#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#توهم_فهم_عمیق
خیلی از ما فکر می کنیم همه چیز می دانیم. در همه جا اظهار نظر می کنیم. شاید به این دلیل که مردم ما را خیلی قبول دارند و در هر جا می خواهند اقدامی کنند #با_روحانیون_مشورت_می_کنند. البته ممکن است به این دلیل باشد که آن ها هم حال تصمیم گیری ندارند و می خواهند #مسئولیت_تصمیمشان را به گردن فرد دیگری بیندازند. و چه گردنی از گردن ما طلبه ها بهتر (کلفت تر)
مثلا یک روحانی فعال محله ای را در نظر بگیرید. از مسائل #خانوادگی گرفته تا #انتخابات و #سیاست و اقتصاد و حتی اجاره کردن مغازه برای مسجد و هر چیز دیگری که ممکن است در آن محله رخ بدهد، گویا در تخصص این روحانی معظم است و باید در همه آن ها نظر بدهد. حتی در برخی فیلم ها مشاهده کرده ایم که اگر همین روحانی به جبهه برود آن جا #فرمانده_عملیات_نظامی می شود و درآن جا نیز صاحب نظر و متخصص خواهد بود.
آیا ما در #دوران_تحصیل در حوزه علمیه چیزی غیر از فقه و اصول و برخی دیگر از ابزارهای دین شناسی را خوانده ایم؟ آیا اگرمباحث تئوری #دین_شناسی را آموخته ایم با همان دانش می توانیم همه مسائل جامعه را پاسخ دهیم و برای آن ها راهکار عملیاتی ارائه کنیم؟ قطعا خواننده منصف پاسخش منفی خواهد بود و اگر به وجدان خودمان مراجعه کنیم به آن #اعتراف خواهیم کرد که ما تنها آنچه را که آموخته ایم، می توانیم به عنوان پاسخی برای سوالات جامعه ارائه دهیم.
بیایم این #توهم_فهم_عمیق را کنار بگذاریم و به خودمان #تعهد بدهیم برای هر چیزی که علاقه داریم در آن ورود کنیم آموزش ببینیم. مثلا بیاموزیم که چگونه یک #کلاس_درس را اداره کنیم، چگونه یک #موسسه_فرهنگی را تاسیس و اداره کنیم، چگونه یک #مسجد را مدیریت کنیم، و چگونه در یک اداره فرهنگی کارمند شویم و بدانیم یک #کارمند چه مهارت هایی باید داشته باشد، اصلا بیاییم و بدانیم هر اقدامی که می خواهیم رقم بزنیم شیوه انجام آن را در حوزه به ما نیاموخته اند و لازم است شیوه صحیح انجام آن را #بیاموزیم.
مطلب مرتبط:
https://b2n.ir/043712
باشد که رستگار شویم.
@masirtalabe
#یادداشت_روز_هفدهم
#در_باب_طلبگی
#احساس_رضایت_قلبی
شاید تا بحال افراد زیادی را دیده باشید که می گویند ما هم در جوانی چندسالی در #حوزه تحصیل کرده ایم. اما تقدیر این شد که #معلم شویم یا #کارمند فلان اداره شویم و ...
گاهی برخی طلاب خیال می کنند اگر به برخی #مشاغل_طلبگی بپردازند، آرام آرام از فضای طلبگی دور می شوند. این افراد همیشه با حسرت از سال های طلبگی یاد می کنند و به کسانی که هنوز در #کسوت_طلبگی باقی مانده اند غبطه می خورند.
از سوی دیگر طلابی وجود دارند که وقتی بعد از اتمام سطح دو به شغلی حتی از قبیل مشاغل طلبگی در #خارج_از_فضای_حوزه مشغول می شوند، حسرت عمر و جوانی رفته در پای دروس حوزه را می خورند که آنچه در این راه صرف کرده اند هیچ #ارتباطی به آنچه در انجام وظیفه از آن ها انتظار می رود نداشته و آنچه هم اکنون به آن نیاز دارند را آموزش ندیده اند.
این هر دو گروه به نوعی از وضعیت فعلی خود در طی مسیر طلبگی #احساس_رضایت_قلبی ندارند و هر دو بر گذشته خود حسرت و افسوس دارند و این نارضایتی را تا آخر عمر همراه خود دارند.
اما باید دانست که داشتن احساس رضایت قلبی از #مهمترین_دستاوردهای_انسان در طول زندگی به شمار می رود تا جایی که در آیات و روایات نیز بزرگترین نعمت بهشتی که رضوان الهی باشد را، به همان احساس رضایت از عملکرد انسان در دنیا تعبیر کرده اند. یک نمونه قابل لمس آن احساس رضایت قلبی از همسر و خانواده در پس یک ازدواج خوب است. حتی در میان مردم معروف است که ازدواج خوب خیلی خوب است و ازدواج بد خیلی بد.
راهکار:
پذیرفتن و تحصیل #هویت_طلبگی و حفظ آن، تنها راه موثر در ایجاد احساس رضایت قلبی در پیمودن این مسیر پر فراز و نشیب است. چنانچه گروه اول با #حفظ_هویت_طلبگی در آن شغل اداری مشغول باشد هرگز با حسرت از دوران گذشته خود و حس فاصله گیری از حوزه یاد نمی کند. گروه دوم نیز چنانچه هویت طلبگی خود را مدیون تحصیل همان دروسی که سالهای جوانی را برای آموختن آن ها صرف کرده اند، بداند، هرگز افسوس نخواهد خورد و احساس اتلاف عمر نخواهد کرد.
بدین ترتیب پذیرش و حفظ هویت طلبگی مهمترین #ارزشی خواهد بود که #انگیزه و #رضایت_قلبی ما را در طی این مسیر ایجاد خواهد کرد.
@masirtalabe