خلاصه مقتل حضرت رقیه (س)
اهل بیت علیهمالسلام در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده میداشتند و هر کودکی را وعده میدادند که پدر تو به فلان سفر رفته است و باز میآید. تا اینکه ایشان را در مجاورت قصر یزید ملعون آوردند.
امام حسین علیهالسلام، دخترى چهارساله داشت كه شبی از خواب بیدار شد و گفت: «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم كه سخت پریشان بود.»
زنان که این سخنان را شنیدند، گریه كردند. سایر كودكان هم گریان شدند و صداى نالهها بلند شد.
یزید ملعون در خواب بود. از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین گفت: «بروید و سر پدرش را برایش ببرید.»
آن سر شریف را در میان طشت زیر پارچهاى در مقابل آن دختر گذاشتند. پرسید: «این چیست؟» گفتند: «سر پدرت.»
سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و درآغوش كشید و گفت: «پدر چه كسی تو را به خون خضاب كرد؟ چه كسی رگهای گردنت را برید؟ پدر چه كسی در خردسالی یتیمم كرد؟ پدر جان بعد از تو چه كسى را دارم كه به او امید داشته باشم؟ پدر دختر یتیم تو چه كسى را دارد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بیپوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان چه کسی را دارند؟ پدر جان چشمان گریان را كه آرام كند؟ پدرجان چه كسی یار غریبان بیپناه است؟ پدر جان چه كسی موهاى پریشان ما را نوازش كند؟ پدر جان بعد از تو چه كسی را داریم؟ بعد از تو وای بر ما! واى از غریبی ما! پدر جان كاش فدایت میشدم. پدر جان ای كاش بیش از این نابینا میشدم و تو را اینگونه نمیدیدم. پدر جان كاش پیش از این در خاك خفته بودم و محاسنت را به خون خضاب نمیدیدم.»
سپس لبها را بر لبهای شریف بابا نهاد و به شدت گریه كرد تا آن كه غش كرد. وقتی او را حركت دادند، فهمیدند كه از دنیا رفته است.
👈 منابع:
كامل بهایى/ عمادالدین طبرى
المنتخب/ فخرالدین طریحى
#مقتل
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#محرم۱۴۰۰
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آموزشی👇
#شب_سوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
#شب_سوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست
🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران
🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی...
🔸خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
آموزشی👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
آمورشی👇
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
آموزشی👇
#شب_سوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این قدمها رو به زودي زود کنار حرم باصفای بی بی رقیه سلام الله علیها برساند خشنودی روح مطهره بی بی و همه شهدای مدافع حرم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
4_5911008840597373432.mp3
98K
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
هدیه به روح مطهره و منوره بی بی دوعالم، صدیقه کبری، انسیه حوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیها، جلب رضایتشون، تسلای دل داغدارشون، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
4_5911008840597373433.mp3
769.6K
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا سَيِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
ُ
(زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها)
#هر کی برات کربلا میخاد امشب از مادرش زهرا بگیره...
با توجه صدا بزن...
یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا انّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهَةً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَاللّه
(دعای توسل)
4_5911008840597373460.mp3
1.17M
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
مناجات 1
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
یابن الحسن...
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج
آقای خوبم یابن الحسن...
🔸هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز
🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج
ایام عزای سیدالشهداست...
اما خیلی حیفه توی مجلسمون روضه مادرش زهرا خونده نشه...
آخه هر مصیبتی که کربلا وارد شد از مدینه شروع شد...
🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش
🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج
اگر الان گوش دل باز کنیم صدای امیرالمومنین به گوش میرسه...
هی میگه پسرم مهدی کجایی...
🔸هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
🔸گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
(شاعر: سازگار)
حالا با همین اشک قشنگت...
با همین حال خوبت...
آقات رو صدا بزن...
هرکجا نشستی ...
همه باهم...
یابن الحسن...
AUD-20210803-WA0148.mp3
1.35M
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مناجات 2
🔸سحر خیز مدینه کی می آیی
یا بن الحسن ...
ای پسر فاطمه ...
🔸سحر خیز مدینه کی می آیی
🔸الا ای بی قرینه کی می آیی
🔸قلوب شیعیان دریای خون است
آقا برامون خیلی سخته...
برا همه ی شیعیان شما سخته تنها عزاداری کنن...
مجلس عزای جد غریبت رو برپا کنن...
برا جد غریبت اشک بریزن...
اما شما نباشی امام زمان...
🔸قلوب شیعیان دریای خون است
🔸جهان پرشد زکینه کی می آیی
آقای خوبم ...
امشب چطوری قسمت بدم امام زمان...
🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است
امشب میخواهیم شما رو به مادرتون زهرا قسم بدیم آقا...
🔸عزیزم مادرت چشم انتظار است
🔸دوای زخم سینه کی می آیی
آقا جانم...
امام زمان...
هر کجای عالم هستی پسر فاطمه...
میدونم احترام خاصی ب مادرت زهرا داری...
آقا بخاطر مادرت زهرا یک سرم به مجلس ما بزن...
🔸دوای زخم سینه کی می آیی
هرکجا نشستی...
امام زمانت رو دعوت کن ...
یا بن الحسن ...
1_440772363.mp3
1.34M
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مناجات 3
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
یابن الحسن...
آقا جانم...
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
امام زمان...
آقاجانم...
امسال هم یه محرم دیگه رسید و...
عزاخانه های جد غریبت حسین برپا شد...
اما... بازم شما نیومدید...
آقای من .. مولای من...
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا امام زمان ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
امشب میخواهیم خدا رو به مادرت زهرا قسم بدیم آقا...
یوسف گم شده ی فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
امشب میخواهیم روضه ی مادر پهلو شکسته ات رو بخونیم...آقا...
هرکجای عالم هستی یه سرم بیا به مجلس ما...
پسر فاطمه....
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
هرکجای این مجلس نشستی...
اگه با امام زمانت کار داری صداش بزن...
همه با هم ...
یا صاحب الزمان...
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم #روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
شب چهارم محرمه...
امشب دلت رو با من همراه کن...
یه سر بریم مدینه...
بریم خانه ی امیرالمومنین...
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔹مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
( ای وای ای وای😭)
اگه تو مدینه خانه مادرمون زهرا رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد خیمه های خانم زینب کبری رو آتیش بزنه
🔹از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔹جان علی به پشت در آستانه بود
هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود یکعده نامرد ریختند در خانه امیرالمومنین...
خدا لعنتش کنه...
دومی نامرد صدازد...
علی بیرون بیا وگرنه خونه رو به آتیش میکشم...
خانم زهرای مرضیه...
حامی ولایت...
اومد پشت در ایستاد...
صدا زد...
آی نانجیب حیا نمیکنی...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
نانجیب صدا زد زهرا در رو باز کن
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
مادرمون زهرا امتناع کرد...
در رو باز نکرد...
نانجیب صدا زد...
هیزمها رو بیارید...
پشت در بگذارید ...
در رو آتیش بزنید...
خدا... خونه ای که جبرئیل برا وارد شدن اجازه میگرفت
درش رو آتیش زدند...
سادات منو ببخشید...
یکی گفت ای بی حیا...
توی این خانه دختر پیغمبره...
صدا زد اگرچه فاطمه باشه خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
ای وای، ای وای...
یاصاحب الزمان آقا منو ببخشید...
در خانه رو آتش زدند...
میخواهی گریه کنی بسم الله...
دیگه کسی آروم نباشه...
در نیمه سوخته شد...
مادرمون زهرا پشت در ایستاده....
یکدفعه نانجیب حیا نکرد...
یاصاحب الزمان...
آنچنان با لگد به این در زد که...
صدای ناله ی مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله...
بابا بیا به دادم برس...
فَنادَتْ یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه
بابا مگه سفارش منو به این مردم نکرده بودی...
یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ...
پهلوم روشکستند...😭
یا فِضَّةُ الیکِ فخُذینی فَقَدْ وَ اللَّه قُتِلَ ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
(بحار الانوار ج 30 ص 295)
ِ
فضه به فریادم برس بخدا محسنم رو کشتند...
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
خود نامرد دومی به معاویه نامه نوشت گفت...
تا دختر پیغمبر در مقابلم قرار گرفت...
آنچنان سیلی به صورتش زدم...😭
زهرا نقش زمین شد...
تسلای دل امام زمان صدا بزن...
یا زهرا...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود
آموزشی👇
#شب_چهارم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
ان شاء الله فردای قیامت، مزد همه این عزاداریها، اشک ریختن ها، سینه زدن ها رو از مادرمون خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بگیریم به برکت صلوات بر محمد و ال محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
1_1127278545.mp3
2.53M
سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی
😭😭😭😭
تو قرار منی، تو نگار منی
به مدار تو من می گردم
ای مسیر نجات، ای دلیل حیات
پُرِ زخمی و من پُر دردم
در عمر کوتاهم
دلتنگ یک ماهم
ای عشق دیرینم
تلخیِّ سالم را
حل کرده، این شب ها
ای اسمِ شیرینم
یاری کن مرا، دستم را بگیر
ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر
من از این قفس بریدم
به هوایِ تو پریدم
آبروی من، گریه پای تو
آرزوی من کربلای تو
«اربابم حسین، اربابم حسین»
به تو و عَلَمت، به هوایِ غمت
من به روضهی تو، محتاجم
افتخارِ من است، اعتبار من است
شال نوکریَم شد تاجم
کربلا، پرواز و
کربلا، آغاز و
کربلا، پایان است
عشق تو، میزان و
عشق تو، ایمان و
عشق تو، طوفان است
کربلای تو، خاک مادریست
خاک تو شدن، رسم نوکریست
من بریده از زمینم
پر زدم مگر ببینم
بین قتلگاه اوج روضه را
در پای فرات، موج روضه را
«اربابم حسین اربابم حسین»
بعد عمری اگر، شده وقت سفر
روضهی کوچکی، میگیرم
دم مرگم آقا، با دلی بی قرار
پای روضهی تو می میرم
روزی این، پرچم ها
این شور و، ماتم ها
دستم را، می گیرد
نوکر اربابش را
آخرین لحظه ها
می بیند، می میرد
سرباز توام، آقای غریب
خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب
منم و دریغ و حسرت
نرسد اگر شهادت
ذکر یا حسین، از عمق گلو
در دریای خون، می گیرم وضو
«اربابم حسین اربابم حسین»کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1127269461.mp3
1.86M
دور شدم از تو..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی جواد مقدم
😭😭😭😭
دور شدم ازتو تویِدنیا ولی حوصله کردی
تا گره افتاد توی کارم پی چاره میگردی
هر چیام دور شم تو به فکر من هستی
تو به دنبال دل سینهزن هستی
حتی تو گودال میدیدن که تشنه لب
به تکاپویِ سر به راه کردن هستی
داره برکت قدم تو یا اباعبدالله
سایبونِ علم تو یا اباعبدالله
به بد و خوبا همیشه دادی یک میزان
وقف عامِ کرَم تو یا اباعبدالله
بابی انت و امی یا اباعبدالله ..
هرچی که خیرُ به صلاحه درِ خونهی یارِ
از آسمون کرم تو داره روزی میباره
چه نیاز داره کسی که با تو باشه
کسی که دائم دعای تو همراشه
تو مسیر دله میشه مثل مجنون و
تو رو که داره بی خیال دنیاشه
شده ذکر لب عالم یا اباعبدالله
همه شور و هیجانم یا اباعبدالله
وسط روضه جانان قلب بی تاب من
میگه با هر ضربانم یا اباعبدالله
بابی انت و امی یا اباعبدالله ..
باز منو گریه منو زاری منو دل بی قراری
دل شده تنگ و منو آقا تو خماری نزاری
دلم آشوبه چه کنم با این دوری
به حرم آقا برسونم یک جوری
یه کاری کن که یه حرم تو این روزا
زندگی کردن شده واسم مجبوری
برسون نور دمت رو یا اباعبدالله
نِعَمِ بی رقمت رو یا اباعبدالله
دیگه بسه غم دوری یک شب جمعه
بنویس باز حرمت رو یا اباعبدالله
بابی انت و امی یا اباعبدالله ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#حضرت_رقیه_س_شهادت
کجایی؟ تو بدون من
نمیرفتی آخه جایی...
ببین رو گردنم ردِّ
طناب افتاده بابایی
کجایی تا ببینی که
نمیتونم پاشم از جام
نشستم کنج ویروونه
میگیرم خار از پاهام
هجوم آوردن و بی تو
توو قلب من تلاطم شد
تموم خاطراتمون
میون شعله ها گم شد
کشیدن از پاهام خلخال
نمونده گردن آویزی
سرم ریخت-آتیش ِ خیمه
نمونده از موهام چیزی
کتک از حرمله(لع) خوردم
بدم میاد ازش بی حد
رباب(س) و گریه می انداخت
به عمه حرف بد میزد
گمونم گوشهٔ ابروم
شکسته...مضطرم کرده
یه شب افتادم از ناقه
با پهلویِ ورم کرده
واسه اینکه من از عمه
جداشم زجر(لع) میومد
همش محکم رو دستم با
غلافِ خنجرش میزد
دلم آتیشه بیتابم
برا داغِ عمیقِ تو
سنان(لع) داره یه انگشتر
شبیه اون عقیقِ تو
یه روز گوشواره م و دید و
دوید و زد سرم فریاد
کشید از گوشم و میگفت
به گوش ِ دخترم میاد
می مُردم تا که می دیدم
به جایِ روی ماهِ تو
نشسته شمر(لع) با خنده
به روی ذوالجناحِ تو!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#حضرت_رقیه_س_شهادت
صد زخم به بال و پر،کبوتر دارد
این یاس نشانه های مادر دارد
با سر به حضور او مُشَرَّف شده است...
بابا چه ارادتی به دختر دارد
شاعر: #بردیا_محمدی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
1_1127269902.mp3
2.03M
دردانهی تو..
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم
دردانهی تو، افسرده شده
ریحانهی تو پژمرده شده
چون مادر تو، شد نقش زمین
شد دختر تو ویرونه نشین
کل پیکرم بابا، هم کبوده هم نیلی
نازمُ خریدن با تازیانه و سیلی ..
ای حسین مظلومم ..
دستام نداره دیگه رمقی
بابایی چرا بین طبقی
امشب تو شدی مهمون خودم
با سر اومدی شرمنده شدم
میکشی منو آخر ای سر پر از روضه
داری خون و خاکستر از تنور و از نیزه
ای حسین مظلومم ...
شد روضهی شام بغض تو گلو
یادم نمیره اون مجلسشون
تو بین یه تشت من خیره به تو
بوسه میگرفت چوب از لب تو
جای لطمهی امروز یادگاری اونجاست
بد نگاهمون کردن چون نبود عموم عباس
ای حسین مظلومم ...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5918141140598523972.mp3
14.81M
#شب_چهارم_محرم
سبک #واحد
#سید_رضا_نریمانی
وقتی گره میوفته تو کارم
یا وقتی که خیلی گرفتارم
وقتی که غم میگیره قلبم رو
اسم امام حسن رو میارم
یا حسن میگم همه مشکلاتم حل میشه
یا حسن میگم که ذکرش آبه رو آتیشه
یا حسن میگم که اسمش به دلم میشینه
یا حسن میگم واسه دردای من تسکینه
امام حسن، کریمه و کَرَم کارشه
امام حسن، همه دنیا گرفتارشه
امام حسن، امام حسین طرفدارشه
«یا حسن، یا مولا»
اگه رفیق سینه زن دارم
اگه کبودی رو بدن دارم
اگه حسین حسینِ رو لبهام
از دعای امام حسن دارم
یا حسن میگم ازم ناامیدی دور میشه
یا حسن میگم بساط نوکری جور میشه
یا حسن میگم که تازه تر بشه پیمانم
یا حسن میگم امام حسین میگه ای جانم
امام حسن، کرامتش چه بی منته
اما حسن، غلام سیاش چه با قیمته
امام حسن، گدائی خونش عزته
«یا حسن یا مولا»
صحن و سراش تو قلب نوکرهاست
زیارتش ساده ولی زیباست
خودش نداره سایبون اما
سایه ی رو سر همه دنیاست
یا حسن میگم با این یه جمله زائر میشم
یا حسن میگم با پای دل مسافر میشم
یا حسن میگم خودم رو تو بقیع میبینم
یا حسن میگم جلوی ایوونش میشینم
شکوه این، حرم دوباره تکرار میشه
یه روز میاد، همه دنیا خبر دار میشه
امام حسن، بازم داره حرم دار میشه
«یا حسن، یا مولا»
*شاعر: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#طفلان_حضرت_زینب_س_شهادت
"من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم"
آینه بودم و از غربت تو تــار شــدم
روز اول که دلم از غم تو خلق شده
با تو همسایهء دیوار به دیوار شدم
مست بودم زشعاع نگهت ای خورشید
که ز کم نوری چشمان تو هوشیار شدم
دل سنگ آب شد از غربت یک لحظهء تو
روزهای خوشی ام رفت و عزادار شدم
من که پای نظرت هستی خود را دادم
هرچه را هم، بدهم باز بدهکار شدم
نیتّم بود که شرمندهء زینب نشوی
تازه فهمیده ام ای یار که انگار شدم
من که عمری به سر چشم ترت جایم بود
خواب دیدم که تو رفتی و دگر خوار شدم
مانده ام بی کس و تنها، همه هستم به فدات
اگر از داغ تو من نیز شکستم به فدات
تا ابد باد سلامت ثمر من، سرتو
می چکد خون دل من ز دو چشم تر تو
روح سرگشتهء من غمزدهء ماتم توست
دل صد پاره من هست حسین، پرپر ِ تو
جان زهرا بپذیر این دو کفن پوش مرا
طفل هایم به فدای علی ِ اکبر تو
دو گل آورده ام اینجا سر بازار غمت
تا نبینند به سر نیزه سر اصغر تو
بپذیر این دو پسر را که خدا ناکرده
تا نبینند اسیری من و دختر تو
دربساطم به جز این دو پسرم هیچ نبود
شرمگین است، ندارد بجز این، خواهر تو
دست ردّ بر جگر سوختهء من نزنی
من که بودم عوض مادر تو مادر تو
از سرم آب گذشته است و چنین میگویم
رمقی نیست زداغ تو بر این زانویم
شاعر: #رضا_دین_پرور
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
،زمزمه بسیار زیبا و سوز ناک
امام حسین( ع)گودال قتلگاه
شهادت ...
شاعر: مهدی مقیمی
🏴مادرِ آب😭
غم به غیر از غمِ او این دلِ بی تاب نخورد
چهرهء شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد
بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد
ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی.....
مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی.....
خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی.....
قطره ای کودک ششماهۀ بی خواب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
تار می دید همه کرببلا را ز عطش
دود می دید تمامیِّ فضا را ز عطش
خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش
بود عطشان و از آ ن گوهرِ نایاب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
هر چه دنبالِ سرش خواهرِ او گشت نبود
به خدا جای سرش بر نی و در تشت نبود
هیچ سنگی به هر اندازه در آن دشت نبود
که در آن ورطه به پیشانیِ ارباب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
بی غنیمت کسی از کرببلا رفت ، نرفت
بی سرش ، شمر زگودال بلا رفت، نرفت
زآنهمه تیر یکی هم به خطا رفت ، نرفت
چه جراحات که بر پیکر اصحاب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
سر، پیمبر شدو نی نقطۀ معراج شد و ....
قتلگه خون شد و دریا شد و مَوّاج شد و ....
حرم فاطمه طوفان شد و تاراج شد و ....
هیچ طوفان زده اینگونه به گرداب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
🏴پدرِ خاک
نیست قلبی که ازین حادثه غمناک نشد
نیست چشمی که در این مرثیه نمناک نشد
نیست آهی که ازین داغ به افلاک نشد
عمق این فاجعه واللهِ که ادراک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
وقتی افتاد روی خاک نبودش نفسی
نه مُعینی نه کمک حال ، نه فریاد رسی
در میان شهدا وضعیتِ جسم کسی
مثل جسمِ خودِ ارباب اسفناک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
یک نفر نیست بگیرد جلوی ملعون را
پُر ز خون شهدا کرد همه هامون را
خون ارباب ز سر ریخت به صورت ، خون را
خواست با پیرهنش پاک کند پاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
ای مصیبات به پیشِ غمِ این تن هیچید
به عبا کاش یکی بود تنش را میچید
گر چه گیرم کفنی بود نمی شد پیچید
بوریا نیز حریفِ تن صد چاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
به کنار اینکه لبش پُر ترک و عطشان بود
یا که آیاتِ تنش زیر سُم اسبان بود
شهریار همه عالم بدنش عریان بود
پوشِشَش غیر غبار و خس و خاشاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد"
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مقتل حضرت حر علیه الرحمه
حر بن یزید ریاحی با هزار نفر، اولین کسی بود که راه را بر امام حسین علیهالسلام بست و اجازه نداد به سمتی حرکت کند. آن گاه که بر امام به دستور ابن زیاد سخت گرفت امام به او فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند!»
حر سر به زیر افکند و عرض کرد: «اگر غیر از شما در عرب کسی نام مادرم را میبرد پاسخ میدادم اما چه کنم که مادر شما فاطمه علیها سلام است.»
روز عاشورا وقتی امام حسین علیهالسلام فرياد بر آورد: «أما من مغيث يغيثنا لوجه الله؟ أما من ذاب يذب عن حرم رسول الله.» آيا فريادرسي نيست كه به فرياد ما برسد؟ آيا كسي نيست كه از حريم پيامبر و خاندانش دفاع كند؟
حر سخت بر خود لرزيد و به عمر بن سعد گفت: «آيا به راستي با حسین علیهالسلام خواهي جنگيد؟» پاسخ داد: «اي والله قتالا ايسره ان تطير الرؤس و تطيح الايدي.» آري، به خداي سوگند با او خواهم جنگيد؛ پيكاري كه آسان ترينش، جدا شدن سرها و دستهاست.
حر بازگشت. در حالی که میلرزید، شخصی به او گفت: «اگر از من میپرسيدند شجاعترين مردم كوفه كيست، شما را نشان ميدادم. اينك اين چه وضعي است كه داری؟»
حر گفت: «اني و الله اخير نفسي بين الجنة و النار، فوالله لا أختار علي الجنة شيئا و لو قطعت و أحرقت.»
خود را ميان بهشت و دوزخ مينگرم و به خدا قسم كه چيزي را به جاي بهشت برنخواهم گزيد؛ گرچه قطعه قطعه شده و سوزانده شوم.
آنگاه در حالي كه دستهاي خود را روي سر نهاده بود، ميگفت: «خدايا! من به بارگاه تو روي توبه آوردهام. توبهام را بپذير؛ چرا كه من در دل دوستان تو و فرزندان پيامبرت هراس افكندم.»
هنگامي كه به امام نزديك شد، آن حضرت فرمود: «كه هستي؟» پاسخ داد: «جعلت فداك انا صاحبك الذي حبسك عن الرجوع و جعجع بك، والله ما ظننت ان القوم يبلغون بك ما أري، و أنا تائب الي الله فهل تري لي من توبة؟» حسين جان! فدايت شوم! من همان كسي هستم كه شما را از بازگشت به سوي مكه و مدينه باز داشت. همان كسي هستم كه راه را بر شما بستم؛ اما هرگز گمان نمیکردم كه اين ستمكاران با شما اين گونه رفتار کنند و اينك پشيمانم. به بارگاه خدا توبه كردهام. آيا توبهام پذيرفته است؟»
امام فرمود: «آري، خدا توبهات را ميپذيرد و تو را مورد بخشايش قرار ميدهد. پياده شو كه ميهماني و مورد احترام. پياده شو و كمي آرام گير. «نعم يتوب الله عليك.»
حر گفت: «حسين جان! من سواره كارآمدترم و سرانجام كار فرود خواهم آمد.» آنگاه افزود: «بدان دليل كه من نخستين كسي بودم كه راه را بر شما بستم و خاطر شما را آزردم، اينك اجازه دهيد نخستين كسي باشم كه جان را در راه آرمانهاي شما فدا كنم و در برابر ديدگانتان به خون آغشته گردم؛ تا در روز رستاخيز، اين شايستگي را بيابم كه با جدت پيامبر خدا روبرو شوم و و مورد لطف و عنايت آن حضرت قرار گيرم.»
سپس گفت: «یابن رسول الله! زمانی که از کوفه خارج شدم، صدایی شنیدم که میگفت: بهشت بر تو بشارت باد! گفتم: وای بر حر و بشارت بهشت؛ در حالی که به جنگ پسر رسول خدا میرود.»
امام فرمود: «تو به خیر رسیدی و پاداش تو محفوظ است.»
امام حسين عليهالسلام در برابر اصرار او به وي اجازه فداكاري داد و عازم میدان شد و جمع کثیری را به درک واصل کرد تا با پيكري آغشته به خون سر بر بستر شهادت نهاد.
هنگامي كه پيكر به خونخفته او را نزد پيشواي آزادگان آوردند، آن حضرت با دست نازنين خود خاكها و خونها را از چهره او كنار زد و فرمود: «راستي كه آزادمرد دنيا و آخرت هستي؛ درست همانسان كه مادرت تو را «حر» نام نهاد.»
👈 منابع
لهوف/ سیدبن طاووس (ره)
امالی/ شیخ صدوق (ره)
نفسالمهموم/ شیخ عباس قمی (ره)
#مقتل
#حضرت_حر علیه الرحمه
#محرم۱۴۰۰
آموزشی👇
زمزمه قبل از زیارت عاشورا
بیا که ماه جمالت ظهور میخواهد
جهان من شده تاریک نور میخواهد
خدارو شكر، نفسی داریم و توفیقی داریم یه شب جمعه دیگه هم زیارت عاشورا بخوانیم . اعتقاد ما هم بر اینه هر شب باید دعوت نامه از طرف حضرت فاطمه سلام الله علیها بیاد . بی بی جان ممنونتیم ، امام زمان ممنونتیم ، تنها كاری كه میتونیم بكنیم ، كم ترین كاری كه میتونیم بكنیم و جواب این محبت امام زمان رو بدیم ، اینه كه اول مجلسمون بگیم یا صاحب الزمان
زمن مخواه متاعی که در بساطم نیست
یه چیزی از ما نخواه كه ما طاقتشو نداریم.
غم فراغ تو قلبی صبور میخواهد
شود که قاصد تو آید و بگوید که
تو را امام زمان به حضور میخواهد
خوش به حال كسی كه خود امام زمان میآد به سراغش ، حواست باشه ، دقت كن ، اگه امام زمانمون صدامون كرد ، تعلل نكنیم ، اگر و شاید و اما نگیم. كربلا مصداق بارز این داستانه . عبیدالله حر جوفی ِ- امام و سر راه كربلا دید ، امام بهش گفت : بیا من رو یاری كن ، هی دست دست كرد ، میدونی جواب امام رو چی داد؟ ای برات بمیرم آقا ، گفت : آقا من خودم كار دارم اما اسبم مال تو ، بعضی ها نوشتند گفت : شمشیرم برا شما. آقا یه نگاه معنی داری كرد ، گفت : عبیدالله ، من اسب میخوام چیكار؟ میخواستم دست خودت رو بگیرم ، برو كربلایی شدن كار هر كسی نیست ، فقط یه حرفی حضرت بهش زد ، من هلاك این جمله ام ، حضرت بهش گفت : برو فقط یه جایی برو صدای غریبی من به گوشت نرسه ، یه جایی برو من گفتم ، هل من ناصر ینصرنی... حالا هرجا نشستی بگو حسین جان . . .
بیا که منتظران را دگر قراری نیست
چرا زمانه مرا از تو دور میخواهد
دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون
وصال یار فقط جنس جور میخواهد
این روی سكه رو هم بشنو ، نشسته بود تو خیمه ، قاصد امام اومد گفت : زهیر بیا ، حسین تو رو صدا كرده، یكی میشه عبیدالله حر جوفی، یكی میشه زهیر، رفت تو خیمه ی امام وقتی برگشت دیگه رو پای خودش بند نبود.
مولا
رسیدن به امام زمان هزینه داره ، چه زیبا فرمود : بهشت را به بها میدهند ، نه به بهانه . میخوای به آقات برسی باید شرایطش رو داشته باشی ، باید وسایلش رو داشته باشی.
دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون
امشب شبه كیه؟قربون اون دختر سه ساله برم،كه همه ی اینهارو با هم داشت،اینها رو با هم داشت كه به وصال یارش رسید. از این بالاترش رو هم رقیه داشت، فقط دل شكسته و دل خون نداشت،این خانم جونشم كف دست گرفته بود. چقدر این دو بیت قشنگه،عاشقانه گوش بده
در یافتن تو در به در میمیرم
میتونی به امام زمانت این جوری بگی؟
در یافتن تو در به در میمیرم
یا بر سر كوی یا گذر میمیرم
یك روز تو میرسی اما صد حیف
از شوق شنیدن خبر میمیرم
یاد یه زمزمه افتادم،قدیما خیلی این زمزمه رو میخوندیم،از زبون این سه ساله بگو،هر كه میخواد به امام زمانش اینجوری بگه بسم الله:
مناجات باامام حسین زیارت عاشورا
بااشک دیده اومدم
اگرچه نوکری بدم
تورابه جان مادرت
مکن ازاین خونه ردم
ازکوچیکی تابه حالا
گدای این خونه منم
تموم دلخوشیم اینه
برای توسینه زنم
حسین من.حسین من/۴/
تموم افتخاره من
عشق تواعتباره من
بانگاهت که وامیشه
هرگره ای زکاره من
اگرتورارهاکنم
بگوکجابرم حسین
نمیشوم نمیشوم
زدرگهت جداحسین
حسین من.حسین من/4/کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
️روضه و توسل جانسوز _ شبِ پنجم محرم
روضۀ عبدالله ابن الحسن علیه السلام
حاج مهدی سماواتی
پنجم ماه محرم و جا داره حالا که قراره دلها بره کربلایِ معلّی از زبانِ امام زمان سلام بدیم و عرض ادب کنیم به ساحت جدّ مظلومش حسین
أَلسَّلامُ علی ابْنِ خاتمِ الانبیا أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ لسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کربلا أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ ....
حسین ... حسین ... السلام علی غریب الغُربا ، تکیه به نیزه غریبی داد یا مُسلِمِ بنِ عَقیل وَ یا هانِی بنِ عُروِه وَ یا حَبیبَ بن مَظاهِر وَ یا زُهَیرِ بنِ قَین ... یا حَبیب ... کسی جواب حسین و نداد صدا زد یَا أَخِی یاأَبَا الفَضْلْ العَباس
حسین ... حسین ...
بمیرم او هم جواب نداد همه با بدنهای پاره پاره رو زمین اُفتادن صدا زد : مالی؟ چی به سرم اومده ... أُنادیکُمْ فَلا تُجیبُونی صداتون می زنم جوابمو نمیدید . حسین .. حسین ..
یابن الحسن نوشتن دشمن جواب حسین و داد نانجیبی سنگ پرتاب کرد ... پیشانیِ وجهُ الله رو شکافت ... خون جاری شد دامنِ عربی رو بالا زد خون از صورت پاک کنه سپیدی نازنین بدن نمایان شد ، چه کردند با این نازنین بدن ؟ حسینیا ، اون ملعون یه تیر دیگه به چله کمان گذاشت هرچه کرد تیر رو از جلو بیرون بکشه نشد ... دست برد از پشت سر بیرون کشیدن ...
حسین .. حسین ..
عبدالله ابن حسن داره نگاه می کنه عمو گاهی دستاشو از خون پُر می کنه سمت آسمان می پاشه گاهی به محاسن سفیدش می کشه دیگه دعایِ قربانی می خونه بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و فی سَبیلِ اللّهِ ... دوان دوان اومد به طرف عمو جانش چشم عمو افتاد صدا زد ....... بگیر یادگارِ برادرمون رو زینب ... اما این اقا زاده عاشق عمو صدا زد والله لا اُفارقُ عمّی ... بخدا از عمو جدا نمیشم عمو غریبم و رها نمی کنم خودش و از دست عمه رها کرد اومد تا رسید دید شمشیر برهنه بالا سر عموِ چه کنه وسیله دفاع از عمو رو نداره تا رسید دستاشو سپر قرار داد حسین .. حسین ..
الهی بمیرم با دست بریده تو دامن عمو افتاد نوشتن دست بریده رو نشون عمو می داد صدا می زد عمو جان ببین دستمو جدا کردند اینجا بود یه داغ دیگه به دل ابی عبدالله گذاشتن چنان تیر به این اقا زاده زدند
حسین .. حسین جانم ..
جا داره دلها یه سری هم بره مدینه کنار قبرستان بقیع یه سلام هم به وجود مقدّس امام حسن علیه السلام هم بدیم و عاشورا بخونیم آقا جانم اینا امروز اومدن یتیم نوازی کنن اومدن برا اقازادۀ شما عزاداری کنو و اشک بریزن عنایتی ، یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا توجّهْنا و وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش