eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
108 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/24 اشکال این است چون انذار یعنی ابلاغ توأم با ایعاد و ترساندن است و چنین انذاری مال دو گروه است: 1.وعاظ 2.مفتی و مجتهد و آیه دلالت بر حجیت فتوا دارد نه خبر واحد. : روات مانند ناقلین فتوا اند آن وقت می‌پرسیم روایات استحباب و کراهت که نظری به انذار ندارند چه میشود؟ جواب میدهد که از باب عدم قول به فصل چه روایات توأم با تخیف و غیر توأم هر دوحجت اند. : (فرائد ج 1 ص 284) میفرماید: مجتهد دو گونه نقل فتوا دارد: أ‌-توأم با تخویف است مانند اتقوا عن شرب الخمر لانه موجب للعذاب ب‌-روایت را نقل کرده. صورت اول فتوا فقط برای مقلدینش حجت است نه خود مجتهد. اما صورت دوم دو قسم است: 1.در روایت تخویف است. 2.نقل و حکایت است. که قسم اول فقط بر مقلدین حجت است نه بر مجتهد. اما قسم دوم مجتهد میتواند از نقل شیخ در مبسوط در استنباط خود بهره برداری کند. پس دلیل اخص از مدعا است حرف ایشان ثابت نمیشود. لذا از بر دلالت آیه وارد است اما بر این است چرا شما میگوئید بر مقلدین حجت است و بر مجتهدین حجت نیست؟ این است روایات اخلاقی و اعتقادی توأم با تخویف برای غیر مقلدین شیخ طوسی و بقیه مجتهدین مانند محقق حلّی و.. بهره برداری از آن جایز نباشد و لم یلتزم به أحد. :از وجوب در فتاوا چگونه تخویف فهمیده میشود؟ قلت: شیخ در رسائل فرمود: تخویف یا به دلالت مطابقی است یا به دلالت التزامی چون لازمه وجوب این است که ترکش معصیت و عذاب دارد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/24 مساله 11: زمان و تاریخ نجاست میته در چه وقتی است ؟ فقهای ما قائل اند اگر کاملا روح از بدن حیوان خارج شده عنوان میته براو ثابت است و حکم به نجاستش می شود چون میته ان است که روح از کل بدن خارج شود نه از قسمتی از بدن ثانیا: این قطعه ای که روح ندارد وصل به بدنش است اجزای مبانه به حساب نمی اید چراکه اگر این جزء از یک زنده جدا شود نجس است چون وصل به بدن است حکم نجاست ندارد. مساله12: زمانی که روح از بدن خارج شد به مجرد خروج نجس می شود اگرچه بدن سرد نشد این حکم فرقی بین انسان و غیر انسان ندارد فقهای عظام در اینباره دو دسته اند دسته اول همین نظر سید را دارند دسته دوم بین بدن گرم و سرد فرق می گذارند که اگر بدن گرم است نجس نیست اما اگر سرد شده نجس می شود : انسان چه قبل از برد یا بعد از برد پاک است و حکم به نجاست بدن انسان را قبول نداریم اما در حیوانات غیر از انسان مثل قول اول هستیم و فرقی بین قبل از برد و بعد البرد نمی گذاریم و در هر صورت نجس است. اما ادله دسته دوم: 4 دلیل دارند براینکه بدن قبل از برد نجس نیست. 1-بین غُسل و غَسل ملازمه است وقتی ائمه دست زدن به بدن انسان مرده قبل از برد را حکم به وجوب غسل مسل میت نمی کنند لازمه اش این است که دست زدن به این میت باعث نجاست دست نمی شود پس هم غسل مس میت و هم شستن دست زمانی واجب می شود که بدن سرد شده باشد.مدارک الاحکام ج 2 ص 271. این دلیل: ملازمات برسه قسم اند: أ‌.یکی ملازمه عقلیه است که در مستقلات عقلیه بکار می روند مثل حسن و قبح و مصلحت و مفسده. ب‌.ملازمات عادیه اند که مربوط به قضایای عرفی اند. ت‌.ملازمات شرعیه اند که مربوط به موضوعاتی اند که باید شرع موضوع انها را مشخص کند مثل رؤیت هلال ماه که فرمود صم عند الرؤیه پس فرقی بین غَسل و غُسل نه عقلیه است ونه عرفیه بلکه شرعیه است و باید شارع مشخص کند که ایا بعداز خروج روح از بدن این فرد را میته می گویند یا نه اگر اطلاق میته بران شخص شود دیگرفرقی بین غُسل و غَسل نیست چون وقتی میته شد بدن نجس است ملاقی نجس (دست) هم باید شسته شود اما چرا غُسل مس میت نیاز نیست چون نص خاص داریم که شارع این ملازمه را ندیده فقط موضوع غَسل را مشخص کرد که همان میته بودن است. 2-مرحوم خوانساری: وقتی روح از بدن خارج شد و هنوز بدن گرم است می توانید استصحاب بقای حیات کنید بنا براین بین غُسل مس میت و بین غَسل در اینجا ملازمه عادیه است نه عقلیه بلحاظ اینکه وقتی بدن سرد شد امام فرمود غسل مس میت داده می شود عادتا وقتی بدن گرم است هنوز روح به کلی خارج نشده است پس قبل از برد لازمه عدم وجوب غسل مس میت این است که این میت نجس و میته نیست پس شستن ملاقی اش هم واجب نیست. : استصحاب حال حیات در صورتی است که اطلاق میته نشود ولی وقتی ثابت شد براین بدنی که روحش خارج شده ولی هنوز گرم است اطلاق میته می شود استصحاب بقای حیات جاری نیست چون تبدل موضوع ایجاد شد در حالی که در استصحاب، وحدت موضوع متیقنه و مشکوکه شرط است . 3-برخی روایات من جمله ابراهیم بن میمون است که در انتهای روایت دارد یعنی اذا برد المیت از این استفاده می شود که موضوع نجاست انسان میته بودن و خروج روح نیست بلکه سرد شدن بدن است لذا تا زمانی که بدن سرد نشده است می توان حکم زنده را براین مرده جاری کرد : این روایت در برخی از نسخه ها این کلمه «یعنی»امده اما در نسخه فروع کافی ج 3 کتاب الجنائز ص 161 حدیث 7 نیامده لذا از دو احتمال خارج نیست یا امام در جلسه دیگری فرمود واین روایتین در دو جلسه بوده یا اینکه این تفسیر یعنی بیان راوی است وقتی یک روایت مشمول به دو احتمال شد و قرینه ای بر ترجیح احدالاحتمالین نبود در انجا از تمسک به روایت صرف نظر می شود 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ ✅ خدمت فضلای گرامی ◀️◀️با توجه به درخواست دوستان جهت بارگذاری متن word دروس، این فایلها در صورت وجود و حد امکان بارگذاری خواهد شد اما با توجه به اینکه این فایلها از دوستانی که در کلاس، درس را آناً تایپ می کنند دریافت میشود ممکن است اغلاط تایپی یا متنی داشته باشد لذا متون رد یا تأیید نمیشود بنابراین هنگام مطالعه نیازمند دقت محققین گرامی و تطبیق متن با آدرسها می باشد. با تشکر 🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼
🌸 کاش امسال جشن میلادت به میزبانی پسرت باشد... ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید ما مُحبّ شویم و او محبوب شود ما عاشق شویم و او دلبری کند ما سربازی کنیم و او قیام کند ما پیروی کنیم و او فرمان دهد... 🌸 "چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش صلوات" هشتم ربیع الثانی ولادت #امام_حسن_عسکری را به محضر فرزند عزیزشان امام زمان عجل الله فرجه تبریک میگوییم.... #ان‌شاءالله_سامرا_قسمتتون_بشه #شب_بخیر_ای_حرمت_شرح_پریشانی_من http://eitaa.com/joinchat/1647050752C17f69dc2b8
خارج فقه نجاسات جلسه42.mp3
5.82M
خارج فقه جلسه جهل و دوم نجاسات. میته مساله 11
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/25 : مرحوم شیخ و آخوند دلالت آیه نفر را بر حجیت إفتا و پذیرش فتوای مجتهد قبول کردند اما در مورد حجیت خبر واحد قبول نکردند و شیخ در رساله اجتهاد و تقلید دو نظر دادند: اول : اینکه آیه نفر دلیل بر جواز تقلید است. دوم: آیه در مقام بیان وجوب نفر بسوی جهاد است. که مبتنی بر و در فقه و اصول و تفسیر را بیان میکند اینست: 1- ؛ تمام الموضوع برای وجوب حذر در آیه نفر انذار است اگز منذِری انذار کند باید به انذار او ترتیب اثر داد حذر از این انذار بر ما واجب است. 2- ؛ تحقق مقتضا بدون مقتضی محال است مثلا احراق این پارچه بدون مقتضی احراق عرفا و عقلا محال است. 3- ؛ دائره تفقه در آیه نفر دین است و دین مجموعه اصول و فروع را می گویند پس دائره اش بسیار گسترده و وسیع است ما باید هم در اصول و هم در فروع فقیه شویم . 4- ؛ رابطه بین وجوب حذر و وجوب انذار از قبیل رابطه ذی المقدمه به مقدمه نیست چون نسبت مقدمه به ذی المقدمه وبر عکس برمکلف واحد است مثل اینکه بر یک نفر هم نماز واجب است و هم طهارت قبل از نماز اما در اینجا منذِر با منذَر دو نفرند لذا دو وجوب است یکی وجب انذار بر منذر است و دیگری وجوب حذر بر منذَر است لذا نسبت بینشان نسبت مقدمه به ذی المقدمه نیست یعنی وجوب حذر ذی المقدمه وجوب انذار نیست وانذار مقدمه وجوب حذر نیست بلکه نسبت بینشان نسبت غرض به ابزار غرض است غرض از تفقه در دین وجوب حذر است ابزار رسیدن به وجوب حذر، انذار منذِر است . : خبر بماهو خبر وجوب حذر دارد چون؛ طبق امر اول تمام الموضوع برای وجوب حذر، انذار است پس انذار همان اخبار است و اِخبارلازمه اش وجوب حذر است. بنا بر امر دوم که تحقق مقتضا بدون مقتضی محال است باید گفت اگر انذار حجت نباشد اگر اِخبار حجت نباشد عقل حکم به قبح عقاب بلا بیان می کند آن وقت وجوب حذر که مقتضاست بدون مقتضی می ماند که این هم از محالات است و بر اساس امر سوم دائره فقه وسیع است پس دائره موضوع، مجموعه اصول و فروع است یعنی دائره موضوع تفقه هم، تفقه در امر امامت نبوت و معاد است چنانکه یعقوب بن شعیب و عبدالاعلی در ذیل آیه روایت کردند و هم مربوط به فروعات عملیه شرعیه و احکام خمسه است منتهی فقه درآن زمان با حال حاضر فرق می کند در زمان ائمه (ع) تفقه محتاج به استنباط نبود به مجرد اینکه متوجه محتوای حدیث شد امام می فرمود ایشان فقیه در دین شد حتی کسی که در عصر پیامبر (ص) به محضر حضرت رسید و اورا به دست یکی از اصحاب سپرد آیه فمن یعمل مثقال ذره خیر یره را به او یاد داد بلند شد و گفت نمی خواهم بقیه ایات را یاد بگیرم گفت چرا گفت فهمیدم که یک ذره عمل اثر دارد پیامبر فرمود جاهل امد و فقیه برگشت.......اما فقاهت در این زمان به معنی ملکه استنباط و قوه اجتهاد است پس مجموعه دین اعم از اصول و فروع موضوع آیه نفر است و بر اساس امر چهارم رابطه بین وجوب حذر و وجوب انذار رابطه غرض به ذی الغرض است باید گفت غرض از وجوب انذار، حذر است وقتی دائره موضوع وسیع بود اعم از اصول وفقه بود دائره غرض هم محدود نیست چون معقول نیست وجوب حذر مقید به علم یا به فروع شود ولی دائره فقه اعم باشد لذا می گویند غرض اخص از ذی الغرض نیست بین غرض و ذی الغرض تساوی است مثلا غرض از حرمت خمر اسکار است نمی شود گفت در برخی اسکارها حکم به عدم حرمت می شود چون غرض اخص نمی شود محدود به یک شیئ نمی شود بر اساس این 4امر ثابت شد که آیه نفر برای حجیت خبر است چون دائره موضوع آیه نفر وسیع است چه اِخبار از اصول دین باشد و چه اخبار از فروع باشد مثل نماز و ....بنابراین هر خبری که معارف توحیدی را برای مردم اخبار کند تحت موضوع انذار بما تفقه است و حذر بران واجب می شود . ومن هنا یظهر: أ‌. اینکه شیخ و اخوند و .... انذار در آیه را مقید به علم کرده اند مخالف با امر دوم و چهارم است چون اگر خبری مفید علم نبود ولی ان خبر به حدی بود که برای ما اطمینان حاصل می کند به اینکه این خبر از ائمه (ع) صادر شده است در این صورت حکم به وجوب حذر کنیم یعنی قائل به ترتیب اثر باشیم لازمه اش این است که مقتضا بدون مقتضی باشد ضمن اینکه لازمه اش این است که غرض عام شود اما ذی الغرض خاص شود یعنی انذار مقید به علم باشد اما وجوب حذر هم در خبر مفید علم و هم در خبر غیر مفید علم باشد لذا قاعده تطابق غرض با ذی الغرض ایجاب می کند که غرض همان ماوجب است ماوجب، اعم از علم و غیر علم است غرض، یعنی وجوب حذر هم اعم از علم و غیر علم است.
ب‌. فتوا و افتا قول به غیرعلم است اگرآیه شریف فقط فتوا را بگیرد لازم می اید که وجوب حذر محدود به فتوا شود در حالی که خبر واحد هم قول به غیر علم است ودائره تفقه هم وسیع است هم اصول و هم فروع را شامل می شود. ت‌. انچه تشکیل دهنده آیه شریفه است مطلق الانذار است یعنی اعم از اینکه علم بیاورد یا نیاورد پس ابزار وجوب غرض، مطلق است نمی شود خود غرض یعنی وجوب حذر محدود به یک فرد یا دو فرد شود. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/25 ادله کسانی که گفتند تا زمانی که بدن میت گرم است نجس نیست 4 دلیل بیان کردند 3 دلیل گذشت : روایت خاص که صحیحه است . صحیحه محمد بن مسلم عن ابی جعفر ع قال مس المیت عند موته و بعد غسله والقُبلته لیس لها بأس ...در دو مورد دست زدن به میت و بوسیدنش اشکال ندارد یکی زمانی که تازه از دنیا رفت و دیگری زمانی که غسلش دادند مس میت و بوسیدنش اشکالی ندارد ظاهر این حدیث این است که منظور از عند موته ان زمانی است که بدن گرم است و هنوز سرد نشده است. : 1- کلمه «عند موته» شامل لحظه احتضار می شود ربطی به بعد از احتضار و خروج روح ندارد لذا در روایات احتضار کلمه عند بکار رفته است مثل روایت معروف احتضار که فرمود: عند احتضار المحتضر یسلم علی قابض الارواح فقال سلام عیک یا قابض الارواح امهلنی یوما فقال المحتضر ....ثم قال المحتضر امهلنی ساعه فنیت الساعات ...کلمه عند برای موقع احتضار است نه خروج روح. 2- حدیث نفی باس از غسل مس میت کرده است یعنی می گوید در زمان احتضار و بعد از غسل اگر کسی میت را ببوسد یا لمس کند غسل مس میت لازم نیست. کسانی که میت را نجس می دانند به شما می گویند هیچ ملازمه ای بین نفی غسل مس میت و شستن دست نیست یعنی چه بسا ممکن است حمل کنیم لا باس را به خصوص نفی غسل اما در صورتی که میت غسل داده نشده اورا لمس کنند و بدنش مرطوب باشد یا دست مرطوب باشد حکم به نجاست کنند.استاد احدی: بل الفرق بینهما بین الانسان و غیر الانسان . لان الانسان عندی لا تکون میتته نجسه و اما غیر الانسان لم یکن فرق بین الحرد و البرد لصدق المیته علیه فی کلتا الاصورتین. : اشاره به سه چیز نجس است: أ‌- مضغه : آن ماده ای است که اماده شده برای دمیدن روح. ب‌- مَشیمه: اسم مکان ان کیسه ای است که جنین داخل ان واقع می شود که ان کیسه هم نجس است. ت‌- پاره گوشتی که در هنگام وضع حمل از رحم زن خارج می شود که به ان جفت گفته می شود. : اگر عضوی از حیوان زنده قطع شود منتهی کاملا از بدن جدا نشده مقداری باقی و متصل به بدن است مادامی که متصل است پاک است اما وقتی جدا شد نجس است حال اگر میزان اتصال بین عضو و بدن یک پوست نازکی است احتیاط واجب این است که از این قطعه باید اجتناب کرد در حکم میته و نجس است . : واژه جُند به معنای لشکر نیست بلکه در اینجا به معنای بیضه سگ ابی است که برای درمان استفاده می شود در فرهنگ لغت گاهی هم به معنای تحفه حکیم مومن امده در عربی به ان خُصیه گویند. حکم: اصل اولی و حکم اولی در باره مطلق بیضه ها حرمت اکل است مال هر حیوانی که باشد اما درباره این جند تاره شک دارم که ایا این جند از اجزای سگ محسوب می شود یا نه؟ ایا حقیقت کلبیه دارد ؟ چون شک داریم هم قاعده طهارت جاری است و هم قاعده حلیت. ولی اگر مکلف بداند که جند از اجزای حیوان سگ ابی است در اینجا قاعده حل جاری نمی شود چون این شیئ جداشده جزئی از سگ است و مشمول ادله حرمت اکل بیضه می شود اما قاعده طهارت جاری است چون معلوم نشده که سگ ابی خون جهنده دارد یا ندارد واگر خون جهنده نداشته باشد پا ک است. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷