eitaa logo
مسیر طلبه
5.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
236 ویدیو
44 فایل
📌طراحی چشم انداز و نقشه راه فردی برای طلاب 📌 هماهنگی مشاوره @saeeds_2000 📌آشنایی با کارویژه های طلاب و مشاغل طلبگی masirtalabe.ir ارتباط با ادمین: @fattahimaasoom
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر ذهنی شما از آینده طلبگی تان چیست؟ شما همین رقم می خورد. به هر میزان که خود را در آینده در زمینه طلبگی موفق تر ببینید، شما برای حرکت به سوی آن خواهد بود. مطلبی کوتاه از تحلیل یک از طلاب ارائه کردیم که نتایجی و خواندنی در پی داشته است. https://b2n.ir/656933 @masirtalabe
شاید تا بحال افراد زیادی را دیده باشید که می گویند ما هم در جوانی چندسالی در تحصیل کرده ایم. اما تقدیر این شد که شویم یا فلان اداره شویم و ... گاهی برخی طلاب خیال می کنند اگر به برخی بپردازند، آرام آرام از فضای طلبگی دور می شوند. این افراد همیشه با حسرت از سال های طلبگی یاد می کنند و به کسانی که هنوز در باقی مانده اند غبطه می خورند. از سوی دیگر طلابی وجود دارند که وقتی بعد از اتمام سطح دو به شغلی حتی از قبیل مشاغل طلبگی در مشغول می شوند، حسرت عمر و جوانی رفته در پای دروس حوزه را می خورند که آنچه در این راه صرف کرده اند هیچ به آنچه در انجام وظیفه از آن ها انتظار می رود نداشته و آنچه هم اکنون به آن نیاز دارند را آموزش ندیده اند. این هر دو گروه به نوعی از وضعیت فعلی خود در طی مسیر طلبگی ندارند و هر دو بر گذشته خود حسرت و افسوس دارند و این نارضایتی را تا آخر عمر همراه خود دارند. اما باید دانست که داشتن احساس رضایت قلبی از در طول زندگی به شمار می رود تا جایی که در آیات و روایات نیز بزرگترین نعمت بهشتی که رضوان الهی باشد را، به همان احساس رضایت از عملکرد انسان در دنیا تعبیر کرده اند. یک نمونه قابل لمس آن احساس رضایت قلبی از همسر و خانواده در پس یک ازدواج خوب است. حتی در میان مردم معروف است که ازدواج خوب خیلی خوب است و ازدواج بد خیلی بد. راهکار: پذیرفتن و تحصیل و حفظ آن، تنها راه موثر در ایجاد احساس رضایت قلبی در پیمودن این مسیر پر فراز و نشیب است. چنانچه گروه اول با در آن شغل اداری مشغول باشد هرگز با حسرت از دوران گذشته خود و حس فاصله گیری از حوزه یاد نمی کند. گروه دوم نیز چنانچه هویت طلبگی خود را مدیون تحصیل همان دروسی که سالهای جوانی را برای آموختن آن ها صرف کرده اند، بداند، هرگز افسوس نخواهد خورد و احساس اتلاف عمر نخواهد کرد. بدین ترتیب پذیرش و حفظ هویت طلبگی مهمترین خواهد بود که و ما را در طی این مسیر ایجاد خواهد کرد. @masirtalabe
بسیاری از مدیران مدارس که در تربیت طلاب کوشا و دغدغه مند هستند، برای ایجاد و ترغیب طلاب به ممحض بودن در تحصیل و تلاش مجدانه در کسب علوم حوزوی، یک ثابت طلبگی (بخوانید الگوی آرمانی) برای آینده طلاب ترسیم می نمایند. غافل از اینکه افرادی که به حوزه آمده اند نه همگونی در دارند و نه در یکسان هستند و از همه مهمتر اینکه انتظارات جامعه از روحانیت فقط آن الگوی نیست... ادامه مطلب در لینک زیر👇👇 https://b2n.ir/g94335 @masirtalabe
نظرات شما‌ و تجربیات شما در مورد لذات طلبگی. شاید شما‌هم در مسیر طولانی طلبگی نیاز داشته باشید برای داشتن از این برنامه های لذت بخش بهره ببرید. @masirtalabe
وقتی نان سنگک را از تنور نانوایی بیرون می آوریم سنگ های چسبیده به آن چنان داغ و سوزان است که با دست نمی توانیم آن ها را از نان جدا کنیم. حق هم همین است تا چنین داغ نباشد، نمی توانیم با آن نان بپزیم و طبیعتا اثری نخواهد داشت. اما به مرور وقتی از تنور می گیرد، می شود و دیگر با سنگ بی خاصیت باغچه تفاوتی ندارد. مگر اینکه سری با آن بشکنیم و شیشه ای با آن خرد کنیم. برای همین است که نانوا قبل از هر چیز باید تنور را روشن کند تا ساعتی بعد بتواند نانی بپزد و دست خلق الله بدهد. از طرفی وقتی حتی زیر زمین است همه نگرانند که چگونه آن را کنند و از گداختگی او در امان بمانند. با اینکه _اقیانوس_ها_آب این گدازه را فرا گرفته، اما هسته زمین خاموش نمی شود و به طریقی راه بیرون ریختن گدازه هایش و همه چیز را که بر سر راهش باشد پیدا می کند. و این شیوه را میلیون ها سال است که در پیش گرفته است و حتی هم ندارد. ما در سنگ داغ نانوایی هستیم که آتش زیر و بالای تنور نانوا ما را کرده است یا گدازه ای هستیم که از دل زمین می جوشد و گرمایش را از خودش گرفته و چیزی آن را سرد نمی کند؟ آیا ما در منتظر بخشی هستیم تا در ما حرکتی ایجاد شود و تکانی به خودمان بدهیم و چون جرقه ای بدرخشیم و باز خاموش شویم تا شاید باز کسی پیدا شود و جرقه ای در ما بگیراند. یا همچون زمین، داریم که هیچ خاموش کننده آتشی حتی اقیانوس ها آب نمی تواند آن را سرد و خاموش کند. در ، پرپیچ و خم و طلبگی اگر برای عبور از پستی ها و بلندی ها آتش درون ما روشن نباشد و برای حرکت نیاز به سوخت و داشته باشیم، باید بدانیم که زمانی فرا می رسد که اطراف ما به جای سوخت رسان ها و انگیزه بخش ها، دست اندازها، و ها فراوان خواهد شد آن گاه دیگر قدرتی برای حرکت در درون ما نخواهد بود که بتوانیم راه را ادامه دهیم و به برسیم. @masirtalabe
وقتی به یک طلبه تنها قله های طلبگی را نشان می دهیم و او را از راهی که به قله می رسد آگاه نمی کنیم، انتظار داشته باشیم در طی کردن مسیری که نمی داند آیا او را به قله می رساند یا نه، داشته باشد. وقتی یکی از بزرگان حوزه های علمیه را به عنوان به طلاب معرفی می کنیم، اما حتی شیوه طلبگی و به بزرگی را می کنیم، نمی توانیم از طلبه بخواهیم به ما کند و برنامه آموزشی و تربیتی ما را دنبال کند. بدیهی است که برای رسیدن به قله باید پیش رفت. خصوصا در مسیر طلبگی که زمان طی کردن مسیر و پیشرفت در آن بسی تر از کسب سایر موفقیت ها است. بدیهی تر این است که نیز آنچه کسب کرده اند را در طول زمان کسب کرده اند و آن را به دست نیاورده اند. پس مدیران و اساتید حوزه که هستند باید به این معنا توجه داشته باشند که صرفا نشان دادن خورشید و از نور شدید آن، بدون تبیین طریق خورشید شدن، کاری بی نتیجه و چه بسا مضر است که به جای انگیزه بخشی، طاقت فرسا نیز می باشد. کافی است نتواند با بزرگان حوزه هم ذات پنداری کند و خود را یا در فاصله ای بسیار یا در شرایطی ببیند. اینجاست که از قدم نهادن در این مسیر پا پس می کشد و اگر نکند، انگیزه ای هم برای ادامه نخواهد داشت. در اینکه ما در حوزه ها طلبه ها را بار می آوریم شکی نیست. اما فارغ از خوبی هایی که ممکن است بر آرمانگرایی یا مترتب شود، می دانیم که آسیب های زیادی نیز بر این معنا مترتب است. برماست که برای جلوگیری از بروز چنین آسیب هایی به جای ارائه الگوهای دست نیافتنی طلبگی، رسیدن به قله های طلبگی را به طلاب ارائه کنیم. @masirtalabe
خیال کنید امروز که اولین روزِ اولین ماهِ اولین سالِ قرن جدید است، روز اول طلبگی شماست. تازه به دنیای پر از و روزهای اول طلبگی قدم گذاشته اید. با همان . با همان نیت...... در 👇👇👇👇👇 @masirtalabe
خیال کنید امروز که اولین روزِ اولین ماهِ اولین سالِ قرن جدید است، روز اول طلبگی شماست. تازه به دنیای پر از و روزهای اول طلبگی قدم گذاشته اید. با همان . با همان نیت. با همان حال و هوای معنوی و دلدادگی به . کمی فکر کنید و خودتان را در آن روزها به یاد بیاورید. رفتارتان، گفتارتان، شوق حاصل از برای تغییر در سرنوشتتان را یادآوری کنید. مگر چه چیزی کرده؟ آیا قوانین خداوند تغییر کرده و دیگر قرار نیست را بدون عرق جبین بدهد؟ آیا عوض شده و به فکر سربازانش نیست؟ آیا به عنوان طلبه برای دفاع از دین و فهم و ترویج و اجرای آن در جامعه از بین رفته است؟ آیا از گذشته تغییر جهت داده و دروس و محتوای آن دیگر باب میل شما نیست؟ تا جایی که من میدانم در دنیای طلبگی تغییر نکرده و تنها چیزی که با روز اول ورود ما به حوزه علمیه فرق دارد نسبت به این مسیر است. شما با هر قدمتی که در حوزه زندگی کرده اید، این را با تمام وجود احساس کرده اید که آنچه در ذهن شما از دنیای طلبگی، به حوزه نقش بسته با آنچه در وجود دارد بسیار متفاوت است. اما هنوز هم همان خداست. فرمانده همان فرمانده دلسوز و مهربان و است. مسیر همان مسیر و همان قوانین. هنوز هم می توانیم جوانی و عمر خود را با خدا کنیم. هنوز می توانیم به او تکیه کنیم و با به او زانوی اشترمان را ببندیم. هنوز هم می توانیم به و راضی کردن دلش از خودمان، در سربازخانه اش تلاش علمی و تبلیغی کنیم و شبانه روز دلمان برای بتپد. هنوز هم می توانیم در کنار همین مسیر طولانی و طاقت فرسای طلبگی از بودن در مسیر لذت ببریم و تهدیدهای آن را به فرصتی برای عزیز کردن خود پیش خداوند و اولیائش استفاده کنیم. اما چیست؟ از سوی دیگر ما نیز باید به تغییراتی که صورت گرفته حواسمان باشد. تغییر در ، تغییر در را می طلبد. تغییر در سبک زندگی جامعه تغییر در را می طلبد. تغییر در شیوه های دشمنان دین، تغییر در تاکتیک های را می طلبد. و این تغییرات است که پذیرش آن ها برای ما دشوار است و دچار دگرگونی در نگاه به دنیای طلبگی شده ایم. روز از نو روزی از نو @masirtalabe
وقتی به یک طلبه تنها قله های طلبگی را نشان می دهیم و او را از راهی که به قله می رسد آگاه نمی کنیم، انتظار داشته باشیم در طی کردن مسیری که نمی داند آیا او را به قله می رساند یا نه، داشته باشد. وقتی یکی از بزرگان حوزه های علمیه را به عنوان به طلاب معرفی می کنیم، اما حتی شیوه طلبگی و به بزرگی را می کنیم، نمی توانیم از طلبه بخواهیم به ما کند و برنامه آموزشی و تربیتی ما را دنبال کند. بدیهی است که برای رسیدن به قله باید پیش رفت. خصوصا در مسیر طلبگی که زمان طی کردن مسیر و پیشرفت در آن بسی تر از کسب سایر موفقیت ها است. بدیهی تر این است که نیز آنچه کسب کرده اند را در طول زمان کسب کرده اند و آن را به دست نیاورده اند. پس مدیران و اساتید حوزه که هستند باید به این معنا توجه داشته باشند که صرفا نشان دادن خورشید و از نور شدید آن، بدون تبیین طریق خورشید شدن، کاری بی نتیجه و چه بسا مضر است که به جای انگیزه بخشی، طاقت فرسا نیز می باشد. کافی است نتواند با بزرگان حوزه هم ذات پنداری کند و خود را یا در فاصله ای بسیار یا در شرایطی ببیند. اینجاست که از قدم نهادن در این مسیر پا پس می کشد و اگر نکند، انگیزه ای هم برای ادامه نخواهد داشت. در اینکه ما در حوزه ها طلبه ها را بار می آوریم شکی نیست. اما فارغ از خوبی هایی که ممکن است بر آرمانگرایی یا مترتب شود، می دانیم که آسیب های زیادی نیز بر این معنا مترتب است. برماست که برای جلوگیری از بروز چنین آسیب هایی به جای ارائه الگوهای دست نیافتنی طلبگی، رسیدن به قله های طلبگی را به طلاب ارائه کنیم. @masirtalabe
بسیاری از مدیران مدارس که در تربیت طلاب کوشا و دغدغه مند هستند، برای ایجاد و ترغیب طلاب به ممحض بودن در تحصیل و تلاش مجدانه در کسب علوم حوزوی، یک ثابت طلبگی (بخوانید الگوی آرمانی) برای آینده طلاب ترسیم می نمایند. غافل از اینکه افرادی که به حوزه آمده اند نه همگونی در دارند و نه در یکسان هستند و از همه مهمتر اینکه انتظارات جامعه از روحانیت فقط آن الگوی نیست... ادامه مطلب در لینک زیر👇👇 https://b2n.ir/g94335 @masirtalabe
سلام دوستان اگر اهل طلبگی و تحصیل جدی هستید، این کارگاه میتونه به شما کمک کنه تا ، شما رو بیشتر و کمک کنند تا ممحض در تحصیل باشید. اگر هم اهل تحصیل جدی نیستید، این کارگاه میتونه به خانواده شما کمک کنه تا به شما بدن و کنند تا بتونین برای آینده برنامه‌بهتری داشته باشین. از این کارگاه نکنین. @masirtalabe