eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.5هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
163 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
1. هر گرفتاری.mp3
زمان: حجم: 10.63M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت
1. هر گرفتاری.mp3
زمان: حجم: 6.5M
( علیه السلام ) هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به‌حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به‌حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر ، دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد ، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ي عباس شرمنده نشد كربلا ، بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد ، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه ، امانش را گرفت چشم‌هايش ، پاسبان‌هايِ بَناتِ خيمه بود حرمله با تير ، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن ، شكست بس كه خون رفت از تنش ، آخر توانش را گرفت « صارَ کَالْقُنْفُذ » برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل ، تا که سرش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت ...
برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 محرم 1404 امام زمان عجل الله دفتری حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ 🔸بیا یا بـــن الحسن جانم فدایت 🔸تمــــــام زندگی باشد برایت 🔸بیا یا بـن الحسن دردم دوا کن 🔸مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔸بیا یا بن الحسن دورت بگردم 🔸بیا تــا دست خالی بر نگردم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان. 🔸ازدوچشم یاس می خوانم بیا 🔸شعری از احساس می خوانم بیا 🔸نیستم لایق به دیدارت ولی 🔸روضه عباس می خوانم بیا ⬅️شب نهم محرمه بریم درخونه حضرت عباس علیه السلام بگید اقا امشب اومدیم درخونه شما آقای من مسیحی ها میان درخونتون دست خالی ردشون نمی کنی آقا.. ما که یه عمره گدای درخونه شمائیم میشه یک نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا .به امیدی اومدیم خیلی ها مریض دارند گرفتارند حاجت دارند روزعاشورا وقتی صدای ‌غربت ابی عبدالله بلند شد اباالفضل عباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر صدا زد اقا جانم دیگه سینه ام تنگ شده یعنی بیشتر طاقت ندارم غربت شما رو ببینم .دیگه طاقت ندارم صدای غرببت رو بشنوم اجازه میدان بده ابی عبدالله فرمودند برادرم تو علمدار منی توپرچمدار منی عباسم برادر عزیزم میخای بری برادرت روتنها بگذاری تمام دلخوشی بچه‌ها توی عباسم این بچه ها میان نگاه می کنند می‌بیند هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند.می خواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم صدا زد سمعا وطاعتا مولای عباس علمدار مشک وگرفت حرکت کرد اما دید صدای ‌غربت بچه‌های حسین بلنده هی بچه‌ها میگن العطش .العطش خدا میدونه چه کرد صدا العطش بچه‌ها با دل عباس رفت سمت شریعه ی فرات دیدن مشک رو پر آب کرد دست برد زیر آب میخواد آب بنوشه اما یادش اومد ازلب تشنه ی حسین یادش اومد ازلب تشنه علی اصغر یادش اومد ازلبان تشنه بچه‌های ابی عبدالله ای عباس تومیخای آب بنوشی در حالیکه بچه‌های حسین توی خیمه‌ها تشنه اند صداشون به ناله بلنده. هی میگن العطش برگشت سمت خیمه‌ها .. یک نانجیبی خدا لعنتش کنه دست راست حضرت روقطع کرد. صدا زد به خدا اگه دست راستم روقطع کنید من از دینم دست بر نمی دارم یه نانجیبی هم دست چپ آقا روقطع کرد ( یارب مکن امید کسی را تو نا امید) همه ی امید اباالفضل آینه آب روبه خیمه‌ها برسونه 🔸ای مشک تولااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب توبه اصغردادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن ⏪چهار هزار نفرکماندار دور اقارو گرفتند هرکسی تیری ازکمان رها میکنه یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد آب روی زمین ریخت.. یا زهرا..همین جا بود که دیگه امید اباالفضل ناامید شد. آقا جانم اباالفضل اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونتون ی شما آقا متحیر ایستاد.. دیگه دست دربدن ندارد آب هم ندارد با چه رویی برگرده به سمت خیمه‌ها درهمین حالت تیری آمد و به چشم مبارک. ای وای ای وای هرچه سرروحرکت داد این تیراز چشم بیرون نیومد سرروخم کرد نانجیب آن چنان با عمود آهنین برفرق اباالفضل زد ..صدای ناله اش بلند شد (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا هرکسی از بلندی بر زمین میخوره اول کاری که میکنه دستانش را سپر می‌کنه عباس که دست دربدن نداشت بمیرم باصورت به زمین افتاد تا صدای اباالفضل رو آبی عبدالله شنید خودش روسریع رساند کنار بدن برادر خدایا چکار کردن با برادرم اومد کنار بدن عباسش نشست صدا زد 🔻گرنخیزی توزجا کار حسین سخت تراست 🔻نگران حرمم آبرویم درخطر است ای برادر خوبم بلند شو ببین بچه‌ها بهونه ی آب گرفتند .نه.میگن دیگه آب هم نمی خواهیم بگید عموجانمون عباس برگرده قامت خم شده را هر که ببیند گوید بی علمدار شده دست حسین برکمراست نگاه کرد بدن عباسش دید دستهای برادر روقطع کردن..تیر به چشم عباس زدند عمود آهنین به فرقش زدند بدن روقطعه قطعه کردند طاقت نیاورد دستهاش رو گذاشت روی کمر..صدا زد «الان انکسر ظَهری و قلت حیلتی» الآن کمرم رو شکستند بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من می‌خنده 🔸تا تو بودی خیمه‌ها آرام بود 🔸دشمنم درکربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه‌ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شده 🔸دستها آماده سیلی شده حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين