خاک سربازِ قدَر دارد نکن ای فتنه گر، بازیِ خصم آلوده را آغاز که این بازی برای آبرویِ تو خطر دارد شهیدش کردی و دنباله رو هستیم و میدانیم وجودِ حاج قاسم ها برای تو ضرر دارد شبانه در هراس افتادی و کُشتی و لعنت بر ایالاتی که لات است و دمادم فکرِ شر دارد خلاصه یک نفر باید از این تندیس ِ پوشالی میان معرکه با استقامت پرده بردارد حریف هجمه هایِ سست-بنیانِ تو ایران است همان ایران که میدانی جَنم دارد، جگر دارد همان ایران که جنس اتحادش سخت و فولادیست لُر و ترک و بلوچ و کُرد در دستش سپر دارد همان ایران که می بینی مقاوم ایستاده؛ چون به فرداهایِ بی صهیون امیدِ بیشتر دارد همان ایران که دستور از ولیِ عصر(عج)میگیرد ولیِ امر دارد، جانِ دل دارد، پدر دارد همان ایران که دارد لاله های سرخ در قلبش درختِ سروِ آزادی ست که دائم ثمر دارد مُعاند هست بی غیرت! وطن را میفروشد مفت منافق غیرِ مکاری بگو کاری مگر دارد؟! شبی آشوب آوردند و سیلی خورده، فهمیدند که ایرانی-جماعت اعتقادی معتبر دارد سراسر اقتدار است و نیاید خم به ابرویش مگر در حالِ دریا موجِ ناچیزی اثر دارد؟! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 به شهیدان مظلوم حرم شاهچراغ 🍃🏴 تا قلب زائر را تب ِ میخانه ای برداشت رزق شهادت آمد و پیمانه ای برداشت حال و هوای پر کشیدن داشت در سجده از مُهرِ تربت بوسهٔ جانانه ای برداشت زائر زمین خورد و سلامی داد بر ارباب فرش حرم را خونِ مظلومانه ای برداشت شیراز شد لبریز از عطر گل لاله لبخند را اشک از گلِ ریحانه ای برداشت رفت و پدر بعدِ نمازش تیرباران شد داغی سرآسیه ستون از خانه ای برداشت یک مادر و فرزند عاشقانه جان دادند پیمانهٔ آماده را دردانه ای برداشت دست قضا محض تبرک خواستن آمد از چادری غرقِ به خون پروانه ای برداشت بر شانه اش دست خدا حس میکند امروز با هر زبان هر که غمی از شانه ای برداشت لعنت به هر که بر حماقت ها فراخوان داد لعنت بر آنکه بیرقِ بیگانه ای برداشت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
همینکه تار میشد دیدگانت به زیر ضربه ها میرفت جانت بلا دیدی ولیکن ایستادی شبیه کوه؛ پایِ آرمانت! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر ولادتِ پناهِ یازدهم 🌺🍃 ای نگاهت روشنی بخش ِ تمام نورها ذکرِ خیرت مایهٔ آرامش رنجورها جذبهٔ چشمت به قدری هست پُر تأثیر که می برَد خشم و غضب از سینهٔ مغرورها مجتبی(ع) شد با جزامی همنشین و میشود- -دست هایِ مهربانِ تو عصایِ کورها پا به پایم؛ تا که میگویم امام ِ عسکری(ع) دانه دانه مستِ نامت میشوند انگورها ماهِ زندان بودی و هر شب اسیرت می شدند اکثراً زندانیان و غالباً مأمورها دل برایت بیقرار است و گمانم باز هم سامرایت دلبری ها کرده از آن دورها عاشقت باشم إلهي...کاش تأییدم کنی عاشقم باشی! نباشم کاش از منفورها امر فرمودی شوَم زینت برای اهل بیت(ع) ای به روی چَشم! تا باشد از این دستورها! * ‌* قال العسکری(ع): «إتقوا الله وَ کُونُوا لَنَا زَیناً ولا تَکُونوا لَنَا شَیناً» امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «پارسایی و تقوای الهی پیشه کنید و مایه افتخار و زینت ما باشید، نه مایه سرشکستگی ما» (بحارالانوار، ج٧٨، ص٣٧٢) ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در گرامیداشتِ روز دانش آموز و آرزوی نابودی استکبار جهانی 🌺🍃 تا قلم را میزنم در جوهرِ خون جگر میشود ابياتِ شعرم واژه واژه شعله ور گرچه از داغی تناور بر دلم دارم نشان میزنم اما به جانِ کفر؛ بی وقفه تبر هست مستحکم تر از دیروز ایرانِ قوی از اَبَرقدرت ترین ها مانده نامی مختصر نوترین نیرنگ ها را با بصیرت پس زدیم کوه با خورده نسیمی سست میلرزد مگر؟! این وطن هرگز ندارد غم به دل چون سالهاست پروَرانده در خودش فهمیده هایِ بیشتر هست تا نابودی ظلمت به عشقِ فتحِ قدس سنگرِ دانش کنارِ نورِ ایمان مستقر حک شود بر نیمکت هایِ کلاسِ معرفت ای مُحَصل با شرافت باش چون دارد اثر دانش آموزی اگر آموخت درس اقتدار میشود عِلمش به تنهایی سلاحی معتبر از همان عِلمی که خاری میشود بر چشم ظلم تا شود عالَم از این دشمن ستیزی با خبر آخرِ آزادگی پروازِ آزادانه است بیقرارِ آسمان؛ می گیرد آخر بال و پر با شهادت سرنوشتِ کشورم خورده گره خوشبحال آنکه می‌ بندد چنین بارِ سفر! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 زبانحال امام رضا(ع) نذر شهادتِ 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- ای خواهرِ درد آشنا، معصومه(س)جانم غمخوارِ من! ای با وفا، معصومه(س)جانم دلتنگم و دارم برایت می نویسم یک نامه با حالِ بکا، معصومه(س)جانم مشتاقِ دیدارم! به دیدارم بیا ای- -عشقِ علي-موسی الرضا(ع)، معصومه(س)جانم این سرزمین شوقِ معارف دارد و تو با علم هستی آشنا، معصومه(س)جانم توحید و عرفان از عباداتِ تو جاریست مأنوس هستی با دعا، معصومه(س)جانم محجوبهٔ مستوره...ای جانِ برادر مظلومۂ زینب(س)نما، معصومه(س)جانم اینجا غریبم! نیستی و مونس ِ من شد روضه های کربلا، معصومه (س)جانم داغِ غروب و غارت و بغض و اسارت هرگز نرفت از یادِ ما، معصومه(س)جانم بستند هر دو دستِ عمه جانمان را بیتابم از این ماجرا، معصومه(س)جانم از غصهٔ شام ِ بلا در سینه ام شد هر روز و شب آتش به پا، معصومه(س)جانم شد قاتلم آن ازدحام و سنگ ها و... آن ضربه های بیهوا، معصومه(س)جانم بزم ِ حرامی کشت عمه جانمان را ای وای از تشت طلا، معصومه(س)جانم * این روضه را با یاد تو خواندم عزیزم جاریست اشکم بر عبا، معصومه(س)جانم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 به یاد شهدای حرم شاهچراغ 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم این بلا هرگز نخواهد رفت از یادِ حرم یک حرامی آمد و یک عده را ناکام کرد آمد و انسانیت را سخت قتل عام کرد ساحتِ امنِ إلهی لحظه ای آشوب شد حال یک مادر کنارِ طفل، نامطلوب شد جان سپردند و چه زیبا زنده میشد نامشان با شهادت شد بدونِ وقفه شیرین کامشان بار اول نیست اینگونه جسارت میشود با هجومی هر چه در راه است غارت میشود بار اول نیست ظالم می کُشد مظلوم را زن به چشم خویش می بیند هجومی شوم را شعله ور از آهم و میسوزم از دردِ فراق میرود سمتِ مدینه روضه از شاهِ چراغ یک نفر نامرد، اینجا قاتلِ بی درد بود پشت درب خانهٔ حیدر چهل نامرد بود داغ، حمله ور شد و آب و گِلم آتش گرفت چادری را غرق خون دیدم دلم آتش گرفت سوختم از روضهٔ مادر که حالش زار شد آه یا فضه خذیني گفت و چشمش تار شد حملهٔ مسمار با دردی عجینَش کرده بود ضربه های بیهوا بستر نشینَش کرده بود وای از بغض و مدارا و سکوتِ ذوالفقار وای از وقتِ مرورِ اتفاقی ناگوار درد دارد همسری از دستِ خود خسته شود آه از مردی که دست و بالِ او بسته شود از غضب پُر شد ولی از سینه فریادش نرفت ازدحام ِ پشتِ «در» یک لحظه از یادش نرفت آه از پهلوی زخمی! آه از روی کبود زنده میشد در مَشامش لحظه لحظه بوی دود پیش چشمش همسرش را بر زمین انداختند آیه های کوثرش را بر زمین انداختند حالِ خوبِ سابقش اینروزها تغییر کرد خاک و خونِ چادر زهرا(س)علی(ع) را پیر کرد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 در محکومیت جنایات اینروزها 🌺🍃 شعله ور شد! آتشی افتاد بر بنیانِ ما بشکند دستی که توهین کرد بر قرانِ ما سخت بیزارم از آنکه در نقاب و با نفاق میفروشد دوست را بر دشمنِ ارزانِ ما همنوا شد با شیاطین بر علیه هموطن خواست تا آتش بگیرد ذره ذره جانِ ما حتم دارم دشمنِ بی ریشه! این هرزه علف هست در جریانِ خشم و هیبتِ طوفانِ ما کور خوانده! ضربه را هر قدر مهلک تر کُند- -میشود از قبل بهتر وحدت و ایمانِ ما کوریِ چشم تمام فتنه و تحریم ها لحظه ای آجر نخواهد شد به قرآن نانِ ما میرسد در چشم هامان اشکِ حیران؛ سرزده میشود هر لحظه داغِ تازه ای مهمانِ ما ‌می نشیند در عزا نصفِ جهان در اصفهان سوگواری ميکند در ایذه خوزستانِ ما خنجر از جنس ِ ترور در دستِ نحس شمرهاست کلُ أرضٍ کربلا يعنی همین ایرانِ ما ثبت شد آغازمان با «أشهدُ أنّ علی(ع)»... با شهادت بسته پیمان لحظهٔ پایانِ ما! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅