*•═•••◈﷽◈•••═•*
#آموزشی
#تفسیر_تخصصی
#جلسه_نوزدهم
✅ موضوع: تشکیک
✍ هر گاه لفظ بر اشیا متعددی صدق کند، از دو حال خارج نیست:
⬅️ یا آن لفظ معانی متعددی دارد و در هر مورد معنای خاصی از آن قصد می شود؛ مانند لفظ شیر که در یک جا به معنای مایع خوراکی و در جای دیگر به معنای وسیله باز کردن و بستن جریان مایعات و در جای دیگر به معنای حیوانی درنده به کار می رود. در این حالت، به این کلمه، «مشترک لفظی» می گویند
👈 زیرا آن مفاهیم و نیز مصادیق آنها جز در محور لفظ، اشتراکی با هم ندارند.
⬅️ حالت دوم این است که لفظ بیش از یک معنا ندارد؛ اما عمومیت دارد و بر اشیای متعدد صدق می کند؛ مثل کلمه انسان که بر حسین و احمد و پروین به یک معنا صدق میکند. در این حالت به آن کلمه، «مشترک معنوی» گفته می شود
👈 زیرا آن مفاهیم و نیز مصادیق آنها گذشته از اشتراک در لفظ، در محور معنا نیز اشتراک دارند.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
💥 پایه و رکن اصلی اشتراک لفظی و معنوی
👈 در علوم ادبی، وحدت و یا تعدد وضع است
👈 و در علوم عقلی مانند کلام و فلسفه کثرت و وحدت حقیقی است.
🔸اگر لفظی به دلیل عدم حکایت از مفهوم و معنایی واحد مشترک لفظی باشد، شکی نیست که بر مصادیق خود به معانی گوناگون حمل میشود.
🔸 و لیکن اگر لفظی مشترک معنوی بوده و دارای مفهوم واحد باشد گرچه به معنای واحد بر مصادیق خود حمل می شود لیکن در چگونگی حمل آن، دو احتمال پیش می آید:
⬅️ اول حمل به تواطؤ است و دوم حمل به تشکیک.
✍ تواطؤ به معنای توافق است. مراد این است که معنای واحد بر مصادیق خود به گونه ای یکسان و موافق و بدون هیچگونه تخالف و تغایری حمل گردد، مانند مفهوم انسان که بر مصادیق خود به گونه ای مساوی صدق می نماید.
◀️ مفهومی را که به تواطؤ بر مصادیق خود صدق می نماید «کلی متواطئ» گویند.
◀️ در مقابل آن «کلی مشکّک» قرار دارد، و آن مفهوم کلی است که بر مصادیق خود علیرغم وحدت معنوی و مفهومی به گونه ای متفاوت حمل شود،
🔸 و وجه تسمیه آن به مشکّک این است که کیفیت حمل آن، آدمی را به تردید و شک می کشاند؛ زیرا از یک سو به دلیل اشتراک معنوی، حکایت از معنای واحد می نماید و از سوی دیگر اختلاف مصادیق دلالت بر کثرت و تعدد حقیقت می کند. اجتماع این دو اثر موجب می شود تا این سوال قوت گیرد که اگر آن معنا، واحد است این تفاوت از کجاست، و اگر این تفاوت از ناحیه چند حقیقت است آن اشتراک معنوی چگونه ممکن است؟
👈 لذا در نظر ابتدایی شک پیدا می شود که آیا این لفظ دارای یک مفهوم است – مشترک معنوی- یا چند مفهوم – مشترک لفظی-.
👈 به بیان دقیق تر، لفظ مشکّک، لفظ کلی ای است که بر مصادیق خود به طور یکسان و یکنواخت دلالت نمی کند. بلکه معناى آن در برخى مصداقهایش شدیدتر، در برخی ضعیفتر و یا در برخى مقدّم و در برخى مؤخّر است. مانند اطلاق نور، که بر همه مراتب خود اعم از شدید و ضعیف، همچون: نور شمع، نور چراغ، نور ماه و نور خورشید دلالت می کند؛ با این که اختلاف آنها از حیث شدت و ضعف بسیار است.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
◀️ مثال شایعی که این مفهوم معقول را به صورتی محسوس عرضه می کند، رنگ خاکستری است. رنگ خاکستری، نه سفید است و نه سیاه؛ تا حدودی سفید است و تا حدودی سیاه. برای قضاوت در مورد رنگ خاکستری باید از مفهوم درصد، درجه، طیف، نسبتا، تا حدودی، کم و بیش و مانند آن استفاده کرد؛ مثلا ۲۰ درصد سفید و ۸۰ درصد سیاه
تفاوت مفهوم متواطی و مشکک را می توان در قالب زیر بیان کرد:
میزان تعلق و عضویت مصادیق در مفهوم متواطی یکسان است، یعنی بهره همه مصادیق از آن مفهوم مساوی است؛ در حالی که میزان عضویت مصادیق در مفهوم مشکک متفاوت است، یعنی برخی از مصادیق بهره بیشتری از آن مفهوم دارند.
👈مفهوم مشکک طیف مدرجی از مصادیق دارد؛
👈در حالی که مفهوم متواطی تنها یک درجه مصداق دارد.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی در کلاس تفسیر تخصصی طرح مشکات(تفسیر سوره نساء بر مبنای تفاسیر المیزان، تسنیم و مجمع البیان به همراه شرح دقیق و گسترده اصطلاحات)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•═•••◈﷽◈•••═•
#آموزشی
#احکام_عمومی
#جلسه_نوزدهم
✅موضوع: شرایط وضو
شرایط صحیح بودن وضو چند چیز است:
1⃣ شرایط آب وضو :۱- آب وضو پاک باشد.
۲-اب وضو مطلق باشد(مضاف نباشد).
۳-اب وضو مباح باشد(غصبی نباشد).
2⃣ شرایط ظرف وضو :۱-ظرف آب وضو مباح باشد.
۲-ظرف آب وضو طلا ونقره نباشد.
3⃣ شرایط اعضای وضو:
۱-اعضای وضو پاک باشد .
۲-مانعی از رسیدن آب بر اعضای وضو نباشد.
4⃣ شرایط وضو گیرنده:
۱-برای وضو ونماز وقت داشته باشد.
۲-به قصد قربت وضو بگیرد.
۳-استعمال آب برای او ضرر نداشته باشد.
5⃣ شرایط کیفیت وضو:
۱-ترتیب را رعایت کند.
۲-موالات (پی در پی باشد).
۳-در کارهای وضو از دیگری کمک نگیرد.
•┈••✾🍃✾🍃✾••┈•
✅موضوع: شرط اول ودوم:مطلق وپاک بودن آب
❓❗️سوال۱:خانمی با یک بطری آب وضو گرفت وبعد از نماز متوجه نجس بودن آب شد،حکم نمازی که خوانده چیست؟✍ وضو با اب نجس ومضاف باطل است،اگر چه انسان نجس بودن ویا مضاف بودن آن را نداند یا فراموش کرده باشد،واگر با آن نماز هم خوانده باشد،باید آن نماز را با وضوی صحیح بخواند. مساله ۲۶۵
✅ مساله ۲۶۶وضو با آب گل آلود مضاف
❓❗️سوال۲:اگر آبی جز آب گل آلود مضاف در دسترس نبود،چه وظیفه ای داریم؟✍
۱-چنانچه وقت نماز تنگ است ⬅️ باید تیمم کرد.
۲-اگر وقت دارد⬅️ باید صبر کند تا آب صاف شود ووضو بگیرد.
📚توضیح المسائل مراجع عظام
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸
#آموزشی
#اعراب_آیات
#جلسه_نوزدهم
✅ موضوع: إعراب آیه ۱۵ سوره بقره
👈اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ.
خداوند جزای استهزاء آنها را میدهد و آنان را در آن طغیان وتحیّر، نگه می دارد.
اللهُ: ال:زایده لازمه، مبنی بر سکون، غیرعامل. الله: مبتدا، مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
یَستَهزِءُ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ضمه. ضمیر مستتر «هو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
بِـ : حرف جر، مبنی بر کسر، عامل، محلی ازاعراب ندارد.
هِم:ضمیر متصل جرّی، مبنی بر سکون، محلا مجرور به حرف جر «بِـ»
بِهِم: جار و مجرور، متعلق به «یستهزء»
وَ:حرف عطف، مبنی بر فتح، غیر عامل، محلی از اعراب ندارد.
یَمُدُّ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ضمه. ضمیر مستتر «هو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
هُم: ضمیر متصل نصبی، مبنی بر سکون، محلا منصوب، مفعولٌبه برای «یَمُدُّ»
في:حرف جر، مبنی بر سکون، عامل، محلی از اعراب ندارد.
طغیان:اسم مجرور به حرف جر «فی»، علامت جر کسره ظاهری
فی طغیانِ:جار و مجرور، متعلق به «یمدُّ»
هِم:ضمیر متصل جرّی، مبنی بر سکون، محلا مجرور، مضاف الیه برای «طغیان»
یعمهون:فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر بارز و متصل «واو»، مبنی، محلا مرفوع، فاعل
•••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آلمرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (إعراب آیات بر مبنای کتاب إعرابالقرآنالکریم و کلمةاللهالعلیا)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#صرف_و_نحو
#جلسه_نوزدهم
✅ موضوع: انواع ضمیر
👈تعریف: اسم معرفهای است که برای دلالت بر فرد یا افراد غایب یا مخاطب و یا متکلم وضع شده است.
ضمایر بر حسب اتصال به کلمات یا عدم اتصال بر دو قسم هستند:
۱. ضمیر متصل، که به تنهایی به کار نمیروند؛ بلکه پیوسته به کلمه دیگر (اسم، فعل و یا حرف) متصل است.
مانند: ضمیر «تَ» در ضربتَ
۲.ضمیر منفصل، که به تنهایی و به صورت مستقل به کار میرود.مانند: «نحنُ»در «نحن المصلحون»
🔹اقسام ضمیر متصل
ضمائر متصل بر سه حالت هستند:
رفعی،نصبی،جری
الف- ضمیر متصل رفعی، که در فعل ها به کار میروند و بر دو قسمند:
۱- بارز ( آشکار): تعداد آنها یازده تا است و عبارتند از: تُ، تَ، تِ، نا، تُما، تُم، تُنَّ، نَ، الف تثنیه، واو جمع، در فعل ماضی و یاء در صیغه دهم فعل مضارع
مثال: ... مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ. {۳/بقره}
🍃 در این آیه شریفه، «نا» در «رَزَقْنَاهُمْ» و «واو» در «يُنْفِقُونَ» ضمایر متصل رفعی میباشند.
۲- مستتر: تعدادشان در ماضی و مضارع پنج تاست: هو، هیَ، انتَ، انا، نحنُ.
مثال:...فاستعِذ بالله من الشیطانِ الرّجیم. { ۹۸/ نحل}
🍃در آیه شریفه «انت مستتر» در «استعذ» ضمیر مستتر رفعی میباشد.
ب- ضمیر متصل نصبی، که به فعلها متصل میشوند و گاهی هم اسم حروف مشبهة بالفعل واقع میشوند.
تعداد آنها دوازده تا است و عبارتند از: ي، نا، كَ، كِ، کُما، کُم، کُنَّ، هُ، هُما، هُم، هُنَّ.
مثال۱: تُهلِکَکُم کما اَهلَکتهُم.
🍃در این مثال «کم» و «هم» ضمایر متصل نصبی هستند.
مثال۲: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً.
{۳۰/بقره}
🍃در آیه شریفه، «ي» در «إِنِّي» ضمیر متصل نصبی است.
🔹اقسام ضمیر منفصل
ضمائر منفصل بر دو حالت هستند:
الف- ضمیر منفصل رفعی، در ابتدای کلام به عنوان مبتدا واقع میشود که تعدادشان دوازده عدد بوده و عبارتند از : أنا، نَحنُ، أنتَ، أنتِ، أنتما، أنتم، أنتنَّ، هوَ، هیَ، هُما، هُم، هُنَّ.
مثال: هو العزیز.
🍃«هو» ضمیر متصل رفعی است که در نقش مبتدا به کار رفته است.
ب- ضمیر منفصل نصبی، که تعدادشان دوازده عدد بوده و عبارتند از: ایّای، ایّانا، ایّاکَ، ایّاکِ، ایّاکما، ایّاکم، ایّاکنّ، ایّاهُ، ایّاها، ایّاهما، ایّاهم و ایّاهنّ.
مثال: ایّاک نعبد و ایّاک نستعین.
🍃در آیه ی شریفه «ایّاک» ضمیر منفصل نصبی است که در نقش مفعول به به کار رفته است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✅با توجه به توضیحات فوق در آیه ۱۵ بقره:
🍃«هُوَ» در «یَستهزِءُ» و «یَمُدُ» ضمیر مستتر میباشد.
🍃«هِم» در «بِهِم» ضمیر متصل جرّی است.
🍃«هُم» در «یَمُدُهُم» ضمیر متصل نصبی است.
🍃«واو» در «یَعمهون» ضمیر متصل رفعی میباشد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
برگرفته از تدریس ارزشمند استاد حسینی آلمرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی ( بر مبنای کتاب موسوعه النحو والصرف والاعراب)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#حفظ_قرآن_کریم
#آموزشی
#جلسه_نوزدهم
🔆حفظ یک ساله قرآن آری یا خیر⁉️
🔸حفظ قرآن در طولانیمدت برای افرادی که فرصتهای خالی اندکی دارند و منظم هستند بسیار خوب است, زیرا به مرور میتوانند با فراغت بال و آسایش خیال حفظ کنند و در کنار آن تثبیت هم داشته باشند.
🔸اما اگر از جمله افرادی هستید که سریع انگیزه و نظم خود را از دست میدهید بهتر است در کوتاه مدت حفظ کنید.
🔸عدهای ترجیح میدهند در مدت زمان یک سال یا کمتر با تمام تمرکز به حفظ کل قرآن بپردازند، زیرا به نظرشان این فرصت شاید دیگر برایشان تکرار نشود.
🌱به نظر میرسد برای دانشآموزان و کسانی که دغدغهای ندارند, حفظ یکساله میتواند گزینه مناسبی باشد، زیرا در یکسال تمرکز خود را بر روی حفظ میگذارند و حتی از تحصیل هم کنارهگیری میکنند و مرخصی تحصیلی گرفته و حافظ میشوند و سالهای بعد به مرور و تثبیت آن میپردازند. البته اگر حفظ خوبی نداشته باشند, شاید هیچ وقت مسلط نشوند! اما این روش برای بزرگسالان کمی مشکل است، زیرا نیازمند روزانه حداقل ۱۰ ساعت کار منظم و تمرکز بالا است.
ولی دیده شده افرادی توانایی حفظ یکساله را داشتهاند و موفق هم شدهاند ولی بسیاری از بزرگسالان به دلیل مشغلههای متعدد، با سختی زیادی در حفظ یکساله به موفقیت رسیدهاند.
👈توصیه اساتید بزرگ این است که با توجه به شرایط فردی و فراغت بال و تمرکز فرد، برنامهای طولانی مدت اما منسجم برای حفظ قرآن تنظیم کرد, زیرا این کار باعث ماندگاری بیشتر محفوظات در حافظه بلندمدت و تثبیت آن میشود و چون هدف از حفظ قرآن انس بیشتر با آن و کاربرد آن در زندگی است, چه بهتر که امر حفظ به صورت مستمر و طولانی انجام گیرد تا آنکه در مدت زمانی کوتاه, پرونده آن بسته شود و چه بسا تثبیت هم نشده باشد. در یک قاعده کلی میتوان گفت:⬇️
✨اگر روزی حداقل هشت ساعت زمان دارید: حفظ یکساله
✨اگر روزی حداقل شش ساعت زمان دارید: حفظ دو ساله
✨اگر روزی حداقل پنج ساعت زمان دارید: حفظ سه ساله
✨و اگر روزانه کمتر از چهار ساعت زمان دارید: حفظهای چهارساله و بیشتر از آن را انتخاب کنید،
اما در هر حال این نسخه برای همه تجویز نمیشود, هرکسی برای حفظ قرآن نسخه جداگانه دارد.
🌱یادتان باشد هیچ وقت برای حفظ قرآن به خودتان سختی ندهید تا هدف از آن فراموش نشود، حفظ قرآن امر مستحبی بوده که نیازمند نشاط است، هرگز نشاط خود را در مسیر حفظ با استرس و اضطراب عوض نکنید.
📌توجه : انتشار مطالب اختصاصی این کانال با ذکر منبع, بلامانع هست.
•••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈•••
@moassese_nooralyaghin
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
┅═✼🌺 ﷽ 🌺✼═┅
#آموزشی
#تفسیر_عمومی
#جلسه_نوزدهم
📖وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ( انفال /۱۶ )
📖و هر که در روز جنگ به آنها (دشمنان) پشت کرده و فرار کند به طرف غضب و خشم خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است.
✅موضوع :تاکتیک جنگی
⁉️در چه صورت پشت کردن به دشمن در میدان جنگ بلا مانع است؟
✍ مُتَحَرِّفًا»، خود را به کنار و اطراف کشیدن براى تغییر تاکتیک و خسته و گمراه کردن دشمن و سپس ضربه زدن به او
«متحیّزاً»، پیوستن و جاى گرفتن در کنار گروه دیگر است، آنگاه که رزمنده احساس تنهایى و ناتوانى از مقابله کند.
✍فرار از جنگ گناه کبیره است. وخداوند برآن وعده قهر وعذاب داده است(وَمَن یُوَلِّهِم.... باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ)در این آیه برای فرار از جنگ که حرام است دو استثناء ذکر شده است.:
1⃣برای جا به جایی تاکتیکی(مُتَحَرِّفاً)
2⃣برای پیوستن به گروه دیگری از مسلمانان وحمله دسته جمعی(مُتَحَیِّزاٌ)
┄┅═✼🌺🌸🌺✼═┅┄
📌برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی در کلاس تفسیر عمومی طرح جامع رضوان(تفسیر کل قرآن کریم برمبنای تفاسیر المیزان،نمونه،نور،ونسیم حیات)
📌توجه هر گونه نشر وکپی برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال،اشکال شرعی دارد.
مؤسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر وعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی_تفسیری
#ماه_مبارک_رمضان
#جلسه_نوزدهم
✨مدرس: خانم طوسی
✨برگزیده تفسیر سوره مبارکه نحل
✨تفسیر آیات ۲۵ الی ۲۹
💫لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ.
آنها باید روز قیامت، (هم) بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند؛ و هم سهمی از گناهان کسانی که بخاطر جهل، گمراهشان میسازند! بدانید آنها بار سنگین بدی بر دوش میکشند!
✅ موضوع: فرجام مشرکان مستکبر
👈 لام در «لِيَحْمِلُوا» لام عاقبت است و پایان کار مشرکان مستکبر که در برابر وحی الهی ایستادهاند و آن را افسانهای میپندارند را بیان میکند.
⁉️ سوال۱: آیا آیه ۲۵ سوره نحل با آیه ۱۶۴ سوره مبارکه انعام (وَ لاتَزِرُ وازِرَةَ وِزرَ اُخریٰ: کسی گناه دیگری را بردوش نمیکشد) منافات دارد؟
👈 «مِن» در آیه ۲۵نحل برای تبعیض است و دلالت دارد بر اینکه سران کفر برخی گناهان پیروانشان را بر دوش میکشند.
رهبرانِ پیروان استکبار، ۲ گونه گناه دارند:
۱.گناهانی که با رهبری پیروان شرک، هیچ ارتباطی ندارند.
اینگونه گناهان را خودشان بر دوش میکشند.
۲. گناهانی که بر اثر اغواء و اضلال پیروان، دامنگیرشان شده است.
به دلیل اینکه اینان اسباب گمراهی پیروان را فراهم کردهاند، این قِسم از بار گناه پیروان را همین رهبران متحمل میشوند.
⁉️سوال۲: قید «بِغَيْرِ عِلْمٍ» مفید فایده چه نکات مهمی میباشد؟
👈 قید «بِغَيْرِ عِلْمٍ» متضمن پیامهای مهمی است:
۱. افراد جاهل و نادان به سرعت در دام اغواگران اسیر میشوند اما افراد دانا از این خطر بسیار دورتر هستند.
۲. قید «بِغَيْرِ عِلْمٍ» شامل هر جاهلی نمیشود بلکه مراد افرادی هستند که توانایی عالِم شدن را دارند ولی با بداختیاریشان، کوتاهی میکنند و بر اثر جهالت به انحراف و گمراهی میروند وگرنه مستضعف فکری و فرهنگی (جاهل قاصر) به استناد حدیث «رُفِع عَن اُمّتي تِسعَةٌ أشیاءٌ: ... وَ ما لایَعلمونَ...» گرفتار عذاب الهی نمیشود.
💫...فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِم...
... خداوند به سراغ شالوده (زندگی) آنها رفت؛ و آن را از اساس ویران کرد؛ و سقف از بالا بر سرشان فرو ریخت...
✅موضوع: عذاب دنیوی مستکبران ستمگر
⁉️ سوال: در آیه ۲۶ سوره نحل «خَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ» به چه معناست و چه تفاسیری بر آن بار شده است؟
👈«خُرور سقف» به معنای سقوط و فرور یختن سقف است و کنایه از ابطال کِید و افساد مکر مستکبران است از راهی که خود انتظارش را نداشتند.
۱. اشاره به ساختمان و سقف ظاهری آنها میباشد که بر اثر زلزلهها و صاعقهها در هم کوبیده میشود و بر سر آنان فرو میریزد.
۲. ممکن است کنایه از سازمان و تشکیلات آنها باشد که به فرمان خدا از ریشه برکنده و نابود گشته است.
۳.احتمالا منظور، انقطاع دودمان و هلاکت نسل و رخت بربستن خاندان سلطه و فرو افتادن از تختِبخت باشد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از کلاس تفسیر ماه مبارک رمضان طرح جامع رضوان (تفسیر کل قرآن بر مبنای تفاسیر المیزان، تسنیم، نمونه و نور)
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی_اصحاب_عاشورا
#جلسه_نوزدهم
◀️ خلاصه ای از زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
👈قسمت دوم
◀️ مقام حضرت عباس علیه السلام نزد ائمه علیه السلام
⬅️ اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس علیه السلام را از دیدگاه امامان معصوم علیهم السلام دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس علیه السلام توجه کنیم.
↩️ در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین علیه السلام حاضر شد و در راس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین علیه السلام به حضرت عباس علیه السلام فرمود:
👈برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.
در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد
1⃣ یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس علیه السلام دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید
2⃣ نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس علیه السلام را به اردوی دشمن می فرستد.
روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس علیه السلام از اسب بر روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام فرمودند:
😭«الان انکسر ظهری و قلت حیاتی؛ یعنی اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد».
👌این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس علیه السلام و نقش او در پشتیبانی از امام حسین علیه السلام است.
👈امام زمان علیه السلام، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس علیه السلام را چنین مورد خطاب قرار می دهند:
👈«السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له، الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی»
👈«امام زین العابدین علیه السلام به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود:
🔹هیچ روزی بر رسول خدا علیه السلام سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد
سپس امام زین العابدین علیه السلام فرمود:
🔹هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین علیه السلام به پروردگار نزدیک شوند. به خدا سوگند، آن حضرت، ایشان را موعظه می فرمود ولی در آنان مؤثر واقع نشد و کار را تا آنجا کشاندند که حضرتش را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.
آنگاه امام زین العابدین علیه السلام فرمود:
🔹خداوند حضرت عباس علیه السلام را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض، دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب علیه السلام هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس علیه السلام نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند».
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin