eitaa logo
الهادی
21.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
971 ویدیو
46 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ شهادت امام باقر علیه السلام بر امام زمان عجل الله فرجه و همه محبین ایشان تسلیت باد. 🔺 @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 کسی خدمت امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد: «من بعضی را می‌بینم که امیدوار هستند و منتظر هستند راهی باز بشود و تا آخر هم همین‌طور می‌مانند». 🔸 حضرت فرمودند: «این‌ها دروغ می‌گویند. انتظار و امیدواری، آثاری دارد و منع‌هایی دارد، باید به آن آثار، ملتزم شوند. انتظار فقط به حرف نیست». 🔹 خداوند به کسی ظلم نمی‌کند. افراد خودشان به خودشان ظلم می‌کنند. کد ۷۰۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 مرحوم حجت الاسلام هادی مروی می‌گفتند: اوایل انقلاب بود؛ با دکتر بهشتی برای دادگاه‌های انقلاب و جاهای دیگر می‌رفتیم. 🔸 آن وقت من یک ماشین پژو داشتم، دکتر بهشتی را سوار کردم تا از قم به تهران برویم؛ در بین راه صحبت می‌کردیم. در شهر تهران، به چراغ قرمز رسیدیم؛ خلوت بود و من نایستادم. 🔹 تا از چراغ قرمز رد شدیم، مرحوم آیت الله بهشتی ‌یک تعبیر عجیبی فرمود، شبیه به این تعبیر که: «آقای مروی اگر به تو اعتماد نداشتم در عدالتت شک می‌کردم! (یا فرموده باشد نماز پشت سرت نمی‌خواندم) انسانی‌ترین قوانین را، قوانین راهنمایی و رانندگی دارد، چرا احترام نگذاشتی؟» 🔸 آقای مروی می‌گفت «این درسی برای ما شده است.» شهید بهشتی ماشاءالله خیلی قوی و محکم بوده است؛ اما چطور روزگار این گونه شد که ایشان شهید شدند؟ کد ۴۷۸ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فقط یک پیوند ایجاد کن! 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
‍ * 🔻غیر از شب قدر، در طول‏ سال شايد ما لحظات گران بهای دیگر داشته باشيم. مثلا روز عرفه هست، وقت ‏هاي ديگر هم هست كه ممكن است در آن ها، مسیر كوتاه و میانبری را پيش برويم و ان شاءالله راه زيادی برويم. 🔸منتها بايد براي رسيدن به آن راه كوتاه كه یک لحظه پيش مي ‏آيد آن به آن انتظار بكشيم و منتظر باشيم و سعي و تلاش بكنيم؛ بالأخرة به آن خواهيم رسيد. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‍ * 🔻ظهر عرفه ای در عرفات به كل عرفات نگاه مي‏كردم كه چه سرزمين مقدسی است. اگر كسي روز عرفه در آن وادي باشد رحمت و مغفرت الهي بر او بسيار ريزش دارد و همه را مي‏ گيرد. 🔸واقعا چيزي كه من آن جا حس كردم ديدم فقط يک زاويه‏ در دل انسان خالي است و آن اين است كه چرا الان كربلا نيستم. 🔹با اين كه آن قدر شرافت دارد روز عرفه ‏انسان در عرفات باشد و از رحمت الهي هيچ كم ندارد؛ اما جاي كربلا باز يک چيز ديگري است. اگر مي‏شد اين ‏دو را با هم جمع مي‏ كردند ديگر كامل بود. 🔸بسيار به جاست كه زيارت حضرت ابا عبداللّه‏ عليه السلام در سرزمین عرفات خوانده بشود. ايراني ‏ها هم در آن جا زیارت حضرت را مي‏ خوانند. 🔹مخصوصا مرسوم است كه روز دوازدهم در مني به حضرت ابالفضل‏ عليه السلام توسل پيدا مي‏كنند و در عرفات به حضرت اباعبداللّه‏ عليه السلام متوسل می‌شوند. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 الله اکبر! چه خیری نصیب حضرت مسلم شد، البته خود این بزرگوار باب الحوائج است، عرب‌ها اعتقاد عجیبی دارند، عرب‌ها روی حساب اینکه فطری و ساده هستند مراکز را زود می‌شناسند. 🔸 حضرت مسلم با دو نفر راه‌ بلد به سمت کوفه آمدند، مقداری که آمدند گم شدند بعد یکی از آن راه‌ بلدها فوت کرد و دومی گفت که این‌قدر خبر دارم که همین قسمت را بروی به آب می‌رسی و از تشنگی نجات پیدا می‌کنی. 🔹 حضرت تنها رفتند و به آب رسیدند. آن‌جا بالأخره مسیر پیدا شد، بعد یک نامه‌ای برای امام حسین علیه السلام نوشتند و دست یک نفر دادند که این‌طور شده و از این قضیه‌ی گم شدن اول کار و جریان دو نفر هم که همراه ما بودند در دل من چیزی آمد، چه کنیم؟ 🔸 جواب آمد که شما راه خود را ادامه بدهید و مبادا در این ادامه خوفی کنید، فقط شما باید بروید. وقتی دوباره حضرت فرمودند شما باید بروید، ایشان راه افتادند. 🔹 از این چشمه که راه افتادند، در بین راه دیدند یک نفر برای شکاری ـ مثلاً یک آهویی ـ تیر کشیده است. تیر را زد، به آهو خورد و افتاد. 🔸 اتفاقات سفر هم قواعد داشته است مخصوصاً برای افرادی مثل ایشان، ولی به این تعبیر گفته‌اند «إن‌شاءالله دشمن را کشتیم» و تفأل به خیر زدند؛ در حالی که آنچه که پیش آمده است یک حکایت دیگری می‌کند و این مورد، جای تطیّر بود [نه تفأل]. 🔹 تا اینکه آمدند و چه سِیر عجیب و پیچیده‌ای داشته‌اند و با بی‌وفاییِ مردم مواجه شدند. اما همین مقدار بس که وقتی از خانه‌ی طوعه (آن زنی که سر کوچه، منتظر پسر خود بود) بیرون آمدند، با اینکه امنیت خانه بیشتر بود منتها چون احتمال داشت که آتش در خانه بیندازند _خانه‌ها هم با چوب و گل بوده_ برای حفاظت از خانه‌ی او نخواستند در خانه بجنگند. 🔸 در کوچه‌ای که گویا تنگ و بن‌بست بوده است گرفتار شدند. ادامه دارد‌... ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 ابتدا حدود هفتاد نفر را برای مقابله با حضرت فرستادند. رئیس شُرطه پیکی فرستاد و به عبیدالله گفت که کمکی بفرستد. عبیدالله گفت تو را سراغ یک نفر فرستادم، اگر تو را سراغ دیگری فرستاده بودم چه می‌کردی؟ منظور او از دیگری، حضرت اباعبدالله (علیه السلام) بود. 🔸 عبیدالله بسیار شیطنت داشت؛ یعنی معاویه‌ی به تمام معنا، همراه با خشونت بود. بعد رئیس شُرطه برای او جواب نوشت که به گمان خود مرا سراغ دستفروشی از دستفروش‌های حیره و کوفه فرستاده‌ای؟ 🔹 مرا سراغ شیر بیابان شجاعت فرستاده‌ای، نیرو بفرست. برای مقابله با یک نفر، فکر کنم باز چهل نفر کمکی برای او فرستاد. 🔸 حضرت مسلم (علیه السّلام) بعضی از این مردان که به جنگ با او آمده بودند را بلند می‌کرده و بر روی پشت بام می‌انداخته است. صرف قوت جسمانی نمی‌تواند این عمل را انجام دهد که اولاً یک نفر بتواند افرادی را با کلاه‌خود و زره، چاق و لاغر، روی پشت بام پرت کند. 🔹 ثانیا حضرت به رئیس شرطه که مامور دستگیری ایشان بود، یک ضربت زدند که گویا دست یا یک قسمتی از بدنش مجروح شد. او به حضرت گفت که به شما امان می‌دهم. حضرت هم که چهل و دو نفر به دست ایشان کشته شده بودند، احساس خستگی می‌کردند. 🔸 بعد امان دادند، آن وقت‌ها امان خیلی حرف بود. حضرت مسلم فرمود امان دارم؟ رئیس شُرطه گفت: امان داری. فرمود که قبول است، گرچه به امان شماها اعتباری نیست. 🔹 از بالا سنگ و آتش می‌ریختند، حضرت مسلم فرمودند که ما را مسلمان هم نمی‌دانید که مانند کفار با سنگ و آتش به ما هجوم آوردید؟ چون کفار را این‌طوری می‌زدند. ادامه دارد‌... ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 حضرت مسلم را نزد عبیدالله بردند و او شروع به بددهنی به ایشان کرد. سپس رئیس شرطه به عبیداللّه گفت که من به او امان دادم، عبیداللّه گفت که تو را چه به امان دادن؟! بیخود امان دادی؛ اتفاقاً خودت باید به خاطر این جراحتی که بر تو وارد شده او را بکشی. 🔸 لب حضرت شکافته شده بود و دندان‌های ایشان صدمه خورده بود. حضرت قدحی از آب خواستند ولی از شدت خون ریزی و استمرار آن، تا خواستند آب بیاشامند، خون دندان‌های ایشان در قدح ریخت. 🔹 آب قدح را عوض کردند، دوباره پر از خون شد، فرمودند: حکمتی در این کار است که من نباید آب بخورم. 🔸 حضرت را بر پشت بام دارالعماره بردند و او به حضرت ضربتی زد. ولی هیچ کارگر نیفتاد. چرا که فقط بخش مادی نفوس، موثر نیست؛ بلکه همزمان ارواح و قوا فعال هستند. 🔹 نقل می‌کنند لحظه‌ی آخر، حضرت مسلم یک شوخی هم با آن شخص کردند و فرمودند که بنده‌ی خدا، این خراشی که تو زدی قصاص آن جراحتی نشد که من به تو زدم. 🔸 بعد ایشان را به بالای دارالإماره بردند و یکی از آن‌ها گردن حضرت را زد و بدن را پایین انداختند. بعد با هانی هم همین کار را کردند، او به جرم اینکه حضرت مسلم در خانه‌ی او بود زندانی شده بود. 🔹 سپس بعضی از آن اشقیا بدن‌ها را این طرف و آن طرف می‌کشاندند تا بعضی از قوم و قبیله‌ی هانی آمدند و حضرت مسلم (علیه السلام) را در زاویه‌ی مسجد کوفه و هانی را این طرف‌تر دفن کردند. 🔸 هانی برای خود سلطانی بود. در تعهدی که با قبائل داشت هر وقت سوار می‌شد گاهی چند هزار اسب‌سوار دنبال او می‌رفتند؛ ولی عبیدالله از بس نقشه می‌کشید و پول می‌داد ایشان را نیز شهید کرد. کد ۸۸۱ و کد ۸۵۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
* 💠 اعتقاد اعراب به حضرت مسلم 🔻 حضرت مسلم (سلام الله عليه) يکي از بني‌هاشم است که عرب‌هاي بَدَوي فوق‌العاده به ايشان اعتقاد دارند و احترام قائل هستند. عرب‌هاي بدوي اصول دينشان خيلي محکم است، در فروع و احکام نه، ولي در اعتقادات و ایمان به خدا مخصوصا ولايت اهل بيت خيلي محکم هستند. 🔸 اعراب بدوي شيعي، يک جاهايي دست مي‌گذارند که فوري اثر ببيند، يکي از آن‌ها امامزاده سيد محمد فرزند امام هادي (عليه السلام) است، يکي از آن‌ها حضرت مسلم (سلام الله عليه) و يکي از آن‌ها حضرت ابوالفضل (صلوات الله عليه) است. ولی کسی اگر از حضرت مسلم یاد کرد بجاست که از هانی بن عروه نیز یاد کند چرا که او جانش را فدای حضرت مسلم کرد و با کمی فاصله از ایشان دفن است. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 یکی از آقایان از قول شهید بهشتی (رضوان الله تعالی علیه) جمله خوبی روایت می کرد که اول انقلاب فرموده بود: 🔸 من در این فکر هستم با گذشت [سپری شدن] انقلاب تقاضا از سراسر دنیا، زیاد خواهد شد. این را من مطمئن هستم، ولی قدرت عرضه در ما چقدر است؟ این را تردید دارم، اگر این شد که تقاضا زیاد شد و قدرت عرضه ما کم بود، دیگران جایگزین ارائه می‌کنند و لطمه آن به ما می‌خورد؛ چون به نام ما در آمده است و نمی توانیم معارف اهل بیت عصمت و طهارت را تمام عرضه کنیم. کد ۱۳۳۵۲ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 حق نداری همه جا، خودت را وسط بگذاری و ملاک حق را دانایی خودت و چهار کلمه‌ای که خوانده‌ای بدانی. 🔸 خداوند مرحوم شهید بهشتی را رحمت کند و رضوان خدا بر او باد؛ از ایشان جمله‌ای نقل می‌کنند که «این تصور را از ذهنت دور کن که هرچه هست، همین‌ جا پیش تو است.» 🔹 چنین چیزی نیست و عالم، خیلی گسترده است! برای همین، فقط کافی است که به جریان حضرت موسی علیه‌السلام و خضر نبی توجّهی بکنی. 🔸 حضرت موسی که پیامبر اولوالعزم است به حضرت خضر می فرماید: «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟ (کهف: ۶۶) 🔹 و حضرت خضر در جواب می فرماید: « قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا ». گفت: «تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی! (کهف: ۶۷) 🔸یعنی چه؟ یعنی نظام خلقت، بر مبانی علمی بسیار بی‌نهایتی پایه‌گذاری شده است. «وَ فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ» فوق هر دانشمندی دانشمندتری وجود دارد. (یوسف: ۷۶) 🔹 چرا؟ چون «ید الله فوق ایدیهم» و «الله اکبر»؛ یعنی هر چه بالا بروی، خدا بزرگ‌تر است. کد ۲۲۸۶۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 بخشی از موفقیت حضرت اسماعیل در امتحان الهی به خاطر مدیریت مادرانه‌ی هاجر، مادر اسماعیل علیه‌السّلام است. 🔸 این زن به قدری فهیم و اهل ایمان بود که این فرزند را این‌گونه تربیت کرد. بخشی از آن نیز به دلیل این است که اسماعیل، پیغمبرزاده و فرزند حضرت ابراهیم است؛ ولی این‌قدر این فرزند همراه بود که پس از هجده سال که پدر آمده است، به مجردی که پدر گفت: «يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ» (صافات: ۱۰۲)(ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین می‌بینم که تو را قربانی (راه خدا) می‌کنم،) اسماعیل گفت: «یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ» (صافات: ۱۰۲) (ای پدر، هر چه مأموری انجام ده که ان شاء اللّه مرا از بندگان با صبر و شکیبا خواهی یافت.)_ ولی این پدر، نگران است و این مسئله شوخی نیست! 🔹 دهم ذی الحجه، در عید قربان، دست فرزندش را گرفته و برای قربانی می‌برد. در راه فرمود که پسرم من از وقتی که خودم را شناخته‌ام، گام به‌گام امتحانات و مشکلاتی برای من بوده است؛ مرا در منجنیق گذاشتند تا در آتش پرت کنند، نمرود و دعوت به شرک بود... چه سختی‌هایی را دیدم. 🔸 سلطان و ایادی او می‌خواستند که به خاطر رگه‌ی توحیدی و رکن توحیدی او ایشان را از بین ببرند. شخص دیگری این‌گونه نبود، فقط این خانواده، اهل توحید بودند؛ ولی تا کجای این مسیر توحید را رفته است که از دلش، تعلّق به فرزند را بریده است، 🔹 پسرش را خوابانده و چاقو را زیر گلوی او گذاشته و دو سه بار فشار داده است، تمام کاری که یک فرد در این جایگاه می‌توانست انجام دهد، انجام داده است تا اینکه جبریل گفت: «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا» تمام شد و شما کار را به درستی انجام دادی. کد ۱۱۵۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در فهم نگرش معنوی دین و اسلام همین توجه به سیر احکام عمره و حج کافیست؛ چرا که به قدری لطیف و دقیق و حساب شده چیده شده است، که یک سفر توحیدی ناب است. 🔸 شما نگاه کنید از قدم اول احرام و بعد محرماتش چطور انسان را آماده سفر خدایی محض می‌کند. مخصوصاً الان فرق کرده است ولی سابق یک نفر راه می‌افتاد و بارش را به دوش می‌کشید، به هر زحمتی که بود خودش را به مسجد شجره می‌‍‌‌رساند و مُحرِم می‌شد. 🔹 از مسجد شجره، این وسایل نقلیه الان هم که نبود، باید بارش را به دوش می‌کشید، در سایه نمی‌رفت و در جاده که می‌رفت مواظب بود که خون از پایش نیاید یا بدنش زخم نشود یا حشرات را آسیب نرساند. 🔸 قدم به قدم این عمق توجهات این شخص را به عمق سفر توحیدی و معنوی می‌رساند. از احرام تا پایان قضیه اعمال حج واقعاً خیلی ناب است، چه جالب چینش شده است، و نهایت کار که عید قربان است و قربانی کردن و رمی‌ جمرات. ادامه دارد‌... ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 این‌ها هر کدام اگر معنایش باز بشود، یک مرحله محکم از گیروگرفتاری‌های ماست که اگر درست و با توجه به باطن قضیه اقدام بشود، هر قسمتش ردّ کردن یک مرحله یا مراحلی از سفر انسان است. 🔸 همین رمی ‌جمرات چه چیزی می‌خواهد بگوید؟ غیر از این که یک نفر که تا آنجا رسیده است که، شیطان برایش ظاهر می‌شود. شیطان برای دو گروه ظاهر می‌شود، یکی انبیاء و یکی هم اشقیاء. زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای ایشان ظاهر شد. 🔹 اگر مومن واقعاً حرکتش پابه‌پای با حرکت انبیاء باشد و باطن دار باشد، اواخر کار و سیرش شیطان خودش را نشانش می‌دهد و در آن حال رمی کردن مومن طبیعتاً معنادار خواهد بود و سِرّ اعمال حج برایش حاصل می شود. کد ۵۸۴۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همرنگ شدن با حضرت 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 در جریان سلیمان -علیه‌السلام- برای احضار تخت بلقیس، وقتی یک نفر به نام آصف که «عنده علم من الکتاب» (نزد او دانشی از کتاب بود/نمل ۴۰)، بتواند این کار را بکند، سلیمان هم می‌تواند؛ ولی خودش انجام نمی‌دهد و طبقات علم را دو مرحله می‌کند و می‌فرماید: «قال عفریت من الجن أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک» (عفريتى از جن گفت: «من آن را پيش از آنكه از مجلس خود برخيزى براى تو مى‌آورم.»/نمل ۳۹)؛ ولی سلیمان گفت که نه، این را نمی‌خواهم. تخت را از یک کانال دیگر و طبقه‌ای از معارف دیگر می‌خواهم. 🔸 حالا باید روشن بشویم که این‌ها چقدر فرق می‌کند؟ چرا؟ اگر او می‌آوَرد، چه می‌شد؟ آنان چقدر علم در اختیارشان است و چقدر قدرت در توانشان است؟ چرا جناب سلیمان -علی نبیّنا و آله و علیه السلام- به این یکی تن در داد؟ «قال الذین عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتدّ الیک طرفک» (كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى‌] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مى‌آورم.»/نمل ۴۰). 🔹 از علم الکتاب، او «علم من الکتاب» (علمی از کتاب) را دارد. «فلمّا رآه کان مستقرّا عنده» (پس چون [سليمان‌] آن [تخت‌] را نزد خود مستقر ديد/نمل ۴۰)؛ یعنی رسید. با اینکه یک ماه فاصله‌ی جغرافیایی و فیزیکی بود. 🔸 هر جسمی را که در یک چشم به هم زدن بخواهی حرکت بدهی، با سرعت نور هم که بخواهد حرکت کند، شاید امکانش باشد؛ ولی قابلیّت آن وجود ندارد و ظرفیّت هر جسمی، هر حرکتی نیست و احتراق حاصل می‌شود. 🔹 چه کرد او با یک کلمه‌ی «قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک به قبل أن یرتدّ الیک طرفک» (كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى‌] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مى‌آورم.»/نمل ۴۰)؟ ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 این، مقام نبی و سلیمان است؛ نه برای انتقال، خودش را درگیرِ آن اولی (جن) کرد و نه در دومی [خودش ورود کرد]؛ زیرا افراد هستند. 🔸 خودش نبی است و جایگاه وحی برای او است. چه اختصاصاتی این جایگاه [نبوت] دارد که به چگونه اموری باید اشتغال پیدا بکند و به چه اموری اشتغال پیدا نکند؟ این، نیاز به مطالعه و فحص و دقت بیشتر دارد. 🔹 این که عرض می‌کنم موسی -علیه‌السلام- از ارکان احیا است، بعید نیست. از ارکان احیا است. در ابتدای سوره‌ی آل عمران می‌بینید که عیسی -علیه‌السلام- خیلی شفاف‌تر از این بیان می‌کند و می‌فرماید: «وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»/آل عمران ۴۹) یا می‌فرماید: «وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ» (و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‌بخشم/آل عمران ۴۹) یا می‌فرماید: «وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ» (و به اذن خدا مردگان را زنده مى‌گردانم./آل عمران ۴۹) این، امری است که در این جایگاه تعریف شده است و ما نشناخته‌ایم. 🔸 چه در موسی -علیه‌السلام- و چه در عیسی -علیه‌السلام-، وقتی که شخصیّت آنان را مورد بررسی قرار می‌دهد، امتیازات ویژه‌ای را خدای متعال برای آنان قرار می‌دهد که خودش باب وسیعی است. 🔹 به موسی -علیه‌السلام- می‌گوید: «و اصطنعتک لنفسی»؛ یعنی تو را برای خودم دارم می‌سازم. این، خیلی مقام است! اصلاً دور نیست که احیای موتی بإذن الله در اختیار یک نبی باشد و حالا بهانه‌اش هم، ذبح یک بقره‌ باشد؛ ولی جامعه نمی‌پذیرد. 🔸 «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا»؛ یعنی می‌گویند که ما را مسخره کرده‌ای‌؟!‌ ما می‌گوییم یک جوان کشته شده است و شما می‌گویید بروید یک گاو سر ببرید. موسی -علیه‌السلام- می‌داند که دارد چه کار می‌کند و این‌ها نمی‌دانند. کد ۲۴۹۴۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
💌 اعلام پذیرش ✅ حوزه علمیه حضرت صاحب الزمان علیه السلام 🔹تذکر: این مدرسه تحت اشراف حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری می باشد. @sahebozaman_ir @nasery_ir
🔻 در جریان حضرت موسی علیه‌السلام و ملاقاتش با حضرت خضر، موسی و یوشع با همدیگر داشتند می‌رفتند. در سوره‌ی کهف می‌فرماید: «فوجدا عبدا من عبادنا»؛ یعنی موسی و یوشع، بنده‌ای از بندگان ما را یافتند. 🔸 «عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» (بنده‌اى از بندگان ما كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم/کهف ۶۵). ما «من لدنّا» علم به او دادیم. 🔹 اگر ما باشیم و این زندگی، ما لَدُنِ الله زندگی نکرده‌ایم. او که چنین علمی به او می‌دهند، تمام توجّهش مدیریّت شده است به سمت خدای متعال. همین راه‌هایی است که برای ما هم قرار داده‌اند و ما، استفاده نکرده‌ایم. 🔸 فکرش و ذکر و توجّهش لدن الله بوده است که «علّمناه من لدنّا علما». نمی‌شود که من، در سخت‌ترین شوره‌زار غفلت باشم و لطیف‌ترین غذاهای معنوی، نصیبم شود. این، اصلاً‌ امکان ندارد. کد ۲۴۹۴۷ ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 مورد دیگر، عیسی -علیه‌السلام- است. عیسی -علی نبیّنا و آله و علیه‌ السلام- صریحاً‌ می‌فرماید: «وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ» (و به اذن خدا مردگان را زنده مى‌گردانم./آل عمران ۴۹) و خوب شخصیّت عیسی را در ابعاد مختلف، معرفی می‌کند و شخصیّت مادرش را هم بررسی می‌کند. 🔸[خب ای عیسی!] این را از کجا داری؟ قرآن به این‌ها توجّه می‌دهد. ای خانم، این صبوری‌هایی که داری می‌کنی، در طول مدّت جواب می‌دهد. صبوری کن! سهم خودت را از کل نعمت هستی، صفر نکن! تو با خدا ببند! 🔹 مریم -سلام‌الله‌علیها- طوری بود که «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا»؛ یعنی وقتی زکریا می‌آمد، می‌دید که سفره‌ی دیگری اینجا پهن است و غذاهای عجیب و میوه‌های غیر فصل در اینجا هست. «قال أنّی لک هذا»؛ یعنی این‌ها کجا بوده است؟ «قالت هو من عند الله» (گفت: «اين از جانب خداست/آل عمران ۳۷). 🔸 این شخصیّت، توجّهش جای دیگری است که نصیب از آنجا برایش می‌رسد. عیسی -علیه‌السلام- که می‌گوید: «احیی الموتی بإذن الله»، قرآن مادر او را بررسی و تجزیه و تحلیل شخصیّتی می‌کند و می‌فرماید: «و التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا». 🔹 خود نگاه‌بانی، عفّت و پاکدامنی، سرمایه‌ای است که این ملّت دارند و جای دیگر، به این صورت نیست. سرمایه‌ این نسل و این شیعه از نسل‌های قبل، همین پاکدامنی و عفّت است. 🔸 حالا می‌خواهد شخصیّت مریم را معرفی کند، ببینید باز برمی‌گردد به مادرش. ابتدای سوره‌ی آل عمران می‌فرماید: «اذ قالت امرأة عمران ربّ انی نذرت لک ما فی بطنی محرّرا». یک زن دیگر و یک مادرِ دیگر را معرفی می‌کند؛ یعنی عیسی، یک الگوی تمام عیار است و برمی‌گردد به یک مادر و مادر، یک الگوی تمام عیار است که باز هم به مادر برمی‌گردد. خانواده، این برکت را می‌دهد. کد ۲۴۹۴۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌