eitaa logo
آموزش نقاشی صفر تا💯
225 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
580 ویدیو
13 فایل
آموزش نقاشی صفر تا 💯 نقاش حرفه ای شو نقاشی🎨 بازی ⚽️ شعر 📖 قصه‌های قشنگ 🎼 #آموزش_نقاشی_صفر_تا_صد_برای_۳تا_۱۲سال کپی برداری فقط با ذکر منبع با تشکر تبادل ادمین: @sadatkarimeh
مشاهده در ایتا
دانلود
◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅ آخ جون مشخصات کتاب الکترونیک کتاب ستاره من (روایتی داستانی از زندگی شهید محمدعلی رجایی) زهره یزدان پناه قره مذهبی انقلاب دفاع مقدس نوجوان آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
در بخشی‌ از می‌خوانیم: نفس در سینه‌ات حبس می‌شود. سرانجام رئیس فرهنگ لبخند می‌زند و سکوتش را می‌شکند. به رئیس شهربانی اشاره می‌کند و می‌گوید: «جناب سرهنگ وثوقی تصمیم دارند انگلیسی بخوانند.» نفست را رها می‌کنی؛ تند و با شدّت. آرام می‌شوی. دستمال پاکیزه‌ای از جیبت درمی‌آوری. عرق پیشانی‌ات را می‌گیری. با لبخند می‌گویی: «خوب، این را زودتر می‌گفتید.» امتحانات خرداد تمام می‌شود. دل کندن از بچّه‌های مدرسه برایت سخت است. ظهر، بچّه‌ها تا جلو در مدرسه بدرقه‌ات می‌کنند. اشک، از چشمان سیاه اکبر، غلت می‌خورد و روی گونه‌های زردش می‌ریزد. بینی‌اش را بالا می‌کشد و با پشت آستین روپوش رنگ و رو رفته‌اش، صورتش را پاک می‌کند. آقا، ننه‌ام وقتی شنید شما دیگر می‌خواهید بروید تهران، گفت که بگویم: خدا پشت و پناهتان! چشمان تو هم پر می‌شود. می‌خندی. دستی بر موهای به‌هم‌ریخته و نامرتّب اکبر می‌کشی. مواظب ننه‌ات باش، اکبر جان. بیماری سختی را پشت سر گذاشته. مرتضی برایت شعر سروده است. به رویش نمی‌آوری که حرف‌های کودکانه‌ی دل مرتضی، نه وزن دارد و نه قافیه. محسن هم در آخرین لحظه، کیسه‌ای نایلونی به طرفت دراز می‌کند و با چشمانش التماس می‌کند که قبول کنی. نان و سبزی محلّی‌ است، آقا. تو اتوبوس گرسنه می‌شوید. با خودت فکر می‌کنی، ‌ای کاش می‌توانستی بمانی؛ امّا امتحان داری. درس خواندن را هم، ضروری می‌دانی؛ مثل عبادت، مثل درس دادن. باید خودت را به امتحان ورودی دانش‌سرای عالی برسانی، و اگر قبول شوی، باید در تهران بمانی. با تک‌تک بچّه‌ها دست می‌دهی. روبوسی می‌کنی. فرّاش مدرسه هم، غصّه‌دار، نگاهت می‌کند. دلش می‌خواهد بمانی. آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
27.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞سلام فرمانده سلام ای عشق روزگارم💞 🎙ابوذر روحی 💓💐💓تقدیم به بچه‌های گلی که کربلایی شدن💓💐💓 💝 به نام خدای مهربان 💝 🥰💓سلام گل‌های زیبای باغ زندگی 🥰💓 💞عزیزای دلم با هم بگیم آقاجون مهربون سلام💞 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
༺◍⃟📚჻❥#گراز ჻ᭂ࿐❁ 🎨 آموزش #نقاشی گراز مرحله به مرحله 🥰 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
༺◍⃟📚჻❥༅#گراز ჻ᭂ࿐❁ 🎨 آموزش #نقاشی گراز فانتزی🥰 🔸️ #شعرباغبان‌جنگل 🌸دیده‌ام در کتاب 🌱عکس از یک گراز 🌸چشم او ریز ریز 🌱پوزه‌ی او دراز 🌸پوزه‌اش میوه را 🌱خوب بو می‌کند 🌸خاک را مثل بیل 🌱زیر و رو می‌کند 🌸توی هر جنگلی 🌱می‌شود باغبان 🌸کی به او هدیه داد 🌱 پوزه‌ای پرتوان آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
༺◍⃟📚჻❥ ჻ᭂ࿐❁ فکر کن که داری مسابقه دو می‌دی، در لحظه آخر از نفر دوم جلو می‌زنی الان نفر چندمی؟ آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
animation.gif
700.5K
◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅•• ࿐❁❥ 🎗🏅حرکت صحیح برای انجام بارفیکس ابتدا باید را کمی بیشتر از اندازه عرض شانه باز کرده و سپس میله را بگیرید. یکی از نکات بسیار مهم در آموزش بارفیکس، نحوه قرارگیری دست‌ها است. وضعیت کف دست‌ها در گرفتن میله، سه حالت می‌تواند داشته باشد. اگر کف دست‌ها به سمت صورت شما باشد: عضلات جلو بازوی‌تان تقویت خواهد شد. چنان‌چه آن‌ها به طرف یکدیگر باشد: عضلات ساعد و پنجه تقویت می‌شوند. اگر کف دست‌ها به سمت بیرون باشد: عضلات زیر بغل‌تان تقویت خواهد شد. : به یاد داشته باشید که هرچقدر دست‌ها را بر روی میله بارفیکس به‌هم نزدیک‌تر کنید، عضلات سینه‌ای‌تان بیشتر درگیر می‌شود آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
روزی روزگاری در جنگل بزرگ و زیبایی، حیوانات مختلفی زندگی می‌کردند. شیر و گراز مدت‌ها بود که با هم دوست بودند و کنار هم زندگی می‌کردند و هیچ مشکلی با هم نداشتند. انها آنقدر صمیمی بودند که شیر، گراز را جانشین خودش کرده بود و هر دوی آنها با هم جنگل را اداره می‌کردند. فصل تابستان فرا رسید و هوا بسیار گرم شده بود. یک روز گراز به شیر گفت: اکثر حیوانات به خاطر گرما از جنگل رفتند، بهتر است ما هم دنبال جای بهتری باشیم ولی شیر گفت: من و تو باید در جنگل بمانیم و قلمرو خود را حفظ کنیم. آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
گراز هم قبول کرد و تصمیم گرفتند جنگل را ترک نکنند. یک روز شیر و گراز بسیار تشنه بودند و به دنبال اب می گشتند. انها از دور برکه کوچکی را دیدند و به سرعت به سمت آن دویدند. وقتی به برکه رسیدند، متوجه شدند، آب درون برکه بسیار کم است و هردوی آنها نمی توانند تشنگی خود را رفع کنند. شیر به گراز نگاهی کرد و گفت: من سلطان جنگل هستم و از تو بسیار قوی ترم. ابتدا من آب می خورم. گراز از حرف شیر ناراحت شد و گفت: انگار یادت رفته که چطوری با هم آشنا شدیم. تو در دام گیر افتاده بودی و من تو را نجات دادم.   اگر تو را ازاد نمی کردم، الان من سلطان جنگل بودم پس بهتره من اول آب بخورم. شیر جلوی گراز را گرفت و نگذاشت به برکه نزدیک بشود و به او حمله کرد. انها چند ساعت با هم دعوا کردند و بلاخره خسته شدند و روی زمین دراز کشیدند که ناگهان متوجه شدند که اطراف انها گرگ های وحشی ایستاده اند. گراز با تعجب به شیر گفت: به نظرت گرگ ها منتظر چه چیزی هستند؟ شیر گفت: انها منتظر هستند که ما خسته بشویم و به ما حمله کنند و خودشان سلطان جنگل بشوند. ما کار اشتباهی کردیم و به خاطر مساله کوچکی با هم دعوا کردیم. من از تو معذرت میخواهم. گراز هم از کار خود پشیمان شد و از شیر عذرخواهی کرد و انها تصمیم گرفتند که هرکدام مقدار مساوی اب بخورند. آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شهادت پیامبر مهربانی صلوات‌الله‌علیه و امام حسن مجتبی علیه‌السلام تسلیت باد 💔 💝 به نام خدای مهربان 💝 🥰💓سلام گل‌های زیبای باغ زندگی 🥰💓 💞عزیزای دلم با هم بگیم آقاجون مهربون سلام💞 آموزش نقاشی صفر تا صد 💯 @naghash110