eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
28.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
287 ویدیو
123 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | ، جلسه دهم، ۲۷ آبان ۱۳‌۹۹ ⚡️ تبیین مصلحت و مفسده‌ای که انبیاء علیهم‌السلام بر آن دلالت می‌کنند و تبیین مدار حُسن و قُبح در عالم 📜 فهرست جلسات برگزارشده: https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ سهم تأثیر اختیار بر ، کم است. اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدل‌سازی، ارادۀ ما نقش فعال‌تری دارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «كيف اختيار انسان در كيف فهم از جهان حاضر است، منتها در همۀ موضوعات معرفت، سهم اختيار انسان را يكسان نمي‌دانيم. يك‌جاهايي سهم ارادۀ انسان خيلي تبعي است؛ مثل اينكه در محسوسات اوليه، سهم ارادۀ ما تبعی است، نمي‌شود لامسۀ ما از آبِ گرم متأثر نشود، لامسۀ ما از سرما و برودت آب متأثر نشود؛ انسان دستش را كه در آب گرم مي‌برد يك تأثر خاصي پيدا مي‌كند كه از آن تعبير به سوختن مي‌كنيم؛ اين ارادۀ ما در اين فعل و انفعال و اين ادراك حسّي، تأثيرش بسيار كم است. هرچند همان‌جا هم انسان مي‌تواند مثل مرتاض‌هاي هندي حتّي حواسّ خودش را طوري پرورش بدهد كه دستش را در آب با دمای صد درجه ببرد و نسوزد. ولي معمولاً سهم ارادۀ ما در آنجا كم است. ولي وقتي مي‌کنيم، اطلاعاتي كه از بيرون مي‌آيد را به يك مدل تبديل مي‌كنيم و سعي مي‌كنيم به عوامل، جا و نسبت بدهيم، و نسبتِ بين آنها را تعريف كنيم، نقش اراده بیشتر است. ديگری ممكن است به شکل ديگر مدل بدهد. يعني در سامان دادن به نظام معرفتي و مدل‌سازی، اراده‌ي ما نقش فعال‌تري دارد و آن كسي كه براي كلّ معرفت انسان، منطق مي‌دهد، يعني براي كل دستگاه معرفتي يك سامانه درست مي‌كند، در آنجا نقش اراده در سامان دادن به معرفت، نقش بيشتري است. نمي‌گويم در آنجا مطلق است.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: « تک‌شاخصه‌ای نیست، بلکه سه‌شاخصه‌ای است که اين سه شاخصه بايد در تمامي مراحل شكل‌گيري ادراك و فرآيند پيچيده آگاهي انسان حضور داشته باشد و در مجموع، هماهنگيِ اين سه شاخصه است كه مي‌تواند معيار صحّت باشد: شاخصه اول، است. بر اساس اين شاخصه، زمينه‌ها و مباني علوم بايد مستند به وحي و بر اساس اتكاء به علوم برتر الهي به دست آيد. شاخصه دوم، گذر از بستر است؛ يعني پيش‌فرض‌هاي توليد شده بايد از بستر عقلانيّت منسجم نيز عبور كند. شاخصه سوم، كارآمدي عيني و ، به‌معناي پاسخ‌گويي در_عينيت است. بنابراين، معيار صحّت، فقط پاسخ‌گويي و كارآمدي در عينيت نخواهد بود، بلكه در صورتي كه اين سه شاخصه، در تمام مراحل پيدايش علم با هم حضور داشته باشند، معرفت يا علم حاصل، معرفتي حق و ثابت و صحيح خواهد بود. به اين ترتيب نمي‌توان ادعا كرد دين در مرحله داوري دخالت نمي‌كند، البته اگر داوري فقط به آزمون‌پذيري تعريف شود، ديگر مرتبط به دين نيست؛ اما اگر مرحله داوري تنها از طريق استناد به عينيت تمام نشود و مؤلفه‌هاي ديگري همچون هماهنگي و انسجام، و نيز پيش‌فرض‌ها و مفروضاتِ حاصل از حوزه معرفت‌هاي وحياني هم، در آن دخيل گردد، بايد براي هماهنگي در عينيت يك ارائه داد. اگر معيار صحّت، مرکب از «استناد به وحي، عبور از عقلانيّت منطقي و منسجم، و آزمون‌پذيري» باشد، كه در همه مراحل به شكل تركيبي اثرگذارند، در مرحله داوري نيز مانند ارزيابي ميزان انسجام عقلانيِ نظريه يا فرضيه، بايد ميزان استناد و هماهنگي نظريه با وحي نيز ارزيابي و اثبات گردد. به عنوان مثال، رويكردهاي مختلفي در وجود دارد كه همگي به‌نسبتي آزمون‌پذيرند؛ يعني در مقامِ تجربه و آزمون، اثبات‌پذير، ابطال‌پذير يا پاسخ‌گو هستند. و در تحليل سلامت انسان‌ها متفاوت عمل مي‌كنند. توصيف اين دو رويكرد از بيماري نيز با يكديگر متفاوت هستند. در طب قديم، عواملي مانند مزاج، تراكم مزاجي، طبيعت سرد، گرم، خشك و تر مأكولات يا بحث تعادل مايعات بر اساس اخلاط اربعه، از مباحث بسيار مهمي است كه در تحليل‌هاي طب مدرن مورد استفاده نيست. بر اساس اين تحليل‌ها، بيماري بر اساس علائمي تجربه‌پذير و گاهي علائم باليني و آزمايشگاهي تشخيص داده و درمان مي‌گردد. در طب جديد، علوم ديگري تعليم مي‌گردد و پس از فرضيه‌سازي، در مقام آزمون درمان صورت مي‌گيرد. حال با فرض وجود تحليل‌هاي متفاوتِ اين دو شيوه، از "واقعيّات"، كدام‌يك صحيح هستند؟ آيا تجربه‌پذيري و يا آزمون‌پذيري در فرضيات، باب فرضيات را محدود مي‌كند؟ آيا هميشه يك فرضيه از بوته آزمون بيرون آمده و اثبات مي‌شود يا آن كه فرضيه‌هاي مختلف نيز از عهده يك آزمون بر‌مي‌آيند و ثابت مي‌شوند؟ اگر پذيرفته شود كه فرضيه‌هاي متفاوتي مي‌توانند از عهده آزمون خاصي برآيند و اثبات شدند، ديگر آزمون‌پذيري نمي تواند تنهاشاخصۀ معيار صحت باشد. به اين ترتيب، آزمون‌پذيري و حتي فراتر از آن، كارآمدي عيني نيز يكي از شاخصه‌هاي حقّانيت است، اما علاوه بر اين، شاخصه‌هاي ديگري همچون انسجام عقلاني و استناد ايماني نيز مي‌تواند وجود داشته باشد.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 ما باید مسائل جامعه را با روش‌های علمی حل کنیم، منتها علم چیست و روشش چیست؟ این روش‌ها چه نسبتی با واقعیت دارند؟ و چه نسبتی با علوم پیشینی دارند؟ همین چیزهایی که ما در بسیاری اوقات، بدیهی تلقی می‌کنیم، در دنیای علم، بدیهی تلقی نمی‌شود. همین که علم می‌خواهد نظریه‌پردازی کند، یک مفروضاتی دارد و همان‌ها محل بحث هستند که این مفروضات کجا اثبات شده‌اند؟ 🔹 فی‌المثل، طب سلولی، و طب سنتی، نسخه‌های مختلفی می‌دهند و همه هم ناظر به واقعیت هستند. آن کسی که می‌گوید انسان دارای مزاج و اخلاط اربعه است و تعادل مایعات را بر اساس اخلاط اربعه تعریف می‌کند و بیماری و سلامت را به مزاج و تعادل مزاج برمی‌گرداند، او می‌گوید و آن کسی هم که بیماری و سلامت را به رفتار سلولی بدن و ترشح غدد و اینها برمی‌گرداند، او هم می‌گوید ، هر دو هم نسخه می‌دهند. هر دو هم جواب می‌دهد. حال، کدام واقعی است؟ هم مدرن، معطوف به است، هم ، معطوف به است و هم ، معطوف به است و هیچ‌کدام نمی‌گویند ما خلاف واقع داریم حرف می‌زنیم. همه هم، در عمل جواب می‌دهند. 🔹 ما باید به دنبال کارآمدی در جهت خاص باشیم. ما می‌گوییم علوم «جهت‌دار» هستند؛ یعنی هم، مفروضات دارند و هم کارآمدی در جهت دارند. ما هم واقع‌گرا هستیم و می‌گوییم علم ما با واقعیت نسبت دارد اما اگر این نسبتِ به واقع، از بستر تعبد به وحی عبور کرد، حجیت دارد. کارآمدی تنهاملاکِ حجیت نیست. مگر هر چه کارآمدی داشت، حجیت دارد؟! این همه انواع مختلف خمری که، با مصارف مختلف، در غرب درست می‌کنند، آیا کارآمدی دارد؟ بله. آیا حجیت دینی هم دارد؟ خیر. "کارآمدی" که دلیلِ دینی بودن نیست! معرفت، بی‌نسبت به واقع نیست و الا کارآمد نمی‌شد؛ ولی نسبت با واقع، دینی بودن را تمام نمی‌کند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «[یکی از دیدگاه‌ها در حوزه علم دینی این است که] وقتي ما جهان را مي‌فهميم، درواقع، آيات تکويني خدا را مي‌فهميم. فهم از آيات تکوينيِ خدا معرفت دينی است و ارزشمند است. عرض ما این است که آيات تکويني مي‌تواند مؤمنانه باشد يا مي‌تواند شيطنت‌آميز باشد. چه کسي گفته فهم از آيات تکويني هميشه نوراني است؟ مؤمن، آيات تکويني الهي را مي‌فهمد و کافر آيات تکويني را مي‌فهمد. فهم انسان، یا ظلماني است یا ايماني. و اتفاقاً مهم‌ترين يا لااقل يکي از مهم‌ترين عرصه‌هايي که دين آمده تا دخالت کند، عرصۀ فهم انسان است. دين آمده تا فهم انسان را از جهان نوراني و تصحيح کند. انسان مي‌تواند در فهم خودش تخلف کند. چرا شما باب تخلف در فهم را مي‌بنديد؟ همين‌طوري که مي‌تواند بکند و نگاه حرام بکند، هم مي‌تواند نظر بکند. همان‌طور که نگاه کردن، مي‌خواهد، عقل هم مناسک مي‌خواهد؛ چون مي‌تواند صحيح بفهمد و می‌تواند غلط بفهمد؛ می‌تواند حق بفهمد و می‌تواند باطل بفهمد. از طرف دیگر، به چه دليل، ، هميشه صنع الهي است؟ آيا عباد اختياري ندارند؟ آیا دستگاه اولياء شیاطین و طاغوت كه سايه‌اش بر تاريخ گسترده شده، [از آن حيثي كه منسوب به اراده‌های باطل است،] جزو صنع الهي است؟ اگر ، است، پس در عالم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال اراده‌اش مي‌كند، اما رضاي الهي پشت آن نيست و تقدّس ديني ندارد. (با کمی تلخیص) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
: اگر سروران گرامی برداشت‌ها و جمع‌بندی‌هایی از محتوای پروندۀ ( https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ) دارند، می‌توانند به ادمین ( @norouzi313 ) ارسال کنند تا در مطالب آتی، مورد توجه قرار گیرد. این پرونده ادامه دارد.
: نکته‌هایی درباره تقدیم شد. گفته شد که هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی و معرفت‌های تجربی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش است. به‌ تعبیر دیگر، یکی از کارکردهای فلسفۀ روش این است که نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم و تجربه بپذیرد. برای اینکه فلسفۀ روش چنین کارکردی را ایفا کند، باید به پرسش‌های مختلفی درباره چیستی معرفت، چیستی تجربه و جهت‌داری یا عدم جهت‌داری آنها و پرسش‌های دیگر پاسخ دهد. برای نمونه، نکته‌های کوتاهی دربارۀ جهت‌داری علم و تجربه مطرح شد. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 در ادامه، دربارۀ روش‌های سه‌گانه و بروندادِ این روش‌ها، به‌ویژه ، گزیده‌هایی عرضه خواهد شد.
⚡️ فلسفۀ روش را به سه گونه می‌توان تعریف کرد: ۱. تعریف به ؛ ۲. تعریف به ؛ ۳. تعریف به . 🔵 علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «مثل هر شیء دیگری، «فلسفۀ روش» را می‌توان یا به «آثار»، یا «ارکان»، یا «روند»، تعريف کرد. تعريف به بهره‌وری است؛ تعريف به آثار اين است اين شی را برای چه می‌خواهيم و چه ثمره‌اي دارد؟ براي كساني كه بيرون [از مجموعه، و ناآشنا با مباحث] هستند، همين مقدار كافی است. تعریف به آن اموری است که می‌توانند اين بهره را ايجاد كنند. ، داستان طولاني از روند دست‌یابی به ارکان است و سيري است که طی شده است. اركان، حاصل این روند است و آثار، حاصل اركان. براي دیگران اين سؤال مطرح است که اين فلسفه چيست؟ روشن است که آنها در ابتدا می‌توانند این منظومه را از طریق آثارش بشناسند. اینجا اگر اركان را بگوييم براي آنها چندان مفهوم نيست، چه رسد به اينكه روند ایجاد آن را بیان کنیم.» (۱۳۷۹/۶/۱۶) (با حذف مثال‌ها و کمی تلخیص) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqer_ir
هماهنگی علوم از پایگاه روش .pdf
270.2K
📋 مصاحبه نشریه علوم انسانی صدرا با استاد میرباقری، ۱۳‌۹۴/۴/۱۱ 🔍 هماهنگی علوم از پایگاه روش و فلسفه دلالت 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | تفاوت عقل متعبد و عقل غیرمتعبد ⚡️ ما جایگاه عقل را منکر نیستیم. بحث دربارۀ جایگاه عقل است. ⚡️ جایگاه عقل، در ابزارسازی برای بندگی خودش است، نه در توصیف نظام عالَم. ⚡️ نقش‌ندادن به عقل در توصیف نظام عالَم، به‌معنایِ انکار عقل نیست. جایگاه عقل این است که فلسفۀ روش تحقیق بسازد. این سهم، غیر از سهمی است که فیلسوفان رایج به عقل می‌دهند. ⚡️ عقل متعبد، در کیفیت فهم خودش، روش‌سازی می‌کند. عقل ابتدا باید منطق تعبد خودش را طراحی کند و بعد با آن منطق، به سراغ دریافت معرفت‌های دیگر برود. ⚡️ عقل حق دارد در بندگی، ابزار سنجشی درست کند؛ البته خود این ابزار را هم در قدم بعد، وقتی به ابزار استنباط رسید باید دوباره با ادله چک کند و ببیند آیا واقعاً ادله، این روش را قبول دارند یا ندارند؟ عقل در یک جریانِ سیر دوری، کار خودش را هم بهینه می‌کند؛ این‌گونه نیست که بگوید من این روش را درست کردم، دیگر تمام شد! 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | فلسفۀ وحیانی (حکمت) ⚡️ به گمان ما آن منطقي که بايد حاکم بر همه منطق‌ها باشد، منطق تبعيت از اديان الهي است. ⚡️ به يک معنا فلسفه بايد زيرمجموعه وحي قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازي با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. لذا جايگاه فلسفه نسبت به دين يک جايگاه موازي نيست که بگوييد يک حوزه، کار عقلي است و يک حوزه، کار نقلي است و اين دو موازي هم هستند. اين طور نيست. به گمان ما بايد فلسفه زيرمجموعه دين قرار بگيرد. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir