مدح مناقب ومباهله
پنج تن علیهم اسلام
پرزند دل در هوای پنج تن
ذکرمن مدح وثنای پنج تن
من کجا مداحی آل رسول
مدحشان گویدخدای پنج تن
عرش وفرش وکرسی ولوح قلم
خلق کرده حق برای پنج تن
میکندبرپادشاهان افتخار
نوکر دولت سرای پنج تن
مشودنزدخداوخلق عزیز
هرکه گردد آشنای پنج تن
میشود روز جزا خلد آشیان
هرکسی دارد ولای پنج تن
گو مباهله نصارا گر نکرد
بیم کردازناله های پنج تن
آنچه روشن کردساق عرش را
باشدآن نور وضیای پنج تن
پیک حق پرسیداز حی کریم
کیستنداینها خدای پنج تن
پس ندا آمدبه جبرییل امین
نام های جانفزای پنج تن
فاطمه پیغمبروحیدرحسن
هم حسین عشق وصفای پنج تن
اذن بگرفت ازخدایش جبرئیل
تا رود زیر عبای پنج تن
آیه تطیر نازل شد زحق
برنبی زیر کسای پنج تن
هرکه حاجت مندخوانداین حدیث
میشودحاجت روای پنج تن
حق دهدپاداش جنات نعیم
هرکه گرید درعزای پنج تن
مهدی صاحب زمان خون گریه کرد
روزوشب ها در رثای پنج تن
ازغم حیدر نبی و فاطمه
برحسین ومجتبای پنج تن
یا بنی آیداز زهرا بگوش
برحسین خون خدای پنج تن
گوش دل بگشامیان قتله گاه
بشنوی تا ناله های پنج تن
زین مصیبت هاوغمهای عظیم
سوخت جان هازاشک های پنج تن
ای (محبی) غم مخوازقبروحشر
تا تویی تحت لوای پنج تن
(عبدالجسین محبی)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1_1519622958.mp3
8.69M
شیعیه تو غریبه و منم یه بچه شیعهمو . .
اشکی بده سَبُک کنم ، سنگینیِ رو سینهمو . .(:💔
#امام_زمان
#محمدحسینپویانفر
حجتالاسلام نظری منفرد-مباهله.mp3
8.64M
سخنرانی حجت الاسلام نظری منفرد #اعمال #مباهله و عظمت و جایگاه #روز_مباهله در تاریخ
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
مناجات #محرم با #امام_زمان (عج)
طالبِ خونِ خدا، مَتی تَرانا وَ نَراک
یابنَ مِصباح الهُدی، مَتی تَرانا وَ نَراک
چه شود با تو کنم گریه سرِ قبرِ حسین
در مزار شهدا، مَتی تَرانا وَ نَراک
همه دم ناله ی من أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاست
می زنم تو را صدا، مَتی تَرانا وَ نَراک
چه شود ببینمت کنارِ بین الحرمین
سر و جان کنم فدا، مَتی تَرانا وَ نَراک
چه شود از گُلِ رویت بدهی یک صدقه
سرِ راهی به گدا، مَتی تَرانا وَ نَراک
می زند تو را صدا از سرِ نیزه ها هنوز
سرِ از بدن جدا، مَتی تَرانا وَ نَراکَ
اللهم عجل لولیک الفرج
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
مداحی_آنلاین_رخت_زیبای_آسمانی_را_مهدی_رسولی.mp3
1.97M
🔹 مدح #حجاب
🍃رخت زیبای آسمانی را
🍃خواهرم با غرور بر سر کن
🎤 مهدی رسولی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
خامس آل عبا.mp3
8.19M
🔊 صوتی | تنظیم استودیویی
📝 خامس آل عبا
👤 کربلاییمسعود پیرایش
◽️ #امام_حسین #شب_جمعه
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - من یه ساله دلواپس محرمتم - سیب سرخی.mp3
6.67M
🔳 #شور #شب_جمعه #محرم
🌴من یه ساله دلواپس محرمتم
🌴من یه عمره گریون روضهی غمتم
🎙 #حسین_سیب_سرخی
👌بسیار دلنشین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - نماهنگ دنیای من - مازیار طاولی.mp3
2.94M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃اشک اذن دخول حرم یاره
🍃جز حرم گدا جایی نداره
🎙 #مازیار_طاولی
⏯ #استودیویی
#6_روز تا #محرم💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•دیدن روی شما کاش...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
دیدن روی شما کاش میسّر می شد
شام هجران شما کاش که آخر می شد
بین ما فاصله ها فاصله انداخته اند
کاش این فاصله با آمدنت سر می شد
*امشب شايد بعضي ها اين اتفاق براشون بيوفته، هر كسي با گوشِ جانش صداي آقاش رو شنيد سلام مارو هم برسونه...
گفت: داشتم سلام ميدادم تو حرم حضرت قمر بني هاشم،داشتم زيارت نامه ميخوندم، ديدم يه نفر پشت سرم ميگه: "السَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمّيَ الْعَبّاس"... حواسم نبود كه آقام داره سلام ميده، تا به خودم اومدم ديدم صاحبِ صدا نيست...*
شهر ما بوی خدا داشت، دوباره ای کاش
با ظهورت نَفَسِ شهر معطّر می شد
پاک می شد دل تاریک به لطفت ای کاش
مالک خانه ي دل ساقیِ کوثر می شد
طاقتم طاق شد از دوری دلگیرِ شما
جمعه ي آمدنت کاش مقدّر می شد
صبح و شب اهل دلی زمزمه می کرد ای کاش
پسری منتقم سینه ي مادر می شد
کاش می شد حرم از دست تو سیراب شود
دست تو یاورِ عبّاس دلاور می شد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051502.mp3
1.63M
|⇦•دیدن روی شما کاش...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
راز جاودانگی امام حسین علیه السلام در آن است
که تمام عشقهای کوچکتر را به پای بزرگترین عشقی
که میتوان متصور شد ریخت و آن عشق خدا بود
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
🏴🏴🏴🏴
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
*خيلي ها حوائجِ تمامِ سالشون رو جمع ميكنن، ميگن: شب تاسوعا ميريم دَرِ خونه ي آقامون قمر بني هاشم، اين آقا نميذاره كسي دست خالي بگرده، اين آقا خودش طعم خجالت كشيدن رو چشيده...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*اومد اون سائل دَر زد، دَر خونه ي حضرت عباس، هنوز خبر نداره آقا به شهادت رسيده، حضرت اُم البنين سلام الله عليها شناخت اين سائل رو، دلشوره گرفت، گفت: هر سال اين مي اومد اينجا پسرم دستش رو پر مي كرد خرج يكسالش رو ميداد، فرمود: هر چي توي خونه داريم بياريد تا دست خالي بر نگرده، هر كسي يه چيزي آوُرد، اتفاقاً از هميشه بيشتر هم آوُردن، دادن دستِ سائل، اما ديدن نميگيره، فرمودن: چرا نمي گيري، مگه سائل نيستي؟ گفت: سائلم، اما من سائلِ اون دستاي قشنگم، من اومدم رويِ زيباي صاحب خونه رو ببينم، من عاشق اون چشماي نازنينش هستم، يه وقت ديدن اُم البنين آهي كشيد، فرمود: سائل اون دستاي قشنگ رو از تن جدا كردن، اون چشم زيبا رو تيرِ سه شعبه زدن*
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
*آره ولله، با دست هاي بريده شده دستِ همه ي عالم رو ميگيره، امشب التماسش كن، بگو: بي دستِ كربلا، دستِ مرا بگير... روايت ميگه: روز قيامت پيغمبر سئوال ميكنه، فاطمه جان! امروز براي شفاعتِ اُمتِ من چيزي داري رو كني تو اين صحراي قيامت؟ يه مرتبه مي بينن فاطمه دستاي بريده شده ي اباالفضل رو جلو مياره، صدا ميزنه: براي تمام اهل محشر كفايت ميكنه اين دستاي بريده...
ان شاءالله كسي تو جمع ما نباشه شرمنده ي زن و بچه اش باشه، اگه كسي هم هست، توي خلوتِ خودش يه خط روضه ي خودش يا داداشش رو بخونه، بگو: آقا! خودت مي دوني شرمندگي چقدر سخته...*
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
*شمرِ نانجيب هيچ قصدي جز اين نداشت كه عباس رو خجالت زده كنه، خوب مي دونست كه اگه همه ي عالم رو به عباس تقديم كنه دست از ابي عبدالله بر نميداره، وقتي اومد دَرِ خيمه ي عباس، صدا زد: عباس! بيا برات امان نامه آوُردم، يه وقت ابي عبدالله ديد عباس سرش رو از خجالت پايين انداخت... ابي عبدالله فرمود: عباسم! سريع برو جوابش رو بده، دشمن هم نبايد از دَرِ خونه ي تو دست خالي بره، اومد گفت: نانجيب! براي من امان نامه آوُردي، اما پسرِ فاطمه امان نداشته باشه؟ بچه هاش تو اين صحرا آواره باشن؟...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•چشم هايش پاسبان هاي...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴😍
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
*آقا اباالفضل العباس در عالم رؤيا به اون عالم فرمودند: به دوستان ما بگيد روضه ي مارو اينجوري بخونند، بگيد: هر سواري ميخواد از اسب روي زمين بيوفته اول دستاش رو حائل ميكنه، اما من كه دستي در بدن نداشتم... اينقدر تير خورده بود بر بدنِ آقا...*
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود
تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت
*هي ميگفت: الان جوابِ رباب رو چي بدم؟ كنار گهواره هي داره بچه رو آروم ميكنه، عموت رفته آب بياره، قول عموت قوله... من جواب سكينه رو چي بدم؟...*
از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند
گریه های ناتمامی خواهرانش را گرفت
* هيچ موقعي نبود عباس مقابل داداشش وقتي مي ايسته دوتا دستش روي سينه اش نباشه، هميشه آقارو كه ميديد دستش رو روي سينه اش ميگذاشت، خم ميشد به احترامِ ابي عبدالله، اون لحظه اي كه ابي عبدالله اومد بالا سرش، دست كه نداره، تمام بدن پر از تيره، اين دستي هم كه قطع شده ديگه بالا نميآد، ديدن هي داره تلاش ميكنه، نشد احترام كنه، لذا شايد گفته باشه: حسين اينجارو تلافي ميكنم، لذا سرها رو كه رويِ نيزه زدن، هر كاري كردن سر عباس روي نيزه نايستاد، سر رو از بغل زدن، يعني حسين! اينجور بهت سلام ميكنم...
كنار بدن عباس، براي اينكه حسين رو بيشتر عذاب بدن، همه جمع شده بودن، همه هلهله مي كردن، همه كف ميزدن "وَ بَكَى بُكَاءً عالِيا" داد ميزد حسين... ابي عبدالله مثل ابر بهار گريه مي كنه، عباس غيرتُ اللهِ، نميتونه اين اشكارو ببينه، صدا زد: حسين جان! دور تا دورت دشمن ايستاده، دارن تو رو تماشا ميكنن، چرا داري گريه مي كني؟ گفت: مگه ميشه گريه نكنم، عباس! هم پشت و پناهم بودي، هم علمدارم بودي، هم ساقيِ حرم بودي، پشتم شكست" أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي"...
به خواسته ي اباالفضل، ابي عبدالله اون تيري رو كه حرمله نانجيب زده رو به سختي از چشم عباس كشيد، يه چشم هم خونابه گرفته، اين چشم رو پاك كرد، يه وقت ديد عباس هم داره گريه ميكنه، گفت: عباس جان! اگه من گريه ميكنم جا داره، تو چرا داري گريه ميكني؟ گفت: داداش! چرا گريه نكنم، مي بينم لحظه ي آخر اومدي سرم رو روي دامن گرفتي، به من بگو ساعتي ديگه كي ميخواد سرِ تو رو بغل كنه...
ميخوام بگم: عباس! هم باباش علي، هم مادرش زهرا، هم پيغمبر، هم امام حسن براي اين لحظه گريه كردن، تو هم به جمع اين گريه كن ها اضافه شدي، اما هيچ كدوم از شما نديديد، نه كسي نبود سر رو از خاك بلند كنه، يه وقت زينب ديد شمر داره ميدوه سمتِ گودال"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" اي حسين...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051504.mp3
8.22M
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🖤🏴🖤🏴
تاسوعا، مقدمه جانفشانی و عاشورا، سرفصل دلباختگی در محضر حسین(علیه السلام) است.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•ای گیسوی هماره پریشان...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
ای گیسوی هماره پریشان کربلا
ای چشمه ی همیشه خروشان کربلا
با ما بگوچه دیده ای ای خون گریسته!
در سرخیِ عقیقِ سلیمانِ كربلا
هر یک فراز ناحیه صد مقتل آتش است
از اعظمِ مراثیِ دیوان کربلا
گفتی لَأَندُبَنَّكَ یا جدی الغریب!
گفتی که جان فدای تو ای جان کربلا!
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با یادِ خشکی لبِ عطشانِ کربلا
آه از دمی كه لشكر اعدا نكرد شرم
كردند رو به خیمه ی سلطان كربلا
صفین اگر که مصحف قرآن به نیزه دید
بر نیزه رفت قاری قرآن کربلا
#شاعر محمد علی بیابانی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051602.mp3
1.77M
|⇦•ای گیسوی هماره پریشان...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
عاشورا، مجمعِ عمومی حماسه سازان هستی است.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦• یک لحظه خلوت کرده ای...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
🏴🏴🏴🏴
یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغول سخن در جمع یارانی
گاهی بفکر کندن خار بیابانی
گاهی هم از دلشوره ی زینب پریشانی
امشب شب سختی است، امشب در دلت غوغاست
گاهی میآید نغمه ی لبیک یارانت
گاهی میآید گریه ی زن ها و طفلانت
گاهی صدای اصغرت کرده پریشانت
امشب غم عالم نشسته در دل و جانت
امشب شب سختی است، آری امشب عاشوراست
بر شانه ی بابا رقیه می گذارد سر
خوابد علی اصغر در آغوش علی اکبر
خوابیده اند آرام اهل بیت پیغمبر
زیرا که بیدارست چشمِ ساقیِ لشگر
تا کی چنین آرامشی در کربلا برپاست؟
فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا
فردا شود صحرا زخون عاشقان دریا
فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها
بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا
فردا صدای العطش تا عالم بالاست
یک دَم بروی خاک افتد دست سقایش
یک دَم حسین است و جوانِ اِرباً اِربایش
فکر حرم لرزه می اندازد به اعضایش
ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش
آری حسین است این عزیزِ حضرتِ زهراست
نازل شده گویا دوباره سوره ی زلزال
برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال
افتاده جسمِ چاک چاکی در دلِ گودال
سر می بُرند و یک زن اینجا می رود از حال
از سینه اش برخیز ملعون! مادرش اینجاست
بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده
آتش به مو و معجر یک دختر افتاده
دیدند یک انگشت بی انگشتر افتاده
زیر سُمِ اسبان دشمن پیکر افتاده
یک پیرزن میگفت سر هم در تنورِ ماست
پایان نیابد ظهرِ فردا ماجرا باقیست
آتش به جانِ خیمه ی آل عبا باقیست
هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست
هم کوچه و بازار، هم شام بلا باقیست
زین پس شروعِ کربلای زینب کبری ست...
#شاعر سعيد تاج محمدي
*تا امشب ابي عبدالله فرمود: اونايي كه مي بايد مي اومدن اومدن، حضرت نورِ خيمه رو كم كرد، اينقدري كه ديگه سياهي بود، فرمود: نورِ خيمه رو كم كردم هركي ميخواد بره بره، اينا با من كار دارن، شما در امان هستيد، من بيعتم رو از شما برداشتم، قيامت هم كسي گير نيست، هر كي ميخواده بره بره، اول يه نگاه به عباس كرد، داداش تو هم ميخواي بري برو، دست زن و بچه ام رو هم بگير برو، اولين كسي كه امشب حرف زد عباس بود، از جا بلند شده، مؤدب كنار اصحاب ايستاده، سرش رو پايين انداخت، سيدي و مولاي! كجا برم قربونت برم،قيامت جوابِ مادرت رو چي بدم، تو رو بين اين گرگ ها تنها بذارم؟ عباس كه حرف زد، يك به يك اصحاب شروع كردن به صحبت كردن، مُسْلِم بن عَوْسَجَه گفت: آقاجان! اگر هفتاد مرتبه من رو تيكه تيكه كنن، بدنم رو بسوزونن، خاكسترم رو به باد بدن، دوباره زنده بشم، دوباره دورت مي گردم، زهير از همه قشنگ تر حرف زد، فرمود: اگه من رو هزار مرتبه بكُشن زنده بشم دوباره پيش مرگت ميشم آقاجان، هر كسي يه طوري حرف زده، حضرت رو كرد به محمد بن بشير، گفت: بچه هات رو در مرز ايران به اسارت گرفتن، اين پارچه هارو ببر قيمتي است، بهشون بده بچه هات رو آزاد كنن، من بيعتم رو از تو برداشتم؛ گفت: آقاجان! درنده هاي بيابان من رو تيكه تيكه كنن، بهتر از اينكه بخوام تو رو تنها بگذارم، خودم، بچه هام، همه زندگيم فدايِ تو... حضرت به نافع بن هلال هم فرمود، نافع محافظ آقا بوده، هر جا حضرت مي رفت نافع دنبالش مي رفت، حضرت بهش گفت تو هم برو، راه رو هم بهش نشون داد، نافع سريع رو پاهاي آقا افتاد، گفت: آقاجان! نكنه من رو از خدمتت دور كني، دورت بگردم آقا...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦• فرقةٌ بالسيوف...
#قسمت_سوم #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
همين نافع بن هلال نزديك خيمه ي حضرت شنيد عمه ي سادات زينب كبري ميگه: حسين جان! اصحابت رو آزمودي يا نه؟ پات مي ايستن يا نه؟ من دلشوره دارم، فرمود: زيبنم! اصحاب من بهترين اصحابن، نافع اين حرفارو شنيد، دوان دوان اومد پيشِ حبيب، گفت: خاك بر سرمون شده، هنوز دخترِ فاطمه به وفاداري ما شك داره، حبيب اصحاب رو جمع كرد، اومدن دَمِ خيمه ي زينب، بي بي جان! فردا شما فقط نظاره گر باش، اينقدر در ركاب برادرت شمشير مي زنيم، شمشيرهامون كُند بشه، يك به يك در ركاب حسينت جونمون رو ميديم، خيالت تخت باشه، ابي عبدالله فرمود: زينبم! برو از حبيب تشكر كن؛ بي بي اومد، از حبيب تشكر كرد، ممنونم كه داداشم رو تنها نميگذاري؛ حسينم غريبه...
من ميخوام بگم: حبيب! مسلم! زهير، اي والله به وفاتون، اما مثل عصر فردا كجا بوديد، وقتي حسين تكيه به نيزه شكسته زد؛ صدا زد: يا حبيب! يا مُسْلِم بن عَوْسَجَه! يا زهير! پاشيد ببينيد ديگه كسي برام نمونده، يه نانجيبي اين صحنه رو ديد؛ گفت: حسين! تو هنوز زنده اي؟ پاشو دارن ميرن سمتِ خيمه ها... بخدا برا حسين سخته هنوز زنده باشه ببينه دارن دستاي رقيه رو مي بندن، ابي عبدالله فرمود: اگه دين نداريد اما آزاده باشيد، اول بياييد كارِ من رو تموم كنيد، از صبح اصلا حرف حسين رو گوش ندادن، همش هلهله كردن، شمرِ ملعون گفت: راست ميگه، برگرديم گودال، كارِ حسين رو تموم كنيم" فرقةٌ بالسيوفِ وفرقةٌ بالرماحِ وفرقةٌ بالحجارةِ وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصا؛" پيرمردها قربة الي الله با عصا ميزدن، اي حسين!...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051603.mp3
7.69M
|⇦• یک لحظه خلوت کرده ای...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانى هستند
که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مىکنند
و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است
که هنر خوب مردن را در جان بىتاب انسانهاى عاشق، تزریق میکند
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦• نمیدونم چرا دلم آشوبه...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
نمیدونم چرا دلم آشوبه
دل نگرون حال بچه هاتم
فکر نکنی که زینبت بریده
تا آخر دنیا داداش باهاتم
چادرمو دور کمر میبندم
خودم دفاع از حرم میکنم
غصه نخور هرکی بیاد این طرف
با ذوالفقار پاشو قلم میکنم
نمیدونم چرا دلم گرفته
بیا با هم یه ذره صحبت کنیم
به یاد روزای خوب مدینه
با هم دیگه امشب و خلوت کنیم
یادمه شرط ازواجم بودی
گفتم محاله از حسین جدا شم
حتی اگه یه روز بیاد که با او
مجبور بشم راهی کربلا شم
قرار نبود تنهایی جایی بری
قرار نبود که من تنها بمونم
تو روی نیزه ها سفر کنی و
منم با این نامحرما بمونم
اینقده حرف گودال و پیش نِکِش
اینقده روضه توی گوشم نخون
یه دل سیر میخوام تو رو ببینم
یه شب دیگه کنار زینب بمون
از این به بعد خواب به چِشَم نمیاد
از این به بعد با غصه ها مانوسم
نیتم اینه امشبو حسین جان
زیر گلوتو هی تا صبح ببوسم
از نعلای تازه ی مرکباشون
باد خزون برام خبر آورده
خدا کنه دروغ باشه که گفتن
حرمله هم تیر سه پر آورده
از تن زیر نیزه ها که گفتی
میدونی که با دل من چه کردی؟
چرا داری گوشه کنار خیمه
دنبال کهنه پیرهن میگردی؟؟
نفرین به هرچی کوفه و کوفیه
از هرچی بی وفائیه دلخورم
افتاده به دلم داداش که فردا
شبیه مادرم لگد میخورم
دلت میاد فردا کنار گودال
حرمله به چشم ترم بخنده ؟
دلت میاد ببینی از رو نیزه
دستمو خولی با طناب میبنده ؟
#شاعر علیرضا خاکساری
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051604.mp3
2.71M
|⇦• نمیدونم چرا دلم آشوبه...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
آیتالله جوادی آملی:
خون حسینبن علی(علیهماالسلام) در عاشورای 61 هجری در گوشهای دور افتاده از سرزمین عراق یعنی کربلا هدر نرفت بلکه به ارادة پروردگار عالم همه قطرات آن به پیکرهٔ عالم اسلام تزریق شد.
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•نظر به رویِ تو شد...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
🏴🏴🏴🏴
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تُهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته است مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما
به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم
صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را
وگرنه پیر شَوی پایِ جسمِ پامالم
#شاعر قاسم نعمتي
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051702.mp3
1.82M
|⇦•نظر به رویِ تو شد...
#قسمت_اول #مناجات با امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
حسین نام آورترین نام و نامدارترین سردار بر چکاد روشنیها
حسین تندیس ایمان و عشق الهی
حسین آرزوی جویندگان و آبروی یابندگان
حسین یادآور آزادگی
برای شناخت و معرفت حسین باید از مرزِ تاسوعا و عاشورا گذشت
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
*يه گوشه حضرت زينب نشسته داره نگاه ميكنه:...*
بنا چه بود؟ بیاید به او سلام کنند
بنا چه بود؟ که همراهی امام کنند
رسید آن همه نامه، از آن همه لبیک
بنا چه بود؟ که همراه او قیام کنند
بنا چه بود؟ بجنگند با فسادِ یزید
که در رکابِ ولی کار را تمام کنند
حسین با زن و فرزند راه کوفه گرفت
بنا چه بود؟ به ناموسش احترام کنند
بنا نبود بیاید به قتلگاه، حسین
که دور او ته گودال ازدحام کنند
*تاريخ نوشته چهارصد پيرمردِ كه به اصطلاح مُفتي و صاحبِ فتوا هم بودند، به صف شده بودن، قربةً الي الله مي زدن...*
بنا نبود که پیران بر او عصا بزنند
چنین به زخم قدیم خود التیام کنند
*از اينجا به بعد رو خودِ امام زمان گريه ميكنن و داد مي زنند...*
بنا نبود که از کوفه تا خرابه ی شام
نگه به خواهر او از فرازِ بام کنند
بنا نبود به اجبار نیزه و شمشیر
ورود عائله در مجلس حرام کنند
شاعر: #محسن_ناصحی
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه میخُورَد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود
دور و بَرِ تو، دور و برم ازدحام شد
کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر
با شمر بد دهن، سَرِ تو همکالم شد
حسين...اي تشنه لب حسين
حسين...عشقِ زينب حسين
حسين...اي بي كفن حسين
حسين...بي پيرُهَن حسين
آن دَم بريدم من از حسين دل
كآمد به مقتل شمرِ سيه دل
او مي دويد و من مي دويم
او سويِ مقتل من سويِ قاتل
*اي واي حسينم... چقدر امروز زينب اين مسير رو مي دَويد، يا كنارِ بدنِ علي اكبر، يا كنارِ بدنِ قاسم، هي مي اومد بالايِ تَل...*
او مي نشست و من مي نشستم
او روي سينه من در مقابل
* وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك... وَالشِّمرُ جالِسٌ، نَفَسِ مادرم گرفت...*
او مي كشيد و من مي كشيدم
او خنجر از كين، من آه از دل
*صداي هلهله داره مياد، يه عده دارن كف ميزنن، يه عده دارن تكبير ميگن، زمين كربلا داره ميلرزه، حضرت زينب سلام الله عليها اومد پيش امام سجاد، آقا داره توي تب ميسوزه، پرده ي خيمه رو كنار زدن، نگاه كردن... سري به نيزه بلند است در برابر زينب...
هلال بن نافع ميگه: ديدم لب هاي حسين داره بهم ميخوره، نزديك اومدم، مي دونستم حسين نفرين كنه همه زير و رو ميشن، گفتم: بذار خيالم راحت بشه، اما ديدم داره ميگه: جگرم داره از تشنگي ميسوزه، تشنگي داره منو ميكشه... گفت: دلم سوخت رفتم سپرم رو پر از آب كردم، به سختي همه رو كنار زدم، نزديك گودال شدم، ديدم شمر با لباس هاي غرق خون از گودال بيرون اومد، گفت: هلال كجا داري ميري؟ گفتم: دارم برا حسين آب مي برم، گفت: دير اومدي كار تموم شد... دامن عربيِ شو كنار زد: ديدم سر حسينِ، گفتم: نانجيب! بالاترين جنايت رو كردي، چرا تن و بدنت داره ميلرزه؟ گفت: هلال! لحظه هاي آخر حسين، گوشه ي گودال هيچ زني نبود، اما يه صدايي ميشنيدم، يه خانومي هي مي گفت: "بُنَيَّ!" مادر!...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1401051703.mp3
7.14M
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴🏴
عاشورا قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان
عاشورا تکلیف است و عاشورایی شدن عمل به تکلیف
عاشورا مجمع عمومی حماسهسازان هستی است
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
|⇦•خيمه هارو هم سوزوندن...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
🏴🏴🏴
*وقتي نانجيب دستور داد خيمه هارو آتيش زدن، اومدن خدمتِ آقا زين العابدين، دستور رو بايد امام بده، عزيزِ برادرم! چيكار كنيم؟ فرمود: بگيد همه فرار كنن، اينا ميخوان باقيمانده ها از ماهارو بسوزونن، اين ناجيب ها از مدينه و آتيش زدن دَرِ خون ياد گرفته بودن، امروز هم تو گودال دست هاي آتش درست مي كردن، خيمه هارو هم سوزوندن، ميگه: ديدم يه دختر بچه از خيمه داره بيرون ميدوه، دامن عربيش آتيش گرفته، دوان دوان با اسب اومدم به سمتش، تا نزديكش شدم، دامنش داره ميسوزه، دستش رو روي سرش گذاشت، صدا زد: من يتيمم بابا ندارم، ميگه: از اسب پياده شدم، سريع آتيش دامنش رو خاموش كردم، اينا از دشمن لطف و محبت نديدن، ديدم خيره خيره داره منو نگاه ميكنه، يه چيزي ميخواد بگه اما به زبون نميآره، بهش گفتم: چي ميخواي بگو؟ يه نگاه كرد صدا زد: يه مقدار آب داري به من بدي؟ سه روزِ آب به روي ما بسته است... رفتم يه مقدار آب براش آوُردم دستش دادم، ديدم نميخوره، داره اشك ميريزه، مگه تشنه ات نبود؟ چرا آب نمي خوري؟ گفت: بخدا هنوز صداي بابام تويِ گوشمه، هي ميگفت: آه جگرم از تشنگي ميسوزه، هنوز صورت علي اصغر روبرومه، براي يه قطره اش لب ميزد...
همه رو عمه ي سادات زيرِ يه خيمه ي نيم سوخته جمع كرد، بچه هارو سر شماري كرد، اينا امانتي هاي حسينن، خيلي از اين بچه هارو موقع فرار از خيمه ها كشتن، نگاه كرد ديد دوتا از بچه ها كم شدن، با اين خستگي دو ليف خرما روشن كردن، اُم كلثوم و حضرت زينب عليهما سلام اومدن دوباره همه جارو گشتن، نگاه كردن ديدن اين دوتا بچه دست گردن هم انداختن، زيري دست و پاي اسبها بودن، بدن هاي بي جونه بچه هارو به دست گرفتن آوُردن...
باز هم نگاه كردن، صحاب رحمت اين روضه رو آوُرده، ديدن رقيه ي سه ساله نيست، زينب عمه اش اومد، چقدر دنبال اين بچه گشت، نزديك گودال شد، ديد صداي اين بچه از گودال ميآد، هي ميگه: " اَبَتاه!..." بچه رو برداشت از رويِ بدنِ بابا، داره بر ميگرده، دَمِ گوشش گفت: عزيزِ دلم! رقيه جانم! اين بدن رو چطور شناختي؟ من متحير بودم امروز توي گودال بدن رو نشناختم، صدا زد: عمه! داشتم بابامو صدا مي زدم، ميگفتم:" اَبَتاه!..." بابا! ديدم صداش داره مياد: جونم! دخترم! از حلقومِ بريده صِدام ميزد...
باز همه رو عمه ي سادات جمع كرد، همچين كه اومد يه نفس تازه كنه، ديد پشت خيمه ها يكي داره زار ميزنه، هي داره خاك هارو زير و رو ميكنه، ديد عروسِ فاطمه رُبابِ، بي بي به شكايت گفت: رباب! من بچه هارو به سختي آروم كردم، چرا آتيش دلشون رو شعله ور مي كني؟ اينجوري ناله نزن، عرضه داشت: دست خودم نيست بي بي جان، تو اين چند روز كه آب رو بسته بودن، من يه قطره شير نداشتم به بچه ام بدم، امشب كه جرعه اي آب خوردم، شير دارم، اما ديگه بچه ام نيست، صداي گريه هاي علي اصغر توي گوشمه، زينب جان! خودم ديدم پشت خيمه ها بدنش رو دفن كردن، اما مي بينم خاك ها زير و رو شده، هر چي ميگردم، خبري از بچه ام نيست... صداي ناله ات رو آزاد كن، هر چي كار داري با اربابت، ان شاءالله اربعين اسمت رو بنويسه، بلند بگو:حسين!...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝