eitaa logo
دروس خارج استاد میرباقری
3.3هزار دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
1.6هزار فایل
#فقه (زکات) ساعت ۱۰ #شرح_کافی روزهای شنبه، یکشنبه ساعت۱۱ #فلسفه_اصول روزهای دوشنبه و سه شنبه ساعت ۱۱ مکان: مسجد آیت الله بهجت رضوان الله علیه ارتباط با مدیر: @adminefeqh
مشاهده در ایتا
دانلود
ج13: چهارشنبه 970205 اشتمال قاعده بر مخل جاهل (6) مرحوم خویی برای اخراج جاهل مقصری که در تحصیل حجت کوتاهی کرده به اجماع و ادله وجوب تعلیم احکام و لزوم حمل نکردن ادله جزئیت و شرطیت به افراد نادر تمسک کرده اند. در مورد اجماع، خود مرحوم خویی اقرار دارند که چنین اجماعی قابل تمسک نیست. چون محتمل المدرک است و اجماع تعبدی کاشف از رأی معصوم نیست. خصوصا این احتمال هم وجود دارد که این فقط در مورد قدر متیقنش یعنی جاهل مقصر ملتفت حین العمل شکل گرفته باشد و قابل تعدی نباشد. در باب ادله وجوب تعلیم احکام هم مرحوم بجنوردی میفرماید: این ادله نمیتواند طرف معارضه با دلیل «لا تعاد» شود و آن را تخصیص بزند. زیرا اگر دلیل «لا تعاد» به اطلاقش باقی باشد، جزئیت اجزاء غیر رکنی را از جاهل مرکب برمیدارد و جاهل مرکب به نماز با سوره مکلف نیست. لذا ترک تعلیم حکم سوره در نماز، ترک تعلیم واجبات نیست. بعبارتی دیگر شمول ادله تعلیم بر اجزاء غیررکنی نماز دوری و به فرض این است که «لا تعاد» رافع وجوب آنها از جاهل نباشد. اگر چنین گفتیم ادله وجوب تعلیم واجبات، فقط شامل غیر نماز از واجبات میشود و اجزاء رکنی نماز. در مورد اشکال ندور افراد برای ادله جزئیت (در غیر ارکان) هم جواب داده اند: حتی اگر بگوییم ادله جزئیت فقط اختصاص دارد به عامد یا جاهل مقصر ملتفت حین العمل، باز هم این افراد نادر نیستند و بسیارند افرادی که به علت عجله یا بی مبالاتی یا ... عامدا یا با جهل تقصیری و التفات به آن اخلال در اجزاء نماز میکنند. پس چه اشکالی است که بگوییم مفاد ادله جزئیت این است که نماز مخل عامد یا جاهل مقصری که اخلال به این اجزاء میکنند، باطل است. حتی اگر این حمل موجب ندور افراد ادله جزئیت باشد، باز اشکالی در این مسئله نیست؛ زیرا حمل به نادر اگر به گونه ای باشد که نحوه تقیید عقلایی باشد بلا اشکال است. خصوصا در احکام وضعیه ای مثل بیان جزئیت و شرطیت هیچ اشکالی ندارد که بیان حکم وضعی شود برای اخراج افراد نادر از شمول یک حکم. یعنی حکم وضعی «جزئیت» برای «سوره» وضع شود، فقط برای اینکه نماز کسی که عمدا ترک سوره کرده است را از حکم صحت نماز خارج کند. ممکن است اشکال شود که ادله جزئیت و شرطیت مطلق جعل شده اند و اگر به صرف «لا تعاد» بخواهیم علاوه بر ساهی و ناسی، جاهل مقصر را هم از اطلاق آن خارج کنیم، موجب تخصیص بأکثر که امری مستهجن است میشود. اما روشن است که این نحوه تخصیص زدن و لو بأکثر باشد استهجان ندارد زیرا تخصیص افراد کثیر یا اکثر اگر با عنوان واحدی واقع شده باشد هیچ استهجانی ندارد.   اما خود مرحوم بجنوردی برای اخراج جاهل مقصر میفرماید: اجماع طائفه بر اشتراک تکلیف بین عالم و جاهل است. این اجماع حکم میکند که جاهل هم مکلف به اجزاء غیررکنی است و لذا مشمول ترخیص «لا تعاد» نمیشود. اما در خصوص جاهل قاصر ممکن است بگوییم التفات خطاب به او قبیح است یا حسن نیست. اگر چنین گفتیم «لا تعاد» میتواند شامل جاهل قاصر بشود، ولو اینکه ابتدائا اجماع شامل او هم میشود. ولی بخاطر اینکه جاهل قاصر عاجز از امتثال است اشتمال ادله جزئیت بر او عقلا قبیح است.
ج14: یکشنبه 970209 اشتمال قاعده بر موانع آیا صحیحه «لا تعاد» خلل از ناحیه موانع در غیر امور 5 گانه را هم تصحیح میکند؟ موانع اعم است از ایجاد آنچه عدمش شرط است (زیاده مخل) و اخلال در اجزاء و شرایط. در این مسئله سه قول مهم قابل طرح است: 1.«لا تعاد» فقط ناظربه اجزاء و شرایط است و شامل موانع نمیشود. 2.شامل هرگونه اخلالی میشود، چه ایجاد زیاده باشد یا ایجاد مانع یا اخلال در اجزاء. 3.صحیحه میگوید زیاده یا ایجاد مانع اگر مخل به امور 5 گانه باشد موجب اعاده است. دلیل قول اول این است که روایت میفرماید: در نماز بعضی امور فرض هستند و بعضی سنت، که خلل در فرض موجب اعاده است. در حالی که موانع نه فرض هستند و نه سننن. به عبارتی این تقسییم بندی نشان میدهد که این روایت ناظر به اجزاء و شرایط است نه موانع. همچنین گفته شده است که مراد از عبارت «لا تعاد الصلاة الا لخمس ...» این است که «لا تعاد الصلاة من شیء الا من خمس». اگر این «شیء» اطلاق احوالی داشته باشد میتوانند شامل موانع هم بشود. در حالیکه احتمال قرینه بر عدم این اطلاق، مانع انعقاد اطلاق میشود. اما این دو ادعا قابل مناقشه است. در مورد ادعای دوم میتوان بعکس این استدلال را ادعا کرده، بگوییم : روشن است که صحیحه ناظر است به اخلال در نماز. یعنی میفرماید: هر اخلالی یا از جنس اخلال در سنن است یا اخلال در فرائض. خود «اخلال» که قابل تقسیم به سنت و فریضه نیست. بلکه یا اخلال در سنت است یا در فریضه. پس مفاد صحیحه این است که اخلال موجب اعاده است الا اخلال در فرائض. اما فرقی نمیکند که این اخلال به نحو ایجاد مانع باشد یا اخلال در اجزاء و شرایط. اگر گفتیم متفاهم عرفی این است که روایت ناظر به خلل نماز (و تقسیم خلل) است، اشکال اول هم دفع میشود زیرا روایت در مقام تقسیم اجزاء و شرایط نیست تا گفته شود که خلل قابل تقسیم به اجزاء و شرایط نیست. بعبارتی آنچه نزد عرف مورد اهتمام است این است که در نماز خللی نباشد و فرد مأتی به خود را خراب نکند، نه اینکه اهتمامش بر این باشد که اجزاء و شرایط اتیان شوند و مانعی ایجاد نشود. یعنی اینکه شکل فنی خلل یکی از امور سه گانه (اخلال در اجزاء و شرایط یا ایجاد مانع) است، مورد اهتمامم عرف نیست. لذا متفاهم عرفی صحیحه این است که خلل در نماز مطلقا موجب اعاده نیست الا خلل در این 5 چیز. تقدیر گرفتن «شیء» هم مطلب را عوض نمیکند چون دقیق این است که تقدیر اینگونه گرفته شود: «لا تعاد الصلاة لخلل فی شیء الا ...» و این خلل اطلاق دارد. لذا عرف صحیحه را در مقام تدارک هر خللی میبیند.
ج15: دوشنبه 970210 اشتمال قاعده بر موانع (2) + دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا یکی از موانع صحت نماز ایجاد زیاده است. مسلما اگر گفتیم قاعده لا تعاد خلل از ناحیه موانع را هم جبران میکند، زیاده در غیر ارکان را هم جبران میکند. اما زیاده در امور 5گانه این حدیث را چطور؟ گفته شده است که «لا تعاد» بخودی خود زیاده در این امور را هم جبران میکند. اما صحت این کلام منوط است به این استظهار است که آیا فقیه با توجه به ادله جزئیت و شرطیت، زیاده در رکوع و سجود را «زیاده در نماز» میداند یا «زیاده در رکوع و سجود»؟ ابتدائا ادله ای که زیاده را مانع صحت نماز میدانند میگویند: هر فعلی که زیاده در نماز به حساب می آید موجب اعاده است. 10509- 2- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ زَادَ فِي صَلَاتِهِ فَعَلَيْهِ الْإِعَادَةُ. اما باید ببینیم «زیاده»، صفتی است که به نماز اضافه میشود یا اجزاء نماز؟ اگر گفتیم نماز کلا یک فعل بسیط است نه مرکبی از افعال مختلف، هر فعل زائدی (در هر جزء که واقع شده باشد) زیاده در نماز به حساب می آید، نه زیاده در قرائت یا رکوع یا سجود یا تشهد و ... . بعبارتی «زیاده» انحلالی نیست و ما یک «زیاده» بیشتر نداریم. این «زیاده» هم یکی از موانع نماز به حساب می آید که با «لا تعاد» جبران میشود. در نتیجه اصلا زیاده در رکوع یا زیاده در سجود نداریم که بخواهیم بحث کنیم که آیا مشمول «لا تعاد» میشود یا نه؟! اما اگر «زیاده» را انحلالی دانستیم (چون نماز را مرکبی از افعال مختلف میدانیم) زیاده در رکوع و سجود، داخل در استثناء شده و «اعاده» در این موارد برداشته نمیشود. دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا اگر ساهی و ناسی داخل وقت متذکر سهو و نسیان خود شود، قطعا این قاعده لزوم اعاده را از او برمیدارد. اما بحث اینجاست که آیا ممکن است بگوییم همین مکلف بعد از وقت مکلف به قضا است؟ یا اگر ساهی و ناسی بعد از پایان وقت متذکر سهو و نسیان خود شد، آیا مکلف به قضای نماز است یا نه؟ مرحوم بجنوردی میفرماید: این قاعده هم لزوم اعاده در وقت را بر میدارد و هم لزوم قضا بعد وقت را، به سه دلیل: 1. مفهوم لغوی «اعاده» تکرار بعد از اتیان اول است. لذا اگر صحیحه را به این معنای لغوی حمل کنیم هرگونه اعاده (در وقت و بعد از وقت) برداشته میشود. دلیلی که ایجاب کند «اعاده» را به مصطلح شرعی (که اختصاص به تکرار داخل وقت دارد) حمل کنیم هم وجود ندارد. 2. وقتی قبول کردیم که این صحیحه اعاده در وقت را برمیدارد، به طریق اولی لزوم تکرار بعد از وقت را هم برمیدارد. فرقی هم نمیکند که صحیحه، خلل واقع شده را چگونه جبران کند؟ با تقیید ادله جزئیت یا با تعبد به امتثال و یا به امتنان؟ در هر صورت فحوی عدم نیاز به اعاده در وقت این است که بعد الوقت هم قضا لازم نیست. اگر «لا تعاد» مقید ادله جزئیت باشد که شامل بعد از وقت هم میشود، اگر موجب تعبد به امتثال باشد هم همینطور. اگر به امتنان اعاده را برداشته باشد هم، لازم دانستن قضا بعد از پایان وقت هم منافی امتنان است. 3. برداشتن اعاده در وقت موضوع قضا را منتفی میکند. لذا مفاد این قاعده در داخل وقت، حاکم است بر ادله لزوم قضا.
ج16: سه شنبه 970211 دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا (2) بعضی گفته اند ادله سه گانه مرحوم بجنوردی فقط بر کسی قابل استدلال است که داخل وقت متوجه شده است و در مورد او ایجاب میکند که بعد الوقت هم قضا بر عهده او نباشد. اما کسی که بعد از پایان وقت متذکر خلل در نماز شده است را شامل نمیشود. استدلال به فحوی (دلیل دوم) منوط است به این که قضا حامل ملاک مستقلی برای وجوب نباشد و فقط به ملاک امر اول ایجاب فعل کند. اما در کل فحوی گیری در ملاکات برای ما که عالم به ملاکات نیستیم دشوار است. اما دلیل سوم میگفت: وقتی اعاده در داخل وقت برداشته شود موضوع تکرار در خارج وقت هم منتفی میشود. این استدلال برای کسی که خارج وقت متذکر خلل شده است منوط به این است که حتما «لا تعاد» در طول زمان انجام فعل هم برای او لسان داشته باشد. در اینصورت او میگوید بعد از اینکه در زمان فعل «لا تعاد» لزوم تکرار را برداشته بود، الآن هم قضا موضوعی ندارد. اما اگر بر طبق بعضی مبانی «لا تعاد» برای این فرد لسان نداشته باشد، طبق این مبنا دلیل سوم تکرار را از متذکر بعد الوقت برنمیدارد. مثلا نزد مرحوم نایینی «لا تعاد» برای کسی که تا پایان وقت فعل، متذکر خلل نشده است لسان ندارد. زیرا گفتیم نزد ایشان «لا تعاد» امر تأسیسی به اعاده را برمیدارد. اما ناسی و ساهی، اگر تا پایان وقت عمل متذکر خلل نشوند اصلا امر به اعاده متوجهشان نیست (کما اینکه امر ابتدائی به نماز با جزء منسیّه هم متوجه او نیست) و در نتیجه دلیل «لا تعاد» در موردشان لسان ندارد. دلیل اول هم منوط به این است که قبول کنیم هرگونه تکراری با عبارت «لا تعاد» برداشته شده است. لذا برای تکمیل ادله سه گانه مرحوم بجنورردی گفته شده است که «لا تعاد» مفهومی کنایی دارد که مطلقا لزوم اعاده را در غیر امور 5گانه برمیدارد. چه داخل وقت متوجه خلل شود و چه بعد از پایان وقت. این دلیل ادعا میکند که مفهوم کنایی صحیحه این است که «به نماز ناقص اکتفا کن و شارع این نماز را کافی میداند». با توجه به اینکه این مفهوم کنایی که اعم از مفهوم مطابقی صحیحه است، مراد متکلم است، دیگر نباید مفهوم مطابقی را لحاظ کرد و عرف با توجه به این مفهوم کنایی، فرقی بین داخل و خارج وقت نمیبیند و در هر دو صورت تکرار را غیر لازم میداند. این کافی دانستن نماز ناقص به معنی تصرف در معنای ادله جزئیت و شرطیت در اجزاء غیر رکنی است، برای ساهی و ناسی. اما اگر کسی گفت که ظهور «لا تعاد» در این است که در جزئیت و شرطیت فرقی بین سنن و فرائض (اجزاء رکنیه و غیر رکنیه) نیست (کما علیه السید الخمینی رحمه الله) و صحیحه تغییری در معنای جزئیت و شرطیت اجزاء غیررکنی ایجاد نمیکند، به این دلیل هم نمیتواند تمسک کند.
💢لینک جلسات از سال ۱۳۹۹_۱۴۰۰ صفحه اول ♦️مباحث مقدماتی 1. ضرورت تفقه در معارف اهل بیت و اجمالی از روش کار http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/1.mp3 ♦️باب1: الِاضْطِرَارِ إِلَى الْحُجَّة 2. پیرامون عنوان باب http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/2.mp3 🔹حدیث اول 3. ظهور اولیه روایت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/3.mp3 4. بررسی کلام علامه مجلسی http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/4.mp3 5. بررسی کلام صدرالمتالهین 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/5.mp3 6. بررسی کلام صدرالمتالهین 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/6.mp3 7. تبیین مقام اعراف و راه معرفت الهی http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/7.mp3 8. تبیین حکمت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/8.mp3 9. مصلحت و مفسده 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/9.mp3 10. مصلحت و مفسده 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/10.mp3 11. مصلحت و مفسده 3 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/11.mp3 12. مصلحت و مفسده 4 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/12.mp3 13. مصلحت و مفسده 5 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/13.mp3 14. مصلحت و مفسده 6 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/14.mp3 15. مصلحت و مفسده 7 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/15.mp3 16. مصلحت و مفسده 8 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/16.mp3 17. بقاء و فناء 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/17.mp3 18. بقاء و فناء 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/18.mp3 19. بقاء و فناء 3 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/19.mp3 20. امر و نهی 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/20.mp3 21. امر و نهی 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/21.mp3 22. امر و نهی 3 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/22.mp3 23. امر و نهی 4 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/23.mp3 24. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/24.mp3 25. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/25.mp3 26. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 3 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/26.mp3 27. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 4 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/27.mp3 28. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 5 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/28.mp3 29. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 6 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/29.mp3 🔹حدیث دوم 30. تقریب و ترجمه روایت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/30.mp3 31. معنای معرفت الله بالله 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/31.mp3 32. معنای معرفت الله بالله 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/32.mp3 33. رضا و سخط الهی 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/33.mp3 34. رضا و سخط الهی 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/34.mp3 35. نسبت بین قرآن و امام 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/35.mp3 36. نسبت بین قرآن و امام 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/36.mp3 🔹حدیث چهارم 37. نسبت بین وحی و معرفت بشری http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/37.mp3 🔹حدیث سوم 38. تقریب و ترجمه روایت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/38.mp3 39. اساس یقین و ائتلاف http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/39.mp3 40. حقیقت نور و هدایت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/40.mp3 41. حقیقت شک و اختلاف 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/41.mp3 42. حقیقت شک و اختلاف 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/42.mp3 🔹حدیث پنجم 43. تقریب و ترجمه روایت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/43.mp3 44. ضرورت وجود حجت در مقام بندگی http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/44.mp3
💢لینک جلسات از سال ۱۳۹۹_۱۴۰۰ صفحه دوم ♦️باب4: أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَام‏ 45.اتمام حجت و قیود آن 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/45.mp3 46. اتمام حجت و قیود آن 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/46.mp3 47. اتمام حجت و قیود آن 3 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/47.mp3 ♦️باب5: أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّة 48. تقریب و ترجمه روایات باب http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/48.mp3 49. تکمیل روایات باب با روایات دیگر http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/49.mp3 ♦️باب6: أَنَّهُ لَوْ لَمْ یبْقَ فِی الْأَرْضِ إِلَّا رَجُلَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجَّة 50. تقریب و ترجمه روایات باب http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/50.mp3 51. برهان متکلمین و حکما در اضطرار به امام 1 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/51.mp3 52. برهان متکلمین و حکما در اضطرار به امام 2 http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/52.mp3 53. تحلیل رابطه تکوینی عالم با امام http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/53.mp3 54. تحلیل وحدت امام (امام واحد) در عالم http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/54.mp3 55. جمع بندی مباحث اضطرار به حجت http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/55.mp3
ج18: دوشنبه 970217 اشتمال قاعده بر مضطر مرحوم نایینی میفرماید: «لا تعاد» شامل مضطر هم میشود. در اینکه در بعضی موارد اضطرار، مأمور به اضطراری مجزی از مأمور به اختیاری است و نیازی به اعاده عمل نیست شکی نیست؛ مثل کسی که در تمام طول وقت نماز، اضطرار مستوعب داشته است، اما بحث در این است که آیا جایی داریم که عدم نیاز به اعاده مستند به قاعده «لا تعاد» باشد؟ با توجه به اینکه ادله رفع، تکلیف را از مضطر برمیدارد آیا موردی داریم که تصحیح عمل مکلف مضطر نیاز به «لا تعاد» داشته باشد؟ ظاهرا مراد مرحوم نایینی باید مواردی باشد که شخص توهم اضطرار میکرده و در این موارد چون واقعا مضطر نبوده، ادله رفع برای او لسان ندارد. اما اگر اخلالش به غیر از موارد رکنی باشد، میتوان نماز این شخص را با «لا تعاد» تصحیح کرد. مثل کسی که گمان میکرد عذر مستوعب وقت متوجه اوست و مأمور به اضطراری به جا آورد ولی قبل از اتمام وقت اضطرارش رفع شد. همچنین مثل کسی که از روی جهل تصور داشت که مثلا طهارت مائیه برایش ضرر دارد و با طهارت ترابیه نماز را به جا آورد ولی بعدا فهمید که ضرری در طهارت مائیه برای او نبوده است. در این موارد «لا تعاد» از باب اینکه قطعا شامل جاهل به موضوع میشود میتواند اختلال نماز این فرد را جبران کند. همچنین گفته اند بعضی موانع که اضطرارا بین نماز ایجاد شده اند هم با «لا تعاد» جبران میشود. مثل کسی که بین نماز ساترش را برای چند لحظه از دست میدهد. مثل زنی که بین نماز متوجه پوشیده نبودن موی سر خود شده و اقدام به تحصیل ساتر میکند. در فاصله زمان تذکر تا تحصیل ساتر، این نماز مانعی دارد که باید با «لا تعاد» جبران شود.
ج19: سه شنبه 970218 نسبت «لا تعاد» با ادله ای که ارکان دیگری برای نماز ذکر میکنند غیر از امور 5 گانه ای که در «لا تعاد» ذکر شده است، 4 امر دیگر هم وجود دارند که اخلال سهوی به آنها هم موجب لزوم اعاده نماز است. 1. نیت. مجمع علیه و از مسلمات فقهی است که خلل سهوی در نیت هم موجب اعاده نماز میشود. 2. تکبیرة الاحرام. نصوصی داریم که دلالت میکند که خلل سهوی در تکبیرة هم موجب لزوم اعاده است و بابی در وسائل به این امر اختصاص یافته است. 2 بَابُ بُطْلَانِ الصَّلَاةِ بِتَرْكِ تَكْبِيرَةِ الْإِحْرَامِ وَ لَوْ نِسْيَاناً وَ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ مَعَ تَيَقُّنِ التَّرْكِ لَا مَعَ الشَّك البته این روایات فقط لزوم اعاده در صورت خلل بالنقیصه در تکبیرة الاحرام را اثبات میکنند ولی خلل بالزیاده در تکبیرة هم اگر به قصد زیاده باشد به دلیل شهرت یا از باب «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» اعاده را لازم دارد. 3. قیام هنگام تکبیرة. منصوص است که اخلال سهوی به این قیام هم موجب اعاده است. 4. قیام متصل به رکوع. که نصی بر این رکنیت این قیام دلالت ندارد ولی از مسلمات و اجماعیات است. خلل در نیت و قیامین فقط به نحو نقیصه متصور است. مسئله اصلی این است که رکن به حساب آوردن این امور آیا با دلیل «لا تعاد» تعارض دارد یا جمع عرفی برای این تعارض بدوی داریم (مثل تخصص یا تخصیص)؟ با ادعای تخصص و تخصیص، قائلی برای قول به تعارض باقی نمیماند. کسانی که ادعای تخصیص کرده اند گفته اند در این مورد هم مثل همه موارد عام و خاص، تعارض ملاحظه شده، بدوی است. بله! اگر اثبات شد که عام آبی از تخصیص است یا اینکه عام در خصوص خاص، به منزله نص باشد، تخصیص زدن ملازم الغای عام و موجب تعارض است. اما در اینجا عام نص در حصر نیست تا بگوییم آبی از تخصیص است. با این ادعا که «لا تعاد» ترکیبی است از یک عام با یک خاص و هیچ اشکالی هم نیست که بعضی از خاص ها که مخصص عام هستند در اینجا بیان نشده باشند. البته روشن است که این فاصله و عدم اتصال در بیان مخصص ها باید به نکته ای باشد، ولو اینکه ما متوجه آن نکته نشده باشیم. (مثل اینکه مخصص هایی که متصله بیان شده اند مخصص های درونی فعل هستند و آنها که منفصله بیان شده اند بیرونی) ممکن است ادعا شود که عموم در اینجا به منزله نص در خاص است و لذا قابل تخصیص با همان خاص نیست. مثلا دلیلی که میگوید میتوان از مجتهد تقلید کرد، به منزله نص است در اینکه از «مجتهد اعلم اتقی» نیز میتوان تقلید کرد. لذا اگر دلیلی اقامه شد که نمیتوان از «اعلم اتقی» تقلید کرد، با این دلیل معارضه میکند. اما اثبات چنین ادعایی در اینجا دشوار است و «لا تعاد الصلاة» هیچ تنصیصی بر عدم لزوم اعاده نماز در صورت اخلال به تکبیره یا نیت و قیامین ندارد. اما برخی ادعا کرده اند که استثناء بعد از ادات نفی، صراحت در حصر دارد و برای اینکه این حصر تقیید نشود، گفته اند این 4 مورد تخصصا از شمول «لا تعاد» خارجند. یعنی «لا تعاد» موضوعا ناظر به این 4 مورد نیست. در مورد قیام تکبیرة، از روایاتش معلوم میشود که اصلا جزء مستقلی نیست و شرط تکبیرة است. این ادعا در مورد قیام متصل به رکوع هم قابل تصور است که اخلال به آن از باب عدم تحقق رکوع، اخلال به رکوع به حساب آید (رکوع یعنی خم شدن از حالت قیام) خصوصا با توجه به اینکه تنها دلیل اثبات رکنیت این قیام اجماع است. نیت و تکبیرة هم از شمول «لا تعاد» خارجند، زیرا بدون این دو، اصلا نماز واقع نشده است و «لا تعاد» فقط ناظر به اجزائی است که دخیل در تحقق اصل نماز نیستند و آنها را به رکنی و غیر رکنی تقسیم میکند. اما به نظر میرسد ادعای خروج تخصصی در مورد نیت و تکبیرة قابل قبول نیست و عرفا در جزئیت فرقی بین قرائت و تکبیرة و نیت نیست. اطلاق نماز به نمازی که فاقد این دو باشد هم بلا اشکال است.
ج20: چهارشنبه 970219 نسبت «لا تعاد» با ادله ای که ارکان دیگری برای نماز ذکر میکنند (2) مناقشه دیگری که بر قول به تخصص وارد است این است که ما در غیر از این 4 مورد، در مواردی مطمئن هستیم که این قاعده تخصیص خورده است. این موارد موجب میشود که با اطمینان خاطر ادعای ظهور داشتن روایت در حصر را کنار بگذاریم و این قاعده را قاعده ای بداینیم که در بعضی موارد تخصیص خورده است و آبی از تخصیص نیست. آن موردی که قطعا از قاعده خارج میشود و علاوه بر موارد 5 گانه از عمموم مسثنی منه خارج میشود، طهارت خبثیه است در جایی که فرد بعد از علم به نجاست، بخاطر نسیان وارد در نماز میشود و بعدا متذکر نجاست میشود. در این مورد اعاده لازم است بدون اینکه محقق صلاة یا از شرایط رکوع و سجود باشد و یا از فرائض باشد. البته خواسته اند این مورد را هم بدون تخصیص زدن به قاعده، توجیه کنند؛ به این بیان که: در اینجا هم عموم مستثنی منه به مورد جدیدی تخصصیص نمیخورد، بلکه فقط اطلاق این عموم مقید میشود. در جایی میتوانیم ادعا کنیم که عموم مستثنی منه تخصیص خورده است که فرد جدیدی در هر حال از عموم خارج شده باشد. اما در مورد طهارت خبثیه مطلقا نمیگوییم خلل به آن موجب اعاده است، بلکه طهارت خبثیه فقط در صورت نسیان موجب اعاده است بخلاف مورد سهویا جهل. لذا میتوان ادعا کرد که خلل در نماز اگر از ناحیه طهارت خبثیه باشد هم موجب اعاده نیست؛ اما عدم لزوم اعاده در مورد این خلل مقید است به اینکه نسیانا نباشد (اگر نسیانا باشد اعاده لازم است). اما به نظر میرسد حمل این مورد به تقیید دشوار است چون ظاهر صحیحه این است که میفرماید: «لا تعاد الصلاة من أیّ خلل الا من خمسة». لذا اگر صحیحه چنین ظهوری داشته باشد طهارت خبثیه را باید با تخصیص از آن خارج کرد نه با تقیید، چون بعضی از افراد خلل به طهارت خبثیه موجب اعاده است و ذیل «لا تعاد الصلاة من أی خلل» نمیگنجد. علاوه بر اینکه همین که این خلل در صورت نسیان موجب اعاده است با تعلیل ذیل روایت ناسازگار است و موجب میشود که بالاجبار قبول کنیم که این روایت قابل تخصیص است. مگر اینکه گفته شود احتمال دارد که طهارت خبثیه هم فریضه و مذکور در کتاب است (به استناد آیه مبارکه : «و ثیابک فطهر») و یا اینکه گفته شود: طهارت خبثیه هم فی الجمله (در موارد جهل) نقض فریضه نمیکند و همین برای صدق تعلیل کافی است. اما این توجیه هم کافی نیست زیرا فریضه بودن که قابل اثبات نیست و همچنین ظاهر تعلیل این است که مصب قاعده این است که سنت به هیچ وجه نمیتواند نقض فریض کند و لو فی الجمله و در طهارت خبثیه فی الجمله نقض فریضه میکند. لذا ابای از تخصیص در مورد قاعده قابل اثبات نیست و در نتیجه بهتر است تکبیرة الاحرام و نیت و قیامین را هم مخصص های قاعده بدانیم نه اینکه تخصصا از تحت قاعده خارج کنیم.
ج21: شنبه 970222 مراد از «طهور» در صحیحه «لا تعاد» طهارت به معنی پاکی از قذارت و آلودگی است و استعمالش در این معنا حقیقی است، چه به معنی پاکی ظاهری و مادی (در مقابل قذارت ظاهری) به کار رود و چه به معنی پاکی باطنی و معنوی (در مقابل قذارت باطنی). ضبط «طهور» میتواند بضم طاء (طُهور بر وزن وضوء) و اسم مصدر باشد، اما در این معنی استعمال زیادی ندارد. ظاهر این است که «طهور» در صحیحه بفتح طاء (طَهور) باشد و با این ضبط یکی از معانی زیر را دارد: 1. صفت مشبهه به معنی طاهر 2. صیغه مبالغه به معنی مبالغه در طهارت. در مصباح اللغة گفته شده است که این مبالغه حاوی معنایی اضافی است و آن مطهِّر بودن است علاوه بر طاهر بودن، مثل «ماء طهور» که به معنی «آب طاهر و مطهر» است. 3. به معنی «ما یتطهّر به» یعنی آن ماده ای که موجب طهارت است، مثل آب و خاک و هر ماده شوینده. در همین معنا استعمال شده است: «التراب أحد الطهورین» و «فاقد الطهورین لا صلاة له». 4. «مطهِّر» اعم از ماده ای که موجب طهارت است و فعلی که سبب تطهیر است (مثل غَسل). 5. مصدر ثلاثی مجرد (طهُر یطهُر طهارةً و طَهوراً) در این صحیحه معنای طهور با معنای چهارم و معنای مصدری سازگاری دارد؛ چون گفتیم که ظاهر صحیحه این است که میفرماید: «لا تعاد الصلاة من الخلل الا فی الطهور و ... ». اما اگر به معنای سوم استعمال شده باشد ناچاریم که بگوییم استعمالی کنایی است: أی: من الطهارة یحصل من الماء و التراب و ... . اما ظاهرا استعمال این صحیحه با معنای اول و دوم هیچ سازگاری ندارد. به هر حال، طهور در این صحیحه مسلما شامل طهارت حدثیه میشود. برخی ادعا کرده اند فقط طهارت حدثیه در این حدیث اراده شده است و نمیتواند شامل طهارت خبثیه هم باشد. اولین دلیل برای این ادعا تناسب حکم و موضوع و بعبارتی ملاحظه ارتکازات متصل به موضوع است. مرحوم بجنوردی در تقریر این ادعا گفته اند: سیاق این حدیث بیان اهمیت امور خمسه است با بیان لزوم اعاده در این 5 مورد و فریضه بودن این 5 امر در مقابل سنت بودن سایر واجبات نماز. با این حساب روشن است که آنچه نزد فقهاء و محدثین حائز اهمیت است و همچنین در کتاب مکررا به وجوب آن نص وارد شده است «طهارت حدثیه» است نه «طهارت خبثیه».
سلام علیکم انشاءالله درس فقه استاد میرباقری، بعد از ایام عزاداری سیدالشهداء علیه السلام، از تاریخ یکشنبه ۱ مهر آغاز میشود موضوع درس، ادامه قاعده «لا تعاد» و محل درس، مثل گذشته مدرس ۱۰۸ مدرسه آیت الله تبریزی رحمه الله از ساعت ۹:۱۵ می‌باشد. در سال گذشته ۲۲ جلسه در مورد این قاعده بحث شد که تقریر آنها تقدیم دوستان شد. صوت این جلسات نیز در کانال سروشی ما به آدرس mirbaqeri_dars تقدیم دوستان شده است
فهرست صوت بحث «خمس» ج۱-۳۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/131 ج۳۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/170 ج۳۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/171 ج۳۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/238 ج۳۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/239 ج۳۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/240 ج۳۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/241 ج۳۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/242 ج۳۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/243 ج۴۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/244 ج۴۱ ج۴۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/245 ج۴۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/246 ج۴۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/247 ج۴۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/248 ج۴۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/249 ج۴۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/250 ج۴۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/251 ج۴۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/252 ج۵۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/291 ج۵۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/292 ج۵۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/293 ج۵۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/294 ج۵۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/295 ج۵۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/296 ج۵۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/309 ج۵۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/311 ج۵۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/313 ج۵۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/315 ج۶۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/318 ج۶۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/333 ج۶۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/334 ج۶۳ ج۶۴ ج۶۵ ج۶۶ ج۶۷ ج۶۸ ج۶۹ ج۷۰ ج۷۱ ج۷۲ ج۷۳ ج۷۴ ج۷۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/383 ج۷۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/384 ج۷۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/385 ج۷۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/386 ج۷۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/387 ج۸۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/388 ج۸۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/389 ج۸۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/390 ج۸۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/391 ج۸۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/392 ج۸۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/393 ج۸۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/394 ج۸۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/397 ج۸۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/426 ج۸۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/427 ج۹۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/428 ج۹۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/429 ج۹۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/430 ج۹۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/431 ج۹۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/438 ج۹۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/433 ج۹۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/434 ج۹۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/435 ج۹۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/436 ج۹۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/437 ج۱۰۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/439 ج۱۰۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/440 ج۱۰۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/441 ج۱۰۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/442 ج۱۰۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/443 ج۱۰۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/444 ج۱۰۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/445 گ۱۰۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/446 ج۱۰۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/447 ج۱۰۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/448 ج۱۱۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/450 ج۱۱۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/454 ج۱۱۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/457 ج۱۱۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/458 ج۱۱۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/460 ج۱۱۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/465 ج۱۱۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/466 ج۱۱۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/469 ج۱۱۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/470 ج۱۱۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/474 ج۱۲۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/475 ج۱۲۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/477 ج۱۲۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/479
فهرست تقریرات بحث «خمس» تقریر آیه خمس. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/73 تقریر روایات باب اول کتاب الخمس. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/77 ج۱۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/80 ج۲۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/84 ج۲۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/88 ج۲۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/92 ج۲۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/96 ج۲۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/100 ج۲۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/104 ج۲۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/108 ج۲۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/112 ج۲۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/116 ج۲۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/120 ج۳۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/124 ج۳۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/128 ج۳۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/163 ج۳۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/167 ج۳۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/173 ج۳۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/178 ج۳۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/183 ج۳۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/187 ج۳۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/191 ج۳۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/195 ج۴۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/199 ج۴۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/203 ج۴۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/207 ج۴۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/210 ج۴۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/215 ج۴۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/219 ج۴۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/223 ج۴۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/227 ج۴۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/231 ج۴۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/235 ج۵۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/254 ج۵۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/258 ج۵۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/262 ج۵۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/266 ج۵۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/269 ج۵۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/274 ج۵۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/279 ج۵۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/283 ج۵۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/287 ج۵۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/322 ج۶۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/326 ج۶۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/330 ج۶۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/335 ج۶۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/336 ج۶۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/337 ج۶۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/341 ج۶۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/343 ج۶۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/347 ج۶۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/348 ج۶۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/353 ج۷۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/357 ج۷۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/359 ج۷۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/361 ج۷۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/363 ج۷۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/365 ج۷۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/371 ج۷۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/372 ج۷۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/373 ج۷۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/374 ج۷۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/375 ج۸۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/376 ج۸۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/377 ج۸۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/37 ج۸۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/380 ج۸۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/381 ج۸۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/382 ج۸۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/395 ج۸۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/396 ج۸۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/398 ج۸۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/399 ج۹۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/400 ج۹۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/401 ج۹۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/402 ج۹۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/403 ج۹۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/404 ج۹۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/405 ج۹۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/406 ج۹۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/407 ج۹۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/408 ج۹۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/411 ج۱۰۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/414 ج۱۰۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/415 ج۱۰۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/416 ج۱۰۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/418 ج۱۰۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/419 ج۱۰۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/420 ج۱۰۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/421 ج۱۰۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/423 ج۱۰۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/424 ج۱۰۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/425
فهرست تقریرات درس «خمس» قسمت دوم ج۱۱۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/449 ج۱۱۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/451 ج۱۱۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/456 ج۱۱۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/461 ج۱۱۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/462 ج۱۱۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/464 ج۱۱۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/467 ج۱۱۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/468 ج۱۱۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/471 ج۱۱۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/472 ج۱۲۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/473 ج۱۲۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/476 ج۱۲۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/478 ج۱۲۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/480 ج۱۲۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/482 ج۱۲۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/487 ج۱۲۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/488 ج۱۲۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/489 ج۱۲۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/491 ج۱۲۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/493 ج۱۳۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/494 ج۱۳۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/498 ج۱۳۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/499 ج۱۳۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/502 ج۱۳۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/504 ج۱۳۵. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/505 ج۱۳۶. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/508 ج۱۳۷. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/509 ج۱۳۸. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/502 ج۱۳۹. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/512 ج۱۴۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/513 ج۱۴۱. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/514 ج۱۴۲. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/515 ج۱۴۳. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/516 ج۱۴۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/517 ج145. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/518 ج146. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/530 ج147. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/531 ج148. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/533 ج149. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/553 ج150. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/555 ج151. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/556 ج152. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/561 ج153. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/562 ج154. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/564 ج155. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/565 ج156. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/566 ج157. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/567 ج158. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/568 ج159. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/569 ج۱۶۰. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/573 ج161. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/574 ج162. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/575 ج163. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/576 ج164. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/577 ج165 https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/578 ج166. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/580 ج167. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/581 ج168. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/582 ج169. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/593 ج170. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/594 ج171. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/595 ج172. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/596 ج173. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/597 ج۱۷۴. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/598 ج175. https://eitaa.com/mirbaqeri_dars/599
تقریر مباحث خمس استاد میرباقری از ابتدای سال👇👇👇