#روضه_حضرت_زهرا_س
مهدی رسولی
🕯🖤🕯🖤🕯
یاری ز که جوید دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگهدار ندارد
باید سر و کارش طرف چاه بیفتد
یوسف که در این شهر خریدار ندارد
از گریه ی پنهان علی در دل شبها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار، پرستار ندارد
بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
در و دیوار با او گریه میکرد
چرا باید علی تنها بماند
نگاهی گرم سوی کودکانش
نگاه دیگری با هم زبانش
علی را بیشتر شرمنده میکرد
همین لبخندهای نیمه جانش
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
*لحظه های سختیه.. خانم صدا زد.. اسما! جانم خانم ..فضه! جانمخانم ..لحظه های سخت منه..خانم چیکار کنیم؟ ببینم بچه ها رو میتونید از خونه ببرید؟ زینب وکلثوم رو فضه از خونه برد..حسن و حسینم خانم فرستاد مسجد.این لحظه های آخر امیر المومنین اومد خونه تو این لحظات سخت با علی حرف میزنه.یا علی ! قربونت برم..پسرعمو چرا اینجور میکنی ..نرو ..تو بستر بمون ولی نرو ..سایه ات رو از رو سر ما نگیر خانم تمام دلخوشی من نگاه توعه..خیلی وقت به من خوب نگاه نمیکنی خیلی وقته توحسرت دیدن خنده ات موندم خانم!میشه نری..امیر المومنین گریه میکنه. با دست زخمیش اشک صورت علی رو پاک کردشونه های امیر المومنین از شدت گریه میلرزید.بی صدا گریه میکرد
یاعلی قربونت برمحواست با منه احساس میکنم روحم با اندوه آکنده است.کوه نه میلرزه نه گریه میکنه قهرمانم گریه نکن.زهرا دورت بگرده مهربونم.
آغلاما دا منه گلسین قادان آغلامادا
ای منی آغلادان آغلامادا
قرار این بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتی ام ز چه رو، رو گرفته ای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
هی گفتم از دردات، هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میفته چیزی نیست
تو دست به دیواری، گفتی یکم خسته ام
نصفه قنوت تو، گفتی یکم دستم
چشم پر آبِ تو نقش بر آبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونه ام به هم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیوار و هی میگه گوشواره
نشد تو کوچه دستشو بگیرم
شدت ضربه اشو بگیرم
سینه سپر کردی خیلی محک خوردی
خانم سر من تو خیلی کتک خوردی
زینب با دلشوره هی روتو میبوسه
شونه که میفته بازوتو میبوسه
وقتی همه خوابن فضه با دلشوره
خونِ رو دیوارو با گریه میشوره
گفت پسرعموبلند شو برو مسجد وقته نمازه.آقا رو فرستاد مسجد.یه خانم موند واسما و فضه.. فضه!یه کم آب آمادهکن..نه بچهها خونه ان نه مردی توخونه است خانمها با همن..میخواست معجرش رو برداره دست افتاد. اسما اومد جلو گفت خانم اسما بمیره شما چرا معجر و باز کردی..معجر و باز کردن همان نمایان شدن کبودی صورت همان..اسما گفت دستش بکشنه. اسما گفت خانوم چرا خودتون رو به زحمت میندازین ؟بی بی فرمود: اسما کار واجب دارم امشب تو این خونه خیلی خبراست..کار برا علی بمونه سخت میشه ..فضه گفت خانم آب آماده است فرمود: اسما کمکم کن..هرچقدر با دستمال کشید خون سینه بند نمیومد..من این خونا رو نشورم شب برا علی خیلی سخت میشه ..شب علی رو خونه خراب میکنه..با دست شکسته خونا رو شست. آرام و با زحمت غسل کرد ..صدا زد اسما تازه پیراهن که پسر عمومخریده رو بیار.پیراهنو آوردن اسما اندازه ام بود میبینی الان چقدر برام بزرگه*
#
*پیراهن و از سر پوشوندن دست رد شد اما به دست دیگه که رسیدن هر چقدر کشیدن پیراهن رد نشد.دوباره معجر رو بست و محکم گره زد صدا زد اسما جای من و بکش وسط اتاق.دیوار کاهگلی رو دیدین دست بهش بندازدید جای دست میمونه مخصوصا اگه یکی با زحمت بخواد بلند شه..گوشه ی حجره بستر خانم رو پهن کرده بودن..هم بتونه بایسته هم اینکه موقع بلند شدن دست به دیوار بگیره جای دستان و انگشتان مبارک خانم روی دیوار مونده بود. آخه مولا از فردا میومد میدید بچه ها جای دستان مادر و میبوسن.زینب لبهاش رو میگذاشت جای دست مادر میگفت موهای من و شونه کن*
حسین!
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
*بستر و آوردن وسط اتاق ..خانم پاهارو آرام دراز کرد رو به قبله صدا زد اسما برید بیرون درم ببندید. بعد ساعتی من و صدا کنید اگه جواب دادم که هیچ. اگه جواب ندادم بفرستید دنبال پسرعموم بیاد.اسما میگه پشت در منتطر بودیم. ساعتی گذشت آرام در زدم جواب نیومد.اسما میگه شروع کردم صدا زدم خانم ! جواب نیومد. گفت بذار اینجور بگم به این اسم حساسه صدا زدم مادر حسین جواب نیومد.دیدم اسم حسین اومد جواب نیومد گفتم کار تموم شده .در و باز کردم دیدم صورت کبودش روگذاشته رو زمین جان از بدن خارج شده..گریه میکردم دیدم در باز شد حسن و حسین اومدن اشک چشمم و پاک کردم. اسما میگه دیدم از آستانه در سر میکشن داخل و نگاه میکنن .دیدن مادر تو جاش نیست. صدا زدن اسما مادرمون کجاست؟گفتم آقا زاده هامادرتونخوابیده..همینگفتمخوابیده دیدم حسین رفت جلو گفت اسما مادرمون این ساعت نمیخوابید. دیدم حسن میخواد بره داخل گفتم وایستا بیاین بغلم مادرتون از دنیا رفت. این وگفتم دیدم حسن دوید اون چند روزه بعد کوچه مادر نذاشته بود صورتش رو ببینه. دوید اول معجر و زد کنار گفت بشنکه دستش..ابی عبدالله یه کم ایستاد قربون ادبش تا امام مجتبی صورت و دید اول دستش روگذاشت رو سینه اش یا أخا!تسلیت عرض میکنم ..دید امام مجتبی صورت به صورت مادر گذاشته ادب کرد رو دو زانو نشست عبا رو کنار زد صورت کف پاهای مادر گذاشت.یومّا کلمینی..با من حرف بزن.قدمها تو میبوسم کربلا زود بیای..اسما میگه با زحمت بچه ها رو از مادر جدا کردم.گفتم حسن جان دست حسین رو بگیر برید بگید باباتون بیاد. دست حسین و گرفت امام حسین سر گذاشته رو شونه ی امام حسن میرن مسجد.اینو من میگم رفتن رفتن یه دفعه دید امام حسن نشست رو زمین.حسنت بمیره..امام حسین دست انداخت گردن امامحسن چی شده؟ دید امامحسن مشت به زمین میزنه..الهی بشکنه دست مغیره.
از رو زمین بلند شد خودشون رو رسوندن مسجد صدای گریه اشون بلند شد مردم توو مسجد اومدن بیرون..یکی دید حسن گریه میکنه حسینگریه میکنه بچه ها چی شده ؟ یاد پیغمبر افتادین چرا گریه می کنید؟ چشمشون افتاد به امیر المومنین گفتن بابا..مولا فهمید چه خبره..دوید دیدن میدوه هی زمین میخوره.خونه خراب شدم.هی میگفت حالا کیه که حال منو بپرسه دوان دوان اومد تو حجره*
این اولین باره میلرزه دست و پام
این اولین باره که مرگمو میخوام
این اولین باره که بغضه تو صدام
*رسید کنار بستر خانم سرش رو بغل گرفت صدا زد فاطمه!خانم! جوابی نیومد. گفت تا حالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی.من علیم*
این آخرین باره میبینی حسنو
این آخرین باره یه حرفی بزنو
باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی
باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم
باور بکنی یا نکنی همینه تقدیرم
صنوبریِ خمیده خدانگهدارت
خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت
اما زهرا!
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدانگهدارت
↫『
#روضه_حضرت_زهرا_س
مادرم رفت و آه بعد از او
کار من غیر آه و شیون نیست
گر مرا تاب گفتنی باشد
در شما طاقت شنیدن نیست
چشمهای حسن به در مبهوت
چشمهای حسین بر تابوت
دامن خواهرم پر از یاقوت
و مرا جز گهر به دامن نیست
سایه اش تا که بر سر من بود
صد گلستان برابر من بود
گل اگر بود، مادر من بود
چون که او نیست گل به گلشن نیست
همه شب فکر و ذکر ما مادر
شاهد آتش دل ما، در
قصه ای مثل قصه ی مادر
همه ی آفرینش اصلا نیست
بی رخش جلوه مِهر دارد؟ نه
ماه و انجُم سپهر دارد؟ نه
سر نگیرد بنفشه از زانو
و زبانی به کام سوسن نیست
بر سر تربتش چو پروانه
هیچ یک را ز شعله پروا، نه
صبح مان تیره ز آنکه بی رویش
هیچ تکلیف روز روشن نیست
پدرم را که شد ز حق محروم
و کسی مثل او نشد مظلوم
سر غصه به چاه گفتن هست
پای رفتن به کوی و برزن نیست
گوزومده قطره قطره موجدن دریانی گیزلدی
اُرَحدَن باشلانن بیر سهملی طوفانی گیزلدی
او گونن که یخیلدی دلبریم
منده یخیلمشیدم
*این روزا گریه گریه ی غربته، امّ اَیمَن میگه من اومدم پشت در بنا به عادت همیشگیم، پشت در، در زدم، جواب نیامد، از پشت در صدا زدم.. یاالله صابخونه اجازه هست بیام داخل؟ یهو دیدم از تو خونه صدا بلند شد، امّ ایمن بیا داخل، اون خانمی که به احترام او همه باید پشت این در می ایستادن، دقُّ الباب میکردن اجازه میگرفتن، اُمِّ اَیمَن از این خونه رفته. این حرف منه، اُمِّ اَیمَن اونایی که باید ادب میکردن اجازه میگرفتن، نگرفتن...*
سیخلیدیم اوده یاندیم
دیلدکی عنوانی گیزلدیم
وفالی همسریم اوز دردنی منن نهان اتدی
آلشتیم منده اما آتش سوزانی گیزلدی
* امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه اونی که برا مادرم بلند بلند گریه کنه، برا مادر آروم گریه نکنید، بلند داد بزنید، امشب اما بیاین با فاطمه گریه کنیم، برا فاطمه گریه نکنیم، بیاین با فاطمه گریه کنیم، برای کی گریه کنیم؟ بیاین با فاطمه برا علی گریه کنیم..انگار از تو دل چاه داره صداش میزنه، نمیدونم تا حالا تو چاه خم شدی؟ اگه میتونی خم شو تو چاه، بعد این دَلو رو بیار بالا، نگاه به این آب بکن، بگو من تا حالا تو رو میدیدم یاد امام حسین میفتادم، یاد عطش حسین میفتادم، اما این فاطمیه بعلاوه ی اون یاد این دارم میفتم مولام شبا به تو چی میگفت، علی به تو چی میگفت شبا؟
ای وای
پشت درو، میخ درو، سینه ی زهرای من
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_زهرا_س
حاج احمد واعظی
حسن تب دارد و در خواب گويد
نزن سيلي ستمگر درد دارد
*به امام صادق عليه السلام عرض كردند: آقا، انسية الحوراء چيه؟ چه ويژگیِ داره كه به مادرتون زهرا ميگن:انسية الحوراء؟ حضرت حالشون يه جوري شد،فرمودند:ببين فقط همين قدر بهت بگم،حوريه كه مادر ما خانم همه ي اوناست، ويژگي هايي داره،من جمله اينقدر لطيف خدا آفريدش،اينقدر خداوند عالم اين موجود ِ نوراني و آسماني رو لطيف آفريده كه،اگه برگ گلي، جدا شه بشينه روي صورتش ردش مي مونه.*
برو گم شو تو از دور و بر من
چه مي خواهي زجان مادر من
*اون نامرد هي مياد جلو مادر ميره عقب،كار به جايي رسيد آقا بال مي زد.*
نزن كه مادرم از پا نشسته
نزن كه مادرم پهلوش شكسته
آي مادرم،مادرم،مادرم
يه عالمه زخم،يه عالمه دود
يه عالمه هيزم،يه ياس ِ كبود
خدايا ببين شكستن اين ها
حرمت ها رو چه زود
*اين روضه رو مرحوم علامه ي اميني نقل ميكنه::هرجوري بود از كوچه اومدن ،زير بغل هاي مادر رو گرفت بلند كرد،مادر بيا بريم ميكشن تو رو، اين خيلي بي حياست،اين خيلي نامرد ِ،هر جوري بود علامه ي اميني ميگه:اومدن خونه،تو حجره، بي بي تو همين حس و حال يه وقت نگاهش افتاد به حسنش، ديد اين بچه يه گوشه نشسته،اين زانوهاش رو بغل كرده،سرش رو روي دستاش گذاشته،گاهي همين جوري زير چشمي صورت مادر رو نگاه ميكنه، دوباره باز سرش رو ميذاره روي صورت،فضه رو بي بي صدا زد:فضه،جانم بي بي،فضه برو برام يه روسري بزرگ بيار، ديگه رو گرفتن آغاز شد.*
مي لرزه صداش،ميسوزه تنش
چه قدر ميون كوچه ها زدنش
زیر ِ پاها بود،گمونم انگار نمی دیدنش
دیدم شده پُر رد ِ پا ،چادر و پیرهنش
@navaye_asheghaan
464.9K
#شور_حضرت_زهرا_س
#شورمناجاتیحضرتزهراسلاماللهعلیها
▪️بنداول▪️
به هر مزاری که می رسم
میاد یه آهی تو نفسم
می شینه حرفی روی لبم
کجاس مزارت
می گن حرم دلم می گیره
می رم حرم دلم میگیره
شده نوای روز و شبم
کجاس مزارت
غمی ندارم
به جز همین غم
هزار و چارصد ساله پنهونی
دورت بگردم
کجا بگردم
خسته شدم از غم حیرونی
خدا بیامرزه
خادماتو مادر
همه مزار و سنگ مزار دارن
به کی بگم مادر
دنبال قبر تو
عاشقات همه حیرون و آوارن
مادر مظلومم
▪️بنددوم▪️
می خوام منم شبیه تو شم
شبیه عاشقای تو شم
شبیه اون شهید که ازش
خبر نيومد
شبیه اون جوونی که رفت
تا انتقامتو بگیره
تو خاک فکه گم شد ازش
اثر نيومد
برام دعا کن
برام دعا کن
تو سرنوشتم رو خدایی کن
شبیه عون و
شبیه عابس
یه روز منم کرب و بلایی کن
دوباره بی تابم
دوباره مجنونم
ببین که می خوام فدای لیلا شم
عاقبت کارم
اینجوری خوبه که
مثل تو منم فدای مولا شم
مادرم مظلومم
محسن طالبی پور
@navaye_asheghaan
Mehdi Rasouli - Bavar.mp3
7.14M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#مهدی_رسولی
نفسای تو به شمارش افتاده
میبینی علی رو به خواهش افتاده
تو برای همه گره گشا بودی
همدم تو گره به کارش افتاده
بـاور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
بـاور بکنم یا نکنم محاله برگردی
باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم
بـاور بکنم یا نکنم همینه تقدیرم
برو راضی ام عزیزم به رضات
برو اشکامو بریزم پشت پات
الوداع یا زهرا …
میشه خواهش کنم بهار من باشی
میـشه باز مثل کوه کنار من باشی
میشه خواهش کنم تنها نری زهرا
بی قرارم میشه قرار من باشی
خواهش بکنم یا نکنم دلت به موندن نیست
خواهش بکنم یا نکنم رمق به اون تن نیست
خواهـش بکنی یا نکنی ابرمو میبارم
خواهش بکنم یا نکنم میری کس و کارم
زندگی بدون تو سخته برام
دنیا رو بدون زهرا نمیخوام
الوداع یا زهرا
به فکر من نباش با درد جانکاهت
میسوزه قلب من با هُرم هر آهت
شبای بعد تو سیاه و تاریکه
برو مهتاب من خدا به همراهت
گرچه ندارم تاب غم تورو عزیز من
حالا که دلت با رفتنه برو عزیز من
دنیامون اگرچه پر بود از روزای بی تکرار
حالا که دلت با رفتنه نمیکنم اصرار
غماتو بذار روی دوش علی
خداحافظ ای کفن پوش علی
باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
@navaye_asheghaan
۲۰۲۴_۱۱_۲۷_حنزاده۱۰_۵۶_۱۴_کلیسا.mp3
2.11M
(بسم رب الفاطمه)
#شهادت_حضرت_زهراعلیهاسلام
🌷 با مداحی حاج جواد حسن زاده 🌷 ۱۴۰۳/۹/۶
─┅═══𖠇࿇𖠇═══
گؤزلرون آچ فاطمه ! اِیله حلال ، حیدری
ســن منـی ترک اِیلمه ، ای گل نیــــلوفری
چاره م الیمنن گئدیب،باغلی قالیب اللریم
درد فراقوندا باخ ، قــانه باتیب گــؤزلریم
ریحــــانــهٔ بـــاغ مصــطفـــی
آغلار قالدی سن سیز مرتضی
یا فاطمـــه یا فاطمـــه (۲)
یاره لرون گؤرمگــی ، آلدی منیــم طاقتیم
بیر ایلَه دؤندی منه ، غسلی وئرن ساعتیم
تا کفنـــون باغلادیم ، نیسگیلیوه آغلادیم
آهِ شـــررباریلن ، هِی سینــه می داغلادیم
سیندیردی دشمـن آیینه می
یاندیردی آیریلماق سینه می
یا فاطمـــه یا فاطمـــه (۲)
دؤرت بالانین ناله سی عرشه سالیب همهمه
آغـــلادی حور و مَلَک ، غربتیوه ، فاطمه
گؤز یاشی زینب تؤکؤب نیلیِ رخساریوه
قویدی حسین صورتین خسته اَیاقلاریوه
دانیش منلن ای مظلوم ننه
تِئزدی کفن یاراشمـیر سنه
یا فاطمـــه یا فاطمـــه (۲)
اشکیلَــه تابوتیــوی ، ســالدی یُولا زینبون
باخدی غریبانه بیر صــاق و صُولا زینبون
اِئتدی سفارش منه ، قارداشی یوخ مادری
قبره یواش قوی بابا ، یاره لی دیر پیکری
اوخشادی زینب یاندی دیلیم
سـؤندی یارب شمــع منزلیم
یا فاطمـــه یا فاطمـــه (۲)
تاب و توانیم گئدیر روح و روانیم گئدیر
قبر ائوینه نیمه شب یاس جوانیم گئدیر
اولدی فلک، پرشتاب ، جانیمه اود سالماقا
یوخدی توان،تاپشورام، فاطمــه نی تپراقا
ای دردیم درمــانـی فاطمه
ترک ائتدون دنیانی فاطمه
یا فاطمـــه یا فاطمـــه (۲)
@navaye_asheghaan
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#مرثیه_حضرت_زهراس
#زبانحال_حضرت_علی_ع
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو
در خاك بگذارند نیم دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمي كردم كه روزي پيش چشمم
از پا بيندازد غلافي همسرم را
تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب میگوید مغیره
دست از سرش بردار کشتی مادرم را
_
ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
از كربلا ديشب صدايي را شنيدم
انگار طفلي گفت عمه معجرم را...
#محسن_عرب_خالقی
😭😭
@navaye_asheghaan
aroome-delam.mp3
14.98M
نوحه_حضرت_زهرا_س
آروم دلم پیش خونت منو حلال کن
تو من این ها زدند منو حلال کن
زهرای علی منو حلال کن
تا آخر عمر خجالت از تو می کشم یاس کبود
زیر لب می گم تو کوچه کاش کی دست من بسته نبود
تنها دار و ندارم ای کس. و کارم نرو نگارم
زهرا اگر بری تو یاری ندارم یاری ندارم
جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم
توی این سه ماه تنها شدی سنگ صبورم ای مرد غیورم
شرمنده. ام اگه نشد برای غربتت کاری کنم
شرمنده ام اگه نمیتونم تو رو دیگه یاری کنم
علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن
علی تو مخفیانه امشب شبانه زهرا تو خاک کن
تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم
زهرا اگه بری تو یاری. ندارم یاری ندارم
وعده امون باشه غروب عاشورای گودال
من ناله کنان میام می شینم پای گودال
مادر بمیره میری تو از حال
می دونم بازم با چکمه ها لگد میشه چادر من
می دونم بازم قرار سیلی بخوره بازم یه زن ای زینب من
تنش عریان می مونه رو خاک صحرا خدا میدونه
دلش داره می سوزه آخر رو قلبش داغ جوونه
تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم
زهرا اگه بری تو یاری ندارم یاری ندارم
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن
تو خونه ی من این ها زدند منو حلال کن
زهرای علی منو حلال کن
تا آخر عمر خجالت از تو می کشم یاس کبود
زیر لب می گم تو کوچه کاش کی دست من بسته نبود
تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم
زهرا اگر بری تو یاری ندارم یاری ندارم.
@navaye_asheghaan
#هجوم_به_بیت_وحی
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
زمانی چند از مرگ نبی نگذشته بود ، آری
که در اسلام آوردند ، بدعت های بسیاری
همان ها که همیشه در مدینه مدعی بودند
نشان دادند از خود ، بعد پیغمبر چه رفتاری
پس از مرگ پیمبر ، از تمام مردم آن شهر
نداده یک نفر بر حضرت صدیقه دلداری
نباید گفت با نامحرمان این داغ را اما...
کجا باید بریم این غم؟ چه سازیم این گرفتاری؟
که دور خانه ی حیدر ، امیر و فاتح خیبر
هجوم گرگ ها بود و رجزخوانیِ کفتاری
یکی فریاد میزد بر سر ناموس پیغمبر
یکی بهر اهانت بر علی میکرد هرکاری
میان آن همه زندیق ، بین آن همه کافر
خلیفه آمد و میکرد در دعوا جلوداری
بدانید ای مسلمانان ، خلیفه مادرم را کشت
به خود آیید ای مردم ، بس است انقدر بی عاری
من از آن قوم که آتش بپا کردند پشت در
کنم با هر زبان و شیوه ای ابراز بیزاری
#پوریا_باقری ✍
@navaye_asheghaan
صدا ۰۰۱.m4a
2.3M
#
#زمزمه_حضرت_زهرا_س
#زمینه
#شور_حضرت_زهرا_س
#سبک_بارونه_کربلا
بند اول:
آتیشه خونمون
چقد هیزم ریختن پیش خونمون
ینی اینجا بازم میشه خونمون؟
آتیشه خونمون
قد تو خم شده
خونه مون پا خورِ نامحرم شده
دو نفر از جمع خونه کم شده
قد تو خم شده
توی هیجده بهار/ پیرت کردن
از زندگی/سیرت کردن
لگد بیهوا/چند جا خوردی
افتادی و/ هی پا خوردی
بند دوم:
حورا رو میزنن
چشمو میبندن هر جا رو میزنن
علی می بینه زهرا رو میزنن
حورا رو میزنن
وای از درد غلاف
شعله دور زهرا مشغول طواف
کرده قنفذ با مغیره ائتلاف
وای از درد غلاف
بمیرم چادرت/ گرد میگیره
دستات چقد/ درد میگیره
واسه دردات چقد/سوختی از تب
از ماتمت/دق کرد زینب
#مظاهر_کثیری_نژاد✍
#هجوم_به_بیت_وحی
@navaye_asheghaan
1_15199243602.mp3
15.56M
#احمد_واعظی
#زمینه
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🔆جدید ۱۴۰۳🔆
این شب و روزا تمام وقت بی تابی
روزها بیداری و شب ها نمی خوابی
هی از این پلو به اون پهلو عزیز من
گاه چون خورشید گاهی رنگ مهتابی
خودم دیدم که پژمردگی به پیش من زمین خوردی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
دیدمت از دور غم دیده در این خانه
خواستی تا موی زینب را کنی شانه
دست تو بالا نمی آمد دلم خون شد
وای از آن ضربه ها که خورده بر شانه
چه با دستت ستم کرده
که بازویت ورم کرده
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
آمدی از کوچه بودی غرق غم خیلی
روی تو دیدم ز کنج چادرت نیلی
از حسن پرسیدم ای نور دلم چون شد
زیر لب می گفت بابا مادرم سیلی
دل و روحت ز غم شاکی
لباس تو شده خاکی
«حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
در هجوم خصم سرکشته دیدمت ای وای
در میان دود و آتش دیدمت ای وای
با تن مجروح و با پهلوی بشکسته
با چهل تن کشاکش دیدمت ای وای
تو افتادی من افتادم
همان لحضه جان دادم
« حلالم کن حلالم کن حلالم کن»
@navaye_asheghaan
.
#واحد_شلاقی
#واحد_تند
#واحد_حماسی
#نوحه_حضرت_زهرا_س
گرفتارِ، این دلِ حیدری ام
عزادارِ ، غمِ بی مادری ام
تو این دنیا ، دلخوشیم فقط اینه
که مشغولِ، منصبِ نوکری ام ۲
برای من فقط این ، ذکرِ جلی رو عشقه ،
خادمیِ کوی والی الولی رو عشقه
سینه به سینه رسیده به ما این نوکری
نوکری خونواده ء علی رو عشقه ۲
عشق یعنی فاطمه، عشق یعنی مرتضی
عشق ،یعنی جون دادن پایِ شیر خدا
یا فاطمه مدد
همه عالم ، ریزه خوارِ فاطمه ست
دوعالم در ،اختیار فاطمه ست
کسی که تو، دلش عشق حیدره
توی محشر ، در کنار فاطمه ست ۲
بی فاطمه این جهان، قدر و بهایی نداشت
بی فاطمه محشرِ، کبری لوائی نداشت
اگه نبود فاطمه ،علی نداشت همسری
اگه نبود علی شیعه که بابایی نداشت
عشق یعنی فاطمه ، عشق یعنی مرتضی
به زهرا بگی مادر به علی بابا
یافاطمه مدد
تویِ سینه ، این فقط گوهرمه
علی بابام ، فاطمه مادرمه
ندارم غم ،یه گوشه از چادرش
تویِ محشر ، سایبون سَرَمه
عُمریه که می خونم ،از شأن عالمینش
می خونم از حیدرش، از بدر و از حُنینش
مگه میشه فاطمه، دست منو نگیره
این دستی که سینه میزنه واسه حُسینش
عشق یعنی فاطمه، عشق یعنی مرتضی
عشق یعنی از نجف، راهی شی کربلا
یا فاطمه مدد
یاصاحبالزمان
آقا جونم، غمِ تو داغِ دلم
عزادارِ، مادرت فاطمه ام
فقط امشب، یه نظر کن به دلم
آخه مولا،دورِ از مدینه ام
برای مادر تو،میخوایم حرم بسازیم
بامددِ تو مولا، ما یه حرم می سازیم
اونوقت یه سال اربعین،با حضورِ تو مولا
طرحِ حرم تا حرم،تا به نجف میسازیم
عشق یعنی فاطمه، عشق یعنی مرتضی
عشق یعنی با تو ما، میریم تا کربلا
یا صاحب الزمان 4
حاج مجتبی صمدی شهاب✍
@navaye_asheghaan
hossein-taheri-neshon-nadare(128) (1).mp3
10.56M
•
#نوحه_حضرت_زهرا_س
حسین طاهری
نشون نداره مادرم •✦•
•✦•مادرم بگو از شلوغی شب جمعه های حرم بگو•✦•
•✦•مادرم بگو به حسینت این شبا از چشا ی ترم بگو•✦•
•✦•مادرم بگو واسه یک دفعم که شده بهم پسرم بگو•✦•
•✦•نشون نداره مادرم•✦•
•✦•منم نشون نمیخوام از خدا خواستم همیشه•✦•
•✦•بشم شهید گمنام•✦•
•✦•از زخمای تو عالم شاکیه •✦•
•✦•مثل چادرت قبرت خاکیه•✦•
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
━━━╍⊶⊰✾✾✾⊱⊷╍━━━
•✦•کممو ببین جون من یه خرده دعای مادرمو ببین•✦•
•✦•کممو ببین نوکری که این اربعین ندید حرم و ببین•✦•
•✦•کمم و ببین اشکای چشم پای شعر محتشم و ببین•✦•
•✦•یه محتشم کمه برای مثنوی زخمات•✦•
•✦•خودت بگو بهم چرا توون نداره دستات•✦•
•✦•واست آسمون زار زار گریه کرد•✦•
•✦•وقتی در شکست دیوار گریه کرد•✦•
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر آه مادر
نشون نداره مادرم......
😭🖤🥀🕊
@navaye_asheghaan
#نوحه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#نوحه_واحد_ای_وای_افتاده_مادر_دربین_بستر
ای وای
افتاده مادر- در بین بستر- بیکس و یاور
هر شب
با دو چشم تر- می زندپرپر- درپیش حیدر
کار زهرا_ هر شب آه ست
خانه مگو _قتلگاه است
یا زهرا یا زهرا _زهرا
زهرا
عصمت کبری است- یک تنه غوغاست- لشکر مولا است
عالم
با او پابرجاست -هرچه در دنیاست- مدیون زهرا است
عرش خدا_ را قائمه
ذکر حیدر- یا فاطمه
یازهرا-یازهرا-زهرا
اینجا
مادر را دیدند- آهش بریدند- نقشه کشیدند
اما
عصر عاشورا -زینب کبری -بیکس و تنهاـ می زند آوا
کربلا نه -چهل منزل
نامحرمها- دور محمل
یازهرا یازهرا _زهرا
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#فاطمیه
#روضه دفتری_حضرت فاطمه_زهرا(س)
#روضه بسترحضرت زهرا(س)(2)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرندحالا دلها آمده شد بریم مدینه
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام فاطمیه و عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین.(ع)..
بریم عیادت مادرمون زهرا.مرضیه
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره..
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادرمان خوب شده...
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
انشاالله داغ مادر نبینی
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...صدازذ
مادرجان من حسنم.بامن حرف بزن
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد..ای کربلایی ها
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...مادرمان حسینم
با من حرف بزن...مادر
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...اما
لا یوم کیومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا..
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
خصم بدمنش ، مزن تازیانه ام
من از کنار کشته بابا نمی روم
من با علی اکبر و عباس آمده ام
از این دیار ، بیکس و تنها نمی روم
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@navaye_asheghaan
.
#پیش_زمینه
#زمینه #فاطمیه
قصه استقامت زهرا
الگوی رزمنده امروزه
هرکسی که بره ضرر کرده
هرکسی که بمونه پیروزه
فاطمه موند پای علی
سیلی خورد جای علی
خدا بهش برکت داد
به شیعه هاش عزت داد
پیرو مسیر فاطمه نداره لحظه ای واهمه
روی لبهای ماست زمزمه
اِنا نُباهی بِفاطمه
#حمید_رمی ✍
.👇
@navaye_asheghaan
1402090205.mp3
18.6M
زمینه | قصه ی استقامت زهرا
شب اول عزاداری دهه اول فاطمیه
پنجشنبه۲آذر۱۴۰۲ | ۹جمادیالاول۱۴۴۵
مداح : حاج محمدرضا طاهری
@navaye_asheghaan
4_6012749962935275413.mp3
6.79M
#زمینه
#فاطمیه
«کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا»
🎤 سید #محمدرضا_نوشهور
🖋 #حمید_رمی
#زمینه_فاطمیه
کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا
ای درد کمی با من؛ تو راه بیا
چنشبه نخوابیدم؛
چنشبه صورت زینبو نبوسیدم
حرفزدن برام سخته؛
چنشبه احوال بچهمو نپرسیدم
دیگه این مادر واسهشون؛ مادر نمیشه
حالم از این بدتر نشه؛ بهتر نمیشه
ای؛ ای روزگار بیوفا
.......................................
ما و چهل نامرد؛ تُو این مصاف
با من چه کردی ای ضرب غلاف
بازوام ورم داره؛
هی میخوام راه برم این درد نمیذاره
چنروزه که تب دارم؛
هرچی که میکِشم از داغیِ مسماره
هنوزم روضه میخونم، از سوز جگر
هنوزم خونِ محسنه، رو چوبۀ در
ای؛ ای روزگار بیوفا
.......................................
روضه مگه میشه؛ سربستهتر
دارم میمیرم از درد کمر
بیهوا زمین خوردم؛
اون روزی که منو زد یه بیحیا مُردَم
روضه روضۀ کوچهست
روضه خون! تو بگو، من دیگه کم آوُردم
مادر ساداتو زدن؛ آی غیرتیا
وسط کوچه ناله زد: ای فضه بیا
ای؛ ای روزگار بیوفا
@navaye_asheghaan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_پایان_مجلس
▪️ بفاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها
ده مرتبه یا الله....
▪️ حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها (همه باهم)
(أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء)َ
▪️ ورود به دعا
1). فرج امام زمان(عج) ما معجل بفرما.
2). قلب نازنین آنحضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما.
3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما.
4 ). خدا به بیمار مدینه، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما.
5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین و زهرای مرضیه به فریاد همه ما برسان.
6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، مدینه منوره، مکه مکرمه به آرزوشان برسان.
7 ). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما.
8 ). خدا به آبروی مادرمون زهرای مرضیه قسم، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام به خودشون برگردان.
9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما.
10). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز.
11 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران عائد و واصل بفرما.
12 ). بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.
@navaye_asheghaan
حضرت زهرا س ی(6)(16).mp3
177.5K
نوحه شهادت حضرت زهرا (س)
سبک: همه جا بروم به بهانه تو
ای گل پرپرم،می روی از برم
همسرم از غمت،خون شده جگرم
از غمت زهرا قامتم خم شد
در کنار تو صبر من کم شد
آه از این ماتم۴
فاطمه از غمت،جان من بر لب است
در کنار حسین،خونجگر زینب است
در کنار تو مجتبی گرید
دخترت زینب بی صدا گرید
آه از این ماتم۴
ای امید علی،گشته ام بی شکیب
بعد تو فاطمه،من شدم غم نصیب
ای که بودی تو گل این خانه
خانه ات بی تو شده غمخانه
آه از این ماتم۴
شرری داغ تو،زده بر این دلم
فاطمه گشته است،داغ تو مشکلم
در کنار پیکر بی جانت
سوزم و گریم با یتیمانت
آه از این ماتم۴
این گل پرپرم،روح پیغمبر است
از غم داغ او،خون دل حیدر است
بعد تو حیدر می شود تنها
غربت حیدر می شود معنا
آه از این ماتم۴
شاعر: رضا یعقوبیان
@navaye_asheghaan
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان
#غزل
#ماسائلیم_ونوکریت_آبروی_ما
یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحر گهی
با خون دل شود دل شب ها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن
بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما
هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همۀ آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگرد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
یا صاحب الزمان
#مناجات_با_امام_زمان
#غزل
#من_ازدیارحبیبم_غریب_افتادم
بیا بیا گل نرگس برس به فریادم
در این زمانه ی غربت تو تکیه گاه منی
ز لطف و مرحمت خویش کن تو امدادم
تمام زندگی من تصدق سر توست
وجود خویش همه نذر نام تو دادم
همیشه گریه ام از دوری شما بوده
ولی به یاد سحرگاه وصل دلشادم
خوشم اگرکه حقیرم حقیر خوبانم
اسیر موی تو هستم ز غیر آزادم
کمال عاشقی عارفانه حیرانی است
بدین اصول قدم در ره تو بنهادم
اگر مرا ز سرخویش وا کنی چه کنم؟
شبیه یک کفی از خاک رفته بر بادم
بدین طریق بود عاقبت به خیری من
تو در میان قنوت سحر کنی یادم
قسم به اشک غریب مدینه و حرمش
من از دیارم حبیبم غریب افتادم
به خاک خونی کوچه قسم عزیز الله
دگر بیا ز سفر ای ذخیره ی الله
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
السلام علیک یاصاحب الزمان
#غزل
#مناجات_با_امام_زمان
#برات_وصل_امضاء_میشد_ای_کاش
گره از کار دل وا میشد ای کاش
برای دیدنت ای حضرت اشک
دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش
سحرگاهی به یمن مقدم تو
سرای ما مصفا میشد ای کاش
وجود زخمی و آلوده ی من
به پیش پای تو پا میشد ای کاش
دل غمدیده و پر درد ما هم
به دست تو مداوا میشد ای کاش
میان زمره ی چشم انتظاران
ز زحمت نام ما جا میشد ای کاش
دل آوارهام در زیر پایت
شبیه خاک صحرا میشد ای کاش
مسیر وصل ما هم چو شهیدان
به سوی آسمان ها میشد ای کاش
دم آخر تن صد پاره ی ما
غبار راه زهرا میشد ای کاش
دل نامحرم ما محرم آن
غریبیهای مولا میشد ای کاش
پس از چنیدن و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا می شد ای کاش
به برق ذولفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا میشد ای کاش
مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا می شد ای کاش
غرور چادر خاکی کجایی
عزیز فاطمه پس کی میایی
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
#غزل
#مناجات_با_امام_زمان
یا صاحب الزمان
#نظرنماکه_گرفتاری_ام_زیادشده
ز دست تو طلب یاری ام زیاد شده
چقدر واسطه گشتی خدا مرا بخشید
ببخش توبه تکراری ام زیاد شده
بزرگواری و نگذاشتی زمین بخورم
به زحمت او بدهکاری ام زیاد شده
به چشم خلق گناه است گریه کردن ما
چه خوب شد که گنه کاری ام زیاد شده
ز درد روضه دگر شب نمی برد خوابم
شبیه فاطمه بیداری ام زیاد شده
صدای یا ابتایش به گوش می آید
دلم شکستنی است ، زاری ام زیاد شده
کسی که صاحب اشک است لشکر زهراست
به لطف فاطمه یاری ام زیاد شده
قسم به غیرت حیدر زدند زهرا را
به این دلیل عزاداری ام زیاد شده
به فضه گفت دعا کن دگر بمیرم من
که زحمت من و بیماری ام زیاد شده
به هیچ مرهمی این زخم هم نمی آید
هزینه های نگه داری ام زیاد شده
حلال کن چقدر خون پیرهن شستی
لباسهای پرستاری ام زیاد شده
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan