May 11
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
Ahamiyate-mohabat.mp3
18.71M
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
Ahamiyate-mohabbat.pdf
439.1K
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ایتا تلگرام
❓پرسش
سلام علیکم
اینکه حکماء میگویند مفهوم وجود نقیض عدم است (شرح منظومه بحث اشتراک معنوی)مرادشان از مفهوم وجود همین مفهوم عام بدیهی می باشد.
متن پاسخ استاد:
باسلام
نقیض وجود ، عدم است لکن نه حقیقت وجود قابل حصول در ذهن است و نه عدم، شیئتی دارد تا در ذهن باشد بنابراین برای اشاره به حقیقت وجود خارجی، از مفهوم وجود استفاده میشود پس مقصود از نقیض عدم ،حقیقت وجود است اما اشاره به ان از طریق مفهموم عامبدیهی وجود است.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
🗂 پرونده ویژه شیخ اشراق
📆انتشار به مناسبت هشتم مرداد
🕯روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی
💡بخشی از مقدمه شرح حکمه الاشراق
💡سخنرانی بزرگداشت سهروردی
💡متن سخنرانی بزرگداشت سهروردی
💡نقش شیخ اشراق در سیر فلسفه اسلامی و امتداد آن
💡تاثیر فلسفه ایران باستان بر حکمت متعالیه
#استاد_موسوی
#صوت
#متن
ایتا تلگرام
May 11
رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف.mp3
38.59M
🔶 رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف
👤 استاد سید محمد موسوی
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#صوت
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔶 رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف 👤 استاد سید محمد موسوی #استاد_موسوی #دارالعلم #صوت ایتا
🔰 رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف
🎙 استاد سید محمد موسوی
1⃣ توضیح مفردات
۱.۱ عقل
تمامی انسانها ارتکازی از عقل دارند و هیچ انسانی نیست که عقل را نفی کند. با این حال، در فهم مسائل بین مردمان اختلاف وجود دارد. بنابراین، پیش از هر بحثی باید عقل را شناخت.
در شناخت عقل نمی توان به اصل مسلم یا کلام منقولی تمسک جست، بلکه این خود عقل است که باید خودش را معرفی کند.
ساختار وجودی انسان بگونه ای است که دارای فهم و ادراک است و به همین جهت از حیوان متمایز شده است. این جنبه ادراکی را ذهن نیز می گویند.
انسان دارای شناخت های گوناگون است که اشرف آنها همان عقل است.
۱.۱.۱ عقل در لغت
عقل به حسب لغت دارای چند معنا است: امساک، فهم، قوه فاهمه، کارکرد این قوه. البته، بحث لغوی در این بحث فایده ای ندارد.
۱.۱.۲ استعمال قرآنی عقل
آیات قرآن کریم که درباره عقل یا لبّ هستند متعددند. ۴۹ مورد عقل و مشتقات آن و ۱۶ مورد لب و مشتقات آن در آیات بکار رفته است. تمامی این آیات اشاره به نحوه ای درک و فهم عمیق دارند که برخی از این امور خارج از سنخ عالم طبیعت هستند و برخی از لوازم نامحسوس موجودات طبیعی است. این لوازم نامحسوس نیز گاه به صورت مبدایت است و گاه به صورت غایت و گاه به صورت همراه با محسوسات.
به طور مثال در آیه ان فی خلق السماوات و الارض ... لایات لقوم یعقلون، شناخت طبیعی این امور محسوس برای مومنان و کفار دارای لوازمی است که دیگر محسوس نبوده و تنها اهل عقل آن ها را ادراک می کنند. بنابراین این آیه در مقام تنبه به لوازم غیر محسوس امور محسوس است.
حاصل کلام آنکه در استعمالات قرآنی مراد از عقل و لب، لایه های عمیق از فهم است که برای همگان میسر نیست بلکه گروه های خاصی قادر به فهم آنند و این گروه ها نیز دارای مراتب هستند.
۱.۱.۳ معانی اصطلاحی عقل
عقل به اشتراک لفظی دارای معانی مختلفی است:
در کلام: مراد از عقل، آراء و نظریاتی است که همه یا اکثر عقلا پذیرفته اند و تردیدی در آن نیست؛ مانند اولیات، حسن عدل و قبح ظلم، لزوم شکر منعم و مانند آن.
عقل در فلسفه: دارای معانی مختلفی است: ۱. عقل به معنای جوهر مجرد، ۲. عقل به معنای قوه ادراک که مقدمات کلی صادق و ضروری را ادراک میکند. عقل در این معنا دارای مراتبی است: بالقوه، بالملکه، بالفعل و عقل مستفاد.
عقل اخلاقی یعنی کسی که سبک سر نیست و متین و با وقار است. عقل در عرف به معنای تیز هوش بودن و سریع الفهم بودن است.
۱.۱.۴ مراتب ادراک
مراتب چهارگانه ادراک: احساسات، تخیلات، وهمیات، ادراک عقلی.
البته وهم نیز دارای معانی مختلف است: ۱. تصور غیر مطابق با واقع، ۲. قوه مدرک اموری که از قبیل محسوسات نستند ولی با آنها مرتبطند. به این امور، معنا گفته می شود. تمامی گزاره هایی که در ارتباط با عالم طبیعت مطرح می شوند، همگی از این قبیلند. یعنی موضوع و محمول آنها محسوسند ولی حکم به ثبوت محمول برای موضوع، حسی نیست. به این ادراکات به دلیل ارتباط با امور حسی، امور موهوم گفته می شود و این معانی را جزء معانی جزئی قرار میدهند. البته مراد از جزئی بودن ارتباط با طبیعت است، نه ما یمتنع صدق علی کثیرین.
قسم چهارم ادراک عقلی است که ادراک امری است که یا خارج از امور محسوس است مانند شناخت خداوند و یا اعم از محسوس و غیر محسوس است مانند شناخت ثابت و متغیر.
این ادراکات دو ویژگی دارند: ۱. کلی هستند البته، نه به معنای قابل صدق بر کثیرین، بلکه به معنای اعم از محسوس و غیر محسوس بودن. ۲. از قبیل معناست.
در میان معقولات، گزاره هایی وجود دارد که درباره جزئی حقیقی است مانند گزاره های درباره خداوند متعال.
۱.۱.۵ تقسیمات آگاهی
آگاهی ها بر دو دسته هستند: برخی اکتسابی و برخی غیر اکتسابی هستند. امور غیر اکتسابی همان بدیهیات هستند که پایه سایر معرفت ها را تشکیل میدهند.
مبادی یا امور غیر اکتسابی یا تصدیق شده هستند یا خیر. تصدیق ها باور و اذعانند. امور غیر تصدیقی نیز یا تاثیر دارند و یا تاثیر ندارند. امور تاثیر گذار همان مخیلاتند. این در عوام تاثیرگذارند و بجای استدلال میتوان از این امور برای اقناع آنها استفاده کرد. اموری که تاثیرگذار نیستند نیز هیچ جایگاهی در استدلال و اقناع ندارند.
اموری که تصدیق می شوند نیز یا بر وجه ضرورت است و یا بر وجه تسلیم و یا بر وجه ظن و ما دون ظن.
قسم اول نیز بر دو قسم است: ضرورت ظاهری و حسی و، ضرورت باطنی. ضروت ظاهری از ناحیه حس ادراک میشود این امور نیز یا محسوس منفردند و یا محسوس همراه با تکرار یا شنیداری. محسوسات، مجربات و متواترات. تمامی این امور جزئی هستند و در برهان کارایی ندارند.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔰 رابطه عقل و شهود با نقل در کسب معارف 🎙 استاد سید محمد موسوی 1⃣ توضیح مفردات ۱.۱ عقل تمامی انسا
اما ضرورت باطنی همان امور فطری هستند که انسانی که هیچ تعلیمی ندیده باشد نیز با دیدن این گزاره ها آن را به ضرورت تصدیق میکند. انسان دارای دو گونه فطرت است: فطرت عقل و فطرت وهم. فطرت وهم گاه صادق و گاه کاذب است ولی فطرت عقل همواره صادق است.
احکام فطری نیز یا مربوط به محسوسات است و یا امور نا محسوس. اگر ذهن تلاش کند که امر نامحسووس را به صورت محسوس ادراک کند، کارکرد وهمانی ذهن است.
ادراک عقلی نیز گاه با کمک امری است یا بدون کمک آن. معین عقل نیز یا نزد او حاضر است یا خیر. قسم دوم جزء نظریات بوده و خارج است بحث ماست. قسم اول همان فطریات منطقی است یعنی قضایا قیاساتها معها.
قسم سوم: گزاره هایی که بر وجه تسلیم است و هیچ تردیدی در صدق آنها نیست. این قسم نیز به دو گونه است: ۱. تسلیم عمومی و نزد همگان یا اکثریت؛ مانند حسن عدل و قبح حیوان آزادی؛ ۲. تسلیم خاص.
قسم اول، مشهوراتی هستند که بنای آن را عقلا گذاشته اند. این دسته شامل ضروریات نیز هستند ولی وجه آن متفاوت است؛ یعنی بدیهیات اولی از جهت ضرورت تصدیق، جزء یقینیات هستند و از جهت تصدیق همگانی جزء مشهورات.
منشا تصدیق این امور نیز یا صرافت فطرت عقل است و یا از باب شهرت و تسالم عقلا بر زندگی مشترک. دسته دوم، احتمال خلاف دارند و لزوما صادق نیستند.
حاصل سخن آنکه عقلی که مبدا شروع معرفت است، ادراک کلی صادق ضروریست که فطرت عقل بر آن حکم می کند.
فیلسوف از این نقطه آغاز می کند تا در دام ضرورت وهمی و مشهوراتی که با مسامحه تصدیق شده اند نیافتد. در مقام اثبات، هیچ حجت بالذات دیگری جز این عقل وجود ندارد. حجیت ذاتی آن نیز قابل سلب نیست. وقتی که عقل به وحی رهنمون می شود نیز باز هم فهم آن وابسته عقل است.
۱.۲ شهود
۱.۳ نقل
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
گفتگوی استاد موسوی بایگی و آقای برنجکار.mp3
60.51M
👥 گفتگوی استاد سید محمد موسوی و آقای برنجکار
🕌 مدرسه دارالعلم
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#صوت
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
👥 گفتگوی استاد سید محمد موسوی و آقای برنجکار 🕌 مدرسه دارالعلم #استاد_موسوی #دارالعلم #صوت ایتا
🔰 گفتگوی استاد سید محمد موسوی بایگی و آقای برنجکار
✅ استاد سید محمد موسوی (۱):
مراد از شهود، دریافت و ادراک اموری است که خارج از سنخ ادراکات متعارف برای شخصی حاصل می شود. این ادراکات نتیجه عبادات و ریاضات خاصی هستند.
شهود تقسیم های خاصی دارد: ۱. شهود معنوی و صوری، ۲. شهود رحمانی، ملکی و نفسانی، شیطانی و جنی
از نظر عرفا، شهود معنوی اعتبار دارد و کشف صوری که مربوط به عالم مثال است، فضیلتی بشمار نمی رود بلکه گاه رهزن هم هست. اما کشف معنوی که اتصال به عالم ملائکه مهیمن و بالاتر است، دارای ارزش است.
شهود عرفانی امری شخصی است و قابل انتقال به دیگری نیست. از طرفی تمامی این شهودها نیز معتبر نیستند بلکه خود عرفا ملاکهایی برای ارزیابی آنها قرار داده اند. این معیار نیز باید از سنخ خود شهود باشد. معیار سنجش شهود، شهود تام انسان کامل است. هم در مراتب کشف صوری و هم در مشاهده عوالم معنوی، تام ترین شهود برای انسان کامل است و همان می تواند میزان ارزیابی سایر شهودات باشد.
البته، از این جهت که ما به شهود فرد و شهود انسان کامل دسترسی نداریم، نمی توانیم ارزیابی نسبت به شهود دیگران داشته باشیم. اما عارف شاهد می تواند از کشف خود خبر دهد. این یعنی ارائه علمی حضوری در قالب مفاهیم و الفاظ و احتمال وجود خطا. با فرض اینکه شهود واقعی فرد مطابق واقع باشد، خبر وی به ما می رسد و در همین قسمت می توان شهود وی را ارزیابی کرد. اگر این خبر مخالف عقل یا نص قطعی باشد مردود است و اگر موافق باشد، قابل پذیرش است و اگر هیچ دلیلی بر رد و اثبات آن نباشد باید سکوت کرد.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔰 گفتگوی استاد سید محمد موسوی بایگی و آقای برنجکار ✅ استاد سید محمد موسوی (۱): مراد از شهود، دریاف
✅ استاد برنجکار (۱)
🔸 ملاحظه اول: اینکه گفته شده عقل مدرک حسن و قبح و بایدها و نبایدها نیست، صحیح نیست. بلکه عقل در پنج حوزه فعالیت دارد: حوزه عقل نظری، عقل عملی، عقل ابزاری، عقل دفاعی، عقل استنباطی.
در حوزۀ عمل نیز بر خلاف نظر اشاعره، افعال خنثی نیستند و عقل قدرت درک ضرورت اخلاقی افعال را دارد. حتی در حوزه شهود نیز شهودهای اخلاقی داریم.
در مسائل اخلاقی سه دیدگاه مطرح است: فضیلت گرایی، غایت گرایی و وظیفه گرایی. البته می توان این سه دیدگاه را به یکدیگر ارجاع داد.
🔸 ملاحظه دوم: اینکه گفته شد عقل حجیت بالذات اول را دارد، صحیح است و مطابق روایات نیز هست، لکن وقتی عقل وحی را به عنوان حجت اثبات کرد، دیگر نمی توان عقل را حجت بالذات قرار داد بلکه باید با هر دو پیش رفت.
🔸 ملاحظه سوم: مبدا بودن عقل، منافاتی با حجیت متشابک یا تعاملی ندارد، به این معنا که بعد از اثبات وحی، دیگر این دو خط کشی ندارند. از جهتی وحی معلم عقل است و از جهتی عقل به اثبات مضامین وحی می پردازد.
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
✅ استاد برنجکار (۱) 🔸 ملاحظه اول: اینکه گفته شده عقل مدرک حسن و قبح و بایدها و نبایدها نیست، صحیح ن
✅ استاد سید محمد موسوی (۲)
🔸ملاحظه اول: بحث درباره نقطه شروع معرفت بوده است و نگفتیم که عقل بایدها و نبایدها را درک نمی کند و این ها جزء مشهورات است. البته، باید و نبایدی که فلاسفه می گویند و موضوع حکمت عملی است غیر از حسن و قبح کلامی است. حسن و قبح کلامی جزء مشهورات است و نمی تواند مبدا برهان باشد. بنابراین، قطعا باید و نباید را عقل می فهمد و مبدا برهان نیز قرار می گیرد ولی این با حسن و قبح متکلم متفاوت است. حسن و قبح کلامی یعنی شایستگی تحسین و سرزنش.
🔸ملاحظه دوم: اگر وحی حجت بالذات باشد دیگر نیازی به اثبات ندارد. بنابراین، حجیت وحی ذاتی نیست. علاوه بر اینکه اگر مقصود از وحی، شهودی است که در نفس معصومین ع است، ما بدان دسترسی نداریم و اگر مقصود از وحی، الفاظ منقول از آن شهود است باید آن را فهمید. راه فهم لفظ نیز روش خود را دارد. از طرفی، وضع امری اعتباری است و ساحتی از وحی به این معنا با اعتبار عقلا مرتبط می شود.
برای فهم متون دینی باید به دلیل قطعی تمسک کرد. مراد از دلیل قطعی هم عقل و نص قطعی السند است که البته تعداد آن کم است. فهم این نص نیز با عقل است. بنابراین، در فهم متون اعتقادی نمی توان به امور ظنی استناد است؛ چراکه حجیت ظن، نیازمند اثبات است. دلیل حجیت ظواهر، بناء عقلا است و این دلیل را نمی توان در امور اعتقادی اخذ کرد.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
✅ استاد سید محمد موسوی (۲) 🔸ملاحظه اول: بحث درباره نقطه شروع معرفت بوده است و نگفتیم که عقل بایدها
✅ استاد برنجکار (۲):
🔸ملاحظه اول: اساس حکمت عملی، بایدها و نبایدهاست. اگر این باید و نباید عقلی نباشد دیگر حکمت عملی معنا ندارد و اگر عقلی باشد باید مبدا برهان واقع شود؛ چراکه مراد از حکمت، علم قطعی به واقعیات است.
علامه حلی و آیت الله سبحانی نیز گفته اند که باید و نباید نیز جزء مدرکات عقل است و اگر حسن و قبح عقلی نباشد هیچ چیزی را نمی توان اثبات کرد.
حسن و قبح را نمی توان مربوط به جامعه عقلائی دانست بلکه حتی اگر جامعه ای نباشد باز هم حسن عدل و قبح ظلم قابل ادراک است. از طرفی، اینکه گاهی امری حسن و گاهی قبیح است، به دلیل تزاحم است و این تزاحم باعث غیر عقلی شدن آن نیست.
🔸ملاحظه دوم: اینکه گفته شد ما به وحی دسترسی نداریم، باید گفت که بر اساس علم اصول، ضوابطی وجود دارد که با رعایت آنها می توان با مقصود متکلم از آن رسید. مباحث پیچیده معارفی نیز نیازمند اجتهادی بر اساس موازین اصولی است. خبر واحد نیز به لحاظ خود ظنی است ولی به لحاظ ادله، یقینی هستند.
🔸ملاحظه سوم: اینکه گفته شد با نصوص اعتقادی به قطع رسیده نمی شود، نادرست است بلکه با رعایت قواعد کل نگرانه می توان در تمامی موارد اعتقادی به قطع رسید.
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
✅ استاد برنجکار (۲): 🔸ملاحظه اول: اساس حکمت عملی، بایدها و نبایدهاست. اگر این باید و نباید عقلی نبا
✅ استاد سید محمد موسوی (۳):
🔸ملاحظه اول: هم عقل نظری و عملی داریم و هم حکمت عملی و نظری. حکمت عملی و نظری از محصولات عقل نظریه هستند. باید و نباید عقلی هم داریم ولی این دو با حسن و قبح کلامی متفاوتند و نباید این دو را یکی گرفت. اما عقل عملی از سنخ ادراک نیست بلکه ناظر به اعمال مدرکات عقل نظری بر قوای پایین تر است.
🔸 ملاحظه دوم: نگفتیم که در اعتقادات، یقین نداریم بلکه گفته شد که نص قطعی کم داریم.
🔸ملاحظه سوم: دلیل حجیت ظهور، بناء عقلاست ولی بناء عقلا بر آن نیست که با یکدیگر درباره امور غیبی سخن بگویند. موضوع کلام عقلا، تدبیر عالم طبیعت و شئون آن است و در همین حیطه نیز اخذ به ظهور کلام یکدیگر می کنند. بنابراین، نمی توان به صرف بناء عقلا برای حجت ظواهر در امور غیبی و ما ورائی استدلال کرد.
از طرفی، شارع، مخاطب را به جهل نمی اندازد، بلکه در مورد حقائق ماورائی با همین الفاظ سخن گفته است. بله اگر اثبات شود که سنخ وجودی امور غیبی از همان سنخ امور محسوس است می توان به این ظواهر اخذ کرد. این مساله نیز بر عهده عقل است و نه شرع. اما اگر اثبات کردیم که سنخ امور غیبی متفاوت از عالم طبیعت است، پس نمی توان به ظهور اخذ کرد.
دلیل اینکه شارع با الفاظ عرفی از آن حقائق سخن گفته است، آن است که الفاظ به روح معنا اشاره دارند و این نظریه نیز ناظر به وضع واضع نیست، بلکه از باب ارتباط وجودی بین خزائن الهی و مراتب نازل آن است. این ارتباط باعث می شود که لفظ وضع شده برای امور نازل را برای خزائن آن نیز بکار برد، البته با سلب لوازم نقصی آن مرتبه و این از باب استعمال مجازی نیست.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
✅ استاد سید محمد موسوی (۳): 🔸ملاحظه اول: هم عقل نظری و عملی داریم و هم حکمت عملی و نظری. حکمت عملی
✅ استاد برنجکار (۳):
🔸ملاحظۀ اول: اینکه عقل نظری را بر دو قسم دانستند، اصطلاحی غیر مشهور است. در این اصطلاح، عقل همان اراده است. بر اساس اصطلاح مشهور، عقل قوه مدرک است، نه اراده.
🔸ملاحظۀ دوم: اینگونه نیست که بناء عقلا عالم تنها درباره امور محسوس باشد، بلکه انبیا نیز جزء همین عقلا بوده و درباره امور غیبی سخن گفته اند و مردم نیز فهمیده اند. کلام انبیا هم برخی نص و برخی ظاهر است. ظاهر هم اگر همراه با قرائن شود تبدیل به نص می شود. پس با روش کل نگری می توان ظهورهای روایی را تبدیل به نص کرد. بنابراین، بناء عقلا بر اصالت ظهور است ولی ظهور نیز مراتبی دارد و در خود نصوص نیز درباره در کنار ظهور، قرائنی ذکر شده است.
🔸ملاحظۀ سوم: نظریه روح معنا نیز اولا فاقد دلیل است و ثانیا نمی تواند همه موارد را توضیح دهد. نیازی نیز به علم هرمونتیک مبتنی بر قبض و بسط نداریم و با همان اصول خودمان می توان به اجتهاد در معارف پرداخت.
🔸ملاحظۀ چهارم: اینکه گفته شد برای اخذ به این ظهور باید سنخیت بین عوالم را پذیرفت نیز مقبول نیست.
🔸ملاحظۀ پنجم: گفته شد: شهود از سنخ علم حضوری است و ملاک در آن، شهود پیامبر ص است و این شهود نیز در اختیار ما نیست، بلکه تنها الفاظی به ما رسیده است و علم به آنها نیز حصولی است. آیا این جمله تناقض نیست؟
#دارالعلم
#متن
🙏 با تشکر از حجّتالاسلاموالمسلمین مهدی خیّاطزاده
ایتا تلگرام
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم وَ زِد وَ بارِک عَلی أبی الائمة، و سراج الاُمة، و کاشف الغُمّة، و محیی السّنّة، و سنّی الهمّة، و رفیعِ الرّتبة، وأنیس الکربة، و صاحب النّدبة، المدفون بأرض طیبة، المبرّء من کلّ شین، و افضل المجاهدين، و اكمل الشاكرين و الحامدين، شمس نهار المستغفرين ، و قمر ليلة المتهجدين، الامام بالحقّ زین العابدین، أبی محمد، علیّ بن الحسین صلوات الله عليهما
ایتا تلگرام
سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلتَّوْحِيدِ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى «قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ» وَ اَلْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ اَلْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذٰاتِ اَلصُّدُورِ » فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ .
از امام علی بن الحسین عليه السّلام راجع به توحيد پرسش شد، فرمود: خداى عز و جل دانست كه در آخر الزمان مردمى محقق و مو شكاف آيند از اين رو سوره «قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ» و آيات سورۀ حديد را كه آخرش «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذٰاتِ اَلصُّدُورِ» است نازل فرمود، پس هر كه براى خداشناسى غير از اين جويد هلاك است.
الکافي ج ۱، ص ۹۱
#امام_سجاد علیه السلام
#احادیث_توحیدی
ایتا تلگرام
مناظره استاد سید محمد موسوی و آقای فیاضی.mp3
33.99M
👥 مناظره استاد سید محمد موسوی و استاد غلامرضا فیاضی
🔶سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#صوت
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
👥 مناظره استاد سید محمد موسوی و استاد غلامرضا فیاضی 🔶سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه #استاد_موس
🔶 سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه
👥 استاد سید محمد موسوی و استاد غلامرضا فیاضی
1⃣استاد غلامرضا فیاضی:
سعادت و شقاوت در لغت همان خوشبختی و بدبختی است. فلاسفه در تحقیق همین مفهوم گفته اند که سعادت، آخرین کمالی است که انسان به دنبال آن است. توضیح مطلب آنکه: انسان در کارهای خود، گاهی غایت های مختلف و متفرع بر یکدیگر دارد. غایت نهایی و قصوی فعل انسان، سعادت است.
🔸اما اینکه این غایت قصوی چیست، محل اختلاف واقع شده است. برخی از این نظرات عبارتند از:
1. افلاطون: سعادت، معرفت عقلی و لذت حسی است؛ انسان ترکیبی از عقل و بدن است. کمال و سعادت نهایی انسان نیز در بهره مندی از معرفت عقلی و لذات بدنی است.
حال میتوان کلام افلاطون را اینگونه توجیه کرد که در انسان سعادتمند، لذت بدنی تحت تدبیر معرفت عقلی است و بر اساس آن، این لذات را رنگ می دهد.
2. ارسطو: سعادت انسان آن است که قوۀ عاقلۀ آن فعال باشد. این کلام را نیز می توان همانند کلام افلاطون توجیه کرد.
البته، عقل در لسان روایات ما، قوۀ مدرکه نیست، بلکه این است که فطرت و ساختار خدادادی خاص انسان، فعال باشد. بُعدی از این ساختار وجودی، تعقل است. بُعد دیگر نیز تمایلات انسان مانند تمایل به ایثار است. این ایثار باعث می شود که انسان، لذات و رنج هایی داشته باشد که حیوانات ندارند. این ساحات اختصاصی انسان، فعالیت هایی دارد که در حیوان نیست. عقل در لسان روایات ما، شامل همۀ این فعالیت ها می شود.
3. اپیکور: سعادت انسان در لذات جسمانی است.
4. ابن سینا: سعادت انسان در تبدیل شدن به جهان عقلی است؛ یعنی تمام جهان هستی را بفهمد: صیروۀ الانسان عالَما علمیّا مضاهیا للعالم العینی.
5. ملاصدرا: سعادت انسان در ارتباط انسان با معقولات است و نتیجۀ آن نیز این باشد که محضر حق را درک کند و از این مادیات خلاص شود.
6. آیت الله مصباح که نظر برگزیدۀ ما نیز هست: سعادت قصوی یعنی انسان در زندگی خود بیشترین لذت را داشته باشد و کمترین رنج.
ابن سینا بیانی برای اثبات نبوت دارد و آن اینکه انسان می فهمد که خداوند انسان را برای بازیچه خلق نکرده است و نیز تمامی اموری که مایۀ سعادتش است را نمی تواند درک کند. اما خداوندی که خالق بشر است می داند که سعادت بشر در چیست: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. اما عبادت نیز هدف نهایی نیست، بلکه بر اساس آیات قرآن، تقوا غایت مترتب بر عبادت است. تقوا نیز منتهی به لذت اخروی می شود. از آنجا که لذت اخروی بی نهایت است، پس انسان رستگار دارای لذت اخروی ابدی است و رنج دنیا و حتی برزخی، محدود، بنابراین، ملاکی که بیان شد (لذت بیشتر و رنج کمتر در زندگی) صادق است.
2⃣استاد سید محمد موسوی:
بسیاری از این سخنان صحیح است ولی ملاحظاتی نیز وجود دارد:
🔸ملاحظۀ اول:
فلسفه علمی عقلی است و مباحث خود را به روش برهانی و بدون اینکه مقدمات خود را از شرع بگیرد، مطرح می کند. گاهی بحث ما سعادت از منظر شرع است. در این مورد می توان از بیانات شرعی استفاده کرد. ولی اگر بنا باشد بحثی عقلی پیرامون سعادت داشته باشیم که مشترک میان تمامی ملل و نحل باشد باید از شیوۀ برهانی استفاده کرد.
🔸ملاحظۀ دوم:
مباحث فلسفی، عام است و اختصاصی به موجود خاص ندارد. نظر مختار ایشان (لذت حداکثری و رنج حداقلی)، ترکیبی است سعادت و شقاوت است و دیگر نمی توان آن را برای سعادت بکار برد؛ چراکه رنج، خصیصۀ شقاوت است و نمی توان این خصیصه را در تعریف سعادت اخذ کرد.
انسان ترکیبی از قوای مختلف است. در چنین موجودی اگر ناظر به تک تک قوا باشیم، سعادت هر قوه، وصل به کمال همان است ولی اگر ناظر به انسان به عنوان کل باشیم، دیگر سعادت او باید نسبت به برآینده این قوا معنا شود. حقیقت انسان را قوۀ عاقلۀ او تشکیل می دهد و سعادت او نیز با کمال همین قوه معنا می شود. سایر قوای جزئی نیز تحت تدبیر همین قوه هستند. از این جهت، تفاوتی میان کلام فلاسفه نیست و همگی نیز با عبارات مختلف یک حقیقت را بیان کرده اند. سعادت انسان از منظر فلسفی، هم جواری وی با خداوند متعال است. مسیر وصول به این سعادت نیز شناخت حقیقت و پس از آن، اذعان و باور قلبی و پس از آن، اصلاح جزء عملی است. این اصلاح عملی نیز به صورت کلی در حکمت عملی آمده است و به صورت کلی و جزئی در شریعت.
🔸ملاحظۀ سوم:
بهشت و جهنم که در کلام شما بود، ذو مراتب است و از مراتب جسمانی تا مراتب عالی تر را شامل می شود. اولین مرتبه بهشت غیر جسمانی، اتصال به عقل فعال است. این مرتبه در تعبیر شرعی، هم جواری با اولیاء و مقربین است. بهشت جسمانی انسان نیز همان لذت مرتبۀ حیوانی اوست. البته، انسان بما هو انسان برای لذت حیوانی آفریده نشده است. بلکه هم جواری با مقربین و بالاتر از آن، بهجت حاصل از مشاهدۀ ذات اله است.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔶 سعادت و شقاوت از منظر حکمت متعالیه 👥 استاد سید محمد موسوی و استاد غلامرضا فیاضی 1⃣استاد غلامرضا
3⃣استاد غلامرضا فیاضی:
🔸ملاحظۀ اول:
بنا بر بحث فلسفی نداشتیم، بلکه به دنبالِ این هستیم که سعادت چیست؟ از منظر روایات، تمام حقیقت انسان، تعقل نیست بلکه بخشی از حقیقت وی، تمایلات انسان است. لذا ممکن است انسانی دارای تعقل بالایی باشد ولی در ناحیۀ تمایلات، متوقف بوده باشد و مصداق آیۀ و جهدوا بها و استیقنتها انفسهم شود. چنین انسانی، اهل سعادت نیست و به تعبیر قرآن: مَثَله کمَثَل الکلب. اینکه فلاسفه می گویند: کمال انسان به رشد تفکر و تعقل اوست، صحیح نیست. بلکه برای سعادت انسان باید سراغ روایت جنود عقل و جهل امام صادق ع برویم. بسیاری از مواردی که در این روایت آمده است مربوط به تمایلات انسان است. بنابراین، انسان که در بالاترین مراتب تعقل باشد ولی در سایر ساحات متوقف شود، شقی است. در مقابل، انسانی که تعقل بالایی نداشته باشد ولی در تمایلات خود را کنترل کرده و رشد داده باشد، سعید خواهد بود.
🔸ملاحظۀ دوم:
ایمانی که ملاصدرا می گوید همان تصدیق منطقی است. این معنا اصلا صحیح نیست؛ چراکه ایمان از افعال نفس انسانی است که ادراک و شناخت، مقدمۀ آن است. بنابراین، ایمان از مقولۀ تعقل نیست، بلکه شرط آن معرفت است. لذا برای اینکه ایمان بالاتری داشته باشیم، معرفت بالاتری لازم است. این معرفت بالاتر نیز نباید تعقلی باشد، بلکه می تواند از طریق تصدیق سخن عالم حاصل شود به شهود برسد. این شهود نیز با فلسفه حاصل نمی شود بلکه فقط باید اهل عمل صالح باشد. بنابراین، اساس سعادت ایمان است که از سنخ معرفت نیست، بلکه از نوع اعمال جوانحی بشر است. تعقل نیز هم می تواند زمینۀ سعادت باشد و هم زمینۀ شقاوت.
4⃣استاد سید محمد موسوی:
🔸ملاحظۀ اول:
فلاسفه نیز تصریح دارند که اصلاح عمل لازم است. تاکید بر تعقل نیز به معنای نادیده گرفتن جزء عملی نیست. بلکه فعلیت تعقل یعنی تابش عقل فعال و این تابش درگرو اصلاح عمل است. بنابراین، وقتی فصل مقوم انسان، مرتبۀ عقلی اوست، سعادت او نیز با کمال همین مرتبه باید معنا شود. در قرآن نیز دارد که ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون (انفال: 22).
🔸ملاحظۀ دوم:
مراد از تعقل و تفکر، شناخت حقائق اساسی عالم است. اگر انسان از طریق ریاضت به شهود این حقائق برسد به همان تعقل رسیده است.
#استاد_موسوی
#دارالعلم
#متن
🙏با تشکر از حجت الاسلام مهدی خیاط زاده
ایتا تلگرام
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
تولی و تبری.mp3
3.47M
🎙 تفسیر عرفانی تولی و تبری و لزوم تربیت کودک بر اساس آن
📆 انتشار به مناسبت ایام سوگواری ماه صفر
📅باز نشر به مناسبت روز جهانی کودک
✅ استاد در این گفتار با توضیح معنای فنای فی الله و راه های نزدیک تر شدن به آن را بیان میکنند.
⬇️ در ادامه با ستایش حضور کودکان در مجالس عزاداری اهل بیت و انتقاد از شبهات بی پایه به آثار مختلف این حضور و تربیت کودکان بر اساس آن میپردازند.
⚠️ همچنین با ذکر حدیث " هل الدین الا الحب و البغض" تفسیر عرفانی، فلسفی و کلامی ارائه میدهند.
#استاد_موسوی
#صوت
ایتا تلگرام
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
تفسیر عرفانی تولی و تبری و لزوم تربیت کودک بر اساس آن.pdf
228.9K
📝 تفسیر عرفانی تولی و تبری و لزوم تربیت کودک بر اساس آن
📆 انتشار به مناسبت ایام سوگواری ماه صفر
📅 بازنشر به مناسبت روز جهانی کودک
✅ استاد در این گفتار با توضیح معنای فنای فی الله و راه های نزدیک تر شدن به آن را بیان میکنند.
⬇️ در ادامه با ستایش حضور کودکان در مجالس عزاداری اهل بیت و انتقاد از شبهات بی پایه به آثار مختلف این حضور و تربیت کودکان بر اساس آن میپردازند.
⚠️ همچنین با ذکر حدیث " هل الدین الا الحب و البغض" تفسیر عرفانی، فلسفی و کلامی ارائه میدهند.
🔴متن ویرایش شده است.
#استاد_موسوی
#متن
ایتا تلگرام
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
نکته ای درباره اربعین.mp3
13.2M