#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#پدیده_ای_به_نام_اسمشو_نبر
با چشم خود این پدیده را دیده ایم اما نمی توانیم اسمش را بر زبان بیاوریم. شما نیز حتما دیده و شنیده اید که بسیاری از طلاب گرانقدر از مسائل معیشتی گله مندند و دائم از مسئولین مطالبه می کنند تا فکری به حال وضع نابسامان معیشت طلاب نمایند. اما سوالی که در ذهن های پرسشگر مطرح می شود این است که سایر اقشار جامعه چه موقع در ذهن خود #توقع_افزایش_درآمد دارند؟
یک پاسخ شاید این باشد که وقتی کسی #ارزشی_مطابق_با_نیاز_جامعه ایجاد می کند و مردم حاضرند برای دریافت آن ارزش(محصول یا خدمت) پول پرداخت کنند آن شخص باید انتظار افزایش درآمد داشته باشد. حال به نوعی دیگر این سوال مطرح می شود. آیا ما طلاب محترم ارزشی مطابق نیاز جامعه در خود ایجاد کرده ایم تا انتظار افزایش درآمد داشته باشیم؟
شاید پاسخ مثبت باشد. بله اتفاقا ما نیز به افزایش و تولید همین ارزش در طلاب کمک میکنیم و با برگزاری دوره های مهارت آموزی اقدام به توانمندسازی طلاب در راستای نیاز جامعه و ارائه خدمات طلبگی به آن ها می نماییم. عزیزان زیادی از قشر طلبه نیز با #هزینه_کردن_پول و عمر خویش در این کلاسها شرکت می کنند و آموزش های لازم را دریافت می کنند اما...
اینجاست که پدیده اسمشو نبر خود را نشان می دهد و مانع از افزایش درآمد طلاب با وجود ایجاد ارزش متناسب با نیاز جامعه می شود. #شاهد آن این است که اخیرا حدود 35 طلبه در یک کارگاه تربیت مربی نوجوان به قصد اشتغال در مدارس که با هزینه نسبتا بالایی برگزار شده است شرکت نموده و موفق به دریافت گواهی پایان دوره همراه با آزمون کتبی شده اند، اما حال که آن ها را به کار فرا می خوانیم تنها 2 نفر از این عزیزان تمایل به انجام کار میدانی دارند و سایر آن ها با وجود نیاز مالی تن به کار نمیدهند و #گرفتار_پدیده_اسمشو_نبر هستند.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#مونو_پل
بارها این مثال را در کارگاه ها برای دوستان طلبه بازگو کرده ام که اگر حضرت موسی علیه السلام در ذهن خود به راه دیگری غیر از #عبور_از_دریا فکر می کرد، یا راه دیگری وجود داشت و خیالش از آن راحت بود هرگز دریا برایش شکافته نمی شد و هیچگاه این معجزه الهی اتفاق نمی افتاد.
یکی از #معضلات_بزرگ_هویتی بسیاری از طلاب که در حوزه علمیه تحصیل می کنند اما پیشرفتی برای آن ها حاصل نمی شود، ایجاد #پل_های_ذهنی_متعدد برای ادامه راه است. بسیاری از آن ها حاضر به خراب کردن پل های پشت سر نیز نیستند و همیشه راه های #فرعی و راه های #اضطراری دیگری را برای خود در نظر دارند تا چنانچه عرصه بر آن ها تنگ آمد از این پل ها برای عبور از طلبگی استفاده کنند.
شاید برخی از خوانندگان این یادداشت با نظر نگارنده موافق نباشند اما به تجربه برای بنده ثابت شده، افرادی که تنها راه پیش روی خود را #طلبگی_کردن قرار داده اند و به هیچ راهی غیر از آن حتی فکر نمی کنند هیچ یک از مشکلات سخت و طاقت فرسای زندگی طلبگی را #مانع_پیشرفت و عقب گرد خود نمی دانند. آنها مصداق بارز این آیه هستند که اذا فرغت فانصب. هر تهدیدی را تبدیل به فرصت می کنند و در دل می گویند الخیر فی ما وقع. برای آن ها هر روز دریا که هیچ دیوارها شکافته می شود و در دستانشان عصا نه اما شمشیری برنده برای کمک به امام زمانشان وجود دارد.
اما عکس آن را نیز چه بسیار مشاهده کرده ام که عزیزانی که دل را یک دله نکرده اند و #هویت خود را پنهان کرده اند و بعضا حاضر به پوشیدن حتی لباس های معمولی طلبگی (پیراهن یقه آخوندی) نیستند تا مبادا پل های پشت سر خود را خراب کنند و #برچسب_طلبگی به آن ها بچسبد، اکثرا در این مسیر لنگان لنگان پیش می روند و دودلی بلای جان آن ها شده و حتی در ذهن خود نیز انتظار شکافته شدن دریا و عصای معجزه گری را ندارند.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#اخراج_در_روز_اول_کلاس
تا بحال چنین نشده بود که شاگردم را روز اول سال جدید درسی از کلاس اخراج کنم. اما امسال چنین شد و شاید #دلیلش برای شما هم #جالب باشد.
کار اینگونه رقم خورد که وقتی به رسم جلسه اول کلاس، قرار شد دوستان خود را معرفی کنند، از نفر اول پرسیدم که در حوزه چه #هدفی را دنبال می کند و اینجا بود که #طومار_مراسم_معارفه پیچیده شد و کار گره خورد. نشان به این نشان که تا انتهای وقت کلاس نوبت به معرفی نفر بعد نرسید.
وقتی ایشان جواب داد که می خواهد #مجتهد شود، بنده مجددا پرسیدم که چرا؟ یعنی برای من واضح بود که #اجتهاد_هدف_نیست بلکه #وسیله ای برای تحقق اهداف حوزه است ونباید به عنوان یک هدف به آن نگاه کرد. اما گویا حتی در ذهن ایشان چنین مفهومی خطور نکرده بود و اجتهاد را به عنوان #انتهای_آمال_و_آرزوهای_طلبگی خود می دید، اما هیچ شناختی حتی نسبت به همین هدف به اصطلاح غایی خود نداشت.
این بود که باب بحث های طولانی باز شد و هر چه تلاش کردم برای او تبیین کنم که اجتهاد ابزاری برای انجام #رسالت_های_مهم_طلبگی است و تو باید حرکت خود را در کسب اجتهاد #جهت_دهی کنی (بخوانید انتخاب هدف و رسالت طلبگی و کسب مهارت برای انجام آن پس از دوران تحصیل) تا بتوانی یکی از انتظارات جامعه از طلاب را با آن پاسخ دهی به خرجش نمی رفت.
او در جواب من می گفت که آنچه می گویی با اصل اجتهاد منافات دارد و حتی اگر سر سوزنی مرا به خود مشغول کند مانع از رسیدن من به اجتهاد می شود.
با خود سخت اندیشیدم که چگونه می شود یک طلبه #پس_از_پنج_سال_تحصیل در حوزه علمیه هنوز فرق بین هدف و ابزار رسیدن به آن را نفهمد و حتی در مقابل فهمیدن آن مقاومت کند.
چرا که پس از سعی بلیغ در تبیین اهداف حوزه و رسالت های طلبگی مجددا پرسیدم حالا بگو پس از کسب اجتهاد چه هدفی داری؟ خیلی قاطع و استوار فرمودند: اگر هدف چیزی است که تو می گویی، من هیچ هدفی ندارم (با لحنی بخوانید که گویا حرفهایت باد هواست).
نگارنده نیز #مجبور شد این فرد را با کمال احترام به خارج از کلاس #هدایت کند تا مایه عبرت دیگران شود.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#از_کی_شروع_کنیم
وقتی به مدارس علمیه می روم و در جمع طلاب عزیز مطالبی را با هدف #انگیزه_بخشی و تبیین رسالت های طلبگی بازگو می کنم، بالاتفاق چنین #سوالی به ذهنشان خطور می کند که از چه زمانی و از کجا و چگونه باید کار طلبگی را شروع کنند. ( گرچه می دانم که این حاصل جوی است که خودم ایجاد کرده ام و می دانم که به همان سرعت این حرارتشان نیز سرد خواهند شد و دیگر پیگیر نخواهند شد)
این اشتیاق طلاب به #شروع_کار_طلبگی در سطح یک و دو همان چیزی است که مایه نگرانی #مدیران مدارس علمیه است. آن ها معتقدند با ارائه این سخنان، طلاب گرامی برای انجام کارهای طلبگی و خدمت به جامعه احساس ضرورت کرده و قبل از اینکه دوران تحصیلشان به #پایان برسد و به اصطلاح میوه ای رسیده و آماده چیدن شوند، از شاخه جدا شده و #تمرکز لازم برای تحصیل را از دست بدهند. چه بسا این نگرانی در فکر نگارنده نیز وجود دارد که چنین پیامدی در واقع هم رخ بدهد و چنین اعتقادی در عالم خارج نیز اتفاق بیفتد.
لذا باید گفت آنچه خروجی مطالب ما برای تبیین #نقشه_راه_مسیر_طلبگی را تشکیل می دهد و باید مشت طلاب را پر کند تنها #هدف_گذاری و تعیین #چشم_انداز_طلبگی است، نه پرداختن به حواشی و موضوعات جنبی طلبگی قبل از اتمام دوران مهم تحصیل. چرا که به فرموده مقام معظم رهبری و همچنین باور راسخ ما: بی مایه فطیر است.
شاید بپرسید هدف گذاری تنها بدون تلاش برای آموختن #مهارت های لازم برای تحقق هدف چه فایده ای دارد؟ جواب ساده و کاربردی است. شما وقتی می خواهید یک ماشین ناشناخته بخرید، با خود می اندیشید که آیا دیگران اصلا چنین ماشینی را دیده اند؟ اما وقتی توجه شما به آن جلب می شود در هر کوچه و خیابانی خواهید دید که چقدر از این نوع ماشین فراوان است و شما تا بحال اصلا ندیده اید.
این همان #فایده_هدف_گذاری و تعیین جهت در طلبگی است. پس نیاز نیست در سطح یک و دو کاری غیر از تحصیل انجام دهید. فقط #جهت_گیری کنید.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#تعهد_به_سازمان
نمی شود کسی با دغدغه صرفه جویی در #برق کارمند سازمان #آب شود و از امکانات این سازمان برای هدف مقدس اما شخصی و غیر مرتبط با #ماموریت_سازمان استفاده کند و خود را توجیه کند که به هرحال #هدف_مقدس است.
بسیاری از طلاب عزیز را دیده ام که با اهداف مقدسی پا به عرصه طلبگی گذاشته اند اما حاضر نیستند یکی از #رسالت_های_سازمان_روحانیت را بپذیرند و مسئولیت خود را در تحقق آن بپذیرند و به خوبی آن نقش را ایفا کنند. در واقع آن ها به سازمانی که زمینه را برای تربیت و رشد ایشان فراهم کرده تعهدی ندارند و در بند #حجاب_نور خود گرفتارند.
سازمان روحانیت برای اهداف مشخص و از پیش تعیین شده ای اقدام به #تربیت_نیرو می کند و برای رشد آنها سال ها هزینه می کند اما متاسفانه این اهداف را برای طلاب گرانقدر #تبیین نمی کند از طرفی بسیاری از طلاب (بخوانید 90 درصد) نیز این از این اهداف #مطلع نیستند و خود را برای پذیرش مسئولیت و تحقق آن ها آماده نمی کنند.(البته در این قسمت حق با آن هاست)
اما نتیجه این ماجرا یک #پیامد_دو_سر_سوخت است. با عدم تبیین اهداف حوزه برای طلاب آفت بزرگ و جبران ناپذیر #سردرگمی و #بی_انگیزگی طلاب برای استواری و ثابت قدم بودن در این راه طولانی را به دنبال دارد و از سوی دیگر حوزه علمیه نیز با وجود هزینه کرد بسیار و تلاش فراوان به اندک نتیجه ای از #تحقق_اهدافش نمی رسد.
آیا رواست که ما با این همه مطالبه و نیاز از سوی #جامعه و وظایف خطیر و بلندی که #دین به عهده متولیانش قرارداده باز هم دست روی دست بگذاریم و به این امید باشیم که طلاب پس از دوران تحصیل خودشان تازه احساس مسئولیت کنند و برای آنچه به آن ها #نگفتیم و #نیاموختیم دست به کار شوند.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#تلاشم_خوب_چیزیه
از یکی از دوستانی که پایه ده رو تموم کرده بود و اومده بود #مشاوره که ببینه از حالا به بعد در مسیر طلبگی باید چه کار کنه پرسیدم: تا حالا چه کار می کردی؟ خب طبیعتا #پاسخ این بود که درس میخوندم. اما واقعا خودمونیم الان که #کرونا حاکم شده و درس ها مجازی و از فشار #مطالعه_اجباری و مباحثه و کلاسهای درسی کم شده و از خیلی #مراسمات عمومی و کلاسهای اخلاق و ... خبری نیست، واقعا در طول روز #چه_کار می کردیم؟
خب شاید خیلی ها از این فرصت استفاده کردند و به امور تامین #معیشت از راههای #غیر_طلبگی پرداختند که ما واقعا اینو نمی پسندیم ولی با این حال همین مقدار که تو خونه #بیکار ننشستند جای شکرش باقی است. یک عده هم حتما به امور #تبلیغی و #جهادی در ایام کرونا پرداختند که به اونا هم تقبل الله میگیم.
اما سراغ دارم که عده زیادی فقط مشغول عوض کردن #جای_پاهاشون بودن و پا روی پا انداخته بودن و دست روی دست گذاشته بودن و با این توجیه که ما الان #فقط_باید_درس_بخونیم، زیر #کولر منزل مبارک آب سرد می نوشیدند و کنار #منزل_محترمه ایام می گذروندند. آخه خدا پدر بیامرزها... ادعای #سربازی_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه با این مدل رفتار ما #سازگاره؟
این گلایه البته #صد_درصد متوجه اونایی که کار غیر طلبگی کردند هم میشه. فقط فرقشون اینه که وزر و وبالشون در این دستگاه کمتره و اقلا می تونن بگن اگه برای دین کار نکردیم برای تامین معیشت زن و بچه کار کردیم. احتمالا شما داری با خودت فکر میکنی که #نفس نگارنده از جای گرم درمیاد و #دلش_خوشه. اما این فکر شما چیزی از مسئولیتی که با طلبه شدن به عهده گرفتی کم نمیکنه.
#عزیز_برادر!!
ما در حوزه دچار #بحران_نیروی_انسانی به درد بخور هستیم و متاسفانه نیروهای انسانی ما دارن یکی یکی از دستمون میرن و با نادیده گرفتن #هویت_طلبگی، عزتشون رو زیر پا میذارن و به امور غیر طلبگی میپردازن. راه چاره اش اینه که باید بپذیریم #مسیر_سخت رو انتخاب کنیم نه #کار_راحت رو.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
✳️ جایگاه طلبه در نظام آموزشی حوزه
🔶با اینکه مخاطب و متربّی به عنوان رکن اصلی در جریان تربیت و تعلیم میباشد و شارع نیز همین رویه را داشته است و چارهای هم از آن نیست، اما آیا در حوزههای علمیه، طلبه که مخاطب اصلی برنامههای آن است، چه جایگاهی دارد؟ پاسخ به این پرسش را در عرصههای مختلف حوزه میتوان ردیابی کرد و به جواب رسید.
🔸یکی از این عرصهها نظام آموزشی حوزه است؛ سؤال این است که اگر نظام آموزشی برای این طلبه و برای تربیت و آموزش او تنظیم شده است، خصوصیات مخاطب امروزی هم در این نظام لحاظ شده است؟ به بیان روشنتر طلبه امروزی نسبت به طلاب گذشته ویژگیها متفاوتی دارند و اگر حوزه خود را مربّی این طلبه میداند تا چه اندازه برنامههای خود را متناسب و هماهنگ با مخاطبش قرار داده است؟
⬅️ طلبۀ امروزی خوب یا بد، بپذیرید یا نپذیرید، با محتوای دروس این نظام آموزشی ارتباط نمیگیرد. آن را با زمانۀ خود و نیازهای آن بیگانه مییابد و میگوید نمیتوان با این متون درسی پاسخگوی سؤالات روز جامعه بود. اگر حوزه خود را مربّی این طلبه میداند نباید این حسّ و تلقّی مخاطبش را ببیند؟ حتی اگر آن را نپذیرد. اگر میخواهد این طلبه را تربیت کند، بخواهد یا نخواهد طلبهاش این ذهنیت را دارد یا باید اقناعش کند یا اعتنا کرده و آن را مورد مطالعه قرار دهد.
⬅️ طلبۀ امروز عادت به سرعت تبادل اطلاعات و یادگیری دارد و حوصلۀ معطّل ماندن بیش از یکدهه، برای آموزش دروسی که هنوز مقدمۀ تخصص و اجتهاد است را ندارد. این طلبه سه سال درگیر بودن با ادبیات عرب را نمیپذیرد. سه دوره اصول خواندن او را کسِل و افسرده میکند. 7 سال فقه را برای یادگیری مدل استنباط، وقت تلف کردن میخواند. بله حوزه با این طلبه و با این روحیات سر و کار دارد؛ پس جایگاه این دغدغهها و داشتههای فکری طلبه، در کجای نظام آموزشی قرار دارد؟
⬅️ طلبۀ قرن 21 معتقد به تخصصگرایی است و نمیتواند بپذیرد که همۀ افراد با اختلاف در استعدادها و علاقهها در یک رشتۀ حوزوی تحصیل کنند. برخی استعداد تبلیغ دارند؛ برخی استعداد پژوهش، برخی تدریس و برخی دیگر نیز اجتهاد. برای این طلبه قابل قبول نیست که برخورداری از امکانات علمی و مادی حوزه تنها منحصر به افرادی باشد که 10 سال از عمر خودشان را صرف این مسیر از پیش تعیینشده بگذارد؛ یعنی تمرکز بر فقه و اصول موجود.
🔺میتوان گفت تقریبا طلبه بهعنوان مخاطب اصلی، هیچ اصالتی در نظام آموزشی حوزه ندارد. ناچار است که با همان متون اُنس بگیرد اگرچه نمیتواند و نمیخواهد! با همان مدتزمان تعیینشده راحت باشد که نیست! و اگر میخواهد مدرکی داشته باشد، شهریهاش قطع نشود و ... باید همان یکدهه وقت را برای فقه اصول بگذارد اگرچه علاقه یا استعدادی با این شدت، در این زمینه نداشته باشد!
✅ اصالت دادن به مخاطب از بدیهیات جریان تعلیم و تربیت است و چارهای از آن نیست. حوزه از یکسو میخواهد طلاب را تربیت کند از سوی دیگر نسبت به روحیات، دغدغهها، حساسیتها و تلقّیهایشان بیتفاوت است! آیا این ظلم و جفا به طلبه نیست؟ آیا میتوان از چنین ارگان و سازمانی امید تربیت و مربّی بودن را داشت؟ و اصلا چنین رویهای چقدر نزدیک به رویۀ شارع در اصالت دادن به مخاطب میباشد؟
🖋 ناصر نجفی
🆔 @tahavol_howze
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#کاروان_المپیک_طلبگی
فرض کنید کمیته المپیک بخواهد برای شرکت کاروان ورزشی کشورمان در المپیک افرادی را اعزام کند. اما برای انتخاب اعضای این کاروان، یک فراخوان عمومی بدهد. زن و مرد، پیر و جوان و خردسال با هر توان جسمی و مهارت ورزشی و غیر ورزشی و با هر قد و وزنی برای اعزام به المپیک ثبت نام کنند.
از طرفی با اینکه رشته های مختلف ورزشی در المپیک وجود دارد، اما مسئولین کمیته المپیک به همه این افراد #منچ بیاموزند و چهارسال این افراد را با سخت ترین تمرین ها در این ورزش #ورزیده کنند. سپس این تیم را به مهمترین میدان رقابت های ورزشی جهان اعزام کنند. حالا این کاروان باید در رشته های مختلف ورزشی با سایر ورزشکاران دنیا رقابت کنند. مثلا در تیراندازی، تکواندو، فوتبال، شنا دوومیدانی، وزنه برداری و...
در این هنگام مسئولین کمیته المپیک به فکر می افتند تا این افراد را در گروه های مختلف سازماندهی کنند تا بتوانند تیم های لازم برای شرکت در این رقابت ها را تشکیل دهند. به نظر شما چه #ملاکی برای تقسیم بندی افراد باید در نظر بگیرند. اگرآنچه در آن تمرین کرده اند و ورزیده شده اند ملاک باشد که هیچ فردی برای شرکت در رقابت ها مناسب نخواهد بود. در غیر این صورت نیز مسئولین کمیته المپیک نمی توانند از این افراد توقع موفقیت و مدال آوری در المپیک را داشته باشند. زیرا غیر از مهارت و ورزیدگی در #منچ چیز دیگری به اعضای کاروان نیاموخته اند.
پس حالا #نوبت_به_خود افراد می رسد تا انتخاب کنند در چه تیمی عضو شوند و با سایر کشورها رقابت کنند. اما #چالش_جدید این است که آن ها نیز تا بحال هیچ یک از این رشته های ورزشی را ندیده اند و هیچ اطلاعی از توان جسمی و مهارت های لازم برای رقابت در آن رشته ها را ندارند.
حالا #دلهای_آماده کجای مجلس نشسته اند؟ ....
مثال بالا برای شما یادآور چه چیزی است؟ به نظر شما طلاب دانش آموخته حوزه در کدام یک از میدان هایی که به آن ها نیاز است می تواند میدان داری کند؟ چگونه آن میدان را انتخاب کند و برای انجام وظیفه خود تلاش کند؟ آنچه طلاب آموخته اند برای پاسخ به نیاز بالفعل جامعه کافی نیست و آنچه لازم است به جامعه ارائه دهد نیاموخته اند.
#راه_حل این است که قبل از رسیدن به استیصال، خودش برای شناخت رشته های المپیک طلبگی (رسالت های حوزوی ) اقدام و آگاهی لازم را کسب کند و نقشه راه لازم برای تحقق یکی از آن ها و موفقیت در انجام آن را برای خود ترسیم کند، تا بتواند #پرچم_دین را در دنیا برافراشته کند.
@masirtalabe
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
#توهم_فهم_عمیق
خیلی از ما فکر می کنیم همه چیز می دانیم. در همه جا اظهار نظر می کنیم. شاید به این دلیل که مردم ما را خیلی قبول دارند و در هر جا می خواهند اقدامی کنند #با_روحانیون_مشورت_می_کنند. البته ممکن است به این دلیل باشد که آن ها هم حال تصمیم گیری ندارند و می خواهند #مسئولیت_تصمیمشان را به گردن فرد دیگری بیندازند. و چه گردنی از گردن ما طلبه ها بهتر (کلفت تر)
مثلا یک روحانی فعال محله ای را در نظر بگیرید. از مسائل #خانوادگی گرفته تا #انتخابات و #سیاست و اقتصاد و حتی اجاره کردن مغازه برای مسجد و هر چیز دیگری که ممکن است در آن محله رخ بدهد، گویا در تخصص این روحانی معظم است و باید در همه آن ها نظر بدهد. حتی در برخی فیلم ها مشاهده کرده ایم که اگر همین روحانی به جبهه برود آن جا #فرمانده_عملیات_نظامی می شود و درآن جا نیز صاحب نظر و متخصص خواهد بود.
آیا ما در #دوران_تحصیل در حوزه علمیه چیزی غیر از فقه و اصول و برخی دیگر از ابزارهای دین شناسی را خوانده ایم؟ آیا اگرمباحث تئوری #دین_شناسی را آموخته ایم با همان دانش می توانیم همه مسائل جامعه را پاسخ دهیم و برای آن ها راهکار عملیاتی ارائه کنیم؟ قطعا خواننده منصف پاسخش منفی خواهد بود و اگر به وجدان خودمان مراجعه کنیم به آن #اعتراف خواهیم کرد که ما تنها آنچه را که آموخته ایم، می توانیم به عنوان پاسخی برای سوالات جامعه ارائه دهیم.
بیایم این #توهم_فهم_عمیق را کنار بگذاریم و به خودمان #تعهد بدهیم برای هر چیزی که علاقه داریم در آن ورود کنیم آموزش ببینیم. مثلا بیاموزیم که چگونه یک #کلاس_درس را اداره کنیم، چگونه یک #موسسه_فرهنگی را تاسیس و اداره کنیم، چگونه یک #مسجد را مدیریت کنیم، و چگونه در یک اداره فرهنگی کارمند شویم و بدانیم یک #کارمند چه مهارت هایی باید داشته باشد، اصلا بیاییم و بدانیم هر اقدامی که می خواهیم رقم بزنیم شیوه انجام آن را در حوزه به ما نیاموخته اند و لازم است شیوه صحیح انجام آن را #بیاموزیم.
مطلب مرتبط:
https://b2n.ir/043712
باشد که رستگار شویم.
@masirtalabe
مسیر طلبه
#یادداشت_روز #در_باب_طلبگی #توهم_فهم_عمیق خیلی از ما فکر می کنیم همه چیز می دانیم. در همه جا اظهار
سلام دوستان
با هشتگ
#یادداشت_روز
بقیه یادداشت ها رو مطالعه کنید و
#نظر_خودتون
رو به ادمین ارسال کنید تا در کانال #منتشر بشه
@masirtalabe
#روز_اول_طلبگی
#یادداشت_روز
#در_باب_طلبگی
خیال کنید امروز که اولین روزِ اولین ماهِ اولین سالِ قرن جدید است، روز اول طلبگی شماست. #خیال_کنید تازه به دنیای پر از #شوق و #اشتیاق روزهای اول طلبگی قدم گذاشته اید. با همان #انگیزه. با همان #خلوص نیت. با همان حال و هوای معنوی و دلدادگی به #فرمانده. کمی فکر کنید و خودتان را در آن روزها به یاد بیاورید. رفتارتان، گفتارتان، شوق حاصل از #تصمیم_بزرگتان برای تغییر در سرنوشتتان را یادآوری کنید.
مگر چه چیزی #تغییر کرده؟ آیا قوانین خداوند تغییر کرده و دیگر قرار نیست #روزی_اهل_علم را بدون عرق جبین بدهد؟ آیا #اخلاق_فرمانده عوض شده و به فکر سربازانش نیست؟ آیا #مسئولیت_ما به عنوان طلبه برای دفاع از دین و فهم و ترویج و اجرای آن در جامعه از بین رفته است؟ آیا #مسیر_طلبگی از گذشته تغییر جهت داده و دروس و محتوای آن دیگر باب میل شما نیست؟
تا جایی که من میدانم #هیچ_چیز در دنیای طلبگی تغییر نکرده و تنها چیزی که با روز اول ورود ما به حوزه علمیه فرق دارد #شناخت_ما نسبت به این مسیر است. شما با هر قدمتی که در حوزه زندگی کرده اید، این را با تمام وجود احساس کرده اید که آنچه در ذهن شما از دنیای طلبگی، #قبل_از_ورود به حوزه نقش بسته با آنچه در #واقعیت وجود دارد بسیار متفاوت است. اما هنوز هم #خدای_مردان_دین همان خداست. فرمانده همان فرمانده دلسوز و مهربان و #غریب است. مسیر همان مسیر و #قوانین همان قوانین.
هنوز هم می توانیم جوانی و عمر خود را با خدا #معامله کنیم. هنوز می توانیم به او تکیه کنیم و با #توکل به او زانوی اشترمان را ببندیم. هنوز هم می توانیم به #عشق_خدمت_به_فرمانده و راضی کردن دلش از خودمان، در سربازخانه اش تلاش علمی و تبلیغی کنیم و شبانه روز دلمان برای #لبخندش_رضایتش بتپد. هنوز هم می توانیم در کنار همین مسیر طولانی و طاقت فرسای طلبگی از بودن در مسیر لذت ببریم و تهدیدهای آن را به فرصتی برای عزیز کردن خود پیش خداوند و اولیائش استفاده کنیم.
اما #راهکار چیست؟
از سوی دیگر ما نیز باید به تغییراتی که صورت گرفته حواسمان باشد. تغییر در #شناخت، تغییر در #اهداف را می طلبد. تغییر در سبک زندگی جامعه تغییر در #مسلح_شدن_به_ابزارهای_بروز_طلبگی را می طلبد. تغییر در شیوه های #دشمنی دشمنان دین، تغییر در تاکتیک های #رزم_علمی را می طلبد. و این تغییرات است که پذیرش آن ها برای ما دشوار است و دچار دگرگونی در نگاه به دنیای طلبگی شده ایم.
روز از نو روزی از نو
@masirtalabe