#انچه_مجردان_باید_بدانند
#هفت_نکته_کلیدی_در_انتخاب_همسر
#قسمت_اول
۱.#انتخاب خویش،قبل از انتخاب همسر
#مشکل اصلی خیلی از #دختر👩 خانم ها و آقا پسر ها آن است که قبل از انتخاب همسر خودشان انتخاب نکردند انتخاب خویش یعنی انتخاب #هدف زندگی یعنی #انتخاب مسیر زندگی انتخاب آنچه #بهانه نفس کشیدن ماست .
🔹چه #پسر👨 چه دختر باید کسی را برای #زندگی انتخاب کند که در زندگی به دنبال #همان چیزی بگردد که خودش به دنبال آن می گردد؛ در زندگی چیزهایی برای این باشد که برای خودش #مهم اهمیت دارد.
یعنی #هدف از زندگی چیست؟
🔸هدف زندگی آن چیزی است که #زندگی انسان را #تفسیر و مدیریت میکند.
«تفسیر میکند» یعنی اینکه انسان به #امید داشتن یا به دست آوردن آن زندگی میکند. «مدیریت میکند» یعنی اینکه #برنامه های زندگی خود را به گونه ای #می چیند که به آن برسد و آن را دارد از دست ندهد.
ادامه دارد....
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
#داستان_شب
#ثواب_زیارت_امام_حسین_علیه_السلام
سید بحرالعلوم به قصد #تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در #بین راه راجع به این مسأله که گریه ی بر #امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد فکر می کرد. #همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد ، بعد پرسید:«#جناب سید درباره ی چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه #اندیشه ای؟ اگر #مساله علمی است بفرمائید شاید من هم اهل باشم؟»
سید بحرالعلوم عرض کرد:«در این باره فکر می کنم که چطور می شود #خدای تعالی این همه ثواب به #زائرین و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در #راه زیارت بر می دارند ثواب #یک حج و یک عمره در نامه ی عمل شان می نویسند و برای یک #قطره ی اشک، تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟»
آن سوار عرب فرمود:«#تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. #سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در #شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و #بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، #پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه ی خیمه# بز شیردهی داشتند و از راه مصرف این بز #زندگی خود را می گذراندند.
وقتی سلطان وارد شد او را #نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و #کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را #همانجا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هرطوری بود خودش را به #درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سوال کرد ، اگر من بخواهم #پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم #چه عملی باید انجام بدهم؟
یکی از #حضار گفت:به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از #وزراء بود گفت:صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت:#فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت:هرچه #بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و# تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام ، چون آنها #هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا #سر به سر شود.»
بعد سوار عرب به سیّد فرمود:«حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء علیه السلام هر#چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و #سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن #حضرت این همه اجر و ثواب بدهد نباید# تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به #سیدالشهداء علیه السلام بدهد پس هرکاری که می تواند آن را انجام می دهد ؛ یعنی با #صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین علیه السلام ، به زوّار و #گریه کنندگان آن حضرت هم #درجاتی عنایت می کند، در عین حال اینها را #جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.»
وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از #نظر سید بحرالعلوم غیب شد.
📚منبع:ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا ص 126 و 127
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
🌸🍃🌸🍃
#داستان_شب
#معامله_با_خدا
من دکتر س.ص #متخصص اطفال هستم... سال ها قبل #چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم، #کنار بانک #دستفروشی بساط باطری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.#دیدم مقداری هم #سکه دو ریالی در بساطش ریخته است...
آن زمان# تلفن های عمومی با سکه های دو ریالی کار می کردند؛ #جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده...
او با #خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت : این ها #صلواتی است!!!
گفتم : یعنی چه؟
گفت : برای سلامتی #خودت صلوات بفرست و #سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی صلواتی موجود است).
# باورم نشد، ولی #چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم…
گفتم : مگر چقدر #درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می دهی؟
با کمال سادگی گفت : #۲۰۰تومان که ۵۰ تومان آن را در #راه خدا و برای این که #کار مردم راه بیفتد دو ریالی می گیرم و صلواتی می دهم...
مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از #یک عمر که برای پول دویدم و #حرص زدم، دیدم این دست فروش از من# خوشبخت تر است؛ که #یک چهارم از مالش را برای خدا می دهد، در صورتی که من# تاکنون به جرأت می توانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک #مریض مجانی نیز نپذیرفتم!!!
احساساتی شدم و دست کردم #ده تومان به طرف او گرفتم.
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت : #برای خدا دادم که شما را #خوشحال کنم. این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز #همان حرفش را تکرار کرد..!
مثل یخی در گرمای تابستان# آب شدم… به او گفتم : چه کاری می توانم بکنم؟
گفت : #خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟
گفتم: پزشکم
گفت : آقای دکتر# شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر... نمی دانید #چقدر ثواب دارد! صورتش را بوسیدم و در حالی که #گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. #دگرگون شده بودم، ما کجا این ها کجا؟!
از آن روز دادم #تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون؛ "شب های جمعه #مریض صلواتی می پذیریم"... دوستان و آشنایان #طعنه ام زدند، اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه# طنین انداز بود :
با #خدا معامله کن خدا پولت را چند برابر می کند و #خودت نمی فهمی!
راستى یک سوال : شغل شما چیست؟
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈
#سبک_زندگی_علوی
🌸 روایتی از ماجرای ازدواج حضرت آیتالله خامنهای
🚞 مدتی از #بازگشت سیدعلی خامنهای از قم به مشهد نمیگذشت. #بانو خدیجه که در اندیشه #ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و #دختری را که در خانوادهای سنتی و با #علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد.
💐 هم او #پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. #همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای #سیدمحمد رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود.
🎉 #حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از #کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او #پذیرفت که دخترش به #عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد #ساکن شود،#آیتالله میلانی و دیگر #بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او #علاقه دارند.
🎁#هزینه ازدواج، آن بخشی که طبق توافق به#عهده داماد بود، توسط آیتالله #حاجسیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ#قابل توجهی نبود.#مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتماً قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، #میتوانستند و کردند.»
🌼🌸🌺 اوایل #پاییز ۱۳۴۳ سیدعلی خامنهای و #دوشیزه خجسته پیوند زناشویی بستند. #خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، #همدم، همسر و همراهی تازه، که #شانزده بهار بیش نداشت، پا به#دنیای آقای خامنهای گذاشت که در همه #فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید #تکفرازهای آن در آن روزگار، #یاری غمخوار و دوستی مهربان بود.
💌#کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در #خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد
.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
#چه_مقدار_به_کاربردی_بودن_جهیزیه_فکر_میکنیم
#قسمت_اول
✅ سرمایهای برای #خوشبختی
⁉️ وقتی که برای جهیزیه خرید میکنید چه اندازه به#کاربردی بودن آن وسایل، فکر میکنید؟
🌀 هر چند سال #یکبار خرید و تهیهی چند وسیلهی خاص در جهیزیه عروس خانمها مد میشود. #انواع وسایل برقی یا تزیینی که گاهی#هیچ کاربردی در زندگی عادی ما ندارند و #عموما بعد از سالها بدون استفاده روی کابینت یا انباریها خاک میخوردند. #تحمیل خرید این وسایل به خانواده ها روز به روز به سختی های#تهیهی جهیزیه اضافه و راه را برای زوج های جوان #سخت و پیچیده میکند. اگر این روزها خودتان یا اطرافیان شما درگیر تهیه #جهیزیه هستید به این نکتهها فکر کنید 👇
📊 مد تاریخ انقضا دارد
برای تهیه #اقلام جهیزیه پیرو مد نباشید چون حتما ضرر میکنید. #خرید وسایلی که کاربردی نیستند و پس از مدتی از چشم شما میافتند و #جز اشغال کردن فضای خانه و دست و پاگیر بودن؛ فایدهی دیگری نخواهند داشت، #همان هزینههایی هستند که که خانواده دختر برای #عقب نبودن از مسابقهی تجمل به خودشان #تحمیل کردهاند و حالا بعد از گذشت مدتی، بدون #کاربرد و جذابیت گوشه ای افتاده اند.
ادامه دارد...ــ.
@mojaradan
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🏴💔🏴
#داستان_شب
✍ گویند #مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با #بسم الله" آغاز می کرد. در شأن و منزلت بسم الله همین بس که به فرموده امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب سلام الله علیه، اسرار کلام خداوند در #قرآن است و اسرار قرآن در #سوره فاتحه و اسرار فاتحه در "بسم الله الرحمن الرحیم" نهفته است.
هرچند زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد #ولی شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار #غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند. مرد روزی #کیسه زری به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد. زن آن را گرفت و با گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم" آن را در #پارچه ای پیچید و با "بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش #مخفیانه آن کیسه طلا را دزدید و از شدت عصبانیت آن به #دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را #بی ارزش جلوه دهد.
وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز #صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای #نهار آماده سازد. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید #همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" مجددا در مکان اول خود گذاشت.
💥 شوهر به #خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای #برخاست و کیسه زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و از #ماجرای خود گفت و سوال کرد که آن کیسه را چگونه مجددا به دست آورده است؟زن هم توضیح داد که در شکم ماهی بوده است.
مرد از رفتار خود #پشیمان گشت و شکر الهی را به جا آورد و از جمله #مومنین و متقین گردید.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#سوال
#قسمت_اول
📌ازدواج خیابانی کردهام. حالا چه کنم؟
شما #همیشه دربارۀ نادرست بودن ازدواجهای خیابانی حرف میزنید و من یکی از #همان افرادی هستم که با همسرم دوست بودیم و بعد از یک سال ازدواج کردیم. حالا #ازدواج کردهایم و یک بچّه هم داریم، فهمیدهایم که کفو هم نیستیم. در زمانی که دوست بودیم گویا #اختلافاتمان را نمی دیدیم اما حالا این اختلافات به ویژه در مسائل مذهبی خودش را نشان داده و من ماندهام چه کنم؟ #شوهر من، از نظر ایمانی، قوی نیست.
⭕️#جواب
1⃣فراموش کردن گذشته
✅گذشته را باید فراموش کرد. اگر شما در مرحلۀ پیش از ازدواج قرار داشتید، تأکید میکردیم که #حتماً با چشم باز انتخاب کنید؛ امّا حالا که ازدواج کردهاید و یک فرزند هم دارید، صورت مسئله، عوض شده است.
⚠️شما هر اندازه به #گذشته و انتخاب اشتباهتان فکر کنید، انگیزهتان برای اصلاح زندگی، کمرنگ میشود.
❌پس گذشته را #فراموش کنید. بپذیرید که زندگی شما با همین مردی است که انتخاب کردهاید. الآن، وقت سخن گفتن و فکر کردن به #درست و اشتباه بودن تصمیم تان نیست. گاهی اوقات #حسرت گذشته، امروزِ انسان را به هم میریزد و به دنبال آن، آینده هم خراب میشود.
⬅️ ادامه پاسخ این پرسش را روزهای آتی دنبال کنید😊..
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۹۸-۹۷
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
💗✨💗✨💗✨💗
#ازدواج🤩
چرا #خواستگارها منصرف می شوند⁉️😢
👈این که #گهگاه برایتان خواستگاری بیاید و بعد از #صحبت های اولیه منصرف بشود اتفاق مهم و غیر طبیعی ای نیست.❗️ چرا که #همان طور که شما بعضی از #خواستگارانتان را رد می کنید آنها هم این حق را دارند. اما اگر به طور مکرر و #پشت سر هم این اتفاق برایتان افتاده است، باید دلایل آن را پیدا کنید.❗️😊
✅دو دلیل مهم:
1⃣ واقعیتِ برتر بودن.❗️ #مسئله کیفیت در #ازدواج اهمیت زیادی دارد.🌺 گروهی از دخترانی که با انصراف های مکرر و مداوم خواستگارهایشان مواجه می شوند، در واقع با #عدم کیفیت لازم و کافی با خواستگارها روبرو هستند.❗️ یعنی بدون اینکه احساس برتری کنند و یا #بخواهند برتریِ شان را به رخ بکشند، در واقعیت از #خواستگارشان بالاترند،☺️ مثلاً در زمینه هایی مانند هوش، توانمندی های روانی، #کلامی، اجتماعی، مدیریت خود و غیره.🌸 طبیعی است که خواستگارانی که خودشان را هم تراز این دختران نمی بینند بعد از چند #جلسه پا پس بکشند.😊 چرا که آنها هم به دنبال کسی هستند که در #سطح خودشان باشد و آنها بتوانند افکار، رفتارها و #انتظاراتش را بفهمند.❗️
#ادامه_دارد....
💗✨💗✨💗✨💗
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan 🌺💍