eitaa logo
نمکتاب
14.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
705 ویدیو
183 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🎨 📚 📘 ══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══ ✍️ آدم باید یک جایے دلــــ💕ــش را تحویل عشــــ❤️ـــق بدهد... ══✼ namaktab.ir ✼══ ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/738810 ╭┅──────┅╮ 🎨 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ این مرد امشب میمیرد 📚 رمان: ✍ نویسنده: مردن به خیال بعضی­ ها پایان تمام لذت هاست. پس مرگ بد است. چون تو را از هرچه که دوستش­ داری جدا می­ کند.☹️ اما… وقتی انگشتم را روی موبایل می­ گذاشتم و لمس می­ کردم و صفحه ها را ورق می­ زدم تازه می­ فهمیدم که مرگ خیلی هم پایان لذت نیست.😕 این آخرین برگ است از آخرین لحظه های زندگی. اما می­ شود زنده بود و در این دنیا هم بود و هزار بار بدتر از مرگ تمام خوشی ها را نابود شده دید. این رمان دیوانه کننده بود.🤯 هرشخصیتی را که می­ خواندی، آن قدر خیانت دیده بود و یا آن قدر از خوبی آدمیت دور بود که دچار شوک می­ شدی… زن و مرد رمان، پولدار بدبخت بودند. متمدن خیانت دیده، غرب گرای دروغگو،😤 زن هایشان خیانت کار، مردها خیانت دیده، پول دوست، بیچاره.😰 هیچ دو نفری با عشقشان ازدواج نکرده بودند، عاشق کس دیگر بودند و همسر این یکی🤐. برای پول، برای عشق شکست خورده، برای تفریح چه کار که نمی­ کردند.🙄 چون همه اش آرامش می­ خواستند و این آرامش گم شده بود.😢 تابه حال این طور ناآرام نشده بودم . شراب و سیگار و روابط و پول و سفر هم آرامشان نمی­ کرد که من خواننده آرام شوم.😕 همه درس خوانده، خوش تیپ، پولدار، مشهور و نامدار بودند و برای یک لحظه آرامش مسلمان بال بال می زدند.  باور کنید که غرب خودش هم به بن بست این لذت های کوتاه مدت رسیده است.😔 می خواهد که حرفی جدید بشنود و به آرامش برسد. آن وقت جوانان با فرهنگ ایرانی در به در رسیدن به مدل غربی است. این رمان، فضای آزاد و راحت بین جوانان را ترسیم می­ کند که از آن تنها بدبختی می­ جوشد و درد.😣 نمی­ دانم بشریت چرا خالق را رها کرده است؟ اگر خوش بختی می­ خواهد که باید دست به دامان همان کسی شود که او را در این دنیا قرار داده است. و اگر بدبختی، باید به خودش پناهنده شود. نتیجه دور شدن از خدا و دل بستن به هوی و هوس می شود این رمان ، آن را جوان ها بخوانند شاید شاید شاید خودشان را از خواب بیدار کنند…😔 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   ♨️ @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
♨☕ فهرست نقد کتب قابل جستجو در کانال نمکتاب: ✅✅✅✅✅✅✅✅✅ ❌❌❌❌❌❌
══════════﷽❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟✤ 👌🏼 عشـــــــ❤️ـــــــق و دیــــــــــگر هیچ .......عشـــــق........ ..........عشـــــق.......... ..............عشـــــق .......... .................عشـــــق......... ...................عشـــــق .......... ........................و دیــــــڱر............ ...................هیـــچ.............. ................هیـــچ............ .............هیـــچ.................... ........‌‌‌‌‌‌‌هیـــچ................ ♨️ 📚 کتاب: عشق و دیگر هیچ ✍ نویسنده: 🔖 💙 کتاب عشق و دیگر هیچ، داستانِ شیرین دلدادگے و عاشقے است... اصلا، بندگیے یعنی عاشقے! ✎برشـ♡ــے از ڪتاب: ❣ اولین اثر زندگی با محبوب، شباهت ظاهر است انگار؟...♡ ❣ عاشق ڪه میشے،...♡ ❣ معشوق همه چیزت رو میگیره، حتی رنگ لباس و مدل پوششت رو! آنچه که او مے خواهد تو همان مے شوے!...♡ ____📬🌸__📖__🌸📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ 1⃣💰خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/738810 2⃣ سفارش از طریق آیدی ایتا:👇 📦 @ketab98_99 ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯ ❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟✤════════════
____✍💌__📖__✍💌____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما هم دعوتید‌ به...🌹 .......عشـــــق........ ..........عشـــــق.......... ..............عشـــــق .......... .................عشـــــق......... ...................عشـــــق .......... ........................و دیــــــڱر............ ...................هیـــچ.............. ................هیـــچ............ .............هیـــچ.................... ........‌‌‌‌‌‌‌هیـــچ................ ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ یکی از چیزهایی که ما امروز خیلی احتیاج داریم، برنامه‌های مطالعاتی 📖 برای قشرهای مختلف است. بارها اتفاق می‌افتد که جوان‌ها را، نوجوان‌ها را به کتابخوانی تشویق 👏 می‌کنیم؛ مراجعه می‌کنند، می‌گویند آقا چه بخوانیم ⁉️ مجموعه‌ متصدیان امر کتاب روی این مسئله باید کار جدی بکنند؛ ✅در بخش‌های مختلف، ✅برای قشرهای مختلف، ✅به شکل‌های مختلف، ✅ با تنوع متناسب، سیر مطالعاتی📖 درست کنند. وقتی‌که جوان و نوجوان وارد شد، ☘حرکت کرد، ☘راه افتاد، غالباً مسیر 🏞 خودش را پیدا خواهد کرد. ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
____✨📣__📚__✨📣____ 🏴بسته ویژه محرم و صفر🏴 💥با تخفیف ویژه💥 ❇️ مجموعه ارائه شده با مرکزیت کتاب "" خوشه‌ای از ادبیات عاشورائی‌ست 💎پس باید راهت را همچون حبیب در "" پیدا کنی تا به محضر علمدار در "" برسی؛ 🏵آنگاه به مقام خدمت مولا در "" خواهی رسید ؛ 😊 ____📬🌸__📖__🌸📬____ 💰قیمت مجموعه(پشت جلد) : ۶۳۰۰۰ تومان 💥قیمت با تخفیف ویژه ۴۵۰۰۰ تومان 📦 خرید پستی کتاب 📦 سفارش از طریق آیدی:👇 📦 @ketab98_99 ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
〖`🦋°✿°💙´〗 • . ❄️⃟🌱ماندم به تو اي گلشن زيبا چه نويسم؟ ❄️⃟🌱 من مور صغيرم، به سليمان چه نويسم؟ . . . ❄️⃟🌱 ترسم که قلم شعله کند، صخره بسوزد ❄️⃟🌱با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم؟ اللهم عجل لولیک الفرج💗 📲دانلود اپلیکیشن کتاب 👇👇👇متن+صوت🍃🌸 https://b2n.ir/732271 عجل الله ⌈🌿° @namaktab_ir °.⌋
📸 📚 عکسنوشته هیچکس به من نگفت 📘 ══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══ ✍️ خیلی برایم جالب بود وقتی شنیدم همه به واسطه شما روزی میخورند.... ══✼ namaktab.ir ✼══ ╭┅──────┅╮ 📸 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان رمان اینترنتی 💢 1⃣ 🤓✍ من رمان خوانم. لذتی از ساعات روزم را اگر بخواهم شمارش کنم، خواندن صفحاتی است که لحظه های خالی و پر زندگی‌ام را به خودش مشغول می کند. 😃✍ این حال خوشم را یکی دو هفته نیست که پیدا کرده ام، چند سال است که چشم و دلم را به ذهن نویسنده هایی که توان آن را دارند تا لحظات رؤیایی مرا رنگی کنند، باز کرده ام. 👦✍یادم است اولین بار که بچه‌ها، دورهم از لذت شب بیداری و خواندن رمان می گفتند، گنگ و پراشتیاق نگاهشان می کردم. 🗣✍ اسم شخصیت ها، حرف ها، حس ها، حالات و رفتارهایشان را که تعریف می کردند، گاهی از کیفی که می بردند جیغ می زدند و صورت هایشان پر از لبخند می شد. ❌✍کار سختی نبود که من هم یکی دو تا از رمان ها را دانلود کنم و شبی، کمی از خوابم بزنم و شیرینی لحظه ها تا صبح بیدار نگهم دارد. 📲✍ این لحظه ها برای من تمامی نداشت. شروعی بود که به ذوقش از درسم می زدم، خواب نازنینم را ندیده می گرفتم، غذا را نصفه‌نیمه می‌خوردم، اصرار های خانواده برای مهمانی رفتن و گردش را رد می کردم، تا در تنهایی ها بتوانم حریصانه صفحات موبایل و کامپیوتر را چشم‌چرانی کنم. 😇✍حالا دیگر خواب هایم پر از خیالی بود که دوستشان داشتم و ناخود آگاه لبخند را روی لبم می نشاند. ♦️پ. ن: میدونم بی صبرانه منتظر ادامه داستان هستید😉 ◀️ ادامه دارد... ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در روز اول ماه صفر(شنبه) از صدقه و نماز اول ماه غفلت نکنیم.   ,. *´¨¯¨*·~-.¸-<🖤🍃🖤🍃>-,.-~*´¨¯¨*· 🔰 شیوه پرداخت نذورات: 1⃣ واریز از طریق درگاه: idpay.ir/namaktab 2⃣ 💳 شماره کارت نذورات: 5041721039933271 ⁉️ میدونی میتونی این پیام رو برای چند نفر بفرستی و در این زنجیره ی خیر شریک باشی؟؟؟☺️ ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🖤 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق و دیگر هیچ می‌دیدند زیاد کار می‌کند اما ... نه غر میزند نه منت میگذارد👌 🔶️ می‌نشست بین بچه‌ها و از کارهای شاه می‌گفت. دقیق و مستند و با مدرک از خیانت ها می‌گفت. مطالعه می‌کرد 📖 و حرف می‌زد. واقعا کتاب‌ها را می‌خواند. بچه‌ها را هم کتابخوان کرده‌بود. جوانی را قسمت کرده بود، ✅هم دانشگاه می‌رفت، ✅هم کار می‌کرد. حالا بیایید حساب کنیم چند درصد از نوجوانیش، 🔸️یعنی غرورش، 🔸️تنبلی‌اش، 🔸️خودبینی‌اش، 🔸️راحت‌طلبی‌اش باقی است و بقیه‌اش یک پارچه عقل است؟! در بعضی از روزهای زندگی شما، رحمت الهی بر شما می‌وزد🌬؛ پس خودتان را در معرض این نسیم قرار دهید!😌 نسیم رحمت من عبدالمهدی بود. ☘شما هم نسیم الهی خود را دریابید!☘ ____📬🌸__📖__🌸📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ 1⃣💰خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/738810 2⃣ سفارش از طریق آیدی ایتا:👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
📚کتاب رفاقت به سبک تانک 🤝👥 ✍ نویسنده: 🌀 انتشارات  🤩 🍉 یک قاچ کتاب: چشم باز کرد 👀و خودش را روي تخت بيمارستان🏨 ديد. همه چيز سفيد و تميز بود. بدنش کرخت بود و چشمانش خوب نمي ديد. فکري شد که شهيد شده و حالا در بهشت 🏞است. پرستاري که به اتاق آمده بود متوجه او شد. آمد بالا سرش. سرنگ در دستش بود. مجروح با ديدن پرستار اول چشم تنگ کرد بعد با صداي خفه گفت تو حوري هستي؟🤩 پرستار که خيلي خوش به حالش شده بود که خيلي زيباست و هم احتمال مي داد که طرف موجي است و به حال خودش نيست ريز خنده اي کرد و گفت بله من حوري ام.😇 مجروح با تعجب گفت پس چرا اينقدر زشتي؟ 😅 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ____📬🖤__📖__🖤📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ سفارش از طریق آیدی:👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🤩@namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
خاطرات کتابخوانی 💌 گاهی در نزدیکی ات فردی هست که کارها و شیطنت او فراموشت می شود…🤫 یک روز کتاب “فریاد در تاکستان” را از یکی از دوستان قرض گرفته بودم که بخوانم….🤓 صبح روز بعد که به سراغش رفتم دیدم ای داد بیداد… جا تر است اما بچه کو؟؟؟؟😟🧐 این ور را بگرد آن ور را بگرد👀 کیف را بیرون بریز🎒 تخت را زیر و رو کن🛏 کتابخانه را بگرد📚 بچه هارا دعوا کن که چرا گمش کردید؟😡 نبود که نبود…😭 خیلی بهم ریختم…😤 کتاب امانت بود. ظهر شد و همسرجان برگشتند! بعد از استراحت شون با ناراحتی پرسیدم شما فلان کتاب رو ندیدین؟😫 امانت بوده گمش کردم… همسر جان فرمودند: عه؟ دنبالش گشتی؟ خب شاید همون کسی که خوراکی های خوشمزه پنهان شده توی خونه را پیدا می کنه و یهو می بینی داره می خوره، کتاب رو هم پیدا کرده و رفته بخوره…🤭🤕 راستش یادم رفت بهت بگم: بردمش با خودم سر کار! تا نخونمش برش نمی گردونم. چقد کتاب باحالیه!😎🤩 هرچند با یادآوری خاطره ، یاد حرص خوردن و نگرانی آن روزم می افتم، اما همین ها نمک زندگی ست دیگر…😁😌  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚کتاب: بــــ☘ـرگے از کتــاب: روز خرید بازار عبدالمهدی گفته بود هرچه عروس دوست دارد😍 بگیرد. هرچه می‌ خواهد. بانو خودش زیر بار خرید گران و کلان نرفته بود.⛔️ به ذائقۀ خانواده‌ ها نگاه نکرده بود. به اندازۀ نیاز اندک و ارزان خریده بود. ✅نیازش نگاه خدا بود دنبال زندگی‌ شان، نه طلا و پارچه و چرم گران وسط خرت و پرت‌ های خانه‌ شان!❌ به همین راحتی هم عقد کردند و هم عروسی. 😌آخر شب عبدالمهدی رفت تا عروسش را بیاورد. دست عروس سفید پوشش را که گرفت، چادر عروسش را که روی صورتش کشید، آرام آرام کنار گوشش👂زمزمه کرد: آخر شب آمده‌ام دنبالت که چشم نامحرمی به خانمم نیفتد…😎 آدم باید یک جایی دلش را تحویل عشق بدهد و پله پله برود بالا تا خدا!🥰 خانه اجاره‌ ای، وسایل مورد نیاز، شروع زندگی شیرین و …☺️ بعد هم سکونت در ۲ اتاق خانۀ عموی عبدالمهدی. عروس و داماد زندگی را زیر سایه‌ی خدا و نگاه خدا شروع کرده بودند. ____📬🖤__📖__🖤📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ 1⃣💰خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/738810 2⃣ سفارش از طریق آیدی ایتا:👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   📬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق بیست‌و‌هــ🦋ــشت ساله‌ی گلزار شهدای کرمانــ... عارف بیست‌و‌هشــ🦋ــت ساله‌ی خوابیده بر زمینــ... 🌹 عبدالمهدی مغفوری🌹 لینک رایگان کتاب عبدالمهدی😍 💢این لینک فقط مختص شماست و ارسال آن برای دیگران غیرشرعی‌ست‌.💢 http://namaktab.ir/app/abdolmahdi.apk ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان رمان اینترنتی 💢 2⃣ 😨✍ با «» همراه ترسا می شدم و قربان صدقه ی قد و بالای آرتان می رفتم. 👥✍با دو برادر «» هم قدم می شدم و لب جدول همراه دانیار راه می رفتم و برای معده درد برادرش دلگیر بودم. 😕✍با «دروغ شیرین» دنبال کسی می گشتم که دروغی بگوید و پشتش شیرینی یک‌عمر را برایم به ارمغان بیاورد. 😐✍با «پانتی بنتی» کینه هایم را با صاحب کینه در میان می گذاشتم و آخرش هم با خودش آرام می گرفتم. 😍✍ با «طواف عشق» در تمام زیارت های اجباریم امید داشتم که کسی باشد و من را بعد از زیارت هم بخواهد. 👩✍ با «بانوی قصه ها» حاضر بودم مثل زنی باشم که خودش را برای کودک های بی مادر به آب‌وآتش بزند، اما سر آخر نصیبش مرد جنتلمنی بشود که آرزوی هر دختری است. 😓✍ با «» عقده ی تنهایی و خفت آرشام را به جان می خریدم و نهایت آرشام می شد مرد شب و روزم. ✈️✍ با «توهّم عاشقی» از عرفان دل می کندم و همراه آیدین به فرانسه می رفتم. 😶✍با «» حاضر بودم یک دختر احمق جلوه کنم اما مرد وزین داستان، آخرش نصیب من بشود. 🤬✍ روزی صد ها صفحه می خواندم. گاهی از قلم نویسنده ها به تنگ می آمدم و چند تا ناسزا نثارشان می کردم، اما باز هم نمی شد که نخواند... ◀️ ادامه دارد... ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ شب ممکن 📚رمان: ✍نویسنده: شب خیلی خوب است. شب ها همه خوبند چون خاصیت پوشانندگی دارند. تمام آنچه که خورشید قادر است با پشتوانه نورش به رسوایی بکشد🌱، شب می تواند با خاصیت ذاتی اش در خود فرو ببرد و تو تنها تاریکی مطلق را ببینی. البته که ممکن است کسی بعدها آن چه که در شب پنهان شده بود🤭 را با قلمش هوار بکشد و نمایان سازد. و “شب ممکن” دانسته یا ندانسته می خواسته چه چیز را فریاد بزند؟ امکان داشتن بودها و نبودها. بودهای بد و هرزه ای که باید با چشم ندیدو تنها با قلمِ مظلوم می شود مقابل چشمها تماشایی اش کرد.😥 شهسواری از نوشتن این رمان چه هدفی داشته است؟🔎 می خواهد لذت های لجن را عادی سازی کند؟📊 یا غیر عرف ها را لذیذ جلوه دهد؟ از هر جهت که نگاه کنی ظلم بزرگی است. 😠 ولی یک چیز را خوب به تصویر می کشد؛ دریوزگی تمام آن هایی که خودشان را “هرز” داده اندو مثل یک کهنه پارچه گرد گیری، بی مقدارند و در به در.😔 فرقی هم نمی کند مرد و زنش، همه سرگردانند، منفعلند، بی پناهند.😰 هر چند که در ظاهر مست و سرخوشند.  شب ممکن همان بوفِ کورِ پوچِ صادق هدایت است😟 که کتاب هایش تو را سرگردان و افسرده می کند😔 و به قول بچه های دبیرستانی می مانی که با این زندگی ات چه کنی!😢 خودکشی بهترین کار است!🔪💊 هرچند که ادبیات و قدرت قلمش تو را پای کتاب بنشاند، محتوایش تو را به آخر خط می رساند و این همان “هیچ و پوچ” است.😣 داستان سه فصل دارد: شب شروع، شب واقعه، شب کوچک.🌙 شب شروع : یک خیال است، پردازشی است برای کسی که از حال امروز و الان خسته است. اصلا خیلی تنهاست و فکرش چیزی متفاوت می خواهد. پس می رود دنبالش و چون می تواند، به آن می پردازد.🍃 دختری پولدار👸🏻 و بی عار همراه مردی بی هدف، دنبال لذتی چند ساعته می روند🔥 و در نهایت به جدایی بعد از لذت می رسند. شب واقعه و شب کوچک : می خواهند به تحلیل آن دو شب گذشته و اتفاقات بعد از آن دو شب بپردازند.🍃 نویسنده، اول کتاب شعر حافظ را می نویسد که: فریب جهان قصه ی روشن است ☘    ببین تا چه زاید، شب آبستن است🍂  ۶ و فریب خوردن انسان ها (از هر دو جنس) در مقابل لذت دنیا را به تصویر می کشد. 🌅 مردمانی از هر وادی و طیف که درون و فکرشان به خاطر مبهوت شدن در برابر لذت🔥، خالی است. داستان این رمان به گونه ای است که هم خسته ات می کند و هم سر خورده و سر آخر تو می مانی و دنیایی که تو را در خود فرو می برد.🙄 هرچند که انسان ها خودشان چاقو به دست دیگران می دهند تا ذبحشان کنند.🤭 تو بسیار در اطرافت می بینی، سرهای آذین بسته شده، با موهای شینیون، که جدا شده است. این همه گردن های بریده شده که صورت های عروسکی شان چشم نواز است،☺️ این همه غیرت و حیای مُثله شده، نتیجه قصه های پر فریب دنیاست که زایش دورشدن از تمدن خود و پیوستن به تمدن غربِ بی خداست.🙄 اما نویسنده ی “شب ممکن” فهمیده یا نفهمیده هم به میخ زده و هم به نعل . خواننده باید عاقل باشد.😌 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   ♨️ @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾